سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برده داری» ثبت شده است

آقا یک سوال اساسی اینکه تمام فنتزی نوشتن هاشون مثل هری پاتر ها و تخیلی هایی مثل بتمن و ...از پیامبران و امامان بوده حتی ارسطو هم در فلسفه با روایتی پیامبر بوده حتی در فراماسونری با وجود نگاه کاملا غیرتوحیدی و دید عدم پیامبردیدن سلیمان باز هم مجبورند از نام سلیمان استفاده کنند یا در شیمی-در اصل کیمیا و با ماهیت خودش- رازی یا در پزشکی ابن سینا یا در نجوم نام خواجه نصیر یا در ریاضی الگوریتم و خورازمی یا در موسیقی نام فارابی .تمام رشد و پیشرفتشان از چه از پولی و سرمایه و چه از نظر علمی را مدیون برده داری چه به شیوه سنتی و چه مدرن اند تمام دانشمندانشان هم در رده های بالا نوابغ کشورهای دیگرند که از ملیت و مذهب خالیشان می کنند سپس جایگاه می دهند یعنی هم علم دزدی هم عالم دزدی تاریخچه جنگ جهانی و موارد اصلی فناوری مثل وی دو انیگما هانیبو بل ربات جنگی ماشین بدون روغن موتور جت بی سیم و زیردریایی پروتزهای نوین  و ....نیز مشخص است منظور اینکه حتی در فناوری های اروپایی هم کومونیسم و سرمایه داری یهودی همجنس باز تکامل گرای دارای خدای خودساخته ی ضعیف و مخالف دید علمی به دین به زندگی چسبیده ی پول جمع کن ربا خوار صاحب شرکتهای مشروب فروشی و سلاح در اروپا و آمریکا که با دروغ هلوکاست می خواهند دنیا را بگیرندعاملش نبود.حتی در بحث انقلاب هم نیروها و اصول انقلاب کبیر خودشان که حداقل گذار از فیودالیسم به سرمایه داری-حداقل در ظاهر-بود امروزه با آن اصول وجود ندارد و به اعتقاد خودشان در سه مرحله سرکوب شد تا به مدل امروزی شان برسد.خب خودشان-لیبرالهای سرمایه دار یهودی  یا با فکر یهودی و آتییست- با اینهمه به اصطلاح فرهنگ دقیقا چه کار می کنند نکته پاورقی اینکه در هردو کشور فرانسه و آلمان قوانین نورنبرگ بدون اصل قوانین شرعی ازدواج و عدم احترام به اعتقادات ادیان الهی و اصل عدم تمایز بین خود یهودیان نگارش شد و این از ایرادات آن بود.البته به طرز اشتباه تری رژیم صهیونیستی با ریختن قوانین شناخت یهودی و قضیه ایگرگ هارونی خودشان نماد تبعیض اند.این جدا از بحث نامشروع بودن حکومتشان است.در ضمن تاریخ حمام سرویس بهداشتی و مسواک را هم یادآوری کنیم.البته این هم عدالت خواهی و ثروت فراوان را هم نمی دانیم با صنعت پورنو و مواد مخدر افغانستان و فروش سلاح به اینهمه جنگجو در جنگهای داخلی آفریقا و حتی فروش سلاح بین خودشان و مردم آمریکا به دست می آید در ضمن همین علم و دشمنی هایی هم که دارند با علم کامل نیست مثلا در قرآن اقوامی آمده که با جبرییل دشمن بودند یعنی هم فرشتگان را نه تنها می شناختند و می دیدند بلکه با بزرگ ترینشان یعنی خود جبرییل دشمنی می کردند و خود را در حد بزرگترین می دیدند اما ما امروزه حتی از بحث علم تعبیر خواب و حتی اثبات وجود جن که وجود مادی دارد عاجزیم و حتی پیامدهای جاری را نادیده می گیریم پس خیلی هم پیشرفته نیستیم البته نکته جالب اینجاست که در زمان ظهور فقط دو باب از بیست و هفت باب علم باز شده البته در زمان ظهور که نمی دانم شاید فردا باشد شاید هزار سال دیگر پس طلب کار واقعی منم که از علم محروم شده ام و اگر حضرت می آمد این مشکلات حل می شد جالب اینجاست همان غربی های علم دوست اگر در کشوری عالمی باشد ترورش می کنند این مورد نه فقط در مورد ایرانیان و دانشمندانش از مطهری بگیر تا احمدی روشن صورت گرفته بلکه در دیگر کشورها مثل عراق علل الخصوص بعد از اشغال نیز شاهد آن بوده ایم حالا طلبکار واقعی ما باید باشیم یا آنها 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۵:۵۰

در مقالات گذشته در باب اسلام و برده داری نظر گذراندیم اما می خواهیم در روند بحث ازدواج به ازدواج موقت یا همان عقد موقت یا مشهور در بین مردم اصطلاح رایج صیغه بپردازیم و با توجه به رویکرد قرآن و هدف اهل بیت ببینیم این آیا باعث فساد است یا جلوگیرنده فساد و دلیل و رویکرد دین و فقه نسبت به آن چیست در قدم اول چند قانون خاص را در رابطه با این نوع ازدواج بیان می داریم اینکه در این نوع ازدواج از نظر تعریف فقهی امکان ازدواج مرد مسلمان با زنی از اهل کتاب یا کفار و مشرکین با دادن اجرتشان یا همان مهرشان قابل انجام است و مشکلی در ایجاد سبیل نیست و حرمتی ندارد به انفاق نظر بیشتر علما در این ازدواج اجازه پدر یا در صورت عدم امکان یا عدم رضایت بی مورد پدر یا ولی نیازی به اجازه حاکم شرع نیست البته بعضی بحث اینکه دختر بکارت نداشته باشد را مطرح می کنند البته بعضی نیز این را برای بحث ازدواج دوم و به بعد در مورد دایم می دانند بگذریم مورد قانون شرعی خاص بعدی تعیین زمان ازدواج و محرمیت است مثلا حتی تا نود و نه سال ذکر این نکته ضروری است که ما چیزی به نام صیغه محرمیت نداریم بلکه همان عقد موقت با تعیین شروط است که این شروط جزو موارد خاص در ازدواج موقت است در ازدواج دایم دو شرط بدون امکان نقض داریم و اگر لحاظ نشود عقد باطل است یکی بحث تمکین یعنی همان مقاربه یا دخول برای همسر و دیگری خروج همسر بدون اذن شوهر امکان ندارد که قوانین شرعی خاص خود را دارد اما در ازدواج موقت زن می تواند این شرط را با شرایطی در ذیل عقد بیاورد که نمی خواهد قبول کند و اتفاقا عقد صحیح است یعنی زن می تواند در شرایط قبل عقد ذکر کند که به جز تمکین از راههای دیگر مثل معاشقه شوهرش بهره ببرد البته اگر در ادامه زن راضی شود هیچ ایرادی برای مقاربت نیست دقت کنید کلا در ازدواج وجود شاهد لزومی ندارد اما در طلاق باید باشد در ضمن ازدواج موقت پایان زمان بدون تمدید از طرف زن و درخواست مرد در حکم جدایی است البته شامل احکام طلاق نمی شود و این ازدواج نیز طلاق معنی دارد در ضمن در ضیغه ذکر مدت زمان و میزان بهره و تعیین مهریه و به نوعب مبلغ ضروری است و وجود عاقد یا گفتن خطبه به عربی واجب دین نیست ولی باید معانی واژگان به دقت منتقل و از طرف هردو مورد قبول واقع شود در این ازدواج ما بحث نفقه نیز نداریم

دقت کنید چیزی که از اهداف اسلامی و قرآنی این نوع ازدواج مورد نظر است اتفاقا تقویت زندگی زناشویی و عدم فساد و همچنین میل به تبدیل این نوع ازدواج به دایم است و این ازدواج جایگزین ازدواج دایم نیست بلکه زمینه برای آن است اما باید مسایلی در این ازدواج لحاظ شود دقت کنید هدف ازدواج است دقیقا مثل یک ازدواج دایم با کمی شرایط متفاوت هدف مشروعیت دادن به الگوی دوست دختر دوست پسری نیست بلکه باید غیرت و حیا وجود داشته باشد و قوانین اخلاقی در ازدواج و رابطه باشد باید مسوولیتی وجود داشته باشد و با احساسات نیز بازی نشود در  این ازدواج نیز واژه و مفهومی تحت عنوان خانه معنی دارد و به هیچ عنوان خیابانی نیست.در قرآن حتی ازدواج مشروع پنهانی نیز نهی شده این در مورد این ازدواج صادق است قرار نیست جار زد اما پنهان کاری جایز نیست دقت شود در مسایلی مثل بحث فرزند و ارث قوانین مشخص شرعی وجود دارد در ضمن طبق بعضی مسایل اگر حتی ما دلیل فقهی فرزند آوری را دلیل بر عده بدانیم  که اتفاقا قرآن دلیلش را به صراحت مثلا در بحث عده طلاق امکان رجعت قرار داده و در بحث دوم و نه به عنوان دلیل وجود فرزند را  اما هنوز هم با حتی بدون بحث تعریف طارق و بحث ایمان و ازدواج درونی اگر ما امکان بچه دار شدن همسر زکریا یا تولد عیسی را بپذیریم و با توجه یه اینکه شرط عده و ایجاد آن مقاربت و دخول است نه حتما انزال یا عدم انزال یا عدم توانایی بچه دار شدن البته بازهم قوانین  فرق می کند اما به هیچ عنوان هدف این ازدواج روسپی گری شرعی نیست و این یک تهمت است دقت کنید اگر همان روح آیات نور سی و سه و نور پنجاه و هشت رعایت نشود مورد خطرناک تری امکان پذیر است و آن برده داری نوین است دقت کنید حتی اگر بحث پول و مادیات هم باشد برای زن است و زن نباید مجبور باشد حال به هر نحو باکه باید بالاخره محبت و رضایت قلبی باشد وگرنه با برده داری فرقی ندارد دقت کنید ازدواج بحث نفس و امانت است نه کالا و خرید و فروش و هدف اصلی آن ایمان و مبانی نحل ۷۲ است در ادامه ذکر این مورد ضروری است که دقت کنید حقیقت شرع و اسلام ضروری اجتماع است نه عرف جامعه رسم و رسوماتی که در راستای شرع نباشند و حتی مخل آن شوند به هیچ وجه جایی در دین ندارند و اتفاقا یکی از اهداف اصلی دین نابودی رسومات غلط و پایدار کردن رسومات صحیح در اجتماع است و فقط رسومات در طول دین و کمک کننده و همراه آن نه تنها باقی می مانند و انجام آن اشکال ندارد بلکه دین آن را تقویت هم می کند و اساسا هویت بخشی هم می کنند 

در رابطه با تاریخچه صیغه و مقایسه آن با بحث غلام و کنیز خودتان تحقیق کنید فقط در داستان کربلا هر دفعه به اسارت زینب رسیدید یا هروقت داستان شهربانو را خواندید و اشک ریختید به حرمت سید و سالار شهیدان ما را هم دعا کنید ان شا الله اسلام از شر یزیدیان و تکفیریها و سلفی ها و وهابی ها راحت شود و منتقم زهرا ظهور کند و عدل و داد را در جهان گسترش دهد و تمام اسلام و تمام ادیان توحیدی با هم به وحدت الهی و حکومت برسند و جهان بشری پیشرفت همه جانبه خود را در همه ی زمینه ها شاهد باشد و همه با هم برادر باشند و جهان از شر طاغوت ها خلاص شود و اسلام و مسلمین جهان دینشان برهمه ی ادیان چیره شود حتی اگر کافران را خوش نیاید و مسلمان و موحدان و تمام آزادی خواهان جهان گرد هم جمع شوند و زندگی در پرتو عدالت را تجربه کنند

