سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یهود» ثبت شده است

یک روز امام علی علیه السلام از کنار یک یهودی گذشتند و آن یهودی با اسبش [بدون اینکه اسبش وارد آب شود یا خیس شود] از روی رود عبور می کرد، پس در همان لحظه امام علی علیه السلام را صدا زد و عرض کرد: ای آقا! اگر این چیزی که نزد من است نزد شما بود چه کار می کردید؟

امام علی علیه السلام در جوابش فرمودند: در جایت بایست !...

سپس روی آب ایستاد و آن یهودی میخکوب شد. امام علی علیه السلام نزد او رفت، آنگاه یهودی به امام گفت: ای جوان! چه چیزی گفتی که آب برایت مانند سنگ شد؟ امام علی علیه السلام در جوابش گفت: تو چه چیزی گفتی که از آب عبور کردی؟ آن یهودی در جواب حضرت گفت: من اسم وصیّ پیامبر اسلام علی علیه السلام را بر زبان آوردم و از آب عبور کردم .

پس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : من همان وصیّ محمد صلی الله علیه و آله هستم؛

آنگاه آن یهودی گفت: حق است، و اسلام آورد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۰۱ ، ۱۱:۱۹


بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند،تیره بخت تر از آن ملتی است که علاقمند به دانستن تاریخ خود نباشد و شوربخت تر از همه ملتی است تاریخ خود را به ریشخند بگیرد


از تاریخ عبرت بگیرید تا از تکرارهای خطرناک جلوگیری شود....




وقتی پس از نماز این دعا را تکرار می کنید که ما به تمام پیامبران و کتب پیشین ایمان آوردیم دیگر حق ندارید بگویید پیامبر اسلام فقط یک شخص خاصی است که شریعت اسلام را آورده بلکه حتی خود قرآن را اگر مبنا قراردهیم و شریعتی قبول کنیم ابراهیم مسلمان است پس اصل داستان از زمان اولین پیامبر است و در اسلام باید تک تک تعالیم و داستان ها و تمام آموزه های پیامبران و تجربه های آنها و حداقل آنچه از ایشان در قرآن است باید آموخته شود تا بتوان مسایل و رخدادهای تاریخ را پیش بینی کرد و سرفراز از آنها بیرون آمد اگر مبنا را قرآن که به حق از تحریف دور مانده قرار دهیم می توانیم درون مایه ی دینی اصلی ادیان تحریف شده را نیز استنباط کرد و حقایق بیشتری را استفاده کرد مثال خاص ما فقط مثلا حضرت عیسی یا حضرت موسی که مهمترین مسایل قرآن به ایشان تعلق دارد نیست بلکه با شواهدی که در ادیان دیگر مثل صایبین یا زرتشتیان وجود دارد مثل مثال حضرت ادریس که تاریخ یونان هرودیس می خواندندش یا ارسطو را احتمالا پیامبر می خواندند دقت کنید تمام پیامبران الهی در یک خط اند و آموزه هایشان نیز در یک سیر است مثلا دلیل اینکه به احتمال قوی شاید زرتشت-نه آیین تحریف شده ای که موبدانش جیره خپر پادشاه شوند و نظام را طبقاتی کنند و شدید ترین احکام را تحت لوای ارتداد بر مومنین جاری کنند و همچنین ایشان یا پیامبران بوده اند یا حداقل پیابمران را درک کرده اند و آموخته اند یا به وسیله ای از ایشان درس گرفته اند مثل مالکی و شافعی-مسایلی وجود دارد مثل حجاب معاد موعود یکتاپرستی-شبه آتش قبلا بحث شد که در مورد توحید نیست در مورد ارزش توحید امانت و مسایل دیگر است تقریبا مثل یهود اما از یک بعد دیگر و ترکیب با بحث شیطان شناسی مثل ابتدای خلقت که بحث برتری انسان بر جهانیان پیش آمد-و یا جزای خیر و شر یا بحث خاص حلقه در مورد ازدواج یا نوروز که مورد نوروز نه تنها اسلام تایید بلکه تقویتش هم کرده است یا مسایل اصلی زناشویی و یا بحث طارق یا همان کی نژاد البته بدون بحث طارق .اینها تماما باید بحث شوند یک مسلمان واقعی نباید حداقل از نظر آموزه های تاریخی که تاریخ به او یاد می دهد فقط به ظواهر توجه کند مثلا اگر یاد نگیرد در زمان موسی چه بلایی سر ساحران ایمان آورده از روی علم آوردند یا فرعون چگونه سواستفاده ازشان می کرد نه تنها فرعون بلکه منتظر کیخسروهای دیگر باید باشیم که طغیان کردند و مثل فرعون که خدا را شناخت اما قبول نکرد می شوند مهمترین داستانهای قرآن که تمام حوادث بشری را در خود تفکیک کرده است داستان حضرت موسی است که باید جز به جز آموخته شود تا از خطر یهودی شدن اسلام جلوگیری شود. یا اگر ندانیم اصحاب اخدود چه کردند، باز هم  منصور حلاج ها را به آتش می کشند و قبر حافظها را چند باره زیر رو می کنند. اینها شوخی تاریخ نیست ما به تاریخ مسوولیت داریم که اگر در اینگونه امتحانات رد شویم مردودی تاریخ معولا در اینگونه موارد خاص خونین خواهد بود در امتحان تاریخ هیچگاه زمان به عقب برنمی گردد. مثلا هیچ گاه نباید بگذاریم سامری برگردد یا باید مراقب رفتارهای فرعون مآبانه بود یا یوسف ته زندان نماند یا زلیخای خواهان یوسف که پیر شده در حسرت زجر نکشد یا بهتر بگوییم اگر علی ما را صدا کرد تنهایش نگذاریم چون آنوقت خودمان زیر لگد دشمان بیدار می شویم یا اگر دست دست کنیم سر حسین را به نیزه می کشند و ما فقط نگاه می کنیم .این یعنی تاریخ
اگر امام خمینی فرمودند میزان رای ملت است بفهمیم وقتی ساسانیان خوارزشاهیان غزنویان و پهلوی ها شکست خودند دلیلش ضعف ظاهری حکومت و یا ارتش نبود بلکه عدم حمایت مردم بود یا اگر دیدید پیامبر به خسروپرویز نامه نوشت و او پاره کرد همان نامه را مثل آن را امام خمینی به کومونیستهای شوروری نوشت آخر عاقبت هر دو را ببینید اگر امروز امام خامنه ای به جوانان اروپا نامه می دهند و برای جوانان ایرانی نیز آینده ای درخشان پیش بینی می کنند بی شک حوادث درخشانی پیش رو است که این پیچ تاریخی جهانی روشن را ایجاد کرد شاید این افراد یعنی ولی فقیه معصوم نباشد ولی بدون شک با توجه به مسایل مشاهده شده قطعا حتی با این استنادات تاریخی و روشهای حکومتی می توان اقرار کرد اصل حکومت متعلق به معصوم است و ایشان ناظر اند حکومت علوی امروز دیگر سرکوب شدنی نیست و تاریخ حسینی ما را رهنمون به آینده ی مهدوی می کند




ضمیمه پیرامون بودا و آیین های هندو و آیین های اساطیری روم:
به طور کلی ما در قرآن در مورد اقوامی داریم که فرشتگان و حتی اجنه و شیاطین را می پرستیدند به طور واضح شاید اینکه در روایات است که اولین بت پرستی عالم ساختن بت خود آدم ابوالبشر به دست نوادگانش بود و کم کم از یک یادآور جد و آباد و نیاکان تغییر کاربری داد گویای این سبک انحرافات باشد که از روی جهل در توحید و عدم علم به علوم غریبه و سایر علوم با نگاه علمی می باشد.دقت کنید ابن موضوع انحراف حتی در زمان خود پیامبران نیز رخ داده یعنی در قرآن به صراحت حضرت عیسی خود را پیامبر خداوند خوانده و از اینکه سایرین او را خدا و فرزند خدا می خوانند برایت و تبری جسته است در زمان امامان و علل الخصوص این جریان غلات وجود داشتند و امروزه جریان علی اللهی خوانده نومی شوند طیف تفریطی نیز همان وهابی های سلفی اند یکی در دوستی اهل بیت غلو کردند و دیگری در دشمنی و سیات و بدخواهی کم نگذاشتند. پس این موضوع باید بحث شود که انحراف از اصل موضوع باعث لغو و حذف موضوع نمی شود و نباید هم بشود اما اصل حقیقت با همان شرایط یعنی توحید امنت خانواده ایمان و علوم غریبه و بحث شیطان شناسی و حتی نفس اماره قبل از همه.به قولی نمی توان از ترس طلاق ازدواج نکرد بلکه باید راه و رسم زندگی را آموخت و فهمید دیکته نانوشته غلط ندارد اما باید دانست روش انحرافی نه نمره ضعیف است نه تک و تجدیدی بلکه مثل خواندن یک تبلیغ اتومبیل سر درس ریاضی است.


شاید بپرسید چرا روی بحث جادو و رابطع اش با ایمان بحث کردیم و آیات و روایات را نیز در این مورد و بحثهای دیگر انجام دادیم خب نظر شما به یک نوشته از یک سایت تحلیلی جادو،البته علاقمند به جادو و فن فیکشن نویسی و فانتزی تخیلی جذب می کنم.متن کپی پیست است

جادوگر که باشی ...

محدودیتی در دنیایت وجود ندارد.
وارد دنیای شگفت انگیزی خواهی بود.
قدرت های ماوراطبیعی را خواهی داشت.
با دوستانت چیزهایی را خلق میکنی که جهان تا به الان قادر به خلق آن نبوده.
جادوگر که باشی معجزه میکنی.

و فراموشت نشود، هرچه که هستی،

تو خودت خودِ معجزه ای...


یا به این یکی توجه کنید


ایا میدانید❓

♦️♦️هری پاتر منجی است،در محفل ققنوس این نام برده است،مانند حضرت عیسی،ولی با این تفاوت که همش با سحر و جادو انجام می گیرد،و اسمی از خدا برده نشده است!♦️♦️




خب حالا اگر فرد با یهود آشنا نباشد و یا از اسلام مسیحیت بودا زرتشت و بحث تجزیه تحلیل ایمان و مسایل داستانها آشنا نباشد خدایی نمی شود بلکه بیشتر میل به صهیونیزم و افراطی گری خواهد داشت .در داستانها باید بین حسن فعلی و فاعلی نیز تفاوت قایل بود یعنی حتی آنجا که داستان زیبایی دارد حتی زیبایی دینی،بازهم اهداف و شکل ارایه باید شناخته شود-مثال رابطه ی هری و رون که ما می توانیم برادری تعبیر کنیم اما با توجه به اصالت جادوگری و نه ایمان,این رابطه به گفته خود رولینگ همجنس بازانه است- مثلا یکی از اصلی ترین و مهمترین مسایل در داستان هری پاتر بحث فضل تبلیغ و موگل-در مورد تبلیغ قبلا بحث کردیم اما در مورد موگل کلیدواژه گاو وجود دارد و نه چیز دیگر یعنی سطح زندگی مثل گاو و مورد زامبی در رابطه با شیطان و کفر و آنهم با کیفیتهای متفاوت و قابل درمان و متفاوت با الگوهای سینمایی بحث می شود-و چند مورد خاص دیگر یهودیان است که همگی تحریفی اند و از اصل دین جا به جا شده است و تحریف می باشند.پس ضروری است که اصل شناخته شود تا بتوان تحریف ها را شناخت نکات مثبت را درک کرد و ما بقی را اصلاح کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۸

@nazicenter

ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺩﻻﯾﻠﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﻠﻮﮐﺎﺳﺖ ﺭﻭ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﺒﺮﺩ :


1 - ﻫﯿﭻ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺳﺘﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺣﺰﺏ ﻧﺎﺯﯼ ﯾﺎ ﺳﺮﺍﻥ ﻭ

ﺭﻫﺒﺮﺍﻥ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺑﻮﺩﺳﺎﺯﯼ

ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺪﺍﺭﮎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﭘﺲ

ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺑﺮﮔﻪ ﯾﺎ ﺳﻨﺪ

ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺍﺯﺳﻮﯼ

ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﯾﺎ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﻧﺠﺎﻡ

ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎﻓﻮﻕﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺗﻠﻘﯽ ﺷﻮﺩ .

