سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است


پسری پدرش را برای غذای شب به رستوران برد.

پدر که خیلی پیر و ضعیف شده بود،

غذایش را درست نمیتوانست بخورد و بروی لباسش میریخت.

تمامی افراد موجود در رستوارن با حقارت بسوی مرد پیر مینگریستند،

و پسرش هم خاموش بود.

پس از اینکه غذایشان تمام شد، پسر که هیچ خجل هم نشده بود،

به آرامی پدرش را به دستشویی برد، لباسش را تمیز کرد، موهایش را شانه زد و عینک‌هایش را نیز تنظیم کرد و بیرون آورد.

تمامی افراد موجود در رستوران متوجه آن دو بودند

و با حقارت بسوی هر دو مینگریستند.

پسر پول غذا را پرداخت و با پدر راهی دروازه خروجی شد.

درین وقت، یک پیرمرد دیگری از جمع حاضرین صدا کرد؛

.

پسر آیا فکر نمیکی چیزی را پشت سر گذاشته ای؟

.

پسر پاسخ نداد؛ نخیر جناب. چیزی باقی نگذاشته ام.

آن مرد پیر گفت:

بله، پسر. باقی گذاشته ای.

درسی برای تمامی پسران

و امیدی هم برای همه پدران.

یک نوع خاموشی مطلق بر تمامی رستوران حاکم شد!پدر و پسر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۰۲:۵۷

 (گاندی)


اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد ﻗﻄﻌﺎً می میرد؛

ﭼﻪ در درﯾﺎ، ﭼﻪ در رؤﯾﺎ، چه در دروغ، ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ،

چه در خوشی، چه در قدرت، چه در جهل، چه در انکار، 

چه در حسد، چه در بخل، چه در کینه، چه در انتقام.

.

.

مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ! 

انسان بودن، خود به تنهایی یک دین خاص است که پیروان چندانی ندارد…


در تفاوت عاشق بودن و دوست داشتن

دوست داشتن مثل حرکت با قایق از توی دریاست حالا آرام یا طوفانی اما عشق موقعی هستش که توی دریا بخوای شنا کنی و بدونی غرق می شی  یا دوست داشتن مثل رفتن به یک مزرعه گل می مونه هر طرف که بری گلهای قشنگی رو می بینی که هرکدوم عطر و بوی خودشون رو دارند و زیبایند و هربار بیشتر چرخ می زنی و گلهای بیشتری رو می بویی اما عشق وقتیه که گلی رو دیدی به خاطر اون حاضر نشی حتی سمت گلهای دیگه بری یا حتی اگه هم رفتی بازهم عطر اون گل رو فراموش نکنی این یعنی عاشق اون گل شدی اونقدر عشق پیش می ره که من از بین خواهد رفت و فقط محبوب وجود دارد آنقدر که منم تبدیل به توام خواهد شد

اما هیچ کجا در عشق عجیب نیست اما در فرمول عشق جای عجیبی وجود دارد آنجا به خاطر عشقت آنقدر دوستش داشته باشی که مجبور باشی ازش متنفر باشی یا آنقدر در کنارش بودن را بخواهی که برای آن مجبور به دورشدن باشی نمی دانم چرا ولی زلیخا آنقدرها هم عاشق نبود عاشق واقعی یوسف بود که تمام عشقش را با خدا می دید که خدا و امانتش در قلب یوسف بود که گفت فرار کن حتی اگر درها قفل باشد من برایت باز می کنم زلیخا عاشق نبود اما اصرار داشت و اصرار کرد تا سالها بعد بالاخره تاثیر کرد یوسف امانت شناس بود که خیانت در امانت نمی کند این امانت و عشق هنوز هم بازی ها دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۵

الهی 


با که گویم غم دل، جز تو که غمخوار منی 

همه عالم اَگرَم پُشت کند، یار منی 


دل نبندم به کسی، روی نیارم به دری 

تا تو رؤیای منی، تا تو مددکار منی 


راهی کوی توأم، غافله سالاری نیست 

غم نباشد، که تو خود غافله سالار منی 


به چَمن روی نیارم، نروم در گلزار 

تو چمنزار من هستی و تو گلزار منی 


دردمندم، نه طبیبی، نه پرستاری هست 

دلخوشم، چون تو طبیب و تو پرستار منی 


عاشقم، سوخته ام، هیچ مددکاری نیست 

تو مددکار من عاشق و دلدار منی 


" مَحرَمی نیست که مَرحم بِنَهَد بردل من" 

" جز تو ای دوست، که خود محرم اسرار منی...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۹

