سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۴۱۲ مطلب با موضوع «داستان کوتاه و ادبی» ثبت شده است

استاد شهریار:

گفته بودم بی تو می میرم ، ولی این بار نه

گفته بودی عاشقم هستی ، ولی انگار نه


هرچه گویی دوستت دارم ، به جز تکرار نیست

خو نمی گیرم به این ، تکرارِ طوطی وار نه


تا که پا بندت شوم از خویش می رانی مـــرا

دوست دارم همدمت باشم ، ولی ســــربار نه


دل فروشی می کنی ، گویا گمان کردی که باز

با غرورم می خرم آن را ، در این بازار نه


قصد رفتن کرده ای ، تا باز هـم گویم بمان

بار دیگر می کنم خواهش ، ولی اصرار نه


گه مـرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است ، افسار نه


می روی اما خودت هم خوب می دانی عزیز

می کنی گاهی فرامـوشم ، ولی انکار نه


سخت می گیری به من ، با اینهمه از دست تـو

می شوم دلگیر شایــد نازنیــن ، بیزار نه    


-شهریار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۹

تا خدا یارت به سلطانی مپیچ

گر خدا برگشت از سر صد سلطان به هیچ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۷

(pointing left)(pointing left)(pointing left)(pointing left)

مردی نابینا زیر درختی بر سر دو راهی نشسته بود!

پادشاهی نزد او آمد، از اسب پیاده شد و ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»

پس از او وزیر پادشاه نزد مرد نابینا رسید و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌

سپس سربازی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟؟؟

هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟ نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود. مرد دوم وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.

مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد.

طرز رفتار. هر کس نشانه شخصیت اوست...


نه سفیدی بیانگر زیبایی است..

و نه سیاهی نشانه زشتی..


شرافت انسان به اخلاقش است...

(pointing right)(pointing right)(pointing right)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۶

آی ادمــــــــــــــــــــااااااااااااااااااااااااا ↯↯↯↯↯↯↯

جــــــــــواب دوستت دارم ⇦مرســــــــــی نیســــــــــت.......⇩

جــــــــــواب دلــــــــــم برات تنگ شــــــــــده⇦ سکــــــــــوت نیســــــــــت⇩

جــــــــــواب شـــــب بخیـــــر⇦ بــــــــــای نیســــــــــت⇩

جــــــــــواب دلم گرفتــــــــــه ⇦بیخیــــــــــال نیســـــــــت⇩

جــــــــــواب مــــــــــواظب خــــــــــودت باش⇦ باشــــــــــه نیســــــــــت⇩

جــــــــــواب نگرانتــــــــــم⇦ بی تفاوتــــــــــی نیســــــــــت⇩

جــــــــــواب خوبــــــــــی ⇦بــــــــــدی نیســــــــــت⇩ 

جــــــــــواب اشـــــڪ از سر دلتنگــــــــــی⇦ تحقیــــــــــر نیست⇩

جــــــــــواب دل ســــــــــاده ⇦حقــــــــــه بازی نیســــــــــت⇩

جــــــــــواب دل تنگــــــــــی ⇦سڪــــــــــوت نیســــــــــت⇩

شایــــــــــد فــــــــــردا برای دوســــــــــت داشتن خیلــــــــــی دیــــــــــر باشــــــــــد...⇨⇨⇨⇨⇩⇩⇩

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۳

سلام دختر دارها حظ ببرن:


پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم 

می فرماید:

چه خوب فرزندانی هستند دختران

 

هر کس یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی پوششی از آتش دوزخ قرار می دهد و هر کس دو تا داشته باشد، خداوند به خاطر آنان، او را وارد بهشت می سازد؛ و هرکس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه ای استحبابی از او بر می دارد.


هر خانه‌ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی‌اش می شود؛ و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی‌گردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته میشود.


دخترداران شاکر باشید و قدرخودتان را بدانید 


📚مستدرک الوسائل،ج15.

روز دختر مبارک...

/ ارزش یک دختر را خدایی میداند که او را در سنین کودکی برای عبادت برمیگزیند.

پیامبری میداند که فرمود: دختر باقیات الصالحات است.

 امام صادق ع میداند که فرمود:پسران، نعمت‏ اند و دختران خوبى. خداوند، از نعمت ‏ها سؤال مى ‏کند و به خوبى‏ ها پاداش مى‏ دهد .

ارزش دختر را خدایی میداند که هرکسی را لایق دیدن جسمش نکرد.

ارزش دختر را خدایی میداند که به بهترین مخلوقش حضرت محمد ص دختری عطا کرد که هدایت یک جهان به عهده ی فرزندان اوست.

