سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صفوی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ق.ظ

فرق برای خود بودن و برا خدا بودن

فرق هست برای خدا باشی تا برای خودت.


ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﻋﺎﻟﻴﻘﺪﺭ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺷﻴﺦ ﺑﻬﺎﺋﻲ (ﺭﻩ) ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺻﻔﻮﻱ ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺷﺪ، ﺷﻴﺦ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﻣﻠﺎﻗﺎﺗﻲ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺳﺨﻦ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻴﺦ ﻭ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﻝ ﺷﺪ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺷﻴﺦ ﻇﺎﻫﺮﺍً ﺑﺮ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﻏﺎﻟﺐ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﺤﺚ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﺩﺳﺖ ﺷﻴﺦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺧﻠﻮﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺷﻴﺦ ﺍﺷﻜﺎﻝ ﻛﺮﺩ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺷﻴﺦ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺶ ﭘﻲ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﻮﺩﻥ ﻛﻠﺎﻡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻧﻤﻮﺩ. ﺷﻴﺦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺭﺩﺑﻴﻠﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺮﺍﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﻔﺘﻲ؟ ﻣﻘﺪّﺱ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺷﻴﺦ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﺷﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻱ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﺎﻩ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﻲ‌ﺷﺪﻡ، ﺍﺯ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺷﺎﻩ ﺩﺍﺭﻱ ﺳﺎﻗﻂ ﻣﻲ‌ﺷﺪﻱ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻏﺎﻟﺐ ﻣﻲ‌ﺷﺪﻱ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻧﺰﺩ ﺷﺎﻩ ﻋﺰﻳﺰ ﮔﺮﺩﻱ ﻭ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﻐﻠﻮﺏ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻡ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻃﻠﺒﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻃﻠﺎﺏ ﻧﺠﻔﻢ ﻭ ﺩﺭﺟﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻋﻠﻤﻲ ﻣﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﻧﻤﻲ ﺑﺮﺩ، ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺷﺎﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﺍﻟﺂﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ.

 #از_خود_گذشتگی  

 #از_اسلام_نگذشتگی  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۹
پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ

اصالت یا تربیت

🌹اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟🌹




❤روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: 

در برخورد با افراد اجتماع  اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟

شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من "اصالت" ارجح است.

 و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است.

بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند.

 بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.

فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید

بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود 

در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. 

در هنگام شام،  شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است

 ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.

شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.

شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت

 این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! 

کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود 

ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند

لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. 

او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد

 چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.

 فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید

 زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد.

در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب.....

این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا !

 یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است

 ولی"اصالت" مهم تر

یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام کرد

 ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود بر میگردد

و این است حکایت بعضی تازه به دوران رسیدها.

ﺁﻥ ﻧﺨﻞِ ﻧﺎﺧﻠﻒ ﮐﻪ ﺗﺒﺮ ﺷﺪ ﺯ ﻣﺎ ﻧﺒﻮﺩ!

ﻣﺎ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﮔﺮ ﺷﮑﻨﺪ ﺳﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ!!!❤


ﺻﺎﺋﺐ ﺗﺒﺮﯾﺰﯼ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۴۲