نفس اماره
بسم الله الرحمن الرحیم
چندی بود که در پی بحث نفس اماره بودم و در موتورهای جستجوگر ایرانی نیز مطالبی بسیار عالی از شهید مطهری پیدا کردم .یا بخثهای مثل عدم تفکیک نفس ها از یکدیگر و بدن مثالی یا همان جدا نبودن نفسها از اصل نفس یا سه نفس اصلی مطرح شده در قرآن شامل اماره و لوامه و مطمینه یا اینکه در قرآن علاوه در داستان موسی علاوه بر اینکه ما قضیه سه چهره ی شیطان در انسان را داریم یا بحث جادوگران ایمان آورده ی شهید یا بحث ازدواج و برادر و توحید و شناخت خدا را داریم بحث سامری هم داریم. بحث انتهای داستان یوسف و زلیخا و تعداد دیگری از احادیث و روایت امام علی(ع) در مورد اینکه دشمن ترین دشمن انسان نفس انسان است که در بین دو سینه است و بحثهای دیگر در مورد خفاش و بحث شیر خوردن بچه در مورد بخش حکمت قابل بحث است اما چندی پیش یکی از اساتید دانشگاه تهران داستان جالبی از کلاس خودش را برایمان نقل کرد گفت یکبار یک داشنجو سر کلاس از وضعیت خیلی ناراحت بود و همش می گفت اروپا و آمریکا چنین و است و چنان است و مثرا اختلاس نیست و از این جور حرفا و ده مورد ردیف کرد من در جوابش گفتم تو ده مورد گفتی اما مورد یازدهم را نگفتی اینکه آنها خیانت ندارند همان خیانتی که کربلای پنج را درست کرد و اینکه هرجا در عملیاتی به اهداف نرسیدیم دلیلش خیانت بوده فقط و فقط خیانت.
بحث را از ابتدای انقلاب شروع می کنیم از اول انقلاب التقاطی بودند و سهمگین ضربات به نظام را فقط خیانت عاملش بوده است فقط و فقط خیانت .از ابتدا می بینیم هرچه ارزش اسلام و انقلاب است اینها به نام دین و اسلام هزار بار بدتر از داعش انجام می دهند مثلا اگر باب علم الهی و مکاشفه در این سرزمین و تمام جهان امام هشتم است و پایندگی اسلام به شریان خون امام حسین (ع) در آن است می بینیم در روز عاشورا در گنبد ایشان بمب گذاری کردند یا در بحث نفوذ ماجرای هاشمی در بیت آیت الله منتظری یا اینهمه شهید ترور و بحث شهدای دولت و شهادت بزرگان نظام در ترور دفتر ریاست جمهوری یا اگر در بین مردمان این کشور ازدواج برپایه ی ایمان ارزش است و باید دید درست نسبت به اصل فرهنگ حجاب داشت در این سازمان متحجرترین موجودات کره ی زمین دست به فاسدترین رفتارها به نام انقلاب ایدیولوژیک زدند و حتی با فطرت هم به مقابله برخواستند نقش این سازمان در جاسوسی و دروغ پردازی های آشکار در قضایای هسته ای و بحث شروع جلسات حقوق بشری اروپا و سازمان ملل و دفاع از حقوق بهاییان-شاید جزو تنها فرقه هایی که ازدواج محارم دارد- و همنجنسبازان به اوج خود می رسد این سازمان با همکاری واضح در ساختار شبکه های منو تو و استیج و مثال واضح ارمیا در بحث رواج فساد اقدام کرده است یا باید میزان حمایت آنها از شبکه های ماهواره ای مروج رسمی فساد و شوهای غیراخلاقی که حتی درونمایه های شعریشان و محتواییشان نیز برضد خانواده و صدبرابر بدتر از فرهنگ خود غرب است یا شبکه های جذب و به دام افکندن آنها به امید زندگی بهتر در خارج بحث کنیم. یادتان باشد اینها مثال کامل نفس اماره اند یعنی با وجود آشنایی با دین و خدا و پیغمبر دست به تاویل می زنند و فتنه به پا می کنند .گفتم فتنه دقیقا نقش این سازمان جاسوسی متصل به موساد و سیا در فتنه هشتاد و هشت پر رنگ است امروزه هم پیش بینی می شود دلیل غیبت مسعود رجوی از دوربین دلیلش بازی کردن در نقش منجی و نعوذ به الله امام زمان باشد این سازمان انقلاب مردم عراق در زمان صدام را نیز سرکوب کرد در بین مردمان اکر گناهی هم باشد از روی عناد با خدا نیست اما در این سازمان اگر حتی در ظاهر نماز بخوانند آخرش موذنش مرضیه-خواننده ی زن- است پس همه اش عناد با خداست
