▫️امروز رفتم بیمارستان وقت بگیرم میگه:
حضوری نمیشه فقط تلفنی.
جلوش وایستادم زنگ زدم بهش!
برای یک ساعت دیگه بهم وقت داد
اعصاب خوردی فقط اونجا که یکی زنگ میزنه بهت ولی صداش نمیاد
قطع میکنی و خودت زنگ میزنی، میبینی که اونم به تو زنگ زده و اشغاله
بعد یه کم منتظر میمونی که زنگ بزنه، ولی میفهمی اونم منتظره که تو زنگ بزنی
صبرت تموم میشه و زنگ میزنی میبینی اونم صبرش تموم شده و زنگ زده و اشغاله
سربازے بودم
افسر آموزش گفت در چه شرایطے باید کاملا بیحرکت و بدون صدا مخفے بشیم؟
گفتم وقتے رفتے خونه نامزدت و یهوئے باباش میاد😏😥
دو ماه اضافه خدمت زد برام بیشور
ִ
دیشب خواب دیدم مازاراتی خریدم...
بیرونش مازاراتی بود توش مثه پراید بود
چون مغزم از توی مازاراتی تصویر نداشت ...پراید پخش میکرد 😐😂
رابطهی ادم با خواهر/برادرش خیلی جالبه
حاضری کلیهتو بهش بدی ولی حاضر نیستی یه لیوان آب براش ببری 😂
شهرجوک 😂
سر جلسه امتحان یه آقا بغل دستم نشسته بود
منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه! اونم فقط گوش میداد
امتحان که شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد😳😨😂😂😂
یه خرمگس اومده تو اتاق، واقعا قسمتِ خرش قویتره، پنجره رو تا بیخ باز گذاشتم، دورخیز میکنه با سرعت میاد خودشو میکوبه به شیشه
افسر نگهم داشت گفتم جناب سروان ما همکارتونیم ایندفعه رو ببخشید، گفت کدوم قسمتی؟ گفتم همیار پلیسم.
بی انصاف ماشینو خوابوند
یبار رفیقم پست گنگ گذاشت کلا ی کامنت گرفت اونم خالش بود گفته بود:خاله جان سرما خورده بودی خوب شدی؟
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی...
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی.
انتشارات جنگل یه طرح ویژه گذاشته که ۳تا کتاب میخری ۳ تا کتاب دیگه به انتخاب خودت هدیه میگیری. البته دم گیت خروج یه کم بوق میزنه که خب شما توجه نکنید، فقط بدویی
معانی مختلف مُردن در ایران📢
می میرم برات : عاشقتم 😍
بمیرم برات : خیلی دلم برات می سوزه😭
برو بمیر : دیگه نمی خوام ببینمت😡
می مُردی ؟ : چرا کاررا انجام ندادی؟😳
مُرده بودی : چرا نگفتی !
نمُردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد😁
مُردیم تا ... : صبرمان تمام شد
من بمیرم ؟؟؟ : راست می گویی🙄
مُردم : خسته شدم 🤕
مُردی ؟؟؟ : چرا جواب نمی دهی ؟
مُرده : بی حال و وا رفته
مُردنی : نحیف و لاغر 😨
ادبیات ماخیلی قویههه بله!! 😁
۶ ماهه از خورد و خوراک و شام و ناهارم زدم که
لاغر شم
هرکی میبینتم میگه معتاد شدی ؟ 😐😂
شهرجوک 😂
یه بار لب مرز یکی رو دیدم گفتم شغلت چیه؟ گفت شوتی. گفتم پدر مادرت شوتن. سه ماه تو صندوق عقب پرشیا اسیرش بودم.
ִֶָ
شما هم بچه بودید جلوی چاه حمومو میگرفتین
تا اب زیاد جمع شه توش شنا کنید
یا فقط من مریض بودم؟؟؟😐😂😂
+خانوم،بیا یه مستطیل بزرگ رو کمرم رسم کن.
_باشه، رسم کردم
+ تقسیمش کن به چندتا مربع مساوی
_خب... بعد
+مربع هارو شماره گذاری کن
_خب... کردم
+خب بذار تو آینه نگاه کنم..
مربع شماره ۸ رو بخارون 😂😂😂