سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فقه» ثبت شده است

دست انتقام الهی📢 رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در جلسه درس خارج فقه، با محکومیت شدید قتل عالم مؤمن و مظلوم شیخ نمر:


بدون تردید دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت/ انتقاد شدید از سکوت و حمایت مدعیان آزادی و حقوق بشر از جنایات رژیم سعودی/ دنیا باید احساس مسئولیت کند

۱۳۹۴/۱۰/۱۳ 


👈حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در جلسه درس خارج فقه، جنایت بزرگ عربستان سعودی در به شهادت رساندن عالم مؤمن و مظلوم، شیخ نمر باقر النمر را به شدت محکوم کردند و با تأکید بر لزوم احساس مسئولیت دنیا در قبال این جنایت و جنایات مشابه سعودی در یمن و بحرین، خاطرنشان کردند: بدون تردید خون به ناحق ریخته این شهید مظلوم به سرعت اثر خواهد کرد و دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت.

◾️حضرت آیت الله خامنه‌ای گفتند: این عالمِ مظلوم نه مردم را به حرکت مسلحانه تشویق می‌کرد و نه به صورت پنهانی اقدام به توطئه کرده بود، بلکه تنها کار او، انتقاد علنی و امر به معروف و نهی از منکرِ برخاسته از تعصب و غیرت دینی بود.

🔲رهبر انقلاب، شهادت شیخ نمر و ریختن به ناحق خون او را خطای سیاسی دولت سعودی خواندند و افزودند: خداوند متعال از خون بی‌گناه نمی‌گذرد و خون به ناحق ریخته، بسیارسریع دامان سیاستمداران و مجریان این رژیم را خواهد گرفت.

◾️ایشان با انتقاد شدید از سکوت مدعیان آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و حمایت آنان از رژیم سعودی که خون بی‌گناه را تنها به خاطر انتقاد و اعتراض به زمین‎ می‌ریزد، تأکید کردند: جهان اسلام و همه دنیا باید نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند.

🔲حضرت آیت الله خامنه‌ای آزار و شکنجه مردم بحرین توسط نظامیان سعودی و تخریب مساجد و خانه‌های آنان و همچنین بیش از 10 ماه بمباران مردم یمن را نمونه‌های دیگری از جنایات رژیم سعودی خواندند و تأکید کردند: کسانی که صادقانه به سرنوشت بشریت و سرنوشت حقوق بشر و عدالت علاقه‌مند هستند، باید این قضایا را دنبال کنند و نباید نسبت به این وضعیت بی‌تفاوت باشند.


◾️رهبر انقلاب همچنین افزودند: یقیناً شهید شیخ نمر مورد تفضل خداوند خواهد بود و بدون شک دست انتقام الهی گریبان ظالمانی را که به جان او تعدّی کردند خواهد گرفت و این همان چیزی است که مایه تسلّی است.


☑️عضویت در کانال Khamenei.ir:👇

https://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY702teu92Y-2ow

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۱۰:۲۸
پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

نفت طلای سیاه یا بلای سیاه

📢 انتقاد #امام_خامنه_ای  در درس خارج فقه از «وزر و وبال شدن یک نعمت»


⏪ حضرت آیت‌الله العظمی‌خامنه‌ای هفدهم آبان‌ماه در درس خارج فقه خود ضمن شرح روایتی از امام صادق علیه‌السلام خاطر نشان کردند: «فرض بفرمایید که خدای متعال نفت را، ثروت نفت را به ملت ایران داد. می‌توانستیم ما شکر این نعمت را به جای بیاوریم. شکرش به این بود که ما به همان ترتیبی که موجب اعتلای کشور می‌شود از این ثروت استفاده کنیم. دانشمند درست کنیم... از این نفت وسیله‌ی قدرت مادی و معنوی برای خودمان درست کنیم. وسیله عزت درست کنیم. این کارها را نکردیم.


