سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان» ثبت شده است

با سلام 

شاید به این موضوع کم پرداخته شده اما در نگاه کلی فقط در این مورد بحث می کنیم که چه تفاوتی بین مجاز و ماتریکس است اصل موضوع که این جهان اصل نیست در نگاه دینی و غیر دینی و حتی نگاه شرقی و غربی در جوامع امروز مورد نظر است اما در نگاه عرفانی این مجاز بودن دنیا به عدم حقیقی بودن آن استدلال ندارد بلکه بحث عالم اضداد و تقابل اراده ها نیز مطرح است که خود خداوند نیز اراده الهی خودش را دارد و حی است نکته دیگر که باید لحاظ شود این است که بدن مثالی پیوندی از بدن حقیقی و اعمال و رفتار و نیات این جهان است پس یعنی بحث خاکی بودن حذف نمی شود دقیقا در بازارهای مالی یا علوم پزشکی نوین نیز همین است یعنی ر چقدر هم پیش برویم اما در آخر انسان از یک نطفه بوجود می آید و خاک هم مقصد آخر است پس غیر قابل حذف است اما موارد بالادستی کمک است بحث دیگر بحث روایت و آیات قرآن است که می گویند بعد از دو میلاد پیامبر اسلام (ص) و حضرت عیسی مسیح (ع) قدرت نفوذ شیاطین به آسمان محدود شده است و نفوذی ندارند و با شهاب سنگ رهگیری می شوند پس حداکثر قدرت فریبکاری آنها همین عالم دنیا و دنی می باشد و عوالم بالا نیز در اختیار آنان نیست اما در بحث ماتریکس با نگاه غربی پوچ گرایی دیده می شود که آری کلا دنیا نه تنها فریب بلکه بیهوده است و حتی عوالم بعد از بیداری نیز تحت کنترل شیاطین است البته بازهم می گوییم همین که گسترش و دنیای مجازی و همچنین علاقه به علوم نوین و علوم فضایی  باعث شده اصل فهم اینکه جهان ماهیت پیچیده تری نسبت به فقط دید ظاهری دارد یک واقعیت است یعنی جهان هر روز بیشتر تشنه رسیدن به واقعیت است اما گاها دچار گمراهی هایی می شود.در مباحث دیگر نیز پیشروی هوایی وجود دارد مثلا کارما یا مثلا بحث احترام به پول و ثروت و قوانین جذب که در دین کاملا معادلاتی فهومی همچون عدل الهی رزق و برکت وجود دارد که می توان با علم و منطق بحث کرد شاید به نوعی این جمله معروف درست باشد که

🔻 چالش جهانی

 

🔹 بشر عصر رسانه، درکنار اقیانوسی از اطلاعات، لب‌تشنه جان می‌دهد...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۲ ، ۱۰:۱۳

🏷خاطره‌ی رهبر انقلاب از روایت مرحوم آیت‌الله خوشوقت درباره مکاشفه‌ی یکی از علما

 

📝رهبرانقلاب: خدا رحمت کند، مرحوم آقای خوشوقت میگفت یک عارفی در #مکاشفه دید که آنجا یک سکوی بلندی

است، این جوانها همین طور می‌آیند و با یک جست میپرند روی آن سکو. این عارف مکرر پرید و هر کار کرد

نتوانست و افتاد زمین. بعد ملتفت شد که آنها #جوان هستند و این پیر است.

🔹در عالم معنویت هم همین است، در سلوک هم همین است، در مشاهده‌ی رؤیت الهی و جمال الهی هم همین است؛ آنجا هم آمادگی جوان بیشتر است، بهتر میتواند پرواز کند و میتواند راههای بلند را بپرد. پیرها تا بیایند به خودشان بجنبند وقت گذشته و بعد هم توانشان اجازه نمیدهد. الحمدلله این مفاهیم در دل شما جوانها روییده. ۹۵/۸/۱۹

 

🏴 سالگرد رحلت سالک الی‌الله مرحوم آیت‌الله خوشوقت

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۰۱ ، ۱۲:۴۶

عرفان  عشق مرام مسلک فلسفه زهد کارما طبیعت منطق یا هرچیز دیگری که بخواهید اسمش را بگذارید اما انتها و غایت همگی فقط نتیجه اش یک حدیث متواتر از پیامبر و امامان معصوم است که می فرمایند:هر آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۱ ، ۰۱:۰۹

از خدا امام حسین را بخواهید و از امام حسین خدا را

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۱ ، ۱۳:۵۸

عارفی راگفتند :دنیا را چگونه می بینی ؟

گفت :آنچنان که بدون رضایت من برگی ازدرخت نمی افتد!

گفتند :مگرخدایی تو؟

گفت :نه ،راضی ام به رضای خدا


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۴


بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند،تیره بخت تر از آن ملتی است که علاقمند به دانستن تاریخ خود نباشد و شوربخت تر از همه ملتی است تاریخ خود را به ریشخند بگیرد


از تاریخ عبرت بگیرید تا از تکرارهای خطرناک جلوگیری شود....




وقتی پس از نماز این دعا را تکرار می کنید که ما به تمام پیامبران و کتب پیشین ایمان آوردیم دیگر حق ندارید بگویید پیامبر اسلام فقط یک شخص خاصی است که شریعت اسلام را آورده بلکه حتی خود قرآن را اگر مبنا قراردهیم و شریعتی قبول کنیم ابراهیم مسلمان است پس اصل داستان از زمان اولین پیامبر است و در اسلام باید تک تک تعالیم و داستان ها و تمام آموزه های پیامبران و تجربه های آنها و حداقل آنچه از ایشان در قرآن است باید آموخته شود تا بتوان مسایل و رخدادهای تاریخ را پیش بینی کرد و سرفراز از آنها بیرون آمد اگر مبنا را قرآن که به حق از تحریف دور مانده قرار دهیم می توانیم درون مایه ی دینی اصلی ادیان تحریف شده را نیز استنباط کرد و حقایق بیشتری را استفاده کرد مثال خاص ما فقط مثلا حضرت عیسی یا حضرت موسی که مهمترین مسایل قرآن به ایشان تعلق دارد نیست بلکه با شواهدی که در ادیان دیگر مثل صایبین یا زرتشتیان وجود دارد مثل مثال حضرت ادریس که تاریخ یونان هرودیس می خواندندش یا ارسطو را احتمالا پیامبر می خواندند دقت کنید تمام پیامبران الهی در یک خط اند و آموزه هایشان نیز در یک سیر است مثلا دلیل اینکه به احتمال قوی شاید زرتشت-نه آیین تحریف شده ای که موبدانش جیره خپر پادشاه شوند و نظام را طبقاتی کنند و شدید ترین احکام را تحت لوای ارتداد بر مومنین جاری کنند و همچنین ایشان یا پیامبران بوده اند یا حداقل پیابمران را درک کرده اند و آموخته اند یا به وسیله ای از ایشان درس گرفته اند مثل مالکی و شافعی-مسایلی وجود دارد مثل حجاب معاد موعود یکتاپرستی-شبه آتش قبلا بحث شد که در مورد توحید نیست در مورد ارزش توحید امانت و مسایل دیگر است تقریبا مثل یهود اما از یک بعد دیگر و ترکیب با بحث شیطان شناسی مثل ابتدای خلقت که بحث برتری انسان بر جهانیان پیش آمد-و یا جزای خیر و شر یا بحث خاص حلقه در مورد ازدواج یا نوروز که مورد نوروز نه تنها اسلام تایید بلکه تقویتش هم کرده است یا مسایل اصلی زناشویی و یا بحث طارق یا همان کی نژاد البته بدون بحث طارق .اینها تماما باید بحث شوند یک مسلمان واقعی نباید حداقل از نظر آموزه های تاریخی که تاریخ به او یاد می دهد فقط به ظواهر توجه کند مثلا اگر یاد نگیرد در زمان موسی چه بلایی سر ساحران ایمان آورده از روی علم آوردند یا فرعون چگونه سواستفاده ازشان می کرد نه تنها فرعون بلکه منتظر کیخسروهای دیگر باید باشیم که طغیان کردند و مثل فرعون که خدا را شناخت اما قبول نکرد می شوند مهمترین داستانهای قرآن که تمام حوادث بشری را در خود تفکیک کرده است داستان حضرت موسی است که باید جز به جز آموخته شود تا از خطر یهودی شدن اسلام جلوگیری شود. یا اگر ندانیم اصحاب اخدود چه کردند، باز هم  منصور حلاج ها را به آتش می کشند و قبر حافظها را چند باره زیر رو می کنند. اینها شوخی تاریخ نیست ما به تاریخ مسوولیت داریم که اگر در اینگونه امتحانات رد شویم مردودی تاریخ معولا در اینگونه موارد خاص خونین خواهد بود در امتحان تاریخ هیچگاه زمان به عقب برنمی گردد. مثلا هیچ گاه نباید بگذاریم سامری برگردد یا باید مراقب رفتارهای فرعون مآبانه بود یا یوسف ته زندان نماند یا زلیخای خواهان یوسف که پیر شده در حسرت زجر نکشد یا بهتر بگوییم اگر علی ما را صدا کرد تنهایش نگذاریم چون آنوقت خودمان زیر لگد دشمان بیدار می شویم یا اگر دست دست کنیم سر حسین را به نیزه می کشند و ما فقط نگاه می کنیم .این یعنی تاریخ
اگر امام خمینی فرمودند میزان رای ملت است بفهمیم وقتی ساسانیان خوارزشاهیان غزنویان و پهلوی ها شکست خودند دلیلش ضعف ظاهری حکومت و یا ارتش نبود بلکه عدم حمایت مردم بود یا اگر دیدید پیامبر به خسروپرویز نامه نوشت و او پاره کرد همان نامه را مثل آن را امام خمینی به کومونیستهای شوروری نوشت آخر عاقبت هر دو را ببینید اگر امروز امام خامنه ای به جوانان اروپا نامه می دهند و برای جوانان ایرانی نیز آینده ای درخشان پیش بینی می کنند بی شک حوادث درخشانی پیش رو است که این پیچ تاریخی جهانی روشن را ایجاد کرد شاید این افراد یعنی ولی فقیه معصوم نباشد ولی بدون شک با توجه به مسایل مشاهده شده قطعا حتی با این استنادات تاریخی و روشهای حکومتی می توان اقرار کرد اصل حکومت متعلق به معصوم است و ایشان ناظر اند حکومت علوی امروز دیگر سرکوب شدنی نیست و تاریخ حسینی ما را رهنمون به آینده ی مهدوی می کند