وقتی گریبان عدم، با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را، پیش از ازل می آفرید

وقــتی زمـــین ناز تـو را، در آسمانها می کشید

وقــتی عـــطش طعم تو را، با اشکهایم می چشید

مـــن عــــاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی

چــــیزی نـــمی دانــم از این، دیــــوانگی و عــــاقلی

یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود

آن دم کـــــه چـــــشمانت مــــرا، از عمق چشمانم ربود

وقــــتی که من عـــاشق شدم، شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمــــینی تــــر شــــد و، عـــــالم بـــه آدم سجده کرد

مــــــــــــن بـــودم و چــــشمان تـــو، نــــه آتشی و نــه گلی

چـــــــیزی نـــــــــمی دانم از ایـــــــن، دیـــــوانگی و عــاقلی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۵

زندگی را تو بساز...

نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف..

زندگی یعنی جنگ، تو بجنگ..

زندگی یعنی عشق..

تو بدان عشق بورز... 

زندگی یعنی رنگ، تو چنان پر رنگ باش،

تابلو زندگیت را تو بکش..

زندگی یعنی حس، تو پر از احساسی..

معدن عشق بشو، تو خودت الماسی..

زندگی آواز است، به چکاوک بنگر!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۵

ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺸﮑﻨﻪ ...

 ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﺴﺒﯽ ﻧﻤﺸﯿﻪ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﺮﺩ ... *ﻣﺜﻞ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﺎ*


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯾﺰﻩ ... 

ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺟﻤﺶ ﮐﺮﺩ ... *ﻣﺜﻞ ﺁﺑﺮﻭ*


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﮔﻪ ﺑﺨﻮﺭﯼ ...

 ﺑﺎ ﻫﯿﭻ چیزی ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺮﯾﺰﯾﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ...* ﻣﺜﻠ ﻣﺎﻝ ﺑﭽﻪ یتیم*



ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺍﻭﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺪﺭﺷﻮ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ..  ♡مثل پدرومادر♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ ...   ♡ﻣﺜﻞ ﮔﺬﺷﺘﻪ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ پﻮﻟﯽ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺧﺮﯾﺪ ... ♡ ﻣﺜﻞ ﻣﺤﺒﺖ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ..♡.ﻣﺜﻞ دوست ﻭﺍﻗﻌﯽ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ♡ ...ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﭼﺎپﻠﻮﺱ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿﺪﻩ ...♡ﻣﺜﻞ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻭﻧﻪ ... ♡ﻣﺜﻞ تاوان♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻠﺨﻪ ... ♡ﻣﺜﻞ ﺣﻘﯿﻘﺖ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ ... ♡ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﺷﺘﻪ ...♡ ﻣﺜﻞ ﺧﯿﺎﻧﺖ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﻪ ...♡ﻣﺜﻞ ﻋﺸﻖ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭﻩ ...♡ﻣﺜﻞ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ♡


ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺖ ....♡ ﻣﺜﻞ .......♡

و


یکی همیشه هوامون رو داره .......

.

.

.

.

.


مثل .....♥ خدا♥....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۱۶:۲۷

با یکی عشق ورز از دل و جان 

تا به عین الیقین عیان بینی

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده و لا اله الا هو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۰۵:۴۰

