سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فعالیت» ثبت شده است

فصل 7

دایره خلقت

بدیهی است آگاهی از سرچشمه اصلی و ذات آفریدگار صادر شده است.در اوستا نیز آگاهی یا اندیشه و منش نورانی با نام وَهومنه اولین نیرویی می باشد که از اهورا مزدا صادر می گردد و در عرفان ایرانی،صادره نخستین نامیده می شود که اولین دستیار خداوند است.حرکت از آگاهی به سمت خلق عناصر و خلقت(هستی به صورت ماده)را سیر نزولی می نامیم چرا که آگاهی در مراتب سقوط در ماده،با کاهش ارتعاش و فرکانس کمتر و غلظت ساختار هستی روبرو می شود و به نسبت عوالم و قلمروهای الهی که بُعد مثبت نامیده می شوند در بُعد منفی عالم هستی وارد می گردد.

پس عوالم با انرژی چنبشی و فرکانسهای عالی تر را بعد مثبت(یا عوالم روحانی و الهی یا عالم اعلی)یا جهان فرازین یا زبرین نامیده و به عوالم و مراتب مادیِ هستی که انرژی کمتر و فرکانس ارتعاشات کندتر است و حضور ماده کم تحرک و تاریک افزایش می یابد را بعد منفی یا عالم اسفل یا جهان فرودین یا زیرین می نامیم.

بالطبع سیر از سوی عوالم تاریک به سمت مراتب نورانی و عالم برتر را سیر صعودی نام نهاده اند.

عرفا کل عالم را در حرف م(میم)متجلی می دانند.در در دیدگاه توحیدی که از ابراهیم خلیل (ع)آغاز گشته است،از احد که ذات یکتائی خداوند است یک دایره(م)در دل احد به تصور آمده که احد را به احمد مبدل نموده استو این دایره که همان م(میم)است به دو قسمت شکسته می شود که دو نیمدایره یا قوس اول،قوس نزولی است که از عوالن بالا به سمت پایین آمده است و نیمه دوم که قوس صعودی نامیده می شود از جهان های اسفل به سمت بالا چرخش نموده است و عالم در دل این میم است.و این میم همان قوسین است.و انا الله و انا الیه راجعون در همین میم مطرح گردیده است.همه عالم از خداست و بازگشت همه به سوی اوست.

احمد یعنی ا+احد.الف که قیام کردن و بر پا خاستن کل موجودات عالم است برای تسبیح و ستایش ذات احدیت.و در این م (دایره خلقت)چهار سیر مطرح می شود که به ترتیب عبارتند از:

1-سیر از حق به سوی خلق یا قوس نزول.

2-سیر از خلق در خلق.

3-سیر از خلق به سوی حق،ابتدای قوس صعود.

4-سیر از حق در حق(لقاء الله و فناء فی الله)،دیدار خداوند و فنا شدن در ذات حق.

رسول کسی است که این چهار مرحله را به انجام رسانده و ماموریت ارشاد و هدایت خلق را عهده دار شود.

عارفان و مغان ایران باستان بر این اعتقاد بودند که قوس نزولی،مربوط به قوم بنی اسراییل است که خود را فرزندان خدای پدر یَهوَه می خواندند و از او دور گشته اند.

و قوس صعودی در ارتباط با نژاد آریایی است و مسیر بازگشت به سوی خداوند است از ایران زمین (که توسط ایرانیان صورت می پذیرد).و ایران را همان بهشت گمشده روی زمین می دانستند و بر این اعتقاد بودند که آن هدایت گر عدالت گستر از این مرز و بوم برخواهد خاست.

از آنجا که فکر و اندیشه و ذهن،ابزار زیربنایی تمدن انسان هاست و چهار عنصر از ذهن خلق شده اند و ذهن از پرانا و پرانا از آگاهی خالص،در نتیچه عناصر در همه اشکال آفرینش نقش اساسی ایفا می کنند.