ضمیمه پیرامون بودا و آیین های هندو و آیین های اساطیری روم:
به طور کلی ما در قرآن در مورد اقوامی داریم که فرشتگان و حتی اجنه و شیاطین را می پرستیدند به طور واضح شاید اینکه در روایات است که اولین بت پرستی عالم ساختن بت خود آدم ابوالبشر به دست نوادگانش بود و کم کم از یک یادآور جد و آباد و نیاکان تغییر کاربری داد گویای این سبک انحرافات باشد که از روی جهل در توحید و عدم علم به علوم غریبه و سایر علوم با نگاه علمی می باشد.دقت کنید ابن موضوع انحراف حتی در زمان خود پیامبران نیز رخ داده یعنی در قرآن به صراحت حضرت عیسی خود را پیامبر خداوند خوانده و از اینکه سایرین او را خدا و فرزند خدا می خوانند برایت و تبری جسته است در زمان امامان و علل الخصوص این جریان غلات وجود داشتند و امروزه جریان علی اللهی خوانده نومی شوند طیف تفریطی نیز همان وهابی های سلفی اند یکی در دوستی اهل بیت غلو کردند و دیگری در دشمنی و سیات و بدخواهی کم نگذاشتند. پس این موضوع باید بحث شود که انحراف از اصل موضوع باعث لغو و حذف موضوع نمی شود و نباید هم بشود اما اصل حقیقت با همان شرایط یعنی توحید امنت خانواده ایمان و علوم غریبه و بحث شیطان شناسی و حتی نفس اماره قبل از همه.به قولی نمی توان از ترس طلاق ازدواج نکرد بلکه باید راه و رسم زندگی را آموخت و فهمید دیکته نانوشته غلط ندارد اما باید دانست روش انحرافی نه نمره ضعیف است نه تک و تجدیدی بلکه مثل خواندن یک تبلیغ اتومبیل سر درس ریاضی است.


شاید بپرسید چرا روی بحث جادو و رابطع اش با ایمان بحث کردیم و آیات و روایات را نیز در این مورد و بحثهای دیگر انجام دادیم خب نظر شما به یک نوشته از یک سایت تحلیلی جادو،البته علاقمند به جادو و فن فیکشن نویسی و فانتزی تخیلی جذب می کنم.متن کپی پیست است

جادوگر که باشی ...

محدودیتی در دنیایت وجود ندارد.
وارد دنیای شگفت انگیزی خواهی بود.
قدرت های ماوراطبیعی را خواهی داشت.
با دوستانت چیزهایی را خلق میکنی که جهان تا به الان قادر به خلق آن نبوده.
جادوگر که باشی معجزه میکنی.

و فراموشت نشود، هرچه که هستی،

تو خودت خودِ معجزه ای...


یا به این یکی توجه کنید


ایا میدانید❓

♦️♦️هری پاتر منجی است،در محفل ققنوس این نام برده است،مانند حضرت عیسی،ولی با این تفاوت که همش با سحر و جادو انجام می گیرد،و اسمی از خدا برده نشده است!♦️♦️




خب حالا اگر فرد با یهود آشنا نباشد و یا از اسلام مسیحیت بودا زرتشت و بحث تجزیه تحلیل ایمان و مسایل داستانها آشنا نباشد خدایی نمی شود بلکه بیشتر میل به صهیونیزم و افراطی گری خواهد داشت .در داستانها باید بین حسن فعلی و فاعلی نیز تفاوت قایل بود یعنی حتی آنجا که داستان زیبایی دارد حتی زیبایی دینی،بازهم اهداف و شکل ارایه باید شناخته شود-مثال رابطه ی هری و رون که ما می توانیم برادری تعبیر کنیم اما با توجه به اصالت جادوگری و نه ایمان,این رابطه به گفته خود رولینگ همجنس بازانه است- مثلا یکی از اصلی ترین و مهمترین مسایل در داستان هری پاتر بحث فضل تبلیغ و موگل-در مورد تبلیغ قبلا بحث کردیم اما در مورد موگل کلیدواژه گاو وجود دارد و نه چیز دیگر یعنی سطح زندگی مثل گاو و مورد زامبی در رابطه با شیطان و کفر و آنهم با کیفیتهای متفاوت و قابل درمان و متفاوت با الگوهای سینمایی بحث می شود-و چند مورد خاص دیگر یهودیان است که همگی تحریفی اند و از اصل دین جا به جا شده است و تحریف می باشند.پس ضروری است که اصل شناخته شود تا بتوان تحریف ها را شناخت نکات مثبت را درک کرد و ما بقی را اصلاح کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۸

عرفان ناب

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۵۵

به طور نسبی اگر ما بخواهیم روشمند دروس دینی مرسوم را توالی گونه بنویسیم کلام منطق فلسفه  فقه و احکام و عرفان را خواهیم داشت اگر ما در جامعه اسلامی نظامات مختلفی را در نظر بگیریم مثل نظام اقتصادی فرهنگی قضایی و سایر نظامات و ارتباطات بین آنها را نیز لحاظ کنیم در هر صورت مهمترین نظام بدون هیچ گونخ شکی نظام خانواده است اساسا این نظام رسمی ترین نظام توحیدی شناخته شده بر اساس امانت است و اساس حکمت متعالیه لقمان براساس خانواده است دقت کنید  حکمت فقط علم ساده نیست و با علم تفاوتهایی دارد 

برای یادگیری حکمت با همین کلیدواژه آیات لقمان ۱۲ لقمان۱۳لقمان۱۴ لقمان۱۵ به نوعی مرجع فکری مکتوب است و نمونه واصل قرآنی آن خود شخص لقمان است و در خارج از متن قرآن متن زنده ی قرآن یعنی بدون شک پیامبر و معصومین و در امروز امام عصر و نایب ایشان و تمام افراد در این راستای ولایت اند.دقت کنید مرجع فکری برای کمک به عقل است نه حذف آن بلکه اساسا اینها باعث پیشرفت عقل می شوند نه موازنه منفی با آن.در مقالات قبلی نیز بححثی پیرامون دسترسی به منابع علمی و افراد و بحث جایگاه عقلی علمی و عملی خود فرد در تصمیم سازی نگاشته شد

نکاتی کلی  پیرامون آیات  به عنوان تدبرذکر می شود

سوره لقمان


وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ [12]  هر آینه به لقمان حکمت دادیم و گفتیم: خدا را سپاس گوى، زیرا هر که سپاس گوید به سود خود سپاس گفته، و هر که ناسپاسى کند خدا بى‌نیاز و ستودنى است.  (12)

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ [13]  و لقمان به پسرش گفت -و او را پند مى‌داد- که: اى پسرک من، به خدا شرک میاور، زیرا شرک ستمى است بزرگ.  (13)

وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ [14]  آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى‌شد و پس از دو سال از شیرش باز گرفت. و سفارش کردیم که: مرا و پدر و مادرت را شکر گوى که سرانجام تو نزد من است،  (14)


وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [15]  اگر آن دو به کوشش از تو بخواهند تا چیزى را که نمى‌دانى چیست با من شریک گردانى اطاعتشان مکن. در آنها با آنها به وجهى پسندیده زندگى کن و خود، راه کسانى را که به درگاه من باز مى‌گردند در پیش گیر. بازگشت همه شما به سوى من است و من از کارهایى که مى‌کرده‌اید آگاهتان مى‌کنم.  (15)


لقمان حکیم است و به صراحت در آیات و روایات به آن اشاره شده است وی پندهایی را به پسرش داده است و خداوند همانها را در آیات الهی خویش آورده است اینها اصل حکمت است و حکمت گمشده ی مومن است.

در بخش اول سپاس خداست و اینکه چه سپاس و چه کفران نعمت در هر حال برای خودمان است و بر خودمان تاثیر دارد و خداوند.بی نیاز است و به طور تکوینی و در عمل تمام جهان تسبیح گر خدایند به نوعی همان ما رایت الا جمالا و اینکه هرطرف روی بگردانید روی سوی خدا دارید نیز با این آیه تطبیق تدبیری دارد 

لقمان ۱۳ پند به پسر محبت آمیزترین و صادقانه ترین و خیرخواهانه ترین پندهاست و این فرزند در شروع ورود به علمی و عملی به دروازه های دین است و باید به او معارفی اولیه بنیادین و ابتدایی و اصلی و کاربردی در همه ی شرایط آموخته شود پس این پندها مفیدترین پندها خواهد بود و شمول ترین آنها در رویکرد با تمام مسایل زندگی است.

بحث اول عدم شرک است به خدا و خداپرستی در بحثهای قبل در مورد توحید گفتیم،اساسا بزرگترین مشکل در خداشناسی کفر نیست چون کفر تکوینی در دنیای واقعی حتی وجود هم ندارد بلکه شرک و آلودگی به این رذیلت مشکل است و در همه ی جنبه ها از اخلاق گرفته تا ریزترین نکات فقهی و نکات علمی و جهانبینی را تحت تاثیر قرار می دهد بعد از خداشناسی و در اصل همراه با آن مهمترین بحث احترام به پدر و مادر است پس بی شک رابطه ای با توحید دارد در بین والدین محبت به مادر علل الخصوص بارداری و اضافه شدن وهن بر وهن در هر ماه و شیردادن در دوسال مهمترین بخش است دقت کنید شیرخوارگی فرزند حقی است بر گردن پدر و نه وظیفه ای بر مادر یعنی حق فرزند شیرخوردن است اما بر مادر وظیفه ای برای شیردادن نیست.

سپاس گذاری والدین یک فرمان الهی است در هرحال و همرده ی سپاسگذاری خود خداوند است.