در ضمن اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۵

ما در مقالات شبه رشد اسلام و برده داری و مقاله جلوگیری از فساد در همین وبلاگ اثبات کردیم که که در حقیقت شیعه(فقه پویا چه سنی باشد چه امامیه) از همان ابتدای بعثت دقیقا بر اساس قرآن و پیامبر و اهل بیت پیش رفته و از گردنه برده داری عبور کرد دقت کنید در شیعه برده داری تمام شد و احکامش مشخص است اینکه اسلام شیعی از زمان خود شخص پیامبر دست به برده داری حال از هر نوع مثل مدل اروپایی نزد و مدل شکنجه گریBDSM  مخصوص اروپا و رومیان است و همچنین حکومت اموی و عباسی البته دقت کنید امروزه در کشورهایی مثل افغانستان بلغارستان-مسیحی و مسلمان-مسایلی مثل بازار عروس یا نوع نگاه طالبان به زن یا گروههای الشباب یا به طور واضح داعش بیانگر این است که برده داری تمام نشد بلکه این دولتهای به ظاهر اسلامی ضعیف شدند و الان هم نمی توانند از قلمروهای دیگر برده داری کنند با خودشان درگیرند دقیقا همانهایی کربلا را ساختند امروز هم هستند اما مثلا در تاریخ در مورد صفویه و افشاریه و حکومت  پاکستان(البته به دلیل نفوذ آمریکا  در ارتش و مرزبندی انگلیسی و نفوذ فرهنگی و زبانی این کشورهای لیبرال و طاغوتی و عدم وجود ولایت فقیه و مساله رهبری واحد مسایلی خطرناک هنوز وجود دارد)و حتی قاجاریه ما این مسایل را نداشتیم -البته در مورد برده داری خود خانواده سلطنتی مجزا بوده و برده داری می کردند آنهم به صورت سنتی قضیه حرمسراها نیز کاملا مشهود و تکمیل کننده پازل هستند.در مورد پهلوی هم بحث ورود روسپی های لهستانی و بیشتر هم یهودی توسط متفقین و انگلیسی ها به ایران شروع بازی برده داری مدرن و ساخت محله هایی مثل اگر اشتباه نکنم میدان قزوین شهر نو سابق به عنوان تجمع کاباره ها و محله فساد شد در ضمن موارد خاص دیگری مثل فروش علنی کودکان در خانواده های بی بضاعت در آمریکای اوایل قرن بیستم و همچنین باغ وحش انسانی همین دوره در اروپا نیز قابل بحث است آپارتاید نیز که در همین بغل گوش ما رخ داد در ضمن بعدا باید بحث مفصلی درباره اردوگاه های کار اجباری و محاسن و معایب و شباهتها و تفاوتهای آن با بردگی و شاید تفاوت اسارت و بردگی سازمان یافته اقدام کرد که بازهم تاریخ ایران اسلامی در جنگ هشت ساله پاک است و هیچ شبه های ندارد موارد اخالاف آمارهای حقوقی مالی زندانیان میزان بیکاری و جرم جنایت ثبت و میزان محکومیت و آمارهای توزیع دیگر در مورد سیاهان آمریکا هنوز مصداق برده داری در آمریکاست و به قول خود رییس جنهور آمریکا برده داری در ژنتیک آمریکایی ها قرار دارد رفتارشان با مهاجران و اردوگاهای پناهندگان جنگی و همچنین الک کردن آنها برای پذیرش دقیقا چه مفهومی دارد؟!؟!آنهم در جنگهایی که خودشان سرمنشا آنند و بهشت نمایی ظاهری را نیز با تبلیغ رسانه برای خودشان انجام می دهند تا مخاطبین را جذب کنند-و به طور واضح جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد استکبارستیزی تمام اشتباهات را اصلاح و نوع حکومت جهانی مستضعفین را نشان داده است ولی در عین حال در جنگ اروپایی بین استعمارگران(به اصطلاح جهانی)ما این مساله را بین خودشان حتی بین دول پیروز داشتیم و امروز به کمک داعش و قوانین مهاجرتی و سینمایی نوع پیچیده و مدرن برده داری جنسی را در بین مهاجران روسپی ها و بازیگران و حتی استخدامات شاهدیم

اما گذر از گردنه برده داری فقط اینها نیست و اینقدر ساده نبوده است بلکه فهم این آیات قرآنی است  که برده ی کنیز از آزاده ی مشرک بهتر است این بهشت می خواند و آن جهنم اساسا این زیباترین تناقض قرآن است چرا که ایمان با تمام جنبه های برده داری و عبور از گردنه آن اساسا نفس اماره را به بند کشیده و تماما همه ی انواع الگوهای برده داری را از هر شکل و نوع از بین می برد اما شرک در هر حالت با نام زیبای ظاهری آزادی هم گره خورده باشد بازهم با رهایی نفس اماره عقل را به زیر می کشد نعمت الله را تبدیل می کند و همه نوع برده داری را می سازد و اساس لیبرالیسم همین است این اولین تناقض زیبای قرآنی نیست تناقض روزه بودن در مهمانی و ماه خدا و تناقض قرض دادن به خدا برای افزایش مال و تناقض زنده بودن شهید و تناقض شکست پیروزمندانه در کربلا زیباترین تناقضات اسلام اند که اگر درک شوند سخاوت اسلام خود را نشان خواهد داد

 دو داستان خاص یکی در قرآن بین یوسف زلیخا و ازآن مهمتر شهربانو و امام حسین(ع)

کل یوم عاشورا کل ارض کربلا اگر بیشتر دنبال حقایق برده داری هستید زیاد نگردید اربعین زینب خودش طعم اسارت را چشیده و به کربلا برمی گردد 

در این موضوع خاص حتما حتما عقل و نقل و وحی باید دنبال شود و هرگونه تناقض بین نقل روایات و وحی باید جانب قرآن گرفته شود و تمام قرآن لحاظ شود از جمله نور سی و سه و نور پنجاه و هشت و چند آیه اصلی دیگر دقیقا مورد بحث ما هستند لطفا حنیف باشید در ضمن مقالات قبلی ذکر شده در اول مطالعه شوند خوب است

در ضمن یک نکته پاورقی اینکه شاید در ابتدای امر مخالفت باشد اما با توجه به تعریف شیطان و امکان سوار شدن نفس اماره و شهوت بر عقل ،صرف ایمان ناجی امر نیست بلکه یک کلیدواژه به نام محبت و بحث امانت نیز مطرح می شود.مراجعه شود به داستان یوسف و زلیخا و در بحث دیگر مراجعه شود به شیطان شناسی شخص ابلیس-حارث سابق.باید تاکید شود شاید منظور ما همان ایمان منجر به عمل صالح است اما بحث محبت منجر به عمل می تواند موجب تفکیک بحث و اهمیت دادن و مجزا بودن و در عین حال در امتداد بودن آن را در پی دارد.در بحث محبت به طور ویژه محبت به اهل بیت و علل الخصوص امام حسین (ع) و حضرت زهرا(س)خیلی مهم است و ذره ای از آن نجات دهنده ی دنیا و آخرت و گذراننده از پل صراط  است-نظر کلی آیت الله بهجت

برای اصل محبت دو داستان نیز پیدا کردیم یکی آزادکردن یک برده از روی عطوتفت و واسطه گریکه برده از دیر رسیدنش به خانه ارباب می ترسید گریه می کرد و حضرت در راه وی را دید دلداری داد و تا خانه همراهی کرد اما اربابش بر برده سخت گرفت و به امام بی توجهی کرد اما متوجه امام -نامش- که شد عذرخواهی کرد و برده را نیز آزاد کرد دیگری مورد اهدای یک گل زیبا بود که برده در راهش آن را دیده بود و برای امام چیده بود که بعدش امام برده را آزاد کردند در نتیجه اصلی ترین مورد که تمام شیون حتی یک زندگی مشترک را می گیرد این است که طبق نحل هفتاد و دو همسر را نعمت الهی بدانیم و اصل این است که همسر از خودمان است و هدف ایمان است و حتی فرزند آوری-یعنی خود فرزند به خاطر رابطه با همسر است- اصالت ندارد بلکه به خاطر همسر است در نتیجه اصل و اساس همه چیز فقط محبت بین زن و شوهر و بخواهیم در یک کلام بگوییم یک خنده ی محبت آمیز بین دو نفر جزو اصیل ترین و اساسی ترین ستونهای یک خانواده است و خیلی خیلی صریح بکویم س ک س جزو مقدس ترین حقایق هستی در درک و معنی دادن به همه چیز است و زیبایی اصالت دارد و اصالت تصنعی حقیقت ندارد-منظورمان این است که مثلا هیچ شاعری و یا حتی بازیگر و خواننده ای در ترانه اش نمی تواند از جدایی و یا رابطه چندگانه بخواند حتی اگر واقعا داشته باشد و دروغ بگوید- و خداوند هم می خنداند و می گریاند ولی در هردو شادمانی است در زیبایی شناسی هم فقط نوع رابطه و ترادفهای رفتار کودک تا زمان بلوغ با رپابط با همسر فقط بحث نمی شود و یکی از اصلی ترین جهادهای جهان جهان زن برای شوهرش و همان آرایش است و هر نوع آرایش و لباس بدون شک معانی خود را دارد و یا یک سلام از روی محبت که تمام قلب مرد را می لرزاند و هیچ خستگی ای را اذن پایداری نمی دهد و جزو موارد خیلی خاص است که امام علی(ع) حتی جواب سلام زنان جوان را هم نمی دادند تا نکند قلبش بلرزد

طبق نظر علامه حسن زاده نیز علاوه بر شهوت و عقل محبت ضلع بزرگ تر و پایه ای تر در هستی است و اگر ما قانون خودخری و بحث ایمان و در امتداد آن حجاب را اصل ضد برده داری بدانیم محبت به نفس و در نتیجه ی آن ساختن یک زندگی مشترک بر اساس نفس مطیمنه و جهاد و آرایش و زیبایی و زیبابینی جنسی بر اساس امانت و نه نفس اماره ؛به نوعی اصل همه چیز تلقی می شود

در بحث مشاغل برای زنان نیز طبق آمارهای خارجی در مشاغل پرستاری با رویکرد سلامت و مهمانداری و هتل داری با رعایت موازین شرعی و عدم رویکرد هوسبازانه با زن بلکه ارزشی نسبت به زن و اهمیت دادن به بحث همسری وی در خانواده و رویکرد کلی خواهرانه - البته خب اگه کسی رو دوست دارید برید جلو و اصلا نگاهتون هم الکی خواهرانه نباشه و.خانوما هم الکی مجرد نمونیدا-و همچنین طبق نظر عموم مردم معلمی ابتدایی جزو مشاغل با پایه محبت اصیل است.