در مقالات گذشته در باب اسلام و برده داری نظر گذراندیم اما می خواهیم در روند بحث ازدواج به ازدواج موقت یا همان عقد موقت یا مشهور در بین مردم اصطلاح رایج صیغه بپردازیم و با توجه به رویکرد قرآن و هدف اهل بیت ببینیم این آیا باعث فساد است یا جلوگیرنده فساد و دلیل و رویکرد دین و فقه نسبت به آن چیست در قدم اول چند قانون خاص را در رابطه با این نوع ازدواج بیان می داریم اینکه در این نوع ازدواج از نظر تعریف فقهی امکان ازدواج مرد مسلمان با زنی از اهل کتاب یا کفار و مشرکین با دادن اجرتشان یا همان مهرشان قابل انجام است و مشکلی در ایجاد سبیل نیست و حرمتی ندارد به انفاق نظر بیشتر علما در این ازدواج اجازه پدر یا در صورت عدم امکان یا عدم رضایت بی مورد پدر یا ولی نیازی به اجازه حاکم شرع نیست البته بعضی بحث اینکه دختر بکارت نداشته باشد را مطرح می کنند البته بعضی نیز این را برای بحث ازدواج دوم و به بعد در مورد دایم می دانند بگذریم مورد قانون شرعی خاص بعدی تعیین زمان ازدواج و محرمیت است مثلا حتی تا نود و نه سال ذکر این نکته ضروری است که ما چیزی به نام صیغه محرمیت نداریم بلکه همان عقد موقت با تعیین شروط است که این شروط جزو موارد خاص در ازدواج موقت است در ازدواج دایم دو شرط بدون امکان نقض داریم و اگر لحاظ نشود عقد باطل است یکی بحث تمکین یعنی همان مقاربه یا دخول برای همسر و دیگری خروج همسر بدون اذن شوهر امکان ندارد که قوانین شرعی خاص خود را دارد اما در ازدواج موقت زن می تواند این شرط را با شرایطی در ذیل عقد بیاورد که نمی خواهد قبول کند و اتفاقا عقد صحیح است یعنی زن می تواند در شرایط قبل عقد ذکر کند که به جز تمکین از راههای دیگر مثل معاشقه شوهرش بهره ببرد البته اگر در ادامه زن راضی شود هیچ ایرادی برای مقاربت نیست دقت کنید کلا در ازدواج وجود شاهد لزومی ندارد اما در طلاق باید باشد در ضمن ازدواج موقت پایان زمان بدون تمدید از طرف زن و درخواست مرد در حکم جدایی است البته شامل احکام طلاق نمی شود و این ازدواج نیز طلاق معنی دارد در ضمن در ضیغه ذکر مدت زمان و میزان بهره و تعیین مهریه و به نوعب مبلغ ضروری است و وجود عاقد یا گفتن خطبه به عربی واجب دین نیست ولی باید معانی واژگان به دقت منتقل و از طرف هردو مورد قبول واقع شود در این ازدواج ما بحث نفقه نیز نداریم

دقت کنید چیزی که از اهداف اسلامی و قرآنی این نوع ازدواج مورد نظر است اتفاقا تقویت زندگی زناشویی و عدم فساد و همچنین میل به تبدیل این نوع ازدواج به دایم است و این ازدواج جایگزین ازدواج دایم نیست بلکه زمینه برای آن است اما باید مسایلی در این ازدواج لحاظ شود دقت کنید هدف ازدواج است دقیقا مثل یک ازدواج دایم با کمی شرایط متفاوت هدف مشروعیت دادن به الگوی دوست دختر دوست پسری نیست بلکه باید غیرت و حیا وجود داشته باشد و قوانین اخلاقی در ازدواج و رابطه باشد باید مسوولیتی وجود داشته باشد و با احساسات نیز بازی نشود در  این ازدواج نیز واژه و مفهومی تحت عنوان خانه معنی دارد و به هیچ عنوان خیابانی نیست.در قرآن حتی ازدواج مشروع پنهانی نیز نهی شده این در مورد این ازدواج صادق است قرار نیست جار زد اما پنهان کاری جایز نیست دقت شود در مسایلی مثل بحث فرزند و ارث قوانین مشخص شرعی وجود دارد در ضمن طبق بعضی مسایل اگر حتی ما دلیل فقهی فرزند آوری را دلیل بر عده بدانیم  که اتفاقا قرآن دلیلش را به صراحت مثلا در بحث عده طلاق امکان رجعت قرار داده و در بحث دوم و نه به عنوان دلیل وجود فرزند را  اما هنوز هم با حتی بدون بحث تعریف طارق و بحث ایمان و ازدواج درونی اگر ما امکان بچه دار شدن همسر زکریا یا تولد عیسی را بپذیریم و با توجه یه اینکه شرط عده و ایجاد آن مقاربت و دخول است نه حتما انزال یا عدم انزال یا عدم توانایی بچه دار شدن البته بازهم قوانین  فرق می کند اما به هیچ عنوان هدف این ازدواج روسپی گری شرعی نیست و این یک تهمت است دقت کنید اگر همان روح آیات نور سی و سه و نور پنجاه و هشت رعایت نشود مورد خطرناک تری امکان پذیر است و آن برده داری نوین است دقت کنید حتی اگر بحث پول و مادیات هم باشد برای زن است و زن نباید مجبور باشد حال به هر نحو باکه باید بالاخره محبت و رضایت قلبی باشد وگرنه با برده داری فرقی ندارد دقت کنید ازدواج بحث نفس و امانت است نه کالا و خرید و فروش و هدف اصلی آن ایمان و مبانی نحل ۷۲ است در ادامه ذکر این مورد ضروری است که دقت کنید حقیقت شرع و اسلام ضروری اجتماع است نه عرف جامعه رسم و رسوماتی که در راستای شرع نباشند و حتی مخل آن شوند به هیچ وجه جایی در دین ندارند و اتفاقا یکی از اهداف اصلی دین نابودی رسومات غلط و پایدار کردن رسومات صحیح در اجتماع است و فقط رسومات در طول دین و کمک کننده و همراه آن نه تنها باقی می مانند و انجام آن اشکال ندارد بلکه دین آن را تقویت هم می کند و اساسا هویت بخشی هم می کنند 