در ادامه بحث شرک پدر و مادر آمده که بازهم باید احترام بگذاریم اما در شرک و عدم فرمانبرداری خداوند و انجام واجبات تبعیت نکنیم نباید حقوقشان را پایمال کنیم و ستم روا کنیم حتی اف بگوییم یعنی حتی کوچکترین حرکتی و صدایی که بویی از بی احترامی و توهین در آن باشد حرام است.طبق مباحثی نیز در نهج البلاغه در باب حقوق و تکالیف بین فرزند و والدین بر فرزند حقوقی است از جمله نام نیکو تربیت خوب و آموزش قرآن البته به طور کلی آموزش نماز راه رسیدن به همه را نیز شامل می شود و قرآن هدایتگر است پس پند امام علی مهمترین نکته فقهی در این زمینه است اما وظیفه فرزند در مقابل پدر و مادر اطاعت محض و بی چون و چرا جز در مورد گناه و نافرمانی الهی است حکم خداوند حتی در مورد مستحبات بدون اذن والدین مشخص است و حرام شمرده شده است مثل روزه مستحبی که عدم رضایت والدین را در پی داشته باشد یا در مورد فقهی خاص ربا در بین والدین و فررندان ربا اصلا تعریف فقهی ندارد که حتی بخواهد گناه شمرده شود 

در ادامه آیات بحث معاد و بحث عدم ظلم و موارد دیگر مثل بلندی صدا و .... آمده که خودتان می توانید بخوانید اما مهمترین بحث همان بحث رابطه ی توحید و احترام به والدین است که در ادامه بحث نعمت الله و رابطه مستقیم با آن بحث می شود خواه ناخواه در بحث ولایت پذیری ما رابطه کاملا مستقیم بین ولایت پذیری والدین و ولایت پذیری پیامبر و امامان معصوم و نایب ایشان داریم مثال واضح و کاملا مبرهن شخص اویس قرنی و داستان معروف ایشان است در ضمن ولایت نایب حضرت در زمان غیبت کبری مثل هارون و موسی نیست چون حضرت ظاهر نیست نه غایب به معنی عدم حضور یا مثل حضرت عیسی در آسمانها هم نرفتند بلکه در همین کوچه و خیابان در بین مردم در رفت و آمد اند و از کار مومنین و مسلمانان گره گشایی می کنند و اگر نبودند صدباره بلایا شیعیان حضرت را نابود کرده بود مثل نایب مثل عصای موسی است در دست خود حضرت و این نظام متعلق به ایشان است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۸

خصوصیات عارفه بحقه در زیارات ائمه که اشاره شده است:؛

1.بداند او امام و الگو و جلودار است.یعنی مهمترین چیز زندگیمان امام باشد. 

2.اطاعت امام واجب است.یعنی هرچی امام فرمود حتی اگر عقلی نباشد باید عمل کرد. کارهایمان پسند امام باشد. 

3.بداند امام شهید است یعنی زنده و شاهد و ناظر است. امام زمان همیشه مارا میبیند 125 توبه

4.بداند امام غریب است. باعث میشود غربت زدایی کنیم با دین با آبرو با مال با هر چه داریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۰

فصل 7

دایره خلقت

بدیهی است آگاهی از سرچشمه اصلی و ذات آفریدگار صادر شده است.در اوستا نیز آگاهی یا اندیشه و منش نورانی با نام وَهومنه اولین نیرویی می باشد که از اهورا مزدا صادر می گردد و در عرفان ایرانی،صادره نخستین نامیده می شود که اولین دستیار خداوند است.حرکت از آگاهی به سمت خلق عناصر و خلقت(هستی به صورت ماده)را سیر نزولی می نامیم چرا که آگاهی در مراتب سقوط در ماده،با کاهش ارتعاش و فرکانس کمتر و غلظت ساختار هستی روبرو می شود و به نسبت عوالم و قلمروهای الهی که بُعد مثبت نامیده می شوند در بُعد منفی عالم هستی وارد می گردد.

پس عوالم با انرژی چنبشی و فرکانسهای عالی تر را بعد مثبت(یا عوالم روحانی و الهی یا عالم اعلی)یا جهان فرازین یا زبرین نامیده و به عوالم و مراتب مادیِ هستی که انرژی کمتر و فرکانس ارتعاشات کندتر است و حضور ماده کم تحرک و تاریک افزایش می یابد را بعد منفی یا عالم اسفل یا جهان فرودین یا زیرین می نامیم.

بالطبع سیر از سوی عوالم تاریک به سمت مراتب نورانی و عالم برتر را سیر صعودی نام نهاده اند.

عرفا کل عالم را در حرف م(میم)متجلی می دانند.در در دیدگاه توحیدی که از ابراهیم خلیل (ع)آغاز گشته است،از احد که ذات یکتائی خداوند است یک دایره(م)در دل احد به تصور آمده که احد را به احمد مبدل نموده استو این دایره که همان م(میم)است به دو قسمت شکسته می شود که دو نیمدایره یا قوس اول،قوس نزولی است که از عوالن بالا به سمت پایین آمده است و نیمه دوم که قوس صعودی نامیده می شود از جهان های اسفل به سمت بالا چرخش نموده است و عالم در دل این میم است.و این میم همان قوسین است.و انا الله و انا الیه راجعون در همین میم مطرح گردیده است.همه عالم از خداست و بازگشت همه به سوی اوست.

احمد یعنی ا+احد.الف که قیام کردن و بر پا خاستن کل موجودات عالم است برای تسبیح و ستایش ذات احدیت.و در این م (دایره خلقت)چهار سیر مطرح می شود که به ترتیب عبارتند از:

1-سیر از حق به سوی خلق یا قوس نزول.

2-سیر از خلق در خلق.

3-سیر از خلق به سوی حق،ابتدای قوس صعود.

4-سیر از حق در حق(لقاء الله و فناء فی الله)،دیدار خداوند و فنا شدن در ذات حق.

رسول کسی است که این چهار مرحله را به انجام رسانده و ماموریت ارشاد و هدایت خلق را عهده دار شود.

عارفان و مغان ایران باستان بر این اعتقاد بودند که قوس نزولی،مربوط به قوم بنی اسراییل است که خود را فرزندان خدای پدر یَهوَه می خواندند و از او دور گشته اند.

و قوس صعودی در ارتباط با نژاد آریایی است و مسیر بازگشت به سوی خداوند است از ایران زمین (که توسط ایرانیان صورت می پذیرد).و ایران را همان بهشت گمشده روی زمین می دانستند و بر این اعتقاد بودند که آن هدایت گر عدالت گستر از این مرز و بوم برخواهد خاست.

از آنجا که فکر و اندیشه و ذهن،ابزار زیربنایی تمدن انسان هاست و چهار عنصر از ذهن خلق شده اند و ذهن از پرانا و پرانا از آگاهی خالص،در نتیچه عناصر در همه اشکال آفرینش نقش اساسی ایفا می کنند.

با این دیدگاه،مراحل شکل گیری خلقت را چنینی می توان ترسیم نمود:

آگاهی خالص-»پرانا-»ذهن-»عناصر سازنده جهان مادی

در کل،این خلقت،مراتب مختلف ارتعاشات آگاهی است.برای انسان که جهت آموزش و درک بیشترِ مراحل هستی در مدرسه زمین حضور پیدا کرده و در قفس ماده تاریک محبوس شده است و چشمان بصیرت او با حجاب غفلت و نادانی به خواب رفته است و در پایین تریین سطح آگاهی اسیر مانده است این ارتعاشات در حد علم فیزیک و شیمی و معادلات پیچیده ریاضی مطرح می شود و فراتر از آن را نمی تواند ادراک نماید و دانش کیهانی نامحدود برایش نامفهوم است.

دانشی که از تجربیات درونی سرچشمه می گیرد با ارزش تر از علومی هستند که از خارجِ ما کسب شده است زیرا به ما این فرصت را می دهد تا مسایلی فراتر از حس های معمولی و روزمره را در درون خود بجوییم و از مرز زمان و مکان و فاصله ها عبور کنیم.در درون به آسانی می توان گذشته و آینده را بدون انتقال حضور فیزیکی نظاره کرد.با گذشتن از خواسته های بیهوده و شکستن چهارچوب های ذهنی و بی اعتبار کردن ارزشهای دست و پاگیر و عدم داوری می توان ذهن را آزاد کرد و تجارب عالی تری از راه تفکر بدست آورد و به تدریج به آگاهی های متعالی تر دست یافت.موجود زنده یک شبه رشد نمی کند بلکه به تدریج تغییر می کند.هوش انسان نیز دایما در حال رشد است.فکر به تدریج تغییر کرده و آهسته از مرزهای محدودکننده عبور می کند.و این همان آزاد سازی انرژی های دورنی و تبدیل ماده تاریک به انرژی یا درخشش ماده توسط عنصر آگاهی است که ذات و روح همه دانشها است و حکمت است.

آگاهی نور است و نور نام خداوند است.

پس ماده و انرژی قابل تبدیل به یکدیگر هستند اما ماده بدون یک انرژی کمکی نمی تواند به آگاهی تبدیل شود.

ماده+انرژی کمی=آگاهی(شکل متعالی تر انرژی)

هرچه میزان انرژی کمکی بالاتر باشد،سطوح آگاهی نیز متعالی تر است و ماده به ابر آگاهی یا آگاهی مطلق اتصال می یابد.از دیدگاه دیگر،اگر ماده را فاقد شعور فرض کنیم و آگاهی را مترادف معرفت و کمال و شعور و دانایی معنا کنیم نقش بنیانی و متحول کننده و نجات دهنده ماده از تارکی به سوی نور را انرژی بر عهده دارد پس تعریف تازه ای از گناه و عصمت می توان در نظر آورد؛گناه یعنی اتلاف انرژی.

گناه یعنی کارهایی که باعث می شود بهترین بخش وجود ما بدون آنکه نتیجه خوبی بدست آورد در مسیرهای اشتباه گمراه شده و تلف شود.و عصمت و پاکدامنی یعنی استفاده صحیح و بجا از انرژیهایی که درون ما بودیعه گذاشته شده است.طهرات یعنی نجات بدن فیزکی بوسیله انرژیهای پالایش یافته و آمادگی جسم و ذهن برای دریافت آگاهی های سطوح عالی تر.