⏪ نتیجه این شد که همین نفت شد مایه وزر و وبال ما. یعنی قدرتمندان، زرنگ‌ها، رندهای عالم در قالب کمپانی‌ها و در قالب دولت‌ها ریختند سر ما که ما این را از شما می‌خریم به ثمن بخس. سال‌های متمادی این را از ما خریدند... ثروت بود، می‌شد از این استفاده کرد. می شد این را وسیله پیشرفت جامعه قرار داد؛ پیشرفت علمی، پیشرفت ثروت، پیشرفت اقتصاد؛ این کارها را نکردیم... عادت کردیم به اینکه ماده‌ی خام را بفروشیم و جنس از بیرون وارد کنیم. کارخانه‌های دیگران را رونق دادیم... نعمت بود اما همین نعمت شد وبال، ببینید.


⏪ نقطه‌ی مقابلش هم هست... جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد، ملت ایران صبر کرد. صبر یعنی نرفت توی خانه، توی سوراخ بخزد و غصه بخورد و دست روی دست بگذارد دشمن هم بیاید بر روی او مسلط بشود، این کار را نکرد. فوراً احساس کرد که بایستی ایستادگی کند، مقاومت کند. ایستادگی کرد، مقاومت کرد، واقعاً هم سخت بود، همه‌ی دنیا با هم بودند، در مقابل ایران به نتیجه رسید. همین جنگ که مایه‌ی ویرانی و خرابی است، شد مایه‌ی آبادی. اگر جنگ نبود، اگر تحریم نبود- که از دادن فشنگ هم به ما خودداری می‌کردند در روزگار جنگ- ما امروز به این پیشرفت‌ها نرسیده بودیم. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۷:۱۳
دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۸ ب.ظ

سیر مطالعاتی دینی

به طور نسبی اگر ما بخواهیم روشمند دروس دینی مرسوم را توالی گونه بنویسیم کلام منطق فلسفه  فقه و احکام و عرفان را خواهیم داشت اگر ما در جامعه اسلامی نظامات مختلفی را در نظر بگیریم مثل نظام اقتصادی فرهنگی قضایی و سایر نظامات و ارتباطات بین آنها را نیز لحاظ کنیم در هر صورت مهمترین نظام بدون هیچ گونخ شکی نظام خانواده است اساسا این نظام رسمی ترین نظام توحیدی شناخته شده بر اساس امانت است و اساس حکمت متعالیه لقمان براساس خانواده است دقت کنید  حکمت فقط علم ساده نیست و با علم تفاوتهایی دارد 

برای یادگیری حکمت با همین کلیدواژه آیات لقمان ۱۲ لقمان۱۳لقمان۱۴ لقمان۱۵ به نوعی مرجع فکری مکتوب است و نمونه واصل قرآنی آن خود شخص لقمان است و در خارج از متن قرآن متن زنده ی قرآن یعنی بدون شک پیامبر و معصومین و در امروز امام عصر و نایب ایشان و تمام افراد در این راستای ولایت اند.دقت کنید مرجع فکری برای کمک به عقل است نه حذف آن بلکه اساسا اینها باعث پیشرفت عقل می شوند نه موازنه منفی با آن.در مقالات قبلی نیز بححثی پیرامون دسترسی به منابع علمی و افراد و بحث جایگاه عقلی علمی و عملی خود فرد در تصمیم سازی نگاشته شد

نکاتی کلی  پیرامون آیات  به عنوان تدبرذکر می شود

سوره لقمان


وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ [12]  هر آینه به لقمان حکمت دادیم و گفتیم: خدا را سپاس گوى، زیرا هر که سپاس گوید به سود خود سپاس گفته، و هر که ناسپاسى کند خدا بى‌نیاز و ستودنى است.  (12)

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ [13]  و لقمان به پسرش گفت -و او را پند مى‌داد- که: اى پسرک من، به خدا شرک میاور، زیرا شرک ستمى است بزرگ.  (13)

وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ [14]  آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى‌شد و پس از دو سال از شیرش باز گرفت. و سفارش کردیم که: مرا و پدر و مادرت را شکر گوى که سرانجام تو نزد من است،  (14)


وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [15]  اگر آن دو به کوشش از تو بخواهند تا چیزى را که نمى‌دانى چیست با من شریک گردانى اطاعتشان مکن. در آنها با آنها به وجهى پسندیده زندگى کن و خود، راه کسانى را که به درگاه من باز مى‌گردند در پیش گیر. بازگشت همه شما به سوى من است و من از کارهایى که مى‌کرده‌اید آگاهتان مى‌کنم.  (15)


لقمان حکیم است و به صراحت در آیات و روایات به آن اشاره شده است وی پندهایی را به پسرش داده است و خداوند همانها را در آیات الهی خویش آورده است اینها اصل حکمت است و حکمت گمشده ی مومن است.

