سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تهذیب» ثبت شده است


نوع تشخیص و طبقه بندی خیر و شر در مورد شیطان کاملا متفاوت است شیطان مخلصین روز موعود و درک توحید تا حد عزت خداوند را می شناسد و اولین دعای قرآن از لحاظ بعد زمانی برای وی است طبق حدیث عالم ترین موجود پس از امام هر عصر شیطان است شیطان با وجود نظریه های خیر و شر مورد قبول و توافق به طور کامل شناخته نمی شود بلکه کمی پیچیده تر است با نظریه سرد و گرم و قدرت نور شناخته نمی شود چون شیطان نمازش را می خواند با نظریه طبیعی بود و ماهیت علمی نیز مورد قبول نیست چون او حارث بوده و دارای تاریخچه ی قبل و بعد از خلقت آدم به طور کاملا متفاوتی است از لحلظ نظریه نسبی بودن شر و خیر نیز قابل توجیه نیست چون گمراه کننده اجنه نیز می باشد و فقط دشمن انسان نیست و شیاطین هم از جنس انسان اند هم آدم قرآن نیز دو مورد در مورد عدم هدایت دارد مغضوبین و ضالین که عذابهای الهی هر مورد از نظر طرح کلی با هم متفاوت است در مورد عذابها اول از همه باید توجه داشت که اصحاب اعراف و به نوعی بی طرف در همه ی موارد عذاب تقریبا وجود دارند عذاب الهی از قبل آگاهی وجود دارد و حتی مرحله مرحله وارد می شده است تا امکان توبه باشد مثل قوم عاد یا در مورد قوم یونس یا مورد قوم فرعون که اگر علم کامل الهی در مورد خشکسالی داشتند نجات پیدا می کردند که علم تعبیر خواب را یوسف داشت و خود مدیریت را نیز برعهده گرفت یا در مورد نوح کشتی وی نجات برای همگان بود نه فقط مومنین اما حتی در آخرین لحظه نیز لجاجت در میان قومش بود حتی پسرش. ضالین شیطان و جهود اند خودشان عذاب یکدیگرند و قلبشان سختتر از سنگ است پس نظریه کامل نظریه همان نعمت الله قرآن است و به نوعی عشق الهی الهی.جهود نعمت الله را تبدیل کرند یعنی شناختند و تبدیلش کردند در ادامه قرآن به پیامبر کشی آنها بدون هیچ دلیلی نیز اشاره می کند در قرآن بحث قتل فرشتگان و دشمنی با روح القدس -جبرییل-نیز آمده است که دشمنی با خداوند است

 در ضمن در جمله امام خمینی(ره)می فرمایند بدون تهذیب نفس علم توحید هم به درد نمی خورد.به نظر این جمله کاملا مصداق توضیح رویه شیطان شناسی باشد علامه حسن زاده نیز در بحث مثلث سه رکن مهم اساسی حیات علاوه بر قوه غریزه شهوت و غضب و قوه عاقله بحث محبت را وارد می کند و اهمیت آن از دو مورد بیشتر است و مهمتر است

البته یک بحث هم داریم بحث تفاوت اجازه و رضایت که هم در خیر و هم در شر بحث می شود

دو داستان خاص در مورد شیطان داریم یکی بحث احادیث موثق به موعظه های شیطان تا قبل توبه وی از موعظه ی انسان و پیامبران مثل موعظه سه صفت بد شامل کبر شیطان و حسد قارون و طمع آدم بعد از طوفان نوح به نوح البته بعدا شیطان قسمش را تکمیل کرد و شامل موعظه هم کرد این یعنی اینکه شاید شیطان وجه خوب هم داشته باشد اما ذاتش بد است این در مورد خطا یا در این مورد اشتباه برادران دینی نیز به طور عکس ذات شیطان صادق است البته بحث بحث چشم پوشی نیست و اعمال به نیات است اما مقوله ذات و حب و بغض و پایبندی به عهد غیر قابل چشم پوشی است و این مهمتر است مورد دیگر در داستانی با حضرت عیسی(ع) است که شیطان به وی می گوید بگو لا اله الا الله حضرت سر باز می زند شیطان علت را می پرسد حضرت فرمودند چون تو می گویی من نمی گویم دقیقا همچنین موردی امام خمینی در مورد آمریکا دارند و از نظر رهبری آمریکا از شیطان بدتر است چون شیطان فقط و فقط وسوسه می کند و نه هیچ کار دیگر پاورقی اینکه مورد جن زدگی مورد خاص مشترک است بین بشر و جن یعنی یا از طرف بشری مامور شده و توانایی کسب کرده یا خود احضار کننده دچارش می شود دور از بحث نشویم اینکه استکبار از شیطان بدتر است در بیان رهبری مشخص است و یادمان هم نرود اگر تمام عالم علیه ما باشد اما ما طرف خدا باشیم خدا گره گشایی می کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۱


بسم الله الرحمن الرحیم

.