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻫﯿﭻ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ، ﻃﺮﺡ ،

ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﻣﺪﺍﺭﮎ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﺪﺍﺭﯼ ﻧﯿﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﺎﺭ

ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﯾﺎﻓﺖ ﻧﺸﺪﻩﺍﺳﺖ.

2 - ﺗﺠﻬﯿﺰﺍﺕ ﺻﻨﻌﺘﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ

ﺍﺟﺴﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ

ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺤﺖ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍﺳﺖ . ﻇﺮﻓﯿﺖ

ﮐﻮﺭﻩﻫﺎﯼ ﺟﺴﺪ ﺳﻮﺯﯼ ‏(ﻭ ﻧﻪ ﺁﺩﻡ

ﺳﻮﺯﯼ‏) ﮐﺸﻒ ﺷﺪﻩ،ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺍﺟﺴﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ

ﺩﻟﯿﻞ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻓﻮﺕ ﺷﺪﻩ

ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﻧﺒﻮﺩﻩﺍﺳﺖ.

3 - ﺁﻣﺎﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻗﺒﻞ ﻭﺑﻌﺪ ﺍﺯﺟﻨﮓ ﮔﻮﺍﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ

ﺩﺭﻃﻮﻝ ﺩﻭﺭﻩ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ

ﺍﺣﺘﺴﺎﺏ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﺟﺎﻥ

ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩﺍﻧﺪ، ﺳﯿﺼﺪ

ﻫﺰﺍﺭ ﺗﺎ ۱٫۵ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺘﻪﺍﻧﺪ.

4 - ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺳﺮﻭﯾﺴﻬﺎﯼ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﻣﺘﻔﻘﯿﻦ ﻭﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ

ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ

ﺳﮑﻮﻧﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ، ﺗﺎ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺟﻨﮓ ، ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﺭﺳﻤﯽ

، ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﯿﻦﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ

ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ ﺁﻟﻤﺎﻥ، ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ

ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻧﺪ.

5 - ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻬﺎﯼ ﺍﺩﻋﺎﯾﯽ ﮐﺸﺘﺎﺭ، ﻫﯿﭻ ﻣﺪﺭﮐﯽ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩﻫﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩ

ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ

ﮐﺎﻣﯿﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﮔﺎﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ

ﺷﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺧﻔﻪ

ﻣﯽﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺪﺭﮎ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﺍﺩﮔﺎﻫﯽ

ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻧﮕﺮﺩﯾﺪﻩﺍﺳﺖ .

6 - ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺭﺗﯿﻦ ﺑﺮﻭﮊﺍﺕ ﺍﺯﺍﻧﺴﺘﯿﺘﻮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﯾﮏ

ﺍﻧﺴﺘﯿﺘﻮ ﻧﯿﻤﻪ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﺍﺳﺖ ،

ﻃﯽ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻣﺪﺍﺭﮐﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ

ﺩﻭﻡ، ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ

ﺍﺗﺎﻕ ﮔﺎﺯ ﮐﺸﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﻭ ﻣﺪﺍﺭﮐﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻧﻮﺭﻧﺒﺮﮒ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﺗﺎﻕﻫﺎﯼ

ﮔﺎﺯ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﻫﻤﮕﯽ ﺟﻌﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﯾﻮﯾﺪ ﺍﺭﻭﯾﻨﮓ

ﺗﺎﺭﯾﺨﺪﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﺋﻪ

ﻣﺪﺍﺭﮐﯽ، ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻩﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺗﺎﻗﻬﺎﯼ ﮔﺎﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﺎﺭ

ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ، ﺗﺨﯿﻠﯽ ﻭ ﺗﻮﻫﻤﯽ ﺑﯿﺶ

ﻧﯿﺴﺖ.

7 - ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﮔﺎﺯ ﺳﯿﺎﻧﻮﺭ ‏(ﺳﯿﮑﻠﻮﻥ ﺏ‏) ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ

ﻣﻘﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﻧﻤﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺍﯾﻦ

ﺷﯿﻮﻩ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﮔﺮﺍﻧﺘﺮﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ .

ﯾﮏ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ

ﻟﺸﺘﺮ، ﮐﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﯾﺎﻻﺕ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ

ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ

ﺩﻗﯿﻖ ﻭ ﻓﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۸۸ ﺍﺯ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩﻫﺎﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺩﻋﺎ ﺑﻪ

ﻋﻤﻞ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﻮﺩ

ﺻﺮﺍﺣﺘﺎ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ: ‏« ﺩﺭ ﻫﯿﭽﯿﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥﻫﺎ، ﺍﺗﺎﻕ ﮔﺎﺯ

ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍﺳﺖ . ‏»

8 - ﻧﺸﺎﻧﻪﺍﯼ ﺍﺯﮔﺎﺯﺳﯿﺎﻧﻮﺭﺩﺭﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺍﺗﺎﻗﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ

ﻣﯽﺷﺪﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ .

9 - ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﯾﻬﻮﺩﯼ

ﻭﻏﯿﺮﯾﻬﻮﺩﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺪﺍﻭﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ

ﻭ ﺣﺘﯽ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺷﺪﻩﺍﻧﺪ .

10 - ﻭﯾﻨﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﭼﯿﻞ ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ ﻭ ﺩﻭﺍﯾﺖ ﺁﯾﺰﻧﻬﺎﻭﺭ

ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ

ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﯼ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺟﺰﯾﯿﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻨﮓ، ﻫﯿﭻ ﺍﺷﺎﺭﻩﺍﯼ

ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺗﺎﻕﻫﺎﯼ ﻣﻮﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﮔﺎﺯ

ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ .

11 - ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ ﺗﯿﻔﻮﺱ ﺩﺭﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﯿﻮﻉ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ

ﺗﺼﺎﻭﯾﺮﺍﺟﺴﺎﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻻﻏﺮ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ

ﻧﯿﺰ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍﺳﺖ . ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ

ﮔﺴﺘﺮﺵ ﭘﺨﺶ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﮑﺮﻭﺏ ﮐﺸﻨﺪﻩ

ﺍﺟﺴﺎﺩ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺳﻮﺯﺍﻧﺪ 

@nazicenter

@nazicenter

در ١٩٣٣ تعداد کل یهودیان در اروپا ٥.٥ میلیون نفر بوده که اگر تعداد یهودیان در کشورهای متفقین و بیطرف را کسر کینم ٢.٥ میلیون نفر یهودی در اروپا میزیستند که از این تعداد تنها ٥٠٠ هزار نفر در المان و لهستان ساکن بودند حال چگونه ٦ میلیون نفر از جمعیت ٥٠٠ هزار نفری کشته شده است ؟؟؟ هیچ فرمان و یا دستوری از سوی حزب نازی یا سران و رهبران المان نازی مبنی بر کشتن سوزاندن یهودیان در میان اسناد بدست امده از بعد از فتح المان پیدا نشد. با وجود سازمان های جاسوسی متفقین چرا هیچ نهاد یا سازمان یا فرد یا گروهی تا قبل از فتح کامل المان هیچ اطلاعاتی درباره هولوکاست با سوزاندن اجساد نداشت!!!!! از روش های ادعایی یهودیان مبنی بر سوزاندن و ... هیچ مدرکی در دادگاهها موجود نبود بوای مثال هزاران کامیونی که یهودیان ادعا دارند که دارای اتاق گاز بودند حتی یک مورد هم کشف نشد. دکتر مارتین بروژات از انستیتو تاریخ معاصر المان که یک انستیتوی نیمه دولتی است طی یک نامه با ارائه مدارک اعلام کرد در خاک المان در خلال جنگ جهان دوم هیچکسی از طریق اتاق گاز کشته نشده و مدارک دادگاه نورنبرگ کاملا جعلی بودند.. مهندس امریکایی به نام لشتر که سمت مشاور در امور اعدام در برخی ایالت های امریکا رو بر عهده داره پس از بازدید دقیق و فنی در ١٩٨٨ از اردوگاه های کار اجباری اعلام کرد که هیچ یک از این مکان ها دارای اتاقک گاز نبود و این دروغی بزرگ است

عکس های انسان های مرده و ناتوان کاملا واقعیت دارد و مایه ی شرم بشریت نیز هست ولی باید دانست چرا این اتفاق ها افتاد ، بیشتر مرگ و میرها در اواخر ١٩٤٤ اتفاق افتاد زمانی که المان حتی در تامین غذا و سوخت برای مردم کشورش به مشکل برخورد و اولین جایی که این عدم تامین مایحتاج روزانه در ان اشکار شد اردوگاه های کار احباری بود . هزاران فرد در اثر شیوع بیماری ها و گرسنگی مردند.. تا ١٩٤١ قریب به ٥٠٠ هزار یهودی  از المان خارج شدند ( قراداد هاوارا یا انتقال یهودیان به فلسطین )  ایشمن پیشنهاد مبنی بر خروج ١ میلیون یهودی در ١٩٤٤ به کمپانی یهودی داد در عوض گرفتن ١ میلیون اتوبوس برای انتقال انان اما انگلستان پیشنهاد را ملغی کرد حتی بار دیگر در اواخر ١٩٤٤ نیز دوباره انرا مطرح کرد ولی اینبار اکثر کشورهای اروپایی از دریافت یهودیها منع شدند..

