دوشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ
پرید تو گلوم
اومدم غذا بخورم لقمه اولو که زدم پرید تو گلوم، خودمو جمع و جور کردم لقمه دومو زدم اونم پرید تو گلوم
خواهرزاده ام گفت خاله نترس زیاده تموم نمیشه آروم بخور
۰۲/۰۹/۰۶
اومدم غذا بخورم لقمه اولو که زدم پرید تو گلوم، خودمو جمع و جور کردم لقمه دومو زدم اونم پرید تو گلوم
خواهرزاده ام گفت خاله نترس زیاده تموم نمیشه آروم بخور