" انا اعطیناک الکوثر "

و این هدیه ی الهی، یک دختر بود

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨


میلاد باسعادت حضرت معصومه(س)و روز دختر به شماخجسته وگرامی باد.🌀🌀🌀

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۰

سلطان دلها باش اما دل نشکن!

بزار همه عاشقت باشن اما تو عاشق یکی باش،

پله بساز اما از کسی بالا نرو! 

دورت و شلوغ کن اما تو شلوغیا خودتو گم نکن،

طلا باش اما خاکی...!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۴۸

ヽ`ヽ`、.``、ヽ` 、ヽ`、ヽ`、``、`ヽ`、ヽヽヽ、

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیم ヽ`ヽ``、ヽ``、ヽ`、ヽ、ヽ`ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ、ヽ`、、ヽ``󾀁、ヽ`ヽ、、ヽ`ヽ`、ヽ、 ﺍﻟﻠﻬّﻢَ ﺻَﻞّ ﻋَﻠﻲ ﻋَﻠﻲ ﺑﻦْ ﻣﻮﺳَﻲ ﺍﻟﺮّﺿﺎ ``、ヽ`、、``󾀁`、ヽ、ヽ`󾀁ヽ、、ヽ`、、ヽ.`󾀁󾀁、ヽ`、、ヽ``󾀁、ヽ`ヽ、󾀁ヽ`、󾀁``、`ヽ`、ヽヽヽ、ヽ ヽヽ、ヽ、、ヽヽ、ヽ`、󾀁``、`ヽ`󾀁ヽヽヽ、 ヽ󾀁`ヽ` `、ヽ ﺍﻟﻤﺮﺗَﻀﻲ ﺍﻻﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺘّﻘﻲ ﺍﻟﻨّﻘﻲ ﻭ ﺣُﺠَّّﺘﻚ ``、󾀁ヽ`、ヽ、󾀁`󾀁ヽ、、󾀁ヽ`、、ヽ`、.󾀁、ヽ`、、ヽ``󾀁?、ヽ`ヽ、󾀁ヽ󾀁、󾀁``、`ヽ ر󾀁、ヽヽヽ、ヽ󾀁`ヽ``、ヽ`` ﻋَﻠﻲ ﻣَﻦْ ﻓَﻮﻕَ ﺍﻻﺭْﺽَ ﻭ ﻣَﻦ ﺗَﺤﺖَ ﺍﻟﺜﺮﻱ

、󾀁ヽ`、ヽ、ヽ`󾀁 ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ󾀁、ヽ、、ヽ`ヽヽ、ヽ、、ヽヽ、ヽ`、󾀁``、`ヽ`、```、󾀁ヽ`、ヽ、ヽ`󾀁ヽ、、ヽ`、、ヽ`、 ﺍﻟﺼّﺪّﻳﻖ ﺍﻟﺸَّﻬﻴﺪ ﺻَﻠَﻮﺓَ ﻛﺜﻴﺮَﺓً ﺗﺎﻣَﺔ .`ـ󾀁、ヽ`、、ヽ``󾀁、ヽ`ヽヽ`、󾀁``、`ヽ`、ヽヽヽ、 ヽ󾀁`ヽ``、ヽ``、󾀁ヽ`、ヽ、ヽ` 󾀁ヽ、ヽ` 、、ヽ``󾀁、ヽ`ヽ、、ヽ`ヽ`、ヽ、 ﺯﺍﻛﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺻِﻠﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮﺍﺩِﻓَﻪ ``、ヽ`、、``、ヽ`` `、```、󾀁ヽ`、ヽ、ヽ`󾀁ヽ、、ヽ`、、ヽ`、.`ـ󾀁、ヽ`、、ヽ``󾀁、ヽ`ヽヽ`、 󾀁``、`ヽ`、󾀁ヽヽヽ、ヽ󾀁`ヽ``、ヽ``、󾀁ヽ`、ヽ、ヽ`󾀁`、ヽ、、ヽ、``、ヽ、、ヽ、 ヽ、 、ヽ`` ﻛﺎﻓْﻀَﻞِ ﻣﺎ ﺻَﻠّﻴَﺖَ ﻋَﻠﻲ ﺍَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺍﻭْﻟﻴﺎﺋِﻚَ 、ヽ、、ヽ`ヽヽ、ヽ、、ヽヽ 、ヽ`、󾀁``、`ヽ`、ヽ

ヽ`ヽ`、.``、ヽ` 、ヽ`、ヽ`、``、`ヽ`、ヽヽヽ、 ヽ


🌞🌞🌞🌞🌞

سجده در گوشۀ ایوان طلایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

نوکری بر سر کوی تو- خدایی- عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

هر کسی عاشق پابوسی لیلای خود است

🌞🌞🌞🌞🌞

در دم مرگ کنارم تو بیایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش

🌞🌞🌞🌞🌞

اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

تا ابد قبله نمای دل من سمت شماست

🌞🌞🌞🌞🌞

اینکه در کشور ما قبله نمایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

همۀ عرش و زمین را به گدایی بدهند!