اگر هیتلر یا المان نازی یهودیا را سوزاند چرا تا ١٩٤١ اجازه خروج به نیم میلیون یهود داد ؟؟ چرا در ١٩٣٣ قرارداد هاوارا را با یهودیان منعقد کرد و انان را به اورشلیم فرستاد ؟؟

١٢) حدود ١٥٠ هزار سرباز و ژنرال و فیلد مارشال یهودی در صف اول ارتش رایش سوم درطول جنگ جهانی دوم جنگیدند

هلموت ویلبرگ ژنرال لوفت وافه و طراح حملات بلیتز گریگ ویلهم کایتل " رئیس ستاد ارتش رایش سوم 

ورنر گولدبرگ سرباز نمونه ارتش رایش سوم یک یهودی بود که تصویر او به عنوان سرباز نمونه در تمام مجلات المان چاپ شد 

رهبر نظامی مشهور المان یعنی " پال آشر " که چندین نشان نظامی از هیتلر دریافت کرد یهودی بود

دکتر الکه شرویتز از رهبران اس اس که اردوگاه یهودی ها تحت نظر او بود یهودی بود

ارتشبد " ارهارد میخ " نیز یهودی بود

" میخ " رئیس شرکت لوفت هانزا نیمه یهودی بود

ماترد هنریخ یکی از بلند پایه ترین رهبران نازی یهودی بود 

ژنرال ژوهانس زوکرتورت یهودی بود

امی موریس راننده شخصی هیتلر نیز یک یهودی بودن

آقای جوزف جی بورگ زندانی یهودی در اشوویتز ،  دوازدهمین شاهدی بود که برای دفاع و ادای شهادت به تاریخهای 29 و 30 مارچ 1988 فراخوانده شد. ایشان شهادت دادند که در کمپ آشویتز اتاقهای گاز وجود نداشت./// خانم ماریکا فرانک آبرامز زندانی یهودی در اشوویتز : اجازه بدید که توضیح بدهم که اگر چه من در کمپ آشویتز بودم من هیچ چیزی درباره اتاقهای به اصطلاح کشنده گاز نشنیدم. شما میتوانید تصورش را هم بکنید؟؟؟

اقای دکتر بندیکت کاتسکی (3 سال در آشویتس بودند) دیگر زندانی یهودی اشوویتز : 

من در یک کمپ بزرگ در آلمان بودم. من باید صادقانه آن را بیان کنم که در هیچ کمپی من هرگز هر چیزی که کمترین شباهتی به اتاقهای موسوم به گاز داشته باشد ندیدم// گفته های 3 نفر از شاهدین یهودی در آشویتز که برای ما بیان کردند نه اتاقهای موسوم به گاز وجود داشته و نه آنها چنین مواردی را مشاهده کرده اند خود دلیل بر جعلی بودن و ساختگی بودن هولوکاست است

در ضمن یک در هزار اگر واقعا هولوکاست درست هم باشد چرا خاورمیانه باید تقاص گناه نکرده را پس بدهد؟!؟!






دقت کنید حقیقت ماجرا مبارزه با صهیونیزم جهانی است و این یک پدیده یک روزه و دو روزه نیست شک نکنید شیطان هم صهیونیست است.اگر شما جنگ نکنید مهم نیست چون واقعا هم جنگ طلب نیستیم اما شیطان دنبال جنگ است و اساسا درگیر جنگ تحمیلی هستیم.مگر اینکه تمام ارزشهای اصلی انسانی و خانوادگی را بدهیم و از دین و ناموس و شهادت طلبی کوتاه بیاییم و معنی جهاد فراموش شود.که هرگز اتفاق نخواهد افتاد و عهد و امانت فراموش نشدنی است و میوه ممنوعه در قلب بشریت ریشه دارد و این درخت عشق قطع نشدنی است.

در رابطه با هولوکاست در کل سه مورد درخواست وجود دارد

اول چرا آزادی بیان شامل این موضوع نمی شود و حرف زدن از آن جرم است و این برخورد دوگانه است دوم چرا خود اروپا یا آلمان جوابگو نیست و باید در یک قاره ی دیگر اسکان داده شوند سوم هولوکاست به معنی کشتار جمعی است خب چرا کشتار اتمی در هیروشیما یا کشته شدن ایرانیان و هندیان در ظول جنگ جهانی اول و دوم هولوکاست نامیده نمی شود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۰۲:۰۸

این خانمهای محجبه مسلمان نیستند!

پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ق.ظ

 

اشتباه نکنید این خانمهای محجبه مسلمان نیستند

اینها یهودیانِ «Lev Tahor» هستند

یهودیان «لو طاهور» فرقه‌ای از یهودیان ارتدوکس هستند که به دلیل عقایدشان در همه کشورهای دنیا از آزار و اذیت‌های صهیونیست‌ها در امان نیستند. یهودیانی که ده‌ها نفر از آنها قصد داشتند به ایران پناهنده شوند اما پیش از خروج از کانادا بازداشت شدند.

گروه گزارش ویژه مشرق، یهودیان «لِو طاهور» (Lev Tahor)، به معنای قلب مطهر ،یکی از فرقه‌های یهودیان ارتدوکس (یهودیان حریدی یا حاردی) هستند که بیش از سایر فرقه‌های یهودیان به آموزه‌ها و سنت‌های دین یهود و تورات وفادار مانده‌اند و به همین دلیل مورد آزار و اذیت صهیونیست‌ها و لابی‌هایشان قرار گرفته‌اند. از اردن تا کانادا و سرزمین‌های اشغالی با اجتماعات این یهودیان به شدت مقابله می‌شود و نهادهای اجتماعی تلاش می‌کنند با انتقال کودکان این گروه به مراکز نگه‌داری کودکان بی‌سرپرست، از انتقال اعتقادات این گروه به نسل جدید آن‌ها جلوگیری کنند.

یهودیان لو طاهور چه اعتقاداتی دارند؟

به گفته «مایر راسنر» که از جمله سرشناس‌ترین رهبران «لِو طاهور» در کاناداست، صهیونیست‌های افراطی به این گروه بدلیل اعتقادات خاصی که دارند - از جمله پوشش زنان - و پایبندی به سایر سنت‌ها و آموزه‌های تورات، لقب «طالبان یهودی» داده‌اند و به بهانه‌های مختلف اعضای این فرقه را بازداشت و یا از محل سکونتشان اخراج می‌کنند.

در فرقه لو طاهور، دختران و پسران در سنین نوجوانی بصورت مجزا تحت تعلیم و آموزش قرار می‌گیرند و رسم بر این است که دختران در همان دوره انتقال از نوجوانی به جوانی ازدواج می‌کنند. پوشیدن جوراب برای زنان لو طاهور اجباریست و حجاب مرسوم آنان نیز پوششی شبیه چادر است که تا روی پا را می‌پوشاند.

یهودیان لو طاهور خانواده‌های بسیار منسجم و روابط خانوادگی صمیمانه‌ای دارند و تعدد فرزندان در خانواده‌های این فرقه بسیار مشهود است.

اعضای این فرقه متهم به اجبار دختران به ازدواج زود هنگام هستند اما «خاخام شلومو هلبرانس» بنیانگذار این فرقه می‌گوید ما به تمام نزدیکانمان می‌گوییم اگر رضایت 100 درصدی ندارند از ما جدا شوند، دختران نیز به خواست و انتخاب خود در این سنین ازدواج می‌کنند و هیچ اجباری در کار نیست و هیچ دختری پیش از 16 سالگی ازدواج نمی‌کند و کاملا قانونی انجام می‌گیرد.

خاخام «یوریل گلدمن» از رهبران این فرقه معتقد است وقتی این گروه در اسراییل و از سوی دولتی که خود را یهودی می‌خواند مورد تعقیب و اذیت قرار می‌گیرند، نشان از نفرتی سیاسی دارد که حتی از اعطای حقوق شهروندی به این اعضای آن نیز ممانعت به عمل آورده است. مخالفت این گروه باصهیونیست‌ها و اشغالگریشان باعث شده است تا مورد غضب آن‌ها قرار بگیرند.

به اعتقاد این فرقه از یهودیان، استقرار دولت یهودی با اشغال و با زور اسلحه مخالف با آموزه‌های تورات است و مانع ظهور منجی (مسیحا) آخرالزمان خواهد شد.

اعضای این فرقه در اسرائیل به اتهام بدرفتاری با کودکان و تنبیه بدنی آن‌ها تحت تعقیب و بازداشت‌های مکرر از سوی پلیس این رژیم قرار گرفتند. فشارهای وارده به اعضای این فرقه باعث شد سال 2005 تعداد زیادی از آن‌ها به کانادا مهاجرت کنند. گروه‌های دیگری از این یهودیان در آمریکا و اردن نیز حضور دارند و با مشکلات مشابهی مواجه هستند.

«خاخام گلدمن» درباره این اتهام نیز می‌گوید: ما کودکانمان را حتی تنبیه‌های عادی که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند، نمی‌کنیم و سعی می‌کنیم از ابتدا همه‌چیز را به آن‌ها آموزش دهیم که چه چیز درست و چه چیزی اشتباه است و تنبیه بدنی بسیار بسیار به ندرت اتفاق میفتد.

گروهی 250 نفری از این یهودیان که پیش‌تر در استان کبک کانادا اقامت داشتند، بدلیل فشارهای مقامات محلی و قوانین سخت‌گیرانه و تحت تعقیب قرار گرفتن به علت عقایدشان، مجبور به مهاجرت به استان آنتاریو شدند. یهودیان لو طاهور فرزندان خود را بدلیل مغایرت نظام آموزشی کانادا با اعتقاداتشان، در مدارس خانگی مخصوص به خود تعلیم می‌دهند که این امر نیز با مخالفت مقامات محلی کانادا روبرو شده و دادگاه‌ حکم به نگه‌داری فرزندان آن‌ها در پرورشگاه داده است.

دادگاه کانادا حکم به نگه‌داری 14 کودک از دو خانواده «لِو طاهور» می‌دهد که والدین آن‌ها به بی‌توجهی در بزرگ کردن آن‌ها متهم شده‌اند.

«مایر راسنر» پدر یکی از این خانواده‌ها تأکید می‌کند که فرزاندنش به خوبی تحت مراقبت‌های بهداشتی، درمانی و آموزشی بوده‌اند.

«مایر راسنر» از رهبران فرقه «لِو طاهور» که معمولا عبایی بلند پوشیده و کلاه لبه‌پهن سیاهی بر سر دارد، همسر و پنج نفر از نه فرزندش همه با روسری‌های بلند و پوشیده‌اند. وی طی ماه‌های گذشته از خبرسازترین یهودیان «لِو طاهور» بوده است که در کانادا دادگاه‌های این کشور رأی به نگه‌داری فرزندان او در مراکز تربیتی دولتی داده‌اند.

«مایر راسنر» پدر یکی از خانواده‌های یهودیان لو طاهور در کانادا است که دادگاه حکم به سلب حضانت فرزندان وی داده بود.

خبرنگار نشریه «نشنال‌پست» در گزارشی از این خانواده می‌نویسد:

پنج دختر او که بزرگ‌ترین‌شان 17 و کوچک‌ترین‌شان 4 ساله است، یا به حرف‌های پدرشان گوش می‌دهند و یا خمیر بازی می‌کنند و مثل مادرشان که خمیر نان درست می‌کرد، لوله‌های رنگارنگ می‌سازند. وقتی هم از آن‌ها عکس می‌گیریم، می‌خندند و می‌خواهند عکس‌ها را روی دوربین ببینند و بگویند کدام را بیش‌تر دوست دارند.

از آقای راسنر 37 ساله که می‌پرسیم چهار پسرش کجا هستند، بسیار تعجب می‌کند و با لحنی که نشان می‌دهد جواب سؤال ما کاملاً واضح است، می‌گوید: «مدرسه!» یکی از بحث‌هایی که درباره این فرقه مطرح است، تفاوتی است که بین پسرها و دخترها قائل می‌شوند.

