"اینجا دوکوهه است
معبری روبه آسمان
ودرانتهای این بهشت بچه های تخریب
آماده میشوند تامعبری بزنندازنور
اینجا دوکوهه است
میعادگاه عاشقان
وحبیب ـ مسلم ـ کمیل
همه آماده میشویم تا دردل تاریخ
حماسه بسازیم
قلبهارافتح کنیم
گلها به آسمان هدیه کنیم
موسوی پناه ـ دین شعاری ـ نریمان
چه هم همه ایست
بیاتاپیشانی بندت را ببندم
بیافانسقه ات رامحکم کنم
بیا کلاه خودت رابرسرت بگذارم
راستی خشابت راپرکرده ای
قراراست ماتاریخ را رقم بزنیم
ودوکوهه جاودان می شود
کربلای۵ ـکربلای۸ ـ بیت المقدس۲
اینجا دوکوهه است
جایگاه فاتحان
ومادرپیچ وخم زندگی روزمره
گم شده ایم در سال۶۵"
شاعر محمد هادی مهرانی
ضمیمه:
ما بدان قامت و بالا نگرانیم هنوز
در غمت خون دل از دیده روانیم هنوز
جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت
بر همان عهد که بودیم، بر آنیم هنوز
به امید تو شب خویش به پایان آریم
آن جفا دیده که بودیم، همانیم هنوز
ای دریغا که پس از آن همه جان بازی ها
بر سر کوی تو بی نام و نشانیم هنوز
دیگران وادی عشق تو به پایان بردند
ما به یاد تو در این دشت روانیم هنوز
آرمیدند همه در حرم حرمت و ما
ساکن کوی خرابات و مغانیم هنوز
نو بهار آمد و بگذشت ولیکن من و دل
همچنان در تف آسیب خزانیم هنوز
بس شگفت است که با این همه تابش
چو نخست در پس پرده پندار نهانیم هنوز
ما از این چرخ کهن گرچه بسی پیرتریم
همچنان از مدد عشق جوانیم هنوز
اوستاد همه فن بوده و هستیم ادیب
با همان نام همان شوکت و شأنیم هنوز.
"ادیب نیشابوری"