سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذکر» ثبت شده است

پنج ذکر آرام بخش که در زندگی معجزه ها میکند:



1-حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ 

(برای وقتایی که ترس و اضطراب دارید)


🌹💜🌹💜🌹💜🌹💜🌹



2-لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

(وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)


🌻💙🌻💙🌻💙🌻💙🌻


3- أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ

(برای وقتی که میخواهی خدا مکر و حیله دیگران را در حق تو خنثی کند)....


🌺💚🌺💚🌺💚🌺💚🌺


4-مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ‏

(برای وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی)


🌷💛🌷💛🌷💛🌷💛🌷



 5-یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ(دعای غریق)

(برای حفظ دین در عصر غیبت امام زمان )


💐❤💐❤💐



توضیحات بیشتر در مرصاد سایبر http://mersadcyber.blog.ir/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

انرژی،انرژی،انرژی.روزانه بارها و بارها این کلمه را می شنویم و به کار می بریم.اما آیا واقعا می توانیم آن را در یک جمله تعریف کنیم؟

تاکنون هیچ تعریف دقیق و جامعی برای این واژه یافت نشده است.شاید بتوان انرژی را اقتدار خداوند نامید که در ماده به ودیعه گذاشته شده است.علم فیزیک یا فلسفه طبیعت بر پایه مفاهیم پذیرفته شده و بدیهی استوار است و نمی تواند واژه هایی مانند ماده،زمان،فضا،نیرو،....را به درستی تعریف کند حتی در علوم ریاضی نیز پایه ای ترین مسایل که مبنای دیگر مسایل اند مثل نقطه و در ادامه آن خط زمان سطح حجم و فلسفه خود اعداد نیز تبیین نمی شوند.بلکه ناچاراً یکسری قواعد را به طور بدیهی الفبای کار قرار داده و از آنجا مسایل را به شیوه تجربی مورد بررسی و تحقیق قرار می دهد.

همه چیز از تبدیل انرژی به ماده آغاز شد و همواره این زنجیره به طور متقابل ادامه یافته است.شیخ شهاب الدین سهروردی در فلسفه اشراق همه هستی را نور می داند و برای نور درجات و لایه ها و طبقاتی قایل است.از عالی ترین نور که نورُ علی نور است،که خداوند است تا نور کثیف که ماده تاریک است،همه و همه را نور می نامد.لایه هایی از نور که میل صعود به طبقات عالی تر و لطیف تر را دارد،انوار اسپهبدیه می داند و لایه هایی که میل نزول به عوالم و طبقات اسفل دارند را انوار قاهریه می نامد.هر لایه از نور را نسبت به لایه برتر خود تاریک و شر می خواند و هر لایه فراتر از لایه زیرین را خیر می داند خیر و شر را در هر لایه نسبی می بیند. اگر چشم باطن باز شود و بصیرت الهی حاصل آید که بتوان ذات و جوهره اشیاء را درک نمود همه چیز به صورت نور تجلی می نماید و حجاب ها و پرده های غفلت و نادانی بی تاثیر می مانند.

برخی فلاسفه،جهان هستی را عالم کبیر و انسان را عالم صغیر دانسته اند و آدم را نمونه جامع و خلاصه ای از کل هستی عنوان نموده اند.در دیدگاه متقابل،جهان و همه عوالم هستی،انسان صغیر است.با شناخت اندکی از مرتبت آدم می توان چنین ادعا کرد که آری همه جهان خلقت،بخش کوچکی از وجود انسان کبیر است و جهان با همه عظمت و بزرگی خود،در برابر عظمت هویت و ماهیت آدم،جز گرد و غباری بیش نیست.

بدیهی است تفکر،درونی ترین عملی است که انسان در خفا می تواند انجام دهد.درون مغز آگاه ،اندیشه ها حتی بدون نیاز به عمل، در شرف تکوین اند و هیچ نیروی سرکوبگر و دیکتاتوری در همه قرون و اعصار نتوانسته فکر کردن را در انسانها متوقف نماید.مغز همواره فعال است و حتی در هنگام خواب،استراحت نمی کند.