در رابطه با تاریخچه صیغه و مقایسه آن با بحث غلام و کنیز خودتان تحقیق کنید فقط در داستان کربلا هر دفعه به اسارت زینب رسیدید یا هروقت داستان شهربانو را خواندید و اشک ریختید به حرمت سید و سالار شهیدان ما را هم دعا کنید ان شا الله اسلام از شر یزیدیان و تکفیریها و سلفی ها و وهابی ها راحت شود و منتقم زهرا ظهور کند و عدل و داد را در جهان گسترش دهد و تمام اسلام و تمام ادیان توحیدی با هم به وحدت الهی و حکومت برسند و جهان بشری پیشرفت همه جانبه خود را در همه ی زمینه ها شاهد باشد و همه با هم برادر باشند و جهان از شر طاغوت ها خلاص شود و اسلام و مسلمین جهان دینشان برهمه ی ادیان چیره شود حتی اگر کافران را خوش نیاید و مسلمان و موحدان و تمام آزادی خواهان جهان گرد هم جمع شوند و زندگی در پرتو عدالت را تجربه کنند

در ضمن اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۵

مادرش الزایمر داشت...
















بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان...

مادر گفت:چه بیماریی؟

گفت :الزایمر...

گفت:چی هست...

گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..."

گفت انگار خودتم همین بیماریو داری...

گفت: چطور؟

گفت:انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..

پسر رفت توی فکر...

...

برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش...

گفت:برای چی؟

گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم...

مادر گفت:

"من که چیزی یادم نمیاد...."


سلامتی همه مادرها..: اگر مادر تون لیاقت این دعا را داشت این دعا را پخش کن.

.

.

.

.

.

.


.

 ❤خدایا اگه مادرم گناه داشت او را ببخش ❤

❤و اگر غمگین دیدی قلب او را خوشحال کن.❤

❤واگر خوشحال دیدی خوشحالی او را تمام نکن ❤

❤و اگر او مریض است خدایا او را شفا ده.❤

❤و اگر او را مدیون دیدی دین او را پرداخت کن.❤

❤تا او را نبخشیدی از این دنیا نبر و به او رحم کن❤ 

❤و او را وارد بهشت کن...❤

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۲۸


هو نور علی نور

به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست

 

با عرض سلام و ادب و احترام به استاد گرامی اینجانب ا ح س دین پژوه حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان دانشگاه .... و دانشجوی  دانشگاه علوم پزشکی هستم این مجموعه به منظور تجقیقات و کاربردی سازی در زمینه سبک زندگی قرآنی طراحی شده است از شما استادان گرامی نیز خواستارم که نظرات و پیشنهادات خود را حتما درباره این مجموعه ذکر کنید چرا که فوق العاده مهم و تاثیر گذار خواهد بود.این نوع مقاله به نوعی از مقالات و طرحهای شروع اولیه می باشد و به منظور هم اندیشی  طرح اندیشه و کمک خواستن به منظور رفع نواقص و ایجاد شاکله بهتر و اجرایی کردن طرح و یافتن اشخاص مرتبط و یاری رسان است نه مقاله به منظور اثبات یا رد موضوع یا چیزی شبیه شبیه یک مقاله استنادی بلکه خود مقاله ای مستقل است در ضمن هر بخش مقاله جزپذیر است و قابلیت بحث جداگانه دارد اما طرح کلی یکپارچه است

این اثر ناچیز را به ولی عصر (عج) که این نظام و انقلاب در سایه سار توجهات ایشان روزبروز قویتر و مستحکمتر می شود و خاری است در چشم مستکبران عالم و عارفان سنگرنشین و سالکان جهاد و شهادت که ره صد ساله را یک شبه پیمودند،و در عشق محبوب یک لحظه سوختند و به مقام شامخ «عند ربّهم یرزقون»صعود کردند،تقدیم می دارم.بدین امید که گوشه ی چشمی به ما کنند.

ای شهید ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای،دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون کش[ای برادر]باب جهاد اصغر بسته شد،باب جهاد اکبر که بسته نیست.