دقت کنید به هیچ وجه من الوجوه من نفی کننده هنر موسیقی نقاشی یا کارتونهای فوق العاده زیبا و همچنین کارهای ارزشی نیستم و فیلم نامه نویسی و کتاب جزو اصیل ترین موارد نیز هستند اما حداقل از نظر مخاطره ی کاری این قابل بحث است که در دو مورد خاص که اولی کار سینما و تلویزیون و بازیگری و دیگری بازیگری تیاتر که نه فقط جزو سخت ترین مشاغل در جهان محسوب می شوند از نظر آمار طلاق و حتی اصل تعریف ازدواج دچار مشکل اند یا بحث اساسی تلاش برای واقعیت نیز مهم است که باید مورد سنجش قرار گیرد .مسایل دیگر مثل بازی های متفاوت و تاثیرات آن نیز باید توسط ارکان علمی مورد تحقیق و پیمایش قرار بگیرد،حداقل آنچه مسلم است آمار افسردگی نیز در این قشر حالا به هر دلیلی چه نوع روابط با طرفداران یا بین دیگر بازیگران یا افراد دست اندر کار یا حتی نوع نمایشنامه ها قابل بحث است.یادمان نرود یک بازیگر قبل از بازیگری یک انسان کاملا ساده و در سطحی ترین تعریف ممکن،یک موجود با چهل و شش کروموزوم است،عین من و شما.


دقت کنید به طور کلی دراین موضوعات و مباحث اسلام شناسی به هیچ وجه به ویکی پدیا مراجعه نکنید طبق مشاهدات در موضوعاتی خاص مثل اسلام و برده داری فراماسونری و علوم غریبه این سایت کاملا مغرضانه سیاسی و بدون هیچ حقیقت جویی و فقط به هدف ضربه به جمهوری اسلامی ایران عمل کرده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۴ ، ۰۹:۲۳


شاید شما با این شبه مواجه شدید که ایرانیان چقدر بد رانندگی می کنند و به قانون احترام نمی گذارند یا چقدر شهرهایشان را کثیف می کنند اما مثلا در ژاپن یا آلمان چقدر با فرهنگ و تمیزند و حتی در زلزله نه ریشتر هم بی قانونی نمی کنند و حتی اگر کسی هم بالای سر آنها نباشد آنها محترمانه برخورد می کنند اما شاید جالب باشد کمی از تاریخ عبور کرده و تا حال را بحث کنیم لطفا فقط در گوگل به سادگی هرچه تمام تر فقط در مورد کلمه پیمان منچوری و دلیل امضای این تواف نامه جنگی جستجو کنید همین ژاپن با فرهنگ در جنگ جهانی حدود هفتاد هشتاد هزار اسیر جنگی را به عنوان موش آزمایشگاهی در اسارتگاههای خویش استفاده کرد و بزرگترین آزمایشگاه بیولوژیکی بدون هیچ گونه رعایت اخلاق را ساخت و مواردی مثل طاعون وبا و از این دست بیماریها را بر روی اسیران استفاده کرد حال این جا ببینید که در ایران بعد از اتمام جنگ تعداد زیادی از اسرای عراق در ایران حاضر نبودند به کشور خویش بازگردند و خواستار باقی ماندن در ایران می شدند یا در مستندات جنگ جهانی به صراحت کامل انگلیس بیان می کند به دلیل سنگی سلاح و عدم امکان بازگشت و خطرناک بودن سلاحها م بمبهای فعال شده به پایگاه در زمان بازگشت دستور تخلیه بمبها در هر مکان صادر شد اما این دستور برای ایجاد رعب و وحشت و شکستن حمایت مردمی از نازی حتما باید در شهرها و مناطق غیر نظامی اتفاق می افتد حال سوال اینجاست که جمهوری اسلامی ایران حتی یک بارهم هم شهرهای مذهبی را نشانه نرفت در مورد موشکهایش نیز تا زمان تایید دقت عمل نیروهای نظامی اجازه ی شلیک نداشتند و حتی شرط اعلام قبلی یک روزه به شهرهای مورد هدف که احتمال ایجاد خطر و ترس برای افراد غیر نظامی بود نیز گذاشته شد با اینکه فقط حق شرعی اهداف غیر نظامی وجود داشت و نیرو ها نیز به دقت عمل می کردند چرا اینها نشان از تمدن نیست چرا کسی از توزیع دویست هزار زن لهستانی اغلب هم یهودی به عنوان روسپی در سراسر خاورمیانه و آسیا به دلیل فقر بعد جنگ و شکست از آلمان آنهم توسط بریتانیای  مثلا کبیر چیزی نمی گویند یا کشتار میلیونی ایرانی ها در جنگ جهانی به دلیل قحطی آنهم یک کشور بی طرف حرفی نمی زنند یا چرا شیمایی های ویتنام و سردشت فراموش شد یا بمب اتمی در ژاپن بعد از اتمام جنگ چرا اگر یک سگ زخمی شود برای رسانه های حقوق بشر مهم است اما فجایع میلیونی مثل قتل عام توتسی ها در زیر لوای حمایت فرانسه و سازمان ملل بحثی نمی شود یا چرا کسی به هفت تیر کشی های دانش آموزان آمریکایی گیر نمی دهد و چرا در آنجا معلمان و دبیران حق توحش نمی گیرند خداییش کدامیک از اینها صفات ماست  خداییش ما کی جنایت کار بودیم ما جنایتکاریم یا کشوری که نود و سه درصد از عمر بعد رسمیت پیداکردنش که تازه اونهم با اشغال و کشتار اهل خانه صورت گرفته  و در جنگ اند آنهم در خارج از کشورشان جایتکارند یا چرا کسی اشاره ای به نقش القاعده در رشد کشت تریاک و افزایش کشت آن بعد از حمله آمریکا ییها و اینهمه شهیدی که ایران اسلامی در مبارزه با مواد مخدر داده که خیلی از آن نیز برای جلوگیری از ورود تریاک به اروپا بوده کسی حرف نمی زند یا داعش که بیشترین تراکم جمعیتی آن از جوانهای شستشو شده ی مغزی خود اروپا و آمریکاست که -فکر می کنند باید بازیهایی مثل تیکن را نیز بر روی مردم انجام دهند یا فکر می کنند در مرحله زامبی کشی ندای وظیفه اند و ظرفیت و شاید آشنایی  ایمانی و دینی اصیل هم نداشته اند که به نام دین امیال نامشروع خود را تاویل می دهند و خودشان هم امثال ابوبکر بغدادی اموی را می طلبند و مشکلی با برده داری هم ندارند و اصل افکارشان نیز مخرب و جاهلیت مدرن است و البته خیلی هم مدرن هم نیست و در بیشتر بخشها با همان نگاه زمان خود پیامبر و مثل اعرابی های آن زمان و حتی بدتر رفتار می کنند -و وظیفه شان نابودی مقاومت برادر کشی و پایین آوردن قیمت نفت و ورود و سرریزکردن هزاران پناهجو که قبلا در کتابها علل الخصوص کتابهای آموزش زبان انگلیسی مثل اینترچنج با زمینه سازی اینکه بیشتر مهاجران خدمتکار و کلفت اند بیشترشان به عنوان نیروی کار ارزان و در حقیقت برده به اروپا نداشته است-البته متخصصین هم همین بلاها در جایگاههای شغلی را دارند-و اگر هم به جایی برسند نباید ایرانی مسلمان باشند مگر به سختی و اراده- اینها را چه کشوری انجام.داده ما یا آنها هموطن لطفا خود را نباز ما با غیرتیم و آنها از این موضوع خوششان نمی آید به درک هم که خوششان نمی آید من اسلام را دوست دارم من ایران را دوست دارم و من.......عاشق مبارزه با صهیونیسم جهانی هستم     من انقلابی ام  و دوست دارم جهان را برای ظهور منجی در حد وسعم آماده کنم و  لیس للانسان الا ما سعی در ضمن از جهاد اکبر نیز غافل نخواهم بود جهان با وجود ستاره هایی  ثریایی  روشن تر خواهد شد و زیبایی ها بروز خواهد کرد نباید اسیر جنگ هوشمند و جنگ رسانه ها شد.



شاید این بحث درست نباشد اما تاریخ قرن اخیر و حتی در دهه های اخیر تقریبا تمام جنگها و آمار کشتار با سلاحهای کشتار جمعی یا خارج از اسلام و یا برعلیه اسلام بوده و حتی مثالهایی مثل صدام داعش و حتی در بدترین حالت یعنی القاعده بازهم آمارکشتار آنها به میزان خیلی فاحش و معناداری با آمار کشتار وحشیانه جنگهای جهانی یا بهتر بگوییم اروپایی اول و دوم قتل عام توتسی ها و یا جنگ ویتنام یا کشتار مسلمانان توسط میانمار و موارد آمار شلیک موشکها به سرزمینهای اسلامی توسط آمریکا در همین حالا خیلی خیلی تفاوت دارد .فقط در قحطی های هند و ایران در جنگ جهانی میلونها نفر مردند.اینها واقعیت تاریخ است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۸

 

رفع ابهاماتی در مورد درگیری اسلام با سلطنت هخامنشیان

بعضی می گویند که ایران که در آن زمان موحد بوده و ایرانیان نیز در سطح عالی رشد و ترقی بوده اند پس درگیری اسلام با ایرانیان به زور بوده و نباید سرزمین کوروش یا همان ذوالقرنین مورد حمله قرار می گرفت جوابهای منطقی وجود دارد اولا اینکه حملات در زمان خلافت عمر(رضی الله عنه) صورت گرفته و شکی نیست که قوانین جنگ اسلام در خیلی از بخشها رعایت نشده که البته نمی توان گفت به خاطر شخص ایشان بوده است دوما ایران بعد از گذشت 200 سال از اموی بودن خویش بازگشت و خیلی به آرامی به تشیع روی آوردن شروع تندتری گرفت دقت کنید این دویست سال یا دو قرن تقریر زبان فارسی یعنی حتی حرف زدن آن نیز ممنوع بوده است در ضمن پس از دویست سال تا قرنها نه فقط مذهب تشییع بلکه اهل تسنن نیز به آزادی های مذهبی خود رسیدند و همین موضوع تکثر مذاهب و فرقه ها تا قرنهای طولانی و همچنین تعدد کویش ها و لهجه ها و حتی ورود زبانهای دیگر بیانگر این رشد در  ایران است در ضمن با استناد به تاریخ هم شش نویسنده صحاح سته و هم چهار نویسنده کتب اصلی شیعه ایرانی انذ دقت شود در طول تاریخ شیعه اصل شیعه ای است که خط امامت و ولایت را تا انتها و تا حضور موعود غایب از انظار پیش گرفته و به فقه پویا و عقلانیت سرمنشا گرفته از دین معقتد است خود را یافته است در ضمن در بین تمام زبانها زبان فارسی رمز هویت ملی ایرانیان است.در مورد اینکه کدامین مذهب حق است بحث اصل حقیقت و بحث امانت و بحث شناخت خاندان مطهر اهل بیت وجود دارد که در مقاله ای جدا به آن پرداخته شده است.