اما چگونه می توان انرژی را در بدن شناسایی،تولید و پالایش کرد؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۲


 

شِفا

آل عمران 190 همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو آرمیده اند،یاد می کننند،و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند،(و می گویند)بار الها این را بیهوده نیافریده ای،منزهی تو،ما را از عذاب آتش نگاه دار.191 پروردگارا،هر که را تو(به خاطر اعمالش)به آتش افکنی،او را خوار و رسوا ساخته ای،و این چنین افراد ستمگر هیچ یاوری نیست.192 پروردگارا،ما صدای توحید را شنیدیم،که دعوت می کرد به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم،(اکنون که چنین است) پروردگارا ،گناهان ما را ببخش،و ما را با نیکان(و در مسیر آنها)بمیران!193 پروردگارا،آنچه را به وسیله پیامبران ما را وعده فرمودی،به ما مرحمت کن،و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان،زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمی کنی.194خداوند درخواست آنها را پذیرفت من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را،خواه زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد،شما همگی هم نوعید و از جنس یکدیگر.....

ابدال مردان نیک روزگارند در قرآن ابرار هم آمده است

کار خارق العاده ملاک نیست چرا که شیطان هم می تواند چون در روند شبکه منفی هم ما ایجاد توانمدیهایی داریم اما آنها مارهایند در مقابل اژدها به سالکی گفتند فلانی روی آب راه می رود گفت جغده هم راه می رود فلانی در هوا می پرد گفت زاغ هم می پرد گفتند طی الطریق است گفت شیطان هم در یک چشم بر هم زدن از شهری به شهر دیگر می رود ملاک برتری کنترل نفس است و مقاومت در برابر آن در حقیقت قدرت شمشیر دو لبه است در ابتدا آن اصل نیست معمولا با توجه به نفوذ امپریالیسم جهانی تمام فیلمهای سینمایی علل الخصوص پر هزینه ها مروج عرفان قدرت منفی اند البته عرفان قدرت خود به خود درون مایه می طلبد و حتی برای افراد با ایمان و سالک زودتر بروز می کند اینها حتی باید بیشتر مراقبت از خویش بکنند و هر فیلمی را نببینند اندیشه سبک را می طلبد در شبکه منفی قدرت بر اساس اصول دجال و نفس شیطانی دیکته می شود و وارد اذهان می شود

بحث شفاعت با توجه به توکل بر خدا توسل بر ائمه است و ارتباط یافتن با خدا برای تنظیم حالات روحانی برای دست یافتن به بهترنی حالت روحانی مورد نظر که سلامتی باشد شفا یافتن فقط در ذهن بعضی یک امر ناگهانی تلقی می شود معمولا هم دلیل نمی خواهد و یک امر غیر عقلانی و فقط حسی تلقی می شود که این موضوع درست نیست بلکه در روند علمی مراحلی پیش بینی می شود شامل اسکن شدن اولویت بندی اجرا و...درست است مواردی مثل بی ذهنی و اعتقاد قلبی به درست بودن روش و اعتقاد قلبی به مراد برای رسیدن به حق لازم است اما باید دانست توسل حکم راهنما و سپر دفاعی را بازی می کند و خودش اصل نیست.امامان معصوم و ولی حق بهترین ولی و نصیر اند در سلسله مراتب به صراحت بحث رسیدن آن به ولی عصر(عج)پیش بینی شده است پس بهترین و اصلی ترین مورد اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه می باشد. در حالت کلی نیز این امر صادق است اولیا امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز را برپا می دارند و زکات می پردازند توبه 71 اولیا نباید از مسیحیان و یهودیان انتخاب شوند مائده 51 در نظام جمهوری اسلامی ایران برای هر کاری پیش بینی لازم برای رشد و ارتقا انجام شده است پس مهم است که انضابط ظاهری همراه با انضباط معنوی باشد تا کارها در حالت تسلیمانه و مومنانه انجام شود تا رشدی شگرف مشاهده شود.بدین ترتیب اطاعت پذیری از اولی لامر لازم و ضروری است و با توجه به این موضوع افرادی که دارای نقش آفرینی در زمینه انضباط ظاهری و معنوی اند خود را نشان می دهند

موارد زیر ار عرفان حلقه و با بررسی کارهای آنها صورت گرفته بزرگترین مشکل این عرفان عدم آموزش روش ایجاد ارتباط با عوالم بالا و ایجاد حلقه از طریق ذکر و حفاظت در برابر شیاطین از طریق ایمان و توکل. توسل است به همین دلیل موارد بسیار زیادی این سبک عرفان دچار حوادث شد

بحث حلقه نیز یک مورد جدید نیست بعدی از آن بر می گردد به بحث مرید و مرادی در بهترین حالت مثل شمس و مولاناست ولی همیشه اینگونه نیست و بیشترش درست نیست و درست نبودن در این موضوعات یعنی خطر جدی ای که حتی روحتان را نیز تهدید می کند مورد کلمه شعور کیهانی دقیقا با همین واژگان مربوط به فلسفه یونان باستان و مورد استفاده فلاسفه گذشته نیز بوده و نوآوری نیست بلکه به نوعی امروزی کردن است که البته اگر تغییراتی داده شود یا اسامی افراد جعل نگردد این مدل کار بد نیست اما در مورد عرفان حلقه ایراداتی وجود دارد که بیشتر بحث می کنیم. و بعد دیگر آن ایجاد مقاومت در شبکه مثبت است گفتیم تمایل به شبکه منفی با ورود به شبکه مثبت افزایش می یابد واقعا افزایش می یابد یادتان باشد خیلی از امکانات شبکه مثبت در شبکه ی منفی نیز قابل دریافت است اما حیطه روش و سبک آنها متفاوت است شاید قبول نکنید اما در چشم یک فرد مومن یک مومنه بسیار زیبا جلوه می کند اما به دلیل درک فرد از مبانی ازدواج اگر یک فرد با آرایش از کنار او عبور کند خیلی تاثیر گذارتر از یک فرد در سطح تسلیم خواهد بود چرا که درک مومن از ازدواج بیشتر و تحریک پذیرتر است در اینجا ما بحث اینکه فرد مومن چقدر مقاوم شده است را نداریم بحث ایجاد حلقه دقیقا با مبانی برادری نیز متناسب است و نوعی امداد محسوب می شود گفتیم یک فرد اگر  مکاشفه کرده باشد یا در ارتباط با خداوند قرار گرفته باشد درست است که بر مبنای بی نیاز شدن طغیان می کند اما تاثیر دیدن یک فیلم منفی در او هزار برابر بیشتر از افراد دیگر است چون با توجه به تشنگی روح او امکان رفتن به سوی آب شور دریا بیشتر است بحث خواستن گو.هر از گمشدگان لب دریا همین است اگر گفتیم حجاب مصونیت است نه محدودیت نیز نوعی حلقه دفاعی نیست یا هر فیلمی را نبینید یا هر داستانی را نخوانید  همانطور که خانه یک محافظ است تا شما رابطه با همسر داشته باشید وگرنه برای رابطه فاسدانه خیابان و پارتی و کاواره ها در شبکه منفی پیش بینی شده است مسجد سنگر است یعنی همین دعا برای همنوع کردن و دستگیری از برادر کردن یعنی همین روزه گرفتن همین است یعنی مقاومت کردن روزه در بدن چشم رفتار و همه جا اتفاق می افتد و باید همه ی اعضا روزه باشد رفتار روزه باشد چرا بحث حلقه می شود همه تهاجمی می شوند کمی به خودتان بنگرید آیا در خانه ون یکاد نصب نکرده اید آیا همراه خود هیچ هرزی به گردن نمی آویزید آیا هیچ وقت در موارد ترس چهار قل نمی خوانید یا همراه خود حمل نمی کنید آیا برای برادر دینی خود دعا نمی کنید آیا از پیشنماز مسجد سوال شرعی نکرده اید آیا اینها حلقه دفاعی نیست از همه سنگین تر آیا حدیث سلسلة الذهب را نشنیده اید چرا در برابر رویکرد علمی به امور انتزاعی مقاومت می کنید اگر به شفا یافتن بیماران معتقدید به دنبال دلایل علمی نباید گشت به قول انیشتین خداوند برای کارهای خویش تاس نمی ریزد این را بفهمید

این یک بحث ساده است که همیشه برای آدمای موفق حسودیهای خطرناک پیش می آید مثلا یک جوان موفق دانشگاهی بیشتر از یک کارگر  ساده ی مغازه احتمال سیگاری شدن توسط بچه محل ها و  هم قطارهای ردیف پایین تر وجود داره و از حسودی برخاسته است شیطان براساس حسادت قابیل بر اساس حسادت و آدم زمان خوردن میوه ممنوعه بع دلیل طمع بود که فاجعه خلق کردند این صفات شیطانی در شبکه منفی وجود دارد و درون مایه آن موجود است مقاومت لازم است

برای طرح فوق نام فرادرمانی انتخاب شده است برای این کار ضرورتا توسط عرفان حلقه رعایت زمان بندی برای جلوگیری از حملات شبکه منفی آمده است شروع نیز با نظر به فرادرمانی است ترجیحا محیط آرام دراز کشیده بسته و نظر یا همان نیت فرادرمانی

4 نکته تمرکز نباشد تلقین نباشد ذکر نباشد ناباوری نباشد

مراحل شامل اسکن اولویت بندی برون ریزی و درمان است اشتیاق نیز نقش مهمی دارد

گفتیم این روش را این عرفان معرفی کرده است ما کاری به نام افراد نداریم ما روش را کار داریم و عمومی سازی و وارد کردن آن به میان جامعه  

