گاهی
گاهی جز گذاشتن دستم روی لیوان چای و حس ِ گرمایی که زیر پوستم میاد، دفاع دیگهای در برابر ِ رنجهای زندگی ندارم
گاهی جز گذاشتن دستم روی لیوان چای و حس ِ گرمایی که زیر پوستم میاد، دفاع دیگهای در برابر ِ رنجهای زندگی ندارم
"یه داستان قدیمی فارسی هست که میگه ، از یکی پرسیدند ماه مهمتره یا خورشید ، طرف گفت ماه چون تو شب میدرخشه ، روز که به هر حال روشن هست!"
حالا قضیه ما آدمهاست ، یک موقع ها حضور و لطف زیاد کاملا مارو بی ارزش و بی اعتبار میکنه... هرکسی لیاقت تمام محبت ، دوستی و احترام مارو نداره
میدونی اگه درِ یخچال رو باز بذاری چی میشه ؟
وقتی در یخچالو باز بذاری ،
علاوه بر خودش ، میخواد هوای اتاق رو هم خنک کنه.
چون کارش اینه ؛
ولی نمیتونه و نهایت موتورش از کار میفته.
قصهی ماهم درست مثل یخچاله.
میخوایم به همه خوبی کنیم ،
میخوایم همرو خوشحال نگه داریم ،
که باعث میشه حواسمون از خودمون پرت شه ،
و خودمونو دیگه یادمون میره.
آخرشم حس عشق ورزیمون مثل موتور یخچال از کار میفته ،
و ذرهای اهمیت به خودمون ندادیم.
زندگی مثل یه استکان چای میمونه...
خیلی کم پیش میاد که هم رنگش، هم طعمش و هم داغیش خوب باشه...
اما هیچ لذتی باهاش برابر نیست !
صبح بخیر ☀️ 😻
این زندگى نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مىبینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگر آنها را کنار هم بگذارید، مىتوانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید...
👤 انیس لودیگ
صبح بخیر ☀️🌹
تو خوب باش،اونی که فهمید پیشت میمونه اونیم که نفهمید دلش واسه خوبیات تنگ میشه:)🐌🤍
🍁 @...khoda
Thousands of candles can be lit from a single candle, and the life of the candle will not be shortened, happiness never decreases by being shared.
میشه هزاران شمع رو به کمک یک شمع روشن کرد، بدون اینکه از عمر اون شمع چیزی کم بشه، با خوشحال کردن دیگران، چیزی از خوشحالی تو کم نمیشه.
"چرا باید دروغ بگم"
خودش یکی از پرکاربردترین دروغ هاست...!
کمبود وقت وجود نداره،
اون چیزی که واقعا وجود داره، کمبود انگیزه ست!
یکی گفت:
چه دنیای بدی
حتی شاخه های گل هم خار دارند!
دیگری گفت:
چه دنیای خوبی
حتی شاخه های پر خار هم گل دارند!
عظمت در تفکر است، نه در چیزی که میبینیم...!!!
⭐ نگاهتون زیبا⭐
مادر بزرگم
همیشه میگفت:
الهی آرزوهات با مصلحت خدا
یکی باشند🌱
یک روز امام علی علیه السلام از کنار یک یهودی گذشتند و آن یهودی با اسبش [بدون اینکه اسبش وارد آب شود یا خیس شود] از روی رود عبور می کرد، پس در همان لحظه امام علی علیه السلام را صدا زد و عرض کرد: ای آقا! اگر این چیزی که نزد من است نزد شما بود چه کار می کردید؟
امام علی علیه السلام در جوابش فرمودند: در جایت بایست !...
سپس روی آب ایستاد و آن یهودی میخکوب شد. امام علی علیه السلام نزد او رفت، آنگاه یهودی به امام گفت: ای جوان! چه چیزی گفتی که آب برایت مانند سنگ شد؟ امام علی علیه السلام در جوابش گفت: تو چه چیزی گفتی که از آب عبور کردی؟ آن یهودی در جواب حضرت گفت: من اسم وصیّ پیامبر اسلام علی علیه السلام را بر زبان آوردم و از آب عبور کردم .
پس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : من همان وصیّ محمد صلی الله علیه و آله هستم؛
آنگاه آن یهودی گفت: حق است، و اسلام آورد.
#انگیزشی
بزرگ فکر کن، بزرگ بخواه
نه خدا بخیله نه تو لیاقت
چیزای کمی رو داری...
شما بیا به میمون گردنبند الماس بده، میفروشه میره باهاش موز میخره.به هرکسی به اندازه درک و فهمش باید بها داد.
کی میخواین یاد بگیرین که اگه یه نفر درآمدش بالاست انقدر دیوونه نیست که بیاد تو فضای مجازی به شما دوره بفروشه و از راز هاش بگه؟
روی شیشه لوازم ارایشی نوشته بود, هیچ کس شما رو صرفا بخاطر اینکه باطنتون زیباست دوست نخواهد داشت.
تلخ ترین تبلیغی بود که دیده بودم🚶♂