سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۹۵ مطلب با موضوع «مقالات مهم و جداگانه :: مقالات متفرقه در مجلات» ثبت شده است

در این مقاله با کلیدواژه طارق و بحث پیرامون آن از نظر سایت ها کتب و افراد مختلف وارد می شویم و رویکردهای مختلف را تحلیل می کنیم نتیجه گیری با خودتان در ضمن به طور کاملا کپی پیستی هم کار می کنیم تا در قضاوت دچار مشکل نشوید و در برآیند خودمان قضاوت کنیم



نظر یک شبکه اجتماعی 

✔️ کتاب الله :    

   🌍  @Burhan_Mazhabi  🌍


💥اعجاز علمی قرآن💥



  💫🌟ستاره نترونی در قرآن🌟💫


یک ستاره نترونی که حدود 20 کیلومتر قطر دارد دارای جرم 1.4 برابر خورشید ماست و به این معنی است که این ستاره نترونی بسیار متراکم است و اگر در روی زمین باشد و روی یک قاشق مرباخوری وزن آن یک میلیارد تن است بخاطر اینکه اندازه ای بسیار کوچک و چگالی بسیار بالا دارد و دارای یک میدان گرانشی حدود 10112 برابر میدان گرانشی زمین و میدان مغناطیسی یک میلیون بار برابر زمین باشد. ستاره های نترونی بعد از مرگ ستارگان حجیم به اندازه 4 تا 8 برابر خورشید متولد می شوند.زمای که ستاره ها می سوزند سوخت هسته ای انها به پایان می رسد و یک انفجار ابر نواختری در انها رخ می دهد و قسمت های مرکزی آنها فرو می ریزد و پرتون ها و الکترون های آنها به شکل نترون با هم ترکیب می شوند و آنچه باقی می ماند یک ابر نو اختر زیبا در لایه های بیرونی است. ستاره های نترونی ممکن است در بقایای ابر نو اختر ها نیز ظاهر شود یا در سیستم های دوتایی ساخته شوند


همانطوری که می دانید سیاه چاله ها و ستاره های نترونی دقیقا مشابه هم هستند و مراحل ایجاد آنها نیز مشابه هم هست سیاه چاله ها دارای گرانشی بیشتری نسبت به ستاره های نترونی هستند.قرآن کریم در آیات اول تا سوم سوره طارق به این موضوع اشاره کرده است:


وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ ﴿۱﴾وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ﴿۲﴾النَّجْمُ الثَّاقِبُ﴿۳﴾


سوگند به آسمان و کوبنده ی شب! و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!


✔️ کتاب الله :    

   💥  @Burhan_Mazhabi  💥


طارق به معنی کوبنده است اگر در اینترنت سرچ کنید در مورد ستاره های نترونی نوشته شده است ستاره های نترونی بصورت چراغ هایی از دور بصورت خاموش و روشن می شوند و نور آنها بطور یکسان نمی رسد و متناوب است و مانند جسمی است که کوبیده یا قطع و وصل می شود در مورد آیه سوم کلمه ثقب به معنی چاله است و الثَّاقِبُ به معنی ایجاد کننده چاله است.


اگر مطالعاتی در زمینه نجوم داشته باشید حتما می دانید که مراحل تولید سیاه چاله و ستاره نترونی دقیقا مشابه همدیگر است و هردو از انفجار ابر نو اختر به وجود آمده است و بر اساس نسبیت عام انشتین وقتی یک ابر نواختر فرو می ریزد هسته آن ابتدا به یک ستاره نترونی تبدیل می شود و سپس سیاه چاله از آن به وجود می آید.

 


که قرآن دقیقا به مساله سیاه چاله نترونی و خاموش و روشن شدن آنها و در نتیجه ایجاد شدن سیاه چاله ها از آن اشاره می کند.و به ستاره ای که چاله ایجاد می کند نیز در آیه سوم اشاره می کند.


✔️ کتاب الله :    

   💥  @Burhan_Mazhabi  💥


همچنین بطور دقیق تر از این آیه در آیات 15 و 16 سوره التکویر نیز به نوعی از ستاره ها اشاره شده است که مانند چراغ های چشمک زن بطور دائم در حال خاموش و روشن تر هستند:


در سوره التکویر آیات 15 و 16 نوشته شده است که :


سوگند به اختران گردان (۱۵)[کز دیده] نهان شوند و از نو آیند (۱۶) 


همچنین در آیه پانزده از این ستاره ها بعنوان اختران گردان نام برده می شود که این مساله نیز از دیدگاه علمی تایید شده است ستاره های نترونی  با سرعت ۷۰۰ دور در ثانیه به دور خودشان می چرخد و با سرعت بسیار بالایی در فضا حرکت می کنند.


🔴 منابع : 


_قرآن

_ویکی پدیای انگلیسی

-ترجمه مجله آنلاین ناسا 

_سایت رسمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله


💥کانال اعجاز علمی قرآن (برهان)💥


✔️ کتاب الله :    

   💥  @Burhan_Mazhabi  💥



نظر و تفسیر کلمه طارق

خلاصه پرسش

معنای طارق در قرآن چیست؟

پرسش

معنای «طارق» در سوره مبارکه طارق چیست؟

پاسخ اجمالی

طارق از ماده "طرق" (بر وزن برق) به معناى کوبیدن است، و راه را از این جهت "طریق" گویند که با پاى رهروان کوبیده مى‏شود، و "مطرقه" به معناى پتک و چکش است که براى کوبیدن فلزات و مانند آن به کار مى‏رود.

از آن جا که درهاى خانه‏ها را به هنگام شب مى‏بندند، و کسى شب وارد مى‏شود ناچار است در را بکوبد، به اشخاصى که در شب وارد مى‏شوند "طارق" می گویند.

قرآن خود در این جا "طارق" را تفسیر کرده، مى‏گوید: "این مسافر شبانه، همان ستاره درخشانى است که بر آسمان ظاهر مى‏شود و به قدرى بلند است که گویى مى‏خواهد سقف آسمان را سوراخ کند، و نورش به قدرى خیره کننده است که تاریکی ها را مى‏شکافد و به درون چشم آدمى نفوذ مى‏کند. (توجه داشته باشید که "ثاقب" از ماده "ثقب" به معناى سوراخ کردن است).

در این که آیا منظور ستاره معینى است مانند "ستاره ثریا" (از نظر بلندى و دورى در آسمان)، یا ستاره زحل، یا زهره یا شُهب (از نظر روشنایى خیره کننده)، یا اشاره به همه ستارگان آسمان است؟ تفسیرهاى متعددى در این جا گفته شده، ولى با توجه به این که در آیات بعد آن را به "نجم ثاقب" (ستاره نفوذ کننده) تفسیر کرده است، معلوم مى‏شود منظور هر ستاره‏اى نیست، بلکه ستارگان درخشانى است که نور آنها پرده‏هاى ظلمت را مى‏شکافد و در چشم آدمى نفوذ مى‏کند. در بعضى از روایات "النَّجْمُ الثَّاقِبُ" به ستاره "زحل" تفسیر شده است که از سیارات منظومه شمسى و بسیار پرفروغ و نورانى است.[1]


.[1] مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏26، ص 360-361



نظر یکی از سایتهای با بحث مرتبط با بحث ظهور البته وبلاگ بود متن زیاد بود ابتدایش را آوردیم چند مورد خاص هم داشت بحث ۲۰۱۲ بحث پنج صیحه و چند مورد دیگر که به شدت هم تلاش برای عنوان نشانه های ظهور داشته و چندجایی از نظرات کعب الاحبار در کنار شیخ مفید بهره می برد تا نظراتی را عنوان کند


ستاره طارق چیست؟


آیا ستاره طارق یکی از پنج صیحه یا ندای ذکر شده در آخر الزمان است؟


ظهور ستاره طارق بر چه دلالت دارد و چه تاثیراتی دارد؟


آیا طارق پیش از این نیز ظاهر شده؟


هنگام طلوع ستاره طارق چکار باید کرد؟


آیا می توان تاریخ ظهور طارق را با توجه به پیشرفتهای علمی و فضایی پیشگویی نمود؟


Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4



نظر بر اساس تفسیر قمی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ(1) وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ(2) النَّجْمُ الثَّاقِبُ(3) اِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ(4) فَلْیَنظُرِ الْاِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ(5) خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ(6) یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ(7) اِنَّهُ عَلَی رَجْعِهِ لَقَادِرٌ(8) یَوْمَ تُبْلَی السَّرَائِرُ(9) فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ(10) وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ(11) وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ(12) اِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ(13) وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ(14) اِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا(15) وَأَکِیدُ کَیْدً(16) فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا(17)»

[سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد* و تو چه دانی که اختر شبگرد چیست؟ * آن اختر فروزان* هیچ کس نیست مگر این که نگاهبانی بر او (گماشته شده) است* پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است* از آب جهنده‏ای خلق شده* (که) از صُلب مرد و میان استخوانهای سینه زن بیرون می‏آید* در حقیقت او (=خدا) بر بازگردانیدن وی به خوبی تواناست*آن روز که رازها (همه) فاش شود* پس او را نه نیرویی ماند و نه یاری* سوگند به آسمان بارش‏انگیز*سوگند به زمین شکافدار (آماده کشت)* (که) در حقیقت قرآن گفتاری قاطع و روشنگر است* و آن شوخی نیست* آنان دست به نیرنگ می‏زنند* و (من نیز) دست به نیرنگ می‏زنم* پس کافران را مهلت ده و کمی آنان را به حال خود واگذار]


1) امام جعفر صادق علیه السلام در مورد این آیه: «وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ»، فرمود: منظور از آسمان، امیر المؤمنین علیه السلام است،  و طارق کسی است که از نزد پروردگار، از آن چه در شب و روز اتفاق می افتد، برای ائمه علیهم السلام خبر می آورد؛ همان روحی که همراه ائمه علیهم السلام است و آنها را راهنمایی می کند. و فرمود: «النَّجْمُ الثَّاقِبُ»: منظور رسول خدا صلی الله علیه و آله است.#1#


2) علی بن ابراهیم: منظور از این آیه: «اِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ»، فرشتگان هستند و منظور از: «فَلْیَنظُرِ الْاِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ* خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ»، نطفه ای است که با قدرت خارج می شود «یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ»، صلب از آنِ مرد و ترائب  از آنِ زن است، و ترائب استخوان های سینه است «اِنَّهُ عَلَی رَجْعِهِ لَقَادِرٌ» همان گونه که او را از نطفه ای آفرید، قادر است که او را تا روز قیامت به دنیا باز گرداند «یَوْمَ تُبْلَی السَّرَائِرُ»، منظور، از آنها پرده برداشته می شود «وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ»، منظور، دارای باران است، و منظور از: «وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ»، دارای نبات و گیاه است، و این قسم است و جواب این قسم: «اِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ» منظور، قطعی است، «وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ» منظور، شوخی و مسخرگی نیست «اِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا» منظور، حیله و مکر می کنند «وَأَکِیدُ کَیْداً»، که مکر از جانب خداوند، عذاب است، و منظور از: «فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا»، آنها را اندک زمانی آزاد و رها بگذار.#2#


3) حسن بن علی بن ابی حمزه، از پدرش، از ابو بصیر در مورد این آیه نقل می کند: «فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ»، منظور، قدرتی ندارد که با قدرت خالق و آفریدگارش برابری کند، و یاوری ندارد که او را از خداوند نجات دهد، اگر عذاب را برای او بخواهد. گفتم:  منظور از این آیات چیست: «اِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا * وَأَکِیدُ کَیْدًا»، گفت: برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و فاطمه توطئه چیدند، پس خداوند فرمود: ای محمد! «اِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا * وَأَکِیدُ کَیْدًا* فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ»، ای محمد! «أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا»، تا آن گاه که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند و از ستمگران و طاغوتیان قریش و بنی امیه و سایر مردم انتقام گیرد.#3#


1 - تفسیر قمی، ج 2، ص 411

2 - تفسیر قمی، ج 2، ص 411

3 - تفسیر قمی، ج 2، ص 412


نظر ویکی پدیا فارسی

طارق

بروج سورهٔ طارق اعلی
شمارهٔ کتابت: ۸۶
جزء : ۳۰
نزول
شمارهٔ نزول: ۳۶
محل نزول: مکه
اطلاعات آماری
تعداد آیات: ۱۷
تعداد کلمات: ۶۲
تعداد حروف: ۲۷۹

سورهٔ طارق سورهٔ ۸۶ام قرآن است، دارای ۱۷ آیهاست، و سوره‌ای مکی است. این سوره دو محور اساسی دارد: (۱) معاد و رستاخیز و (۲) قرآن و اهمیت آن. سوره با سوگندهایی به آسمان و طارق (ستارهٔ شبگرد)[۱] آغاز می‌گردد و سپس برای اثبات ممکن‌بودن وقوع معاد چنین استدلال می‌کند که خداوندی که توانسته است انسان را بیافریند، می‌تواند او را پس از مرگ نیز دوباره زنده گرداند. پس از اشاره به ویژگی‌های رستاخیز و اهمیت قرآن، کافران را به عذاب در جهان آخرت تهدید می‌کند.[۲]

منابعویرایش

  1.  قرآن، ترجمهٔ بهرام‌پور، سورهٔ طارق، آیهٔ اول.
  2.  مکارم شیرازی, ناصر و جمعی از نویسندگان.تفسیر نمونه. ج. 26. دارالکتب الاسلامیه, 1374. ص 356سوره طارق، مقدمه

نظر فصل دهم همین مقاله انرژی اذکار در همین وبلاگ

فصل 10

چگونگی فعال شدن اذکار در بدن

زن درون و مرد درون:

خداوند در قرآن مجید می فرماید:ما شما را بصورت زن و مرد آفریدیم.

بسم الله الرحمن الرحیم واللیل اذا یغشی و النهار اذا تجلی و ما خلق الذکر و الانثی(سوره لیل).

می دانید آیات قرآنی بطن در بطن،معانی ای دارد که از چشم افراد سطحی پوشیده می ماند و مطهرون و محرمان اسرار الهی قادر به درک لایه های درونی تر این ودیعه الهی هستند.

اینکه فردی فکر کند که در خلقت،انسانها به صورت مردان و زنان شکل گرفته اند یک لایه ظاهری از واقعیت است.بحث عمیق تری وجود دارد مبنی بر اینکه در درون هر مرد نیروی مونثی وجود دارد که هم دلیل خلقت اوست و هم در طی تکامل زندگی،این نیوری مونث به اشکال مختلف خود را نشان می دهد و موجبات ارتقای روحی و روانی او را فراهم می سازد.و در هر زن نیز نیروی مذکری نهفته است.

این نیروی مونث در مردان با چهار نماد مادر،همسر یا معشوقه،خواهر و دختر مشخص می شود و در زنان با چهار سمبل پدر،شوهر یا معشوق،برادر و پسر مطرح می گردد.