اما اکنون جهان پیرامون ما را اقیانوسی از امواج احاطه کرده است که به دلیل نوع فعالیتها و تفکر پست و مادیِ نیروهای سلطه طلب امروز به شدت آلوده است و ما را از این امواج گریزی نیست.زندگی ما چنان دستخوش نیروهای ناشناس و قدرتمند قرار دارد که دانستن آن آرامش را از ما می گیرد و فاجعه را نمودار می سازد و ندانستن آن نیز به عمق این فاجعه می افزاید.نیروهای اهریمنی از علوم و دستگاههای پیشرفته ای استفاده می کنند که تمام زوایای وجود همه موجودات ساکن زمین را در اختیار گرفته اند.برای درک این مورد،مثالی مطرح و بررسی می کنیم.

در حدود 30 سال پیش،روانشناسان خارجی برای بررسی تاثیر تبلیغات بر بهبود اوضاع اقتصادی و تجاری دست به آزمایش خطرناکی زدند که متاسفانه سرآغاز دوره جدیدی از اسارت و بردگی انسان شد.

می دانید که برای دیدن یک فیلم با سرعت عادی،در هر ثانیه 24 فریم از مقابل چشم بیننده عبور می کند.در یک سالن نمایش فیلمی پخش شد که در لا به لای هر 60 فریم فیلم یک تصویر از یک نوشابه سیاه رنگ محصول یک کارخانه خاص را قرار دادند که درون یک ظرف مملو از یخ بود و از شدت خنکی،از روی آن بخار بر می خواست.در راهروی سالن نمایش نیز چند نمونه دیگر برای فروش قرار داده بودند.با دادن آنتراکت،تماشاچیان بی اختیار احساس عطش شدیدی می کردند و هنگامی که برای رفع عطش کاذب خود اقدام کردند،فروش نوشابه سیاهرنگ حاوی بلورهای یخ از افزایش چشمگیری برخوردار شد.به همین جا اکتفا نکردند،از این ترفند در جهت اهداف سیاسی نیز استفاده نمودند.تصویر یک شخصیت سیاسی-مذهبی که محبوبیت خاصی در جهان داشت را با حالت خون آشام و وحشت آفرین ترسیم نومدند و در بین هر 60 فریم یک فیلم معمولی قرار داده و بعد از خاتمه نمایش از مردم حاضر در سالن یک همه پرسی بع عمل آوردند.در آن مصاحبه ها مردم حاضر بی اختیار و بدون آنکع بدانند علت چیست همان پاسخی را می دانند که آنها می خواستند و بدون اراده،آن شخص را یک دیو خون آشام می نامیدند.باز هم به این بسنده نکردند و در پس زمینه فیلمها و یا در بین فریم فیلمها،تصاویر فوق العاده مستهجن و یا خشونت بار جاسازی کردند و با پخش چنین فیلمهای برای جوانان،میل به خشونت و بی بند و باری و نفسانیات را در آنها افزایش دادند.اما کلید اصلی این قضیه در کجاست؟

چشمان هیچ یک از تماشاچیان و بینندگان اینگونه فیلمها،مستقیما این تصاویر را ندیده و این تصاویر طوری قرار می گیرد که با سرعت از جلوی چشم افراد عبور کند ولی مغز آن پیام را دریافت نماید.

آنها به این نیز اکتفا ننمودند.این بار با امواج صوتی آزمایش خود را ادامه دادند.می دانید گوش ما امواج خاصی را در محدوده خاص تسخیص می دهد و خارج از این محدوده قابل شنیدن نیست.با ارسال امواجی که با گوش معمولی قابل ردیابی نیست ولی بر اعصاب و روان مغز انسان آثار مخرب دارد به این آزمایشات فاجعه بار خود ادامه دادند.به مراکز درمان بیماریهای خاص و مراکز روانپزشکی و محل نگهداری بیماران روانی سری بزنید و تباهی نسلها را شاهد باشید.

آیا تا کنون در مورد موسیقی معکوس (ریورس) چیزی شنیده اید شاید برای شما جالب باشد که تحقیق کنید در این سبک دستگاه دروغ سنج با چه اساسی کار می کند اگر ما حرف زدن فردی را ضبط که و آن را وارونه کنیم وارونه های آن معنی خواهد داشت شاید هم از حروف و آواهای مخفی نیز در آن بکار رود که آن واج ها در روند مستقیم نبوده و یا حتی به زبانهای دیگر معنی بدهد اما جالب این است که در هر شرایطی با معنی است علل الخصوص وقتی در ریتم آهنگ باشد وارونه خیلی خیلی واضح خواهد بود این روش درون مایه و حقایق سخن را می توان دریافت با توجه به مسایل موسیقی معکوس،فریم گذاری لا به لای تصاویر و نشانه گذاری صدا و تصاویر و معانی پیدا و پنهان نشانه های تصویری این اتفاقات حتی در ضمیر ناخود آگاه نیز اتفاق می افاتد که باعث بحرانی تر شدن و عمیق تر شدن مسئله می شود.