شهید مرتضی آوینی

 

به امید آنکه بتوانیم سهم هرچند اندک در ظهور حضرتش و برپایی حکومت قسط و داد داشته باشیم و ان شا الله شروع حرکتی بنیادین علمی و عملی برای صدور انقلاب اسلامی ایران به جهانیان و مستضعفین عالم و محو اسراییل از این کره خاکی باشد.

تمام مطالب را با قرآن عقل سنت عقل و اجماع بیازمایید مسوولیت تمامی مبانی و اندیشه های مطرحه را می پذیرم هدف اجرای آزمایشات بعدی نه فقط به هدف تایید بلکه به هدف تثبیت است و رسیدن به قوی ترین نیروی جهان یک نیرو و قدرت با رشد و اصول و سبک و سیاق بالندگی کاملا اسلامی .کار عاشقانه ماندگار است. یادتان باشد دیکته نانوشته غلط ندارد کمی هم حنیف باشید.در ضمن هرکس موجب نجات جان یک انسان شود گویی به تمام بشریت حیات بخشیده است هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به خلق نیست و ما مامور به وظیفه ایم نه نتیجه ان شا الله که قبول درگاه حق واقع شود.

اسرار و رموز

انرژی اذکار یا اسماء الهی

تاثیر ذکر  و اسماء الهی در بدن از طریق چاکراها

تسخیر موجودات غیر ارگانیک

نحوه تولید نوزاد نورانی در بالای چاکرای هفتم

روابط شخص با جهانهای برتر

مهمترین نشانه داشتن موکل است

بیان شیوه شیخ بهایی و امام محمد غزالی

سوالات و طرح کلی و موارد بحث بیشتر

-رابطه نحل 72 و نور 33 و طارق و سوره توحید و ارتباط آنها با یکدیگر

-درباره امانت وجود و نتیجه درونی توحید و رسیدن به سطح مرضیه(فجر 30 الی33)و بقره ۲۳۱

-علم اسما به کمک علم کلام تجوید و ذکر شناخته می شود و اساس آن درک توحید بر مبنای رابطه اسامی با معبود است دانش این علم انسان را مسجود فرشتگان کرد سوره ها و آیات قرآن بیشتر بر این علم تکیه دارد چرا که تمان علوم منجر به شناخت بیشتر خداوند خواهد شد عروس قرآن بهترین مثال است تمام سوره برای شناخت و فهم یا ذالجلال و الاکرام آمده

-بهشت با روح چه کسانی تطبیق دارد و جهنم با روح چه کسانی؟و اینکه اعراف هم داریم دنیا دنیای فقط بهشتیان و جهنمیان نیست اگر دینی نباشد لااقل آزادگانی وجود دارند که شاید اگر در کربلا بودند....

تعریف تبیین شده علمی برای سطوح تسلیم ایمان(علل الخصوص اهمیت حجاب و نماز) تقوا و اخلاص از نظر عرفانی و بر اساس امانت

درک عملکرد شیطان و سطح بشر در مورد شرک کفر و نفاق و قلب و روح آنها

درک توحید بر مبنای بشریت و درک گونه بشر و بحث پیامبران و در ادامه امامت و ولایت فقیه و روابط بین انسانی و حتی بین کشورها بر اساس رویکرد برخورد با امانت

-هدایت در پرتو ایمان و بحث تقدیر و قضا و قدر و لاجبر و لاتفویض بل امر بین امرین

-عملکرد و تعریف ایمان و موارد و شعبه ها و درجات آن

-جایگاه عرفان اسلامی و رویکرد علمی به علوم غریبه

-درک تفاوت شعبده بازی با علوم غریبه و تفاوت کرامت با سحر

-مورد عیسی و مریم و مورد یحیی و زکریا و بحث شفا و به دنیا آمدن بچه و تولد او و جهان گذر انسان و روش آمیزش جنسی صحیح و ازدواج حقیقی

-درباره درباره هم کفوی در ازدواج و ازدواج با اهداف ایمانی و بحث فتنه بودن اولاد و مورد همسران و فرزندان بهشتی و حقیقت بروز عشقبازی در رفتار طبیعی کودک شامل نه ماه بارداری و دوسال تا 33 ماه شیرخوردن و زندگی تا قبل از بلوغ و بحث جانبی فرزندان رضاعی و امیال

-درباره عوالم روحی و آسمانی انسان و روح و سزوح نفس اماره تا مرضیه مرضیه و اینکه انسان جهان اکبر است.