در بخش اول سپاس خداست و اینکه چه سپاس و چه کفران نعمت در هر حال برای خودمان است و بر خودمان تاثیر دارد و خداوند.بی نیاز است و به طور تکوینی و در عمل تمام جهان تسبیح گر خدایند به نوعی همان ما رایت الا جمالا و اینکه هرطرف روی بگردانید روی سوی خدا دارید نیز با این آیه تطبیق تدبیری دارد 

لقمان ۱۳ پند به پسر محبت آمیزترین و صادقانه ترین و خیرخواهانه ترین پندهاست و این فرزند در شروع ورود به علمی و عملی به دروازه های دین است و باید به او معارفی اولیه بنیادین و ابتدایی و اصلی و کاربردی در همه ی شرایط آموخته شود پس این پندها مفیدترین پندها خواهد بود و شمول ترین آنها در رویکرد با تمام مسایل زندگی است.

بحث اول عدم شرک است به خدا و خداپرستی در بحثهای قبل در مورد توحید گفتیم،اساسا بزرگترین مشکل در خداشناسی کفر نیست چون کفر تکوینی در دنیای واقعی حتی وجود هم ندارد بلکه شرک و آلودگی به این رذیلت مشکل است و در همه ی جنبه ها از اخلاق گرفته تا ریزترین نکات فقهی و نکات علمی و جهانبینی را تحت تاثیر قرار می دهد بعد از خداشناسی و در اصل همراه با آن مهمترین بحث احترام به پدر و مادر است پس بی شک رابطه ای با توحید دارد در بین والدین محبت به مادر علل الخصوص بارداری و اضافه شدن وهن بر وهن در هر ماه و شیردادن در دوسال مهمترین بخش است دقت کنید شیرخوارگی فرزند حقی است بر گردن پدر و نه وظیفه ای بر مادر یعنی حق فرزند شیرخوردن است اما بر مادر وظیفه ای برای شیردادن نیست.

سپاس گذاری والدین یک فرمان الهی است در هرحال و همرده ی سپاسگذاری خود خداوند است.

در ادامه بحث شرک پدر و مادر آمده که بازهم باید احترام بگذاریم اما در شرک و عدم فرمانبرداری خداوند و انجام واجبات تبعیت نکنیم نباید حقوقشان را پایمال کنیم و ستم روا کنیم حتی اف بگوییم یعنی حتی کوچکترین حرکتی و صدایی که بویی از بی احترامی و توهین در آن باشد حرام است.طبق مباحثی نیز در نهج البلاغه در باب حقوق و تکالیف بین فرزند و والدین بر فرزند حقوقی است از جمله نام نیکو تربیت خوب و آموزش قرآن البته به طور کلی آموزش نماز راه رسیدن به همه را نیز شامل می شود و قرآن هدایتگر است پس پند امام علی مهمترین نکته فقهی در این زمینه است اما وظیفه فرزند در مقابل پدر و مادر اطاعت محض و بی چون و چرا جز در مورد گناه و نافرمانی الهی است حکم خداوند حتی در مورد مستحبات بدون اذن والدین مشخص است و حرام شمرده شده است مثل روزه مستحبی که عدم رضایت والدین را در پی داشته باشد یا در مورد فقهی خاص ربا در بین والدین و فررندان ربا اصلا تعریف فقهی ندارد که حتی بخواهد گناه شمرده شود 

