سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آفرینش» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ

پیدایش


پیدایش

در دوران جنینی هردو سطح اثبات شده یعنی چهار مرحله اول که ارتباط با چهار عنصر دارد و نفخ روح که عامل اصلی حیات تلقی می شود در قوانین اسلام اگر جنین پس از زمانی که زمان نفخ روح است به هر دلیلی بمیرد دیه انسان کامل را دارد و سقط جنین هم حرام می شود این دلیلی مستدل بر این مدعاست نظریات مختلفی درباره ی پیدایش انسان آمده که ترکیب نظریات داروین و مندل و مبانی ژنتیکی امروزه معتبر است نکته اینجاست که قرآن و اسلام این موارد را نه تنها رد بلکه با دلایل بسیار زیادی می توان بر آنها صحه گذاشت اما نکته اینجاست که تمام حرف در این موارد نبود بلکه انسان از روح هم تشکیل شده که اتفاقا آن اصل است در بحث خلقت انسان علت اعتراض فرشتگان چه بود چون انسانهایی قبل از آدم هم بوده است هزار هزار سلسله اما بشر آخر است که بار امانت را باید بدوش بکشد پایه ی وجودی از آب و خاک است اما روح خدایی دخیل است روح انسان خدایی است عوالم روحانی قبل از تولد جالب است از الست گرفته تا انتخاب نطفه این موضوع همان است که چرا نور پنج تن قبل از میلادشان وجود داشته است.پیدایش کلی این جهان بر اساس نظریه بیگ بنگ است که به در هم پیچیده بودن زمین و آسمانها و باز شدن آنها توسط خداوند اشاره شده است در باب خلقت و آفرینش نظریات شهید مطهری مبنای خیلی خوبی دارد و در کتاب قصص قرآن شیخ محمد محمدی اشتهاردی روایات و احادیث معتبر و کاملی نقل است که ایشان خود در این کتاب کشفیات علمی در غرب را با احادیث و روایات با سندهایشان مقایسه کرده و نتایج جالب و زیبایی را فراهم آورده که نشان از علم لدنی و حقیقی معصومین و نتایج وصل شدن به علم خدایی را نشان می دهد که ما نیز با تبعیت از ایشان می توانیم به این علوم حقیقی آنهم نه در بیرون بلکه در خودمان برسیم چون اگر خدا را فراموش نکنیم خود را فراموش نخواهیم کرد.

احتمالا در قوانین جنینی روح اولویت بر جسم است یا در مساله بلوغ شروع فکری در مسایل جنسی بلوغ جسمی بلوغ جنسی را باعث زودتر اتفاق افتادنش می شود احتمالا بحث تصویر جنین در رحم با نفخ روح و مرحله رویان به جنین همزمان است اما در حکم شرعی بحث تصویر تابع است و عامل زمان دخیل در حکم محسوب می شود

در بحث شرعی ازدواج در اسلام نیز ممیز بودن کافی است نه بالغ بودن یعنی فهم از ازدواج داشته باشد و این یعنی بحث و تقدم و اولویت بحث بلوغ فکری قبل از بلوغ جنسی البته حکم محتمل برای خود مقاربت و توانایی ازدواج دایم با تمام احکام آن فقط بعد از بلوغ جنسی قابل انجام است و نه قبل از آن یعنی امکان ازدواج با حکم ازدواج دایم و شروط اصلی آن یعنی امکان مقاربت وجود ندارد.