فرض کنید شبی به یک مسابقه فوتبال نگاه می کنید و تیم محبوب و مورد علاقه شما با بازیکنان سرشناس در حال رقابت هستند و هیجان بازی چنان در شما و دوستانتان بالا گرفته که در جای خود بند نمی شوید.گذشته از مدل مو و کفش و لباسهای بازیکنان دورتادور زمین بازی و حتی کف زمین بازی را آگهی های تبلیغاتی تکراری احاطه کرده است و ظاهرا هیچکس به آنها توجه ندارد. اما اثرات آن بعدها در زندگی ما هویدا می گردد که پیامهای خاصی بدون آنکه چشم آنها را دیده باشد،مغز دریافت کرده است.آیا می دانید سردمداران تزویر چگونه خوراکی برای فکر و ذهن شما در نظر دارند.با یک توپ و بیست سی نفر بازیکن و مربی میلیاردها انسان را سر کار می گذارند.برای دیدن یک مسابقه حتی کلاس درسها و بازارها تعطیل می شود!

و اینک با ماهواره های خود و با ارسال امواج بسیار آلوده خصوصا در شب که اکثریت مردم در خواب به سر می برند،اهداف کثیف خود را دنبال می کنند.از طرفی سیل بنیان کن نفسانیات و شهوات را از زمین و هوا به دختران و پسران و زنان و مردان ما تزریق می کنند و از طرف دیگر از مرزهای کشور توسط عناصر خودفروخته و سودجو انواع مواد مخدر وارد کشورهای جوان می کنند.واقعا چه باید کرد؟چه می توان کرد؟

این ترفند در همه جای شهر و کشور و در زندگی ما جا باز کرده است و به صورت یک فرهنگ خطرناک و نابودگر در تمدن بشری درآمده است!

و جنگهای خانمان برانداز و غارت و تجاوزات بی امان به نوامیس و مقدسات و اماکن اعتقادی مردم محروم و سرزمینهای بی دفاع نیز از سوی دیگر.

آیا شما فکر می کنید با چند دقیقه عبادت کردن در شبانه روز می توان با این امواج بنیان کن و ویرانگر مبارزه نمود؟!

تنها سلاح دفاعی ما در برابر اینگونه تهاجمات اعتقاد ماست.نباید اجازه داد تا اعتقادات درونمان روز به روز کمرنگ تر شود و دشمن در رگ و پی ما نفوذ کند.باید ابتدا حصاری به دور خود بکشیم و قلعه ای مستحکم بنا کنیم و بعد از خود به یاری دیگران بشتابیم.این حصار نه از نوع سنگ و چوب و آهن و نه از نوع پادگانها و تاسیسات نظامی و شلترهای اتمی است بلکه از نوع انرژی است؛انرژی ناب که از اسماء الهی پدید می آید.

همین انرژی که توسط کلمه ی الله ایجاد می گردد مورد نظر ماست؛انرژی اذکار یا اسماء الهی.

امام محمد غزالی ذکر را در چهار مرتبه عنوان کرده است:

اول،ذکر است به زبان که دل از آن غافل است.اثر آن ضعیف است اما بی تاثیر هم نیست.همان ایمان عاریتی

دوم،آن ذکر که بر دل بود اما هنوز استقرار نیافته و باید چون تکلیفی بر دل دانست.

سوم،آنکه ذکر بر دل قرار یافته و بر آن غلبه نموده که این مرحله عظیم بود.

چهارم،آنکه بر دل،مذکور مستولی بود و بس و آن دیگر ذکر نیست بل حق تعالی است.همان ایمان مستقر

پس کمال در آنست که ذکر و آگاهی از دل برود و مذکور ماند،دل تهی گردد و همه وی باشد و هیچ در وی نگنجد.