هر شخصی که انرژی کافی برای به یادآوری خوابها و رویاهای خود داشته باشد حتما ردپایی از متضاد درونی خود را می یابد.شاید برخی از افراد در خوابها و رویاهای خود با چنین موردی برخورد کرده باشند.

بدیهی است در وجود هر زن یا مردی،ایده آلی وجود دارد.شخص فکر می کند به همسر و همتا نیاز دارد که دارای خصوصیات خاصی باشد.این آرمانی که در سر دارد از کجا نشات گرفته است؟به طور کلی هرکس در درون خود موارد خاصی را مد نظر دارد.چه زنها و چه مردها،همه بدنبال گمشده ای هستند که بتوانند با حضور او به آرامش درونی و تمامیت دست یابند؛یک رفیق راه و یک همسفر خوب و یک محرم دل.اما اکثریت افراد حتی هنگامی که به بهترین یار و همسر و همراه هم که بپیوندند پس از گذشت مدتی احساس کامل بودن نمی کنند.نیاز روحی و روانی خود را همچنان برقرار می بینند.هیچ چیز در باطن آنها بهتر نمی شود.چه بسا پس از چندی احساس زندانی بودن،حقارت و یا بندگی و اسارت داشته باشند.

این گمشده در درون خود ماست.آن نیروی متضادی است که خداوند در عمیق ترین بخش وجود ما قرار داده است.با شناخت و ارتباط با چنین نیروی مخفی می توان به نوعی وحدت وجود پی برد و آن موجود آرمانی ای را که در قصه ها و افسانه ها منتظرش هستیم در درون خود بیابیم.به سالکی که به این نیرو دست یافته است اصطلاحا«نر-زن»نیز می گویند.

زندگی در روی کره زمین با تاریک ترین نوع انرژی ، چنان ما را در بستر غفلت نگاه داشته که حقایق را واژگونه درک می کنیم. عرفا معتقدند مجاز پلی است بسوی حقیقت.این زندگی که ما را اسیر خود کرده،مجازی است.دروغی بیش نیست.حیوانیت و نفس پرستی به جای آدمیت ما را به اسارت خود در آورده است.اصول و قوانین محدود اجتماعی که بر ما تحمیل شده ، حقیقت را در پرده کفر و ظلمت نهان کرده است.اینکه عمری را در بند نفس باشیم و سالهای کودکی را در غفلت و نادانی به سر بریم و تا بخواهیم به خود بیاییم همسری اختیار کرده و به دنبال معاش و کسب روزی باشیم و سالها ،علوم دروغینی را فرا گیریم که نه تنها گره ای از کارها باز نمی کنند بلکه بندهای اسارت ما را به دنیا محکم تر می نماید و تا چشم باز می کنیم کودکانی به دنیا وارد کرده، وادار به همین شیوه زندگی نماییم؟به همین دلایل است که زندگی انسان در زمین تا زیر فلک ماه در تسلط نیروهای منفی و تاریک قرار دارد و حقایق را زیر نقاب کفر پنهان داشته اند.

این امیال نفسانی باید در جهت بهسازی و بهروزی نژاد انسانی جهت گیری صحیح یابد.با شناخت و اتصال به نیروی متضاد درونی یک ازدواج روحانی باطنی در شخص رخ می دهد.این زوج یابی مرحله ای از خود شناسی است که شخص در درون خود دنیای دیگری را می یابد که کشف بسیار عظیمی برای او محسوب می گردد.

از اتحاد نفس با عقل،روح به درخشش در می آید و حجاب تن دریده می شود.

نوزاد نورانی ،راز گل زرین وجود

انسان مجموعه ای است از همه چیزهایی که حیوانات دارا می باشند و در غرایز خوردن و خوابیدن و تولید مثل کاملا از همان قوانینی پیروی می کند که همه جانداران پیروی می کنند.خشم و شهوت و هیجان و احساس،امیال غریزی و ناخودآگاه است و بیشتر وقت و انرژی ما صرف ارضای تمایلات روزمره می گردد.به بیان دیگر در بدن ما نواحی ناخودآگاه و نیمه آگاه وجود دارند که دارای دو مرکز مهم کنترل کننده هستند که یکی در ناحیه بین مقعد و بیضه ها قرار دارد و دیگری در انتهای پایینی ستون فقرات یعنی دنبالچه و پشت استخوان عانه که کنترل فعالیتهای جنسی را بعهده دارند.

با تزکیه نفس و پالایش انرژی در بدن و کنترل باتریها و مخزنهای انرژی و دوری از گناهان که سبب تضعیف قدرتهای روحی و روانی می گردد کاملا مسیرها و خطوط انرژی به سمت مراتب عالی تر ِ وجود کانالیزه می شوند.

در چنین مراحلی شخص از حضور در زمین احساس ملال می کند و قفس تن برایش مانند فشار قبر است. دلتنگی ها و عدم وابستگی به زرق و برق دنیا میل شخص را به عبادت و ذکر متمرکز می کند.خود را در دنیا تنها حس می کند و در حالت جذبه هاب روحانی آرزوی لقاءحضرت دوست را دارد.

از غذاخوردن و خوابیدن و معاشرت با دوستان و نزدیکی و تماس جنسی با همسر خود نه تنها لذت نمی برد بلکه احساس ناخوشایندی دارد.و به همین دلیل،امیال جنسیِ شخص تحت فرمان و کنترل کامل قرار می گیرند.در چنین وضعیتی پرداختن به امور دنیوی و لذات و غرایز تحلیل رفته،شخص حتی با وجود انجام این امور،بیشتر توجه خود را صرف گمشده ای می کند که نمی داند کیست و چیست؟!یک احساس غریب.

در مراحل اولیه فعال شدن ذکر و با استمرار چنین حالاتی در هنگام انزال نیروی شهوت به خارج از بدن،مانند این است که ترمزی او را از این کار منع می ند و عظیم ترین و مهمترین ماده در بدن را که قبلا به دور می ریخت و یا برای تولید مثل به کار می برد در بدن ذخیره کرده و بدین ترتیب در یک آن احساس لذت بخشِ قدرتی را حس می کند که با هیچ احساس دیگری قابل قیاس نیست.با گذشت مدت زمانی تغییر بسیار اساسی  و بنیانی در شخصیت و هویت او پدیدار می گردد.احساس سرزندگی و نشاط و حتی جوانتر شدن،میل به تحرک و ورزش،ادراک و بصیرت بیشتر و تغییرات مثبتی در خود می یابد که همه و همه ناشی از بیدار شدن مرکز اراده در وجود فیزکی اوست.این اقتدار و اراده سبب افزایش انرژی اطراف بدن و نفوذ بیشتر در اطرافیان می گردد تا حدی که شخص می تواند بیماری را در خود و حتی در دیگران برطرف نماید.

قرآن کریم،سوره طارق

بسم الله الرحمن الرحیم

-والسماء و الطارق   و ماادرئک ماالطارق   النجم الثاقب

-ان کل نفس لما علیها حافظ   فلینظر الانسان مم خلق    خلق من ماء دافق    یخرج من بین صلب و الترایب    انه علی رجعه لقادر   یوم تبلی اسرائر   فما له من قوة و لا ناصر

-والما ذات الرجع    و لارض ذات الصدع    انه لقول فصل    و ماهو بالهزل    انهم یکیدون کیدا     و اکید کیدا    فمهل الکافرین امهلهم رویدا

-قسم به آسمان وجود و قسم به آنکه از طریق و تو چه می دانی که طارق کیست؟آن ستاره درخشان نوظهور.

-به تحقیق هر نفسی که نگهبانی و حفاظت شود سپس انسان خلقت چنین انسانی را نظاره کند.خلقت از آب جهنده که از میان صلب پدر و سینه مادر ایجاد می شود.بدرستیکه او بر بازگرداندنش قادر است.روزی که اسرار باطنی آشکار شود و نه نیرو و نه یاری دهنده ای باشد.

-سوگند به آسمان،فروریزنده بارانهای پی در پی و سوگند به زمین دارای شکافها و رویاننده گیاهان.

به حقیقت اوست جداکننده حق از باطل و این هرگز سخن بیهوده نیست.آنان هرچه توانند حیله و مکر کنند و بر حیله و حقه تاکید ورزند پس تو ای رسول به کافران ِ پوشش دهنده حقایق مهلت ده تا هنگام کیفر آنها فرا رسد.

 

با جلوگیری از خارج شدن عالی ترین ماده حیات که عامل تولید مثل است هم در مردان و هم در زنان، و تغییر جهت یا چرخش آن به سوی نیروی مونث یا مذکر درون،پس از مدتی شخص در نواحی مرکزی بدن و شکم و مراکز جنسی احساس دردهای خاصی می کند که در وهله اول تصور می کند بیمار است.اما به مرور زمان دردهای شدید از سمت کمر به سمت بالا آغاز می شود که سبیه درد زایمان است.بله درد زایمان است.درد و فشار به تدریج از شکم و کمر به سمت قفسه سینه و سپس گردن و سر حرکت نموده و کم کم  از سر خارج می شود.سپس به تدریج آرامش فرا می رسد.

در افراد معمولی نیز به دلیل تهذیب نفس و تقوی ممکن است چنین موردی اتفاق بیفتد.ولیکن از آنجایی که فاقد بصیرت لازم هستند و در این مسایل سررشته ندارند و در هیچ کتاب و مکتب و مدرسه ای این گونه موارد را آموزش ندیده اند،به شدت کلافه می شوند و تصور می کنند که بیمار گشته اند و نمی دانند که چه مرحله خاصی را پشت سر گذاشته اند و یا چه مرحله در پیش رو دارند.

پس از مدتی چنین شخصی متوجه تغییرات و مسایل بخصوصی در زندگی خود می شود.احساس می کند حس ششم قوی پیدا کرده و بعضی مسایل را از پیش می داند،یا اگر راجع به چیزی اظهار نظر کند عینا به وقوع می پیوندد،یا اگر در مورد کسی احساس تنفر یا کینه داشته باشد برای آن کس اتفاق ناگواری می افتد.اما ادراک دقیقی از این وضعیت ندارد.

حقیقت امر چیست؟

چنانچه از اتلاف نیروهای عالی در بدن جلوگیری شود و جهت آن به سمت درون بازگردد،جنینی از جنس بسیار لطیف تر از ماده در لایه ها و بدنهای تو در تو خلق می گردد که پس از مدتی با درد و فشار از سمت سر از جسم خارج شده و به صورت نوزاد نورانی متولد می شود که بند ناف او به سر شخص وصل است و به دلیل همین ارتباط است که هرچه این نوزاد بزرگ تر و قوی تر گردد،قدرت ادراک و پیش آگاهی در شخص افزایش می یابد.این اقتدارِ اندیشه به اشکال مختلف در زندگی شخص رخ می نماید.

و این همان طارق است.همان ستاره درخشان است که در زندگی سالک طریق الی الله ظهور می کند.

برای سالک طریق مولا این اتفاق بارها و بارها قابل تکرار است و او قادر است در فواصل مختلف،نوزادهای نورانی بسیار داشته باشد.

این موجود نورانی از جنس ماده نیست بلکه به دلیل نوع و شیوه خلقت،کالبدی از جنس انرژیهای برتر با فرکانسهای قوی تر دارد و بدنی لطیف تر و نورانی تر از ماده و عناصر تشکیل دهنده بدن انسانهای معمولی را داراست.

بدین ترتیب چون نوع تغذیه و رشد چنین موجودی از طریق انرژیهای جهانی و کیهانی صورت می پذیرد و از انرژی زمین و انرژیهای طبیعی بی نیاز می باشد،از مراتب روحانی و الهی بالاتری برخوردار می گردد و گیرنده ادراک و آگاهی و دانشهای ماورای این جهان است در نتیجه بدلیل نوع خاص تولد و وابستگی از طریق بند ناف که همان نیروی فکر و ذهن است،سالک می تواند با همه آن اطلاعات و آگاهیهای برتر که قبلا برایش دست نیافتنی می نومد ارتباط برقرار نماید.

هرچه سالک وارسته تر و تقوا پیشه تر باشد نوزاد وی نورانی تر و دریافتها و آگاهی های او برتر خواهد بود.و هرچه از مسایل نفسانی و شهوت پرستی دوری گزیند،تعداد نیروهای نورانی او افزایش می یابد.دوری از نفسانیات نه به معنای آن است که از زن و همسر خود پرهیز نماید و از مسیر زناشویی به دور افتد،بلکه بالعکس با مقدس دانستن امر ازدواج و ادراک اینکه زناشویی امری عبادی است و انسان جوینده کمال همه اعمال خود را برای اطاعت از خداوند انجام می دهد،نباید تعادل در زندگی را از دست دهد.همچنین از ارتباط جنسی با دیگر زنان یا مردان باید به شدت پرهیز شود.

هشدار:جادوگران و ساحران،همواره در جستجوی کسانی هستند که به این مرحله رسیده باشند و اگر چنین فردی را شناسایی کنند،با هر حیله و سحر سعی در به دام انداختن و شکار او می کنند.زیرا با شکار و اسیر کردن وی به منبع عالی نیرویی دست می یابند که می توانند از نیروی درونی او جهت اهداف ساحرانه خود سوء استفاده  نمایند.بسیار انسانهای پرهیزگار بوده اند که در دام و فریب چنین حیله گرانی گرفتار شده اند.

در مسیر سلوک خود،به ساحرانی برخوردم که قادر بودند روح اشخاص را احضار نمایند و کالبد نورانی فعال آنها را به بند بکشنند.در چنین وضعیتی،شخص به صورت بیماری در می آید  که به هر دکتر و پزشکی مراجعه نماید،هیچکس درد و رنج او را تشخیص نمی دهد.و گاه بعنوان دیوانه و مجنون باید روزگار را به سر آورد.در کنال تاسف،این ساحران،در لباس دراویش و با برگزاری مراسم ذکر و ایجاد یک میدان مغناطیسی قوی به اینگونه امور مبادرت می ورزیدند.

یکی از راهای به دام انداختن افارد،وعده آموختن علوم سحری و دعوت از آنان جهت شرکت در مجلس ذکر بود.در بهترین حالت،شخص زاهد ِ ناآگاه را در جمعی می نشانند و با تارهای نورانی شبیه تار عنکبوت که از هر طرف بر او می گسترند وی را مورد تهاجم قرار داه و بدینوسیله از انرژی پاک درونی او تغذیه می کنند و مانند انگل او را می مکند و غارت می کنند.و اگر بدانند که شخصی دارای قدرت و کرامات است با هر وسیله و جادویی که بتوانند سعی به از بین بردن جسم فیزکی و اسیر کردن و به چنگ آوردن روح او در خواب و بیداری می کنند.اینان،یاران شیطانند و جز سیاهکاری و گمراهی و ضلالت کاری ندارند.اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

ارتباط با فرشتگان

فرشتگان،موجودات و نیروهایی هستند که در عوالم الهی سیر می نمایند و دستورات الهی را بدون چون و چرا به انجام می رسانند و به دلیل دوری از ماده و دارا بودن نورانیت و سرسپردگی ابدی به آستان الوهیت از همه امور نفسانی بری هستند.فرشتگان عهده دار وظایفی هستند و در اداره عوالم و مراتب مختلف هستی با خداوند همکاری می کنند.همین ویژگی است که سبب می گردد تا با انبیاء و رسولان الهی ارتباط برقرار کرده و اولیاء الله را یاری نمایند.