کسانی که سرپرستشان خداوند است خدا ایشان را از ظلمات به نور و کسانی که ولی شان طاغوت است بازهم خداوند آنها را از نور به تاریکی ها رهنمون می شود .این در مورد تکوین و شدن است و بحث افعال بود.اما در بحث شخصیت ها فقط بحث بهشت و جهنمی نیست اعراف هم دارد که بازهم بهشتی اند و از چهره قابل شناسایی اند و حتی در بدترین انسانها از نظر عمومی بازهم نمی توان زیبایی ها و زیبایی دوستی را ندید.در روایات ها هم جهنمی های خالد خیلی نیستند ولی وجود دارند و دقیقا همانهایی هستند که هیچ راه حل غفرانی ندارند البته مشی قرآن واضح است و جهنم جا کم ندارد و حتی می گوید بازهم اگر هست بریزید و مشخصات خالدون هم مشخص اند و اینکه می گویند چند روز بیشتر جهنم نیست هم گفته ی یهودیان است این را قرآن اشاره کرده در ضمن یادتون باشه بزرگترین مشکل جهل از دست دادن گران قیمتها است و فقط بحث ضرر نیست-منظور جهنمی شدن یا نشدن-بلکه برای بهشت باید هزینه داد.امام علی(ع)-به مضمون-می فرمایند هرگز همچون بهشت ندیدم که طالبانش در خواب غفلت باشند.و اینکه رحمت خدا بر خشمش سبقت یافته یعنی حتی در زمان عذاب خدا خشمگین نیست بلکه به خاطر حبش است و امام(ره)چون ما صدام را دوست داریم و نمی خواهیم در آن دنیا بیشتر عذاب شود طالب مرگش هستیم چپن در زنده ماندنش خیری نیست و فقط به دنبال معصیت است.یک نکته ی کوچک دیگر اینکه در بحث سود و ضرر بحث وقت تلف کردن و در مسیر ایمان عمل صالح توصیه به حق و توصیه به صبر نبودن و پشت امام عصر نبودن نیز عین ضرر و خسران-ضرر بدون توان جبران- خواهد بود.
پاورقی:خیانت صفت مضموم است اما طبق نظر امام خیانت به خیانت عین وفاداری است.اینجا ذکر تعریف اصل امانت ضروری است.نظر آیت الله جوادی اختیار و نظر شهید مطهری تکلیف است و در خصوص نظر امام خمینی(ره) اینکه ایشان ولایت الهی، امانت الیه یا نفس الهی را امانت می دانند.
یک بحث هم در مورد خنثی سازی عملیاتهای این سازمان اینکه نظر امام رضوان الله علیه این است که هر فردی در هرکجای این کشور و جمهوری اسلامی باید خود را جزو وزارت اطلاعات بداند و مراقب باشد و چشم نظام باشد
فتنه:قرآن خیلی خیلی خیلی خیلی بیش از حد خودش همه چیز را گفته تاویلش نکنید گفته گردنه برده داری است این گردنه باید رد شود باید در جامعه برده داری به هر نحوی به هرنحوی نباشد حتی قلاده ای از جنس طلا بازهم قلاده است-یاید بین امنیت شغلی و تعهد شغلی و جایگاه شغلی و حساسیت آنها بحث کرد و در موارد سازمانی و شرکتی بحث مشارکت سازمانی نیز لحاظ شود تا فرد حداقل در مقداری ارزش کار خویش را به طور مستقیم ببیند اما در عین حال سرمایه داری بر اساس سرمایه های حقیقی باشد همه اینها مرزی اند و باید روی این لبه شرکتها و یا افراد با اختیاط حرکت نمود در ضمن در اسلام اصل فردی- اصالت فرد در سازمان و جایگاه خانوداه با رعایت امانت، مثال قوم لوط اثبات است-است چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید چه امروزه بشود اجرا کرد یا نتوان اجرا کرد.