 در حدیثی از امام رضا (ع)نیز در مورد ایمان -حقیقت و مقصود ذکر-حدیث داریم که:

ایمان عقیده به دل اقرار به زبان و کردار به اعضا تن است

موارد تقیه و ریا به صورت پاورقی بحث می شوند تفاوتشان طوری است که دقیقا مقابل هم نیستند و هرکدام تعریف مجزایی دارند 

امید است که انوار تابناک نامهای الهی تا ابد بر زبان و دل و جانمان متجلی گردد. 

                                                          نور الهی همواره روشنگر راهتان

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۰


فصل 9

میدان مغناطیسی بدن

اگر بدن را به صورت یک آهن ربای میله ای دو قطبی در نظر بگیرید قطب شمال یا مثبت در قسمت سر و قطب جنوب یا منفی در قسمت پا قرار دارد. می دانید یک قطب نما  میدان مغناطیسی در درون و اطراف خود ایجاد می کند که جریان مغناطیسی در داخل قطب نما از قطب منفی به طرف طقب مثبت و در داخل بدن،از پا به سمت سر است.در اطراف قطب نما خطوط میدان از قطب شمال به قطب جنوب است.

اگر فردی را در حالت نشسته در نظر بگیرید خطوط این میدان مغناطیسی کروی و شبیه یک سیب می باشد.

شخصی که دارای انرژی زیاد است میدان مغناطیسی قوی تری در درون و اطراف خود ایجاد می کند که فضای بیشتری را اشغال نموده و قدرت بیشتر و نفوذ عمیق تری دارد.

اگر بخواهیم این میدان مغناطیسی شدت بیشتری داشته باشد  باید خطوطی که از درون بدن از پایین به سمت بالا می رود بیشتر و قویتر باشد.بعبارت دیگر بیروهای درون بدن به سمت بالا همسو شوند.این نیروها از قبیل نیروی دستگاه گوارش و هضم غذا،قوای جنسی،ادرار و مدفوع و بادهای بدن هستند. با روزه گرفتن یا کم خوردن،با کنترل نیروی جنسی و عدم آمیزش جنسی،با کنترل سیستم گوارش و همچنین با انجام سجده های طولانی این نیروها در بدن همسو و تقویت می گردند و به سمت سر شروع به حرکت می نمایند.باید توجه داشت که جنب و جوش بیش از حد و پرحرفی موجب می شود این انرژی ها بیهوده منتشر و پراکنده شود.با متمرکز نمودن و نگهداری درست از آن می توان به بهترین صورت در امور معنوی پیشرفت کرد.

نحوه صحیح نشستن:

به دلیل اینکه منبع اصلی این نیروها در بدن از مواد غذایی و توسط فعل و افعالات بدن فیزیکی تامین می گردد و در این بدن تاثیرات ناخالصی عناصر شدید است و مسایل نفسانی و شهوات و دلبستگی های دنیوی بر ما احاطه دارند،احتمال درد،هم در مسیر انرژی و هم در مسیر انرژی و هم در سر وجود دارد.و چون این نوع انرژی هنوز پالایش نیافته است پس باید برای شروع به حالت مربع قرار گرفت.

حالت مربع یعنی شخص رو به قبله نشسته،ستون فقرات کاملا صاف و عمود بر زمین،شکم کاملا تو،مقعد و آلت تناسلی کاملا بسته،سر را کاملا پایین آورده و چانه را در گودی گردن قرار می دهد.این کار سبب می شود محل خروج انرژی ها از قسمت پایین بدن بسته شود و جهت آن به سمت بالا برگردد و از روزنه ای در پایه گردن خارج شود.

این روزنه محل خروج انرژی است و این کار موجب می گردد تا انرژیهای آلوده و تصفیه نشده به سر وارد نشود بلکه از این خروجی به بیرون هدایت شوند.فرض کنید در قسمت پایین بدن کانون عفونت یا بیماری یا ترس و هیجان وجود داشته باشد و یا خواسته های نفسانی در شخص کنترل نشده و یا تعلقات دنیوی و وابستگی های و امیال مختلف در درون شخص فعال باشد،هدایت این نوع انرژی به سمت سر و چشم با این آلودگیها،مشکلات فراوانی ایجاد می نماید.با نشستن به حالت مربع برای مدتی(5 تا 10 دقیقه) فعالیت مخرب اندامهای پایین بدن به دور ریخته می شود تا کم کم شخص بی ذهن شده و کنترل اعمال خود را بدست بگیرد.