تنها کروبیان هستند که فقط و فقط و همواره تا ابد به ستایش و تسبیح خداوند مشغول هستند و هیچ ارتباطی با عوالم پایین ندارند.

 یکی از راههای ارتباط روحانی با فرشتگان،به غیر از وحی که فیض از طرف خداوند است،دارا بودن کالبد نورانی است.

جهان هستی به چهار قلمرو خاص تقسیم می شود که عبارتند از:ناسوت،ملکوت،جبروت و لاهوت.

ناسوت:همین قفسِ روح است که انسان در تاریکی و جهل در آن زندانی شده و روز و شب و طبایع و اخلاط و عناصر،روح او را محاصره نموده اند.

ملکوت:جهان ارواح پاکیزه و مطهر و طبقه فرشتگان از این سطح آغاز می گردد و جهان مُتّل است

در جبروت نیروهای الهی بدون هیچ قالب و شکل و بصورت خالص تر حضور دارند که ادراک ما برای شناخت آن کافی نیست.

و لاهوت جایگاه خداوند است که در هیچ وهمی نمی گنجد و قابل توصیف نیست.

یکی از مهمترین راههای ادراک و ارتباط با جهانهای اعلی و خارج شدن از ناسوت،ایجاد کالبد نورانی است.نوزاد نورانی ای که از تاج سر سالک متولد می شود،خود ساکن جهانی است که از ماده عنصری رها گشته و می تواند با موجودات دیگری همانند خود ارتباط برقرار نماید. در آن جهان نیز،اگر شخص از مرز قالبها و اشکال و فضا و زمان عبور کرده و لایه ای لطیف تر از کالبد نورانی خود ایجاد نماید،به جبروت الهی وارد می شود.کلمات در ملکوت نیز قابل مشاهده اند ولی در جبیروت نه شکلی هست و نه نامی و با ذات ها در ارتباط است و با کلماتی که ما می شنایم قابل توصیف نیست.

نامهای 99 گانه الهی در سه بعد مطرح شده اند که عبارتند از :ذات و صفات و افعال.

اسماء ذات مانند هو،سبوح،قدوس که به ذات باریتعالی اشاره دارند.

اسماء صفات مانند علیم،حکیم،بصیر که حالاتی برای خداوند توصیف می کنند که مختص به اوست.

اسماء افعال مانند رزاق و شافی که به فعل خداوند در مورد بنده و مخلوق او اشاره دارد.و الله نامی که مستجمع جمیع صفات خداوند است.

جن و موکل:ترس ما ثمره جهل است.نادانی سبب توهمات و سبهات و حدس و گمانهای نادرست می گردد.موجودات عالم در برابر عظمت آگاهی انسان هیچ اند.سایه های بی مقدارند.

در فصل ششم،اتر بعنوان دریایی از عناصر شکل نیافته و مادر عناصر مطرح شد.عناصر با نسیتهای مختلف با هم ترکیب شده و آگاهی بصورت الهی در ماده،همه موجودات را شکل داده است.در این میان موجوداتی خلق شده اند که از عنصر آب و خاک بهره نداشته اند موجوداتی خلق شده اند که از عنصر آب و خاک بهره ای نداشته و بیشتر عنصر وجودی آنها از نوع آتش و باد است.این موجودات،دارای نوعی خاص از شعور و آگاهی هستند ولی مانند ما انسانها جسم فیزیکی و قالب خاکی ندارند اما قادرند در هر ظرف و قالبی حلول کنند و در نتیجه تغییر شکل دهند.

از این موجودات غیر ارگانیک در قرآن کریم در سوره جن نیز یاد شده است.لغت جن به معنای ناپیدا و پوشیده است و در قرآن از جنیانی که از جنس نار یا آتش هستند یاد شده است.جن نیز موجودی است که قالب خاکی و آبی ندارد و به نوبه خود،دارای آگاهی و علم و شعور است و مراحل کمال بر او نیز جاری می گردد.چنانکه پیامبر اکرم(ص)آنان را به اسلام و تشیع دعوتنمود و عده ای از آنان پذیرفته و مسلمان شدند ولی عده ای نافرمانی کرده و کافر گشتند.جنیانِ آتشی در طی مسیر حیات خود و با کسب اقتدار لازم،قادر خواهند بود فرکانس وجودی خود را به فرکانس باد نزدیک گردانند یعنی از حالت عنصر آتش به درجه قویتر خود، عنصر باد تغییر ماهیت دهند.در غیر اینصورت اگر به هریک از ادیان الهی پایبند و تسلیم باشند،به زندگی و حیات خود ادامه می دهند.در غیر این صورت به نیروهای مخرب و خطرناکی تبدیل می شوند که به دلیل ماهیت وجودی خود که از چشم مردمان عادی پنهان هستند می توانند در هر موجودی اعم از اشیاء و حیوانات و گیاهان و انسان حلول کرده و او را وادار به کارهای ناخواسته نمایند.این نیروها، سپاهیان و برادران شیطان اند خداوند آنان را وسیله و ابزار برای آزمون مومنان قرار داده است و تا روز قیامت به آنان مهلت داده است.

به جنیان از نوع باد زار می گویند شاید واژه های بابازار و مامازار را شنیده باشید فرقه هایی هستند که با این نیروها در ارتباط هستند و بطور مخفیانه آداب و مراسم خاص خود را اجرا می نمایند.

از آنجا که خود،شخصا با این فرقه از نزدیک آشنا شده ام،به سالکان طریق الی الله توصیه می کنم که از این فرقه ها دوری جویند و زندگی خود را در مخاطره نیاندازند.

سحر و جادو و احضار و تسخیر و تصرف در مسیر حق،امور باطل اند و جز گمراهی ثمری نخواهد داشت.

موکل و حامی:

موکل نیز مانند جن نیروی غیر ارگانیک،ناپیدا و نهانی است که دارای قدرت،آگاهی و شعور است با این تفاوت که سرکش و نافرمان نیست و برای کمک و یاری دادن و خدمتگذاری به انسانها نزدیک می شود.

موکل از هر جنس و نوع و عنصری که باشد به دلیل آنکه دارای فرکانسهایی قویتر و کالبدی لطیف تر از جسم انسان هستند از حوزه دید و شناخت علوم تجربی پنهان مانده است.موکل می تواند از جنس فرشتگان و یا جنیان باشد،ولیکن از هر نوع فرکانسی که موجودیت یافته باشد از آنجاییکه مخرب نیست،برای حمایت و یاری و یا نجات و الهام بخشیدن به انسانها نزدیک می شود.بارها تاکید شده که از اسیر کردن و اذیت و آزار دادن و سوء استفاده از چنین نیروهایی باید پرهیز نمود.با ایجاد حس دوستی و محبت با همه هستی و کائنات ارتباط و اتحاد برقرار نمایید.

عشق و نفرت

هنگامی که شخص عاشق می شود با دیدن معشوق حالتی احساس می کند که برای او کاملا تازه و هیجان انگیز است.چرا چنین بی تاب و بی قرار می گردد؟او در جهان مادی چهره ای را ملاقات کرده که بسیار شبیه آن چهره ایده آل درونی اوست.با دیدن این نماد ظاهری،انقلابی در عمق وجود او صورت می گیرد که خود نمی داند چیست.جمالی در آینه دل او رخ نمایانده که نمایانگر معشوق ازلی اوست.حتی در مبتذل ترین شکل خود که در بین مردمان عادی متداول است نیز همین قانون حاکم است.علایق و دلبستگیهای سطوح عادی در زندگی، انگیزه و عامل بسیار مهم و قوی برای حیات و زندگی است و موجب می گردد تا افسردگی و پوچی را از خود دور کنیم.و این برای انسانهایی است که در مسیر حیات،نوپا هستند و در بُعد کودکی و طفولیت به سر می برند.این کودکی و طفولیت به سن و سال افراد ربطی ندارد.انسان با رسیدن به یک نقطه عطف در زندگی و با به دست آوردن دیدگاهی تازه مانند این است که دوباره متولد می شود و در این هنگام تولد ثانوی رخ می دهد.تولد ثانوی،مرحله بلوغ فکری است.

غریبه ای به شهری ناشناس پا می گذارد و به طور اتفاقی از گورستان آن دیار عبور می کند.وقتی سنگ مزارها را می خواند در کمال تعجب می بیند که همه در سنین کودکی جان سپرده اند و فرد مسنی در میان آنان نیست.از پیری ساخورده که از آن مکان می گذشت می پرسد که چرا چنین است و مگر اتفاقی افتاده که در این دیار همه در سنین پایین مرده اند؟

پیر چنین پاسخ می دهد که خیر.در این دیار،هرکس از لحظه آگاه شدن به اسرار و رسیدن به آگاهی،تازه متولد می شود و سالهای تلف شده عمر در نادانی هیچ به حساب نمی آید.

آری،در مسیر آگاهی پنجاه سال و صد سال به حساب نمی آید.

چه بسا کسانی بارها و بارها آمده و رفته اند و از سطوح مادی و تاریک پا فراتر نگذاشته اند و به دلیل سنگینی و غلظت فرکانسهای افکارِ آلوده و عدم پالایش و بی توجهی به رعایت دستورات دینی در اعماق دوزخ اعمال و نیات پلید خود اسیر مانده باشند.

شخصی که دایما در پی بوالهوسی و توع طلبی های نفسانی خود از این شاخه به شاخه دیگر می پرد و با زنان معاشرت بیش از حد دارد،خود را اسیر نیروهای مونث کرده و خاصیت این نیروها،بلعیدن نیروی مذکر است.به همین علت یطان از دختران حوا بعنوان ابزار استفاده می کند تا عالی ترین وجه نفس انسان را در شهوات و بی بند و باری ها به بازی بگیرد تا در منجلاب مد و تجملات و لهو و لعب و ....گوهر وجود خود را از یاد ببرد.

بهترین حالت آن است که هر فرد،تنها با یک همسر آیین زنا شویی انجام دهد.در مسیر سلوک و اذکار اسماءالهی،هرچه فرکانس امواج و ارتعاشات روحی و روانی خود را بالاتر می برد،فرصتی ایجاد کند تا همسر و فرزندانش نیز با قرارگرفتن در چنین میدانهای پاک الهی کم کم ( و نه به یکباره )شستشو شده و تغذیه شوند.دوری گزیدن از همسر و بچه به هیچ وجه فعل و عمل سالک طریق الی الله نبوده و نیست.اگر نیت بر عبادات سنگین و سکوت و روزه های طویل المدت است باید همه نیازها و اسباب آرامش خاطر خانواده فراهم باشد تا اضطراب و دلهره و کینه و کدورت ایجاد نکند و نتایج عبادات به هدر نرود.

اگر از اعمال جنسی برای مدتی فاصله گرفته می شود باید برای همسر خود توضیح دهید که این کار صرفا برای نزدیک تر شدن به خداوند است و برای شارژ باتریهای درونی بسیار لازم می باشد.اگر همسر از درک و پذیرفتن این امر عاجز باشد و نخواهد همراهی کند،با ارضای نیازهای طبیعی او و کنترل نیرو در خود و پرهیز از خروج عامل تولید مثل،ایجاد نوزاد نورانی نیز امکان پذیر خواهد بود.

به هر حال افراط و تفریط در هر مورد مردود است.چه در مسیر دنیا و چه در طی مسیر معنوی باید اعتدال را رعایت نمود.

به طور کلی هنگامی اشخاص با هم تفاهم خواهند داشت که فرکانس ارتعاشات فکری و ذهنی و احساسی و عاطفی در هر دو طرف همسان باشد.به همین دلیل حرف یکدیگر را بهتر می فهمند و راحتتر با یکدیگر ارتباط برقرار می نمایند و موجب اذیت و آزار هم نمی شوند.عشق و علاقه و تفاهم و درک متقابل و همزبانی به همین هماهنگی و هارمونی و تناسب صحیح بستگی دارد.صداقت و فداکاری و ایثار در این وضعیت معنا پیدا می کند زیرا هر دو طرف یک واحد هستند و در هم محو شده،یک روح در دو بدن می شوند.اما وقتی به دلایل مختلف، فاصله ایجاد شود و در اثر مطالعه و آموزش ، یا اختلاف نوع فعالیتهای جسمانی یا معاشرت با دیگر افراد و به هر دلیل دیگری زوج از هم متفرق شده و زمان را برای هم فاز شدن از دست بدهند،در اثر سهل انگاری و بی توجهی و عدم توانایی لازم جهت حل این معضل،ارتعاشات فکری و بدنی متفاوتی از خود بروز داده و این می تواند تا حدی ادامه یابد که کاملا در تضاد با یکدیگر قرار گیرند و چنان از درک هم ناتوان گردند که نفرت و انزجار پدید آید.بدین ترتیب است که اختلاف بین اولیاء و فرزندان، زن و شوهر یا دو دوست بروز می کند و هیچیک قادر به برطرف کردن مشکلات نیستند.

مرگ و انتقال

به هر طریق روزی خواهد آمد که مهمان باید از این منزل برود.هاله شخص شکاف برمی دارد و همه نور و آگاهی او از قالب جسم به بیرون انبساط می یابد.ابتدا شعور و ذهن آگاه، به خاطر باور نکردن مرگ،تا مدتی متمرکز می ماند اما به تدریج راهی فضاهایی با فرکانس مشابه فرکانسهای وجودی خود می شود.بدیهی است که هرچه در طی دوران زندگی با شیوه های عالی تر ِ نور و انرژی سر و کار داشته باشد،این فرکانسها در روح او ثبت شده اند و در این هنگام که جسم رها شده است همه شعور و دانایی از سطح مادیات روان می شود.وقتی جان از بند تن آزاد گردد،با توجه به عادات و اعتقادات خود در همه شئونات زندگی،با نیروها و ارواح و جانهایی ملاقات می کند که هم رده و همردیف او هستند.

فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره.

پس آن روز هرکس به اندازه ذره ای کار نیک کرده نتیجه آن را خواهد دید و کسی که به قدر ذره ای کار زشت مرتکب شده به کیفرش خواهد رسید.