 در مورد حکومت روم هم همین بس که اسلام به آنجا نیز روی برد و عامل جنگهای صلیبی نیز شدند در قضیه مباهله نیز آنها فقط کوتاه آمدند و به همین خاطر نظام برده داری و فاسد خودشان بود که نتوانستند اسلام را قبول کنند یادمان باشد امام علی با نظام برده داری مخالف بود و شهربانو با اختیار خویش و به دلیل انسانیت دیده شده در امام حسین در جنگها ایشان را خود انتخاب کردند همسران امامان نیز  خیلی شان کنیز بودند اما کدامین امام برده داری کرده بلکه به هر بهانه ای برده ها را نیز آزاد کردند پس از قضیه شکست حضرت عایشه در جمل امکان منسوخ شدن برده داری وجود داشت اما دست بقیه خلفا درد نکند که متعه را نیز به تبع حکم یکی از خلفای اولیه حرام کردند این جریانات برده داری عملا امروزه منسوخ شده اما از نظر پاسخگویی در اسلام غیر ولایی و اسلام بدون پذیرش عقل که عملا اسلام هم نیست چه در بعضی از شیعه و چه در بعضی از اهل تنسن  هنوز وجود دارد و به نوع انحرافی و افراطی گری در سلفی گری و در بدترین وضع فساد فکری در داعش بروز نموده است اما در فقه پویای شیعه قوانین آزاد کردن شصت برده و قوانین دیگر حقوق بردگان عملا در بلاد زیرمجموعه برده داری را منسوخ کرد برمیگردیم به ایران نکته ایران در زمان کوروش نیست بلکه وارثان وی است اگر بپذیریم کوروش ذوالقرنین است طبق قوانین الهی درست است که پیامبر نبود اما مثل طالوت و داوود حکم حکومتی الهی داشت اما این حکم در مورد جانشینان صادق نیست نکته اینکه ذوالقرنین بودن کوروش نیز اثبات صد در صد ندارد و اطلاعات کامل از زندگی و روش و سبک این فرد به طور دقیق وجود ندارد اگر هم زرتشت را به عنوان پیامبر زمینی فرض کنیم اشکال طبقاتی شدن ایران در دوران بعد برعهده ی موبدان بوده است اینها در طبقه دوم حکمت همراه با نظامیان قرار داشتند این نطام برده داری سنگین ترین حالت ممکن است که دقیقا با همین سبک در غرب در حال پیشروی است مشکل آیین زرتشت نیز در سنویت نیست بلکه در ابهام آتش است بدین معنی که نور الهی با واسطه است این مشکل فهم این موضوع در بین اهل طریقت و حتی شریعت هم رسوخ دارد و خود را در مبانی وحدت و کثرت بروز می دهد آیه قرآن جواب را داده که نور خداوند مثل نور منعکس شده از شیشه ی کاملا شفاف چراغدانی است که آتش آن از زیتونی است که نه شرقی و نه غربی است که مورد آخر با مبانی فلسفی اصل عدم معنی یافتن چپ و راست یا به طور نظری بحث طرف و وسط بوعلی معنی می یابد طبق این اصل صفات خدا از ذات خداوند جدا نیست اما نور الهی در مورد عین فقر بودن مخلوقات بدین معنی است که بین خود خدا و جهان حجابی خواهد بود مثل حجاب بین خدا و پامبر در معراج یا ارتباط موسی با خدا در وادی ایمن نکته اینکه آتش وادی ایمن نیز مصداق کاملی از همین بحث آتش است البته بعضی بحث احترام به آتش را مطرح می کنند مثل ارزش برق در زندگی امروزی که این نیز قابل تامل است و می توان در مورد آن بحث کرد بحث بعدی در مورد نماد فروهر است از معنی های مختلف این نماد می گذریم اما بحث حلقه در دست که نماد نوعی شکست ناپذیری ارتباط است بحث حلقه ازدواج بین زن و شوهر نیز از این آیین گرفته شده اما بحث اصلی این حلقه در موکل گیری است البته این بیشتر در جنبه تسخیر نیز موجود است اگر فرد به طغیان گرفتار شود که در مورد شاهان آن زمان اتفاق افتاد که این موضوع امکان طغیان بشر تسخیر کننده اجنه در سوره جن نیز آمده است بحث حلقه و عصا در مورد سلیمان و موسی به طور کامل شرح داده شده و به نظر باید به این موضوع با دید علمی و در نظر گرفتن علم الهیات و علم اسما(مثال آصف و قبول مقام آدم در نظر فرشتگان)ورود کرد اهداف آمریکا و انگلیس با انتشار کتابهای فانتزی تخیلی بدون محوریت توحید و سپس توهین به تک تک پیامبران الهی دقیقا میل به جادوگر کردن افراد است نه اینکه آنها پیامبران را الگو قراردهند تا بتوانند آنها در حیطه بردگی خود بگیرند رصد شبکه های اجتماعی نیز امروز نکات زیادی را نشان می دهد با توجه به اینکه معمولا هدف عضویت در این گروه ها بیشتر فقط به منظور تفریح و شادی است روشهای طنز آمیز و یا روشهای محرک شور اجتماعی بازده بالایی دارد و نکته دیگر مجازی بودن افراد و عدم توان شناخت نگارنده های اولیه و یا حتی گاها متن اولیه نگارش است ویژگی کپی پیست سرعت انتقال داده را بالا می برد و وجود گروه ها نیز به سادگی گلچینی از افراد و گزینه های هدف را پیش رو می گذارند که این ویژگی شبکه های اجتماعی را به یک ابزار  دولبه تبدیل کرده که هم می توان به خوبی از آن استفاده کرد و یا هم در صورت قصور و غفلت خطرات زیادی برای فرهنگ جامعه ایجاد می کنند  بحث توهین به اقوام که از قبل توسط رضاخان و انگلیس اجرا می شد تا آنها کم ارزش شوند اما امروزه دلایل نامگذاریهای آنها مشخص شده است بحث جدیدتر توهین به پیامبران الهی و تمسخر آنها و یا کلید واژه های مثل غضنفر و اهانت به مراجع و پایین نشان دادن و ناآگاه نمایاندن مقام روحانیت است و به طور دروغین و بدون استدلال گفتن و چسباندن تمام ویژگی های محض مثبت به تاریخ گذشته قبل از اسلام که اسناد زیادی هم در دست نیست در مورد مثلا پیامبر الهی موسی هدف کاملا مشخص است که بخواهند درک الهی و ارزش شناخت توحیدی را از کارهای موسی بگیرند و فقط اتفاقات افتاده شده را بر مبنای علوم غریبه صرف تبیین کنند سپس در مرحله ی بعد حتی اشتباه و ضعیف بخوانندش و از او جادوگر بسازند این روند در نسلی در حال رخداد است که هری پاتر را خوانده اند آنهم طی روند از کودکی تا جوانی و بروز عرفانهای نوظهور جدا و متضاد با دین نیز در حال افزایش است اینها همگی زنگ خطر است و نشان از برنامه های بلند مدت  این روند در ایران اسلامی با توجه به فشار تحریمهای اقتصادی و فسادهای عناصر خودباخته داخلی و وجود شبکه های متعدد ماهواره ای به طور اختصاصی برای ایران که بنیان خانواده را برهم می زنند  و عدم توان کافی شبکه های داخلی برای ایجاد خوراک فکری سالم و جذاب برای مخاطبین و عدم جذب نیروهای تحصیل کرده برای بازار کار و عدم تطبیق تحصیل و کار و عدم پیش بینی صحیح از طرف فرد مشاور و نظام آموزشی همگی دست به دست هم داده تا عملا سن ازدواج هر روز بالاتر برود و ازدواج سخت تر شود علت اصلی نیز همان بحث اقتصادی است که دلایل خاص خود را دارد و از حوصله مقاله خارج است اما هدف این است که بگوییم جوان ایرانی سالم و صحیح از نظر فکری است و فقط گرفتار چندی از مشکلات شده است آنهم نه همه که این مشکلات نیز ناشی از دشمنی دشمنان است

نکته دیگر در مورد پادشاهان در مورد عصر صفوی است که چند نکته قابل تامل است اینکه بیشتر بحث در مورد خشونت صفویه دروغ محض است و حکومت عثمانی عامل آن بود تا تشییع را بد جلوه دهد البته بعضی از اشتباهات شاه عباس که شیخ بهایی نیز با آن مخالفت کردند مثل قضیه علم در عزاداری ها نیز امکان وجود دارند ولی عملا تا حد زیادی نگاه فقه پویای اسلامی با نگاه و درک حقایق دین و ایجاد ارتباط موثر و انسانی و نجات بخش و دوطرفه مثل قضیه نجات ارامنه از دست عثمانی ها و یادگیری علم اسلحه سازی از آنها و همچنین استقلال هرچه بیشتر در زمینه های علمی و همچنین عزاداری برای اهل بیت و شادی برای آنها در این عصر نهادینه شد نکته در مورد سرنگونی صفویه هم این است که افغان ها جزوی از حکومت ایران و استانی از آن بوده اند و شورش داخلی محسوب می شود نه دشمن بیگانه

یک اتهام دیگر نیز باید رفع شود اینکه می گویند اسلام را اگر ایرانیان نمی خواستند با حمله مغول نیز باید برمی گشتند اینکه حمله مغول به هدف آوردن دین جدید در ایران نبود حتی قتل میلیون ها انسان در قحطی جنگ جهانی منجر به تغییر دین نشد چون هدف هم این نبود و اینکه ایرانیان اسلام را به نرمی پذیرفتند و آنچه را نیز که صحیح بود گرفتند

جدا از مطالب ذکر شده در بالا در مورد کنیز و غلام مطالبی عنوان می شود اینکه فقه پویای شیعه در جهت حذف برده داری اقدام کرده است نکته دیگر این ابهام که امامان همسران کنیز داشتند جواب اینکه آنها پیشوا بوده اند مجبور بوده اند که رفتار های جامعه را به عنوان الگو مردم به آرامی تغییر دهند رفتار آنها با کنیزان یا غلامان مشهود است نکته بعدی اینکه ما در اسلام دفاع بحث ملی و اسلامی واجب است اماجهاد با دفاع کمی فرق دارد  نظام برده داری در جهاد تعریف می شود و کلمه برده با اسیر کمی فرق دارد یک اسیر در جنگ سه حالت پیش رو داشت تا آزاد شود شامل فدیه مبادله یا روشهای جایگزین مثل درس یاد دادن اما مورد چهارم برده شدن است که نه کشتن است و نه زندانی کردن و همگی بر اساس صلاحدید صورت می گیرد اما نکته اصلی غنیمت بودن برده است یعنی امکان اینکه برده اصلا در جنگ نبوده باشد هم هست بلکه در خانواده طرف مغلوب بوده باشد البته موارد خاص دیگر هم هست مثل همراه بودن همسر افراد در جنگها به دلیل واداشتن آنها به جنگ تا پیروزی و یا فریفتن جنسی طرف مقابل که در زمان جنگهای پیامبر در غزوات فقط خود پیامبر به عنوان فرمانده همسر خویش را همراه می برد و قضیه افک در قرآن که در آخر به صراحت بر پاکی حضرت عایشه دلالت دارد بیانگر همین موضوع است.نکته در این برهه زمانی اسلام برده گرفتن را فقط در شرایط جهاد صحیح دانسته و تمام موارد قبلی مثل قمار ربا قرض و شرط بندی و سایر موارد را به طور مستقیم در زمان پیامبر ایشان توانستند حذفش کنند. اما آنچه نظر اسلام است عدم زور و اجبار است امام علی در مورد شهربانو و حضرت عایشه خط بطلان بر روی برده داری می کشد اما خلفای بعدی رویه را تغییر دادند خط مشی ضد برده داری در مورد مادر آخرین امام که غایب هستند بار دیگر تکرار می شود در ضمن در قرآن به صراحت عدم در آیه حکم به عدم مجبور کردن کنیزان به زنا را داده است و این مبنای عدم امکان برده داری  به عنوان تجارت یا رسپی گری را می آورد و هدف اسلام در پناه آوردن بازماندگان از جنگ بوده است حتی اسلام حکم به اجبار مسلمان شدن بردگان یا کنیزان را ندارد و قوانین حکومتی قضایی در مورد آنها تخفیف دارد مثلا در مورد زنا در قرآن در صورت محرز شدن آن حدش نصف فرد آزاده یا در مورد دزدی در نهج البلاغه حد قطع دست آنها مجاز نیست اما در مورد آزاده جایز است در ضمن تمام احکام مربوط به همسران و کنیزان بر اساس امانت است نه چیز دیگر و عملا فرقی ندارد فقط میل احکام مشخص است مثل مورد حرمت شراب در قرآن در ضمن پیش بینی فتح ایران توسط پیامبر یک پیش بینی بود و حکومت ظلم باید برداشته می شد اما این تایید اعمال و حکومت خلفای اول تا سوم نبوده است در ضمن طبق تاریخ تا 200 سال ایران اموی بود اما در حال اسلام مورد نظر شیعه با آنچه در مکه و مدینه اجرا می شود فرق دارد و این دلیل حق طلبی ایرانیان است و جزو خدمات متقابل ایران و اسلام است پیشگویی خلفای جور به ترتیب اسم و کنیه و حتی روش حکومتی توسط امام علی انجام شد و این نشان از حقیقت مطلب است از تفاوتهای اساسی فقه جعفری امامی امروزی با اهل سنت در صیغه و کنیز و بحث دفاع مقدس و جهاد است نکته خاص دیگر در مورد شهربانو همسر امام حسین و نرگس مادر امام زمان است

