سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سطح تسلیم و ایمان در اسلام

سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ


سطح تسلیم و ایمان در اسلام

جدایی سطح تسلیم و ایمان به صراحت در قرآن آمده چرا که اعرابی ایمان نیاورده بود بلکه تسلیم شده بود سطوح اصلی عبارتند از اسلام(تسلیم)،ایمان،تقوا،اخلاص آیات مربوط به هر سطح نیز کاملا مشخص است جالب اینکه قرآن به صراحت این موضوع که مومن چه مسلمان چه مسیحی چه صائبی باشد نه ناراحتی دارند و نه ترسی و اینکه در قیامت به آنها امتیاز داده می شود صراحت دارد جالب اینکه بهترین دوست مومنان مسیحیان اعلام شده اند چراکه پایه کاری آنها سطح اسلام است و در صورت اضافه شدن هر مرحله ایمان ویژگی آن را بروز می دهند نه ریا اگر اسلام بر مبنای عملکرد ایمان باشد اما دارای این درونمایه نباشد ریا و تظاهر ایجاد می شود و در موارد خطرناک ماندن در ظاهر دین را در پی دارد که می شود همان جمله معروف اسد آبادی که در غرب اسلام ندیدم اما مسلمان دیدم اما اینجا اسلام دیدم اما مسلمان ندیدم مواردی مثل حجاب بر اساس ایمان درک می شود بدین معنی که یک بی حجاب بد نیست و حتما دنبال فساد نیست اما اگر یک خانم حجابی ظاهری داشته باشد و به دلیل عدم فهم دین به شدت آرایش کند و به دلیل اینکه ایمان را نفهمیده و فکر کند به جز ایمان تسلیمی وجود ندارد دست به آرایش غلیظ می زند و رفتار سطح شرک و کفر را شروع به انجام می دهد و حتی دشمن سطح ایمان می شود  البته این هم اشاره شود حتما بدحجابی مخالفت با ایمان نیست گاهی عمان تقید نسبی به سطح ایمان باعث امیدواری یا تعهد جدا نسبت به بحث ایمان است و شاید دلایل دیگری مثل عدم توجه به نیازهای بنیادین مثل ازدواج بازهم اشاره شود که در اینجا مخالفتی با ایمان نیست و بیشتر و تقریبا همیشه در اثر بی توجهی والدین به بحث ازدواج فرزندان اتفاق می افتد و این کم شدن ها دلیل بر بی ایمانی نیس و همین تقید درونی به ایمان حجاب و نماز اصل ذات را مشخص می کند و باید زودتر برای حل مشکل به طور بنیادین اقدام کرد و نمی توان صورت مساله و نیاز را با نادیده گرفتن حل کرد بلکه بدتر می شود  یادمان نرود درست نیست به این گونه اشاره شود اما حجاب و نماز بدون بحث خانواده امانت و ولایت مداری یکی از مدلهای منافقین یعنی همان مجاهدین خلق می شود که حتی زن با حجاب کامل خواننده هم می شود .نماز در سطح ایمان تعریف می شود نه اسلام حجاب بر مبانی موارد ارتباطی با خداوند معنی می یابد همان سه طریق حرف زدن بنده ی خدا با خدا .نماز نیز اثبات این موضوع است که حجاب در نماز واجب است در هر شرایطی حتی تنهایی سه مورد نیز قابل توجیه است زن بخشی از نعمت الله است دقت کنید بعد اول حجاب ایمان است و بخش دوم آن در تقوا و مراقبه بحث می شود 

سطح ایمان عقاید خودش را بر اساس اصول دین می طلبد

آفرینش و کلید واژه ها

عالم شهود و عالم غیب

ماهیت خلقت انسان براساس وجه شهود داروین DNA و غیب شامل ذرع الست و نفخ روح

ماهیت رشد کودک و مراحل رشد که شامل روح هم می شود قوانین سقط جنین و قتل

زنده بودن براساس باز بودن چشم دل نه ظاهر: شهدا زنده اند و روزیشان نزد خداست همه بعد مرگ معنی زندگی را می فهمند

 

 

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه

و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربّهم یرزقون

من به نماز عشق می ورزم دنیای ایمان دنیای نمازه نماز جامع تمام حقایق ایمان است پس با خدا حرف بزن تا خدا هم باهات حرف بزنه تمام راز توی نماز ظهره که امام حسین حاضر نشد ترکش کنه

کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند آنها را در پرتو ایمانشان هدایت می کند،از زیر قصر آنها نهرها،در باغهای بهشتی جریان دارد.