افسران - این خانم به نظر شما چه دینی دارد؟

«راسنر» در رابطه با رژیم اسرائیل می‌گوید: «تورات می‌گوید مردم یهودی در تبعید زندگی می‌کنند. ما نباید دولت یا ارتشی تشکیل دهیم تا زمانی که منجی بیاید. رژیم صهیونیستی از این متنفر است و دائماً تلاش می‌کند فرقه ما را از بین ببرد.»

سازمان خدمات محافظت از جوانان استان کِبِک درباره این فرقه شروع به تحقیقات کرد. آقای راسنر این اتهامات را رد کرده که اعضای فرقه‌اش کودکان را با ترکه کتک می‌زنند و دختران جوان را مجبور به ازدواج می‌کنند: «می‌گویند ما ازدواج اجباری داریم. این‌طور نیست؛ اما مثل بسیاری از فرقه‌های دینی سنتی، ازدواج سنتی داریم. یک نفر واسطه ازدواج دو خانواده را به هم معرفی می‌کند و اگر هر دو خانواده توافق کردند، فرزندانشان همدیگر را ملاقات می‌کنند. اگر هر کدام از خانواده‌ها مخالف بود، ازدواجی صورت نمی‌گیرد.»

وی ادامه می‌دهد: «پسران ما اجازه ندارند هر دختری را در خیابان می‌بینند، انتخاب کنند. ما ازدواج در سن 16 سالگی را مجاز می‌دانیم؛ برخی به این هم ایراد می‌گیرند. همه افراد حق انتخاب دارند.»

آقای راسنر درباره وجود مدارس خانگی در این فرقه و مخالفت با نظام آموزشی کانادا می‌گوید: «ما به برخی از این آموزش‌ها مثل تاریخ تکامل انسان، آموزش‌های جنسی و بحث درباره همجنس‌گرایی اعتراض داریم. برخی موضوعات آموزشی با دین ما در تضاد است. نمی‌توانیم در این‌باره کوتاه بیاییم.»

 

تلاش برای پناهنده شدن به ایران

روزنامه‌های اسرائیلی همچنین گزارش داده‌اند که دست‌کم دویست نفر از یهودیان این فرقه درنظر داشتند به طرقی که هنوز چندان مشخص نیست به ایران بروند.

به اعتقاد اعضای این فرقه، آزادی مذهبی موجود در ایران برای یهودیان شرایط عادلانه زندگی را برای این گروه فراهم می‌کند و شرایط اعطای پناهندگی در ایران بسیار راحت‌تر از کانادا و سایر کشورهایی است که صهیونیست‌ها در آن نفوذ دارند.

بر اساس گزارش روزنامه‌های اسرائیلی، پلیس کانادا با رهگیری این افراد که حدود چهل خانواده ارزیابی شده‌اند، آنها را بازداشت کرده است.

جروزالم پست در این‌باره نوشته است: "اکثر این خانواده‌ها، یهودیانی از اسرائیل بوده‌اند که به‌دلیل مخالفت با صهیونیسم، از اسرائیل به کانادا رفته بودند."

رسانه‌های اسرائیلی مدعی هستند " اقامت برخی از اعضای این فرقه در کانادا نیز قانونی نبوده" و به دلایلی که هنوز مشخص نیست این گروه با اتهام کودک آزاری و احتمال از دست دادن حضانت فرزندانش در کانادا روبرو بوده‌اند.

«لِو طاهور» تنها یکی از گروه‌های یهودی ضد صهیونیسم است که به دلیل مخالفت با اشغالگری و پایبندی به سنت‌ها و آموزه‌های تورات در تمام نقاط جهان مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند و بنیانگذار این گروه نیز تأکید کرده است مقامات اسرائیل تا نابودی این فرقه، دست از تلاش‌های خود برنخواهند داشت.

منابع و مأخذ:

http://www.cbc.ca/news/canada/montreal/judge-orders-14-lev-tahor-children-placed-in-foster-care-1.2442435

http://www.israelnationalnews.com/News/News.aspx/175033#.Uqg21ic5h3s

http://www.theloop.ca/news/all/article/-/a/2941865/Quebec-court-orders-14-Lev-Tahor-children-into-foster-care

http://www.zlalu.besaba.com/lev-tahor-two-children-seized-by-childrens-aid-from-radical-jewish-sect/

http://globetribune.info/2012/03/09/a-look-at-the-lev-tahor-community-in-st-agathe/

http://www.trtpersian.com/trtworld/fa/newsDetail.aspx?HaberKodu=1363b2ce-127a-45cc-b1c9-b57dfd4cd566

http://www.haaretz.com/weekend/magazine/when-you-re-on-the-path-of-truth-you-don-t-care-what-others-say-1.419078

http://failedmessiah.typepad.com/failed_messiahcom/2014/01/haredi-lev-tahor-cult-back-in-court-this-time-in-rurual-ontario-canada-789.html

http://worldcultwatch.org/what-is-the-lev-tahor-cult/



برگرفته شده از: ojeparvaz.blog.ir

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۶

ما مطالبی را در باب ایمان و برادر بودن مومنین با هم گفتیم فرمول های خاص مثل مباحث فطرت رشد و تولد و مورد رضاعی را نیز بحث کردیم اما در انتها این عقد صیغه ای نیز دارد که مکمل و جامع ویژگیهای مورد نظر ماست

الحمد للله الذی جعلنا من متمسکین بولایة علی بن ابی طالب (ع)

والایمةالمعصومین    دقت کنید معمولا این عقد در روز عید غدیر انجام می پذیرد به جز دعای فوق در مفاتیح الجنان صیغه عقد اخوت نیز در ذیل همین مورد آمادهذو ترجمه و شرایط و اهداف آن نیز در آن موجود است که اگر دوست داشتید مطالعه بفرمایید


پاورقی:دو کلیدواژه برادری و علی در مقالات آمریکا توسط سازمان امنیت ملی آمریکا به عنوان کلمات ممنوعه انتخاب شده است این یعنی شیطان بزرگ این یعنی اختلاف غیرقابل حل این یعنی حکومت شیطان و طاغوت در لباس دموکراسی بر مردم آمریکا این یعنی سرکوب جنبش نود و نه درصدی و تسخیر وال استریت حتی در گوگل دقت کنید امنیت در آنجا یعنی امنیت همان یک درصد سرمایه دار و فقط تامین اهداف ایالت پنجاه و یکم اساسا پنجاه ایالت دیگر هم بازی خورند

مرگ بر یهودی صهیونیست آمریکایی که عامل تفرقه بین شیعه و سنی و اسلام و مسیحیت و دنیای موحدان و آزادیخواهان جهان اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۲:۰۷


شاید جالب باشد بدانید طبق گفته های رسمی 80 درصد کتب نسخ خطی ایران در ایران نیست بلکه در کشورهای خاورمیانه و غربی است و حتی شامل کتب دینی و پایه نیز می شود که البته این به معنی عدم دسترسی به آنها نیست چون نسخ اصلی کپی یا میکروفیلم یا به طرقهای دیگر دسترسی وجود دارد و کتبی مثل بارتیمیوس بدین شیوه نگارش شده است اما در مورد هری پاتر داستان کمی فرق می کند از سبک نیروی بیگانه مستقل برای تعریف خود بهره نمی برد و فقط به کتب و اسناد اکتفا نشده و داستان در بطن دل افراد با حفظ ویژگی سبک زندگی انگلیسی کاملا رعایت شده است اما مطابقت بخشهای زیادی از داستان با داستان های موجود علل الخصوص در بین شیعیان قابل ذکر است مثلا در مورد ماشین پدر رونالد ویزلی که پرواز هم می کرد بدون سوخت بوده این داستان بدون سوخت بودن دقیقا معادل یک داستان برای روحانی بزرگواری بوده که راننده وی را در بیابان سوار کرد و شخص از او کرایه نخواست در عوض شیخ ذکری را در باک خودرو خواند و سنگی انداخت و گفت تا ابد نیازی به سوخت در خودرو تا  موقعی که درب باک را باز نکنی راننده تعجب کرد و قبول نکرد ولی دید تا مدتهای طولانی خودرو نیاز به سوخت ندارد و این موضوع خیلی طول کشید و تعجب کرد اما همان اشتباه را کرد و و کرامت به کار رفته برای ماشین راننده از بین رفت مورد معروف دیگر حمام فین کاشان بوده است که توسط شیخ بهایی انجام شد و هنوز توضیحی برای آن ارایه نشده است به جز موارد مبرهن که قبلا گفته شده مثال بیماری زیرپا گذارندگان عهدنامه امام علی و کتمان کنندگان حقیقت،برص بوده است اصل قضیه نیز مشخصا مربوط به شخص خاص انس می باشد-خط چهارده و پانزدهم صفحه ی ۵۹۲ کتاب قصص قرآن محمد محمدی اشتهاردی انشارات نبوی نوبت چاپ ششم تابستان ۸۲ با اقتباس از نورالثقلین جلد سوم صفحه ۴۲۰ و تفسیر جامع جلد چهار صفحه ۱۸۱و سپس  هری پاتر و بخش مربوط به ارتش دامبلدور و تالار مخفی گاه یا اتاق ناشناخته و انباری مانند و داستان چو چانگ- در مورد لو رفتن اتاق اسرار در هاگوارتز نیز این مورد موجود است یا مورد جان پیچ که در مورد یک روحانی در نزدیکی مرگ با یک سماور که عاشقش بود رخ داد که شیطان تهدید به خراب کردن سماور می کرد و باعث شد فرد به مرگ تن ندهد بعد این ماجرا بعد بهبود کامل فرد سماور را خودش نابود کرد و چند وقت بعد به راحتی جان سپرد موارد اصلی دیگر برای جان پیچ شدن که مطابق کامل روح است کتاب نگارش شده ی خود فرد براساس علوم غریبه است که زکاتش ندهند  و دیگری عصا ساختن بدون در نظر گرفتن قدرت مستقل برای چوبدستی و هم فازی کامل آن با خود فرد است که قابل ساختن است در انتهای داستان هری پاتر شکستن ابرچوبدستی ایراد فیلم استو وجود زامبی در آخرین فیلم ورود عرصه های جدید است دو شخصیت هرمیون و اسنیپ جای تامل خاص در داستان دارند و امکان اصلی شکستن تابوهای داستان از طریق همین دو شخصیت امکان پذیر است نوع مرگ هری پاتر در فیلم با نوع مرگ کرامت گونه شیخ نخودکی کاملا تطبیق دارد و به نظر این همه تطبیق یک جا اتفاقی نیست و با مطالعه است

