سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسجد» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ب.ظ

قضاوت کنید

❗️قضاوت با شما❗️


✅اگر میلیون ها تومان خرج مسافرتم به ترکیه شود همه میگویند:

ایول چه آدم لارج و با کلاسی!


اگر یک میلیون تومان خرج سفرم به کربلا یا مکه شود همان جماعت میگویند:

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!



✅اگر خرج یک شب عروسی من به همراه مشروب و تجملات ۲۵ میلیون تومان شود همه میگویند:

عجب عروسی باحال و خفنی ایول!


اگر یک عدس پلوی ساده نذری بدهم به ۱۰۰ عزادار همان جماعت میگویند:

چرا با این پول شکم ۱۰۰ گرسنه را سیر نکردی ریاکار؟



✅اگر برای یک شب میهمانی خود یک گوسفند سر ببرم همه میگویند:

ایول چه مهمانی با کیفیت و بزرگی!


اگر برای عید قربان یک گوسفند سر ببرم (حتی برای فقرا ) همان جماعت میگوید:

گوسفند بیچاره چه گناهی داشت که سر بریدین؟



✅اگر در یک جمع به اعراب اعم از شیعه و سنی فحاشی و اهانت کنم میگویند:

چه روشنفکر و نژاد دوست و حق شناس!


اما اگر در راهپیمایی اعلام برائت از قاتلان صهیونیست و کودک کش شرکت کنم همان جماعت میگویند:

چه شده چرا با دنیا سر جنگ دارید؟ساندیس هم دادن؟



✅اگر پولهای خود را خرج یک پارتی در باغ میلیاردی در خارج از شهر کنم میگویند:

چقدر ادم باحال و پایه خوشگذرانی ای 



✅اگر امریکا و اسرائیل هم عقیده هایم را بکشد در دنیا میگویند:

حقشان است این ها تروریست هستند!


اگر داعش هم عقیده هایم را سر ببرد همان جماعت میگویند:

داعشی های وحشی همان اسلام ناب محمدی هستند.



✅اگر کریسمس را تبریک بگویم میگویند:

ایول چقدر محدوده فکری بزرگی داره!


اگر عید غدیر را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:

بیچاره مگه ایرانی نیستی به عید اعراب چکار داری



✅اگر روز تولد کوروش(به ادعای برخی)را تبریک بگویم میگویند:

خیلی انسان روشنفکر و شریفی هست


اگر روز تولد پیامبرم را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:

بیچاره ی عرب پرست عقده اعراب را داره!



✅اگر به قبر کوروش که یک شاه بوده سجده کنم میگویند:

عجب انسان بزرگ فکر و فهمیده ای!


اگر ضریح امام خود را بوسم همان جماعت میگویند:

ای مرده پرست مغز خالی،ای قبر پرست.

به راستی که چقدر جالب است این یک بام و دوهوایی برخی.


✅✅✅ به قول شهید آوینی انقلابی بودن را با همه تراژدیهایش دوست دارم



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۹
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ق.ظ

علم بهتر است یا ثروت؟

👏👏👏

شاهکار امیرالمومنین در پاسخ به " یک سوال "


 جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند .. 


مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:


- یا علی ! سؤالی دارم .

 علم بهتر است یا ثروت؟


حضرت علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.


 در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟

 امام در پاسخ آن مرد فرمود : بپرس !


 مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید : علم بهتر است یا ثروت ؟


حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛

 زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.


 در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ، و امام در پاسخش فرمود: 

علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !


هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست ، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید :


- یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟


حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.


 نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد . 


حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.


 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت : حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت !


 کسانی که صدایش را شنیده بودند ، پوزخندی زدند . مرد ، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد : یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟


 امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.


همهمه‌ای در میان مردم افتاد ؛ چه خبر است امروز ! 


چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ 


نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد..


در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود ، پرسید :


- یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.


 در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .


سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت ..


همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 امام در حالی که تبسمی بر لب داشت ، فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود .


نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود ، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به رو به‌ رو چشم دوخت ..


مردم که فکر نمی‌ کردند دیگر کسی چیزی بپرسد ، سرهایشان را برگرداندند ، که در این هنگام مرد پرسید :


- یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای حضرت علی مردم به خود آمدند :

علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.

سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. 


هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم .


 کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص142.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۱