طبق قوانین بحث شده در فقه پویا در صورت تشخیص دلیل جنین و قبول بحث تصویر آن به عنوان تابع نفخ روح بودن و اثبات وجودش تایید شود و مباحث علوم جنینی جدید مثل سونوپرافی قبول شود شاید حکم تشخیص جنین بر عامل زمان رجحان یابد البته دقیقا بازهم مثل بحث بلوغ و نماز خواهد بود در ضمن اینکه آیا زمانی از وجود رویان نیز همزمان یا همراه و یا قبل و یا بعد از روح باشد نیز قابل بحث است و باید تمام احتمالات متصور شود و اینکه رابطه نفخ روح انسانی که رابطه ای بین مادر و جنین و جنین با خودش است دقیقا با چه مرحله ای تطبیق دارد ولی بدون شک سقط جنین در حکم کشتن نفس است و جنین در حکم امانتی در وجود مادر است و اروپا و غرب در هزاره جدید در جاهلیت مدرن به سر می برند




در تاریخ هفته سوم فروردین در مطالعات انجام شده به دو نظریه برخورد شد یکی ملاصدرا و دیگری ابن سینا به طور کلی نظر ملاصدرا بر دوساهتی بودن روح اشاره دارد و اگر اشتباه نکنم و تفسیر و خلاصه نوشتنم بد نباشد اساسا روح را در بین رابطه مادر و فرزند و شاید زایشی می داند .البته خودم باید در باب این نظریه تحقیق کنم تا به شما اشتباه نرسانم و الکی نظر خود و یا برداشتم را به آن تحمیل نکرده باشم اما در کل دو ساهتی است اما ابن سینا روح را جدا از جسم و بعدا اضافه شده بر بدن جنین می داند دقت کنید هردو بر قانون الزام روح در تاریخ معین بر ورود به جسم توافق دارند و اساسا در هردو شرع اساس عملکرد است و آیه ی قرآن.به طور کلی در علوم غریبه بعضی روح و نفس را از یکی می دانند فقط نفس همراه شده ی با جسم است همین.یعنی قبل از زاییش تولد یا هلول در جسم یا خلقت دیگر روح نام دارد بعدش نفس.البته بحث جدایی نفس از روح به معنی روح من امر الله نیز باید بعدا مورد بحث قرار بگیرد که دقیقا منظورمان و همچنین منظور قرآن از واژه ی روح چبست چون قرآن هم نفس و هم روح را در موارد لزوم به کار برده و خط مشی قرآن نیز مشخص است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۷
يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ق.ظ

پیدایش ۲

پس از مطالعه بحث کلی پیدایش تعدادی نکات و موارد کلی را برای تحقیق معرفی می کنیم 

یک مورد اینکه طبق تحقیقات نود و هشت درصد ژنتیک انسان و شامپانزه یکی است؟!؟!و آیا این دو درصد انسان را بوجود آورده؟-شاید جالب باشد در یک مثال شبیه ترین موجود و گونه نزدیک فیل یک پستاندار فوق العاده کوچک در حد موش بود که حتی جزو آنها طبقه بندی می شد و این دلیل رد شباهت ظاهری فنوتیپی و یا ژنوتیپی در رده بندی است حالا تعمیم این مبانی به انسان علل الخصوص در بینش اجتماعی خطرناک است-یااتفاقا با توجه به بحث هزار هزار انسان و نسناس و با توجه به پیچیدگی رفتار انسان نظریه روح و نفس تقویت می شود و بحث حکمت در بخش جسم خاکی بیشتر تقویت می شود بحث بیماریهای مشترکی مثل افسردگی پس از زایمان مرز دقیق بحث روح و نفس و ایمان را تقویت می کند یا این بحث که خود غربی ها به این نتیجه رسیدند که فکر و تجربه دی ان ای را تغییر می دهد باید بحث شود یعنی یک طرفه نیست

درباره خفاش و رده ژنتیکی و بحث تکامل مجهول این پستاندار پرنده تحقیق و در کنار روایات موجود در کتب دینی بگذارید و خودتان نتیجه بگیرید رفتار و صفات خاص این موجود نیز قابل بحث است که شباهتهای انسانی هم دارد