سوره مومنون

مومنان رستگار شدند1آنها که در نمازشان خشوع دارند2و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند3و آنها که زکات را انجام می دهند  4و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ می کنند5تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنها ملامت نمی شوند6و هر کس غیر این طریق را طلب کند تجاوز گر است7و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات می کنند8و آنها که از نمازها مواظبت می نمایند9( آری)آنها وارثانند10که بهشت برین را به ارث می برند،و جاودانه در آن خواهند ماند.11ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم12سپس آن را نطفه ای در قرارگاه مطمئن(رحم) قرار دادیم13 سپس نطفه را به صورت علقه(خون بسته) و علقه را به صورت مضغه(چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهایی در آوردیم،از آن پس آن را آفرینش تازه ای ایجاد کردیم،بزرگ خدایی که بهترین حلق کننندگان است!14....ما بر بالای سر شما هفت راه(طبقه)قرار دادیم،و ما از خلق (خود)غافل نبوده و نیستیم.17

سکینة

توبه 26 سپس خداوند سکینه خود را بر رسولش و بر مومنان نازل کرد،و لشکرهایی فرستاد که شما نمی دید و کافران را مجازات کرد و این است جزای کافران!-همسر می تواند به راحتی مایه سکینه شود آرامش و آسایش نیز با هم متفاوت اند

توبه 40

فتح  4 او کسی است که سکینه و آرامش را در دلهای مومنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان افزوده شود،لشکر آسمانها و زمین از آن خداست،و خداوند دانا و حکیم است

 

آثار ایمان

ایمان به خدا عبارتست از باور قلبی نسبت به خدا.در قرآن کریم غالبا ایمان به همراه عمل صالح آمده است.برخی از آیات قرآن نیز نتایج و آثار ایمان را بیان می کنند.به مواردی از آثار و ثمرات ایمان می پردازیم:

-ثبات و پایداری در راه حق1

2-هدایت به راه راست

3-یاری خداوند

4-آمرزش و پاداش خداوند

5-روزی ارزشمند

6-پذیرفته شدن در میان صالحان

ویژگی های مومنان

1-صدق و راستی 2-اقامه نماز و انفاق3-توکل4-آرامش در پرتو یاد خدا5-تبعیت از حق6-جهاد در راه خدا7- تحت ولایت خدا

وظایف فردی مومنان

1-خودسازی2-ایمان راستین-تقویت ایمان و شاخه های ایمان3-بندگی خدا4-روزه5-پاسخ به دعوت خدا و رسول برای پذیرش زندگی حقیقی6-دوستی نکردن با دشمنان خدا7-تقوا8-عمل به وعده های خود

وظایف اجتماعی مومنان

1-قیام برای عدالت اجتماعی2-انفاق3-امر به معروف و نهی از منکر4-پرهیز از حرام خواری5-پرهیز از سوء ظن

 

درون مایه ی ایمان

و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده ورزقکم من الطیبات افبالباطال یؤمنون و بنعمت الله هم یکفرون نحل 72

آناتومی روحانی

شامل هفت لایه بر روی بدن است که هر کدام نظامی از بدن را نیز تحت کنترل دارند.از اماره تا مرضیه اعتقاد به آفرینش بر اساس آفرینش الهی از ابتدا یعنی نطفه علقه مضغه استخوان و سپس آفرینش تازه یعنی دمیدن روح نکته روح همه جا منظور روح من امر الله نیست بلکه لایه های لطیف بدن انسان است لایه های اطراف بدن انسان از اماره تا مرضیه بعد مراحل بعدی روحانی و ازدواج درونی مطرح می شود تا مرحله هفت لایه سطح تسلیم است اما با تولد نوزاد نورانی ورود به لایه های بعدی و همچنین عوالم دیگر شروع می شود و سطح ایمان از نظر عرفانی در این سطح تعریف می شود یعنی رسیدن به حقیقت لایه هفتم و فهم مرضیه

