سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۵۶ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

🔅#پندانه

 

✍️ فاصله بین مشکل و راه‌حل آن

 

🔹روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند: 

فاصله بین دچار یک مشکل‌شدن تا یافتن راه‌حل برای آن مشکل چقدر است؟

 

🔸استاد اندکی تامل کرد و گفت: 

فاصله مشکل یک فرد و راه نجات او از آن مشکل برای هر شخصی به‌اندازه فاصله زانوی او تا زمین است.

 

🔹آن دو مرد جوان گیج و آشفته از پیش او آمدند و در بیرون مدرسه باهم به بحث‌وجدل پرداختند.

 

🔸اولی گفت: 

من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده که باید به‌جای روی زمین نشستن، از جا برخاست و شخصا برای مشکل راه‌حل پیدا کرد. با یک‌جانشینی و زانوی غم درآغوش‌گرفتن هیچ مشکلی حل نمی‌شود.

 

🔹دومی کمی فکر کرد و گفت: 

اما اندرزهای پیرانِ معرفت معمولا بار معنایی عمیق‌تری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند. 

 

🔸آنچه تو می‌گویی هزاران سال است که بر زبان همه جاری است و همه آن را می‌دانند. استاد منظور دیگری داشت.

 

🔹آن دو تصمیم گرفتند نزد استاد بازگردند و از خود او معنای جمله‌اش را بپرسند.

 

🔸استاد با دیدن مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت: 

وقتی یک انسان دچار مشکل می‌شود باید ابتدا خود را به نقطه صفر برساند. 

 

🔹نقطه صفر وقتی است که انسان مقابل خالق هستی زانو می‌زند و از او مدد می‌جوید.

 

🔸بعد از این نقطه صفر است که فرد می‌تواند برپاخیزد و با اعتماد به همراهی خالقش دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توکل برای هیچ مشکلی راه‌حلی پیدا نخواهد شد. 

 

🔹باز هم می‌گویم فاصله بین مشکلی که یک انسان دارد با راه چاره او، فاصله بین زانوی او و زمینی است که بر آن ایستاده است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۴۴

بابابزرگم می‌گفت من قدیما گنج‌یاب داشتم

با همون تونستم مامان‌بزرگتو پیدا کنم😍

 

یاد بگیرین🥹

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۴۳

خانمم رفت آرایشگاه وقتی برگشت گفتم چه خوب شدی

بهم گفت آرایشگاه بسته بود.🫠

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۴۷

یه شب بابام از بیرون کباب گرفته بود، بعد از خوردن گفت خانم خوشمزه بود دستت درد نکنه، گفتیم بابا غذای آماده اس

گفت: هرچی که سر این سفره اس به برکت وجود مادرتونه، همه مهمون این خانمیم🥺

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۴۴

شما بعد بهم زدن با کسی بد طرفو می‌گید

 

 

 

 ولی حمید سلیمی گفته :

 

''اما شکوفه نداد و فهمیدم 

 

من خاک مناسبی برای او نیستم''

 

 

 

همینقدر زیبا و عمیق

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۴۰

علامه مجلسی همیشه امر معروف میکرد

اعصاب قلدرها و اون عیاش ها ب هم ریخت

نقشه کشیدن

یکی از چهره‌های مومن صفت رو پیش فرستادن که بگن شب خانه خالیه دعوتش کنن ی دور همی و شام ساده

اما نقشه داشتن که اون خانمی بیاد و سرش لخت کنه و تنبک بزنه بخونه و برقصه

و یکی از اهل مسجد و مومن واقعی رو دعوت کنن

تا ببینه و بگن:

واعظان کین جلوه در محراب و منبر مى‏کنند

چون به خلوت مى‏روند آن کار دیگر مى‏کنند»

تا علامه دیگه کار ب این اکیپ نداشته باشه

نقشه پیش بردن

زن امد رقص تنبک و...

شعری میخوند و می رقصید

 

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند

 

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

 

علامه که فهمید چخبره

نگاهی به اسمان کرد و با سوز و اه و بغض

شعر رو میخوند

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند

 

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

ناگهان زن پاهاش لرزید

بدنش ب لرزه آمد

افتاد زمین و زار زار گریه می‌کرد

و می گفت العفو توبه اوبه۵

و کل مجلس متحول شد

همه گریه میکردن و توبه کردن

 

ای کاش برسد که ما تغییر بدیم قضا رو

 

#با_ولایت_تا_سعادت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۳۶

یکى از طلبه ها روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :

به آسمان رود و کار آفتاب کند .