در ادامه آیات بحث معاد و بحث عدم ظلم و موارد دیگر مثل بلندی صدا و .... آمده که خودتان می توانید بخوانید اما مهمترین بحث همان بحث رابطه ی توحید و احترام به والدین است که در ادامه بحث نعمت الله و رابطه مستقیم با آن بحث می شود خواه ناخواه در بحث ولایت پذیری ما رابطه کاملا مستقیم بین ولایت پذیری والدین و ولایت پذیری پیامبر و امامان معصوم و نایب ایشان داریم مثال واضح و کاملا مبرهن شخص اویس قرنی و داستان معروف ایشان است در ضمن ولایت نایب حضرت در زمان غیبت کبری مثل هارون و موسی نیست چون حضرت ظاهر نیست نه غایب به معنی عدم حضور یا مثل حضرت عیسی در آسمانها هم نرفتند بلکه در همین کوچه و خیابان در بین مردم در رفت و آمد اند و از کار مومنین و مسلمانان گره گشایی می کنند و اگر نبودند صدباره بلایا شیعیان حضرت را نابود کرده بود مثل نایب مثل عصای موسی است در دست خود حضرت و این نظام متعلق به ایشان است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۸
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ

پیدایش


پیدایش

در دوران جنینی هردو سطح اثبات شده یعنی چهار مرحله اول که ارتباط با چهار عنصر دارد و نفخ روح که عامل اصلی حیات تلقی می شود در قوانین اسلام اگر جنین پس از زمانی که زمان نفخ روح است به هر دلیلی بمیرد دیه انسان کامل را دارد و سقط جنین هم حرام می شود این دلیلی مستدل بر این مدعاست نظریات مختلفی درباره ی پیدایش انسان آمده که ترکیب نظریات داروین و مندل و مبانی ژنتیکی امروزه معتبر است نکته اینجاست که قرآن و اسلام این موارد را نه تنها رد بلکه با دلایل بسیار زیادی می توان بر آنها صحه گذاشت اما نکته اینجاست که تمام حرف در این موارد نبود بلکه انسان از روح هم تشکیل شده که اتفاقا آن اصل است در بحث خلقت انسان علت اعتراض فرشتگان چه بود چون انسانهایی قبل از آدم هم بوده است هزار هزار سلسله اما بشر آخر است که بار امانت را باید بدوش بکشد پایه ی وجودی از آب و خاک است اما روح خدایی دخیل است روح انسان خدایی است عوالم روحانی قبل از تولد جالب است از الست گرفته تا انتخاب نطفه این موضوع همان است که چرا نور پنج تن قبل از میلادشان وجود داشته است.پیدایش کلی این جهان بر اساس نظریه بیگ بنگ است که به در هم پیچیده بودن زمین و آسمانها و باز شدن آنها توسط خداوند اشاره شده است در باب خلقت و آفرینش نظریات شهید مطهری مبنای خیلی خوبی دارد و در کتاب قصص قرآن شیخ محمد محمدی اشتهاردی روایات و احادیث معتبر و کاملی نقل است که ایشان خود در این کتاب کشفیات علمی در غرب را با احادیث و روایات با سندهایشان مقایسه کرده و نتایج جالب و زیبایی را فراهم آورده که نشان از علم لدنی و حقیقی معصومین و نتایج وصل شدن به علم خدایی را نشان می دهد که ما نیز با تبعیت از ایشان می توانیم به این علوم حقیقی آنهم نه در بیرون بلکه در خودمان برسیم چون اگر خدا را فراموش نکنیم خود را فراموش نخواهیم کرد.

احتمالا در قوانین جنینی روح اولویت بر جسم است یا در مساله بلوغ شروع فکری در مسایل جنسی بلوغ جسمی بلوغ جنسی را باعث زودتر اتفاق افتادنش می شود احتمالا بحث تصویر جنین در رحم با نفخ روح و مرحله رویان به جنین همزمان است اما در حکم شرعی بحث تصویر تابع است و عامل زمان دخیل در حکم محسوب می شود

در بحث شرعی ازدواج در اسلام نیز ممیز بودن کافی است نه بالغ بودن یعنی فهم از ازدواج داشته باشد و این یعنی بحث و تقدم و اولویت بحث بلوغ فکری قبل از بلوغ جنسی البته حکم محتمل برای خود مقاربت و توانایی ازدواج دایم با تمام احکام آن فقط بعد از بلوغ جنسی قابل انجام است و نه قبل از آن یعنی امکان ازدواج با حکم ازدواج دایم و شروط اصلی آن یعنی امکان مقاربت وجود ندارد.