انتخاب ذکر مناسب:

می دانید هر ذکر،نام مقدس الهی است که از حروف تشکیل شده است.و هر حرف مخرج خاص خود را دارد.

علم تجوید یا مخارج حروف:بیست و هشت حرف الفبای عربی را در نظر بگیرید.حرف اول الفبا را بخوانید.آآآآآآ.

به درون خود تمرکز کنید.صدای ایجاد شده را در کجای بدن فیزیکی خود می شنوید.از میان قفسه سینه و شکم.

حرف دوم را بخوانید.ب.با دای این حرف لبهای شما بهم می چسبند و صدای آن از میان دو لب خارج می شود.پس مخرج یا محل خروج صدای حرف ب میان دو لب می باشد.به همین ترتیب می توانید مخرج تمام حروف را یک به یک پیدا کرده و آنها دسته بندی نمایدد.

حرف ح را ادا نمایید.متوجه می شوید که صدا از حلق و قبل از حنجره خارج می شود.

اکنون حرف ه را تلفظ کنید.برای ادای این حرف باید با ضربه نفس به ناف تلاش نمایید.صدای این حرف از پشت ناف شنیده می شود و نه از سینه و یا حلق و یا لبها.به همین علت این حرف مهمترین انتخاب برای اذکار است و با نام الهی «هو» نزدیکترین ارتباط را دارد.ناف در بدن مهمترین مرکز و کنبع قدرت محسوب می گردد و تکرار ذکر«هو» این مرکز را به فعالیت وا می دارد.با تکرار این ذکر،انرژی از پایین ترین قسمتهای بدن به سمت بالا پمپاژ می گردد و به سمت قفسه سینه و سپس بالاتر جریان می یابد.

برای انتخاب اذکار دیگر بهتر است آن نام الهی را با کلمه هو ادغام نمایید.

به طور مثال وقتی می خوانید یا حی یا حق یا هو، انرژی زیادی تولید و پمپاژ نمی گردد ولی هنگامیکه می خوانید هو الحی و هوالحق و هوالهو آهنگ بسیار قویتر و پر انرژی تری ایجاد می گردد که میدان مغناطیسی بدن را بسیار تقویت می کند.

مثال دیگر:یا قادر و یا مقتدر.اکنون بخوانید:هوالقادر هوالمقتدر.تکراز کنید.آهنگ بسیار زیبا و قدرتمندی ایجاد می شود.

به وسیله اذکار با خداوند ارتباط نزدیک برقرار می شود پس با عشق الهی و شور و شوق و شعف و اخلاص و صبر و حوصله به خدا عشق بورزید.به کلماتی که ادا می کنید و معنای آنها تجه کامل نمایید.ببینید چه اتفاقی در درون و اطراف شما در جریان است.

حروف غنه:حروف م-ن حروفی هستند که از ارتعاش صدا بر سقف دهان و فضای پشت بینی ایجاد می شوند و با تکرار صدای این حروف ارتعاش بسیار شدیدی در داخل فضای سر حس خواهید نمود.تمرین کنید.حرف م را کشیده بخوانید و بر محل خروج آن تمرکز نمایید م م م م م م م

ملاحظه می کنید لبها بر هم کمی فشرده شده و صوتی از فک بالایی و پشت بینی شنیده می شود.

سپس حرف ن را بخوانید و تمرین مایدد.ن ن ن ن

کم کم احساس می کنید لاله های گوش شما تکان می خورد.در ادامه این تمرینات در سر خود احساس مور مور شدن کرده و یا حرکت انرژی خاصی را حس می کنید که با استمرار آن تصور می کنید سر شما از دو طرف گوش در حال باز شدن است (مانند دو بال کفشدوزک از دو طرف وسعت می یابد). با نزدیک کردن دندانها به هم صدای شدیدی ارتعاش را در فضای دهان نیز می شنوید.

این تمرین،انرژی ای که در مرکز بدن وجود دارد را به سمت سر،بالا کشیده و سبب پاکسازی سینوسها و عفونت دندانها و روشن شدن و تقویت سوی چشم ها می گردد.هرچه بر این تمرینات مداومت بورزید احساس می کنید حبابهایی از پایه گردن در سر شما بالا می رود و شروع به ماساژدادن لایه های خفته مغز می کند.و در حالت تمرکز می توان با این انرژی پوست سر و ریشه های مو را شستشو داد و از تاج یا فرق سر به خارج هدایت نمود.