 

نماز

در نماز مسایل علمی و اصول را طلب کنید تا بفهمید نماز سطح ایمان را دارد و سوره های خوانده شده بعد از حمد یعنی خدایا کمکم کن تا این آیات در من تجلی یابد و من خدایی شوم و من آیات را درک کنم این روش کلی ابن سینا نیز بوده است در کل در دو حالت انسان باید بیدار باشد و روشن بینی و خواستن را تجربه کند یکی نماز دیگری خواب همان خواب بیدار

خانه

در سطح ایمان خانه ی زندگی بشر مسجد است جایی که ذکر خداوند در آن انجام می شود.

 

دلایل دستورات دینی

در انجام دستورات دینی دلایلی هست که با گذشت زمان بیشتر به استدلالهای علمی آن پی می بریم اما حال وقت آن نیز رسیده است که علوم دین پایه خود راهکاری برای رسیدن هرچه سریعتر به اهداف شود

دلایل نجاسات با توجه به تنعمت الله و نماز خواندن بحث می شود

حجاب با توجه به نماز و حرف زدن با خدا معنی می یابد و در سطح مستقر ایمان است حجاب مصونیت نیز به فرد می دهد حجاب زن مایه ی آرامش اوست و دقیقا یک دفاع در برابر مریضان قلبی است چراکه یک فرد با ایمان خیلی بیشتر مورد حسد عنودان بدگهر قرار می گیرد

سلام فرستادن بر حسین هنگام آب خوردن بر آب و حتی شکل بلور تاثیر دارد در انتقال پرانا نیز آب یکی از بهترین اشکال حفط و انتقال انرژی است

روزه در استفاده و پاکسازی بدن از انرژی ها و مواد قدیمی اهمیت دارد

نکته در طبع های گوناگون نیز میزان نیاز به انجاک اعمال عبادی متفاوت است در حالت کلی بیشترین وابستگی طبع به جنس و سن است و فعالیت فرد چه کمی و چه کیفی همچنین محیط زیست او

سطح

 

ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید70 تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد،و هرکس اطاعت خدا و رسولش کند به رستگاری(و پیروزی)عظیمی نایل شده است.71ما امانت(تعهد،تکلیف،مسوولیت و ولایه الهیه)را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند،اما انسان آنرا بر دوش کشید!،او بسیار ظالم و جاهل بود(قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد).72هدف این بود که مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک(صفوفشان از مومنان مشخص گردد و آنها)را عذاب کند و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستد خداوند همواره غفور و رحیم است73 احزاب

کلیت بحث از ابتدا بر اساس دفع شهوت است اگر عقل شهوت را بگیرد و یا شهوت اختیار عقل را.در نظام کفر نظام کودکانه حاکم است بحث مبانی جنسی همان روش خود ارضایی است اما این بار یا با همسر یا با همجنس در انتها نیز لواط است در شبکه منفی ارتباط با نامحرم نامحدود و لباس برهنگی  و نشاندهنده ی بدن در نواحی خاص پوشیده می شود ملاک به طور کلی افزایش شهوت است حتی اگر برای دغع شهوت زن مرد دیگری در کار باشد یا بخواهیم برای دفع شهوت از روشهای شیمیایی و غیر طبیعی استفاده کنیم مثل لارجرباکس در نفاق قلب مریض است حتی نوع آرایش ها نیز شیطانی خواهد بود نه بر اساس اصول زیبایی شناختی در ظاهر تمایل به ایمان ولی در باطن دورویی و ریا حاکم است خانواده را تهی می کند در شرک ظاهر و رفتار آمیخته می شود با عمل کفر آمیز در شرک رابطه ی با همسر علی رغم رفتار های صحیح در مسیرهای غلط نیز جریان می یابد یعنی هم خر هم خرما مثلا بگوید برای افزایش میل جنسی برای رابطه با همسر فیلم مستهجن ببینیم یا برای ازدواج درون بخواهد از عکس های پورنو استفاده کند دو سطح نفاق و شرک کاملا کفر نیستند در حقیقت کفر وقتی است که واقعا امکان رفتار صحیح نیز نباشد پس به طور کلی همجنس بازان در این سطح قرار می گیرند در سطح ایمان راهکار رضایت جلب محبت است و حتی انجام اعمال جنسی با رضایت همسر و اختیار او با نماز و روزه می توان از فحشا و منکر دوری نمود نماز تعهد به تمام ایمان هاست نباید در یک بخش ایمان سکون کرد بلکه باید در شاخه های دیگر ایمان نیز فعالیت نمود در ضمن در عرفان چه قدرت چه عرفانهای دیگر بالاخره بروز می دهد پس چه بهتر که با روش صحیح پیش برویم