دقت کنید اصلی ترین حکم مربوط به لغو برده داری که پایه ای ترین حکم در اسلام در این موضوع است در سوره ی نحل آمده یکی مکاتبه و دیگری عدم اجازه داشتن به مجبور کردن به زنا و حرام بودن این امر در آیات دیگر شرایط نگهداری از کنیز و غلام در خانه به صراحت آمده تا هیچگونه فسادی نیز در خانه رخ ندهد مثلا در زمان خلوت با همسر  کنیز و همچنین کودک نابالغ  نباید وارد این خلوت شوند در مقالات دیگر بحث مفصل تری خواهیم کرد

در ضمن نظر دیگری در مورد برده داری نیز وجود دارد در مورد علت قانونی بودن آن اینکه اولا این موضوع رسم بودن این موضوع در بین اعراب و رومیان و ایرانیان جای بحث دارد و اینکه در ایران وجود نداشته اشتباه است مثلا احکامی که حکم به اعدام در زرشت بوده علل الخصوص برای مرتد خیلی تعداد بالایی دارد اما شبهه می اندازند که نیست یا در متن خود کتیبه کوروش بحث به اعدام کودکان مهندسانی داده که خانه را مهندس ساخته و بر سر خانواده ای خراب شده این که قصاص حقیقی نیست یا موارد دیگری که قابل بحث است از موضوع دور نشویم اینکه قانونی کردن آن برای مبارزه با آن بوده است و اثباتش کردیم چون اگر هدف مبارزه با آن نبود در دین و قرآن از آن از به عنوان گردنه نام نمی بُرد و ثابت هم کردیم روح قوانین اسلام با برده داری و زیرمجموعه های آن مثل گروگانگیری و یا قطع اعضا و جوارح یکی نیست تنها راه حل مبارزه اساسی با آن و کنترل آن قانونی یا به اصطلاح دینی شرعی کردن آن است یادتان باشد اسلام از سرزمینی شروع شد که همسران پدران خویش را به عنوان ارث برمی داشتند چه برسد به شکست خورده های در جنگها.و این قانونی کردن به معنی اجازه دادن برای رشد آن یا به هدف رشد دادن آن نیست به قولی برای مبارزه باچیزی با آن خوب نجنگید بد دفاع کنید حداقل طبق کتاب و نظر و رفتار اهل بیت هیچ کدام با محدود کردن و برده کردن انسانهای آزاده موافق نبودند و از هر راهی برای آزاد کردن بردگان استفاده می کردند مثل کفاره روزه با در صورت بچه دارشدن آزاد محسوب شدنشان یا آزادب به دلیل جراحت حداقل اسلام بردگان را سرباز نکرد یا وسیله بازی گلادیاتورشان قرار نداد طبق بعضی روایات در تفسیر قمی جلد دو صفحه۲۲۴حتی امام علی این امر را بر شیعیان حرام کردند همین متفقین با زنان لهستانی که از خودشان بودند چه کردند مگر در تمام روسپی خانه های آسیا پخششان نکردند چون هزینه نگه داریشان را نداشتند یا ژاپن دویست هزار زن کره ای را در سربازخانه ها به روسپی گری نگرفت یا قضیه منشوری که بزرگترین آزمایشگاه بیولوژیک جهان با نمونه های طبیعی روی انسانهای اسیر رخ می داد یا همین آپارتاید تا چند سال پیش در قرن بیستم کجا رخ داد یا مگر هنوز بعد دویست سال برده داری سیاهان آمریکا تمام شد؟!؟!حداقل اینها را هم کمی بحث کنید بد نیست.

آیا ایران به وسیله مسلمانان فتح شد جواب بله است اما آیا به وسیله اسلام اتفاق افتاد جواب خیر است به نظر و مبنای دیگر و طبق اعتقاد شیعه آیا ایران باید فتح می شد و جنگ با ایران درست بود جواب این است که   امامین حسن و حسین توسط امام عصر به لشگر مسلمان فقط به عنوان نیروی ساده نه فرمانده ملحق شدند تا حد امکان از خرابی ها جلوگیری کنند اما اینکه آیا اقدام به زور درست بود آنهم تحت عنوان جهاد  یا آیا اعمال بعد فتح چگونه است جواب این است که امام عصر در این جنگها شرکت نکرد در ضمن پیامبر دقیقا قبل از وفات خواستار اعزام نیرو به مرزهای روم شدند سرنوشت آن لشگر چه شد؟مورد قرآنی دیگر در مورد بردگان امکان مکاتبه است که قانون مکاتبه نوع خود خری در نظام برده داری است که عملا برده داری را از هم می پاشاند حتی ازدواج دادن بردگان نیز مورد قرآن است سوره نحل قبلا هم قانون عدم حق مجبور به زنا نیز آمده بود اینگونه عملا برده به خدمتکار تبدیل می شود و قابلیت ارتقا دارد

نکته پاورقی ولی مهم اینکه برده داری نوین نیز با توجه به اصل سه چهره ی شیطان قابل انجام است و اساس آن قانون رییس و مریوس و بحث جنسی است که می تواند در مشاغل مختلف بروز کند در مورد صیغه هم اگر دو قانون اصلی جلوگیری از فساد یعنی خود خری و عدم اجبار از بین برود عین فساد است به ترجمه دیگر خانه عفاف حتی اگر فقط و فقط یک ریال توسط فردی به جز خود صیغه شونده به خاطر عمل زن دریافت شود عین مصداق برده داری است نکته اینکه ما هزینه کارت بهداشت یا مکان را می توانیم لحاظ کنیم اما شرعا حتی خود نیابتا صیغه خواندن نباید پول دریافت شود شاید شیرینی رسم بوده اما همان هم جای سوال دارد چون زیرمجموعه دین و هدایت است و نباید به عنوان منبع مادی لحاظ شود حکم دوم در این است که زن باید از بین افراد مختلف یکی را برگزیند نه برعکس که عملا خانه عفاف اینگونه نیست در ضمن این موارد نیز فقط برای قشر مفرح جامعه قابل دسترس است یک حکم دیگر نیز اینکه اگر ما موارد قرآنی همسر ابراهیم و و بچه دار شدنش در پیری و به دنیا آمدن عیسی را نشانگانی مکفی بر سوره طارق بدانیم دلیل حکم عدم نکاح برای ازدواج بعد از نزدیکی خود مقاربت است و دخول در نتیجه پوشش یا کاندوم یا حتی یایسگی و سن حتی بالای پنجاه سال نیز در اصل حکم تغییر نمی دهد و ملاک نیز در اصل همان فرزند حقیقی و طارق است و اتفاقا اصل نیز همان است نکته اینکه حتی تحقیقات روانشناسی در غرب نیز برده های جنسی که اغلب از بین مهاجران هستند این مورد را از لحاظ عاطفی اثبات کرده است شاید خیلی خوب نباشد ولی فیلم اکولایزر که به شدت جانب دارانه ساخته شده بر علیه روسیه و به شدت از آمریکاییها و جاسوس های آن قدرت امنیتی ساخته و کشورش را بهشتی دیگر توصیف کرده حتی برای مهاجرین ولی صداقت خوبی در نشان دادن نوع برده داری جدید به خرج داده است و علت اینکه اسلام با روش های دیگر برده داری را منسوخ کرد را نیز مشخص کرد-در فیلم از اول تا آخر فقط خشونت موج می زند البته قهرمان فیلم در اول پیشنهاد خریداری برده و آزاد کردنش را می دهد که قبول نمی شود-

در مورد اختلاف با اعراب نیز نمی دانم این حدیث چقدر صحیح است اما اینکه پیامبر فرمودند من از اعرابم ولی اعراب از من نیستند جواب تمام مسایل پیش آمده است البته این نکته به صراحت قابل ذکر است که اعراب و سایر نژادهای دیگر در ایرانمثل آذری های ایران به معنی واقعی کلمه با اعراب و آذریهای اطراف در همسایه از لحاظ فرهنگ کاملا متفاوت اند حتی بعد از جنگ تحمیلی ملت عراق در حوادثی مثل اربعین حسینی ثابت کردند که حقیقتا برادران ایمانی ما هستند و نباید فشار صدام و اشتباه قومی گرایی آنها را به حساب دین گذاشت در ضمن دقت کنید حدیث پیامبر در مورد اعراب جاهلی زمان خویش است که فرهنگشان هنوز تغییری نکرده است نه نژاد عرب به صرف عرب بودن منظور همان اعرابی اند که سر نوه پیامبر را به نام دین سر نیزه کردند در قرآن نیز یکبار به فردی که تسلیم پیامبر شد ولی ایمان نیاورد بود اما گفت ایمان آوردم با لفظ اعرابی اشاره کرده است دقت کنید اینجا ویژگی های اعراب از نظر نژاد نیست بلکه بحث بحث فرهنگهای اشتباه مطرح است وگرنه ابوذر و مالک هم عرب بودند و تمام امامان نیز عرب هستند و آنها که تبر بر این ریشه می زنند جز گروه تفرقه بیانداز حکومت کن نیستند اینها همان دسته ای هستند که به جای شهید خواندن شهدای حج واجب آنها را به نرفتن و خالی کردن فضای دین ترغیب می کنند اما اگر کسی از سفر تفریحی خودشان به کشورهای حامی تروریست آنهم با پولهای چندین برابر آنهم معمولا فقط برای گناه بپرسند ناراحت می شوند.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۱۱