با این دیدگاه،مراحل شکل گیری خلقت را چنینی می توان ترسیم نمود:

آگاهی خالص-»پرانا-»ذهن-»عناصر سازنده جهان مادی

در کل،این خلقت،مراتب مختلف ارتعاشات آگاهی است.برای انسان که جهت آموزش و درک بیشترِ مراحل هستی در مدرسه زمین حضور پیدا کرده و در قفس ماده تاریک محبوس شده است و چشمان بصیرت او با حجاب غفلت و نادانی به خواب رفته است و در پایین تریین سطح آگاهی اسیر مانده است این ارتعاشات در حد علم فیزیک و شیمی و معادلات پیچیده ریاضی مطرح می شود و فراتر از آن را نمی تواند ادراک نماید و دانش کیهانی نامحدود برایش نامفهوم است.

دانشی که از تجربیات درونی سرچشمه می گیرد با ارزش تر از علومی هستند که از خارجِ ما کسب شده است زیرا به ما این فرصت را می دهد تا مسایلی فراتر از حس های معمولی و روزمره را در درون خود بجوییم و از مرز زمان و مکان و فاصله ها عبور کنیم.در درون به آسانی می توان گذشته و آینده را بدون انتقال حضور فیزیکی نظاره کرد.با گذشتن از خواسته های بیهوده و شکستن چهارچوب های ذهنی و بی اعتبار کردن ارزشهای دست و پاگیر و عدم داوری می توان ذهن را آزاد کرد و تجارب عالی تری از راه تفکر بدست آورد و به تدریج به آگاهی های متعالی تر دست یافت.موجود زنده یک شبه رشد نمی کند بلکه به تدریج تغییر می کند.هوش انسان نیز دایما در حال رشد است.فکر به تدریج تغییر کرده و آهسته از مرزهای محدودکننده عبور می کند.و این همان آزاد سازی انرژی های دورنی و تبدیل ماده تاریک به انرژی یا درخشش ماده توسط عنصر آگاهی است که ذات و روح همه دانشها است و حکمت است.

آگاهی نور است و نور نام خداوند است.

پس ماده و انرژی قابل تبدیل به یکدیگر هستند اما ماده بدون یک انرژی کمکی نمی تواند به آگاهی تبدیل شود.

ماده+انرژی کمی=آگاهی(شکل متعالی تر انرژی)

هرچه میزان انرژی کمکی بالاتر باشد،سطوح آگاهی نیز متعالی تر است و ماده به ابر آگاهی یا آگاهی مطلق اتصال می یابد.از دیدگاه دیگر،اگر ماده را فاقد شعور فرض کنیم و آگاهی را مترادف معرفت و کمال و شعور و دانایی معنا کنیم نقش بنیانی و متحول کننده و نجات دهنده ماده از تارکی به سوی نور را انرژی بر عهده دارد پس تعریف تازه ای از گناه و عصمت می توان در نظر آورد؛گناه یعنی اتلاف انرژی.

گناه یعنی کارهایی که باعث می شود بهترین بخش وجود ما بدون آنکه نتیجه خوبی بدست آورد در مسیرهای اشتباه گمراه شده و تلف شود.و عصمت و پاکدامنی یعنی استفاده صحیح و بجا از انرژیهایی که درون ما بودیعه گذاشته شده است.طهرات یعنی نجات بدن فیزکی بوسیله انرژیهای پالایش یافته و آمادگی جسم و ذهن برای دریافت آگاهی های سطوح عالی تر.

اما چگونه می توان انرژی را در بدن شناسایی،تولید و پالایش کرد؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۲

ژنتیک و بیماری

یکی از نظریات در مورد بیماریهای ارثی گریه و ناراحتی برای عزیز از دست رفته است که ناراحتی بیش از حد باعث گرفتاری مرده در زمین و عدم ادامه  مسیر می شود زمین جایگاه رفت و آمد زندگان و مردگانند ولی طبیعی است که این دو به طور طبیعی ارتباطی با هم ندارند اما در صورت ارتباط بیش از حد و حلول حتی نسبی باعث بروز صفات شخصیتی رفتاری و حتی بیماری فرد مرده که به آن دلیل از بین رفته است می شود این نظریه به راحتی به روش آمارگیری قابل حل است  البته در نظریات پیشرفته تر فقط بحث مرگ مطرح نیست و توارث نیز همین طور بلکه محبت و بیماری همسان می شوند یعنی رابطه اینکه فردی بیمار می شود و احتمال این بیماری و یا شدت بیماری در افراد وابسته به آنها بحث می شود مورد فوق علل الخصوص بیشتر در موارد تخیله انرژیکی و روابط انگلی قابلیت جستجو دارد

 