تبصره   اصلاحیه برای تعریف سطح مشرک به دو طریق یک اینکه عین ازدواج اوپن شاید شرک محسوب نشود اما با توجه به مسایل درکی عین فساد باشد دقت کنید منظورمان هم زمان و نوع ازدواج بدون لباس یا لارج سکس است البته اگر نظر آیه تفاوت بین زیبای مشرک با معمولی مومن را بپذیریم و ترکیب با نور 58 کنیم این حالت عین شرک است یعنی حتی شاید عشق و لذت کاملا واقعی باشد اما نتیجه ای ندارد دقیقا مثل زلیخا از نظر کلی بازیگران آنهم آنهایی که پورنو بازی می کنند حالا در هر سطحی این عین شرک است جنبه بعدی اینکه جامعه زمان پیامبر مشرک بوده نه کافر و همچنین بت پرست شاید اینکه انسان با وجود انسان بودن از روش ازدواج سایر حیوانات مثل شیر یا سگ بهره ببرد یا موارد ملعون آمده مثل خودارضایی یا لوازم امروزی بت شده مثل همسر برقی مصادیق شرک باشد گفتیم دو آیه اصلی در سوره نور همه چیز را در روابط زناشویی مشخص کرده سخت ترین کار در این مثال کار یوسف بود کلیدواژه ها در اختیارتان هست خودتان قضاوت کنید

 

مجاز

دنیا از نظر عرفا مجاز است این به معنی غیر واقعی بودن نیست بلکه یعنی این عالم انعکاس حقیقت است در برابر حقیقت یا تسلیمی یا به آن ایمان می آوری این یعنی زنده ای.روح انسان بر جسم انسان سوار است عناصر اربعه ظرفی برای زمان و مکان اند-عصر و اتر و در حالت کلی تر نور-پس هر بحث روان تنی یک اصل روحانی دارد.اصل بدن انساس و کالبد او کالبد امانتی است و اگر لازم باشد ماهیت افراد دقیقا با بدنشان مطابقت پیدا کند حتی می شود یک قوم را به بوزینه و خوک تبدیل کرد.وقتی از مجاز حرف می زنیم یعنی این جهان و عالم شهود بازتاب عالم غیب است اگر از وجود خودمان حرف می زنیم به امانت هم توجه کنید خانه ی شما فقط خانه نیست کمی هم به مسجد و محل راز و نیاز نیز بیاندیشید اگر آناتومی پاس می کنید درباره هفت لایه روح و ترتیب و شکل و چیدمان آن نیز تحقیق کنید اگر می گویند بیوشیمی کمی هم درباره ی ماهیت نور  و انرژی اطلاعات کسب کنید اگر گفتند فیزیولوژی بروید بپرسید در سطح آلفا چه می گذرد علت خواب دیدن چیست اگر فرزندی به دنیا آمد معنی آزمایش بودن آن را درک کنید طارق اصل است افرادی هستند بدون فرزند حتی همسر اما طارق دارند اما بعضی همسر هم دارند اما طارق ندارند میزان رضایت حقیقی در انسان مربوط به کدام است همین حالا میل به علوم غریبه و معرفت و دین و ایمان در جوامع به اصطلاح پیشرفته بیشتر شده است چرا که آنها فهمیده اند رضایت حقیقی انسان فقط در طعام نیست در مقابل طعام شعور است رزق است  اینکه شهید زنده است واقعا یعنی چه؟چرا تحقیق نمی کنیم

