مثبت
بیاندیشیم!
اطلاعاتی بیشتر درباره ی مغز
انسان و اهمیت خودپنداری مثبت
خودپنداری و تصویری که ما از خود در ذهن مجسم می کنیم
راهنمای اصلی عملکرد ما در زندگی است.اگر این تصویر را تغییر دهیم شخصیت و طرز
رفتار ما نغییر خواهد کرد.دکتر ماکسول مالتز جراح پلاستیک معروف و نویسنده ی کتاب
روانشناسی تصویر ذهنی می گوید«مهمترین
کشف روانشناسی در قرن اخیر،کشف خودپنداری و اهمیت آن بود.»
مغز ما درست مانند یک کامپیوتر است.شما از ورودی هر
کامپیوترهرچه را که وارد کنید باید انتظار داشته باشید که خروجی شما تشکیل شده
باشد از همان اطلاعات ورودی.پس اگر ما اندیشه های منفی را وارد مغز خود بکنیم مغز
آنها را مانند یک دستور می پذیرد.این که شما به این نتیجه برسید که ناتوان و شکست
خورده اید مغز شما این را مانند یک فرمان و دستور تلقی کرده و به تمامی اعضای بدن
شما از غدد گرفته تا دستگاه گردش خون و تنفس و سیستم حرکتی فرمان می دهد کخ خود را
با فرمان شکست تطبیق داده و مطابق آن عمل کنند و این شما را را وارد یک حلقه ی
معیوب می کند که نتایجی دایما بدتر و بدتر برایتان حاصل می کند.در حالی که پیروز
مندان با دادن فرمان پیروزی،تمامیت وجود خود را به سمت پیروزی نشانه می
روند.امروزه ثابت شده که تفکر ما مستقیما بر سیستم بدن ما موثر است یعنی به محض
آنکه ما فکر منفی و ذهنیت بدی داشته باشیم عملکرد غدد درون ریز بدن و همین طور
دیگر ارگانها از این ذهنیت تبعیت می کنند و با اختلال در عملکرد طبیعی هورمونها و
مواد ضد استرس و هیجان در بدن،ما به افسردگی و احساس منفی شدیدی دچار می شویم و در
این سیر به جسم خود نیز ضربه می زنیم.
شاید بتوان گفت که کامپیوتر یا رایانه عبارت از سطح نیمه
هشیار ذهن است که دستگاه کنترل خودکار بدن ما است و اعمالی مانند کنترل تنفس،ضربان
قلب و جمع کردن اطلاعات در بانک حافظه را بر عهده دارد.بیلیون ها اطلاعاتی که به
بانک حافظه رایانه داده می شود همانجا
نگهداری می شود و هیچ کدام نمی توانند از این حافظه پاک شوند و این را دو
جراح به نامهای دکتر پن فیلد و دکتر روبرت در موسسه بررسی بیماریهای عصبی در مونترال
نیز ثابت کردند.آنها نشان دادند که با تحریک سلولهای مغز، صحنه های گذشته با همان
شدت و با همان صداها،رنگ ها و بو ها در بیماران مجددا زنده می شود.در هر لحظه از
زندگی،ما برنامه ای به رایانه ی خود می دهیم که به نفع یا ضرر ما انجام دهد.رایانه
تنها وظایفی را که کا برایش تعیین کرده ایم به خوبی انجام می دهد و تنها کار
او،پیروی از دستورات ماست.
دانشمندان اتفاق نظر دارند که سیستم عصبی انسان نمی
تواند فرق بین یک رویداد واقعی و تخیلی را به طور روشن و با ذکر اختلافات جزیی
آنها بیان کند.پس بسیاری از تصمیمات روزمره ی ما نه بر اساس حقایق و واقعیات بلکه
بر اساس اطلاعاتی گرفته می شود که رایانه ی ما آنها را به عنوان اطلاعات حقیقی به
ما تحویل می دهد در حالی که بسیاری از این اطلاعات توهمی بیش نبوده و تنها تفاسیری
غلط از حقایق هستند و در نتیجه منجر به تصمیم گیری غلط از حقایق می شوند.