اوتیس

در این بیماری فرد بین دنیای درون و بیرون دنیای درون یعنی در عمل سطح مرضیه را زندگی می کند ولی نمی فهمد این افراد به شدت با هوش اند اما توانایی آنها در درک راضیه دچار مشکل است تا آنجا که مادر ذهنی را بر مادر حقیقی ترجیح می دهند

نکته قابل تامل در مبانی فلسفی تعریف لذت وهمی و عقلی است که به این موضوع مربوط است

بیش فعالی

در بیش فعالی فرد در سطح راضیه کاملا فعال است و از نظر طبع فردی در طبع مورد نظر دچار قلیان است خیلی هم شدید این افراد دنبال راهکار بروز خویش اند ورود ایشان به عرصه های بروز خویش از جمله شعر نوشتن نقاشی داستان خواندن و معرفی کردن دنیای درون به آنها خیلی اهمیت دارد امام مهمتر از همه داشتن حس مهربانی به آنها و نشان دادن حس توجه بر اساس حس پدر و مادر بودن است دوستی با آنها برای نفوذ خیلی مهم است.

نکته خاص درمان امروزی برای بیماری ها جالب است مثلا در خودکشی درست است که یک اورژانس تلقی می شود اما راهکار درمانی در کل فقط دادن داروهای شل کننده و خواب آور و سپس وصل برق به مغز برای پاک کردن حافظه و خاطرات است یعنی به نوعی جهت دادن فکری و کنترل فکری و یا جواب دادن فلسفی به موانع در زندگی و همچنین تغییر دادن سبک زندگی در غرب به طور کلی به عنوان راه حل اساسی مطرح نمی شوند مثلا فقط فرد را باید به زندگی خوشبین کرد همین .که خب درست نیست وگرنه فرد گرفتار نمی شد یعنی اصلاح سبک زندگی غربی ملاک نیست نکته جالب در خودکشی که هیچگاه غرب نتوانسته حل کند این است که چرا میزان زاد و ولد در جوامع دارای رفاه بیشتر کمتر از جوامع دارای رفاه کمتر است و دیگر عدم تناسب خودکشی با جنگ و بدبختی است و اینکه انسان در قرآن ذکر شده انسان در صورت فقط حس بی نیاز شدن طغیان می کند بدیهی است که یک انسان جهان بین که دنیای درون را قبول نمی کند و فقط رسیدن به مسایل دنیوی را مد نظر قرار می دهد با اشباع خویش طغیان نمی تواند کند و به دنیای خویش هم نمی رسد در اثبات وجود بهشت و جهنم دو اصل نفس و روح خدایی انسان و پذیرش واقعیت کامل انسان و خود توحید مطرح است در نگاه دنیوی همگی نادیده گرفته می شوند به همین سادگی خب راه حل درمان نیز سرکوب این افکار قلمداد می شود بدیهی است خیلی از دلایل به طور قطع همین سوالات بدون جواب در غرب است .فراموش نکنید همین غربی های به ظاهر خوشحال بیشترین مصرف کننده داروهای خواب آور و افسردگی هستند مثلا در اسلام مرده شوری شغل مستحب است نه به خاطر دیدن خود مرده بلکه به خاطر توجه به بحث اخروی اما در علم روانشناسی امروزی دقیقا برعکسش مطرح است


افسردگی پس از زایمان

این بیماری دقیقا یک بیماری مختص انسان نیست بلکه در شامپازه نیز قابل مشاهده است که در آن به قتل رساندن فرزند عمل می شود پس این بیماری یک بیماری با زمینه روحانی است و بر اساس فتنه بودن فرزند است در حقیقت انسان به دنبال طارق است اما فرزند یا بچه آزمایش است در اینجا ما تفکیک روحانی فرزند تازه به دنیا آمده از مادر را داریم.

بیماری بیدار خوابی

دو بیماری در مورد خواب وجود دارد که هردو منشا و درمان بیشتر روانپزشکی دارند یکی عدم توانایی در خواب و دیگری خوابهای طولانی مدت که تا بیست و چهار ساعت در شبانه روز می کشد و دوره های سه هفته یا بیشتر دارد که فرد توانایی فهم زمان بیداری و خواب را نیز از دست می دهد و این باعث می شود حتی نیازهای اولیه مثل خوراک و دستشویی خود را با اشکال رفع کنند و حتی در ادامه روند بیماری بمیرند بیماری نادر است و شاید در جهان کلا هزار نفر بیمار باشند از بعد روانشناسی و تفاوت آن با خواب بیدار مورد نظر ما و یا احیانا شباهت بین این دو و حتی ارایه راهکار درمانی قابل بحث است

مدثر

در کل سوره اشاره به جنبش و فعالیت اشاره دارد.