اسلام ناب محمدی چیست؟وقتی شما به دین و به طور خاص و کلیدی قرآن می نگرید مسایل خاصی پیش می آید که باید کمی محطاتانه تر نگریست اول اینکه قرآن هم هدایت می کند و هم ضلالت این جمله مبین و آشکار قرآن است حتی اگر ضلالت را عدم هدایت بگیریم باز بار معنایی و هدف جمله فرقی نمی کند بدین معنی که قرآن حتی برای شرور ترین افراد نیز راهکار ارایه می دهد و به گفته خود قرآن هدایت فقط در پرتو ایمان حاصل می شود اگر ما این موضوع را بپذیریم و با توجه به قسمت اول آیه آل عمران موضوعات دیگری را نیز مورد توجه قرار دهیم مثل اینکه اساسا از نظر فقهی و لغوی ما چیزی به نام تفسیر به منظور شفاف سازی قرآن نداریم چون قرآن مبین است و اگر هدف کنکاش بطون قرآن است اصل این وظیفه نیز به دست معصوم است پس باید اول این موضوع فهمیده شود چیزی که ما از قرآن می نویسیم اساسا تاویل به معنای نوعی برداشت است خواه نا خواه باید درک کنیم که ما باید تدبیر کنیم نه تفسیر طبق خود آیه عدم توجه به این موضوع و فهم روح و منطق قرآن و عدم تمسک به کل قرآن که شامل تمام روندها و تمام دستورها با هم است دقت کنید تمام دستور ها با هم است منجر به ایجاد فتنه خواهد شد بدین معنی که اسلام دو رو ندارد بلکه عدم فهم اسلام منجر به فتنه است نه نوع دیگری از اسلام مثلا در قوانین شرع به طور خاص برده داری را مد نظر قرار دهیم اینکه اسلام از جایی شروع شد که تکثیر از طریق پرچم سفیدها انجام می شد و کودکان دختر فقط به منظور بهره جنسی و کتثیر نسل زنده باقی می ماندند و زن جزو اموال مرد بود و بعد مرگ شوهر به فرزند ارث می رسید حال از بیان دیگر اشکال ازدواج معذوریم و هدف مقاله نیست این امر و برده داری حال به صورت قانونی و غیر قانونی شرعی یا غیر شرعی در دو ابر قدرت زمان یعنی ایران و روم جاری بوده و به طور خاص در ایران موارد بدتری و قوانین خاص تری موجود بوده است اما کلی در نظر می گیریم دقت کنید اسلام خود را از این نقطه شروع کرده است این یک بحث بحث دیگر اینکه آیا اسلام به معنی واقعی کلمه اسلام در زمان خود پیامبر و بعد حضرت آیا پیاده شد؟در مورد برده داری آیه نور 33 کامل تمام موارد را پوشش می دهد و طبق روایات و داستانهای باقی مانده از اهل بیت یعنی دو مورد اصلی شهربانو و حرمت نگاه به زن برده و قوانینی مثل اولویت آزاد کردن بردگان در شرع موضوع روشن می شود که جریان اصلی در اسلام نیست بعضی می گویند که اصلا برده داری در آن موقع رسم بوده و عیبی هم نداشته و هدف اسلام هم برداشتن آن نبوده اما ما می گوییم اتفاقا هدف اسلام تغییر فرهنگ است دقیقا به همان شیوه که در مقابل خمر و میسر پیش رفت یا همانطور که با فرهنگ شرک مبارزه کرد پس این استدلال مورد قبول نیست با این فهم حتی بعضی رفتارها در صیغه و متعه نیز صحیح نیست و می تواند شکل و نوع دیگری از برده داری شود و نباید استدلال در احکام را به هدف توجیح مفاسد در اسلام تلقی کرد این در مورد متعه با توجه به نحل 72 و نور 33 قابل تفسیر است که ملاک عده دخول است نه بچه دار شدن یا نشدن کسی هم نباید در قبل این ازدواج به جز خود فرد پول بگیرد و همچنین در انتخاب افراد این زن است که قبل از مرد باید آزاد باشد نه برعکس  شاید بگویید این موضوع غلو باشد ولی برای شناخت جریان منحرف می توان این طور استنباط کرد که جریانی است تجمل گرا که فساد را می خواهد با شرع توجیح کند و حکومت بر مردم را نوعی بازی تلقی می کند در مورد دوست و دشمن نیز اگر بخواهیم با قرآن پیش برویم مایده 82 طرح کلی دوست و دشمنان مومنان است و در خود آیه دلیل و برهان نیز آمده و ضمیمه دیگری نمی خواهد دو دلیل انتهای آیه جواب خیلی از مسایل خواهد بود در ضمن در مورد طرحها و شیوه های ازدواج نیز دو شیوه درون منجر به فحشا با پایه فساد در نور 58 آمده و دیگر موارد  در بقره 221 222  آمده ساختارهای انحراف در شیعه و سنی قابل مشاهده است و در هر سطحی اتفاق افتاده مثال اینکه چند وقت پیش در یک نرم افزار یک حوزه علمیه تعدادی زیادی از این موارد متشابه یکجا با ذکر متشابه بودن و حتی آوردن موارد کاملا متضاد در یک صفحه و ذکر تضاد آمده بود و این خطرناک است مثلا در آیه 221 آمده هر طریقی ازدواج صحیح نیست و حتی طبق روایات و احادیث مکروهات و واجبات و حرمات خیلی خیلی زیاد در ازدواج موجود است و اینکه قرآن در مورد ازدواج گفته در زمان خونروش از زن لطفا دور شوید متن صریح است و کلا از امر جنسی پرهیز شود البته طبیعی آیه است که بحث شامل روابط اجتماعی نشده و برعکس الویت پس از رفع مسایل جنسی در این برهه ایجاد فضای آرامش برای زن است تا بعد از تطهیر خیلی خیلی ساده.نکته جالب اینجاست که اگر خیلی از موارد و طرحهای کلی آیات را نبینیم با بعضی استدلالهای خیلی غلط حافظ کافر می شود سعدی انحراف دار جنسی می شود حلاج جادوگر قلمداد می شود و خیلی از موارد دیگر که کم نیستند و امروزه نیز در مورد برخی افراد به دلیل اعتقاد و دانش در مورد علومی مثل فلسفه و علوم غریبه و نوع نگرش به موسیقی وارد می شود .خط بال اسلام ناب محمدی و شیعه همان گذشته سرخ است و آینده سبز و تغییر ناپذیر است

یک بازی دیگر در واژه اسلام رحمانی در تفسیر الرحمن الرحیم است که رحمن نسبت به تمام موجودات حتی کافر و شیطان است اما رحیم فقط به مومنان است اتفاقا در اینجا اگر قصدمان خیر باشد باید اسلام رحیم معرفی می شد که قبل از آن رحمن بودن را نیز داشت

یک بحث دیگر نیز که شاید سنگین باشد این است که قرآن هدایتگر است اما کتاب هدایت نیست یعنی قرآن کتاب ذکر است و یادآوری و به راه پایدارتر هدایت می کند دقت کنید پایدارتر یعنی اقوم و در قاعده کلی نیز هدایت در پرتو ایمان است حال ایمان در وجود هر نوع و هر مسلکی که می خواهد باشد حتی ستاره پرستان که از آیین الهی پیامبر خویش تا شرک و بت پرستی کامل وارد شده اند یک نظریه هم در این مورد وجود دارد که اسلام برده داری را شرعی کرد و بعد با آن مبارزه کرد  در اسلام بنیانی ترین سازمان خانواده است و تنها سازمان رسمی نیز پیوند خویشاوندی و به نوعی قبیله-پدر بزرگ پدر پسر-است و مبارزه نیز باید در این سازمان انجام شود اساسا در شیطان شناسی اصلی ترین چهره چهره رحمانی بدون رحیم بودن شیطان که خود حارث و نگهبان کتاب بوده است است اهمیت دارد یادمان نرود اسلام حقیقی با برده داری مبارزه کرد نه اینکه با مشروعیت بخشی به آن هدفش گسترش آن باشد این موضوع دقیقا یک نقطه عطف و تیغ دولبه و پرتگاه فتنه است نکته دیگر در مورد فتنه که بازهم به آن اشاره می کنیم این است که تفسیر بطون آیات قرآن فقط و فقط و فقط متعلق به معصوم است و لاغیر در زندگی اجتماعی بشر حتی برای تفسیر کتابی مثل قانون اساسی کشورها مرجع در نظر می گیرند آن وقت قرآن همینگونه رها شده باشد؟اما حقیقتی دیگر در مورد فتنه اینکه بدون غرض شخصی اینکه اولین آیات قرآن در مورد خواندن و نوشتن بوده و عملا اهمیت سواد و اینکه اگر پیامبر مفسر قرآن بوده اند تفاسیر و صحبتهای ایشان در جامعه سوزانده شد و ایشان شروع کننده تغییر در نقطه صفر بی سوادی و جاهلیت محض بوده اند فتنه نه بعد از مرگ ایشان بلکه حتی در حیات ایشان حضور پررنگ داشته است تنها خط سیر منطقی فقط و فقط ولایت مداری براساس قرآن و خواست پیامبر است همین و بس در ضمن در موارد دیگر قرآن مثل بحث گروگانگیری و یا کتک زدن زن دقیقا همان جوابها کافی می باشد در قرآت اولین داستان از لحاظ زمان داستان شروعش با شیطان است و سپس اگر روند داستان ها در قرآن و پیشگویی های پیامبر و امامان را ادامه دهیم تا زمان گردن زدن شیطان ادامه پیدا می کند پس  ماجرا اصلا شوخی نیست و شاید از نظر معرفتشناسی توحیدی شناخت جایگاه و روش عملکرد شیطان جزو مهمترین بخشهای دین باشد در رابطه با فتنه مهمترین اصل انتقال هدایت است و سعی در به راه آوردن مگر زمان دست به شمشیر شدن که دیگر فقط قتال راهکار است در ضمن اولویت نیز اول سران فتنه است نه یک مشت مردم خام

یک پاورقی مهم اسلام دارای بدنه ی زنده است یعنی نمی توان بخش بخش نمود و جداگانه استفاده کرد اتفاقا اگر هر زمان این کار انجام شده بیشتر در محکمات نیز افتاده نه موارد متشابهات هرحکم اسلام جزیی از بدن است اگر این اشتباه تفکیک را دچار شویم نفاق ایجاد می شود البته این به معنی عدم استفاده از مطالعات و دانشهای دیگر ادیان مذاهب دانشمندان و سایر علوم نیست بلکه خود دین میزان و روش برخورد را نیز مشخص کرده و در آیات و احادیث کاملا مشخص است مثل کسب دانش از چین که دور بود کافر بود ولی پیشرفته یا مبین که می گوید ببین چه می گوید نمونه قرآنی نیز بحث جدایی ایمان از اسلام در داخل خود دین اسلام و وجود شرع و منهاج در آیات قرآن و اینکه بهترین دوست مومنان با دلایلی نصارا هستند که آنهم بحث پذیرش حق آنهاست و اینکه اگر کسی مسلمان مسیحی یا حتی ستاره پرست باشد ولی مومن ترس و ناراحتی ندارد  قرآن بزرگترین دوستان و دشمنان مومنان را معرفی کرده و در ضمن در قرآن از اصحاب اعراف یاد شده است و این نکته ی خیلی مهمی است در مساله عاشورا نیز جمله معروف اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید ناظر بر این بخش معرفت دینی است براین اساس اگر اسم خیابانی به نام گاندی یا چگوارا یا هر آزادمرد مبارز دیگری شد باید به این موضوع افتخار کرد نه اینکه با آوردن بعضی تعصبات و عصبیت های دینی بحث اصلی را منحرف کرد این مسایل در دیگر مسایل نیز وارد است مثل تلاشها و اختراعات  واتسون یا علوم دیگر مثل فیزیک نوین هاینزبرگ و انیشتین و حسابی یا علوم پزشکی پاستور و مثالهای فراوان دیگر دقت کنید اگر ما فکرمان را بخواهیم با فکر امام خامنه ای دامت برکاته حداقل نزدیک و واقع بینانه کنیم باید با حتی ویکتورهوگو را به عنوان یک حکیم بپذیریم و کتابی مثل بینوایان و سایر کتب ایشان را به عنوان حکمت بپذیریم دقیقا ایشان همین خط مشی را نسبت به فردوسی طوسی نیز دارند.و ما نیز باید با همین خط مشی پیش برویم و دنبال اصالت و اصل برویم و ایمان را مد مظر خود قرار دهیم و حق جو و حنیف باشیم و ارزشهای نفسانی و روحانی را ببینیم.