-بحث ذکر در زبان و فعل(نماز) و قرار دادن زندگی بر اساس نماز

-بحث فضا زمان و نظریات حسابی و ابن سینا و شیخ بهایی

-اهمیت توکل و ایمان همزمان برای جلوگیری از حملات شیاطین دفاع از طریق ذکر

-راهکار اندیشیدن به پیامبران و درک قصه های آنان به منظور الگوقرار دادن آنها در همه ی زمینه ها و الهی دیدن جهان

-شیطان شناسی  بر اساس امانت و ایجاد چهره های شیطانی بشر(سامری و لواط در سطح نظام و قارون و باعورا و فرعون در سطح انتظام) به منظور جلوگیری از آلودگی و برده شیطانی شدن و تسخیر و عبور از گردنه برده داری چه مدل داعش و چه مدرن مهاجرتی غربی و چه برده شیطان و چه حتی برده خود شدن

-بحث ولایت طبیعی خانوادگی و تعریف یک قبیله-نکات کلی نحل 72 و بحث مراقبت از خانواده-

روش شهود بر اساس ارتباط با خداوند از طریق ورای حجاب،فرشته و جاری شدن معارف در قلب و اهمیت نماز علل الخصوص نماز ظهر و حجاب برای این ارتباط و راز سلام

          تعریف ایمان و درون مایه های آن «توحید» و«امانت»

          ایمان و شاخه های آن شامل پیامبران،کتب الهی پیشین،فرشتگان،عالم غیب،قیامت

          رویکرد حنیفانه به مسایل قرآن با علم به لارطب و لایبس الا فی کتاب مبین و اینکه در قرآن به تفضیل علوم بحث شده بر اساس الگوی تعالی

          رویکرد دلیل جویانه نسبت به توصیفات بهشت و جهنم و آیات الهی ارایه شده توسط پیامبران

          رسیدن به فرد بهشتی که لایق بهشت باشد دنیا مزرعه آخرت است

          تفاوت سطح ایمان و نشانه های سطح تسلیم ایمان تقوا و اخلاص و شمولیت دین اسلام

          ایمان اصول کلی-سوره مومنون ارتباط و آیات پیامبران و قصص

          روش های ایجاد خلاقیت و فهم امور و علوم حتی در خواب

 

و من الله توفیق....و العاقبه للمتقین.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۰





ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ !

ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯﻯ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ..






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۰:۴۷

شعر جاودانه محمدحسین بهجت تبریزی مشهور به «شهریار» درباره امام حسین 

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین


از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست

مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین


می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم

بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین


پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست

اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین


بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین


رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند

تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین


بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب

ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین


سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین


سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین


او وفای عهد را با سر کند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین


دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین


سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما،یکی صورت نما دارد حسین


آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین


دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین


بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشکست و خون

دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین


ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین


دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین


شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین


اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۷

هرکس من را طلب کند و بخواهد بیابد

هرکس مرا بیابد بشناسد

هرکس من را شناخت مرا دوست خواهد داشت

هرکس مرا دوست داشته باشد من نیز او را دوست دارم 

و هرکس من او.را دوست داشته باشم عاشقش می شوم

و هرکس عاشقش بشوم او را می کشم و خون بهایش بر من واجب می شود و خود خون بهایش می شوم

یا لثارات الحسین

حدیث قدسی

اگر بدن حیاتی داشته باشد بدون شک این حیات بدون خون امکان ندارد اگر حیات بدنه ی اسلام داشته باشد بدون شک با خون حسین است که.در رگهای اسلام جریان دارد بدون شک محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه.داشته است

دوستم با دوستانت دوستم با دوستان دوستانت و دوستم با دشمن دشمنانت یا حسین 

دشمنم با دشمنانت و دشمنم با دوست دشمنانت و دشمنم با دشمن دوستانت یا حسین

کربلا نشان دادن یک مفهوم است آنهم عدم جدایی قرآن و عترت حتی اگر سر بر بدن نباشد

اگر قرآن گفت تا می توانید قرآن بخوانید تو حتی بدون سر هم بازهم قرآن خواندی اگر قرآن گفت شب زنده داری کنید تنها خواسته ات در شب عاشورا فرصت برای یک شب زنده داری برای خواندن قرآن است اگر ابراهیم فقط اسماعیلش را به قربانگاه برد تو تمام خانواده ات را بردی و از کودک تا پسر شبیه پیامبرت را تقدیم خدا کردی اگر سلیمان به لشگریان جن و انسش می بالید تو از سر  مردانگی در مقابل نامردان از آنها استفاده نکردی اگر خدا برای پیامبرانش یا مثل ابراهیم نام نیکو را برای تاریخ گذاشت و سلامشان کرد تو در بین مسیحی و حتی کافر هم نام نیکو داری و خدا تو را خون خود نامید اگر قرآن  نماز ظهر را تاکید کرد تو نماز ظهر را به جماعت زیر تیر خواندی که به تاریخ بگویی من به نماز عشق می ورزم از نماز کمک بگیرید و نماز از فحشا باز می دارد و پشت ولی را خالی نکنید  حسین جان تک تک لحظه های حضور تو تفسیر تک تک آیات کلام وحی است من چه بگویم که زبانم قاصر است


