سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لقمان» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۸ ب.ظ

سیر مطالعاتی دینی

به طور نسبی اگر ما بخواهیم روشمند دروس دینی مرسوم را توالی گونه بنویسیم کلام منطق فلسفه  فقه و احکام و عرفان را خواهیم داشت اگر ما در جامعه اسلامی نظامات مختلفی را در نظر بگیریم مثل نظام اقتصادی فرهنگی قضایی و سایر نظامات و ارتباطات بین آنها را نیز لحاظ کنیم در هر صورت مهمترین نظام بدون هیچ گونخ شکی نظام خانواده است اساسا این نظام رسمی ترین نظام توحیدی شناخته شده بر اساس امانت است و اساس حکمت متعالیه لقمان براساس خانواده است دقت کنید  حکمت فقط علم ساده نیست و با علم تفاوتهایی دارد 

برای یادگیری حکمت با همین کلیدواژه آیات لقمان ۱۲ لقمان۱۳لقمان۱۴ لقمان۱۵ به نوعی مرجع فکری مکتوب است و نمونه واصل قرآنی آن خود شخص لقمان است و در خارج از متن قرآن متن زنده ی قرآن یعنی بدون شک پیامبر و معصومین و در امروز امام عصر و نایب ایشان و تمام افراد در این راستای ولایت اند.دقت کنید مرجع فکری برای کمک به عقل است نه حذف آن بلکه اساسا اینها باعث پیشرفت عقل می شوند نه موازنه منفی با آن.در مقالات قبلی نیز بححثی پیرامون دسترسی به منابع علمی و افراد و بحث جایگاه عقلی علمی و عملی خود فرد در تصمیم سازی نگاشته شد

نکاتی کلی  پیرامون آیات  به عنوان تدبرذکر می شود

سوره لقمان


وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ [12]  هر آینه به لقمان حکمت دادیم و گفتیم: خدا را سپاس گوى، زیرا هر که سپاس گوید به سود خود سپاس گفته، و هر که ناسپاسى کند خدا بى‌نیاز و ستودنى است.  (12)

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ [13]  و لقمان به پسرش گفت -و او را پند مى‌داد- که: اى پسرک من، به خدا شرک میاور، زیرا شرک ستمى است بزرگ.  (13)

وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ [14]  آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى‌شد و پس از دو سال از شیرش باز گرفت. و سفارش کردیم که: مرا و پدر و مادرت را شکر گوى که سرانجام تو نزد من است،  (14)


وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [15]  اگر آن دو به کوشش از تو بخواهند تا چیزى را که نمى‌دانى چیست با من شریک گردانى اطاعتشان مکن. در آنها با آنها به وجهى پسندیده زندگى کن و خود، راه کسانى را که به درگاه من باز مى‌گردند در پیش گیر. بازگشت همه شما به سوى من است و من از کارهایى که مى‌کرده‌اید آگاهتان مى‌کنم.  (15)


لقمان حکیم است و به صراحت در آیات و روایات به آن اشاره شده است وی پندهایی را به پسرش داده است و خداوند همانها را در آیات الهی خویش آورده است اینها اصل حکمت است و حکمت گمشده ی مومن است.

در بخش اول سپاس خداست و اینکه چه سپاس و چه کفران نعمت در هر حال برای خودمان است و بر خودمان تاثیر دارد و خداوند.بی نیاز است و به طور تکوینی و در عمل تمام جهان تسبیح گر خدایند به نوعی همان ما رایت الا جمالا و اینکه هرطرف روی بگردانید روی سوی خدا دارید نیز با این آیه تطبیق تدبیری دارد 

لقمان ۱۳ پند به پسر محبت آمیزترین و صادقانه ترین و خیرخواهانه ترین پندهاست و این فرزند در شروع ورود به علمی و عملی به دروازه های دین است و باید به او معارفی اولیه بنیادین و ابتدایی و اصلی و کاربردی در همه ی شرایط آموخته شود پس این پندها مفیدترین پندها خواهد بود و شمول ترین آنها در رویکرد با تمام مسایل زندگی است.

بحث اول عدم شرک است به خدا و خداپرستی در بحثهای قبل در مورد توحید گفتیم،اساسا بزرگترین مشکل در خداشناسی کفر نیست چون کفر تکوینی در دنیای واقعی حتی وجود هم ندارد بلکه شرک و آلودگی به این رذیلت مشکل است و در همه ی جنبه ها از اخلاق گرفته تا ریزترین نکات فقهی و نکات علمی و جهانبینی را تحت تاثیر قرار می دهد بعد از خداشناسی و در اصل همراه با آن مهمترین بحث احترام به پدر و مادر است پس بی شک رابطه ای با توحید دارد در بین والدین محبت به مادر علل الخصوص بارداری و اضافه شدن وهن بر وهن در هر ماه و شیردادن در دوسال مهمترین بخش است دقت کنید شیرخوارگی فرزند حقی است بر گردن پدر و نه وظیفه ای بر مادر یعنی حق فرزند شیرخوردن است اما بر مادر وظیفه ای برای شیردادن نیست.

سپاس گذاری والدین یک فرمان الهی است در هرحال و همرده ی سپاسگذاری خود خداوند است.

در ادامه بحث شرک پدر و مادر آمده که بازهم باید احترام بگذاریم اما در شرک و عدم فرمانبرداری خداوند و انجام واجبات تبعیت نکنیم نباید حقوقشان را پایمال کنیم و ستم روا کنیم حتی اف بگوییم یعنی حتی کوچکترین حرکتی و صدایی که بویی از بی احترامی و توهین در آن باشد حرام است.طبق مباحثی نیز در نهج البلاغه در باب حقوق و تکالیف بین فرزند و والدین بر فرزند حقوقی است از جمله نام نیکو تربیت خوب و آموزش قرآن البته به طور کلی آموزش نماز راه رسیدن به همه را نیز شامل می شود و قرآن هدایتگر است پس پند امام علی مهمترین نکته فقهی در این زمینه است اما وظیفه فرزند در مقابل پدر و مادر اطاعت محض و بی چون و چرا جز در مورد گناه و نافرمانی الهی است حکم خداوند حتی در مورد مستحبات بدون اذن والدین مشخص است و حرام شمرده شده است مثل روزه مستحبی که عدم رضایت والدین را در پی داشته باشد یا در مورد فقهی خاص ربا در بین والدین و فررندان ربا اصلا تعریف فقهی ندارد که حتی بخواهد گناه شمرده شود 

در ادامه آیات بحث معاد و بحث عدم ظلم و موارد دیگر مثل بلندی صدا و .... آمده که خودتان می توانید بخوانید اما مهمترین بحث همان بحث رابطه ی توحید و احترام به والدین است که در ادامه بحث نعمت الله و رابطه مستقیم با آن بحث می شود خواه ناخواه در بحث ولایت پذیری ما رابطه کاملا مستقیم بین ولایت پذیری والدین و ولایت پذیری پیامبر و امامان معصوم و نایب ایشان داریم مثال واضح و کاملا مبرهن شخص اویس قرنی و داستان معروف ایشان است در ضمن ولایت نایب حضرت در زمان غیبت کبری مثل هارون و موسی نیست چون حضرت ظاهر نیست نه غایب به معنی عدم حضور یا مثل حضرت عیسی در آسمانها هم نرفتند بلکه در همین کوچه و خیابان در بین مردم در رفت و آمد اند و از کار مومنین و مسلمانان گره گشایی می کنند و اگر نبودند صدباره بلایا شیعیان حضرت را نابود کرده بود مثل نایب مثل عصای موسی است در دست خود حضرت و این نظام متعلق به ایشان است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۸