 

مقدمه جهاد با نفس

سخنی چند با برادران دینی

مقصود من از روحانی کسی است که در علوم دینی تحصیل کرده و به یکی از شغلهای روحانیین اشتغال دارد.یا طلبه است و درس می خواند،یا به تدریس ادبیات صرف و نحو و منطق و معانی بیان مشغول است،یا به تدریس فقه و اصول و حاشیه زدن و رساله نویسی اشتغال دارد،یا مرجع تقلید شده و به اخذ وجوهات و تقسیم شهریه بین طلاب و پاسخ به مسایل دینی و اداره ی حوزه های علمیه مشغول می باشد،یا منطق و فلسفه و عرفان تدریس می کند،یا درس اخلاق می دهد،یا به وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه خوانی می پردازد،یا امام جمعه و جماعت است و یا به کتاب نویسی و مقاله نویسی اشتغال دارد.

بعضی از طلاب هم تا آخر عمر همچنان طلبه باقی می مانند و بدون اینکه شغلی را بپذیرند تا پایان عمر در درسها حاضر می شوند و گوش می دهند و به این ترتیب به زندگی ادامه می دهند و از سهم امام و وجوهات برّیه ارتزاق می نمایند.

این افراد روحانی و اهل علم و خدمتگزار و مبلغ دین محسوب می شوند.غالبا از همین راهها و از وجوهات بریه و سهم مبارک امام (ع) ارتزاق می کنند.چون به امور دینی اشتغال دارند از احترام و امتیاز مخصوصی برخوردارند و مردم به آنها اظهار ارادت می نمایند برایشان نذر و نیاز می کنند،التماس دعا می گویند،از آنها انتظار شفاعت دارند و به آنها تبرّک و توسل می جویند.

متاسفانه خوشبینی و اظهار ارادت مردم و همچنین احادیثی که در فضیلت علم و علما وارد شده،موجب غفلت و غرور ما گشته است،خودمان را افرادی ممتاز می پنداریم و از تزکیه و تهذیب نفس و خودسازی و پرورش و تکمیل روح غافل گشته ایم. گویا برات آزادی از دوزخ و کلید درهای بهشت در دست ما قرار گرفته و نیازی به عمل نداریم.چون سر و کارمان با قرآن و احادیث و علوم دینی است همه را در خودمان تحقق یافته می پنداریم.

البته علم از دیدگاه اسلام ارزش دارد،احادیث فراوانی در فضیلت علم و علما وارد شده است و خود علم می تواند در مسیر تکامل نفس و تقرب الی الله قرار گیرد،لیکن مشروط به اینکه اولا به قصد قربت باشد و ثانیا با عمل همراه باشد.اگر در تعریف علم و علما احادیثی داریم در مذمت عالم فاسق و بدون عمل نیز احادیث فراوانی وارد شده است.  

چنانکه می بینید، در احادیث به چند مطلب بسیار مهم اشاره شده است:

1-هرکس بر طبق علم خویش عمل نکند،در اصطلاح ائمه (ع)،اصلا عالم محسوب نمی شود و از مصادیق علمایی که در قرآن و احادیث مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند نیست،گرچه در زیّ علما زندگی کند و مردم او را عالم دینی بدانند.

2-هر عالمی که به علم خویش عمل نکند در دوزخ معذب خواهد شد.

3-هر عالمی که مطابق علمش عمل نکند مانند جاهل است،بلکه چون عالم بوده و به علمش عمل نکرده مسوولیت بیشتری دارد و در قیامت شدیدتر مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

 4-عذاب عالم فاسق و بدون عمل از سایر دوزخیان سخت تر خواهد بود،به حدی که از بوی تعفن او در عذاب و ناراحتی خواهند بود.

5-هرکس به قصد منافع دنیوی علم دین را طلب کند،در قیامت از این علم سودی نخواهد برد.

6-هرکس که بدین منظور طلب علم کند که بر دیگر علما بوسیله ی علم و دانش فخر و مباهات نماید،یا با سفیهان جدال کند، یا بوسیله علم،مردم را به سوی خویش جلب نماید جایگاهش دوزخ خواهد بود.

7-هرکس که می خواهد عالم دین باشد و یکی از مناصب دین را بپذیرد و پیشوا و مقتدای مردم باشد باید ابتدا خودش را اصلاح و تهذیب کند و اخلاق و رفتار و گفتارش را اسلامی کند و بوسیله عمل،مردم را به سوی دین دعوت نماید.

8-عالمانی که مانند سایر اهل دنیا،شیفته و دلبسته به دنیا باشند،قطاع طریق حق هستند که بوسیله ی کردار و اخلاق و گفتار باطلشان مردم را از محبت خدا منصرف می سازند و زخارف دنیا دلبسته می گردانند.-مردم نباید فریب چنین عالم نمایانی را بخورند-

بقیه را در کتاب خودسازی ابراهیم امینی بخوانید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۱