سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلام فرمانده» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ۰۵:۰۷ ب.ظ

به سلامتی فرمانده

*⚘﷽⚘

 

#طنز_جبهه 🤪

 

 

به سلامتی فرمانده 😉

 

 دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر

سرعت ، حق ندارد رانندگی کند 😞

 

یک شب داشتم می‌آمدم که یکی کنار

جاده ، دست تکان داد 🚘

 

نگه داشتم ، سوار که شد ، گاز دادم و

راه افتادم من با سرعت می‌راندم و باهم حرف می‌زدیم ✌️😻

 

 

گفت : می‌گن فرمانده لشکرتون دستور

داده تند نرید ! 🙄 راست می‌گن ؟!🤔

 

گفتم : فرمانده گفته !🙃 زدم دنده

چهار 🤨 و ادامه دادم : اینم به سلامتی

فرمانده باحالمان !!! 😎

 

مسیرمان تا نزدیکی واحد ما ، یکی بود؛

پیاده که شد ، دیدم خیلی تحویلش می‌گیرند

 

پرسیدم: کی هستی تو مگه ؟! 🤨

گفت: همون که به افتخارش زدی

دنده چهار 😶😂

 

 

#فرمانده_مهدی‌باکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۰۷
چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ ق.ظ

اینا کجا و ما کجا

حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفربر برخوردیم که در آتش می‌سوخت.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می‌سوزد؛من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده‌خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمی‌داشتیم و از همان دو سه متری،می‌پاشیدیم روی آتش

جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می‌سوخت، اصلاً ضجه و ناله نمی‌زد و همین موضوع پدر همه‌ی ما را درآورده بود!»

بلند بلند فریاد می‌زد:خدایا...الان پاهام داره می‌سوزه!

می خوام اون ور ثابت قدمم کنی 

خدایا!

الان سینه‌ام داره می‌سوزه

این سوزش به سوزش سینه‌ی حضرت زهرا(س) نمی‌رسه...

خدایا!

الان دست‌هام سوخت

می خوام تو اون دنیا دست‌هام رو طرف تو دراز کنم...نمی‌خوام دست‌هام گناهکار باشه!

خدایا!

صورتم داره می‌سوزه!

این سوزش برای امام زمانه

برای #ولایته

اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت!

آتش که به سرش رسید، گفت:

خدایا! دیگه طاقت ندارم،

دیگه نمی‌تونم، دارم تموم می‌کنم.

خدایا!

خودت شاهد باش!

خودت شهادت بده آخ نگفتم

آن لحظه که جمجمه‌اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی‌ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.

حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغلکرده بود و های های گریه می‌کرد و می‌گفت:

ما جواب اینا را چه جوری بدیم

ما فرمانده ایناییم؟

اینا کجا و ما کجا؟

اون دنیا خدا ما رو نگه نمی‌داره بگه جواب اینا رو چی می‌دی؟

زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه‌ من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیس شد.

 

#دفاع_مقدس

الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۳۳
جمعه, ۵ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۰۳ ق.ظ

خود دیدن

شاید دقت کردین هیچ موجودی در جهان قابلیت اینکه خود خودش رو ببینه نداره نه فقط بحث چشم و بلکه اگر عمیق تر هم دقت کنیم با آینه قضیه حل نمی شود و اندیشیدن به خود نیز جای بحث دارد چون خودمان داریم درباره خودمان فکر می کنیم در حقیقت برای شناخت خود و با مزه و طعم قرآن برای عدم فراموشی خود به خود آ -خدا- نیاز است در قرآن عامل موجودیت و منشا گرفته از خود زنان و فرزندان و نوه ها تعبیر شده آمد دقت کنید همسر شما از خود شماست و این باید فکر عمیق بشود در هستی نیز انسان کامل معرفت کامل حق الهی است که به جز ویژگی خالق بودن همه آینه جمال الهی اند و نور خدا تکمیل است.

 

اللهم عجل لولیک فرج و حفظ قاعدنا الخامنه ای

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۰۳