 در داستان هری پاتر که توسط خانم جوآن کتلین رولینگ نوشته شده است به طور کلی دو سبک و یک طرح خلاقیت شاهد هستیم که در تمام طول جریان داستان از اول تا آخر خود را بروز می دهد اول الگوی اصلی داستان را براساس مدل قرآنی ذکر می کنیم که وقتی خداوند از موسی (ع)پرسید از عصا چه استفاده ای می کنی موسی در جواب خداوند فرمودند که برای جمع کردن گله و ریختن برگ درختان یعنی عصا کاربرد تکیه دادن نیز نداشته است اما خداوند فرمود بیانداز و مار شد این اساس خلاقیت به طور تمام و کمال است مثلا در داستان یک آینه فقط یک آینه نیست می تواند رویا ها را نشان دهد یا می تواند خود اقداماتی نیز انجام کند یا یک وسیله ارتباطی بین دو نقطه باشد اما در سبک نگارش داستان رولینگ از سبک حرفه ای بهره وری تخیلی استفاده کرده یعنی از کوچکترین موضوع موجود در پیرامونش نیز بال و پر داده و آنچه که خود خواسته را ساخته است از همین زندگی معمولی یک سبک براساس قرار گیری علمی تخیلی در فانتزی یا فانتزی علمی تخیلی البته طرح اولیه تبدیل عصا به چوبدستی از بحث جادوی موسیقی و نمونه یک رهبر ارکستر سمفونی گرفته شده اما ادامه ی آنها بر اساس همان سبک اصلی است نه فقط یک رهبر ارکستر یا مدل فقط موسیقیایی و سبک دیگر الگوی کامل قرار دادن بحث جادو در فانتزی تخیلی است نمونه های اول مواردی مثل دشواژه که در زمان خویش بحث شنود کلمات کلیدواژه در تلفنها مطرح بود یا بحث کوییدیچ که ترکیب فوتبال و ساکر و همچنین در خود داستان شباهتی با بسکتبال دارد(البته شبیه اصلی بومیان آمریکا) است با درونمایه فانتزی یا شباهتهای موتور با جاروی پرنده سبک دوم موارد کاملا اختصاصی است مثل پیشگویی و گوی پیشگویی یا مواردی مثل غیب و ظاهر شدن

نمی دانم چقدر صحت دارد اما یک مورد خاص تاریخی هم داریم 

به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفته می شود قلب مومیایی شده آگوست دلگرانس معروف به دراکولا که در سال 1900 میلادی در آمریکا به دلیل کشتن 40 نفر و نوشیدن خون آنها تحت تعقیب بود و به دست کشیش معروف "آمونو کاتولیک" و دستیارش "وودو هوگان" شناسایی و کشته شد به حراج گذاشته شد.

طبق شنیده ها و مستنداتی که در تصویر مشاهده می کنید دراکولا به روش مرسومی که برای کشتن دراکولا وجود داشته با فرو کردن نیشتر به قلب وی کشته شده است.


در منبعی دیگر دستیار کشیش یک جادوگر معرفی شده بود جالبی دیگر شکل نیشتر که شبیه همان مدلهای چوبدستی است اشاره می شود کشتن از طریق قلب نیز در داستانهای حماسی قدیمی ایران نیز وجود دارد و بحث را کمی پیچیده تر می کند.

یک مورد دیگر مربوط به چوبدستی در کارتون صد و یک سگ خالدار است که استفاده شده است

بحث پسری که زنده ماند نیز بی شباهت به داستان حضرت موسی و حضرت ابراهیم در کلیت ماجرا نیست.یعنی اقتباسی است

بحث همجنس بازی در داستان توسط خود نویسنده نیز تایید شده و دقیقا همین الگو در سری های ماتریکس نیز قابل مشاهده است اساسا الگوی برادری بد نیست اما اینجا اساسا برادری مطرح نیست چون برادری بر اساس ایمان و توحید یا هرگونه باور شکل می گیرد اما اینجا جادو و توانایی های خاص الگوی رفتاری است که البته این موارد در نظر ارباب تاریکی بیشتر مورد نظر است نه افراد محفل ققنوس

بحث دیگر اشاره های فراوان به عدم امکان غذا ساختن و یا در قسمت هری پاتر و یادگاران مرگ عدم امکان زنده کردن مردگان و در آخر شکستن ابرچوبدستی است در قرآن به صراحت بحث من و سلوا و بحث جایگزینی آن با عدس و انتخاب پست تر توسط یهود مطرح شده یا شفا غیر ممکن نیست و افراد به انجام آن مبادرت می ورزند در داستان اشک ققنوس نماد آن است در زمان حضرت عیسی (ع)آخرین محدوده ی بحث علوم پزشکی شکسته شد یعنی بحث خلقت کامل یک موجود از صفر زنده کردن  کامل یک مرده یا بینا کردن کور مادر زاد که می تواند ژنتیک هم باشد و درمان بیماریهای غیر ممکن در آن زمان مثل برص اینها جدا از بحثهای دیگر در داستان محدود شده است یک بحث دیگر در داستان کشتن باسیلیسک و یا ابرمار در ابتدای داستانهای هرب پاتر است نکته شباهت این موجود با همان اژدهای عصای موسی است دقت کنید مار در ادبیات عهدین عامل گمراهی و ضلالت آدم -و نه حوا-معرفی شده اما در اسلام چنین چیزی نیست و حتی مورد احترام هم هست و چند داستان خاص هم در این مورد داریم اما قضیه کلمه بی مار به عنوان مار برای سلامتی و بحث آسکولاپیوس کلا چرت و پرت است و دلیلی بر قرار دادن این موجود به عنوان نشان سلامتی جهانی از سوی سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی نیست اما گفتیم از نظر اسلام مار گناه کار نیست و عامل هبوط و نه سقوط از جهنم هم آدم و هم حوا و اطاعت از حرف دشمن مبین بوده است

یک مورد خاص دیگر بحث زمانی است که در انتها لرد ولدمورت یا همان تام رایدل قلب شده -مثل حارث و ابلیس-در یک توانایی خاص صدای خود را به طور جهانی البته در اینجا دهکده هاگزمید و اطراف آن و هاگوارتژ به طور واضح می رساند و از آنها عدم نبرد یا تسلیم یا فرار را می خواهد این مورد با ندای آسمانی فراخوانی حضرت تشابهاتی دارد که حضرت به سمت حق و علی (ع)می خوانند دقت کنید یکی از مسایل آخر الزمان تشابه حق و باطل و متشبه شدن آن بر مردم است این موارد دقیقا مثالهایی متناسب با این موضوع اند

گفتیم در آیین یهود خدا کم ارزش است و تبلیغ نیز در بین سایرین معنی ندارد در مقاله یهود به این موضوع اشاره شد در داستان اگر در بهترین حالت ما دامبلدور را حداقل نمادی از ویژگی های پیامبران ببینیم مسایلی مثل شکست پذیری و عدم تعریف خدا و بالاخره عدم فهم قدرت جادو و منبع اصلی آن  و علت کم و زیاد شدن این توانایی در افراد حل نمی شود البته داستان با روال سحر قرآنی مطابقت دارد و تقریبا مباحث ایمان در قرآن در داستان وجود ندارد

تمام داستان ها بدون شک از تاثیر ذهن نویسنده و شرایط روحی و فکری نویسنده متاثر است اما طبق بعضی نظرات در پاره ای از بخشها ما الگوهای خاص دیگری نیز شاهد هستیم که ناشی از عدم حل مشکلات خود نویسنده است مورد خاص مورد نظر ما دمنتورها یا شادی خوارها یا روح خوار ها هستند که بعضی خلق آن را ناشی از دوران افسردگی نویسنده و بستری شدن وی می دانند که این موجود به نوعی نماد آن دوران است و البته در داستان نقش اساسی ندارد و جبهه گیر است و این اثبات ثبات حداقلی روح نویسنده و تسلط کامل ذهنی نویسنده بر داستان است و نشان از مشکلی در ادامه نخواهد بود و نقطه ضعف محسوب نمی شود اتفاقا راه حل مقابله با این موجود و ایجاد سپر دفاعی با تکیه بر خاطرات شاد یک راه حل زیباست

در مورد واژه ای تحت عنوان نمودار ناپذیر یا ناپیدا و کشف نشدنی که برای خانه های جادوگران محفل هاگوارتز و محل مسابقات جهانی کوییدیچ به کار رفت و به قول داستان ماگل ها یا مشنگ ها قابل دستیابی به آن را ندارند اما در روایات و داستان ها خط خاصی جریان دارد اینکه صیهونیست ها معتقدند معبد سلیمان درست است که ناپدید است-البته بعد از چند مرحله تخریب و بازسازی-اما بقایای آن هنوز هم وجود دارد مثل دیوار ندبه و هدف از تخریب زیربنای مسجد الاقصی پیدا کردن بقایای معبد است بخشی هم به گم شدنش معتقدند زیرا این حفاری ها چیزی فراتر از تخریب ساده ی مسجد است اما داستان اصلی به خود معبد برمی گردد اینکه معبد اساسا جن ساز است و بعد از قضیه مرگ حضرت سلیمان ما و پادشاه غیر پیامبر یهود از نظر ما پس از حوادث هاروت و ماروت معبد نمودار ناپذیر شد و اتفاقا جادوگران مبدل نعمت الله به آن دست نیافتند در ضمن دو ملک نیز مراقب صندوق عهد و انگشتری سلیمان زبور و زره شکست ناپذیری هستند و احتمالا دلیل بیشتر کاوشها دستیابی به آنهاست که البته موفق هم نبوده اند معبد سلیمان جایی است که سر شیطان در آنجا بریده می شود آنهم توسط آخرین منجی بشریت


موارد دیگری در هری پاتر مشاهده شده که از فرهنگهای مشترک اساطیری سرچشمه گرفته مثل شیر دال این مورد از موارد باستانی است و میل نویسنده در کتب دیگر لو رفته مثل حیوانات جادویی و زیستگاه آنها مشخص است





شیردال (در پارسی میانه: بَشکوچ) موجودی افسانه‌ای با تن شیر و سر عقاب (دال) و گوش اسب است. دال، واژه کردی برای عقاب است و این واژه در اکثر مناطق کردنشین کرمانشاه و کردستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. تندیس‌های به شکل شیردال در معماری کاربرد زیادی دارند.شیردال‌ها در معماری عیلامی کاربرد داشتند و نمونه برجسته‌ای از آن در شوش پیدا شده‌ است.


گریفن یا گریفون ( Griffon / Gryphon ) که به فارسی شیردال نامیده می شود یکی از جانوران اسطوره ای مشترک میان بسیاری از اقوام آسیایی و اروپایی است. پادشاهی فرهمند که بدنش چون شاه جنگل و سرش سر شاه آسمان بود و از گنج های پنهان جهان نگهبانی میکرد. در هنر و فرهنگ یونان باستان شیردال ها بیش از هر جایی دیده می شوند. طبق معمول یونانی ها در نشر و اشاعه باور به چنین موجودی بیش از هر قوم دیگری فعال بودند و در فرهنگ و هنر خود فراوان به شیردال های مختلف اشاره کرده اند. اما مصریان باستان از حدود ۵۳۰۰ سال پیش ( احتمالا پیش از یونانی ها ) با شیردال آشنا شده بودند.


قدیمی ترین شیردال کشف شده از اسیای مرکزی به سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد برمیگردد و مربوط به حکومت های تابع امپراطوری هخامنشی می شوند. هخامنشی ها شیردال را « نگهبانی در برابر اهریمن، جادو و دروغ » می دانستند. سر ستون های مشهور هخامنشی هم یکی از مشهورترین مصنوعات بشری هستند که شیردال ها را نمایش می دهند. نام این جانور در پارسی میانه"بشکوچ" است.