شرح

گشادی سینه و دادن امید

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۰۷:۳۴


موفقیت

قوانین جهانی موفقیت

قانون انتظار:با اعتماد به نفس،انتظار وقوع چیزی را داشته باشید.در جهان پیرامونمان،امکان وقوع پیدا می کنند.شما همیشه هماهنگ با انتظارتان عمل می کنید و انتظارتان در رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد.

علت و معلول:هر چیز به سببی رخ می دهد.برای هر علتی،معلولی هست؛و برای هر معلولی،علت یا علت های بخصوصی وجود دارد.چه از آنها اطلاع داشته باشید،چه نداشته باشید.در زندگی،هر کاری که بخواهید می توانید انجام دهید،به شرط آنکه1-تصمیم بگیرید که چه می خواهید2-همان کاری را بکنید که افراد موفق در این راه انجام داده اند.

قانون ذهنی:همه علت و معلولها ذهنی اند.افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند.افکار شما آفریننده اند.شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید.همیشه درباره چیزهایی فکر که آن را می خواهید و از فکر کردن درباره چیزهایی که خواستار آن نیستید بپرهیزید.

قانون عینیت یافتن ذهن:دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست کار اصلی در شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را درون خود خلق کنید.زندگی آرمانی خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق کند حفظ کنید.

قانون باور:هر چیزی را که بائر داشته باشید،برایتان به واقعیت بدل می شود.شما آنچه را می بینید باور نمی کنید،بلکه آن چیزی را می بینید که بیشتر به عنوان باور انتخاب کرده اید پس باید:1-باورهای محدود کننده ای را که مانع موفقیت شمایند شناسایی کنید2-در مرحله بعد،باورهای محدود کننده را از بین ببرید.

قانون فعالیت ذهن  ناخودآگاه:ذهن ناخودآگاه شما سبب می شود که همه گفتارها و کارهایتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیربنایی شما هماهنگ است.ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آن را برنامه ریزی کنید.شما را به پیش می برد و یا از پیشرفت باز دارد.

قانون ارزشها:نحوه عملکرد شما همیشه با ارزشها و اعتقادات زیربنایی شما هماهنگ است.آنچه براستی ارزشهای شما را بیان می کند ادعاهای شما نیست،بلکه گفته ها و عمل و انتخابهای شما بویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.

قانون انگیزه:هرچه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی و خواسته و غریزه شما سرچشمه می گیرد.این کار ممکن است بصورت ناخودآگاه یا ناخودآگاه انجام شود.

پس رمز موفقیت دو چیز است:

1-تعیین هدفهاو برنامه ریزی برای آنها2-مشخص کردن انگیزه ها

قنون رابطه مستقیم:زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست.بین طرز فکر و احساسات درونی شما از طرفی و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.روابط اجتماعی و وضعیت جسمانی و شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما بازتاب دنیای درونی شماست.

عوامل موفقیت در تحصیل و زندگی

1-هدف و انگیزه

2-خودپنداری مثبت و گرایش مثبت

3-شناخت نقاط ضعف و جبران آنها

4-برنامه ریزی

5-استفاده از فرصت ها

6-روش مطالعه عمیق درسی

7-اصول مطالعه و فراگیری بهتر

8-تمرکز حواسی

9-روش استفاده بهتر از کلاس

10-پشتکار و تلاش

11-تسلط و خویشتنداری

12-اصول پیروزی در امتحانات

 

در یک کلام هدف انگیزه اراده

دهگانه موفقیت:

1-شناخت2-توکل بر خدا3-هدف4-برنامه ریزی5-تعهد6-اعتماد به نفس7-تمرکز8-شکست9-اضطراب10-شکرگزاری

علم و ایمان

 

هدف انگیزه اراده

 

و اما مهمترین مورد  کل ارض کربلا کل یوم عاشورا

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۷