سالک همواره خود را برای چنین لحظه ای آماده نگه می دارد تا در این تغییر و تحول و انتقال، فراموشی برایش رخ ندهد و با ادراک کامل و شعور کافی به دیار دیگر رهسپار شود.بی شک مرگ پایان نیست بلکه انتقال آگاهی به جهانهای عالی تر است برای مومن.و انتقال به وادیهای تاریک تر و جهانهای دارای فرکانس پایین تر برای کافران و مشرکان است.

آنجا که کافران و دشمنان خدا با حیوانات محشور می گردند و شاید خود نیز در قالب حیوانات متولد شوند و برای آنان حسرت و ندامت فراوان است.

احضار روح و فاتحه برای درگذشتگان

بسیاری از افراد به این حقیقت واقف نیستند که فردی از این جهان به جهان دیگر منتقل شود می توان برای او و برای آرامش روح او کاری انجام داد.وقتی در مراسم ختم و یادبود و چهلم متوفی دور هم جمع شوند و قرآن تلاوت شود و نماز خوانده شود،میدان عظیمی از انرژی های عالی فراهم می شود و با خواندن فاتحه،گل واژه های نور و رحمت برای روح سرگردان و منتظر نثار می گردد.همه این امواج و ارتعاشات عالی سبب روشنایی راه و افزایش سطح آگاهی و تولید فرکانسهای قویتر برای فرد متوفی شده و زاد و توشه جهان آخرت می شود.همواره برای رفتکان خود آمرزش طلب کنید و با قرایت آیات و سوره های قرآن کریم،نور و رحمت الهی برای آرامش و نورانیت روح آنان اهدا نمایید.

چنانچه با خواندن سلام و صلوات بر روح پیامبر اکرم(ص)،فرشتگان نیز بر شما سلام و درود می فرستند.

وقتی شخصی از این جهان فانی رفت با توجه به اعمال و عملکردهای او در طی فرصت زندگی،در یکی از لایه های مختلف هستی برای ادامه مسیر کمال سکنی می گزیند.بر وقایع روی سطح زمین آگاه است و افراد خانواده و دویتان و آشنایان خود را می بیند و هرچه خیرات و نذر و نیاز به نیت آمرزش او انجام گیرد،به صورت نور و رحمت دریافت می کند.اگرکسی بخواهد روحی را احضار نماید واضح است که قبل از انجام هر عملی،روح از این احضار آگاهی دارد و چه بسا در اطراف و اکناف محل احضار حضور داشته باشد.اما برای ارتباط روح با افراد روی سطح زمین،احتیاج به یک ظرف یا لباس یا تن پوش است زیرا روح که در حالت عادی به شکل امواج نوسانگر متمرکز است وسیله و ابزاری برای صحبت  و ایجاد صوت و نشان دادن اندام خود ندارد.در این حالت یا از بدن اشخاص خاصی به نام واسطه یا مدیوم استفاده می کنند و یا از دود و بخورات،تا با حلول روح در درون بخار و دود (و یا حلول در میدوم یا واسطه )،لباس ابر مانند برای او آماده کرده باشند.

لازم به ذکر است که برای احضار ارواح،نیاز به یک میدان مغناطیسی قوی هست تا بتوان فرکانسهای خاصی ایجاد نمود تا مانند آهن ربا روح را دعوت یا وادار به حضور نمایند.همچنین شخصی که در ارتباط مستقیم با روح قرار می گیرد باید از اقتدار باطنی برخوردار باشد تا دچار مشکل نشود.در هر حال چنین مواردی به هیچ وجه مورد تایید نیست زیرا اولا میدان مغناطیسی لازم برای این امور،از وجود و درون افراد تامین می گردد و در نتیجه شاید تامین انریی لازم در بدن احضارکنندگان برای بار اول و دوم مشکلی پیش نیاورد اما به مرور زمان جبران ناپذیر خواهد بود.گاه به دلیل ارتباطات و وابستگی های عاطفی و احساسی،شخص مدیوم نادانسته از نیروی درونی مادر و یا دیگر بستگان خود مایه می گذارد و برای این افرادبیماری و مشکلات عطیم ایجاد می نمایند.

همچنین احضار ارواحی که خود روزی مردمان عادی ای در جهان بوده اند و در طی زندگانی خود چندان روش صحیحی نداشته اند و آگاهی آنان نیز از حوادث،محدود و ناچیز است چه حاصلی دارد؟جز اینکه آنان به دلیل حضور در لایه مادی دچار فشار و ناراحتی شده در عذاب قرار می گیرند.

 



برگرفته شده از newlovelyvoice.blog.ir


در آخر قضاوت با خودتان قرآن مبین است و با آیات دیگر میتوان در بطون آن تدبیر کرد نص صریح آیات این سوره کاملا مشخص است و نظرات علمای مختلف را در کنار نظرات سایر سخنوران دیدید  صراحت قاطع و بدون هیچگونه پرده ی قرآن در بیان رابطه بین آب جهنده و ستاره ای کوبنده شب که از سینه زن و کمر مرد است و بحث درک و عالم درک و معنی و بحث حفاظت توسط موکل و یا فرشته مراقب و بحث ایمان و کفر به صراحت کامل در آیات آمده خیلی صریح تر از هرچیزی اما چرا مثلا در سایتهای خاص مثل ویکی پدیا و یا علمی گرایی های خاص اصلا وارد یک دنیای دیگر می شویم که اساسا اصل هدایت گری قرآن را نه تنها به حاشیه بلکه نقض می کنند قضاوت با خودتان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۴ ، ۱۹:۳۰

💎💎آیت الله بهجت💎💎

 

💠مرگ، ترسی ندارد. از نظر ظاهر، همان خواب است و در خصوص مشکلات پس از مرگ هم، به اندازه یک مو، محبت اهل بیت(ع) برای نجات کافی است و آن مقدار محبت را هم که ما داریم.

⬅️باید توجه داشت که انسان در صورتی می تواند محبت اهل بیت(ع) را همراه خود به عالم برزخ و قیامت ببرد که آفت گناه، موجب سلب این نعمت از او نگردد. 

🔷🔹روزی عقربی یکی از دوستان امیرالمومنین علیه السلام را نیش زد،

او سریعا نزد امیرالمومنین علیه السلام آمد... حضرت به او فرمود: 

بر اثر این نیش نمی میری برو. 

او رفت و پس از مدتی آمد و گفت: یاامیرالمومنین بر اثر آن نیش عقرب دو ماه زجر کشیدم. 

🔹حضرت به او فرمود: 

میدانی آن عقرب چرا تو را نیش زد؟ 

گفت: نه 

حضرت فرمود: چون یکبار در حضور تو سلمان را به خاطر دوستی ما مسخره کردند و تو هیچ نگفتی و از سلمان دفاع نکردی این بخاطر آن است.


☑️نیش و کنایه زدن به محبین و موالیان حضرات معصومین(ع) اینقدر مهم و حساس است.


🔹دفاع نکردن از سلمان این عقوبت را داشت دفاع نکردن از امیرالمومنین(ع) چه عقوبتی برای ما در پی خواهد داشت؟!!!

📚مستدرک الوسائل.ج 12.ص 336

📒📔📙📘📗📕📓

🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

⁉️سؤال: دفاع نکردن از حریم ولایت مطلقه فقیه (که بفرموده ی امام راحل عظیم الشأن همان ولایت رسول الله (ص) است)برای برخی از مسئولین و همچنین افراد بی تفاوت جامعه چه تبعاتی می تواند به دنبال داشته باشد؟!!!!

🔹🔹💠🔹🔹💠🔹🔹💠🔹🔹💠


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۲۳:۴۴



 صبح امروز جمعی از فرماندهان بسیج با مقام معظم رهبری دیدار کردند که در ادامه می توانید مهمترین محورهای سخنان رهبر انقلاب را بخوانید:


■ مظهر استکبار آمریکاست؛ امروز تزویر سیاسی و دیپلماسی وجود دارد/ با چهره خندان و آغوش باز ظاهر می‌شوند اما خنجر در قلب طرف مقابل فرو می‌کنند


■ دشمن بدنبال نفوذ است؛ نفوذ موردی و فردی این است که فردی را برای جاسوسی یا تأثیرگذاری بر تصمیم یک مدیر یا مسئول بفرستند


■ نفوذ جریانی یعنی شبکه‌سازی در داخل ملت که از نفوذ موردی خطرناکتر است/ پول و جاذبه‌های جنسی دو ابزار مهم این نوع نفوذ است


■ اما اینکه بگویند افرادی می خواهند از نفوذ استفاده جناحی بکنند از اهمیت بحث نفوذ دشمن کم نمی کند


■ از اصل واقعیت نفوذ غفلت نشود، دشمن دارد طراحی می کند


■ نفوذ جریانی یعنی شبکه سازی در داخل ملت به وسیله پول و جاذبه های جنسی با هدف تغیر باورها، آرمان ها، نگاه ها و سبک زندگی


■ آماج نفوذ جریانی، نخبگان، افراد موثر، تصمیم سازان و تصمیم گیران هستند


■ نفوذ موردی و فردی این است که فردی را برای جاسوسی یا تأثیرگذاری بر تصمیم یک مدیر یا مسئول بفرستند


■ نفوذ جریانی یعنی شبکه سازی در داخل ملت که از نفوذ موردی خطرناک‌تر است


■ اگر نفوذ نسبت به کسانی انجام گیرد که درسرنوشت، سیاست و آینده کشور تأثیر دارند آرمان‌ها، ارزش‌ها، خواست‌ها و باورها تغییر خواهد کرد


■ اینکه کسی بگوید فلان فرد دارد از نفوذ استفاده جناحی می‌کند مسئله نفوذ را از اهمیت نمی‌اندازد. البته نباید کسی استفاده جناحی کند


■ مکمل نفوذ کارهای حاشیه‌ای و تخطئه کسانی است که بر اصالت‌ها، ارزش‌ها و نگاه درست پای می‌فشارند


■ کسانی که بسیج را به افراطی‌گری متهم می‌کنند، پروژه نفوذ را تکمیل می‌کنند بسیج خاکریز مستحکم است نباید آن را سست کرد


■ کسانی که جایگاهی برای حرف زدن دارند اصالت‌ها وبنیان‌های اساسی کشور را تضعیف و بیّنات انقلاب ومحکمات امام را انکار نکنند


■برخی دائمأ ملت را تحقیر و مفصلأ رفتارهای فلان کشور و مردمش را تعریف و بزک می‌کنند، این تعریف‌ها اغلب خلاف واقع و مانند دروغ‌های فیلم‌های هالیوودی است





پاورقی تحلیلی :با توجه به سایر بحثهای امام خامنه ای و اینکه تا پنجاه سال آینده زبان فارسی باید زبان علم شود و در طی کمتر از بیست سال آینده رژیم صهیونیستی نابود خواهد شد.دشمن از نفوذ ما می ترسد از نفوذ فرهنگی ما بیم دارد.درست است که ما باید مراقب نفوذ و نفوذی ها و جریان نفوذ باشیم اما این را هم بدانیم که آنها خیلی بیشتر می ترسند دشمن از فرهنگ ما و همچنین گسترش این فرهنگ انقلاب اسلامی ما می ترسد چون پشتوانه ای ندارند.پشتوانه حکومت اسلامی حقیقتا خداست و میزانش هم مردم است وسیله اش هم مردم است آنها حکومت جور و ظلم و حکومت یک درصد بر نود و نه درصد اند.به همین خاطر اسلام هراسی ایران هراسی و شیعه هراسی را می سازند.




یک بریده از واقعیت

💢فرمانده کل قوادر دانشگاه امام حسین علیه السلام:


🔹جوانان عزیز! آینده برای شماست؛ شمایید که باید این تاریخ را با عزتش نگه دارید.

🔹خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است؛ البته ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد، بالعکس آبادانی به دنبال دارد اما سختی‌اش بیشتر است.




💢فرمانده کل قوا در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین (ع): 


🔹مهمترین وظیفه مراکز دانشگاهی و حوزوی، عناصر و جوانان مومن و انقلابی و همچنین سازمان #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام سنجیده و هوشمندانه برای تبیین و روشنگری ژرفا و عمق شعارهای #انقلاب و پرهیز از اقدامات سطحی، #کادرسازی برای آینده و تدوین علمی تجربه‌های متراکم و شگفت انگیز انقلاب در طول 38 سال گذشته است.






۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۴:۵۰

خ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ 1323ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺘﻔﻘﯿﻦ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،

>ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻞ ﮔﻼ‌ب تصنیف ﺳﺮﺍﯼ ﻣﻌﺮﻭﻑ، ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ.

>ﺍﻭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ﯾﮏ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ، ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﺍﻓﺴﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ.

>ﮔﻞ ﮔﻼ‌ﺏ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥِ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ، ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺍﺷﮏ ﺁﻟﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻮﺩﯾﻮﯼ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻠﻪ ﺧﺎﻟﻘﯽ (ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺩﺍﻥ)

>ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

>ﻏﻼ‌ﻣﺤﺴﯿﻦ ﺑﻨﺎﻧن می ﭘﺮﺳﺪ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺍﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:

>ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﺟﻨﺒﯽ ﺗﻮﯼ ﮔﻮﺵ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺰﻧﺪ ! ﺳﭙﺲ ﮐﺎﻏﺬ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ، ﻣﯽ ﺳﺮﺍﯾﺪ:

>ﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﻣﺮﺯ ﭘﺮﮔﻬﺮ

>ﺍﯼ ﺧﺎﮐﺖ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﯼ ﻫﻨﺮ

>ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﺪﺍﻥ

>ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ

>ﺍﯼ ﺩﺷﻤﻦ! ﺍﺭ ﺗﻮ ﺳﻨﮓ ﺧﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻣﻦ ﺁﻫﻨﻢ

>ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻓﺪﺍﯼ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﻬﻨﻢ... 

>ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ، ﺧﺎﻟﻘﯽ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﻭ ﺑﻨﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻇﺮﻑ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﺗﺼﻨﯿﻒ "ﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ" ﺩﺭ ﯾﮏ ﺍﺭﮐﺴﺘﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. 

>ﺳﺮﻭﺩ «ﺍﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ» ﺩﻗﻴﻘﺎ ﺩﺭ 27 ﻣﻬﺮ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ 1323 ﺩﺭ ﺗﺎﻻ‌ﺭ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ﻧﻈﺎﻣﻲ [ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﮤ ﺍﻓﺴﺮﻱ ﻓﻌﻠﻲ] ﻭ ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺟﻤﻌﻲ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ‌ﻫﺎﻱ ﻓﻌﺎﻝ ﺩﺭ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ. ﺷﻌﺮ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﺭﺍ «ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻞ ﮔﻼ‌ﺏ» ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺍﺯ ﻭﻳﮋﮔﻲ‌ﻫﺎﻱ ﺁﻥ، ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﮏ‌ﺗﮏ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎﻱ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺩﻩ، ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻴﭽﻴﮏ ﺍﺯ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺁﻥ ﮐﻠﻤﻪ‌ﺍﻱ ﻣﻌﺮﺏ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺑﻨﺪ ﺳﺮﻭﺩ، ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺵ‌ﺗﺮﺍﺵ ﻓﺎﺭﺳﻰ ﺍﺳﺖ. ﺯﺑﺎﻥ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ‌ﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺍﮊﻩ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺍﮊﻩ‌ﺍﻯ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻬﺠﻮﺭ ﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﺘﻦ

ﺭﺍ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻧﻤﻰ‌ﺳﺎﺯﺩ. 

>ﺩﻭﻣﻴﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺳﺮﻭﺩ «ﺍﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ» ﺩﺭ ﺑﺎﻓﺖ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺷﻌﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ‌ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﻱ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﮔﺮﻭﻩ‌ﻫﺎﻱ ﺳﻨﻲ، ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮎ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ‌ﺳﺎﻝ ﻣﻲ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﻨﻨﺪ. ﻫﻤﻴﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ ﺳﺒﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﺁﻣﻮﺯﺷﻲ ﻭ ﺣﺘﻲ ﮐﻮﺩﮐﺴﺘﺎﻥ‌ﻫﺎ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﺟﺮﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. 

>ﻭ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﺳﻮﻣﻴﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ‌ﺍﻱ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﻗﺎﺋﻞ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﻓﺮﺍﮔﻴﺮﻱ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻳﺎ ﻓﺮﺩ، ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺁﻻ‌ﺕ ﻭ ﺍﺩﻭﺍﺕ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﻨﻨﺪ.

>ﺁﻫﻨﮓ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻭﺍﺯ ﺩﺷﺘﻲ ﺧﻠﻖ ﺷﺪﻩ،ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺘﻪ‌ﻫﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ «ﺭﻭﺡ‌ﺍﻟﻠﻪ ﺧﺎﻟﻘﻲ» ﺍﺳﺖ. ﻣﻠﻮﺩﻱ ﺍﺻﻠﻲ ﻭ ﭘﺎﻳﻪ‌ﺍﻱ ﮐﺎﺭ، ﺍﺯ ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻐﻤﻪ‌ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭﻱ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻓﻀﺎﻳﻲ ﺣﻤﺎﺳﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ. 

>ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻭﺩ ﺩﺭ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻧﺨﺴﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ‌ﺻﻮﺭﺕ ﮐﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻣﺤﮑﻢ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ ﺁﻥ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻄﺮﺣﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ «ﻏﻼ‌ﻣﺤﺴﻴﻦ ﺑﻨﺎﻥ» ﻭ ﻧﻴﺰ «ﺍﺳﻔﻨﺪﻳﺎﺭ ﻗﺮﻩ‌ﺑﺎﻏﻲ» ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﺻﻮﺭﺕ ﺗﮏ‌ﺧﻮﺍﻧﻲ ﻫﻢ ﺍﺟﺮﺍ ﮐﻨﻨﺪ.

>

>ﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﻣﺮﺯ ﭘﺮ ﮔﻬﺮ

>ﺍﯼ ﺧﺎﻛﺖ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻫﻨﺮ

>ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺑﺪﺍﻥ

>ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ

>ﺍﯼ …ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺭﺗﻮ ﺳﻨﮓ ﺧﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻣﻦ ﺁﻫﻨﻢ

>ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻓﺪﺍﯼ ﺧﺎﻙ ﭘﺎﻙ ﻣﯿﻬﻨﻢ

>ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺷﺪ ﭘﯿﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ، ﻛﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺎ

>ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺧﺎﻙ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎ

>

>ﺳﻨﮓ ﻛﻮﻫﺖ ﺩُﺭ ﻭ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ

>ﺧﺎﻙ ﺩﺷﺘﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺯﺭ ﺍﺳﺖ

>ﻣﻬﺮﺕ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﯽ ﺑﺮﻭﻥ ﻛﻨﻢ

>ﺑﺮﮔﻮ ﺑﯽ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﻛﻨﻢ

>ﺗﺎ …ﮔﺮﺩﺵ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﭙﺎﺳﺖ

>ﻧﻮﺭ ﺍﯾﺰﺩﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻫﻨﻤﺎﯼ ﻣﺎﺳﺖ

>ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺷﺪ ﭘﯿﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ، ﻛﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺎ

>ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺧﺎﻙ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﺎ

>

>ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﯼ ﺧﺮﻡ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻦ

>ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﻦ

>ﮔﺮ ﺁﺗﺶ ﺑﺎﺭﺩ ﺑﻪ ﭘﯿﻜﺮﻡ

>ﺟﺰ ﻣﻬﺮﺕ ﺑﺮ ﺩﻝ ﻧﭙﺮﻭﺭﻡ

>ﺍﺯ …ﺁﺏ ﻭ ﺧﺎﻙ ﻭ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺳﺮﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﺩﻟﻢ

>ﻣﻬﺮﺕ ﺍﺭ ﺑﺮﻭﻥ ﺭﻭﺩ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺩﻟﻢ

>ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ، ﺷﺪ ﭘﯿﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺍﻡ

>ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ، ﻛﯽ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺎ

>ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺧﺎﻙ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎ 





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۱:۰۳

 i love hijab

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۲:۲۰

اهمیت کتاب از دیدگاه مقام معظم رهبری(ره)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۷:۰۳

.

❖بقیـة الله الاعظم «عـجّ» وارث اسم اعظم❖

.

🌟وجود مبارک امام زمان «علیه السلام» که آخرین ذخیرهٔ الهی و وصیّ انبیاء، و جانشین جدّ بزرگوارش پیامبر اکرم‏ «صلی‌الله‌علیه‌آله» و ائمه معصومین قبل از خود «علیهم‌السلام»است، دارنده و وارث اسم اعظم است.

🌟در این زمینه احادیثی وارد شده، که ما در این بخش به چند حدیث اشاره می‌کنیم.

.

🌹امام صادق «علیه السلام» فرمودند:

🌼عیسی بن مریم دو حرف از اسم اعظم را داشت و با آن دو حرف کار می‌کرد و موسی بن عمران چهار حرف داشت و ابراهیم دارای هشت حرف بود و به نوح پانزده حرف و به آدم بیست و پنج حرف داده شد و خداوند همه آنها را برای حضرت محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و اهل بیتش جمع کرد و اسم اعظم هفتاد و سه حرف است که خداوند هفتاد دو حرف آن را پیامبر خاتم داده است. [۱]

.

🌟این حدیث روشن می‌کند که اسم اعظم الهی هم جزء مواریث انبیاء و ائمه معصومین «علیهم السلام» است و در حال حاضر نزد امام مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است تا آن را هم در حال حاضر و هم در هنگام ظهور و قیامش مورد استفاده قرار دهد.

.

🌷در حدیث دیگری امام باقر «علیه السلام» فرمودند:

🌻اسم اعظم خدا، هفتاد و سه حرف است و تنها یک حرف آن نزد آصف (برخیا) بود و آصف آن یک حرف را گفت و زمین میان او و تخت بلقیس شکافته شد تا او تخت را به‌‏دست گرفت، سپس زمین به حالت اول بازگشت و این عمل در کمتر از چشم برهم زدن انجام شد و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داریم و یک حرف هم نزد خداست که آن را در علم غیب برای خود مخصوص ساخته است وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِالله. [۲]

.

.

📚منـابـع:

۱- بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج ۲۷، ص ۲۵، ح ۲.

۲- اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص ۳۲۴.

.

.


🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃


ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج


و طبق نظر امام خمینی(ره):امام علی(ع)مظهر اسم اعظم الهی هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۳۸

دوستانی که تلگرام و واتساپ نصب کردید❗


👈بعضی ازرمزهایی که در تلگرام استفاده میشود👇


یکی از نمادهای شیطان پرستان


😈

 لوسیفر


🙏

علامت نماد هندو و مسیحی وبودایی


واین 🌲علامت کریسمس است


واین اشکال  👐 🙌 


که برای دعا بکار میبریم


 اما خوب نگاه کن❗


 ببین انگشتان شصت( ابهام) داخل است !

اماباید برعکس باشد پس این برای دعا نیست !


دستانت رادرکنار هم بگذاربرای دعا ببین چگونه است❓


 ✳ این علامت ستاره ی یهود است🔯 

!


 واین رانگاه کنید ♍ لفظ  جلاله الله است که وارونه شده ❗


که اگه گوشیت را برعکس کنی متوجه خواهی شد.


(الله اکبر)!!


واینها

♈️♉️♋️♌️♎️⛎♓️♑️


رموز شیطان پرستی است!

و

 این علامت 👈 🎰 عدد مقدس شیطان پرستان و اونم

777


لطفا این مطلب رابرای دوستانتان بفرستید تا ان شاءالله دیگر ندانسته استفاده نکنیم❌




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۶:۰۴

وقتی گریبان عدم، با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را، پیش از ازل می آفرید

وقــتی زمـــین ناز تـو را، در آسمانها می کشید

وقــتی عـــطش طعم تو را، با اشکهایم می چشید

مـــن عــــاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی

چــــیزی نـــمی دانــم از این، دیــــوانگی و عــــاقلی

یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود

آن دم کـــــه چـــــشمانت مــــرا، از عمق چشمانم ربود

وقــــتی که من عـــاشق شدم، شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمــــینی تــــر شــــد و، عـــــالم بـــه آدم سجده کرد

مــــــــــــن بـــودم و چــــشمان تـــو، نــــه آتشی و نــه گلی

چـــــــیزی نـــــــــمی دانم از ایـــــــن، دیـــــوانگی و عــاقلی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۵

با یکی عشق ورز از دل و جان 

تا به عین الیقین عیان بینی

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده و لا اله الا هو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۰۵:۴۰

آمریکا کجاست؟؟!!!

آمریکا جاییست که بزرگترین کمدینش (رابین ویلیامز) ازفرط افسردگی

خودکشی میکنه

و ایران جاییست که افسرده ترین مردمانش 24 ساعته

درحال جک ساختن هستن!!!!!!

تاحالا ازاین زاویه نگاشون نکرده بودم... 

آمریکایی های بدبخت 😎😎😎🙇



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۲۲:۲۰

انواع خلاقیت نظام مند شده

تلفیقی-مثل تله تیاتر

تکاملی-تکامل اتومبیل

تحولی-تحولات و طرح سوالات علمی

چرخشی-تکنیک استوکیومتری

بازخوانی-نگاه از منظری دیگر به شعر و قافیه و ردیف

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۶


 

شِفا

آل عمران 190 همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو آرمیده اند،یاد می کننند،و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند،(و می گویند)بار الها این را بیهوده نیافریده ای،منزهی تو،ما را از عذاب آتش نگاه دار.191 پروردگارا،هر که را تو(به خاطر اعمالش)به آتش افکنی،او را خوار و رسوا ساخته ای،و این چنین افراد ستمگر هیچ یاوری نیست.192 پروردگارا،ما صدای توحید را شنیدیم،که دعوت می کرد به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم،(اکنون که چنین است) پروردگارا ،گناهان ما را ببخش،و ما را با نیکان(و در مسیر آنها)بمیران!193 پروردگارا،آنچه را به وسیله پیامبران ما را وعده فرمودی،به ما مرحمت کن،و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان،زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمی کنی.194خداوند درخواست آنها را پذیرفت من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را،خواه زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد،شما همگی هم نوعید و از جنس یکدیگر.....

ابدال مردان نیک روزگارند در قرآن ابرار هم آمده است

کار خارق العاده ملاک نیست چرا که شیطان هم می تواند چون در روند شبکه منفی هم ما ایجاد توانمدیهایی داریم اما آنها مارهایند در مقابل اژدها به سالکی گفتند فلانی روی آب راه می رود گفت جغده هم راه می رود فلانی در هوا می پرد گفت زاغ هم می پرد گفتند طی الطریق است گفت شیطان هم در یک چشم بر هم زدن از شهری به شهر دیگر می رود ملاک برتری کنترل نفس است و مقاومت در برابر آن در حقیقت قدرت شمشیر دو لبه است در ابتدا آن اصل نیست معمولا با توجه به نفوذ امپریالیسم جهانی تمام فیلمهای سینمایی علل الخصوص پر هزینه ها مروج عرفان قدرت منفی اند البته عرفان قدرت خود به خود درون مایه می طلبد و حتی برای افراد با ایمان و سالک زودتر بروز می کند اینها حتی باید بیشتر مراقبت از خویش بکنند و هر فیلمی را نببینند اندیشه سبک را می طلبد در شبکه منفی قدرت بر اساس اصول دجال و نفس شیطانی دیکته می شود و وارد اذهان می شود

بحث شفاعت با توجه به توکل بر خدا توسل بر ائمه است و ارتباط یافتن با خدا برای تنظیم حالات روحانی برای دست یافتن به بهترنی حالت روحانی مورد نظر که سلامتی باشد شفا یافتن فقط در ذهن بعضی یک امر ناگهانی تلقی می شود معمولا هم دلیل نمی خواهد و یک امر غیر عقلانی و فقط حسی تلقی می شود که این موضوع درست نیست بلکه در روند علمی مراحلی پیش بینی می شود شامل اسکن شدن اولویت بندی اجرا و...درست است مواردی مثل بی ذهنی و اعتقاد قلبی به درست بودن روش و اعتقاد قلبی به مراد برای رسیدن به حق لازم است اما باید دانست توسل حکم راهنما و سپر دفاعی را بازی می کند و خودش اصل نیست.امامان معصوم و ولی حق بهترین ولی و نصیر اند در سلسله مراتب به صراحت بحث رسیدن آن به ولی عصر(عج)پیش بینی شده است پس بهترین و اصلی ترین مورد اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه می باشد. در حالت کلی نیز این امر صادق است اولیا امر به معروف و نهی از منکر می کنند و نماز را برپا می دارند و زکات می پردازند توبه 71 اولیا نباید از مسیحیان و یهودیان انتخاب شوند مائده 51 در نظام جمهوری اسلامی ایران برای هر کاری پیش بینی لازم برای رشد و ارتقا انجام شده است پس مهم است که انضابط ظاهری همراه با انضباط معنوی باشد تا کارها در حالت تسلیمانه و مومنانه انجام شود تا رشدی شگرف مشاهده شود.بدین ترتیب اطاعت پذیری از اولی لامر لازم و ضروری است و با توجه به این موضوع افرادی که دارای نقش آفرینی در زمینه انضباط ظاهری و معنوی اند خود را نشان می دهند