با انتخاب یکی از نامهای الهی که از چند حرف از حروف الفبا تشکیل شده است انرژی از پایین ترین بخشهای بدن(اسفل)به سمت بالا حرکت کرده و از محلهای خروج صدا(مخارج صدا)شروع به آزاد سازی می کند.

بدین تریب وجود این انرژی در میدان مغناطیسی بدن موجب می شود هاله اطراف تقویت شود و هر قدر خطوط انرژی در درون بدن همسو تر شده و با قدرت بیشتری به سمت بالا پمپاژ شود خطوط میدان مغناطیسی ای که از سر خارج می شود مسافت طولانی تری را به سمت بالا طی می کند و هاله اطارف شخص وسعت بیشتری می یابد.برای کسانی که قدرت بینندگی و بصیرت باطنی دارند این خطوط به شکل تارهای نورانی است که به شکل گیسوی بلند از سر خارج می گردد و با توجه به فرکانس ارتعاشی ای که دارد با منابع اصلی هم فرکانس خود اتصال می یابند و کانالهای ارتباطی شخص با منابع بالاتر انرژی را فراهم می سازند.

شاید دیده یا شنیده باشید که در گذشته،عارفان خود را در چاهی آویزان می کرده اند و در این حالت به ذکر اسماء الهی یا تلاوت آیات قرآن مجید می پرداختند.این عمل از آن جهت انجام می گرفته است تا انرژی،توسط نیروی جاذبه،از درون و مرکز بدن به پایین کشیده شده و آسانتر از سر شخص ذاکر خارج شود.این امر امروزه برای ما امکان پذیر نیست ولی نتیجه از هر دو مسیر،یکسان است.

بدیهی است شخص ذاکر بی ذهن است و گاهی بدون آنکه متوجه باشد با حرکت چرخشی دایره وار،این انرژی را به صورت امواج مارپیچ و حلزونی از درون خود به فضای اطارف می پراکند و میدان وسیعتری ایجاد می نماید.

در اینجا ذکر یک نکته حایز اهمیت است.

بستن شال کمر:در بسیاری از مکاتب قوانینی و مراسمی وجود دارد بدین ترتیب که برای رهرو آن طریقت به نشان تشرف یا ورود و عبور از مراحل مختلف،کمر می بندند و هر مرحله نیز دارای رنگ خاصی است(در ورزشهای رزمی شرقی که براساس عرفان و مکاتب شرقی استفاده می شود امروزه نیز رنگها همینگونه کاربرد دارد).برای خواندن اذکار الهی بهتر است شال پشمی سیاه رنگی به پهنای تقریبا 10 سانتیمتر تهیه شود و در چند لایه بر کمر طوری محکم بسته شود که از روی ناف عبور کند تا انرژی در این مرکز ذخیره بماند.این عمل برای پمپاژ انرژی از قسمت پایین بدن به طرف بالا بسیار مهم است و از فشار آمدن به مثانه و آلت تناسلی و باد فتق جلوگیری می نماید.

نور و انرژی و آگاهی را تجربه کنید.با این تلاش نیرویی که در ماده اسیر مانده است جان می گیرد،حرکت می کند،آزاد می شود و تغییر شکل می یابد.این انرژی با همراهی پرانا در بدن و مغز فعال می شود و سطوح خفته مغز،خصوصا نیمکره راست را بیدار می کند.با افزایش این جریان،اتصال به آگاهی رخ می دهد و با آن پیوند می یابد.تکرار تمرینات،سب انفجار و صعود نیروهای درونی شده و منجر به ایجاد ارتعاشات عالی تر می گردد و آگاهی و درک ما را با بدنهای لطیف تر که فرکانسهای بالاتری را دارا هستند مرتبط ساخته و تجربیات خاص تری را شاهد خواهیم بود.این تجربیات ناپایدارند اما برای رسیدن به حقایق درونی و مراتب روحانی،استعداد های نهفته را بیدار کرده آماده بهره برداری می کنند.