Ras
یا سیستم فعال کننده مشبک(reticular
activating system)
این سیستم تشکیلات تورینه ای است به اندازه یک چهارم سیب
در مغز انسان که وظیفه ی آن پالایش و گزینش اطلاعات بخصوصی از میان اطلاعاتی است
که به ما می رسد.مثلا اگر شما یک ماشین جاگوار قدیمی بخرید،پس از آن وقتی به
خیابان می روید،در حالی که شاید قبلا هفته به هفته ماشینی از این نوع نمی دیدید
حال دائما ماشینهایی از نوع ماشین خود می بینید.گویی جاگوارها در سطح شهر بیشتر
شده اند.در صورتی که چنین نیست.تنها سیستم ras شما ماشینهای جاگوار را از
میان انبوه ماشینهای دیگر برمی گزیند و به رایانه شما وارد می کند.وظیفه ras نیز همین انتخاب و گزینش اطلاعات است از میان محیط و نتایج
عملکردهای شما،با توجه به آنچه شما می خواهید.
مثلا اگر تصمیم گرفته باشید که فکر کنید همه چیز در دنیا
خراب است و یا شما آدم بدشانسی هستید،ras مشغول جمع آوری شواهدی مبتنی
بر بدشانسی شما از محیط می شود و سپس آنها را در اختیار رایانه ی ذهن شما قرار می
دهد تا آن هم به روش خود به شما ثابت کند که حق با شما است و واقعا بدشانس
هستید.در حالی پیروزمندان به ras وظیفه ی متفاوتی واگذار می
کنند.ras آنها
شواهدی مبتنی بر هوشمندی،توانمندی،موفقیت و قدرت آنها را از محیط بر می گزیند تا
به آنها ثابت کند که پیروزند.
پس می بینید این که شما احساس پیروزی یا شکست کنید به
طور کامل در دست خود شماست و تنها به چگونگی برنامه ریزی رایانه ذهن توسط خودتان و
تصمیم هایی دارد که با توجه به اطلاعات رایانه ی خود می گیرید.پس شما هم می توانید
به پیروزمندان بپیوندید فقط کافیست که بخواهید.
نتایج عملی
انسانهای موفق خودپنداری خود را کنترل کرده و اطلاعات
رایانه ی خود را همان طور که می خواهند تغییر می دهند.
آنها دنیای خود را وسعت می بخشند و می دانند که
اضطراب،خصومت،غم و اندوه عوامل منفی هستند و تخریب کننده تصورات خلاق و سازنده می
باشند.آنها می دانند که رایانه ی آنها فرقی میان من حقیقی و آن کسی را که من می
خواهم قایل نیست.دانشمندان دریافته اند وقتی که ما خود را لبریز از خودپنداری مثبت
و تفکر مثبت می سازیم ماده ای در مغز ساخته می شود به نام اندروفین که توسط جریان
خون به تمامی بدن منتقل می شود و احساسی از وجد و شادی وصف ناشدنی در ما پدید می
آورد.پیروزمندان پیوسته با نشاط،پر انرژی و سرزنده اند زیرا با داشتن تفکرات مثبت
پیوسته مسرور از ترشح مداوم اندروفین در سیستم حیاتی خود هستند.پس اجازه ندهیم تحت
هیچ عنوان تفکرات منفی و شکست به ذهن ما راه یابد!
در این روزها مبادا به توهمات منفی اجازه دهید که رایانه
ی شما را آلوده سازد.شاید یادآوری این نکته لازم باشد که هنوز هم جامعه بهترین
پاداش خود را به بهترینهای خود هدیه می دهد،و این بهترین ها نوابغی هستند که نبوغ
آنها استعداد فراوانی است که در تلاش کردن و پشتکار از خود بروز می دهند.این عبارت
را که گفته یکی از انسانهی موفق قرن ماست از خاطر نبریم که روزی گفته بود:
«از تحصیلات،کاری در جهان ساخته نیست زیرا دنیا پر از
انسانهای تحصیلکرده ولی شکست خورده و ناامید است.از استعداد هم کاری در جهان ساخته
نیست زیرا انسانهای با استعداد فراوانی وجود دارند که مایوس و شکست خورده اند.ختی
از نبوغ هم کایر ساخته نیست زیرا اصطلاح «نابغه ی آس و پاس»تقریبا به شکل یک ضرب
المثل در آمده است.تنها چیزی که کیفیت حقیقی زندگی انسانها را مشخص می سازد همانا مفهوم طلایی پشتکار است.»
در پایان نیز
اگر شما حتی تا این لحظه تلاشی شایسته برای دستیابی به هدف خویش صورت نداده اید
این پیام ما به شماست که هیچ گاه دیر نیست زیرا«هر جا که اراده ای هست راهی هم هست.»