امانت

حقیقت وجودی انسان است و همان روح خدایی خمیرمایه ی آن است انسانیت ملاک است و با توجه به رابطه ی با همسر و درک خدایی بودن ازدواج است نه نفس انجام ازدواج بلکه اهداف متعالی ازدواج انسان در بهترین تقویم آفریده شده و شایسته جانشینی خالق است اگر انسان باشد.بر اساس عدم درک امانت و رعایت آن فرد می تواند حیوان و پست تر از حیوان باشد.تمامی حیوانات حرام گوشت و گوشتخوار دارای مشکلات امانتی اند و خوردن آنها و تجزیه ی روح آنها همان تاثیر را در انسان دارد یک خروس ساده با خوردن گوشت جنگی می شود انسان نه نکته اینجاست که خوردن حرام گوشتها مشکل دارد نه حلال گوشتها بحث وجود عقل در انسان همراه با شهوت مطرح است.

رفتار

 

مومن از گذشته ناراحت نیست بلکه عبرت می گیرد و از آینده نمی هراسد بلکه به آن امید دارد چون در آن آینده ی خدایی را می بیند مومن ظوری برنامه ریزی می کند گویی تا ابد زنده است طوری زندگی می کند گویی فردا می میرد در خال زندگی کردن و درک موقیت حال خیلی مهم است یکی از مشکلات سینما ایجاد تشتت افکار است و همچنین وارد آوردن اضطرابهای تحمیلی

مومنون رستگاران اند نماز و زکات-زکات همه جانبه چه روزه چه مال و چه دانش-عفت حفظ امانت آمیزش جنسی محدود تنها  با محرم و نه طلب ماورای آن

نون والقلم و ما یسطرون

خداوند آیا بیکار بود اینهمه درباره بهشت و جهنم و حتی ریز جزییات آن بحث کند آیا خدا بی هدف نوشته ها را آورده یا داستانهای قرآنی را اینکه اینهمه از موسی حرف زده بی خود و بی جهت بوده است اصلا ما در قرآن معجزه داریم هیچ جا معجزه نیامده بلکه آیه به معنی نشانه آمده آیا ما نباید پیامران و روش زندگی آنان را الگو قرار دهیم چرا من موسی ای دیگر نباش نباید درس بگیریم استنباط کنیم و خود را ببینیم آن گونه که هستیم هدف خداوند از اینکه اینهمه داستان آورده چه بوده آیا تجسم خلاق آیا معنی ندارد آیا نمی توان پیامبر شد و بهشت را خلق کرد آدمای بهشتی توی بهشت زندگی می کنند  سطح زندگی بهشت راضیه است در این دنیا مرضیه عمل می شود پس بهشت رو بساز به هر قیمتی که شد بزرگترین بخش بهشت هم اول خودتی که باید بهشتی بشه اونوقت که واقعا تو هم یک ملت می شی برای ملتهای دیگه باید ذهن را ساخت در حالت کلی وقتی درون مایه داستانی بر اساس پیامبر شدن باشد و خود را نعمت اللهی حقیقی کرد-نحل 72 و طارق و نور 33 و توحید-قصه ها به واقعیت می رسند قصه های خدایی را دنبال کنید و خودتان را بیابید شخصیتهای داستان و حقایق آنها در فرد بروز خواهد کرد قصه های قرآنی را تا زمان رسیدن به بهشت برای خودتان دنبال کنید و خودتان را دست کم نگیرید نکته زندکانی بهشت در سطح راضیه است نه مرضیه پس در اینجا باید بهشتی شد اصول مرضیه در این جهان است که معنی پیدا می کند

فن برنامه ریزی شخصیتی و روحی بر اساس ساخته شدن روح انسان بر اساس اندیشه هایش است زندگی شما محصول اندیشه وبرنامه ریزی ذهن شماست اساسا رضایت نیز یک امر درونی است شما باید بر اساس دلایل و برنامه ریزی دقیق عمل کنید در مورد طارق وقتی شما با سبک بهشت عمل می کنید و بحث تجسم خلاق با علم به اینکه در روح شما چه اتفاقاتی خواهد افتاد به نوعی خود را برنامه ریزی کرده اید در اینجا جهان نیز تحت امر شما اطاعت خواهد کرد اراده ی خداوند نافذتر است و شما نیز خلیفه الله هستید در مبانی پیامبر شدن منظور مقام و جایگاه و روشهای مختلف نیز همین طور است اما به طور کلی ایجاد نوزاد نورانی یا همان طارق شما با جهانهای برتر ارتباط خواهید داشت اندیشه تان رشد خواهد کرد بزرگترین بحث ما ارتباط با خداوند است که به سه طریق با انسان صحبت می کند اینگونه بهترین روش ها و اندیشه ها پیش روی شماست