طبق قوانین بحث شده در فقه پویا در صورت تشخیص دلیل جنین و قبول بحث تصویر آن به عنوان تابع نفخ روح بودن و اثبات وجودش تایید شود و مباحث علوم جنینی جدید مثل سونوپرافی قبول شود شاید حکم تشخیص جنین بر عامل زمان رجحان یابد البته دقیقا بازهم مثل بحث بلوغ و نماز خواهد بود در ضمن اینکه آیا زمانی از وجود رویان نیز همزمان یا همراه و یا قبل و یا بعد از روح باشد نیز قابل بحث است و باید تمام احتمالات متصور شود و اینکه رابطه نفخ روح انسانی که رابطه ای بین مادر و جنین و جنین با خودش است دقیقا با چه مرحله ای تطبیق دارد ولی بدون شک سقط جنین در حکم کشتن نفس است و جنین در حکم امانتی در وجود مادر است و اروپا و غرب در هزاره جدید در جاهلیت مدرن به سر می برند




در تاریخ هفته سوم فروردین در مطالعات انجام شده به دو نظریه برخورد شد یکی ملاصدرا و دیگری ابن سینا به طور کلی نظر ملاصدرا بر دوساهتی بودن روح اشاره دارد و اگر اشتباه نکنم و تفسیر و خلاصه نوشتنم بد نباشد اساسا روح را در بین رابطه مادر و فرزند و شاید زایشی می داند .البته خودم باید در باب این نظریه تحقیق کنم تا به شما اشتباه نرسانم و الکی نظر خود و یا برداشتم را به آن تحمیل نکرده باشم اما در کل دو ساهتی است اما ابن سینا روح را جدا از جسم و بعدا اضافه شده بر بدن جنین می داند دقت کنید هردو بر قانون الزام روح در تاریخ معین بر ورود به جسم توافق دارند و اساسا در هردو شرع اساس عملکرد است و آیه ی قرآن.به طور کلی در علوم غریبه بعضی روح و نفس را از یکی می دانند فقط نفس همراه شده ی با جسم است همین.یعنی قبل از زاییش تولد یا هلول در جسم یا خلقت دیگر روح نام دارد بعدش نفس.البته بحث جدایی نفس از روح به معنی روح من امر الله نیز باید بعدا مورد بحث قرار بگیرد که دقیقا منظورمان و همچنین منظور قرآن از واژه ی روح چبست چون قرآن هم نفس و هم روح را در موارد لزوم به کار برده و خط مشی قرآن نیز مشخص است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۷


بحث نسبتا جامعی در حوزه انجام شد-البته موارد زیر تمام بحث نیست و همه موارد زیر نیز بحث نشده بلکه برآیند شخص بنده است- موارد مهم درک روند در دین است و فتاوای خاص نیز مورد توجه قرار گرفت مهمترین موضوع بحث عالم درک و کشف حقایق دین است و رویکرد حنیفانه به دین و تمام زوایا و خفایا و قبول و درک کلیت تام آن و ورود علمی به علوم غریبه با فهم اساسی نعمت الله توحید و شیطان و فهم اینکه در علوم قرآنی به هیچ وجه علم تعبیر خواب یوسف یا شفا دادن و زنده کردنهای عیسی یا موارد دیگر سحر خوانده نشده در ضمن بین دو نوع طرح کلی در سحر یعنی مورد تسخیر و روی آوردن به اجنه و طرح کلی چوبدستی و مار مورد اول به کلی رد و باعث طغیان خوانده شده  در مدل اول ساحران تسخیر گر در مدل دوم افراد به خدمت گیرنده ساحران یعنی پادشاهان ولی در هردو تشنه ترین افراد به ایمان همینها اولی اجنه دومی ساحران هستند و فقط سحر بعد زمان هاروت و ماروت آنهم به دلیل تفرقه افکنی بین زن و مرد و تبدیل نعمت الله نهی شده در کل طبیعی است که هر علمی مثل شمشیر دو لبه باشد اتفاقا اولین و ساده انگارانه ترین نگاه و هر دیدی به هر نوع علمی بحث فساد افکنی و خونریزی است که این مورد را حتی فرشتگان قبل از خلقت نسل آخر بشر به خداوند یادآور می شوند ولی خداوند نیز متذکر می شود که من چیزی می دانم که شما نمی دانید اتفاقا علم اسما نیز اولین علم یادداده شده به آدم است و اولین معلم نیز خداست