حسین جان گفتند کل یوم عاشورا کل ارض کرب و بلا ااین روزها جایت خالی است اگر آن روز در حرم امن قصد ریختن خونت را کردند امروز هم با مسلمانان این کار را می کنند امروز هم اگر تشنه باشی در حرم الهی بازهم آبت نمی دهند انگار این طایفه که از همان ابتدا با جگرخواری شروع کردند بازهم ول کن تاریخ نیستند و امروز هم همان کار هارا می کنند همان هایی که زینبت را اسیر کردند و شهر به شهر گردانند امروز همین همان کارها را می کنند انگار تاریخ بازی درآورده آن روز که کودکت را کشتند فقط آن روز نبود این قوم به کودک کشی عادت پیدا کردند یک روز در لباس آل سعود در یمن و حتی در تبدیل عروسی به عزا یک روز در قاموس اسراییل و کشتن زنده مردم جلوی دوربین و قاچاق اعضای انسانها و زنان و مردان و کودکان آنها فراتر هم رفته اند و گاهی کودکان را در جنگی که خودشان راه انداخته اند غرق می کنند خودشان جنگ می افروزند و بردگان را با وعده به قصرهای خود می خوانند .حسین جان انگار همیشه باید سر زکریا را در تاریخ ببردند تا صدایشان را قطع کنند ولی انگار هیچگاه حتی سر بریده هم از حق کوتاه نمی آید نمی دانم چرا هر دو سر را یک جا گذاشتند نمی دانم چرا هر بار یک قطره خون که بچکد تا جواب نگیرد خون پاک نمی شود.انگار زمانی که قرآن سر نیزه کردند دیدند هنوز دلشان خنک نشده برای انتقام از قرآن ناطق تفسیرش هم سر نیزه کردند ولی قرآن بازهم قرآن می خواند حتی اگر با چوب بر دهانش بزنند یا حتی اگر صدای طبلها را بلند کنند که صدایت نیاید امروز در تمام تاریخ صدایت پیچیده است و این صدا خواب آسوده را بر استکبار حرام کرده و حتی نوای طبلها هم برای محرمت جان می دهند

حسین تو قوانین را برهم زدی چون در راه اربعینت فقط مسلمانان از همه ی فرق نیستند حتی ارمنی ها هم میایند می گویند پیامبرمان یکی نیست اما حسین مان که یکی است اینجا دیگر فقط قانون قانون عشق توست که بعد از هزار و چهارصد سال بزرگترین راهپیمایی بشری را به خاطر تو انجام می دهند ای خون خدا حتی دشمنانت هم فهمیده اند برای مبارزه با تو هم باید لباس عزایت را بپوشند تا حرفشان خریدار باشد اما نمی دانند حرارتی که از کربلایت و سوختن خیمه ها در قلب مومنان افروخته شد هرگز هرگز سرد نخواهد شد

یا حسین تو امام آزادگانی نه فقط مسلمانان تو امام تمام آزادی خواهان جهانی 

ای حسین جان کسانی تو را کشتند که پشتت نماز خواندند حافظ قرآن بودند  اما معنی ولایت را نفهمیدندو حتی نذر ساخت مسجد کردند تا خونت را بریزندحسین جان جانم و پدر و مادرم به فدایت 

حسین جان می دانم کسی حکم خارجی بودنت را داد که زمانی بر امام علی که حاکم شرع بود قاضی شرع شد و حکم کرد وامام قبول کرد اما تاریخ چه کرد شمر مگر یار علی در صفین نبود 

ای حسین می گویند داستان کربلا داستان عشق و عاشقی بود و یزید فامیل شما بود خب مگر شهربانو همسری شایسته تر از شما مگر می توانست برگزیند یا اگر یزید مرد را بر طمع زنش به جنگ فرستاد و دستور عدم بازگشتش را داد و نیت غصب زنش را گرفت اما شما نیز خواستگار شدید که این ملعون به هدفش نرسد آیا عیب تاریخ است که این کار را خیر را رد می کنند یا نیت خیر و عشق را گانه نابخشودنی می داند حتی داستانتان آنقدر عاشقانه بود که لیلی و مجنون نیز اسیر عشق کربلا شدند و هر کار کردند تا برای معنی یافتن خویش در کربلا وارد شوند و شاید اینگونه مفهومی یابند 