دو نکته اساسی در این مورد در مورد عرفان حلقه مطرح است که به هیچ عنوان درباره عوالم برتر خدا و ازدواج درونی و قدرت درونی و همچنین موکل بحث ندارد و آن را حتی بعضا  کلا رد می کنند و از ترس نیز حاضر نیستند نام جن را بر زبان آورند و آن موجود غیر ارگانیک می نامند  نکته جالب اینکه در مورد فرشته نیز همین خط مشی را دارند و دیگر اینکه در مواردی اتفاقا افراد را جن زده می کنند با اینکه شیاطین جز وسوسه توانایی دیگری ندارند نداشتند و نخواهند داشت اما در شرایط خاص و به کمک انسان توانایی هایی مثل تسخیر پیدا می کنند البته این موضوع به پذیرایی طرف مقابل هم بستگی شدیدی دارد  در ضمن رهبر این فرقه به نوعی ادعای قطب بودن کرد که قابل بحث است  و اساسا پروژه عرفان بدون دین و مذهب را دنبال کرده است دقت کنید هدف ما از بیان این فرقه تبلیغ آن نبوده و نیست بلکه بر اساس رویکرد حقیقت جویانه برخورد کردیم و اتفاقا هدفمان نقد و بررسی و بیان اشکالات و نشان دادن راه صحیح است تا به دام امثال این فرقه نیفتیدنکته دیگرپیرامون این فرقه بحث مبارزه و همچنین مخالفت خواسته و ناخواسته اعضا و مسترهای این گروه با مدل عرفانی ذکر هستند که در بین اعضا و افراد مختلف و حتی با تفاوت نظر است اما به نوعی در هرکدام بروز دارد مواردی مثل مخالفت با حضور کتب مقدس در زمان شفا از جمله قرآن تابلوهای دینی خط نوشته و یا حتی مخافت با موارد ساده مثل طلسم دانستن دعایی مثل دعای شرف الشمس مواردی مثل خواستار بی فکر شدن و ورود به خلسه در این فرقه در مراحلی کمی غیرعادی و خطرناک است البته این موضوع نیز قابل بحث و رد یا قبول نیز ههست. ما چیزی به نام مرید و مرادی نداریم و در علم شفا توضیح دادیم که ملاک وصل شدن شخص به عوالم برتر است که بتواند برای خود و خانواده خویش کمک کننده و شفاگر باشد و مفهوم شفا مفهوم وسیعی است و به معنی عدم دارو و غذا خوردن نیست بلکه با دانستن حکمات مختلف بتواند بهترین هدایتگری را داشته باشد برای توضیح فوق داستانی از حضرت موسی را بیان می داریم که می گویند چون ایشان را در کوه به عبادت و اعتکاف مشغول بود طلب غذا کرد ولی از خداوند غذای آسمانی نرسید چند روز گذشت و به موسی فشار شدید آمد ندا آمد برو در بین شهر و به دنبال رزقت باش و حکمت مرا باطل نکن بدین معنی که شفا حتما به معنی عدم دریافت دارو نیست بلکه اتفاقا با دانش بهتر داروی بهتر را انتخاب کرده و شفای حقیقی را نیز فقط در دست خداوند می دانیم البته در اینکه غذای آسمانی من و سلوی بر غذای معمولی ای مثل عدس برتری دارد نیز شکی نیست و ما طالب من و سلوی هستیم نه فقط زمینی در ضمن دقت کنید تاکید می کنیم اصل بر این است که پزشک خود باشید و این پزشک خود بودن در حقیقت یافتن بهترین راهکارهای درمانی را نیز شامل می شود در جزوات روش اتصال به حقیقت یعنی وجود خود و یافتن خدا در خود و بحث ایمان و نماز و قرآن مطرح شد تا به دام اشتباه نروید در آخر شعر زیر حقیقت مطلب است و برای تمام موارد دیگر از جمله مکاشفه و ازدواج حقیقی و مسایل دیگر نیز گویا و واضح است

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد      وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است       طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

 

 


ضمیمه:

گفت‌وگوی کیهان با حجت‌الاسلام انهاری، مدیر انجمن نجات از حلقه

آموزه‌های عرفان حلقه در تناقض آشکار با محکمات قرآنی است


در بخش نخست گفت وگو با حجت الاسلام محمدرضا انهاری، مدیر انجمن نجات از حلقه به تاریخچه و رو شهای به اصطلاح درمانگری عرفان انحرافی حلقه پرداختیم. اینک در بخش دوم این گفت وگو شیوه های جذب و تبلیغات این فرقه و ادعاها و انحرافات سرکرده آن در زمینه معارف و آموزه های دینی مورد نقد و تحلیل قرار  می گیرد...

علیزاده طباطبائی وکیل رئیس فرقه در مصاحبه با شبکه های بیگانه مدعی شد مراجع از حکم شان درباره این فرقه برگشته اند و رسانه هایی مثل شرق و سایت جماران و... این ادعا را پوشش دادند. وی مراجع را به بی اطلاعی درباره نظرات فرقه متهم کرد. در حالی که مثلا بیانیه آیت الله مکارم بر اساس نقد شخصی این مرجع عالی قدر بر آراء فرقه بود....

در کلا سهای عرفان حلقه به کرّات جن گیری و برو نریزی می کنند و در این حالت فرد بیخود و جن زده می شود. بارها آسیب دیده ها میگفتند ما در کلاس می دیدیم که یک زن برو نریزی می کرد، سه تا مرد می افتادند و او را می گرفتند تابرو نریزی کند...

طاهری سواد قرآنی ندارد، می گوید من قرآن را یک بار کامل نخواندم، اصلا مطالعات دینی ندارم. درسایت نجات از حلقه فیلم هایش را به عنوان مرجع گذاشتیم که دوستان دانلود و استفاده کنند. آنجا می بینند خود رئیس این فرقه وقتی ادعای چنین چیزی دارد، چطور می تواند بیاید ادعا کند که من قرآن را کشف رمز می کنم؟...

سرکرده این عرفان انحرافی از یک طرف می گوید تا عاشق خدا نشدید، نمی توانید نماز بخوانید. از طرف دیگر می گوید چون ما محدود هستیم، نمی توانیم به نامحدود تسلط و احاطه پیدا کنیم. پس نمی توانیم عاشق خدا شویم، پس نمی توانیم نماز بخوانیم. یعنی این جوری نماز را میزند. نماز این طور از ذهن مردم پاک می شود...

http://kayhan.ir/fa/news/62336


کانال رسمی روزنامه کیهان در تلگرام

@kayhan_news




هشدار! «عنکبوتان دنیادار»

خبرگزاری فارس: «مواظب باشید در دام عنکبوت‌های دنیادار دکان‌دار نیافتید. این روزها دکان‌دارهایی به اسم معنویت ادعا می‌کنند امام(عج) را دیده‌اند که هیچ واقعیت ندارد. حواستان باشد که اسیر آن‌ها نشوید.» به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس،...

خبرگزاری فارس: «مواظب باشید در دام عنکبوت‌های دنیادار دکان‌دار نیافتید. این روزها دکان‌دارهایی به اسم معنویت ادعا می‌کنند امام(عج) را دیده‌اند که هیچ واقعیت ندارد. حواستان باشد که اسیر آن‌ها نشوید.»


به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، این جملات را رهبر معظم انقلاب اسلامی اردیبهشت امسال در جمع دانشجویان بسیجی بیان فرمودند.
تلاش‌ دستگاه‌های مختلف برای شناسایی و دستگیری افراد و گروه‌هایی که با سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم، ادعای خدایی، پیامبری، مهدویت، ملاقات با امام زمان(عج)، داشتن علم غیب، انرژی‌های مافوق انسانی، شفابخشی، چشم برزخی و از این دست موارد می‌کنند، به ویژه در سال‌های اخیر همیشه استمرار داشته است؛ با این حال به نظر می‌رسد، در زمینه هماهنگی دستگاه‌های مختلف و رفع کمبودهای قانونی در این زمینه، نیاز به تلاش‌های بیش‌تری احساس می‌شود.

# نمونه‌هایی از ادعاهای مدعیان دروغین

مدعیان دروغین هر کدام ادعاهایی را مطرح و می‌کنند به این حقه دیگران را فریب می‌دهند و به جذب مرید می‌پردازند؛ ادعاهایی چون: دیدن و یا ارتباط با ائمه اطهار(ع)، ارتباط با عوالم غیب و ملکوت، داشتن رسالت و مأموریت، مهدویت و تعیین تاریخ ظهور، پیامبری و نبوت، دانستن شعور کیهانی، علوم باطنی و داشتن انرژی‌های عوالم هستی، طالع‌بینی و ستاره‌شناسی، رفع حاجات و مشکلات دیگران با دادن طلسمات، داشتن موکل، همزاد و جن، داشتن عقل کل، علم لدنی و نفس گرم، خواندن درون دیگران از طریق رؤیابینی، طالع‌بینی و فال، تأثیر داشتن اذکار و اورادی (غیر مأثوره) که با روش‌های مخصوص به دیگران می‌دهند، پیش‌گویی، آینده‌نگری و اتفاق افتادن حوادث طبیعی( زلزله، طوفان "سونامی" و ...)، شفا دادن از طریق گفتار، لمس کردن و انرژی درمانی، ادعای داشتن مقامات آسمانی، باخبر بودن از ذخایر زیر زمینی(طلا ،زیرخاکی و ...)، داشتن روش‌های تربیتی و اخلاقی و هنرهای زیستن، آشنایی با خواص مواد و اشیا (سنگ‌ها، گل و گیاه و ...) و داشتن خواص حروف و اعداد و علوم غریبه.
قابل توجه است که اغلب افرادی که فریفته این مدعیان می‌شوند، زنان و دختران جوان هستند و اکثر مردان مدعی نیز به فساد اخلاقی آلوده‌اند.