ذهن

قلب و گوش و چشم توانایی های ذهن اند در بعد جسمانی مغز را می سازند اما در حقیقت روح اندیشه است انسان روحش را وجودش را جسمش را و دنیای پیرامون خویش را بر اساس اندیشه ی خویش می سازد ازدواج درونی بلوغ فکری است و تبعات روحی مربوط به خود را دارد اینکه روح با جهانهای برتر ارتباط دارد فن برنامه ریزی مغزی عدم تلاش کردن نیست بلکه برنام ریزی برای تلاش است دو برنامه جهانی هری پاتر و جاذبه بروز مسایل بدون خداوند مطرح کردند دقیقا مثل خود داستان قرآنی  مرز ولایت و طاغوت باریک است داستان های خدایی و قصص قرآن است که حقیقت می یابند از نظر روحی عالی ترین نور خداوند است انسان برای هرچه خدایی تر شدن تلاش می کند انسان خلیفه الله است و جهان در اختیار اندیشه و روح اوست نحل 72 حقیقت دارد مریم حقیقت داشت مسیح زنده است یحیی به دنیا آمد خداوند با انسان حرف می زند و موکل و ذهن زیبا یعنی همین ها واقعیت رضایت از ذهن است و ذهنیت انسانها .شیطان قبل از آرماگدون توسط دجال ذهن انسانها را تسخیر و اول آنها را در ذهن شکست می خواهد بدهد این جادویی آشکار است انسان بهشتی بهشت می رود زندگی مسیح وارانه حیات بخش است از نطر کلی دیدن روح را دستور نیست  بلکه در عمل نیز واقعیات روح نیز بر مبنای امانت بینی و روح نه به عنوان امر الله است روح اشاره شده در عرفان در حقیقت نفس را می سازد و نور ملاک است در عمل نیز انسان بر اساس امانت زندگی می کند و حتی سطح زندگی مرضیه نیز بروز زندگی در امانت دارد و سطح راضیه نیز این گونه تعریف می شدچشم بصیرت نیز در همین حیطه خواهد بود درایت مرحله بالاتر نیز همین است پرداختن به این مسایل روحانی نیز در راستای رویکرد علمی به امور انتزاعی است که معنی می یابد چرا که اندیشه در  روح تاثیراتی دارد که باید شناخته شود همچنین هر پدیده ی دیگر.

راضیه مرضیه

از کلی انسان هفت لایه اصلی روح دارد اگر ورود او به دنیای متافیزیک فقط بر همین اساس باشد سطح تسلیم است اما با فهم ازدواج درونی ایمان رنگ پیدا می کنذ دنیای ایمان در سطح مرضیه است زندگی برای خداوند است عمل برای خداوند است در اینجاست که خلیفه بودن معنی می یابد تمام افعال نیز در گروی ایمان معنی می یابد اگر در دنیای ساحران جاذبه تعریف می شود اگر تسخیر موجودات غیرارگانیک مطرح می شود دلایل اصلی را ندارند اما در ایمان بزرگترین توانایی رسیدن به فهم اسمای الهی است وقتی تجلی باید وقتی اسم اعظم را بفهمد نور الهی را بفهمد در اینجاست که مثلا در بحث تسخیر مرید شکل می گیرد انسان در اینجا سجده ی موجودات دیگر را می خواهد خدایش معلوم است البته در سطح تسلیم نیز معلوم است اما ایمان پر رنگ تر است خیلی خیلی پر رنگ تر  گفتیم ایمان با قبول یک مواردی تجلی می یابد اما سطح زندگی می تواند در سطح ماده باشد اما خود به خود سطح ارتقا می یابد و خواسته ها به اصل نزدیکتر می شود

نظرات  (۱)

These topics are so cosnnuifg but this helped me get the job done.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی