سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهوت» ثبت شده است

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

اصالت

در قانون اصالت ها فرد اصل نیست اجتماع هم اصل نیست شاید علی الظاهر درست باشد بگوییم اسلام اصالت را هم به فرد می دهد هم به جامعه اما از یک جهت درست نیست اصالت برای خداست امانت باید لحاظ شود و براساس فطرت و غریزه باید باشد اصالت متعلق به خانواده است شاید بگویید خانواده همان جامعه کوچک است اما اگر به خانواده اصالت بدهیم هم می توانیم به فرد و هم به جامعه اصالت دهیم اما اگر به فرد و جامعه اصالت بدهیم امکان عدم اصالت بخشی به خانواده وجود دارد در ضمن این اصالت ها مجازی و امکان پذیر است اما اصالت واجب اصالت خود خداست و تعریف انسانیت و انسان به عنوان بنده خدا و خلیفه الله در جهان بدون هیچ نوع بردگی و در آزادی و آزادگی حقیقی علل الخصوص آزادی ازدبند شیطان و نفس اماره 


چند نکته دنباله دار

ببینید گفتیم خانواده اصل است اما امانت و ایمان قبل از آن اصالت دارد مثل کنعان پسر نوح و یا همسر لوط که از قومش طرفداری می کرد حالا کمی جلوتر می رویم و اصالت را از امانت هم می گیریم و به امانت دهنده می دهیم مثل قضیه حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل یعنی خدا امری را دستور می دهد باید اجرا شود و هیچ عذری و بهانه و استدلال هم نداریم اینجا اصالت خود خدا مطرح می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۱:۵۲
يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ

مهمترین

به روایت افسانه‌ها روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد.


او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت. این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود.


ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد !!!

کسی از او پرسید: این وسیله چیست؟ شیطان پاسخ داد: نومیدی و افسردگی است .


آن مرد با حیرت گفت: چرا این قدر گران است؟

شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: چون این مؤثرترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌اثر می‌شوند، فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم.


اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدر کهنه است ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۷
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

فصل ششم درخت نامه


فصل 6

اِتر،مادر عناصر

در بعضی مکاتب اتر را بعنوان حالت پنجم و مجزا از عناصر شناخته شده می دانند.اتر دریایی است از عناصر شکل نیافته که هنوز به اشکال مادی وارد نشده و تفکیک نگردیده اند که به زور کلی مجموعه ای از چهار عنصر قبلی است که هنوز شکل خاصی نیافته است و می تواند به هریک از چهار عنصر نیز تبدیل شود.بعبارت دیگر،اتر مادر عناصر است.

به طور کلی یک ارتباط تنگاتنگ بین کل عناصر سازنده ساختار هستی وجود دارد و ماده در حالت عادی دارای انؤزی بی تحرک است که انرژی پتانسیل نام دارد.ماده و انرژی خفته،در دل آگاهی نهفته اند.هنگامی که انرژی در دل آگاهی شروع به تحرک و ارتعاش می کند عنصر هوا(باد)را ایجاد می کند که در این صورت،ذرات در آزادترین حالتت ممکن خود غوطه ورند.به دلیل تحرک زیاد و تبدیل انرژی نهفته و ساکن به جنبش بیش از حد،گرما و حرارت تولید می شود و این همان عنصر آتش است و در نتیجه،میزان ارتعاش و حرکت نسبت به قبل کاهش می یابد.این کاهش حرکت سبب می گردد حرارت حاصله از جنب و جوش ذرات نیز کاهش یافته و متفرق شده و فاصله ذرات از هم کاسته شود و ذرات بصورت مایعی سیال در می آیند که سردتر از حالت قبلی است و منجر  به ایجاد عنصر آب می گردد.با کاهش فاصله ذرات و محدودشدن حرکت و دامنه ارتعاشات و محصور شدن آرادی در کمترین فضای متصور،عنصر خاک متولد می گردد.

همانطور که در فیزیک سه حالت برای ماده تعریف می شود که عبارت است از گاز،مایع،جامد و یک حالتکلی تر که پلاسما نامیده می شود که دریایی است از ذرات ریز مادی(یونهای مثبت)که می تواند سه حالت قبلی را ایجاد نماید.

از آنجا که در اتر هنوز غلظت ماده وارد نشده است سرعت ارتعاش بالاتر از سرعت نور است و هنوز قوانین شناخته شده فیزیکی پاسخگوی تحولات و مسایل در آن رده از خلقت نیست.

برای خلق ماده و مراحل تغییر و تبدیل و تحول این عناصر می توان چنین مدلی را بررسی نمود که هر عنصر به دو قسمت مساوی تقسیم شده،نیمه اول به همان حالت اولیه باقی می ماند و نیمه دوم خود به 4 قسمت مساوی دیگر تقسیم می گردد.برای مثال اتر که شکل ناویژه و تفکیک نشده عناصر است نصف شده،نیمی به همان حالت اولیه اتر باقی می ماند و نیمه دیگر به 4 قسمت مساوی تقسیم می شود.هر یک از این عناصر ثانویه(که یک هشتم اتر اولیه است)باز هم همین چرخه را طی می کنند یعنی نصف شده و نیمه دوم آنها به 4 قسمت مساوی تقسیم می گردد و در این سیر ارتعاش و فرکانس عناصر تغییر یافته و در اثر ترکیبات متفاوت و در صد شرکت مختلف عناصر با هم ماده ناخالص خلق می گردد.ماده ناخالص،عنصر مادی است که بدن فیزیکی و کره خاکی ما و کهکشان و کل عالم کیهانی از آن شکل گرفته است.

عناصر در بدن فیزیکی به نسبتهای خاصی وجود دارد،عنصر خاک بیشترین بخش را به خود اختصاص داده است و به نسبت کمتر،آب و باز هم به نسبت کمتر از آب،آتش و بازهم این نسبت کمتر شده و به عنصر هوا (باد)و در آخر کمترین سهم به مجموعه عناصر یعنی اتر اختصاص یافته است.

موجودات ارگانیک و غیر ارگانیک،حاصل تغییر نسبتِ درجه خلوص عناصر در ترکیبات با هم هستند.با کم و زیاد شدن این نسبتها،موجودات دیگری نیز در جهان خلق می گردد که این رازی است که به دست مادر طبیعت سپرده شده و علوم و تکنولوژی امروز در صدد یافتن آن به هر آزمایشی دست یازیده است.

فرشتگان شعور محض اند آنها در تمام عمر ابدی خویش فقط به تسبیح خداوند می پردازند در بخشهای مختلف از جمله تدبیر در امور عالم و خلقت از طرف خداوند گمارده می شوند مثل محافطان آسمان و به حرکت در آورندگان ابرها و فرشتگان وحی و مرگ و حتی عذاب در جهنم و خادمین بهشت اینها قدرت سرپیچی از دستورات الهی را ندارند در طرف دیگر انسان و اجنه حضور دارند از علاوه بر شعور از عناصر چهارگانه در خلقت این دو ثقیل به کار رفت که به صورت پایه ای در انسان-عامل انس- آب و خاک عنصر اصلی است و در جن-به معنی پوشیده از نظر-آتش و باد برای این دو هدایت عام و خاص وجود دارد و سیر الی الله دارند در بحث اختیار و جبر مبنای لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین بر این دو جریان است اگر عقل بر شهوت حاکم شود از فرشتگان مقام بالاتر پیدا می کنند اگر شهوت بر عقل چیره شود از حیوان نیز پست تر می شوند و برای هرکدام از آن دو جنودی وجود دارد.برای آنها(انسان) جز تلاش شان هیچ چیز نیست و هدایت نیز در پرتو ایمان است و لا غیر.هرچه خوبی است از خداست هرچه موجود خدایی تر شود بهتر است وگرنه وقتی بدی به او می رسد که از خودش هم هست.حیوانات شهوت محض اند البته به معنی نسبی یعنی منظور ما در کل توانایی شعور حیات است اما حیات عالی که حیوانات از این مورد بی بهره اند اینها نیز به ذکر و تسبیح خداوند مشغول اند و کفر نمی گویند حتی صدای بلبل و پرندگان نیز تسبیح خداوند است و همگی تسلیم امر الهی اند و جزو لشگریان خداوند نیز هستند مثل پرندگان ابابیل درست است که سبک زندگی حیوان و روش برخورد با عوامل تعیین وجود امانت در آنها مغایر با مبانی امانت داری است ولی آنها تخطی از رفتار نمی کنند یعنی مطابق با رفتار حیوانی حیوان اند یعنی جایگاه مشخص دارند که با رفتار جنسی آنها مطابقت دارد پس گناهی نیست بحث مسخ شدن قومی از یهود به بوزینه و خوک بر همین مبنا بود که آنها روش زندگی این موجودات را پی گرفته بودند.در ضمن در مورد اصحاب شنبه این مورد که خدا را گول می زدند اما در حقیقت خود را گول می زدند جای بحث در اینجا نیست اما مسخ به دو صورت اتفاق می افتد یکی حیوانات و دیگری جامدات هردو در صورت نسبی بودن امکان بازگشت دارند از نظر حکم ازدواج مسخ نباتی در حکم شرع طلاق  و مسخ به جامدات مرگ محسوب می شود

همچنین لازم به ذکر است که برای این چهار عنصر و اتر حالتها و کیفیته ایی مطرح می شوند که بتوان توسط این حالات و کیفیات قابل درک باشند و عبارتند از:

اتر با حس سامعه یا شنیدن مربوط است و وسیله صدا درک می گردد.

هوا با حس لامسه ارتباط دارد و با لمس کردن به ادراک در می آید.

آتش با حس باصره یا دیدن که شکل و دید و رنگ سر و کار دارد.

آب با حس ذائقه یا چشیدن که با مزه ادراک می گردد.

خاک با حس شامه یا بوییدن که با بو به ادراک در می آید.

بدین ترتیب آگاهی در ادامه مسیر خود،خود به خود به صورت عناصر مختلفی بروز نموده و هریک از عناصر،خود به صورت موجود مستقلی فردیت یافته است که ظاهرا شباهت  و ارتباطی با هم ندارند.

ارتباط و تاثیر عناصر چهارگانه بر سطوح آگاهی بسیار قابل اهمیت می باشد.لایه ها یا غلاف روح یا پوششها یا بدنهای تو در تو وسیله هفت حوزه از سطوح مختلف آگاهی به هم مرتبط شده اند.این هفت حوزه،جایگاه یا سطحی از وجود است که آگاهی از درون آن فوران می کند و از ماده ای که در آن غلاف یا بدن است به آرامی آزاد شده و در جهان اطراف جاری می گردد.هرچه سطح آگاهی بالاتر رود،عناصر مربوط به لایه های زیرین پالایش بیشتری یافته و تصفیه می گردد.

یک عنصر دیگر که می توان درباره آن بحث جدا نمود عنصر زمان و بحث ماهیت آن است که جدا از این مقاله به آن اشاره شده است کلیدواژه آن والعصر و آیات آخر سوره کهف برای شروع است.موارد دیگر در این مورد تونل زمان و چین خوردگی های زمانی و نقاط اتصال زمانی و نقاط مشترک زمانی است که این موارد دستمایه تعداد زیادی از فیلمهای سینمایی علمی تخیلی نیز قرار گرفته است.

در بعضی مکاتب خصوصا مکتب یوگا نیز این هفت سطح آگاهی چنین طبقه بندی شده است:

1-سطح فیزکی که تحت تاثیر عنصر خاک است.

2-سطح روحی-روانی که تحت تاثیرات آب می باشد.

3-سطح خدایی یا الهی که تحت سیطره عنصر آتش است.

4-سطح مقدس که در تسلط هوا است.

5-سطح عرفا و اساتید معنوی که زیر تسلط اتر که خود مجموعه ای از چهار عنصر است قرار دارد.

6-سطح نفس مطمئنه که در تسلط روشنایی نور و چشم سوم قرار دارد.

7-سطح حقیقت مطلق که مافوق تاثیرا این عناصر است.

در اسلام سطوح از نفس اماره و لوامه و ناطقه شروع و تا نفس مطمئنه راضیه و مرضیه به عنوان هفتمین نفس پایان می یابد تعریف اسلام از سطوح و لایه ها دقیقتر است  و بر اساس رفتار اجتماعی در هر سطح گزارش می دهد و این بحث مهم اجتماعی بودن و اهمیت رفتار اجتماعی را گوشزد می کند در قرآن موارد لایه های فوق و تعاریف و نوع رفتار ها کاملا تبیین شده و در احادیث قابل ردیابی است در ضمن علاوه بر مورد عناصر چهارگانه و اتر با توجه به ماهیت زمان – مکان امروزه بحث عنصر زمان نیز مطرح می شود جالب تر اینکه مواردی علمی و دینی نیز وجود دارد مثلا در بحث اینکه چرا اگر آیه ی آخر سوره کهف را قبل خواب بخوانیم و بخواهیم در زمانی خاص بیدار شویم واقعا بیدار می شویم این مورد کاملا قابل آزمایش است در قرآن همانطور که به مواردی بدیهی مثل خورشید قسم یاد شده به عصر به معنی زمان نیز قسم یاد شده است و تمام این موارد قابلیت آزمایشات تجربی را نیز دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۸
يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۲ ب.ظ

نیمفوبیا

این بیماری نوعی میل شدید به رابطه ی جنسی با شرکای زیاد محسووب می شود شهوت محض در بروز افعل نقش دارد و اتفاقا ضدیت کامل با نظریات سرکوب جنسی فروید دارد این افراد در ادامه دچار بحران رضایت جنسی نیز می شوند این افراد تفاوت فاحشی با اقزایش میل جنسی در بین بین دوقطبی مورد نظر ما ثارد یکی اینکه حتی در صورت افزایش کلی میل جنسی به دلیل اعقتادات فکری خداگونگی در تقدس جنسی اما میل به عفت میز همزمان بالا رفته و فرد توانایی کنترل جنسی دارد در ضمن فرد به درون گرایی جنسی تمایل بیشتری دارد نه بیرون اتفاقا حتی اگر در کلیت با یک نگاه کلی حجاب را باعث افزایش میل جنسی بدانیم اتفاقا اگر انسان به آنچه مانع می شویم حریص تر می شود خب اینکه عیبی ندارد بیشتر طلاقها به خاطر سردی روابط رخ می دهد و این انکار ناپذیر است البته بحث شد دلایل حجاب به جز مورد فوق و جلوگیری از تجاوز مریضان قلبی اصلش به خاطر ارنباط با خداست 