بدین ترتیب اگر ماده را در مرتبه پایین تر آگاهی یا چهره تغییر یافته آگاهی بدانیم،ضروری است ابتدا هر دو را به تجربه بشناسیم و این مسیر را دو طرفه تلقی کنیم.چنانچه آگاهی از بالاترین مراتب خلقت به مراتب پایین تر هستی وارد شده و غلیظ تر شده و به ماده تبدیل گردیده است پس ماده هم می تواند در سیر صعودی به فرکانسهای بالاتر دست یابد و دوباره به آگاهی تبدیل شود.اما در این تغییر و تحولات،آگاهی قدرت حلول کردن و تسخیر و تصرف در ماده را ندارد زیرا در طی این مسیر قوانینی بر عناصر تشکیل دهنده ماده تحمیل شده که ذاتا بر ساختار و غلظت ساختمان هستی حاکم گردیده است.

بدین ترتیب،هدف ما دستیابی به آن درجه از آگاهی است که قبل از فرا رسیدن مرگ و انتقال به جهان های دیگر بتواند در ماده نفوذ کند و آن را متحول نماید که این مرحله درک حقایق روحانی است.بعبارت دیگر شخص باید بتواند از جسم فیزیکی خود با بدنهای لطیف تر خود به راحتی ارتباط یابد و تجربیات فراحسی خود را گسترش دهد و در سیر این مراحل،آزادی و آگاهی را برای دیگر انسانها به ارمغان آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۵


مدل آصف چیزی فراتر از مدل شرقی و مدل هندی است این مدل براساس نون و القلم  و مایسطرون استوار است و اذکار در آن با فعل و زبان و قلب در ارتباط است و تجسم خلاق بهشت و جهنم و فهم توحید اساس آن است و پایه و ستون و جلوه تام و کامل آن نماز است

 نمونه های این الگو فراوان است مثل ون یکاد در خانه ها هرز و دعای شرف الشمس بر روی انگشتر دعا نویسی در آب برای امام زمان یا رسیدن به فرد دیگر در کل با مدل سه گانه نمونه ( جاذبه  جبران و مزرعه)  در غرب شباهتهایی دارد ولی مدل شیعه ی ایرانی کامل تر است این مدل همراهی ذکر زبان مستولی شدن در قلب ایجاد عمل و نوشتن و خواندن و قیام را همراه با هم دارد بهترین منبع اذکار و افکار در علوم غریبه قرآن است مدل هری پاتر و بارتیمیوس همگی زیرمجموعه محسوب می شوند و اصل مدل آصف و مدل خضر است مدل  مدلی خضر مدلی مبهم است و عمل کامل به طریقت است و اگر بخواهیم با روش این فرد عمل کنیم سبک زندگی خاص خود را می طلبد .مبرهن است که اجرای کامل این مدل خیلی اجرایی نیست ولی الگوها و روشهای خیلی خوبی را معرفی می کند و آموزشهای اصلی کاملی نیز دارد

دقت کنید مثلا در مدل آصف که اصلش مدل ذکر و علم تجوید و ورود تفکر به سطح بهشتی است موارد مستحبی هم داریم مثل تسبیح یا انگشتر که باید فرق اینها با آلات جادو مثل چوبدستی و غیره مشخص شود اول اینکه تمام موارد فوق براساس استحباب و فقط به عنوان یادآور مطرح اند و اصل خود فرد است مثلا تسبیح فقط به عنوان اینکه انسان تعداد دقیق ذکر از یادش نرود مطرح است نه چیز دیگر و بازهم الگوی اصلی به درون فرد بر می گردد در مورد انگشتر تفاوت آن با حلقه مد نظر است اینکه حلقه مهمولا بدون شکل و طرح خاصی است و نگینی به طرح سنگ هم ندارد در ضمن انگشتر می تواند حاوی نوشته یا دعا و به نوعی هرز باشد اما در مورد حلقه این مسایل صادق نیست اصل حلقه بنا بر مشاهدات و پرس و جو از خود موبدان دقیقا مربوط به زرتشتیان است و وقتی بین زن و شوهر رد و بدل می شود نشان از تعلق دایمی و شکست ناپذیر به یکدیگر دارد و  مثل لباس ابن سینا که الان در تمام جهان به عنوان لباس فارغ التحصیلی به کار می رود این مورد نیز از فرهنگ ایرانیان ولی این بار در منظر یک آیین دیگر برخاسته است لازم به ذکر است در اصل فرهنگ ایرانی در اقوام و مذاهب دیگر و در آیین های سنتی ما حتما حلقه نداریم بلکه اساسا نشان کردن مطرح بوده است که هرچیزی به عنوان هدیه ممکن است