 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم؛ کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!

وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ،طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .

 فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .

چون صیغه جارى شد ، طلبه گفت شرح این داستان چیست ؟

تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم دومی رو بگویم 

با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .

شما آمدید و مصراع دوم را گفتید،

طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند :

به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند.

                 به آسمان رود و کار آفتاب کند.

 

#با_ولایت_تا_سعادت

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۳۵

از آدمایی که تو موقعیت‌های غیردلخواهشون هم زندگی می‌سازن خوشم میاد. به‌نظرم زندگی یعنی توانایی لذت بردن. 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۳۲

ترس از دست دادنت باعث می‌شه از به دست آوردنت بترسم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۶

💠 جالبه بدونید که پس از اصطلاحا کشف آمریکا در سال 1492 رفته‌رفته حدود 90 درصد از جمعیت قاره آمریکا تلف شدند!

 

🔺این بزرگترین مرگ دسته جمعی در تاریخ با 10 درصد از جمعیت کل جهان بود! البته تمام این بومیان در جنگ مستقیم کشته نشدند، تعداد زیادی بر اثر بیماری به دلیل سخت شدن زندگی پس از ورود اروپاییان، تلف شدند.

▹ · – · – · – · – · – · – · – · – · ◃

࣪. ֙

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۵

📢 جوادالائمه علیه‌السلام مبتکر بحث آزاد اجتماعی است

 

🔹گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب پیرامون حضرت امام محمدتقی؛ جوادالائمه علیه‌السلام

 

✏️ مبتکر بحث‌های آزاد اجتماعی

👈 بحث آزاد کار خوبی است، من موافقم با بحث آزاد؛ از اول هم موافق بودم. این نکته‌ی اول که بحث آزاد را ما رد نمیکنیم بلکه استقبال هم میکنیم .مبتکر بحث آزاد اجتماعی امام جواد صلوات‌الله‌علیه است. البته قبل از امام جواد هم در زمان ائمه بحث زیاد میشد، اما اینیکه حالا بنشینند جمعا صحبت کنند امام جواد اول بار این کار را کردند. ۱۳۶۰/۳/۲

 

✏️ او امام و پیشاهنگ حرکت ملت ایران بود

👈 خاطره‌ی خونین ۱۷ شهریور؛ دنباله‌ی درس جاوید فراموش‌نشدنی است که امام جواد به ما داده است. چرا یک امام بزرگوار در ۲۵ سالگی به شهادت میرسد؟ و دستگاه جبار زمان این ذریه‌ی پیغمبر را بیش از آن تحمل نمیکند؟ پاسخ به این سخن را زندگی و شخصیت امام جواد به ما میدهد. او مظهر مبارزه‌ی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود. او برای خدا و قرآن مبارزه میکرد، او از قدرت‌ها نمیترسید، او در حقیقت امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز ملت ایران همگی دست به دست آن را تعقیب میکند.

سخنرانی به مناسبت ۱۷ شهریور در مصلی نماز جمعه‌ی تبریز ۱۳۶۲/۶/۱۷

 

✏️ زندگی امام جواد علیه‌السلام، الگویی برای جوانان

👈 زندگی امام جواد علیه‌السلام هم الگوست. امام جواد علیه‌السلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت - در بیست‌وپنج سالگی از دنیا رفت. این نیست که ما بگوییم؛ تاریخ میگوید؛ تاریخی که غیر شیعه آن را نوشته است. آن بزرگوار، در دوران جوانی و خردسالی و نوجوانی، در چشم مأمون و در چشم همه، عظمتی پیدا کرد. اینها چیزهای خیلی مهمی است؛ اینها میتواند برای ما الگو باشد.

 

🔍 

 

⭐ تشکیلات قوی شیعه ویژگی دوران امام جواد علیه‌السلام

 

🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستان‌هایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل می‌کنند نشان‌دهنده‌ی این معناست. یعنی علی‌رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا (علیه‌السّلام) به نحوی، ارتباطات با مردم همین‌طور گسترش پیدا کرد.»