از بحث دور نشویم اینکه در دوقطبی اتفاقاروند های جنسی کاملا منظم و کنترل پذیر است تنها نکته حایز اهمیت که قبلا هم ذکر شد این ازدواج دقیقا براساس معیار ازدواج حقیقی است و هرگونه عدم رضایت و انتقال آن به درون دقیقا مشکلاتی فزاینده تر و جدی تر از محیط بیرون درست می کند یکی از آنها عدم رضایت جنسی و به تعبیری فهم ارگاسم جنسی است که باید در حقیقت دوطرفه باشد و این خیلی خیلی مهم است و اساس آن براساس محبت است و درک طرف مقابل و از خودمان و خدادانستن

دقت کنید آیات لقد خلقنا انسان فی احسن تقویم برای زیبابینی دقت کنید زیبابینی بین زن و شوهر به کار می رود و شامل تمام قسمتهااست از ذکر نکات تفسیری می پرخیزیم ولی به گزینه مشخص تفاوت انسان و بشر و درک مفهوم انسانیت و عفاف و بحث ادامه آیات که این زیبابینی عملا برای افزایشش و در آن ماندن به تیمان و عمل صالح و موارد ادامه آن احتیاج است این ادامه تدبر در اختیار خودتان و خودتان قضاوت کنید



PSAS

به دلیل چند تشابه این بیماری را نیز در این بخش مطرح می کنیم

این یک بیماری فوق العاده نادر است که چندی پیش در یکی از زنان آرایشگر انگلیسی مشاهده شد .در این بیماری فرد نسبت به بو و یا هر صدا و شکلی در طبیعت و با ارتباط با آنها به ارگاسم جنسی می رسد به طوری تا دویست بار در طول روز این اتفاق ممکن است بیافتد نظر پزشکان قابل توجه است البته سازوکار بیماری و درمان و پاتوفیزیولوژی اش مشخص نیست دیدگاه اول این مورد را بیماری می داند دیدگاه دوم طبیعی دانسته و بیماری لحاظ نمی کند خوشبینانه ترین حالت دید الگوی شخصی است و تیپیک بودن برای خود فرد دیدگاه سوم اتفاقا این مورد را نشان از سلامت فرد بیان داشته است نام فرد سارا کارمن بوده و شروع ماجرا از استفاده از برخی از قرصها بوده است.به دلیل عدم دسترسی به فرد مذکور ما حالت قیاس با الگوی امانت را در نظر می گیریم در الگوی این شخص حالت برانگیختگی نه تنها در زمان آرایش کردن افراد و بو بلکه حتی گاهی با شنیدن صدای قطار و یا صدای آب نیز اتفاق می افتد اما در الگوی امانتی ما بحث درونی داریم و حتی خواب و بدون جنابت. .اینجا اکمانت مطرح است و حتی الگوی طبیعی بیرون نیز اولویت ندارد و گاها باید با آن مقابله کرد چه برسد به طبیعت که نسبت به انسان پست هم می باشد در این الگو نشان از معشوق نیز اصل نیست و نباید باعت انگیختگی جنسی شود البته امکان تحریک به ازدواج دارد اما الگوهای جنسی را برهم نمی زند بلکه خود معشوق و ارتباط نیز کنترل شده و دارای شیوه و زمان است نه هر موردی  در ضمن در حاات کلی بحث جنسی انسان نه تنها به محیط وابسته نیست و مستقل است بلکه خلاف جهت طبیعت هم هست یعنی میزان زاد و ولد در انسان در زمان بحران بیشتر از زمان رفاه است و تقریبا بدون استثنا تمام کشورهای به ظاهر پیشرفته دچار بحران پیری جمعیت شده اند.در ضمن یک فرد مومن بیشتر به حجاب احتیاج دارد و نگاه حنسی فعالتری دارد و سالم تر است اما این دلیل بر افسارگسیختگی جنسی چه رفتاری چه فیزیولوژیکی نیست.مثلا نماز یکی از محلهای مناسب می باشد و از لحاظ ارتباطی امکان دسترسی شیاطین به حداقل می رسد البته منظور هرگونه فکر جنسی نیست بلکه دید امانتی و توحید گونه بودن و بحث وحدت الهی است.گفتیم هدف اصلی کنترل جنسی و حتی مقاومت -نه سرکوب-و کاهش و افزایش و جهت دهی و همچنین معتدل و کنترل کردن و بیشتر داغ کردن طبع است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۲