در ادبیات اروپایی نیز به شیردال اشاره فراوانی شده است. برای مثال دانته در کمدی الهی، جایی که سفر در دوزخ و برزخ به پایان می رسد سوار بر شیردالی که به سرعت برق حرکت می کند، سفر به بهشت را آغاز کرد. معمولا شیردال ها بدون بال تصور می شدند، اما در نشان های خانوادگی که از قرن یازدهم در اروپا رایج شدند، پاهای پیشین شیردال ها شبیه پای عقاب به نظر می رسید و در برخی شیردال ها بال هایی آشکار پیدا کردند.


گریفین ها طبقه افسانه ها موجوداتی وفادار بودند و حتی اگر جفتشان می مرد، پس از او به سراغ جفتگیری نمی رفتند. می گویند نگاه منفی کلیسا با ازدواج مجدد به افتخار این افسانه مربوط به شیردال ها بوده است، زیرا کلیسا شیردال را که موجودی زمینی و آسمانی بود، نماد عیس مسیح ( ع) می پنداشت. اما به هر حال افسانه ها همیشه با هم سازگار نیستند. می گویند گاهی اوقات شیردال ها با اسب ها جفت می شدند و از نسل آنها جانوری به نام اسپدال ( Hippogriff ) متولد می شد. طبق افسانه های اروپایی پنجه شیردال شفا بخش بوده و پر شیردال می توانست چشمان نابینا را بینایی بخشد، اما انچه در عطاری های اروپایی به عنوان پنجه شیردال فروخته میشد چیزی نبود جز شاخ بزکوهی .


اما منشا همه این افسانه ها کجاست؟ بر خلاف هر جانور دیگری که مورد بحث قرار گرفته، هیچ موجود مشابهی در میان جانوران خاورمیانه، مصر یا یونان وجود ندارد که بگوییم شیردال نسخه تخیلی شده چنین موجودی است. تا اینکه خانم ادریان مه یر، مردم شناس و متخصص تاریخ علم دانشگاه استنفورد که هم در زمینه افسانه ها و هم درباره تاریخ اکتشافات دیرینه شناسی تحقیقات زیادی انجام داده نظر جالبی ابراز کرد. طبق نظر خانم مه یر، شیردال تصویر بود که تاجران عصر باستان که در جاده ابریشم سفر می کردند در کوهستان های آلتایی  فراوان به چشمانشان می خورد، اسکلت های سنگواره شده دایناسوری متوسط به نام Protoceratops که هنوز هم در این مناطق به وفور پیدا می شود! این اسکلت به خاطر شکل خاص منقار این حیوان، چهار پا بودنش و پس سر برآمده و یقه مانندش برای مردم آن زمان چیزی جز بقایای جانوران ناشناخته و جادویی معنی نمی داد. تعجبی ندارد که نخستین شیردال در آسیای میانه دیده نشدند، زیرا سرزمینی که سنگواره هایProtoceratops  در آن پیدا شد، مهد هیچ تمدن یکجا نشینی نبود ولی محل عبور کاروان های بسیاری بود که در دوران باستان به این مناطق سفر می کردند.



نمی دونم این دقیقا ربطی داره یا نه اما در ضرب المثل های فارسی ما داستان با عنوان کلاهت را قاضی کن داریم در هری پاتر یک فصل هفتم نیز عنوانی با عنوان کلاه قاضی وارد داستان می شود این شباهت ظاهری و عملکرد کلاه با توجه به جادو قابل توجه است.

ضرب المثل کلاهت را قاضی کن چگونه وارد گنجینه ضرب المثل ها شده است . داستان زیر را بخوانید .

ضرب المثل ها

بی گناهی را به جرم این که هزار سکه از مرد مسافری گرفته و پس نداده بود به محکمه فرا خواندند و به او گفتند: دو روز دیگر باید به قاضی در این باره توضیح دهی. مرد بی گناه با دنیایی ترس به خانه رفت، همسر او که وی را چنین آشفته دید سبب را پرسید. مرد گفت: قاضی شهر می خواهد مرا به جرم گناهی که نکرده ام مجازات کند و جریان هزار سکه را به زنش گفت و ادامه داد: من تاکنون به محکمه نرفته ام، می دانم که آن جا زبانم بند می آید و گناهکار شناخته می شوم. همسرش گفت: خدا بزرگ است، این هم راهی دارد، همین الان به اتاق برو و در را به روی خود ببند و با کلاهت حرف بزن یعنی این که کلاهت را قاضی کن. خیال کن که در محکمه هستی و آن کلاه هم قاضی شهر است هرچه می خواهی به قاضی بگویی به آن کلاه بگو. آن قدر با کلاهت حرف بزن تا زبانت باز شود.

مرد پیشنهاد زنش را پذیرفت و داخل اتاق رفت و در را به روی خود بست، آن گاه کلاه خود را برداشت و بالای اتاق گذاشت. بعد با احترام مقابل کلاه ایستاد و گفت: جناب قاضی من این مرد را نمی شناسم اگر او مرا می شناسد بگوید پدر من کیست؟ من اهل کجا هستم؟ اگر پول به من داده کی داده و کجا داده و برای چه داده؟ آیا سندی دارد یا نه؟ مرد چندین بار با کلاهش حرف زد تا زبانش روان شد و دو روز بعد نزد قاضی رفت و آن چه به کلاهش گفته بود را بازگو کرد. قاضی رو به شاکی کرد و پرسید: تو چه می گویی؟ شاکی ناچار اقرار کرد که حق با آن مرد است و او را اشتباه گرفته است و قاضی هم آن مرد را مرخص کرد. حالا هم وقتی به کسی بخواهند بگویند که در حق دیگران انصاف داشته باش این ضرب المثل حکایت حال او می شود. برگرفته از قصه ما مثل شد – میرکیانی


موارد خاص دیگر اقتباسات زیاد از موارد مستقیم جاسوس بازی های جاری در بین کشورهای غربی در داستان است یکی جادوی گوش در استراق سمع از اتاق محفل یکی دیگر بحث دشواژه بود که در زمان انتشار کتاب مورد بحث عمومی بود و شامل کلماتی مثل خدا و بمب می شد و امروزه نیز ادامه دارد و در کتاب کلمه لرد ولدمورت است و یک مورد دیگر خانم رییس گروه گریفنذور است که می تواند شبیه گربه شود و خانه ی دورسلی ها را زیر نظر گرفته بود.دقیقا در جنگ سرد داستان گربه چند میلیون دلاری جاسوس مشهور است.در زندگی شخصی خانم رولینگ نیز که البته خواهشا خودتان تحقیق نکنید پوشش تقریبا همیشه سینه باز این فرد است و حتی در مقابل تمایل افراد برای لمس سینه ممانعتی نمی کند و الگوهای شانتاژی را نیز دارد و بحث حمایت از همجنس بازی نیز به طور علنی در کارنامه این شخص وجود دارد.تاکید می شود شانتاژ فقط در یک آیین وجود رسمی دارد و مربوط به جشن پوربم در بین یهودیان-منظور صیهونیستها-است که امروزه برای سران جنبش های مقاومت به کار رفته است.البته اصل تاریخی داستان زیر سوال است اما نفس وجود داستان در یهود یکی از عوامل فساد برانگیز می باشد

در مورد عدد هفت به کار رفته در مجموعه هری پاتر مواردی وجود دارد که به ذکر آن می پردازیم که قابل بحث است

در هاگوارتس هفت سال تحصیلی وجود دارد. 


تولد هری در جولای هفتمین ماه سال میلادی است. 


ویزلی‌ها هفت فرزند دارند. 


در کوییدیچ هفت بازیکن وجود دارند. 


شماره های سکوی 9و 3/4 رو به هم اضافه کنیم 9+4+3=16و شانزده یعنی 1+6=هفت. 


در هاگوارتس 142ردیف پله وجود دارد که مجموع آنها هفت می‌شود 1+4+2=7. 


برج گریفیندور در طبقه هفتم واقع شده. 


گریفیندور قبل از آمدن هری هفت سال بود که در کوییدیچ پیروز نشده بودند. 


نیکلاس فلامل و همسرش هفت سال با هم اختلاف سنی دارند. 


در کتاب اول هفت مرحله برای رسیدن به سنگ جادو بود. 


یکی از مراحل رسیدن به سنگ جادو در کتاب اول که هری و هرمایونی آن را حل کردند شامل هفت بطری به اشکال مختلف و یک چیستان بود. 


دانش‌آموزان در هاگوارتس باید تمام هفت کتاب لاکهارت را می‌خریدند. 


هفت راه مخفی برای بیرون رفتن از هاگوارتس در نقشه غارتگر وجود دارد. 


دفتر فلیت ویک در طبقه هفتم واقع شده. 


در کوییدیچ هفتصد نوع خطا وجود دارد. 


شماره هری پاتر در کوییدیچ در فیلم سوم هفت بود. 


مسابقه سه جادوگر هفتصد سال قبل از اجرای آن در جام آتش پایه گذاری شده. 


 صندوق مودی هفت قفل دارد. 


در نسخه امریکایی کتاب 3 وقتی هاگرید به هرماینی درباره دادگاه باک بیک می‌نویسد هفت قطره اشک روی نامه دیده می‌شود. 


در کتاب 5 فرانک برایس گفت نزدیک هفتاد و هفتمین سال تولدش است.


بعد از رسیدن هری و دیگوری‌ها و ویزلی‌ها به پورت کی‌ صدایی گفت "seven past five from stoats head hill" 


در دادگاه هری در کتاب 5 دامبلدور برای تبرئه هری به بند هفتم قانون «استفاده از جادو قبل از رسیدن به بلوغ قانونی" اشاره کرد. 


اتاق احتیاجات در طبقه هفتم قرار دارد. 


لیلی و جیمز در هفتمین سال تحصیل با هم قرار می‌گذاشتند و بیرون می‌رفتند. 


پیشگویی در ردیف نود و هفت در وزارت‌خانه قرار داشت. 


در محفل ققنوس وقتی هری از پله‌ها افتاد هفت نفر به کمک او آمدند: نویل، سیریوس، لوپین، مودی، تانکس، کیگزلی و دامبلدور 


در وزارت‌خانه هری و دوستانش با هفت در روبرو شدند. 


در کتاب سوم وقتی اسنیپ به جای لوپین برای مدتی به کلاس آمد گفت: صفحه 394 را بیاورید. 394=3+9+4=16 16=1+6=هفت. 


فقط هفت فرد در فهرست کسانی که می‌توانند تغییر شکل دهند در اداره «استفاده نابجا از جادو» ثبت شده‌اند. 


کتاب 5 در روز 16 جولای 2005 انتشار یافت مجموع هر کدام از روز و ماه و سال هفت می‌شود 2005=2+5=هفت جولای =هفتمین ماه سال میلادی 16=1+6=هفت. 


در اطلاعیه وزارتخانه هفت راه برای جلوگیری از جادوی سیاه آمده است. 


هری و رون هر کدام هفت o.w.l گرفتند 


کتاب 6: هری پاتر در کنار پنجره اتاقش ایستاده و منتظر دامبلدور بود در حالی که ساعت هفت بود. 


مادر بلیز زابینی هفت بار ازدواج کرده و طلاق گرفته. 


در کتاب 6 هری از کتاب شاهزاده نیمه خالص این دستور العمل را می‌گیرد: "به هر هفت دور در جهت خلاف عقربه‌های ساعت یک دور در جهت عقربه های ساعت هم زده شود". 