حسین حرف بسیار دارم اما تاریخ نشان داد که حسین همیشه همان حسین است و شیطان همان چهره های زر و زور تزویر را می پوشاند فقط امروز کمی به قول خودشان جهان اولی تر شده اند اما از جهان عشق حسینی و عشق الهی هنوز هم بویی نبرده اند حسین همیشه جایگاه شما و جایگاه یزید مشخص است این ابن سعد و شمر و حر اند که باید جایگاه خود را بیابند 

حسین جان پدرت فرمود کسی که موقع یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنان بیدار می شود آری پس از تو آنهایی که فرار کردند و یاری ات نکردند راحت نبودند و حتی حریم امن الهی نیز دیگر امنیتی نداشت و قصر کوفه هم به هیچکس وفا نکرد 

حسین جان ای خون خدا ای کشتی نجات و چراغ هدایت بشریت قسمت می دهم به جدت رسول الله و کتابش قسمت می دهم به جان مادرت زهرا و محسنش قسمت می دهم به علی و نماز معراج گونه اش قسمت می دهم به حسن و تابوت و قبر بی ضریحش قسمت می دهم به ادب و دو دست برادرت ابوالفضل و آبی که شرمنده اش شد قسمت می دهم به خون علی اصغرت که ارزشش را فقط آسمانها فهمیدند قسمت می دهم به جمال و کمال علی اکبرت قسمت می دهم به تب و تنهایی سجادت در عاشورایت یا حسین کمک کن همیشه عزادارت بمانم و در رکاب فرزند زهرا این انقلاب و کشورش را به دست صاحبش برسانیم که همگی مسوول این امانت برزگت هستیم و در سایه توجهش از صدمات دشمنان مصون.حسین جان دستم را رها مکن که در این جا جز تو و خدایت امیدی ندارم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۶

روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!

نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!



این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار،

پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه!



باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا،

به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه!



شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،

دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!



جان من برخیِ " آن مرد " که در شط فرات،

تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه!



...

هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین،

ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه!


حسین جنتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۱۸

"عشــق" لیاقـت میخواهد؛


و "عاشــق" شدن، جــرات...


همیــشه در پـیِ کســــی بـاش کـه


بـا تمـــامِ:


کاستــی ها و کمــی ها و عیــب هایـت،


حاضــر باشـد به "تـــو" عشــــق بــورزد..


و تــو را بـه همـــه ی دنیــــا نشــان بـدهــد


و بگویـــد کــه:

 

ایــن" تمـــــامِ دنیـــــایِ مـــن اســت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۴ ، ۲۱:۰۹

بیدارسیاسی ترین، زیبا ترین و کوتاه ترین حدیث سیاسی:


أمیرالمؤمنین علیه السلام 


کسی که

موقع

یاری 

رهبرش 

در خواب باشد ، 

زیر لگد

دشمن 

بیدار 

می شود.


غررالحکم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۰:۴۵

یک معمای خیلی جالب:سه تابچه تو خونه بودن اولی عشق نام داشت دومی محبت نام داشت و سومی دوستت دارم بودیک روز پدرشان عشق و محبت رابه بازار بردحالا بگو کی خونه مونده؟؟؟؟نشنیدم بازم بگو؟واقعاً؟!!!!!

دوستان جواب رو کامنت بذارن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۶

خدای یوسفخواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...و تمام درهای بسته برایش باز شد...اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهای بسته بروچون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۹

Love is when you find yourself and spend every wishes on him


l'amour est quand vous vous trouvez et de passer tous les souhaits sur lui


el amor es cuando usted se encuentra y pasa todos los deseos de él


l'amore è quando ti ritrovi e spendere ogni volontà su di lui


Liebe ist, wenn Sie sich selbst zu finden und alle Wünsche auf ihn verbringen


Liefde is wanneer jy jouself en spandeer elke wense oor hom


愛就是當你發現自己花的每祝福他



الحب هو عندما تجد نفسک وتنفق کل رغبات علیه


אהבה היא כאשר אתה מוצא את עצמך ולבלות כל משאלות עליו


любовь это когда ты оказываешься и тратить каждые пожелания на него


η αγάπη είναι όταν μπορείτε να βρείτε τον εαυτό σας και να περάσετε κάθε ευχές για τον



۲۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۰۰