موارد زیر ار عرفان حلقه و با بررسی کارهای آنها صورت گرفته بزرگترین مشکل این عرفان عدم آموزش روش ایجاد ارتباط با عوالم بالا و ایجاد حلقه از طریق ذکر و حفاظت در برابر شیاطین از طریق ایمان و توکل. توسل است به همین دلیل موارد بسیار زیادی این سبک عرفان دچار حوادث شد

بحث حلقه نیز یک مورد جدید نیست بعدی از آن بر می گردد به بحث مرید و مرادی در بهترین حالت مثل شمس و مولاناست ولی همیشه اینگونه نیست و بیشترش درست نیست و درست نبودن در این موضوعات یعنی خطر جدی ای که حتی روحتان را نیز تهدید می کند مورد کلمه شعور کیهانی دقیقا با همین واژگان مربوط به فلسفه یونان باستان و مورد استفاده فلاسفه گذشته نیز بوده و نوآوری نیست بلکه به نوعی امروزی کردن است که البته اگر تغییراتی داده شود یا اسامی افراد جعل نگردد این مدل کار بد نیست اما در مورد عرفان حلقه ایراداتی وجود دارد که بیشتر بحث می کنیم. و بعد دیگر آن ایجاد مقاومت در شبکه مثبت است گفتیم تمایل به شبکه منفی با ورود به شبکه مثبت افزایش می یابد واقعا افزایش می یابد یادتان باشد خیلی از امکانات شبکه مثبت در شبکه ی منفی نیز قابل دریافت است اما حیطه روش و سبک آنها متفاوت است شاید قبول نکنید اما در چشم یک فرد مومن یک مومنه بسیار زیبا جلوه می کند اما به دلیل درک فرد از مبانی ازدواج اگر یک فرد با آرایش از کنار او عبور کند خیلی تاثیر گذارتر از یک فرد در سطح تسلیم خواهد بود چرا که درک مومن از ازدواج بیشتر و تحریک پذیرتر است در اینجا ما بحث اینکه فرد مومن چقدر مقاوم شده است را نداریم بحث ایجاد حلقه دقیقا با مبانی برادری نیز متناسب است و نوعی امداد محسوب می شود گفتیم یک فرد اگر  مکاشفه کرده باشد یا در ارتباط با خداوند قرار گرفته باشد درست است که بر مبنای بی نیاز شدن طغیان می کند اما تاثیر دیدن یک فیلم منفی در او هزار برابر بیشتر از افراد دیگر است چون با توجه به تشنگی روح او امکان رفتن به سوی آب شور دریا بیشتر است بحث خواستن گو.هر از گمشدگان لب دریا همین است اگر گفتیم حجاب مصونیت است نه محدودیت نیز نوعی حلقه دفاعی نیست یا هر فیلمی را نبینید یا هر داستانی را نخوانید  همانطور که خانه یک محافظ است تا شما رابطه با همسر داشته باشید وگرنه برای رابطه فاسدانه خیابان و پارتی و کاواره ها در شبکه منفی پیش بینی شده است مسجد سنگر است یعنی همین دعا برای همنوع کردن و دستگیری از برادر کردن یعنی همین روزه گرفتن همین است یعنی مقاومت کردن روزه در بدن چشم رفتار و همه جا اتفاق می افتد و باید همه ی اعضا روزه باشد رفتار روزه باشد چرا بحث حلقه می شود همه تهاجمی می شوند کمی به خودتان بنگرید آیا در خانه ون یکاد نصب نکرده اید آیا همراه خود هیچ هرزی به گردن نمی آویزید آیا هیچ وقت در موارد ترس چهار قل نمی خوانید یا همراه خود حمل نمی کنید آیا برای برادر دینی خود دعا نمی کنید آیا از پیشنماز مسجد سوال شرعی نکرده اید آیا اینها حلقه دفاعی نیست از همه سنگین تر آیا حدیث سلسلة الذهب را نشنیده اید چرا در برابر رویکرد علمی به امور انتزاعی مقاومت می کنید اگر به شفا یافتن بیماران معتقدید به دنبال دلایل علمی نباید گشت به قول انیشتین خداوند برای کارهای خویش تاس نمی ریزد این را بفهمید

این یک بحث ساده است که همیشه برای آدمای موفق حسودیهای خطرناک پیش می آید مثلا یک جوان موفق دانشگاهی بیشتر از یک کارگر  ساده ی مغازه احتمال سیگاری شدن توسط بچه محل ها و  هم قطارهای ردیف پایین تر وجود داره و از حسودی برخاسته است شیطان براساس حسادت قابیل بر اساس حسادت و آدم زمان خوردن میوه ممنوعه بع دلیل طمع بود که فاجعه خلق کردند این صفات شیطانی در شبکه منفی وجود دارد و درون مایه آن موجود است مقاومت لازم است

برای طرح فوق نام فرادرمانی انتخاب شده است برای این کار ضرورتا توسط عرفان حلقه رعایت زمان بندی برای جلوگیری از حملات شبکه منفی آمده است شروع نیز با نظر به فرادرمانی است ترجیحا محیط آرام دراز کشیده بسته و نظر یا همان نیت فرادرمانی

4 نکته تمرکز نباشد تلقین نباشد ذکر نباشد ناباوری نباشد

مراحل شامل اسکن اولویت بندی برون ریزی و درمان است اشتیاق نیز نقش مهمی دارد

گفتیم این روش را این عرفان معرفی کرده است ما کاری به نام افراد نداریم ما روش را کار داریم و عمومی سازی و وارد کردن آن به میان جامعه  

دو نکته اساسی در این مورد در مورد عرفان حلقه مطرح است که به هیچ عنوان درباره عوالم برتر خدا و ازدواج درونی و قدرت درونی و همچنین موکل بحث ندارد و آن را حتی بعضا  کلا رد می کنند و از ترس نیز حاضر نیستند نام جن را بر زبان آورند و آن موجود غیر ارگانیک می نامند  نکته جالب اینکه در مورد فرشته نیز همین خط مشی را دارند و دیگر اینکه در مواردی اتفاقا افراد را جن زده می کنند با اینکه شیاطین جز وسوسه توانایی دیگری ندارند نداشتند و نخواهند داشت اما در شرایط خاص و به کمک انسان توانایی هایی مثل تسخیر پیدا می کنند البته این موضوع به پذیرایی طرف مقابل هم بستگی شدیدی دارد  در ضمن رهبر این فرقه به نوعی ادعای قطب بودن کرد که قابل بحث است  و اساسا پروژه عرفان بدون دین و مذهب را دنبال کرده است دقت کنید هدف ما از بیان این فرقه تبلیغ آن نبوده و نیست بلکه بر اساس رویکرد حقیقت جویانه برخورد کردیم و اتفاقا هدفمان نقد و بررسی و بیان اشکالات و نشان دادن راه صحیح است تا به دام امثال این فرقه نیفتیدنکته دیگرپیرامون این فرقه بحث مبارزه و همچنین مخالفت خواسته و ناخواسته اعضا و مسترهای این گروه با مدل عرفانی ذکر هستند که در بین اعضا و افراد مختلف و حتی با تفاوت نظر است اما به نوعی در هرکدام بروز دارد مواردی مثل مخالفت با حضور کتب مقدس در زمان شفا از جمله قرآن تابلوهای دینی خط نوشته و یا حتی مخافت با موارد ساده مثل طلسم دانستن دعایی مثل دعای شرف الشمس مواردی مثل خواستار بی فکر شدن و ورود به خلسه در این فرقه در مراحلی کمی غیرعادی و خطرناک است البته این موضوع نیز قابل بحث و رد یا قبول نیز ههست. ما چیزی به نام مرید و مرادی نداریم و در علم شفا توضیح دادیم که ملاک وصل شدن شخص به عوالم برتر است که بتواند برای خود و خانواده خویش کمک کننده و شفاگر باشد و مفهوم شفا مفهوم وسیعی است و به معنی عدم دارو و غذا خوردن نیست بلکه با دانستن حکمات مختلف بتواند بهترین هدایتگری را داشته باشد برای توضیح فوق داستانی از حضرت موسی را بیان می داریم که می گویند چون ایشان را در کوه به عبادت و اعتکاف مشغول بود طلب غذا کرد ولی از خداوند غذای آسمانی نرسید چند روز گذشت و به موسی فشار شدید آمد ندا آمد برو در بین شهر و به دنبال رزقت باش و حکمت مرا باطل نکن بدین معنی که شفا حتما به معنی عدم دریافت دارو نیست بلکه اتفاقا با دانش بهتر داروی بهتر را انتخاب کرده و شفای حقیقی را نیز فقط در دست خداوند می دانیم البته در اینکه غذای آسمانی من و سلوی بر غذای معمولی ای مثل عدس برتری دارد نیز شکی نیست و ما طالب من و سلوی هستیم نه فقط زمینی در ضمن دقت کنید تاکید می کنیم اصل بر این است که پزشک خود باشید و این پزشک خود بودن در حقیقت یافتن بهترین راهکارهای درمانی را نیز شامل می شود در جزوات روش اتصال به حقیقت یعنی وجود خود و یافتن خدا در خود و بحث ایمان و نماز و قرآن مطرح شد تا به دام اشتباه نروید در آخر شعر زیر حقیقت مطلب است و برای تمام موارد دیگر از جمله مکاشفه و ازدواج حقیقی و مسایل دیگر نیز گویا و واضح است

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد      وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است       طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

 

 


ضمیمه:

گفت‌وگوی کیهان با حجت‌الاسلام انهاری، مدیر انجمن نجات از حلقه

آموزه‌های عرفان حلقه در تناقض آشکار با محکمات قرآنی است


در بخش نخست گفت وگو با حجت الاسلام محمدرضا انهاری، مدیر انجمن نجات از حلقه به تاریخچه و رو شهای به اصطلاح درمانگری عرفان انحرافی حلقه پرداختیم. اینک در بخش دوم این گفت وگو شیوه های جذب و تبلیغات این فرقه و ادعاها و انحرافات سرکرده آن در زمینه معارف و آموزه های دینی مورد نقد و تحلیل قرار  می گیرد...

علیزاده طباطبائی وکیل رئیس فرقه در مصاحبه با شبکه های بیگانه مدعی شد مراجع از حکم شان درباره این فرقه برگشته اند و رسانه هایی مثل شرق و سایت جماران و... این ادعا را پوشش دادند. وی مراجع را به بی اطلاعی درباره نظرات فرقه متهم کرد. در حالی که مثلا بیانیه آیت الله مکارم بر اساس نقد شخصی این مرجع عالی قدر بر آراء فرقه بود....

در کلا سهای عرفان حلقه به کرّات جن گیری و برو نریزی می کنند و در این حالت فرد بیخود و جن زده می شود. بارها آسیب دیده ها میگفتند ما در کلاس می دیدیم که یک زن برو نریزی می کرد، سه تا مرد می افتادند و او را می گرفتند تابرو نریزی کند...

طاهری سواد قرآنی ندارد، می گوید من قرآن را یک بار کامل نخواندم، اصلا مطالعات دینی ندارم. درسایت نجات از حلقه فیلم هایش را به عنوان مرجع گذاشتیم که دوستان دانلود و استفاده کنند. آنجا می بینند خود رئیس این فرقه وقتی ادعای چنین چیزی دارد، چطور می تواند بیاید ادعا کند که من قرآن را کشف رمز می کنم؟...

سرکرده این عرفان انحرافی از یک طرف می گوید تا عاشق خدا نشدید، نمی توانید نماز بخوانید. از طرف دیگر می گوید چون ما محدود هستیم، نمی توانیم به نامحدود تسلط و احاطه پیدا کنیم. پس نمی توانیم عاشق خدا شویم، پس نمی توانیم نماز بخوانیم. یعنی این جوری نماز را میزند. نماز این طور از ذهن مردم پاک می شود...

http://kayhan.ir/fa/news/62336


کانال رسمی روزنامه کیهان در تلگرام

@kayhan_news




هشدار! «عنکبوتان دنیادار»

خبرگزاری فارس: «مواظب باشید در دام عنکبوت‌های دنیادار دکان‌دار نیافتید. این روزها دکان‌دارهایی به اسم معنویت ادعا می‌کنند امام(عج) را دیده‌اند که هیچ واقعیت ندارد. حواستان باشد که اسیر آن‌ها نشوید.» به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس،...

خبرگزاری فارس: «مواظب باشید در دام عنکبوت‌های دنیادار دکان‌دار نیافتید. این روزها دکان‌دارهایی به اسم معنویت ادعا می‌کنند امام(عج) را دیده‌اند که هیچ واقعیت ندارد. حواستان باشد که اسیر آن‌ها نشوید.»


به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، این جملات را رهبر معظم انقلاب اسلامی اردیبهشت امسال در جمع دانشجویان بسیجی بیان فرمودند.
تلاش‌ دستگاه‌های مختلف برای شناسایی و دستگیری افراد و گروه‌هایی که با سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم، ادعای خدایی، پیامبری، مهدویت، ملاقات با امام زمان(عج)، داشتن علم غیب، انرژی‌های مافوق انسانی، شفابخشی، چشم برزخی و از این دست موارد می‌کنند، به ویژه در سال‌های اخیر همیشه استمرار داشته است؛ با این حال به نظر می‌رسد، در زمینه هماهنگی دستگاه‌های مختلف و رفع کمبودهای قانونی در این زمینه، نیاز به تلاش‌های بیش‌تری احساس می‌شود.

# نمونه‌هایی از ادعاهای مدعیان دروغین

مدعیان دروغین هر کدام ادعاهایی را مطرح و می‌کنند به این حقه دیگران را فریب می‌دهند و به جذب مرید می‌پردازند؛ ادعاهایی چون: دیدن و یا ارتباط با ائمه اطهار(ع)، ارتباط با عوالم غیب و ملکوت، داشتن رسالت و مأموریت، مهدویت و تعیین تاریخ ظهور، پیامبری و نبوت، دانستن شعور کیهانی، علوم باطنی و داشتن انرژی‌های عوالم هستی، طالع‌بینی و ستاره‌شناسی، رفع حاجات و مشکلات دیگران با دادن طلسمات، داشتن موکل، همزاد و جن، داشتن عقل کل، علم لدنی و نفس گرم، خواندن درون دیگران از طریق رؤیابینی، طالع‌بینی و فال، تأثیر داشتن اذکار و اورادی (غیر مأثوره) که با روش‌های مخصوص به دیگران می‌دهند، پیش‌گویی، آینده‌نگری و اتفاق افتادن حوادث طبیعی( زلزله، طوفان "سونامی" و ...)، شفا دادن از طریق گفتار، لمس کردن و انرژی درمانی، ادعای داشتن مقامات آسمانی، باخبر بودن از ذخایر زیر زمینی(طلا ،زیرخاکی و ...)، داشتن روش‌های تربیتی و اخلاقی و هنرهای زیستن، آشنایی با خواص مواد و اشیا (سنگ‌ها، گل و گیاه و ...) و داشتن خواص حروف و اعداد و علوم غریبه.
قابل توجه است که اغلب افرادی که فریفته این مدعیان می‌شوند، زنان و دختران جوان هستند و اکثر مردان مدعی نیز به فساد اخلاقی آلوده‌اند.