طبق الگوی پذیرفته شده بین علما بر اساس روایات نظریه اسب سوار -روح-و اسب-نفس علل الخصوص نفس اماره و بحث کنترل آن- مطرح است طبق مدل دیگری روح و جسم به پرنده ای در قفس -شعر عرفانی از عرفا-و طبق مدل دیگری بحث هم سفری لاک پشت و پرنده مثال زده شده است همگی موارد مثال اند و برای ملموس کردن این واقعیت مجازی مطرح می شوند و طرح کلی جدایی روح و نفس از جسم اصل مورد قبول دینی است دقت کنید اینکه دنیا زندان مومن است و با مرگ رحت می شود به معنی جهنم بودن دنیا نیست بلکه این است که دنیا جایگاه اصلی روح مومن نیست طبق این الگو زندگی دنیا برای دیگران فرقی خاص ندارد چون جاه طلب حقیقی نیستند و اگر صفات زذیله پیش بیاید برای بهشت ساختن در این دنیا و حرص یه زنده بودن حاضرند هر کار دور از انسانیتی انجام دهند

قانون دلتا اس و آنتروپی در شیمی با روح خلقت با الگوی جهش در تناقض است چون بی نظمی پایدارتر از نظم است و از دست دادن انرژی راحتتر صورت می پذیرد

در بحث جهش اگر ما تکامل را به عنوان نظمی بر نظام احسن بببنیم و تغییر را جزوی از آن قلمداد کنیم و بدون اشاره به ناظم سراغ نظم برویم حتی با علم امروز امکان شانس غیر ممکن است مثلا در پرتاب یک تاس اگر شما قوانین فیزیکی خیلی ساده ی نیوتونی را لحاظ کنید و با یک دستگاهی ریز جزییات حرکات را محاسبه کنید اگر شرایط اول پرتاب و تمام فاکتورهای دخیل را بدانیم بدون شک عدد در آخر آمده را می دانیم در مدل اولیه خدا جاییست که نمی شناسیم یعنی همان یک درصد احتمال خطا در ضمن جهش در ژنتیک یک پدیده ی کاملا علمی است و تمام ریز جزییات آن قابل محاسبه است ما چوب درخت را آتش می زنیم و می گوییم ببینید چقدر قشنگ است حرارتش زیباست اما هیزم را خود آتش را و سوخت بنزین را نمی بینیم و می گوییم شانس اتفاقا رویکرد نظم محور در اینجا بیان می دارد که خدا آنجایی هست که ما می دانیم به بیان دینی خدا نور است و به نوعی تعریف سرچشمه آگاهی است پس برعکس تصور خدا آنجاییست که ما علم داریم نه برعکسش در ضمن اگر ما نظم را قبول کنیم تازه به جایگاه روح و خدا و ناظم می رسیم که با قانون من و سلوا قابل کشف است یک هستی بخشی روح در همین نظمها مثل فرشتگان در جهان و به تعریفی روح جسم سوار در بدن و موکل بودن دوم بحث برتری است که من و سلوا نسبت به عدس و پیاز دارد البته انتم الاعلون ان کنتم مومنین اینجا سطح تسلیم بیان نشده




یک بحث شهید مطهری را هم داریم ایشان در ابتدا مخالف کامل داریون بودند اما در ادامه اصل نظریه را با توجه به بحث ماده مخالف خلقت ندیدند اما مباحث پیرو را مطرح کردند در ادامه نکاتی را از ایشان مطرح می کنیم 


❗️❗️❗️اصل تکامل دلیلی بر وجود ماوراء



👈داروین شخصاً درباره اصل انطباق با محیط آنچنان اظهار نظر کرد که به او گفته شد تو درباره این اصل مانند اصلی ماوراء الطّبیعی سخن می‏گویی. 

🔸حقیقت هم همین است که نیروی تطبیق با محیط در جاندارها که نیرویی بسیار مرموز و حیرت انگیز است، نیرویی است ماوراء الطّبیعی؛ یعنی در تسخیر یک نوع هدایت و شعور به هدف است و به هیچ وجه نیرویی کور و بی‏هدف نیست. 

🔸دلالت اصل تکامل بر وجود متصرّفی غیبی درکار جهان از هیچ اصلی کمتر نیست.


علل گرایش به مادیگری،ص108.



📝کانال اندیشه مطهر 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۷