در کتب فانتزی مطالعه شده آنچه به طور مسلم دیده شد در کتاب داستان سابریل بود که یک روش تسخیر انداختن حلقه به دور گردن موجود مورد نظر-در اینجا نوعی از شیاطین-بوده است

 

*به جز قانون جاذبه که حواشی زیادی داشته قانون جبران به نوعی موازنه گری در طبیعت حساب می شود و نوعی معامله و داد و ستد قانون مزرعه نیز تقریبا با فرهنگ دینی تطابق داشته  و بر زندگی در حال و صبر برای نتیجه گیری استوار است تا حاصل یابیم و در خود مراقبه را نیز تعریف می کند صبر نیز با رضایت معنی می شود نه فقط تحمل در ضمن عجله هم نداریم

یک نکته پیرامون بحث تسخیر

این موضوع که خداوند هرچه آنچه در آسمانها و زمین است را در تسخیر انسان درآورده صحیح است اما در همین اول اشاره شد که خداوند این امکان را برای انسان قرار داده است.الکوی تسخیر مد نظر قرآن تسخیر با الگوی ارادت به شیطان و یا برده داری و بردگی نیست و باید تفاوتهای آن لحاظ شود مثل رابطه ی احضار جن با بحث موکل.رابطه ی تسخیر بر اساس علم و میزان آگاهی رخ می دهد و علم جزیی از وجود هر فردی است و جدا نیست و هرچه هم خدایی تر باشد اراده ی الهی قوی تری را پشتوانه خود دارد و واقعی تر هم هست مثل جمله امام علی ع که می فرمایند خدا را از گسستن اراده ها شناختم پس اصالت متعلق به خداست و اراده و خواست خدا.وقتی مساله علم را می آوریم مثال ها و موارد دینی زیادی در اثبات این قضایا وجود دارد مثل بحث جسم مثالی و یا اینکه چرا بعضی از ظن ها گناه است دقت شود ظن با نیت متفاوت است.مساله ی بعدی کن فیکون بودن ماجراست که خب در بحث تسخیر واضح و مبرهن است.دقت شود الگوی اصلی تسخیر بر پایه ی شناخت استوار است یعنی هر آنچه که بتوان شناخت قابل تسخیر هم هست،بازهم موکدا تاکید می کنیم منظورمان از تسخیر برده داری نیست.مثلا ما در کتب شهید مطهری از بحث تسخیر و تسخیر افکار اشاراتی داریم که مظنورشان اثبات ادله است.دقت کنید که خداوند نیز غیرقابل شناخت است جز آن میزانی که خودش خودش را به ما بشناساند.

در مقابل موارد فوق که ذکر کردیم مدل ارایه شده توسط شیطان اساسا توهم است و موارد امتداد آن بیشتر سحر و جادو است و این لفظ چشم بندی بر هر دو حالت -چشم ظاهر و چشم باطن-دلالت دارد اما منطق قرآنی بیشتر بر همان چشم است یعنی همان ظاهر و هیچ قدرت مستقلی برای آن قایل نیست. برای توهم یا جادو قابل ذکر است که این در حالت ضعف فرد صورت می گیرد یعنی در عمل ما نباید شیطان را شریک بگیریم شیطان ضعیف می خواهد یعنی نباید در هیچ کاری شریکش کنیم و بدانیم راه حل اصلی جلوگیری از این نفوذ پرداختن به امانت است نمونه رفتار خود آصف ع در برابر عفریت بیانگر حرف ماست

به طور حاشیه ای و برای تحقیق بیشتر می توانید در مورد مسواک و حمام و همچنین سرویس بهداشتی و تارخچه آن و چگونگی ورود این موارد به اروپای قرون وسطا تحقیق کنید نتایج جالبی دارد و می فهمید چرا مثلا فرانسه به اجبار بهترین ادکلن ها می زد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۴

و آنها هنوز چشم به راه ادامه دادن راهشان از سوی ما و ما همچنان با ذکر شهدا شرمنده ایم در حال دور شدن از راهشان...... 

رفتند تا بمانیم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۰