# زنان مدعی

بعضی از مدعیان دروغین را زنان تشکیل می‌دهد. مثلا فردی به نام "ف.آ" که برای سخنرانی‌های مذهبی به منازل مختلف تهران دعوت می‌شد، ادعا کرده بود که نعوذ بالله "امام زمان(عج)" راننده شخصی‌اش است و هر کسی که می‌خواهد حوائجش برآورده شود می‌تواند به او مراجعه کند و مبلغی را به او بدهد. جالب توجه است که این فرد توانسته بود زنان بسیاری را فریب دهد و مریدانی گرد خود جمع کند. این مریدان به نام این مدعی کتاب‌هایی را درباره امام زمان(عج) منتشر کرده بودند.
یا فردی با اضافه کردن رقص سماع به نماز، "نماز امام زمان" را ابداع کرده و مدعی شده بود تکیه کلام امام را می‌داند.
زنی نیز که در یک روستا زندگی می‌کرد مدعی شده بود که روی یک گاو و یک گوساله‌اش کلمات "الله" و "محمد" حک شده است و این گاو گوساله مقدس هستند. مردم آن روستا و روستاهای اطراف با تجمع در مقابل خانه این زن، خواهان روا شدن حاجات خود از سوی این گاو و گوساله بودند.
همچنین "م.و" که از هلند به ایران آمده بود، مدعی شده بود که پیغمبر فرقه اسماعیلیه است. او احکام حرام را حلال و تمامی احکام حلال را حرام اعلام کرده بود.
بعضی از زنان با روش‌های ابداعی «دعا درمانی» و «انرژی اذکار» از مردم اخاذی می‌کنند. مثلا «م.ل» با برگزاری دوره‌های شش جلسه‌ای انرژی اذکار از هر مرید خود 150 هزار تومان دریافت می‌کرد. البته بعضی از ارقامی که مدعیان اخاذی می‌کنند آن‌قدر بالا است، که این مبلغ زیاد به چشم نمی‌آید. مثلا زنی برای گذراندن یک شب در کنار «ا.ر»، مردی که ادعاهای دروغینی را مطرح کرده بود، 300 میلیون تومان به وی پرداخت کرده بود، تا روح الهی در او دمیده شود!
همچنین زنی با نام «ف.ر» از طریق روش «انرژی اشیاء» به فریفتن افراد می‌پرداخته است. وی علاوه بر توهین به مقدسات دینی در سخنرانی‌های خود، مریدانش را به خواندن فارسی نماز و قرآن سفارش می‌کرد.
زنی نیز به نام «ب.د» مدعی شده بود که یار ششم امام زمان است. این زن به شیوه‌های مختلف به اخاذی از مردم می‌پرداخته است. برای نمونه یک خانم پزشک جوان فریفته این زن مدعی شده بود و 77 میلیون تومان در این راه باخته بود. این فرد تحصیل‌کرده ولی فریب‌خورده، در اظهارات خود به مراجع مسئول گفته بود که برای فراهم کردن این مبلغ 10 میلیون تومان وام گرفته بود!

# مدعیان پیامبری

بعضی از «عنکبوتان دنیادار» مدعی پیامبری هستند. این افراد که قریب به اتفاق بی‌سوادند با دست بردن در دین اسلام، مدعی‌اند که بشارت‌دهنده دین تازه‌ای هستند. مثلا «عباس ن.» که اصالتا عراقی است در غرب کشور کعبه‌ای بنا نهاده و مریدان خود را به آن فرا خوانده بود.
وی اعتقاد داشت که نباید «مرگ بر اسراییل» را بر زبان جاری کرد. زیرا بنی‌اسراییل پدران ما هستند و مگر می‌شود به پدران‌مان فحش داد. این اعتقاد وی، گمانه‌زنی‌ها را در ارتباط با این‌که بعضی از جریانات منحرف از لابی‌های صهیونیستی سرچشمه می‌گیرند، قوت می‌دهد.
بعضی از این پیامبران دروغین، وضو و نماز جدیدی را ابداع کرده‌اند. مثلا سوره توحید را در نماز بدون «قل» می‌خوانند و این‌گونه توجیه می‌کنند که در نماز خطاب ما خداوند است و نباید به خداوند دستور داد!
این پیامبران نیز از اتهام اخاذی مبرا نیستند. به عنوان نمونه یکی از این مدعیان متهم به یک فقره 800 میلیونی کلاه‌برداری است.

# مدعیان تحصیل‌کرده‌

بخش دیگری از مدعیان دروغین، کسانی هستند که از تحصیلات عالی برخودارند و بعضا مدتی را نیز در حوزه‌های علمیه گذرانده‌اند و لباس روحانیت بر تن داشته‌اند. این افراد با بحث‌ و گفت‌وگوهای طولانی با اشخاص به فریفتن و جذب آنان می‌پردازند و اغلب مریدان این افراد مدعی را تحصیل‌کرده‌ها تشکیل می‌دهند. بعضی از این مدعیان میان شیعه و سنی اختلاف می‌افکنند و مریدان خود را به ازدواج‌های تشکیلاتی ترغیب می‌کنند.

# انرژی‌درمانی

مدعیان انرژی‌درمانی خیل عظیمی از درماندگان و به ویژه بیماران را به خود جلب می‌کنند. بعضی از این مدعیان با هیپنوتیزم افراد، نیات شوم خود را عملی می‌کنند. به گونه‌ای که فریب‌خوردگی مریدان را به جایی می‌رسانند که آنان را «خدا» می‌خوانند.
این مدعیان نیز اخاذی مالی، یکی از مهم‌ترین هدف‌هایشان است. برای نمونه دارایی «ا.ر»، یکی از مدعیان انرژی‌درمانی، طبق آخرین تحقیقات 4 میلیارد تومان است.
البته مراجع تقلید درباره انرژی درمانی نظراتی دارند و آن را اگر موجب سوءاستفاده از مقدسات دینی می‌شود حرام دانسته‌اند.

# روش‌های اعمال نفوذ مدعیان دروغین

به نظر می‌رسد هر کدام از مدعیان با روش‌هایی خاص برای پیشرد اهداف خود تلاش کرده‌ و می‌کنند. نشان کردن و جذب افراد ساده‌دل و زودباور، گفتن دروغ‌های بزرگ برای جذب تک‌تک مریدان به طور جداگانه، اخاذی پنهان از مریدان، پنهان‌کاری در روابط خود با مریدان، صدور فتوی و دستورات فقهی برای مریدان بدون ارجاع دادن ایشان به مراجع عظام تقلید و وادار کردن مریدان به انجام روش‌های خرافی و غیر اخلاقی، از جمله این روش‌ها است.
همچنین بعضی از این مدعیان دروغین از روش‌های تعبیر خواب‌های مریدان به نحو غیر اصولی، تفسیر به رأی و تأویل آیات و احادیث برای مریدان، تکفیر اشخاصی که با عقاید آنها مخالفت می‌کنند، ارائه جزوات حاوی دستور‌العمل‌های خاص و اختلاف‌افکن، مسافرت به صورت اردویی برای تحت تأثیر قرار دادن مریدان و برای انتخاب زوج معرفتی، تعیین وظیفه و دادن مأموریت به مریدان، نفوذ دادن مریدان و جمع‌آوری اخبار و اطلاعات از مراکز مورد نظر، نامه‌نگاری به برخی مراکز موجه برای اثبات حقانیت خود، تلاش برای جدا کردن همسران و متلاشی کردن بنیان خانواده‌ها و دستور طلاق و یا ازدواج‌های تشکیلاتی، برای رسیدن به مقصود خود استفاده می‌کنند.

# مدعیان دروغین طریقت‌های عرفانی

بخشی از «عنکبوتان دنیادار» کسانی‌اند که مدعی طریقت‌های عرفانی هستند. طریقت‌های روان‌شناختی و روانکاوی و ورود به حیطه علوم باطنی اکنون یکی از روش‌های مطلوب و گرایش‌های موجود در جامعه به شمار می‌آید، مانند طریقت یوگا که اساسا خاستگاه هندی دارد. در این تفکر با نگرش عرفانی و مراقبه و ...آرامش جان رهروان مد نظر قرار می‌گیرد، به طوری‌که رسیدن به موجودی خیالی و خلسه در این مقام، بهترین روش‌ به حساب می‌آید و گاه با فنون هیپنوتیزم آمیخته شده و آنگاه به مسائل غیر اخلاقی، شیادی و ... کشیده می‌شود.
مدعیان این طریقت‌های عرفانی از طریق پایگاه‌های اینترنتی، به آموزش‌ تفکرات خود می‌پردازند و از این طریق مریدان خود را به تجمع در مکان‌های مختلف برای تشکیل جلسات روان‌شناختی و رسیدن به آرامش جمعی دعوت می‌کنند.

# عوامل روی آوردن جوانان به فرقه‌های عرفانی

کارشناسان عواملی چون: رشد مهاجرت‌ها، سفرها و ارتباطات مختلف در قالب گروه‌‌های فرهنگی و هنری، تبلیغات بعضی از شبکه‌های ماهواره‌ای، رشد وبلاگ‌ها و چت‌روم‌ها با موضوعات فوق، عدم اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی به موقع و مناسب از سوی کارشناسان فرهنگی، چهره‌ شدن عوامل مدعی و فرقه‌گرا به عنوان شخصیت‌های عرفانی و مقام‌های معنوی قائل شدن تا حد الوهیت برای آنها، ورود ادبیات مهاجر در قالب ترجمه کتاب‌های وارداتی، انتشار و دسترسی آسان به کتاب‌ها و موضوعاتی با مضامین عرفانی و عدم نظارت صحیح بر این جریانات فکری و انتشار نشریاتی با موضوعات ذکرشده به وسیله عوامل مدعی و فرقه‌گرا، را دلایل روی آوردن جوانان به فرقه‌های عرفانی منحرف می‌دانند.
بدیهی است که بازشناسی فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی و ارایه آن در قالب‌های جذاب می‌تواند اولین قدم برای جلوگیری از این پدیده منحط باشد.

# جهل، بیماری روانی، سودجویی مالی یا شهوات جنسی؟

وقتی نگاه کلی به پدیده «عنکبوتان دنیادار» بیندازیم، در خواهیم یافت که شناخت عوامل پدیدآورنده این موضوع نیازمند تحقیقات گسترده و عمیق است، که در نظر داریم در گزارش‌ها و گفت‌وگوهایی به آن بپردازیم.
بی‌شک جهل، یکی از عوامل مهم در این میان است؛ منظور از جهل صرفا نداشتن سواد خواندن و نوشتن نیست، بلکه نداشتن معرفت دینی است؛ مدعیان تحصیل‌کرده گواه این موضوع هستند.
همچنین قبل از صدور هر گونه حکمی درباره این مدعیان، در وهله اول باید از سلامت روانی این افراد اطمینان حاصل کرد، زیرا برخی از رفتارهای آنان این موضوع را القاء می‌کند که آنان بیمارند.
اخاذی‌های بی‌شمار و فساد اخلاقی، که فصل مشترک و غایی اغلب این مدعیان دروغین است، این مسئله را پیش می‌کشد که سودجویی مالی و شهوات جنسی چه نقش تعیین‌کننده‌ای در بیان ادعاهای دروغین دارد.
با این حال تکلیف یک انسان مؤمن که در معرض این تهدیدات زندگی می‌کند چیست و چگونه می‌تواند ایمان خود را منزه نگاه‌ دارد؟ به نظر می‌رسد پیشه کردن «تقوا» تنها راه ممکن است.
انتهای پیام/ش




⚡️علایم سحر و جن زدگی⚡️

🔸  جنون یا دیوانگی ،که خود لفظ جنون به معنای جن زدگی می باشد که خود دو گونه است قسمتی با اختلالات مغزی ارتباط دارد که از لحاظ پزشکی قابل بررسی می باشد و گونه ای دیگر از آن،طوری است که پزشک از تشخیص آن عاجز بوده و هیچ گونه اختلالات را تشخیص نمی دهددرحالی که شیاطین مسبب آن هستند.
🔸 جدا شدن مرد و زن از همدیگر :که به طور ناخوداگاه مردنسبت به زن و یا برعکس  زن  نسبت به مرد بدون هیچ سبب واضحی احساس تنفر شدیدی می کند به طوریکه حتی نمی تواند به صورت همسرش نگاه کند.
🔸صرع ( بیهوش شدن ) 
🔸میگرن وسردرد های شدید
🔸تمایل نداشتن مرد و یا زن به ازدواج 
🔸مشکلا ت جنسی
 الف ) ناتوانی جنسی در هنگام همبسترشدن 
ب) پیدا کردن میل جنسی شدید 
ج ) انزال سریع منی در هنگام نزدیکی بطوریکه نتواند مقاربت را انجام دهد
د) خونریزی زن در هنگام همبسترشدن
🔸 نازا شدن و یا سقط جنین در چند ماهگی
🔸تنفر شدید و بدون سبب واضح از پدر یا مادر و یا دوست و غیره ویا برعکس 

🔸حب شدید مرد به زن و برعکس، که باعث مشکلات در زندگی شود.
🔸 احساس اینکه شخصی مدام با او حرف می زند و یا اینکه بطور غیر طبیعی کسی او را واداربه کار ی می کند.
🔸  از کار افتادن قسمتی از اعضای بدن بدون سببی واضح وپیدا نکردن علت آن از لحاظ پزشکی وغیره
🔸بیزارو یا تنبل  بودن نسبت به نماز و یا قرآن و عبادات
🔸 کند ذهنی
🔸غش و بیهوش شدن
🔸 تنبلی و احساس گرفتگی وخستگی بدن
 🔸درد در قسمتی از اعضای بدن و یا منتقل شدن ان به قسمتی دیگر
🔸علاقه پیدا کردن به ماندن در  مکانهای خالی و یا کثیف مثل حمام و دستشویی
🔸احساس به اینکه شخصی در درون اورا به کاری بد وا می دارد و تشکیک در فکر و عقیده
🔸 اضطراب و دلهره
🔸دیدن خوابهای وحشتناک وکابوس
🔸 دیدن حیوانات مثل گربه و سگ و تکرار شدن آن
🔸  راه رفتن در خواب
🔸 سقوط از مکانهای بلند درخواب
خود را در قبرستان و مکانهای کثیف یا وحشتناک دیدن درخواب
🔸 دیدن شکلها و یا اشباح غریب درخواب
🔸خود را در کنارمردگان دیدن و تکرار آن درخواب
درخواب شخصی  او را می خواهد بکشد.ویا اذیت کند
✳️نکته:اگر کسانی بعضی از این حالات را دارند امکان دلیل غیر از جن زدگی هم وجود داد وصرفا جن زدگی نیست✳️

💫فرمایشات حاج اقا صاحب الامری
🔹ادامه دارد...
____________________________

موسسه طب اسلامی امام رضا علیه السلام





@TebbeEmamReza

🔹علل دخالت اجنه در زندگی انسان🔹

چنانچه در قرآن نیز بیان شده است "جن ها" موجوداتی شبیه انسانها هستند که دیده نمی شوند اما آنها انسانها را می بینند. آنها زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی دارند، تشکیل خانواده می دهند، زندگیشان در این دنیا مثل انسان با تولد شروع و با مرگ پایان می یابد، بر روی همین زمین زندگی می کنند و انسانها آنها را نمی بینند و آنها را احساس نمی کنند.