حتی حقوق کارگر باید قبل از خشک شدن عرقش با احترامی که حتی نشان از بی حرمتی در شکل دادن پول نباشد به وی پرداخت شود اینها حداقل به عنوان اساس ارزشهای اصلی باید در روح اجتماع باشد البته نه فقط اخلاقی بلکه قانونی و اینکه قانون هم اجرا شود و قدرت داشته باشد- در ضمن اختلاف افکنی بین زن و مرد و بحث تجاوز به امر زناشویی اصل فتنه شیطان است زیاد دوباره توضیح نمی دهیم اما تاریخچه ی منافیق از اول دانشگاه ها و اردوهای مختلط و کمپهای شستوی مغزی و بردن فرزندان و جداکردن شان از خانواده به منظور تروریست کردنشان و همچنین جدایی انداختن بین زن و شوهر و مستمسک قراردادن آیات قرآن برای پیش برد اهداف شیطانی خویش مصادیق جنایت حقوق بشر است قرآن همه را صریح گفته صریح صریح بدون پرده.البته ببینید این کمپها در کدام کشورهای اروپایی دایر است.همانهایی که ادعای حقوق بشر دارند.اصل تحجر واقعی نیز زاده ی اینهاست البته اینها در فساد هم کمکاری نکردند فساد و تحجر در اینها روی یک سکه است.اینها ادامه دهنده ی راه شیخ صباح ها هستند و ادامه دهنده ی راه یهودیان.و اینها نابودگر علوم حقیقی هم هستند و ترور علم و عالم کار اینهاست روشان نابودی علم و عالم است در قرون وسطی نیز مسیحیان دست به تفتیش عقاید نزدند اینها بوده اند و اگر نگویید توهم توطیه دارم شک ندارم یهودیان نیز یک پای قضیه بوده اند نه علوم غریبه که با تمام قوانین علمی مخالف اند و همینها برای بردگی بیشتر جامعه و نیروی کار ارزان فمنیسم را به نام حقوق بشر بر پیشانی بشریت زدند اینها بودند که برده داری کردند و می کنند.اینها تمام مشکل تاریخ بشریت اند. این یک اخطار جدی است.و یک اخطار جهانی و نه فقط نام و نشان ها بلکه تمام راه و روش و مسلک ایشان.اینها ادامه دهنده ی یزیدند شباهت دیوارهای کمپهای اینها عجیب شبیه دیوارهای اطراف رژیم غاصب صهیونیستی است اینها از داخل هیچی ندارند و در عین حال بیرون را نفی می کنند اینها ترس از ارتباط دارند چون در همان جمعشان هیچ عنصری خودش نیست و از خودش هیچی ندارداین دیوار نه برای حفاظت بلکه برای اسارت بنا شده است و حفاظهای امنیتی آنها به سمت داخل است نه بیرون.انواع سندروم ها را نیز مبتلایند اما بدترینش جهل از روی آگاهی کامل به علم است.یاران شیطان شدند.البته اینها هماینهایی هستند که می گویند ما مصلح ایم اما به نام اصلاح فساد می کنند و خود عاملش اند در ضمن وقتی می گویند مانند اکثر مردم ایمان آورید مردم را احمق می دانند اما برعکس اینها امام خمینی مردم را و رایشان را میزان می داند این یعنی نحوه پیداکردن راه صحیح که سخت نیست البته امانت مشخص است و حتی یزدیان امام را می شناختند اما حرف حق در بینشان اثر نکرد شناختن امام زمان و حتی دیدن سخت نیست او داد می زند اما ما جلوی گوشهایمان را گرفته ایم نه به خاطر فقط گناه بلکه نمی خواهیم بشنویم خدا برای تک تک ما خدایی می کند و تک تکمان می توانیم خلیفه الله باشیم اما بستگی است به خودمان دارد فهم اینکه چه کسی از روی نفس اماره حرف می زند و کسی که صدایش از جنس خداست سخت نیست امانت ملاک است
یکی از اصلی ترین راهکارهای مبارزه با طبقاتی شدن جامعه کمک افراد به خودشان است و اینکه هرکس دلسوز خود خویشتن خانوداه و جامعه خویش باشد و نیازمند و فقیر به خدا باشند نه خلق خدا.در ضمن هرچه آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند البته به یک شرط با رعایت امانت.