# زنان مدعی

بعضی از مدعیان دروغین را زنان تشکیل می‌دهد. مثلا فردی به نام "ف.آ" که برای سخنرانی‌های مذهبی به منازل مختلف تهران دعوت می‌شد، ادعا کرده بود که نعوذ بالله "امام زمان(عج)" راننده شخصی‌اش است و هر کسی که می‌خواهد حوائجش برآورده شود می‌تواند به او مراجعه کند و مبلغی را به او بدهد. جالب توجه است که این فرد توانسته بود زنان بسیاری را فریب دهد و مریدانی گرد خود جمع کند. این مریدان به نام این مدعی کتاب‌هایی را درباره امام زمان(عج) منتشر کرده بودند.
یا فردی با اضافه کردن رقص سماع به نماز، "نماز امام زمان" را ابداع کرده و مدعی شده بود تکیه کلام امام را می‌داند.
زنی نیز که در یک روستا زندگی می‌کرد مدعی شده بود که روی یک گاو و یک گوساله‌اش کلمات "الله" و "محمد" حک شده است و این گاو گوساله مقدس هستند. مردم آن روستا و روستاهای اطراف با تجمع در مقابل خانه این زن، خواهان روا شدن حاجات خود از سوی این گاو و گوساله بودند.
همچنین "م.و" که از هلند به ایران آمده بود، مدعی شده بود که پیغمبر فرقه اسماعیلیه است. او احکام حرام را حلال و تمامی احکام حلال را حرام اعلام کرده بود.
بعضی از زنان با روش‌های ابداعی «دعا درمانی» و «انرژی اذکار» از مردم اخاذی می‌کنند. مثلا «م.ل» با برگزاری دوره‌های شش جلسه‌ای انرژی اذکار از هر مرید خود 150 هزار تومان دریافت می‌کرد. البته بعضی از ارقامی که مدعیان اخاذی می‌کنند آن‌قدر بالا است، که این مبلغ زیاد به چشم نمی‌آید. مثلا زنی برای گذراندن یک شب در کنار «ا.ر»، مردی که ادعاهای دروغینی را مطرح کرده بود، 300 میلیون تومان به وی پرداخت کرده بود، تا روح الهی در او دمیده شود!
همچنین زنی با نام «ف.ر» از طریق روش «انرژی اشیاء» به فریفتن افراد می‌پرداخته است. وی علاوه بر توهین به مقدسات دینی در سخنرانی‌های خود، مریدانش را به خواندن فارسی نماز و قرآن سفارش می‌کرد.
زنی نیز به نام «ب.د» مدعی شده بود که یار ششم امام زمان است. این زن به شیوه‌های مختلف به اخاذی از مردم می‌پرداخته است. برای نمونه یک خانم پزشک جوان فریفته این زن مدعی شده بود و 77 میلیون تومان در این راه باخته بود. این فرد تحصیل‌کرده ولی فریب‌خورده، در اظهارات خود به مراجع مسئول گفته بود که برای فراهم کردن این مبلغ 10 میلیون تومان وام گرفته بود!

# مدعیان پیامبری

بعضی از «عنکبوتان دنیادار» مدعی پیامبری هستند. این افراد که قریب به اتفاق بی‌سوادند با دست بردن در دین اسلام، مدعی‌اند که بشارت‌دهنده دین تازه‌ای هستند. مثلا «عباس ن.» که اصالتا عراقی است در غرب کشور کعبه‌ای بنا نهاده و مریدان خود را به آن فرا خوانده بود.
وی اعتقاد داشت که نباید «مرگ بر اسراییل» را بر زبان جاری کرد. زیرا بنی‌اسراییل پدران ما هستند و مگر می‌شود به پدران‌مان فحش داد. این اعتقاد وی، گمانه‌زنی‌ها را در ارتباط با این‌که بعضی از جریانات منحرف از لابی‌های صهیونیستی سرچشمه می‌گیرند، قوت می‌دهد.
بعضی از این پیامبران دروغین، وضو و نماز جدیدی را ابداع کرده‌اند. مثلا سوره توحید را در نماز بدون «قل» می‌خوانند و این‌گونه توجیه می‌کنند که در نماز خطاب ما خداوند است و نباید به خداوند دستور داد!
این پیامبران نیز از اتهام اخاذی مبرا نیستند. به عنوان نمونه یکی از این مدعیان متهم به یک فقره 800 میلیونی کلاه‌برداری است.

# مدعیان تحصیل‌کرده‌

بخش دیگری از مدعیان دروغین، کسانی هستند که از تحصیلات عالی برخودارند و بعضا مدتی را نیز در حوزه‌های علمیه گذرانده‌اند و لباس روحانیت بر تن داشته‌اند. این افراد با بحث‌ و گفت‌وگوهای طولانی با اشخاص به فریفتن و جذب آنان می‌پردازند و اغلب مریدان این افراد مدعی را تحصیل‌کرده‌ها تشکیل می‌دهند. بعضی از این مدعیان میان شیعه و سنی اختلاف می‌افکنند و مریدان خود را به ازدواج‌های تشکیلاتی ترغیب می‌کنند.

# انرژی‌درمانی

مدعیان انرژی‌درمانی خیل عظیمی از درماندگان و به ویژه بیماران را به خود جلب می‌کنند. بعضی از این مدعیان با هیپنوتیزم افراد، نیات شوم خود را عملی می‌کنند. به گونه‌ای که فریب‌خوردگی مریدان را به جایی می‌رسانند که آنان را «خدا» می‌خوانند.
این مدعیان نیز اخاذی مالی، یکی از مهم‌ترین هدف‌هایشان است. برای نمونه دارایی «ا.ر»، یکی از مدعیان انرژی‌درمانی، طبق آخرین تحقیقات 4 میلیارد تومان است.
البته مراجع تقلید درباره انرژی درمانی نظراتی دارند و آن را اگر موجب سوءاستفاده از مقدسات دینی می‌شود حرام دانسته‌اند.

# روش‌های اعمال نفوذ مدعیان دروغین

به نظر می‌رسد هر کدام از مدعیان با روش‌هایی خاص برای پیشرد اهداف خود تلاش کرده‌ و می‌کنند. نشان کردن و جذب افراد ساده‌دل و زودباور، گفتن دروغ‌های بزرگ برای جذب تک‌تک مریدان به طور جداگانه، اخاذی پنهان از مریدان، پنهان‌کاری در روابط خود با مریدان، صدور فتوی و دستورات فقهی برای مریدان بدون ارجاع دادن ایشان به مراجع عظام تقلید و وادار کردن مریدان به انجام روش‌های خرافی و غیر اخلاقی، از جمله این روش‌ها است.
همچنین بعضی از این مدعیان دروغین از روش‌های تعبیر خواب‌های مریدان به نحو غیر اصولی، تفسیر به رأی و تأویل آیات و احادیث برای مریدان، تکفیر اشخاصی که با عقاید آنها مخالفت می‌کنند، ارائه جزوات حاوی دستور‌العمل‌های خاص و اختلاف‌افکن، مسافرت به صورت اردویی برای تحت تأثیر قرار دادن مریدان و برای انتخاب زوج معرفتی، تعیین وظیفه و دادن مأموریت به مریدان، نفوذ دادن مریدان و جمع‌آوری اخبار و اطلاعات از مراکز مورد نظر، نامه‌نگاری به برخی مراکز موجه برای اثبات حقانیت خود، تلاش برای جدا کردن همسران و متلاشی کردن بنیان خانواده‌ها و دستور طلاق و یا ازدواج‌های تشکیلاتی، برای رسیدن به مقصود خود استفاده می‌کنند.

# مدعیان دروغین طریقت‌های عرفانی

بخشی از «عنکبوتان دنیادار» کسانی‌اند که مدعی طریقت‌های عرفانی هستند. طریقت‌های روان‌شناختی و روانکاوی و ورود به حیطه علوم باطنی اکنون یکی از روش‌های مطلوب و گرایش‌های موجود در جامعه به شمار می‌آید، مانند طریقت یوگا که اساسا خاستگاه هندی دارد. در این تفکر با نگرش عرفانی و مراقبه و ...آرامش جان رهروان مد نظر قرار می‌گیرد، به طوری‌که رسیدن به موجودی خیالی و خلسه در این مقام، بهترین روش‌ به حساب می‌آید و گاه با فنون هیپنوتیزم آمیخته شده و آنگاه به مسائل غیر اخلاقی، شیادی و ... کشیده می‌شود.
مدعیان این طریقت‌های عرفانی از طریق پایگاه‌های اینترنتی، به آموزش‌ تفکرات خود می‌پردازند و از این طریق مریدان خود را به تجمع در مکان‌های مختلف برای تشکیل جلسات روان‌شناختی و رسیدن به آرامش جمعی دعوت می‌کنند.

# عوامل روی آوردن جوانان به فرقه‌های عرفانی

کارشناسان عواملی چون: رشد مهاجرت‌ها، سفرها و ارتباطات مختلف در قالب گروه‌‌های فرهنگی و هنری، تبلیغات بعضی از شبکه‌های ماهواره‌ای، رشد وبلاگ‌ها و چت‌روم‌ها با موضوعات فوق، عدم اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی به موقع و مناسب از سوی کارشناسان فرهنگی، چهره‌ شدن عوامل مدعی و فرقه‌گرا به عنوان شخصیت‌های عرفانی و مقام‌های معنوی قائل شدن تا حد الوهیت برای آنها، ورود ادبیات مهاجر در قالب ترجمه کتاب‌های وارداتی، انتشار و دسترسی آسان به کتاب‌ها و موضوعاتی با مضامین عرفانی و عدم نظارت صحیح بر این جریانات فکری و انتشار نشریاتی با موضوعات ذکرشده به وسیله عوامل مدعی و فرقه‌گرا، را دلایل روی آوردن جوانان به فرقه‌های عرفانی منحرف می‌دانند.
بدیهی است که بازشناسی فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی و ارایه آن در قالب‌های جذاب می‌تواند اولین قدم برای جلوگیری از این پدیده منحط باشد.