جن ها به طور معمول و عادی در زندگی انسانها هیچ نوع دخالت و تصرفی نمی کنند، ولی در بعضی از حالات عده ایی از جن ها در زندگی گروهی از انسانها دخالت می کنند که این نوع تاثیر و دخالت دارای انواعی می باشد که در ادامه انواع، اسباب و نشانه های انسان جن زده را بیان می کنیم و نیاز به ذکر است که جن زدگی با سحر و جادو تفاوت دارد.


🔻علل دخالت جن 🔻

جن ها به دلایلی در زندگی انسان ها دخالت می کنند و اسباب مشکلات را فراهم می کنند:

🔸1ـ  انتقام
چنانکه گفتیم انسان ها، جن ها را نمی بینند، اما آنها ما را می بینند و به همین خاطر ممکن است انسانها ناخواسته به بعضی از جن ها یا اعضای خانواده آنها آسیبی وارد کنند، مثلا پا روی آنها بگذارند و یا ... که در این صورت جن به خاطر انتقام در زندگی این شخص دخالت می کند و اسباب مشکلات را فراهم می کند.

🔸2ـ عشق و عاشق شدن

 جن ها هم مانند انسان ها متشکل از دو جنس نر و ماده هستند که به همین علت ممکن است جن عاشق انسانی شود و وارد بدن وی شود که در پی ورود جن به بدن انسان مشکلاتی پدید می آید.
🔸3ـ  شرارت جن

جن ها همچون انسان ها دارای ادیان و عقاید مختلفی هستند و ممکن است مسلمان، مسیحی، یهودی و یا ... باشند و طبعا بعضی از آنها بد و بعضی خوب هستند. جن های شرور و بد ممکن است بدون هیچ دلیلی وارد زندگی انسان ها شده و زندگی آنها را مختل کرده و مشکلات متفاوتی را بوجود می اورد
🔸4_وارد شدن در منازل وحریم انها
درروایاتی داریم که وارد فلان سرزمینها نشوید که مسکن اجنه است.
🔸5_کسی انها را وادار کند
مانند ساحر ویا تسخییر وغیره که از اجنه استفاده میکنند
🔸6_آزار دادن انها
مثل ریختن اب داغ بدون بسم الله ویا ادرار کردن در سوراخ ها ومنازل انها

_____________________________

✳️معتبرترین کانال طب اسلامی✳️
موسسه طب اسلامی امام رضا علیه السلام
____________________________
@TebbeEmamReza___________________________

لازم بود ذکر شود در نود و نه درصد موارد حتی مشکوک و مشخص ظاهری به جن زدگی اصلا جن زدگی در کار نیست و مشکلات خیلی خیلی ساده مثل ضعف بدنی یا حتی شاید امواج مضر مثل استفاده زیاد از اینترنت همراه مشکل ساز است .چه برسد به موارد مشترک به همین خاطر وسواس زیادی هم نداشته باشید و مطالب من باب آموزش و اتمام و اکمال مطلب آورده شده است نه تغییر سبک زندگی و ایجاد وسواس فکری که خود این جور وسواس ها کار شیاطین است و نباید دچارش شد.حتی در حالت ایدیوپاتیک و ناشناخته هم بسیاری از بیماری ها منشا ماورایی ندارند و نباید خیلی سمت موضوعات خاص علل الخصوص احتمال جن زدگی رفت.و در این خصوص زندگی خود را بازیچه نکنید و فرد مشاور باید آشنا به علوم الهی و حوزوی  و کاملا متعهد و علمی باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۶


بسم الله الرحمن الرحیم

.

 

مقدمه جهاد با نفس

سخنی چند با برادران دینی

مقصود من از روحانی کسی است که در علوم دینی تحصیل کرده و به یکی از شغلهای روحانیین اشتغال دارد.یا طلبه است و درس می خواند،یا به تدریس ادبیات صرف و نحو و منطق و معانی بیان مشغول است،یا به تدریس فقه و اصول و حاشیه زدن و رساله نویسی اشتغال دارد،یا مرجع تقلید شده و به اخذ وجوهات و تقسیم شهریه بین طلاب و پاسخ به مسایل دینی و اداره ی حوزه های علمیه مشغول می باشد،یا منطق و فلسفه و عرفان تدریس می کند،یا درس اخلاق می دهد،یا به وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه خوانی می پردازد،یا امام جمعه و جماعت است و یا به کتاب نویسی و مقاله نویسی اشتغال دارد.

بعضی از طلاب هم تا آخر عمر همچنان طلبه باقی می مانند و بدون اینکه شغلی را بپذیرند تا پایان عمر در درسها حاضر می شوند و گوش می دهند و به این ترتیب به زندگی ادامه می دهند و از سهم امام و وجوهات برّیه ارتزاق می نمایند.

این افراد روحانی و اهل علم و خدمتگزار و مبلغ دین محسوب می شوند.غالبا از همین راهها و از وجوهات بریه و سهم مبارک امام (ع) ارتزاق می کنند.چون به امور دینی اشتغال دارند از احترام و امتیاز مخصوصی برخوردارند و مردم به آنها اظهار ارادت می نمایند برایشان نذر و نیاز می کنند،التماس دعا می گویند،از آنها انتظار شفاعت دارند و به آنها تبرّک و توسل می جویند.

متاسفانه خوشبینی و اظهار ارادت مردم و همچنین احادیثی که در فضیلت علم و علما وارد شده،موجب غفلت و غرور ما گشته است،خودمان را افرادی ممتاز می پنداریم و از تزکیه و تهذیب نفس و خودسازی و پرورش و تکمیل روح غافل گشته ایم. گویا برات آزادی از دوزخ و کلید درهای بهشت در دست ما قرار گرفته و نیازی به عمل نداریم.چون سر و کارمان با قرآن و احادیث و علوم دینی است همه را در خودمان تحقق یافته می پنداریم.

البته علم از دیدگاه اسلام ارزش دارد،احادیث فراوانی در فضیلت علم و علما وارد شده است و خود علم می تواند در مسیر تکامل نفس و تقرب الی الله قرار گیرد،لیکن مشروط به اینکه اولا به قصد قربت باشد و ثانیا با عمل همراه باشد.اگر در تعریف علم و علما احادیثی داریم در مذمت عالم فاسق و بدون عمل نیز احادیث فراوانی وارد شده است.  

چنانکه می بینید، در احادیث به چند مطلب بسیار مهم اشاره شده است:

1-هرکس بر طبق علم خویش عمل نکند،در اصطلاح ائمه (ع)،اصلا عالم محسوب نمی شود و از مصادیق علمایی که در قرآن و احادیث مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند نیست،گرچه در زیّ علما زندگی کند و مردم او را عالم دینی بدانند.

2-هر عالمی که به علم خویش عمل نکند در دوزخ معذب خواهد شد.

3-هر عالمی که مطابق علمش عمل نکند مانند جاهل است،بلکه چون عالم بوده و به علمش عمل نکرده مسوولیت بیشتری دارد و در قیامت شدیدتر مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

 4-عذاب عالم فاسق و بدون عمل از سایر دوزخیان سخت تر خواهد بود،به حدی که از بوی تعفن او در عذاب و ناراحتی خواهند بود.

5-هرکس به قصد منافع دنیوی علم دین را طلب کند،در قیامت از این علم سودی نخواهد برد.

6-هرکس که بدین منظور طلب علم کند که بر دیگر علما بوسیله ی علم و دانش فخر و مباهات نماید،یا با سفیهان جدال کند، یا بوسیله علم،مردم را به سوی خویش جلب نماید جایگاهش دوزخ خواهد بود.

7-هرکس که می خواهد عالم دین باشد و یکی از مناصب دین را بپذیرد و پیشوا و مقتدای مردم باشد باید ابتدا خودش را اصلاح و تهذیب کند و اخلاق و رفتار و گفتارش را اسلامی کند و بوسیله عمل،مردم را به سوی دین دعوت نماید.

8-عالمانی که مانند سایر اهل دنیا،شیفته و دلبسته به دنیا باشند،قطاع طریق حق هستند که بوسیله ی کردار و اخلاق و گفتار باطلشان مردم را از محبت خدا منصرف می سازند و زخارف دنیا دلبسته می گردانند.-مردم نباید فریب چنین عالم نمایانی را بخورند-

بقیه را در کتاب خودسازی ابراهیم امینی بخوانید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۱





ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ !

ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯﻯ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ..






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۰:۴۷



دریافت

جایگاه علم از دیدگاه مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۴ ، ۰۶:۲۳

یک سوال


سلاحهای انگلیس در مقابله با دشمنانش در دنیا چیستند؟


بنظر ما جواب اینهاست:

آل سعود و وهابیت در مقابل آزادیخواهان مسلمان

تایوان در برابر قدرت بزرگ چین

کره جنوبی در برابر کره شمالی

اروپای غربی(آلمان - ایتالیا - فرانسه -چک و...) در برابر قدرت روسیه

امریکا هم بعنوان پلیس دنیا در برابر همه

.

.

.

.

هیچ دقت کردید

انگلیس عضو اتحادیه اروپا نیست

و پول ملیش پوند هست نه یورو و...

یا در مورد مرزهای خطی بین کشورها مثل پاکستان و هند یا مصر یا در آفرقیا که همیشه مایه ی دردسر و جنگ بوده دقت کرده اید یا فکر کرده اید این کشورها بعد استقلالشان چرا اینگونه نقشه ی کشورشان مرزبندی شده؟!؟!

.

.

هیچ دقت کردید 

پشت پرده ی بسیاری از درگیریهای طایفه ای در دنیا انگلیس است...

.

.

.

هیچ دقت کردید که تندروهای مذهبی براحتی در انگلیس ساکن میشوند و باهاشون کاری ندارند...

.

.

.

هیچ دقت کردید؟!


در انتها چند تا از بلاهایی که توسط انگلستان به سر مردم ایران اومده رو نام میبریم... خودتون در اینترنت دربارشون تحقیق کنید...


قرار داد های دوران قاجار و قبل و بعد از اون...


هولوکاست بزرگ ایرانیان با حدود ۱۱میلیون کشته...


وارد کردن قلیان و تنباکو به ایران...


پشت پرده ی سیگاری کردن ایرانیان ...


تبلیغ برای قمه زنی و مراسمات موسوم به عیدالزهرا ...


تحریک مرز نشینان برای خودمختاری در ماههای اولیه بعد از انقلاب ...


کمک همه جانبه به صدام در جنگ بر علیه ایران ...


نقش فعال سرویس امنیتی انگلیس در فتنه های ۷۸ و۸۸ ...


راه اندازی شبکه bbcفارسی برای هدایت افکار مردم ...


امروز هم


سکنا دادن برادر صادق شیرازی در لندن و استفاده از او برای دشمنی با نظام

و پشت پرده ی شیعیان انگلیسی ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۹:۲۶

در کوچه های آفتاب        جستاری در عرفان اسلامی از علامه محمد تقی مصباح یزدی 

راز یک فریب     یوسف غلامی   از مجموعه خوب زندگی کنیم 

در محضر صاحبدلان      آموزه های عرفانی در سیره ی زندگانی و سلوک عرفا   از سید محمد حسین محمودی

قصه های قرآنی به قلم روان از محمد محمدی اشتهاردی

تمام کتابهای شهید مطهری بدون استثنا علل الخصوص انسان و ایمان و حجاب و خدمات متقابل اسلام و ایران و ولاها و ولایتها

کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران جلال آل احمد دقت کنید دقت کنید اگر می خواهید تمام آثار جلال آل احمد را بخوانید آثار جلال بر اساس سیر فکری ایشان از مارکسیسم تا یک معلم قرآن شدن ادامه دارد و این موضوع در مجموعه خواندن آثار باید لحاظ شود این تحول نیز به دلیل ملاقات با امام خمینی (ره) رخ داد و نکات این جلسه خاص و پس از آن تحول در آثار جلال خواندنی است و دلیل اصلی این تحول پذیری احترام به پدرش بوده است

مجموعه مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی


کتاب نبرد من هیتلر این کتاب دو بخش دارد که با هم عرضه می شود و کتاب مرجع فکری آلمان نازی محسوب می شده است کتاب به صورت داستانی نیست اما این توانایی را در خواننده عرضه می کند که بتواند یک ملت کاملا شکست خورده و خموده را به کشوری فوقالعاده فعال و پرکار تبدیل کند با نادیده گرفتن جنایات نازی و در اصل فهم اشتباهات آنان می توان کتاب را مطالعه نمود و حتی با جدا کردن اسامی و الگو های نامها روشهای فکری یک رهبر واقعی (نه یک مدیر)را درک نمود جالب اینجاست که خیلی از بخشهای کتاب امروزه به عینه قابل مشاهده و درک است این را دقت کنید واقعیات بعد از جنگ جهانی در مورد آلمان را پیروزمندان نوشته اند البته دقت شود جنایات هیتلر غیرقابل چشم پوشی نیست و جدا باید بحث شود اما تز فکری هیتلر حتی با دید غیر توحیدی و کاملا دنیاگرایانه و حتی نژادپرستانه و نه نژادشناسانه در درک دوست و دشمن و اهمیت باور ملی قابل ستایش است در ضمن کارکرد کتاب نیز کاملا مشخص است و یک بخش تاریخ را ساخته است کتاب در ایران ترجمه هدایت است و مراقب باشید متن اصلی را بخوانید نه با حاشیه نویسی ها 


در ادامه بازهم کتابهایی معرفی خواهند شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۳۹

چهار ذکر قرآنی آرام بخش که در زندگی معجزه ها میکند:


1-حسبنا الله نعم الوکیل نعم المولا و نعم النصیر(برای وقتایی که ترس و اضطراب دارید)

2-لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین(وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)

3- و ٱفوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد(برای وقتی که میخواهی خدا مکر و حیله دیگران را در حق تو خنثی کند)

4-ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله(برای وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستید)

راستی یادت نره این رو کپی کن تا همه از راههای وصل شدن به خدا اگاه باشن..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۸