نکته جانبی اینکه بر اساس الگوی فتنه هدف درفتنه اختلاف افکنی بین زن و مرد است و فتنه از قتل و فساد بدتر است و عذاب ضلالت را دارد نه غضب الهی و مهمترین بخش مراقبت در اینجا باید صورت بگیرد و بحث اساسی امانت که ذکر شد.در ضمن یادگیری سحر-همان بخش ممنوعه در علوم غریبه-به منظور خنثی سازی سحر طرف مقابل ایرادی ندارد و اگر ضرورت آن اثبات شود شاید واجب هم باشد

یک نکته دیگر اینکه اگر زیاد بر حرمت کامل علوم غریبه اصرار شد در ساده ترین حالت از طرف مقابل بخواهید کلا علم شیمی امروزی که مدلی سانسورشده و حتی تحریف شده از یکی از طبقه بندی های با الگوی قدیمی این علوم است یعنی کیمیا را به طور کلی نادیده بگیرد و زندگی خود را بدون دارو لباس یا هرچیز معمولی در زندگی عادی امروزی ادامه دهد.

در فقه پویا تحقیقات عامل تغییرات است نه خود تغییرات مثل زمان و مکان و شرایط جدید بدین معنی فقه پویا می تواند موثر باشد نه فقط متاثر.