# جهل، بیماری روانی، سودجویی مالی یا شهوات جنسی؟

وقتی نگاه کلی به پدیده «عنکبوتان دنیادار» بیندازیم، در خواهیم یافت که شناخت عوامل پدیدآورنده این موضوع نیازمند تحقیقات گسترده و عمیق است، که در نظر داریم در گزارش‌ها و گفت‌وگوهایی به آن بپردازیم.
بی‌شک جهل، یکی از عوامل مهم در این میان است؛ منظور از جهل صرفا نداشتن سواد خواندن و نوشتن نیست، بلکه نداشتن معرفت دینی است؛ مدعیان تحصیل‌کرده گواه این موضوع هستند.
همچنین قبل از صدور هر گونه حکمی درباره این مدعیان، در وهله اول باید از سلامت روانی این افراد اطمینان حاصل کرد، زیرا برخی از رفتارهای آنان این موضوع را القاء می‌کند که آنان بیمارند.
اخاذی‌های بی‌شمار و فساد اخلاقی، که فصل مشترک و غایی اغلب این مدعیان دروغین است، این مسئله را پیش می‌کشد که سودجویی مالی و شهوات جنسی چه نقش تعیین‌کننده‌ای در بیان ادعاهای دروغین دارد.
با این حال تکلیف یک انسان مؤمن که در معرض این تهدیدات زندگی می‌کند چیست و چگونه می‌تواند ایمان خود را منزه نگاه‌ دارد؟ به نظر می‌رسد پیشه کردن «تقوا» تنها راه ممکن است.
انتهای پیام/ش




⚡️علایم سحر و جن زدگی⚡️

🔸  جنون یا دیوانگی ،که خود لفظ جنون به معنای جن زدگی می باشد که خود دو گونه است قسمتی با اختلالات مغزی ارتباط دارد که از لحاظ پزشکی قابل بررسی می باشد و گونه ای دیگر از آن،طوری است که پزشک از تشخیص آن عاجز بوده و هیچ گونه اختلالات را تشخیص نمی دهددرحالی که شیاطین مسبب آن هستند.
🔸 جدا شدن مرد و زن از همدیگر :که به طور ناخوداگاه مردنسبت به زن و یا برعکس  زن  نسبت به مرد بدون هیچ سبب واضحی احساس تنفر شدیدی می کند به طوریکه حتی نمی تواند به صورت همسرش نگاه کند.
🔸صرع ( بیهوش شدن ) 
🔸میگرن وسردرد های شدید
🔸تمایل نداشتن مرد و یا زن به ازدواج 
🔸مشکلا ت جنسی
 الف ) ناتوانی جنسی در هنگام همبسترشدن 
ب) پیدا کردن میل جنسی شدید 
ج ) انزال سریع منی در هنگام نزدیکی بطوریکه نتواند مقاربت را انجام دهد
د) خونریزی زن در هنگام همبسترشدن
🔸 نازا شدن و یا سقط جنین در چند ماهگی
🔸تنفر شدید و بدون سبب واضح از پدر یا مادر و یا دوست و غیره ویا برعکس 

🔸حب شدید مرد به زن و برعکس، که باعث مشکلات در زندگی شود.
🔸 احساس اینکه شخصی مدام با او حرف می زند و یا اینکه بطور غیر طبیعی کسی او را واداربه کار ی می کند.
🔸  از کار افتادن قسمتی از اعضای بدن بدون سببی واضح وپیدا نکردن علت آن از لحاظ پزشکی وغیره
🔸بیزارو یا تنبل  بودن نسبت به نماز و یا قرآن و عبادات
🔸 کند ذهنی
🔸غش و بیهوش شدن
🔸 تنبلی و احساس گرفتگی وخستگی بدن
 🔸درد در قسمتی از اعضای بدن و یا منتقل شدن ان به قسمتی دیگر
🔸علاقه پیدا کردن به ماندن در  مکانهای خالی و یا کثیف مثل حمام و دستشویی
🔸احساس به اینکه شخصی در درون اورا به کاری بد وا می دارد و تشکیک در فکر و عقیده
🔸 اضطراب و دلهره
🔸دیدن خوابهای وحشتناک وکابوس
🔸 دیدن حیوانات مثل گربه و سگ و تکرار شدن آن
🔸  راه رفتن در خواب
🔸 سقوط از مکانهای بلند درخواب
خود را در قبرستان و مکانهای کثیف یا وحشتناک دیدن درخواب
🔸 دیدن شکلها و یا اشباح غریب درخواب
🔸خود را در کنارمردگان دیدن و تکرار آن درخواب
درخواب شخصی  او را می خواهد بکشد.ویا اذیت کند
✳️نکته:اگر کسانی بعضی از این حالات را دارند امکان دلیل غیر از جن زدگی هم وجود داد وصرفا جن زدگی نیست✳️

💫فرمایشات حاج اقا صاحب الامری
🔹ادامه دارد...
____________________________

موسسه طب اسلامی امام رضا علیه السلام





@TebbeEmamReza

🔹علل دخالت اجنه در زندگی انسان🔹

چنانچه در قرآن نیز بیان شده است "جن ها" موجوداتی شبیه انسانها هستند که دیده نمی شوند اما آنها انسانها را می بینند. آنها زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی دارند، تشکیل خانواده می دهند، زندگیشان در این دنیا مثل انسان با تولد شروع و با مرگ پایان می یابد، بر روی همین زمین زندگی می کنند و انسانها آنها را نمی بینند و آنها را احساس نمی کنند.

جن ها به طور معمول و عادی در زندگی انسانها هیچ نوع دخالت و تصرفی نمی کنند، ولی در بعضی از حالات عده ایی از جن ها در زندگی گروهی از انسانها دخالت می کنند که این نوع تاثیر و دخالت دارای انواعی می باشد که در ادامه انواع، اسباب و نشانه های انسان جن زده را بیان می کنیم و نیاز به ذکر است که جن زدگی با سحر و جادو تفاوت دارد.


🔻علل دخالت جن 🔻

جن ها به دلایلی در زندگی انسان ها دخالت می کنند و اسباب مشکلات را فراهم می کنند:

🔸1ـ  انتقام
چنانکه گفتیم انسان ها، جن ها را نمی بینند، اما آنها ما را می بینند و به همین خاطر ممکن است انسانها ناخواسته به بعضی از جن ها یا اعضای خانواده آنها آسیبی وارد کنند، مثلا پا روی آنها بگذارند و یا ... که در این صورت جن به خاطر انتقام در زندگی این شخص دخالت می کند و اسباب مشکلات را فراهم می کند.

🔸2ـ عشق و عاشق شدن

 جن ها هم مانند انسان ها متشکل از دو جنس نر و ماده هستند که به همین علت ممکن است جن عاشق انسانی شود و وارد بدن وی شود که در پی ورود جن به بدن انسان مشکلاتی پدید می آید.
🔸3ـ  شرارت جن

جن ها همچون انسان ها دارای ادیان و عقاید مختلفی هستند و ممکن است مسلمان، مسیحی، یهودی و یا ... باشند و طبعا بعضی از آنها بد و بعضی خوب هستند. جن های شرور و بد ممکن است بدون هیچ دلیلی وارد زندگی انسان ها شده و زندگی آنها را مختل کرده و مشکلات متفاوتی را بوجود می اورد
🔸4_وارد شدن در منازل وحریم انها
درروایاتی داریم که وارد فلان سرزمینها نشوید که مسکن اجنه است.
🔸5_کسی انها را وادار کند
مانند ساحر ویا تسخییر وغیره که از اجنه استفاده میکنند
🔸6_آزار دادن انها
مثل ریختن اب داغ بدون بسم الله ویا ادرار کردن در سوراخ ها ومنازل انها

_____________________________

✳️معتبرترین کانال طب اسلامی✳️
موسسه طب اسلامی امام رضا علیه السلام
____________________________
@TebbeEmamReza___________________________

لازم بود ذکر شود در نود و نه درصد موارد حتی مشکوک و مشخص ظاهری به جن زدگی اصلا جن زدگی در کار نیست و مشکلات خیلی خیلی ساده مثل ضعف بدنی یا حتی شاید امواج مضر مثل استفاده زیاد از اینترنت همراه مشکل ساز است .چه برسد به موارد مشترک به همین خاطر وسواس زیادی هم نداشته باشید و مطالب من باب آموزش و اتمام و اکمال مطلب آورده شده است نه تغییر سبک زندگی و ایجاد وسواس فکری که خود این جور وسواس ها کار شیاطین است و نباید دچارش شد.حتی در حالت ایدیوپاتیک و ناشناخته هم بسیاری از بیماری ها منشا ماورایی ندارند و نباید خیلی سمت موضوعات خاص علل الخصوص احتمال جن زدگی رفت.و در این خصوص زندگی خود را بازیچه نکنید و فرد مشاور باید آشنا به علوم الهی و حوزوی  و کاملا متعهد و علمی باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۶


بسم الله الرحمن الرحیم

.

 

مقدمه جهاد با نفس

سخنی چند با برادران دینی

مقصود من از روحانی کسی است که در علوم دینی تحصیل کرده و به یکی از شغلهای روحانیین اشتغال دارد.یا طلبه است و درس می خواند،یا به تدریس ادبیات صرف و نحو و منطق و معانی بیان مشغول است،یا به تدریس فقه و اصول و حاشیه زدن و رساله نویسی اشتغال دارد،یا مرجع تقلید شده و به اخذ وجوهات و تقسیم شهریه بین طلاب و پاسخ به مسایل دینی و اداره ی حوزه های علمیه مشغول می باشد،یا منطق و فلسفه و عرفان تدریس می کند،یا درس اخلاق می دهد،یا به وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه خوانی می پردازد،یا امام جمعه و جماعت است و یا به کتاب نویسی و مقاله نویسی اشتغال دارد.

بعضی از طلاب هم تا آخر عمر همچنان طلبه باقی می مانند و بدون اینکه شغلی را بپذیرند تا پایان عمر در درسها حاضر می شوند و گوش می دهند و به این ترتیب به زندگی ادامه می دهند و از سهم امام و وجوهات برّیه ارتزاق می نمایند.

این افراد روحانی و اهل علم و خدمتگزار و مبلغ دین محسوب می شوند.غالبا از همین راهها و از وجوهات بریه و سهم مبارک امام (ع) ارتزاق می کنند.چون به امور دینی اشتغال دارند از احترام و امتیاز مخصوصی برخوردارند و مردم به آنها اظهار ارادت می نمایند برایشان نذر و نیاز می کنند،التماس دعا می گویند،از آنها انتظار شفاعت دارند و به آنها تبرّک و توسل می جویند.