اسلاگهورن برای دومین بار از معجون شانس در سن چهل و هفتسالگی استفاده کرده است. 


در کتاب 6 وقتی هری پنهان شده بود پرفسور ترلانی گفت هفت پیک. یک اتفاق نا گوار. 


دفتر دامبلدور در طبقه هفتم قرار گرفته است. 


تمرین کوییدیچ در ساعت هفت بعد از ظهر برگزار می‌شد. 


ولدمورت معتقد است که با قدرت‌ترین عدد جادویی، عدد هفت است. 


کتاب اخر شامل دو کلمه deathly hallows که هر کدام هفت حرف دارند. 


  کتاب هفت در تاریخ  هفت/هفت/دو هزار و هفت منتشرشد


یک مورد دیگر هم وجود دارد بحث وجود حقیقی یک سرباز کشته شده ی متفقین در جنگ جهانی دوم در انگلیس است که بعدا این هم نامی برملا می شود که داستان کمی شبیه قضیه سنگر ناپلیون و همچنین کتاب معروف انجیل لوسیفر نکارش شده در یک هفته می باشد که کمی ماجرا را داغ تر می کند.با توجه به قراین موجود باید در مورد عرفان کابالا که عرفان مخصوص یهود است بحث شناختی صورت بگیرد.

نمی دانم تا بحال چقدر دقت کرده اید اما در بحث دشمن ما دزدی زیاد داریم مثلا آرم پرچم رژیم غاصب صهیونیستی یک نشان کاملا دینی و اسلامی است و اتفاقا به تعداد زیاد حتی برروی مهر نماز با مرکزیت الله در وسط آن استفاده می شود یا قبلا بر روی حرم امام رضا (ع) در طرح قدیم پارچه روی تابوت بوده است-در موزه رضوی موجود است- یا مثلا در بحث عدد نوزده به صراحت این عدد رازآلود مقدس مومنین است اما امروز یکی غصبی صهیونیستها و دیگری استعمالی بهاییان شده منظور اینجاست که هویت داخلی و اصالت ندارند شیطان اصالت ندارد و اساسشان تبدیل نعمت الله بوده است که قرآن به صراحت اشاره می کند در آخرین فصل هری پاتر هفت آخرین سکانس نوزده سال بعد است.


.در رابطه با بحث کتاب لو رفته اول شاید بتوان با اغماض اینکه ما نژاد شناسی در داستان نداشتیم و در مورد رنگ مو  و موارد دیگر چندبار تابو شکسته شد و بحث رویکرد مبارزه با نژادپرستی حداقل ظاهری بوده خیلی هم پایان دوم بد نیست اما علتهای متفاوت این دو قابل بحث است اگر بحث نژادپرستی به نژاد شناسی را در نظر بگیریم و مدل دوقطبی آلمانی -مالفوی-انگلیسی-ویزلی-که هردو خون خالص آمده را نادیده بگیریم و اصل را بر نژادشناسی ببینیم که در دنیای واقعی انگلیس خیلی بیشتر از آلمان نازی ثابت کرد نژادپرست می باشد اما فرضا با توجه به استقلال نسبی داستان و تمییز کلی و ایجاد روندعقلانی و داستانی و رویکرد فرهنگی و مراقبت از به دام فرهنگ غلط نیلفتادن و اینکه حقیقت اصلی دنیای انگلیس ظاهر خوب و خوش داستان نیست و بحث طغیان سلطنت هم باید مطرح شود در بحث فیلم هری ثاتر یک صحنه حذف شده وجود دارد که جایگزین شد و آن صحنه پیوستن مالفوی به گروه به اصطلاح مقاومت بود البته این نکته هم باید لحاظ شود با توجه به روند داستان و بحث ارباب تاریکی همین بحث عدم خیانت اسنیپ به دامبلدور و نجات جان هری توسط خاندان مالفوی و عدم حمایت آتها از ارباب تاریکی قابل ستایش است.  البته به نوعی جای این مورد هم از نظر توصیه ای خالی است که بخش روح ولدمورت در هری حداقل می توانست به عنوان نفس اماره مطرح شود یا به جز قدرت دادن باید بر تصمیمات کلان و اصلی یا حتی موارد جزیی تاثیر می گذاشت یا یک مورد دیگر این است که از اول تا آخر داستان خواهان ایجاد یک دو قطبی مخالف هم است اما گروه های مرگ خوار حتی با گروهای مقاومت مطرحه در داستان خیلی متفاوت نیستند چون یکسری تابوهای اساسی هیچگاه شکسته نمی شود و حتی شاید بیشتر تفاوت تاکتیکی را مطرح می کند و حتی دوره های تاریکی طبیعی می نماید و یا اینکه توهم تندرو کندور را ایجاد می کند که کاملا غلط است مثلا در بعضی فیلمهای دراکولایی می بینیم دروکولای خوب دراکولایی است که در موقع خوردن خون طرف را نمی کشد یا قبلش اجازه می گیرد اما دراکولای بد اینطور نیست یعنی تجاوز خوب و بد داریم.اما البته در اصول کلی در داستان هری ثاتر خیلی اینطور نیست اما بزرگترین دشمن خود هری می باشد و انتظار اصلی شکستن کامل قدرت لرد ولدمورت به معنی حقیقی در آخر داستان هری پاتر بود شاید به نوعی در بخش دوم هری پاتر هفت هدف اصلی نویسنده سینمایی کردن داستان بود کمااینکه داستان هشتم که البته جزو داستان اصلی شاید محسوب نشود و شاید هم بتوان حسابش کرد فقط به عنوان نمایشنامه و این خط مشی نوشته شد.دقت شود الگوی اصلی گروه بندی به خود رژیم غاصب صهیونیستی برمی گردد که هدفش هم فقط به عنوان طبقه بندی کشوری است و انجام می شود  یعنی الگوی فکری حزب بندی یا استعداد یابی در دنیای واقعی مطرح نشده است.یک گذری هم اگر به موارد دیگر بزنیم مثل فیلم ناهمتایی مثال دیگری بر این موضوع است البته در قرآن هم بحث دوازده شاخه بودن بنی اسراییل و اینکه آبشان توی یک جوب از اول هم نمی رفت و دقیقا مثال قرآن همین بحث قضیه چشمه ی آب است از اول هم بود و اتفاقا بحث دوازده فرقه بیشتر نیست بلکه بیشتر حرف چهار گروه بود که در داستان حضرت یوسف خود یوسف بنیامین لاوی و یهودا در داستان وارد شده اند و ادامه بازی در تاریخ نیز بین خاندان یهودا و خاندان یوسف است و آرزوی یهودا بود که بنی اسراییل را یهودی بخوانند جالب اینجاست که شخصیت اسلیزیترین بیشتر از نازی بودن گرایش یهودایی بودن را یدک می کشد و به اسراییل نیز شبیه تر است.باید جزیی تر بحث شود خیلی خیلی جزیی تر تا ببینیم آیا هدف کتاب شستن گناه اسراییل و پاک کردن این کشور است چون قراین دیگر را هم باید حساب کنیم.برای فهم بیشتر داستان بنی اسراییل در قرآن و سه شخصیت اصلی یعنی پیامبران الهی موسی یوسف و سلیمان را در قرآن و کتب قصص انبیا بدون اسراییلیات بخوانید. همانطور که در رابطه با خط سیر ایمان و خط سیر اسم اعظم در داستانهای بنی اسراییل جداگانه صحبت کردیم خط سیر یهودا و سامری و ابلیس هم باید بحث شود در رابطه با این گروه بندی ها نمی دانم آیا باید در این مقاله می إوردم یا در بخش یهود اما قضیه یهودا و پیروان و خاندانش در رابطه با یوسف و نوادگان و پیروانش بی شباهت به رابطه بنی امیه و بنی هاشم نیست با این تفاوت که علی کینه ی خیبر و بدر و احد و جنگهای دیگر را نیز به دوش می کشد اما یوسف فقط خوب بودنش مایه ی ذردسرش شد. در ضمن سبک قانون ژن در فیلم مارول ددپول کامل می شود یعنی فرد دانشمند دنبال روش شناساسی و علمی کردن به قول خودشان ژن برتری جهش یک شنکنجه گر است که افراد را برده می کند در ضمن از اصل زیبایی چهره هم خبری نیست دقت شود بین شکنجه و ریاضت فاصله است و بین ریاضت و روزه داری فاصله ای ده برابر بیشتر در ضمن الگوی علمی دقیقا این شکلی و مزدوری نیست.بگذریم. در ضمن شبیه ترین ساختار در اروپا به وزارت سحر جادو نامش وازرت امور جن گیری در واتیکان است واتیکان اولین جبهه ی مخالف کتابهای هری پاتر نیز بود البته با وجود تفاوت کاملا إشکار و رویکرد کاملا متحجرانه در عربستان سعودی و با نام حقیقی حجاز در پلیس عربستان نیز ارگان مبارزه با ابزار سحر وجود دارد و از مردم گزارشات را دریافت می کند البته بیشتر فقط دنبال عروسک اند تا چیز دیگه ای چون عروسک وسیله شرک هم هست البته استفاده داعش ساخته ی عربستان در بمب گذاری عروسک ها و توزیعشان در مراسم اربعین حسینی جلوه ای دیگر از سنجش وجدان این گونه انسانهاست, بحث شناخت خود جادو و یا رویکردهای شناساگرمآبانه باید وجود داشته باشد.در ضمن درست است که درونمایه های توحید و یهود را داریم اما اصول داستانها بر مبنای داستانهای علوم غریبه و به طور عجیبی به دلیل استفاده به هدف کارکرد بهتر یا حتی سواستفاده از داستانهای خاص-حجم گلچینی از این داستانها و بدون اسراییلیات و با سند معتبر در کتاب قصص قرآن به قلم روان محمد محمدی اشتهاردی موجود است-باعث شده در صورت استفاده و داشتن رویکرد علمی دین با فقه پویا و برحق بودن اسلام بتوان استفاده صحیح نمود البته با شرط حقیقت دانستن داستانهای قرآن که بر حق است و اساطیر الاولین نیست.این گونه حقیقت دستیابی به نعمت الله ایمان و اسم اعظم فراهم است برای مابقی شرایط کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی و اسم اذکار شیخ بهایی و امام محمد غزالی عصای موسی را به ما می شناساند.امیدوارم این بی پروا سخن گفتنها موجبات هدایت انسانها باشد وگرنه سواستفاده ها و دشمنی و کینه با اسلام از هزاران سال پیش و با کینه یهودایی ادامه دارد و بعد از کندن درب خیبر آماج حملات امام علی(ع) و محببین آنهایند




در آخر حدیثی جالب پیدا کردم که نه تنها قشر اخباری و روشنفکر مآب را جواب می دهد بلکه پاسخی نیز برای پیروان شیطان و شیطانیان نیز هست

نقل از امام علی(ع):بارالها قطعا می دانم که ماده ی علوم اهل بیت از بین نمی رود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۰