در اسلام دفاع بد نداریم اگر شروع شد فرد بایدداز خودش از جانش از مالش و از همه مهمتر نفسش مایه بگذارد در ضمن اسلام خودش مدافع است نه برعکس یعنی هفتاد و دو تن در کربلا خودشان بهره مند شدند پس نباید ترسید لا تحزن ان الله معنا یک فرمانده مسلمان خودش جلو می رود و سربازان پشت سرش یعنی فقط مدیر نیست رهبر هم هست امام هم یعنی پیشرو این یعنی دفاع اسلامی و انقلابی.در اسلام شهادت زندگی است این تمامی مفاهیم پیروزی و باخت و تمامی فرمولها را زیر پا می گذارد پس بزرگترین گناه ترس است و ناامیدی به طور خاص منبع و مرجع فکری اصلی خود قرآن است قرآن حافظش خود خداست و تحریف ندارد-نحن له الحافظون-تحدی گر و مبارزه طلب است و از نظر خودش بی مثال است حتی در حد چند آیه تقابل با آن امکان ندارد علوم به تفضیل در آن بحث شده و هیچ تر و خشکی نیست که در آن نیامده در ضمن آیه ی من یقرض الله قرضا حسنا را داریم که خداوند در جوابش مال را اضافه می کند یعنی قرض باعث کم شدن مال نیست و برعکس ربا که علی الظاهر باعث افزایش مال باعث کاهش آن است و مفهوم برکت وجود دارد قرآن بزرگترین ناراحتی اش و موضوع گله اش در آخرت محجور بودن خودش است در مورد واقعه ی عاشورا نیز دقیقا همین موارد وجود دارند.یا موارد بدر ابابیل یا شنهای طبس مثالهای دیگری اند که نشان از این است که اصل دفاع گر خود خداست البته همه ی اینها به معنی احمقانه و بدون فکر کارکردن نیست یا مثل بنی اسراییل بگوییم تو و خدایت بروید جنگ ما اینجا می نشینیم بلکه این به معنی این است که اوامر آنها قابل اطاعت است پس اگر در همان آیات امر به علم و عقل به دانش یا توجه به آیه و داستانی یا اجرای حکمی دارد پس نباید ترسید راه درست و مطمین است البته اگر خود قرآن را برای هدایت و خدا بخواهیم اما اگر بخواهیم نور مبین را به جای تدبیر تفسیر به رای کنیم کتاب هدایت کتاب فتنه می شود نه هدایت وگرنه همان کتاب دست علی همان کتاب دستان معاویه است که سر نیزه هم رفت یا همان کتابی است که یزید با آن امام حسین را خارجی خواند؟!؟!؟! امروزه هم لباس کربلا را برای مبارزه با خودش تن می کنند مثل حریان شیعه انگلیسی جریان شیراری ها.بگذریم و از بحث دور نشویم در اسلام حتی در جنگ هم هیچ شکستی وجود ندارد درست است که در اسلام و جنگ اسلامی هدف مردن نیست و مرگ در هر صورتی مصیبت است اما دعاکردن برای شهادت یک دعای بزرگ و شهادت یک افتخار است و اساسا اصلا مرگ نیست و یک هنر برای مردان خداست.این موضوعات و معانی به هیچ وجه من الوجوه با هیچ رویکرد غیردینی حتی از جنس دینی حتی قابل دستیابی نیست.اتفاقا در اسلامِ شهادت طلب،سلامت و امنیت بزرگترین و مهمترین و پایه ای ترین نعمتهای الهی محسوب می شوند حتی اگر مخفی باشند و نامحسوس.البته امروزه با وجود این همه توطیه دشمنان در منطقه این دو نعمت کاملا مشهود است و به دلیل وجود جمهوری اسلامی ایران با شاخصه ی خاص ولایت مطلقه فقیه است.اساسا نظام جمهوری اسلامی ایران قرار است الگو باشد و در همه ی جهات خاری در چشم استکبار باشد تقیه قوانین خاص خود را دارد و کلی نیست و شرایطی را می طلبد بلکه اساس کار تبلیغ و روشنگری و صدور انقلاب به صورت انقلابی و جهادی است اتفاقا جامعه همه ی جهان و تمام مستضعفین است علل الخصوص در همان جامعه های هدف در دل حکومتهای طاغوتی آنهم بدون ترس از  شکست یا بی تاثیری یا مورد رصد قرارگرفتن وسانسور و جاسوسی و ترور  دشمن .دقت کنید هدف بدون تغییر است اینها ابزار ضربه ی دشمن است و باید مراقب بود نه اینکه به دلیل ترس از آرمانها کوتاه آمد امروزه به صورت کاملا آشکار و نه پنهان تمام کفر در مقابل تمام نور و ایمان قرار دارد.حتی در نظام سلطه افشاگریهایشان نه به خاطر اخلاق بلکه عمدی و به خاطر عادی سازی این امور بین مردم و ایجاد قدرت و سرکوب روحیه ی جهادی مردم و یا شناخت توده های موافق و مخالف و سرکوب آنان انجام می شود و همین ها را نیز برنامه ریزی می کنند و جهانی را بازی می دهند به دشمن حتی در دشمن سازی اش هم نمی توان اعتماد کرد چه برسد در ارکان دیگر دوست و دشمنی فقط براساس امانت انسانیت توحید و عدالت خواهی و استکبارستیزی است اتفاقا وقتی کوتاه بیایم آنها قوی تر عمل می کنند ما همین الان هم در جنگیم جنگ غیر قابل انکار است اتفاقا ابعاد آن از جنگهای معمولی خیلی بیشتر است خیلی خیلی بیشتر است جنگ در قاموس خلقت تعریف شده و خیر و شر در ستیز اند و این در هیچ پایگاه بشری تعریف نشده بلکه در نهاد خلقت بوده هست و خواهد بود خواه ناخواه دشمن دشمنی می کند چه بخواهیم چه نخواهیم با تمام قوا هم دشمنی می کند و هیچ وقت هم از هیچ خواسته اش کوتاه نمی آید و از دشمن فقط انتظار دشمنی می رود چون ذاتش براساس تبدیل نعمت الله و شیطان شکل گرفته 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۰