متاسفانه خوشبینی و اظهار ارادت مردم و همچنین احادیثی که در فضیلت علم و علما وارد شده،موجب غفلت و غرور ما گشته است،خودمان را افرادی ممتاز می پنداریم و از تزکیه و تهذیب نفس و خودسازی و پرورش و تکمیل روح غافل گشته ایم. گویا برات آزادی از دوزخ و کلید درهای بهشت در دست ما قرار گرفته و نیازی به عمل نداریم.چون سر و کارمان با قرآن و احادیث و علوم دینی است همه را در خودمان تحقق یافته می پنداریم.

البته علم از دیدگاه اسلام ارزش دارد،احادیث فراوانی در فضیلت علم و علما وارد شده است و خود علم می تواند در مسیر تکامل نفس و تقرب الی الله قرار گیرد،لیکن مشروط به اینکه اولا به قصد قربت باشد و ثانیا با عمل همراه باشد.اگر در تعریف علم و علما احادیثی داریم در مذمت عالم فاسق و بدون عمل نیز احادیث فراوانی وارد شده است.  

چنانکه می بینید، در احادیث به چند مطلب بسیار مهم اشاره شده است:

1-هرکس بر طبق علم خویش عمل نکند،در اصطلاح ائمه (ع)،اصلا عالم محسوب نمی شود و از مصادیق علمایی که در قرآن و احادیث مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند نیست،گرچه در زیّ علما زندگی کند و مردم او را عالم دینی بدانند.

2-هر عالمی که به علم خویش عمل نکند در دوزخ معذب خواهد شد.

3-هر عالمی که مطابق علمش عمل نکند مانند جاهل است،بلکه چون عالم بوده و به علمش عمل نکرده مسوولیت بیشتری دارد و در قیامت شدیدتر مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

 4-عذاب عالم فاسق و بدون عمل از سایر دوزخیان سخت تر خواهد بود،به حدی که از بوی تعفن او در عذاب و ناراحتی خواهند بود.

5-هرکس به قصد منافع دنیوی علم دین را طلب کند،در قیامت از این علم سودی نخواهد برد.

6-هرکس که بدین منظور طلب علم کند که بر دیگر علما بوسیله ی علم و دانش فخر و مباهات نماید،یا با سفیهان جدال کند، یا بوسیله علم،مردم را به سوی خویش جلب نماید جایگاهش دوزخ خواهد بود.

7-هرکس که می خواهد عالم دین باشد و یکی از مناصب دین را بپذیرد و پیشوا و مقتدای مردم باشد باید ابتدا خودش را اصلاح و تهذیب کند و اخلاق و رفتار و گفتارش را اسلامی کند و بوسیله عمل،مردم را به سوی دین دعوت نماید.

8-عالمانی که مانند سایر اهل دنیا،شیفته و دلبسته به دنیا باشند،قطاع طریق حق هستند که بوسیله ی کردار و اخلاق و گفتار باطلشان مردم را از محبت خدا منصرف می سازند و زخارف دنیا دلبسته می گردانند.-مردم نباید فریب چنین عالم نمایانی را بخورند-

بقیه را در کتاب خودسازی ابراهیم امینی بخوانید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۱


روش علمی (کلاسیک)

جمع آوری اطلاعات

فرضیه سازی

آزمایش فرضیه

ثبت یافته ها

نتیجه گیری و تفسیر

نظریه سازی

انتشار گزارش

نکته جانبی اینکه علوم غریبه براساس کشف و شهود و آزمایشات علمی درونی در خود فرد است و به نوعی کرامت بروز آن است و تجلی ایمان در روح و عملیاتی شدن اول ایمان و بعد موارد دیگر در عمل،هدف می باشد

یک بحث کلی وجود دارد اینکه مبنای علوم و نگاه به علم با دو دید کاملا متفاوت وجود دارد نگاه به علم از زاویه دین و نگاه فلسفی کمی با نگاه آن به صورت امروزی متفاوت است و ماهیت خاصی قایل است جدا از بحث اینکه علم باید باعث زیادی خود نفس بشود و نه اطلاعات علم در جایگاه دینی تسخیری است دقت کنید این تسخیر با تسخیر فقهی که حرام شمرده می شود فرق دارد و منظور ما آن نیست تسخیر در ماهیت است و مبنای درک دارد و از تسخیر ماهیت اشیا را شامل می شود تا تسخیر در افکار و اراده ها و حتی نوع غیرمجاز که هکان تسخیر لفظی بین فقهاست اما اسلام به ماهیت علم اعتقاد دارد تسخیر با بحث علم مورد نظر مادی گراها با دو شیوه تجربی گرایی و حس گرایی تقریبا نگاه کاملا متفاوتی دارد نگاه کنید اگر ما با نگاه مادی گرایی صرف پیش برویم در طبیعت خواه ناخواه در هر شرایط علم به دست آمده حقیقت اصلی نیست بلکه تجزیه تحلیل ما از شرایط است و در ضمن اگر تمام حواس درست کار کرده باشد که اگر ما با این الگو هم پیش برویم هیچ گاه نظریات انیشتین هاینزبرگ و استیون هاوکینگ و کتابهایی مثل تارخچه زمانش اساسا نباید نوشته می شد در ضمن گفتیم این علم درکی تز دنیای بیرون است اما تجزیه تحلیل درون ماست نه حقیقت بیرون حتی اگر عینی کامل باشد حتی توصیف عینی مثل عکس پس در هر صورت بازهم اصل علم درونی است نه بیرونی در ضمن آن تسخیری که هرچه آنچه در آسمانها و در زمین است با رسیدن به حقیقت درونی بدست می آید نه محیط بیرون و اینجا وارد اصطلاح و مقوله مکاشفه می شویم و در مبانی عرفانی بحث مجاز مطرح می شود اساسا نکته جالب اینجاست که اگر تاریخچه روش علمی مورد بررسی قرار گیرد متعلق به اسلام و مبانی اولیه کاملا اسلامی بوده و امثال بوعلی با رویکرد عرفانی و الهی به نماز و ارتباط با خدا و عرفان و دید فلسفی به علوم و نگاه علمی به علوم غریبه پیش برده اند اما امروزه در روش علمی تمام مبانی از جمله اخلاق نگاه فقهی دینی و پیش فرضهای قرآنی را حداقل به عنوان یک پیش فرض ساده هم رد می کنند و این جای تعجب دارد این موارد خاص در ادامه تفاوتهای شدیدی را با رویکرد دینی بوجود آورده تا حدی که با توجه به منابع رسمی آموزشی بعضی مسایل غیرقابل درک است مثلا تعریف توهم را اگر با دید پزشکی بسنجیم اگر قبول کنیم نود و نه درصد توهمات اساسا ماهیت کاملا مادی دارند و مثلا به خاطر ضعف و یا بیماری یا مواد مخدر و افیونی ایجاد می شود اما آن یک درصد که اصلا توهم نیست و شاید مثلا نه به خاطر فرشته بلکه مثلا یک جن بوده باشد چی این مورد چه می شود یا با نگاه فلسفی در خود هرم مازلو بین روانشناسان و جامعه شناسان و نگاه اسلامی که محبت و عرفان را اصل آفرینش می داند تفاوت است یا در مورد ماهیت تصور ،پزشکی جوابی نمی دهد و حداکثر با توجیه هورمونی و مادی و روانشناسی دست  به کار می شود اما دیدگاه دینی متفاوت است مثلا در دیدگاه دینی بیماری حاصل بدبینی است و اینجا هر بیماری ای تعریف می شود نه فقط بیماری های روانی یا عصبی حتی این بدبینی بین افراد هم امکان دارد و و به طور خاص اثر چشم یا چشم زخم نامیده می شود و راهکارهای جلوگیری خودش را دارد.دقت کنید در مورد ساختار اندیشه هیچ گاه بحث نمی شود ما مقصودمان چشم سوم یا ورود حواس انتزاعی به ماجرا نیست بلکه خود ساختار اندیشه و تعریف منطقی از عقل سلیم است که ما مسوول آن هستیم و در قرآن به چشمها و گوش و قلب همراه با هم اشاره شده است و برای آن موضوعات و دریچه های زیادی در قرآن باز شده است اینجا حتی تعاریف اصلی مثل وحی خدا فرشته پیامبر یا مسایل دیگر نیز بعد از این تعریف جایگاه مشخص تر و هدف دار تری می یابند ما حتی هنوز صحبت از اینکه دادن حقی براساس شناخت حقیقت آن چیز است و یا رابطه ی علوم عقلانی و علوم وحیانی با هم هنوز هم بحث نکردیم



یک مثال بارز برای رویکردها در مورد کیمیاگری است در مدل اصلی موارد اصلی مثل علم اسما و حروف و تجوید و علم تسخیر اشیا وجود دارد اما روش شیمی امروزی مبنای دیگری دارد مدل اول حتی ما اثبات خدا اثبات قدرت خدا و قدرت بشر و مبانی دیگر را هم داریم اما مدل امروزی بیشتر بر کشف قوانین جهان است نه سنتهای الهی و با تعریف خدا به نوعی هم می توان گفت دیدن نظم بدون اهمیت ناظم باعث تغییر کامل این رویکرد می شود باز اگر برگردیم به اول ماجرا علت در تعریف روح نفس ماهیت عقل و بحث چشم و گوش و قلب خواهیم یافت این بخشی از ماجراست

نکته ی دیگر بازهم در مورد داستان هری پاتر اینکه در یکی از داستانها تحت عنوان درس تغییر به نوعی به سبک فوق و کیمیا گری اشاره شده البته سبک داستان کمی به مسخ هم شباهت دارد و به نوعی بیشتر یحث تغییر موقت است مثل موش به لیوان و برگشت آن .استفاده از این موارد با رویکرد انگلیسی در خرافی ترین کشور دنیا باعث جهت گیری و خوراک فکری خاصی است بی دلیل و هدف نیست 



نکته برداشتی از آیات قرآن که الگوست

هرکس دنیا را بخواهد به بخشی از آن می رسد و ما همه ی خواسته اش را به او نمی دهیم اما اگر کسی آخرت را بخواهد نه تنها تمام بلکه مضاعف و دو برابر و ده برابر و همچنین بدون حساب پاداشش می دهیم و از نظر سطحی کمی و کیفی به او پاداش دنیا و آخرت بیشتری می دهیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۰