 

🗓 سالروز ولادت امام جواد علیه‌السلام

 

💻 Farsi.Khamenei.ir

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۴

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

 

      در جواب شهریار گفته اند

 

نرو ای گدای مسکین در خانه علی زن

که علی زند شبانه در خانه گدا را

 

 

#با_ولایت_تا_سعادت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۱

سه تا حیوون تو دنیا زمان مرگ خودشون رو می‌دونن!😳

 

شامپانزه؛ شامپانزه چند روز قبل مرگ گوشه‌ای میشینه و منتظر مرگ میمونه و دیگر شامپانزه‌ها براش غذا میارن و نوازشش میکنند . :)))

 

قو؛ قو یکی از زیبا‌ترین موجودات هست و در طول زندگی صدایی نداره، تنها در روز مرگشون صداش شبیه ناله شنیده میشه و این ناله به آواز قو معروفه 

 

فیل؛ فیل‌ها برای فیلی که در حال مرگه هدیه «گیاه» میارن و ازش مراقبت میکنند

▹ · – · – · – · – · – · – · – · – · ◃

࣪. ֙ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۰

~«شلوار پرماجرا»~

 

 

گفت زنی لباس کنیزِ شوهرش رو آورده بود و گفت که این زنا کرده 

اینم اثرش روی لباس این زن پیداست 

و چند زن هم برای شاهد آورده بود

دستور از عمر رسید ؛

این زن رو سنگسار کنین.

 

زن را برای اجرای احکام میبردن، که بین راه با اقا امیرالمومنین رو به رو شدن؛

درخواست کمک و مطالبه قضاوت به اقا جانمان امیرالمومنین رسید

اقا فرمودن؛

صبر کنید

قضیه رو تعریف کردن .....

اقا در برار جمع دستور داد که آبجوشی فراهم کنین

از اون آبجوش ریخت روی آن شلوار 

و از اون ماده روی شلوار برداشت خورد

اقا دستور داد که این زن بی‌گناه و اون شخص تهمت بسته و محکوم

همه مات و مبهوت و متحیر مانده بودن

اقا فرمودند که از این مواد خوردم که بدونید این جز نیرنگ نیست

اینم سفیده تخم‌مرغ هست که این زن با خباثت روی لباس این زن ریخته 

گفتن از کجا معلومه که سفیده تخم مرغ

اقا پاسخ دادند از انجایی که آن مایع با شستن و آبجوش از بین میره 

اما این جمع شد و مچاله شد 

 

#با_ولایت_تا_سعادت

 

 

 

یک درنگ تاریخی از مثال پزشکی قانونی و اهمیت آن در قضا

 

و ذکر یک جمله تاریخی از عمر که گفتند اگر علی نبود عمر هلاک بود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۴۷

‏من همون آدمی ام که حوصله ندارم از جام بلند شم در اتاقمو ببندم

 

 

 

ولی حوصله دارم چهارتا خیابون دنبال داداشم بدوام و کتکش بزنم 

چون ازش خواستم در اتاق رو ببنده و نبسته😄😂

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۴۳

اگه ازتون پرسیدن

"چیشد عاشق شدی؟" 

مثل کلیم کاشانی اینجوری جواب بدین:

 

"به تکلّم، به تبسّم، به خموشی، به نگاه...

می توان بُرد به هر شیوه دل آسان از دست!"

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۴۳

با عرض تبریک و تهنیت به مناسبت میلاد با سعادت امام علی علیه و روز پدر 

 

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۳۷

پرسیدند ؛

فرق کریم با جواد در چیست؟

فرمودند ؛ از شخص کــریـم همینکه

درخواست ‌کنید به شما عنایت میکند

ولی جواد خود به دنبال سائل‌‌ 

میگردد تا به او عطا کند ...

 

💐ولادت باسعادت نور چشم امام هشتم، حضرت جوادالائمه، امام محمدتقی علیه السلام و حضرت علی اصغر علیه السلام مبارک باد.

 

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَىٰ عَلَمِ التُّقىٰ، وَنُورِ الْهُدَىٰ، وَمَعْدِنِ الْوَفاءِ، وَفَرْعِ الْأَزْکِیاءِ، وَخَلِیفَةِ الْأَوْصِیاءِ، وَأَمِینِکَ عَلَىٰ وَحْیِکَ . اللّٰهُمَّ فَکَما هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ، وَاسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ، وَأَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدىٰ، وَزَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّىٰ، فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیائِکَ، وَبَقِیَّةِ أَوْصِیائِکَ، إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۰۰