دقت کنید به عنوان کلیدواژه در حالت کلی فقه پویا یعنی عقل سلیم در پرتوعلوم وحیانی این گونه است که عقل و قرآن و سنت و اجماع با هم باعث دستیابی به اجتهاد می شوند و امانت در آن لحاظ می شود.کلماتی مانند فقه سنتی پ فقه بشری بیشتر بازی با کلمات اند و اصالت هم ندارند و البته خوشانید آمریکایی ها هم هست و هردو مصداق تحجر و بدعت اند و از طرف امثال اللهیاری  ها و شیرازی ها و مصدق ها کارآیی و ماهیت خود را نشان داده اند.دقت کنید مسایل بالا راه صحیح را از ناصحیح به طور سبکی کاملا مشخص می کند.و به هر میزان از این سبکها جدا شد و راه خودمان یعنی فقط عقل در پرتو وحی را دنبال می کنیم.با هم.نمی دانم چه ربطی دارد اما این دو نوع فقه با وجود ناسازگاری ظاهری-سنتی و بشری-با هم سازگازند اما با فقه پویا مشکل دارند.با اینکه علی الظاهر فقه پویا حد وسط این دو نوع فکر است اما در حقیقت با توجه به اصول فکری کاملا از آنها جدا و بیگانه است.

فقه پویا همان اصالت فقه جعفری را دارد.همان خط شیخ مفید و شیخ بهایی و امام محمد غزالی و امثالهم است و بحث اسلام هم هست و نه شیعه و سنی و با دید واقع بینانه و قرآنی خط تمام پیامبران الهی و میراثی گرانبها است



ضمیمه:جدیدا و بیشتر در سمت عراق و شام با کلمه اسلام مکی و اسلام مدنی مواجه شده ایم که از زبان بعضی روحانی نماهای حتی شیعه بر زبان رانده می شود بیایید کمی به این موضوع این بنگریم تا ببینیم واقعیت ماجرا کجاست بیایید اول یک واقعیت تاریخی که مربوط به شیعه و حتی اسلام نیست را بیاوریم و ارتباطش را بحث کنیم

در دو کشور ایتالیا و آمریکا برای مبارزه با مشروبات الکی اقدام ملی و قانونی شد اما در ایتالیا به خاطر ضعف و فساد سیستم پلیسی و قضایی و مافیایی این عدم قانونی بودن نه تنها باعث کاهش بلکه باعث گرانتر شدن بازار شد اما در آمریکا این قانون با تصویبش جنگ الکلی را راه انداخت چون سیستم به نسبت و نه کاملا قوی تر بود و بحث عمومی جامعه نیز مخالفتر. اما اینجا هم شکست خورد

حالا برمی گردیم به اسلام و اینکه در دین از ابتدا حلال محمد(ص) حلال بوده و حرامش هم حرام دقیقا در مورد مشروبات این سیر وجود دارد یعنی حلال حرام نشده بلکه در سیری منطقی و با توجه به فرهنگ هدف شارع اجرا شده این در مبانی توحیدی نیز ملاک است و اساسا خدا در ابتدا و انتهای قرآن در سیر نزولی هیچ تغییری ندارد و از اول تا آخر قرآن ما تضادی هم نداریم.این یک بحث بود بحث دیگر پیرامون این است که بعضی ادله می آوردند بعد حضور حضرت در مدینه جنگها شروع شد و قبل از آن جنگی در کار نبود و خونی هم ریخته نمی شد.یک سوال اساسی اینکه بیشترین تعداد شهدای شکنجه ی صدر اسلام چه زمانی بودند؟!؟برای مثال شهادتهایی از جنس سمیه و یاسر در چه زمانی بود در ضمن پیامبر نوعی تقیه انجام ندادند بلکه نوع تبلیغ نسبتا مخفی را در ابتدا و آرام آرام و با تغییر سطح اقدام کردند و کمی با تقیه متفاوت است که جای بحث دارد 

از دید دیگر هم یک بحث اساسی وجود دارد که اینها دسته ای هستند که حکومت اسلامی را مشکل و عامل دردسر می دانند دلیلش این است که دوست دارد آیات را بیشتر اخلاقی ببینند تا احکامی چون در اخلاقی ما یک معذرت خواهی داریم اما در احکامی، قصاص و دیه و از این جور چیزها مطرح می شود و این سیر تبدیل اخلاق به احکام در مدینه النبی کامل تر شد دقت کنید از اول هم بود بلکه نظام مند تر شد و اساس آن هم پیدایش مسجد بود .اگر اینها را ول کنیم به محل ذکر نام خدا هم گیر می دهند.که البته واقعا هم داده اندو البته قرآن نیز می فرماید که ظالم تر از اینها که نمی خواهند صدای ذکر خدا بیاید کسی نیست.البته در همان ابتدا هم مسجد ضرار را پیامبر خراب کردند و از همان ابتدا بحث نفاق به دلیل وجود قدرت در اسلام وجود داشت اما این موجب نفی قدرت نیست و اساسا قدرت محض ناشی از قدرت الهی است و فقط آن واقعی است که حتی اگر کسی یاریش نکند بازهم خداوند ابابیل را دارد و اگر هم کسی کمکش کند به خودش کمک کرده و درعین حال توانایی نبرد ده برابر را پیدا می کند.باید مراقب بود اسلام از گردنه ها درست عبور کند و مراقب باشیم سر امام حسین (ع) را سر نیزه نکنند و علی (ع)نیز تنها نماند.حقیقتا کسی هم که واقعا دنبال آبادانی دنیا و آخرت و قدرت طلب و جاه طلب و از همه مهمتر زیباشناس و محب باشد دنبال این خاندان باید برود.مورد دیگر بحث اسلام حسنی و اسلام حسینی است که باید بگوییم اینها اختلاف در اصل اسلام نیست بلکه تفاوت در راهبرد و روش است و در ضمن خود امامان معصوم نیز دلیل این تفاوت را گفته اند اول اینکه دلیل صلح مشروط حفظ جان بوده و دیگر اینکه دلیل قیام نیز حفظ اسلام و شریعت جد و اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر بوده پس مابقی تفاسیری که با این اصول خود امامان معصوم تضاد داشته باشد دروغ محض و تفسیر نابجا و تاویل و سو استفاده است نظر تفاوت عمل کرد آیت الله بروجردی و امام خمینی نیز نشان از تفاوت عملکرد است و دلایل خود را دارد یکی حفظ حوزه را در برنامه داشت و دیگری که محصول حوزه است وظیفه انقلاب و ایجاد ساختارهای اولیه حکومت اسلامی یکی سید حسنی است و دیکری سید حسینی و امروزه نیز ما باید پشتیبان علم و عملی حکومت علوی برای رسیدن به آرمان مهدوی باشیم و پشتیبان ولایت. و راه حل اهداف بلند مرتبه نیز در جهان از همین رویه شکل می کیرد.یک مثال دیگر قرآنی یوسف پیامبر است در اینجا یوسف (ع) تا آخرین لحظات به امانت پایبند وبودند و خیانت نکردند حتی ازدواج ایشان با زلیخا در ادامه بازهم براساس امانت خواهی است و یوسف تغییر نکرد.

اگر هم بحث امکان ایجاد نفاق را بدهند خب می توان بحث ریا تقیه و بحثهای مبنای خداشناسی توحیدی و امانت خواهی را مطرح کرد و اساسا پیرو قرآن باشیم نه تاویل کننده ی آن و احادیث را نقل کنیم و نه کتاب سوزی.

پدران امت مشخص اند.خانواده پاک بدون رجس مشخص است.خانواده ای که باید به ایشان محبت شود مشخص است.راکعون مشخص است.اینکه چه کسانی مفتاح علم غیب اند مشخص اند.اینکه حتی ولی به معنی دوست هم باشد پس دوست پیامبر هم مشخص است دوستی ای که به خاطرش همه ی کاروانها باید بایستند و همه بیاند این دوستی را به شخصش تبریم بگویند و برایش شعر بگویند.اینها با هم صبر و صلاه اند و اگر از ولایت دور شویم از هیچ گردنه ای عبور نمی کنیم.همین قرآن خط مشی است و اگر گفت زنان پیامبر ام المومنین بدون شک حضرت عایشه(ع) را نیز که قضیه افک و رد ناپاکی ایشان از زبان قرآن مطرح شده است از جمله ی مادران مومنین هستند و رفتار حضرت علی(ع) در انتهای جنگ جمل الگوی رفتاری ما با ایشان است.این یعنی شیعه و محب اهل بیت بودن. البته در مورد دختری که مادر پدرش است و همسر امیر المومنین و دو نگین سبز و قرمز به گوشش آویخته چه بگویم.

یک نکته اساسی در خطبه فدکیه که خواندم و به نظرم جالب بود اینکه ایشان اعلام کردند شما هرکاری از دستتان برمی آید بکنید ما هم هر ماری از دستمان بر بیاید دریغ نخواهیم کرد و این یعنی حضرت زهرا(س) هنوز هم حتی همین حالا مادرمان اند و مادری می کنند و امامان معصوم جایگاه دارند واقعیت هم همین است اکر کسی کرامات را انکار می کند برود طبس و همه چیز را ببیند در ضمن ایشان در ادامه تاکید کردند که رحنت در خاندان ایشان است.دیگر بقیه اش و انتخاب با خودتان.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۸


اصلی ترین آیات جلوگیری از فساد در سوره نور آمده اولین و مهمترین  نور 33 است که طرح کلی ازدواج به موقع را چیده و هدف را تعیین کرده است بحث مکاتبه یا همان خود خری و عدم اجبار به زنا برای کسب درآمد نیز در همین آیه در قرآن بحث العقبه در سوره بلد طرح دیگر است که اساس ورود به مبانی عوالم درک عبور از گردنه برده داری است در ضمن در روایات علل الخصوص در شیعه به صراحت و کامل مبارزه با برده داری و برای بردگان حقوق قایل شده و هدف آزادکردن و ریشه کن کردن این موضوع بوده روایاتی مثل قضیه شهربانو و روایت معروف در مورد زنی که در یک روز چندین مرحله حلال و حرام می شود و یا بحث متعه و صیغه و فهم مبنای حقیقی بحث شود تا خود بحث متعه دستاویز برده داری جدید نشود و تنها راه حل فهم حقیقی نور 33 است  بعدی نور 58 است که بهترین زمان ها برای نزدیکی را آورده زنان دیگر و کودکان بالغ نشده نباید در این زمان ها وارد خلوتتان شوند و وارد هرگونه مراحل جنسی شوند در این آیه موارد مستتری بنا بر احکام و آیات دیگر وجود دارد که باید جایگاه هرکدام بحث شود یکی بحث مادر رضاعی و دیگری کودک تا قبل از بلوغ و مراحل رشد کودک از نه ماه گرفته و دو سال یا 33 ماه ذکر شده در قرآن و مابقی رشد و تکاملش