در یهود دو اعتقاد خاص وجود دارد که درون مایه ی تمام تحریف های تورات و اصل نگارش کتب زحل و بحث خاص عدم خروج از بهشت و زامبی دانستن تمام جهان در تلمود است یکی بحث گرایش به یهود و عدم توانایی در تبلیغ دین در بین دیگران و فقط و فقط ارزش خون دیگری عدم امکان قدرت و ارزش خداوند اتفاقا در دین یهود این نگاه که خدا ناظر نیست و در حال حاضر نیست وجود ندارد بلکه نگاه این است که همین الان ناظر است و در آسمان ما را می بیند ولی قدرتی ندارد در قرآن دو نوع سبک جادوگری خاص وجود دارد یکی هری پاتری که سبک انگلیسی است و دیگری بارتیمیوسی در قرآن پس از اثبات توحید هردو مدل به ایمان رسیدند اما در زمان موسی طغیان گر خودش جادوگر نبود بلکه جادوگران را به خدمت گرفت و ایمان آورندگان خود جادوگران بودند در ضمن تمامی یا بیشتر پیامبران نیز عصا داشتند و این مورد باید تحقیق بیشتری شود اما در مورد اجنه آنها مایه ی طغیان مردانی از انسان می شدند یعنی طغیان برای خود جادوگران بود در این مورد نیز اجنه ایمان آوردند نه مردان از جن پادشاه یا ملکه انگلیس حکم همان فرعون را دارد و  آمریکای پلیس جهان در حکم این دسته از جادوگران اند نکته اینکه در مورد پیامبران ارتباط با موکلان و فرشتگان است نه به طور خاص اجنه و یا بدتر از آن شیاطین در بیانات رهبری نیز انگلیس خطر بالاقوه و بالفعل برای شیعه و آمریکا برای اهل تنسن معرفی شده و این اثبات خاص این موضوع است که باید بیشتر مورد توجه قرار داد

در کتاب هری پاتر اصول فراماسونری شیطان پرست و مخفی کار وجود دارد و درونمایه دینی بر اساس یهود است یعنی نمی توان جادوگر شد بلکه خونی انتقال می یابد در ضمن گرایش به این جادوگری یا جادوگر شدن فقط بر طبق اتفاقات خاص ناشناخته است در آخر نیز ابر چوبدستی می شکند و سنگ مرگ نیز گم می شود تا بحث ابر بودن فراموش شود و این همان موارد خاص داستان است که وجود موسی را لغو می کند مورد فراماسونری نیز در تعریف شیطان است آنهم بدون تعریف خداوند آنهم به طور کلی با اینکه در علوم غریبه افراد تشنه ترین حالت به خداوند محسوب می شوند در فراماسونری شیطان یک فرشته یا یک موجود مقدس تعریف و حتی هم رده پیامبران و نه حتی فرشتگان قرار می گیرد به طور مثال به صراحت کامل در قرآن مبحث خالص سازی جهانی در قرآن توسط شیطان مطرح شد و خداوند هم در پشت آن مبحث توبه را و باب توبه را مطرح کرد اما در فیلم نوح نوح حتی فرشتگان سنگی یا گولم-که در کلش آف کلنز هم هستند-برای جلوگیری از ورود انسانها استفاده می شوند در این فیلم نیز باز هم نقش یک بازیگر خاص با بقیه فرق دارد و مثل هری پاتر نقش خاص کلیدی قابلیت شکست دادن داستان است و در صورت ادامه قابلیت تغییر پذیری و عدم تعریف روایی حقیقت داستان نوح را مشخص می کند که در هری پاتر هرمیون بود و در اینجا نیز باز با بازی اما واتسون مورد موجود است و آنهم مورد توبه و بخشش و رحمت است که در یکجا شفا یافتن و توانایی بچه دار شدن و دیگری بخشش توسط نوح برای صرف نظر از کشتن کودک است که با مورد صرف نظر کردن ابراهیم از قربانی کردن اسماعیل کمی شباهت دارد و خط تحریف تورات را مشخص می کند در فیلم اگر پدر نوح در آخرین لحظه توت می خورد نشان از حب دنیاست اما در حدیث پیامبر اکرم داریم اگر دو درخت هم داشتید در دنیا بکارید تا قبل از اتمام دنیا این حدیث با این داستان شباهت و تفاوتهایی دارد که بازهم احتمالا خط تحریف را نشان می دهد در داستان نوح قرآنی حرف نوح بحث ایمان به خدا نبود بلکه فقط درخواست برای نجات آنها در آخرین لحظه بود یعنی درست است که عذاب به خاطر عدم ایمان بود اما شرط نجات ایمان نبود و هرکس بیاید نوح وظیفه داشت نجات دهد در داستان نوح دشمن نوح وارد کشتی شد و در داستان دینی اسلامی آخرین فرد وارد شونده شیطان بود آنهم به طور کاملا آشکار چون کشتی کشتی نجات بود

جدا از مباحث بالا مواردی مشاهده شد از جشنهای پوریم از معرفی و توضیح جشن پوریم می پرهیزیم و به شرح نکات خاص آن می پردازیم که شامل موارد زیر است اینکه به نوعی اولین و شاید تنها آیین دینی -چه الهی چه زمینی-باشد که به نوعی سواستفاده از قدرت منصب خیانت دروغ و این مسایل به صراحت کامل با همین ویژگی ها به عنوان یک جشن قبول دارند و حتی در حین جشن خود را شبه زامبی ها نیز می کنند و به طور نمادین خون می خورند نکته دیگر اینکه این داستان فقط در کتاب تحریف شده خودشان آمده و در هیچ گزارش دیگر سندی دال بر حقیقی دانستن آن نیامده و برای سیزده به در در آیین ایران زمین به جز این استدلال باطل استدلال های دیگر حتی اسلامی-البته احتمالا اشتباه که بعدا قابل بحث است- هم وجود دارد و هنوز تاریخچه به قطع دقیقی وجود ندارد و فقط ذکر چند داستان مبنی کار است در ضمن این داستان در یهود به این فرقه اجازه داده به طور کاملا مشخص با واژه ی شانتاژ دست به شکست عناصر دشمن بزنند در عرصه های نظامی بزنند که در تعدادی از موارد این گونه مسایل به صراحت با گذشت زمان و بروز اسناد خود را بروز می دهد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۷

وقتی با عقل نیاز و اهمیت استفاده از وحی و.نقل اثبات شد در رویکرد قرآن و اهل بیت جایگاه عقل نه تنها کم.نمی شود بلکه بسیار توجه بیشتر شده و نه تنها خط می دهد بلکه دارای بطون هم هست و تدبر بالایی را می طلبند اعتقادمقدس بودن این دو منبع با توجه به عدم تحریف قرآن و معصومیت پیامبر اکرم(ص)و اهل بیت ایشان  نه تنها عالم انحطاط نیست بلکه باعث می شود منبع قابل اعتمادی برای رشد داشته باشیم و این اصل الگو قراردادن ایشان با عقل تطبیق دارد این موضوع و بحث تحدی قرآن و اینکه اهل بیت نیز گفته اند هر حدیثی که با قرآن و عقل مطابقت نداشت به ما منصوب نیست بیانگر این موضوع است دقت کنید که دو اصل علم و اجتماعی -این اجتماعی بودن براساس عشق و محبت است و شناخت نه نیاز و ترس- بودن دو مبنای حقیقی در تبلیغ است حتی در علوم غریبه و مومن از ابراز اندیشه خود و نقد اندیشه خویش ابایی ندارد چون.می داند حق با اوست دقیقا در ادیان توحیدی تحریف شده علل الخصوص یهود این موضوع عدم تطابق و موازنه ی منفی عقل و وحی و قانون عدم تبلیغ و شرع گرایی محض و میل به جادوگری و رد طریقت و منهاج دقیقا بیانگر این موضوع است یکی از قوانین علوم غریبه تبلیغ است البته شرایط تبلیغ هم داریم اما محدود کردن علم نداریم و این از قوانین اخلاقی است

یک نکته درباره ادیان علل الخصوص ادیان توحیدی نصارا و یهود ما در قرآن هم بحث این را داریم که آنها تا تو را به آیین خویش درنیاورند از تو راضی نمی شوند هم بحث بهترین دوست مومنان مسیحی اند چون قسیسین و رهبانیون دارند که هرکدام را توضیخ نیز دادیم یا در بحث دشمن ترین دشمنان مومنان کافر و یهود خوانده شده که البته اینجا بحث ما دین یهودیت و آیین مذهبی نیز بلکه نوع بحث فکری توحیدی و نگاه به دنیا و علل الخصوص امانت است که در مقالاتی بحث شد در زمان پیامبر نیز ما در مورد مسیحیت هم داستان نجرانی مسیحی را داریم که مایه حفظ جان پیامبر هم شد و هم داستان مباهله که تمام کفر در مقابل تمام ایمان قرار گرفت اینجا نکته حکومتی بودن بحث مسیحیان نیز قابل توجه است که علت عدم اسلام آوردنشان شد البته اینکه حکومت مورد نظر طاغوت بوده نه دینی اثبات همین اهمیت ولایت الهی است که موجب گسترش حق می شود نه حکومت طاغوتی مورد دیگر نیز جوان مسیحیدر رکاب ابا عبدالله الحسین است که  در دوران عروسی خویش و تازه داماد بودن در رکاب حضرت شهید شد قضیه سر وهب و رفتار مادر ایشان در مقابل یزدیان مشهور است  اینجا این نکته حایز اهمیت است در رابطه ی بین ادیان و مکاتب هیچ کس قرار نیست عقایدش را تحمیل کند در ضمن وحدت نیز به معنی قبول عقاید همدیگر نیست بلکه احترام و بحث منطقی و عقلانی بین افراد است و بر اساس کلمه مشترک توحید و در پرتو آن بحث  انسانیت و حریت و آزادگی حسینی و این حقیقت کشتی نجات و سفینه نجات است طبیعی است این تز فکری عدم عقل گرایی چه در فرهنگ شیعه به نامهای گوناگون و چه.در شیعه و چه در اهل تسنن چه.در یهود و چه در مسیحیت به.نام تحجر رخ.دهد مایه ی انحراف خواهد بود و ظلم ظالمان و تحریفات رخ خواهد داد

دقت کنید این موضوع که در جمهوری اسلامی ایران مثلا در بحث دیه دیه یک مرد مسلمان با یک مرد مسیحی و یک مرد یهودی برابر است دقیقا بر اساس رویکرد فقه پویا و فهم دینی و رابطه عالی و سطح عالی گفتمان است و این حتی در برابر ادیان زمینی مورد قبول نیز صادق است و این یعنی حقوق بشر حقیقی اسلامی که غرب از بیان آن در رسانه ها عاجز است یا این موضوع داشتن نمایندگان اقلیت در محلس یکی از دیگر موضوعات است همگی بیانگر آزادی ادیان در اعمال دینی و حضور اجتماعی ایشان در حتی ساختار حکومت است یا در مورد حقوق زنان همین بس که در مجلس می توانند منتخب شوند و با حفظ زن بودن خویش و نه مرد شدن در جامعه حضور فعال داشته باشند همگی اینها از اصول بنیادین تبلیغ است اینکه امثال مجتده امینی داشته باشیم اینها یعنی فقه پویا یا دداشتن پزشک متخصص زن این یعنی فقه پویا و نتیجه جامعه اسلامی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۶