باید از بحث نفس اماره و لوامه عبور کرد باید وارد نفس مطمینه شد باید مردم طبق نظر آقا همیشه منتخبشان اصولگرای اطلاح طلب و انقلابی باشد این یعنی جامعه ی آرمانی که سوره ی فجر نیز به آن رهنمونمان می کند.و دانشگاه دانشگاه باشد نه محل بازیهای سیاسی
تعصب:این مورد نیز همراه با بی بند و باری و شاید حتی بیشتر از آن به جامعه آسیب می زند چون تا زمان فاجعه بروزی ندارد این امر در بعضی از اقوام که اتفاقا هم اصیل و هم خیلی مذهبی اند اما به آفت سنتهای غلط گرفتار شده اند خیلی زیاد است علل الخصوص اگر این مذهبی بودن بدون شناخت باشد .اشاره ای به گروه خاص به طور مستقیم نمی کنیم اما ازدواجهای اجباری عامل دردسر و صورتگرایی صرف در ظاهر اعمال عبادی باعث تشدید این موضوع می شود آنهم زمانی که عشق از بین می رود و تیره و تبار از هر چیز مهمتر شود.میزان خودکشی آنهم به شیوه خودسوزی در زنان این قوم کمی نگران کننده است و باید تحول در رفتارها رخ دهد تا نماز و عبادت و حجاب در جایگاه خاص خودش باشد
یکبار اشاره شد بازهم هم تاکیید می کنیم اینکه اساسا برده داری در حیطه دنیا می تواند اتفاق بیافتد نه دین و آخرت زیرا کمترین امکان و نماد برده داری تعلق و وابستگی شخص به جهان است غل و زنجیر نماد حقیقی این برده داری اند اما این امکان که شما گردن بندی از جنس طلا و نقره یا خلخالی زیبا به پا بیاندازید یا مثل یک غلام حلقه به گوش گوشواره ای از نماد این موضوع را استفاده کنید هم بازهم همان اتفاق می افتد و در اصطلاح امروزی و مدرن بحث برده داری مدرن در بخشهای بعدی اتفاق می افتد و برای خود فرد هم لذت های دنیوی بر لذتهای اخروی ارجح می شود البته یادتان باشد این آخرت همانی است که امروز ساخته می شود و نقد است نه نسیه و در بحث شبهات بهشت و جهنم بحث کرده ایم و به همین مقدار بسنده می کنیم.در آخر اشاره می شود تعلق به دنیا آخرین مرحله است و علت اینکه ما نیز در بخشهای قبل به بحث امکان بیشتر ایمان جادوگر به ایمان و خدا و پیامبر و ولی و آخرت کردیم همین بحث خودبینی و خودشناسی جادوگر و از خود طلبکاری حتی در دنیا خواهی بوده و اینکه در صورت آشنایی با مسایل ایمانی زیباشناسی را درک کرده است مثال فردی که در تمام جهان جایگاه همه چیز را می دانست و هر تغییری را در هرجای جهان می یافت اما در مقابل امام علی سرتعطیم فرود آورد چون نتوانست شی داخل دستش را ببیند و فقط از اینکه چه چیزی در آن لحظه غیب شد حدس زد داخل دست امام تخم مرغی از یک سرزمین دور است به همین خاطر ایمان آورد به ولی هم ایمان آورد.قبلا نیز بحث اینکه چرا دنیا زندان مومن است و بعد از مرگ رهایی می یابد بحث کردیم و گفتیم که مرگ در هر صورت مصیبت است و این جا حدیث مبنای زجرکشیدن خواهی در دنیا ندارد بلکه ویژگی های روح انسان مومن آنقدر وسیع و آزادی خواه و جاه طلب و خودخواه که حتی می توان گفت آنقدر ظلوماجهولا هم هست که با این کوچکی جانشینی خدا را هم می خواهد و البته خدا هم خپشش می آید و می دهد اما دنیا نمی دهد خدا می خواهد و ودیعه خدایی را در روحش می دمد و کسی که خدا را یاد داشته باشد خود را از یاد نخواهد برد..دقت شود دنیا خواهی می تواند در مقابل دین خواهی و آخرت قرار گیرد و این همان مرز است که امام خمینی(ره) فرمودن که اگر دنیای آنها در مقابل دین ما قرار بگیرد دنیایشان را خراب می کنیم بازهم اشاره مجدد و تاکید می شود بحث شکستن و لغو برده داری را خودمان باید انجام دهیم و خدا نیز با ماست و نباید چشم امید به بیرون و سایر ملل نیز دوخت البته قوانین احکام نیز بیشتر همین مبنا را نیز تاکیید کرده است -مثل قضیه مکاتبه یا همان خودخری در همان برده داری در شکل رایج اولیه- در ادامه بحث اخلاقی قناعت نیز تاحدی کامل کننده است و بحث اعتکاف نیز در ایام بیض و زمان ولادت حضرت امام علی(ع) در مساجد از جمله اگوهای دیگر است.مساجد سنگر الهی و منبرهای محل تعالیم الهی است علم به ما هو علم باعث زیادشدن انسان است زیادشدنی به معنای حقیقی و با توجه به روح و روحی.و خدایی.رب زدنی علما.و اینکه طمعکار به علم آخرت طلب است و خیلی خیلی خودخواه و اتفاق دنیا مجاز نیست بلکه نمود است .