پاورقی:عفاف و بحث فطرت پاک امانتمند و خانواده دوست و در امتداد آن حجاب با محوریت ایمان و ساخت انسانهای بهشتی و حریص به آخرت در هر شخص چه زن چه مرد راهگشای مبارزه اصولی با برده داری خواهد بود در مبارزه با برده داری مدرن این موارد خیلی بیشتر خود را بروز می دهد علل الخصوص در جنگ با دجال و بیدار کردن انسانها و رسیدن به آرمان رسانه ی پاک دقت شود بیشترین بخش مبارزه مربوط رسانه های پ و ر ن و شوهای شهوت انگیز باید باشد  اساس مبارزاتی در اینجا بازگشت به خود و ارزشها و حقیقت فرزندآوری و محبت و اصالت زیبایی و خداشناسی می باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۵

رد تکفیر در اسلام آیه الکرسی و شان نزول در مورد دو جوان مسیحی شده و قانون عدم تبلیغ و جریان سازی ضد دین و همچنین سوره کافرون

قانون زندگی همجوار با کافر غیر حربی

قانون حکم اسلام فقط براساس شهادتین است حتی کیفیتش نیز ملاک نیست  و طبق نظر امام خمینی هرکس نود و نه کفر داشت و یک اسلام حکم برخورد با او براساس اسلام است در ضمن یک مورد که ما اصلا توجه نمی کنیم جدایی بحث سطح تسلیم ایمان و تقوا از هم هست و شمول بودن ترتیبی آنها مواردی مثل عفاف در سطح تسلیم و حجاب  یا نماز یا  تا خدی اعتقاد به معاد در سطح ایمان مطرح می شوند و روش تبلیغی قرآن نیز تبشیر و تنذیر است نه چیز دیگر مثل بهشت و جهنم از نظر فقهی فقط و فقط تنها شرط مسلمان بودن اقرار به شهادتین است همین و بس

در مورد مذهاب نکات جالبی است مثلا به جز مساله ولایت امام علی(ع) در شیعه به طور کلی مذهب شافعی و تا حدی مالکی در طرح کلی و قوانین به شیعه نزدیک تر از بقیه است و به همین دلیل با رغبت خودشان میل بیشتری برای حضور فعال و برادرانه دارند اساسا دیگر فرق اصلی اهل سنت نیز در عمل با کمی تفاوت هیچ تفاوتی ندارند و همگی در سایه دین اسلام خدا پیامبر کتاب و قبله مشترک هستند دقت کنید وحدت به معنی عدم اختلاف سلیقه و عقیده یا عدم بحث کردن در موضوعات نیست بلکه وحدت به معنی تکیه کردن بر نقاط مشترک اساسی و تقویت آن و پذیرش طرف مقابل حتی با وجود تفاوت هاست و اینکه اساس برادری بر اساس ایمان و زندگی مسالمت آمیز در همجواری یکدیگر است

 در زیر به بعضی از اختلافات رایج می پردازیم دو اعتقاد خاص نیز در زیدیه و کیسانیه وجود دارد که برگرفته از مسایل خاص ظهور است یکی برای زیدیه که قیام به سیف را لازم می دانند و می گویند در هر زمان امام عصر داریم به امام زمان موعود نیز مثل اهل تسنن ایمان دارند نه مثل امامیه اینان حتی امام خمینی را نیز امام معصوم می دانستند قیام به سیف دقیقا همین شمشیر است ولی آدمها همین آدمهای معمولی نیستند چون اگر به کوه روند کوه هم متلاشی می شود نکته دیگر در مورد نوعی تناسخ در کیسانیه است که این فرقه به نام مختار ساخته شد ولی سندی از وی در تایید این موضوع وجود ندارد ولی بر ضد آن چرا.این اعتقاد مربوط به ظهور است که یاران حضرت از گور بر می خیزند برخی این اعقاد موجود در کیسانیه را برگرفته از تناسخ هندو می دانند ولی این اعتقاد کیسنایه کمی فرق دارد اینکه فرد در کالبد یک حیوان یا موجود دیگر نیست البته با توجه به مسایل خاص علوم غریبه این زنده شدن ها غیر ممکن نیست اما اینکه فرد هربار در رحم یکی دیگر جایگزین و دوباره برای تکامل زنده شود با مسایل عقلانی و منطق و فلسفی جور در نمی آید بلکه آنچه نیز که در روایات است بیدار شدن از گور است و شیوه دیگر در جادو حلول و تسخیر بدن فرد است تقریبا مثل جن زدگی اما در تکوین تسخیر طبیعی نیست و رد است. ولی در کل بازهم قابل بحث می باشد اما منظورمان این بود که این اعتقادات وجود دارند یا در اهل تسنن حدیث خیلی خیلی معتبر از حضرت عایشه معروف به نقل خرما وجود دارد که پیامبر با آن سن بالا را حتی از فهم اجتماعی یک زندگی ساده نیز که باز چند سال تجربه در قبایل عرب بدست می آید نیز محروم کرده و حتی به استناد صحیح بخاری اعتقاد به کم و کسر در قرآن دارند و حتی آن را دارای خطا نیز می دانند

دیدید که اگر بخواهیم با دید اختلاف افکنی پیش برویم حتی می توان از کوچکترین اختلافات هم سواسفاده کرد اما تنها روش مقابله با این حوادث اول از همه شناسایای موارد دارای امکان خطر و مساله ساز و شبه برانگیر و رفع همان شبهات است دقت کنید که داعش به ظاهر مسملمان اساسا جوان های شستشوی مغزی شده ای هستند که اتفاقا بیشتر هم از سرزمینهای غرب به سوی سرزمینهای اسلام وارد شده اند و کاری به جز رواج برادر کشی و تضعیف جبهه ی مقاومت و تحریک جامعه به برده داری نوین و مهاجرت به اروپا و ارزان تر کردن نفت نداشته اند سابقه تکفیری ها و سلفی ها در اسلام به زمان حمزه (ع) بر می گردد که جگرش را خوردند یا سر امام حسین (ع)را به نیزه کردند یا تمام زنان و کودکان را به اسارت بردند یا اگر به تشنگان حادثه منا پاسخ نمی دهند اینها همان هایی بودند که به علی اصغر نیز رحم نکردند و حتی امام حسین(ع)را خواستند در کعبه شهیدش کنند  همانها فتوای عدم نیاز به کمک به هم نوع را صادر می کنند یا حتی کمربند ایمنی را نیز حتی دخالت در قضا و قدر الهی می دانند و حتی برای جان خودشان هم ارزشی قایل نیستند چه برسد به بقیه در ضمن تاکیید می شود این خط سیر خطرناک سلفی گری مربوط به شیعه یا اهل تسنن نیست بلکه مربوط به سلفی گری و طیف خاصی است مثلا در خود خوادث صدر اسلام رفتار اهل بیت چگونه بوده همان نوع رفتار امروز نیز الگوی شیعیان حقیقی است رفتار امام با حضرت عایشه و زبیر دقیقا بیانگر همین استدلال است بهاییت و وهابیت هرکدام دو فتنه در اسلام هستند و شیعه انگلیسی و اهل تسنن آمریکایی اساسا خود فتنه محسوب می شوند با تمام این مسایل و اختلافات گفتیم تکفیر در اسلام حقیقی نیست اسلام حقیقی با خواندن آغاز شد با مطالعه و استدلال هم پیش می رود شک نکنید اگر شما با شمشیر اسلام پیش بردید و دشمن با استدلال کفر را اثبات می کرد حتما همان کفر منطقی تر از اسلامی است که شما دارید در ضمن طبق آیات صریح ایمان مبنایش براساس فقط شرع نیست بلکه منهاج هم تعریف قرآنی دارد و در دین اسلام سطح تسلیم و ایمان داریم به طور کلی ایمان در بین حتی صایبین نیز وجود دارد یعنی پیروان ادیان الهی که آنقدر تحریف در دینشان شده که امروز ستاره پرست شده اند در قرآن بهترین دوست مومنان نیز نصارا آمده اند و بحث رهبانیت و قسیسین پیش آمده مشخص است که این رهبانیت به معنای ترک دنیا نیست بلکه جدایی دین و دنیا از هم معقول نیست بلکه اولویت درک دین بر دنیا و جدایی سطح تسلیم وایمان ملاک است و قسیسین نیز یعنی در مورد مسایل ایمانی باید علمی و دانشی حاصل شود –علم نه فقط به معنی علم با سبک روش علمی-تا وارد محدود ایمان شویم یعنی جدایی از ریا و درک حقایق و اینکه علم بدون ایمان نمی شود علم و ایمان دو بال یک پرنده اند بزرگترین دشمنان نیز یهود و مشرکین اند و طبق نظر قرآن ازدواج مومن با مشرک و زناکار امکان پذیر نیست بلکه آنها با خودشان ازدواج خواهند کرد شاید علی الظاهر بگویید چندخدایی در نصارا هست اما یهود تک خدایی است اما مشکل اینجاست اگر ما قضیه جدایی پسر و روح القدس را رفع کنیم و اعتقاد بر خدا داشته باشیم خداوند در اینجا خداست و خدایی می کند یعنی ارزش دارد پس فرد معتقد و مومن خدای حقیقی را می پرسد  اما در یهود خدا خدا نیست و دستش در کارها بسته است یک کشتی گیر است که تازه شکست هم می خورد

 پاورقی:ریشه ی کلمه خوارج خارجی و همچنین رافضی و استعمال آن به شخص معاویه برمی گردد و کلمات مشابه به کاربرده در لفظ حضرت امام علی(ع)این بارهای معنایی را ندارد

یک پاورقی قرض گرفته شده و کپی از مطلب در باب عذرخواهی:

حالا دقیقا برعکس این موضوع در مورد مکتب اسلام و ارایه آن توسط امام خمینی(ره) مطرح است.یعنی برعکس منافقین که حتی به دلیل داشتن ریش و ظن به حزب اللهی بودن اشخاص را ترور می کردند و در تاریخ مکتوب کاملا موجود است.در فرمان هشت ماده ای امام در مبارزه با منافقین کاملا آمده که اگر به شخصی ظن منافق بودن و عضویت در گروه تروریستی رفت و با حکم قاضی شهر به منزل فرد وارد شدید اما مشخص شد که فرد منافق نبوده اما در منزلش گناه دیگری مثلا آلات قمار یا خلاف دیگری کشف شد شما حق ندارید آن گناه را دنبال کرده و یا افشا کنید،چون به آن دلیل وارد خانه نشده بودید.خودمانی بگوییم همان شتر دیدی ندیدی است .حالا خودتان این را حتی با جاسوسی های رسمی و غیر رسمی و دقیقا نیز به هدف شانتاژهای مختلف و رانتهای اطلاعاتی در زمینه های مختلف حتی اقتصادی و همچنین داشتن نفوذ حتی در شخصی ترین مسایل خانه ها در سیستم های غربی و شرقی و حتی از همدیگر که گاها علنی هم می شود نگاه کنید.
دین نیاز به بزک ندارد.اگر خودمان لکه دارش نکنیم همه ی جهان طالب آن است.روایات را حتی بیان کردنش هم کافی است.سعی کنید الگو باشید.الکی هم حرف تکراری نزنید.



برگرفته شده از وبلاگ سخن تازه عاشقانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۲

خدای یوسفخواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...و تمام درهای بسته برایش باز شد...اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهای بسته بروچون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۹