پاورقی آزمایشی در مورد اعتکاف اینکه یکبار -البته با شرط عدم حضور در زمان کلاس درس و رعایت قوانین و احتیاطات کامل-در کلاس درس یک چرت بزنید و مدل عمق و میزان کیفیت خواب را و با توجه به عامل مکان بسنجید.
در موضوع ازدواج نیز گفتیم دنیا مجاز نیست نمود است و رجوع کنید به نحل هفتاد و دو و نور سی و سه و تمام آیات مربوط به ایمان و بهشت و جهنم و آخرت
ضمیمه حجاب:شاید دقت کرده باشید ما در این مقاله و چند مقاله دیگر در مورد اهمیت رویکرد اصلی به حجاب که اساسش برپایه ی ایمان باید باشد و البته کمبود آن نیز به معنی بی عفتی نیست و اساسا حتی در صورت مشکل هم باید رویکرد ازدواج را درست کرد بحث کردیم یعنی بحث دوم حجاب اصل مراقبه از چشمان بیماردلان است.در بحث نفس اماره هم حجاب ظاهری بدون ایمان و به نام ایدولوژی و مظاهر دنیوی را خطرناک دیدیم و باید اصل خانواده حفظ شود-هرگونه اعمال سازمان مجاهدین خلق که واقعا منافقین اند را نفی کنید-سبک بدون عشق قومیت گرایی که در آمار ها نیز منجر به خودکشی بالای زنان و بالا رفتن میزان افسردگی در آنان شده است را نیز گفتیم و دوباره اشاره می کنیم حجاب به معنای جدایی نیست و باید حضور زن در اجتماع با حفظ امانت و خانواده و اصالت زن بودنش و اینکه مردواره نشود حفظ شود تاکید می کنیم حجاب زن نشان دهنده برای سه راه ارتباط و حرف زدن خدا با انسان است.حالا بحث را از دید رسالات عملیه دنبال می کنیم در دو جا مورد حجاب-اجباری- کلا نداریم اساسا یکی کافر ذمی یکی برده که با توجه به اینکه مقالات در مورد باب برده را اتمام کردیم پس زیاد بحث نمی کنیم.اینجا هم هدف بحثمان امکان وجود بحث شرعی در مورد حجاب است نه برده که بحثش را کردیم و نحل ۷۲ نور۳۳ و نور ۵۸ اتمام کننده کار است.اما مورد بعدی اصطلاحی در باب زنان روستایی است که بیشتر بر زنان در حال کار مزرعه دلالت دارد .باید اشاره شود اولا در روستا معمولا بیشتر افراد خویشاوند اند در ضمن اشاره می شود نقص حجاب یا حجاب به صورت نامتعارفی دارند که اصلا حجاب نیست اما باعث ریبه هم نیست ایرادی ندارد مثلا در لباسهای سنتی اقوام شاید مثل امروز خیلی هم همه نقاط حجاب پوشیده نیست اما اگر هدف جلب توجه جنسی و شهوت انگیزی نباشد خب ایراد ندارد.در ضمن اشاره هم کردیم که معمولا در زمان کار این اتفاق می افتد و نه لزوما همیشه مثلا زنی که در شالیزار کار می کند و یا مثلا نوع پوشش کلاقی که در اهالی کردستان مرسوم است و اقوام لر یا لک نیز دارند.منظورمان این است که در کل این بحث حجاب و عفاف در رساله نیز با عنوان زنان روستایی موجود بوده است و بحث خیلی جدیدی هم نیست.البته باید اشاره شود به طور کلی چه افراد و چه جامعه نیز نباید ترک اولی کنند اما در عین حال نیز باید اصل حجاب در جایگاه خودش به کار رود تا نتیجه بدهد مثلا به جای برخورد قهر آمیز با یک بدحجاب-البته بی عفتی علنی و یا توهین به حجاب با پوشش و آرایش غلیظ موضوعش باید بیشتر از منظر قانونی و یا درمانی و حتی مسایل ازدواج و خانواده نگاه کرد و نه البته قهر آمیز و خشن-چرا تا به امروز مثلا کتاب حجاب شهید مطهری را به وی اهدا نمی کنند؟!؟!
در آخر یک نکته:
جمله ای معروف از یوهان کرایف بازیکن و مربی معروف و عالی تیم آژاکس هلند و کاپیتان تیم ملی هلند که یک جمله فوق العاده زیبا به این مضمون در بازی مقابل ایتالیا برای هم تیمی هایش گفت:
ایتالیاییها نمی توانند شما را شکست بدهند اما شما می توانید از آنها شکست بخورید.
جمله بالا برداشت بد و خوب توسط افراد مختلف دارد اما باید بیان می شد.انسان باید به حق خلافتش برسد