🌞🌞🌞🌞🌞

باز میگوید از این خانه گدایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

کعبه وکرببلا هر یکشان عرش خداست

🌞🌞🌞🌞🌞

اینکه هم کعبه وهم کرببلایی عشق است

🌞🌞🌞🌞🌞

ای که در کشور ما عرش معلا داری

🌞🌞🌞🌞🌞

آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۴۲

می گویند: روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.


شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟


مولانا حیرت زده پرسید: مگر تو شراب خوارهستی؟!


شمس پاسخ داد: بلی.


مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!


ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.


ـ در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟!


ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.


– با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.


– پس خودت برو و شراب خریداری کن.


- در این شهر همه مرا میشناسند، چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!


ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم.


مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد.


تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.


آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد.


هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید.


در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: "ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است."


آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد


. مرد ادامه داد: "این منافق که ادعای زهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!"


سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد.


زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.


در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: "ای مردم بی حیا! شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید، این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند "


رقیب مولوی فریاد زد: "این سرکه نیست بلکه شراب است"


شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.


رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند.


آنگاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟


شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست، تو فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فر قت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند.


این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.


دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ با هیچ مپیچ


دانی که پس از مرگ چه باقی ماند

عشق است و محبت است و باقی همه هیچ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۰

تقدیم به ساحت با عظمت مولای متقیان حیدر کرار امیرالمومنین علی علیه السلام:

حیدریم که هنوز باج ندادم به کسی 

جز نان علی نخورده ام نان کسی 

هر جا که دم از شجاعت و غیرت بود 

جز نام علی نبرده ام نامه کسی 


  کیمیای عشق، حب حیدراست


هرکه باور کرد خاک این در است


گر علی را دوست میداری بدان


این همان تاثیر شیر مادر است..

یا علی(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۶

ڪربلا شهریست ای دل

                             شهریارش زینبــــــــــ است

 اعتـــــبارش از حسین و 

                              اقتدارش زینبــــــــــ است

نام زینب با حسین 

                             حڪ گشته در ایوان دل

دل که شد بیت الحسین

                       نقش و نگارش زینبــــــــــ است

شیعه دارد در دلش

                          یڪتا ڪِتابـــــــــــــــِ قِیْمَتـــــــی

ناشِرَش باشد حسین 

                             آموزگارش زینبــــــــــ است

هر که نازد بر کسی 

                               زینبــــــــــ بنازد بر حسین

جانِ زهرا این حسین(ع)

                   دار و ندارش زینبــــــــــ(س) است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۴

امام صادق علیه السلام : القلب حرم الله

قلب حرم خداست

ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻭ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ "ﻗﻠﺐ " ﺍﺯ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ " ﮐﻌﺒﻪ " ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ

ﺯﯾﺮﺍ " ﮐﻌﺒﻪ " ﺭﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻨﺎ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﻭﻟﯽ "ﻗﻠﺐ " ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻠﻖ

ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻣﮑﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﯾﻌﻨﯽ "ﻗﻠﺐ " ﻫﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۳:۱۱

پیرمردی هر روز تو محله می دید پسرکی با کفش های پاره و پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کند…


روزی رفت ی کتانی نو خرید و اومد و به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش…


پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟!…


پیرمرد لبش را گزید و گفت نه!


پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم که کفش ندارم…


(دوست خدا بودن سخت نیست…)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۶

Love is when you find yourself and spend every wishes on him


l'amour est quand vous vous trouvez et de passer tous les souhaits sur lui


el amor es cuando usted se encuentra y pasa todos los deseos de él


l'amore è quando ti ritrovi e spendere ogni volontà su di lui


Liebe ist, wenn Sie sich selbst zu finden und alle Wünsche auf ihn verbringen


Liefde is wanneer jy jouself en spandeer elke wense oor hom


愛就是當你發現自己花的每祝福他



الحب هو عندما تجد نفسک وتنفق کل رغبات علیه


אהבה היא כאשר אתה מוצא את עצמך ולבלות כל משאלות עליו


любовь это когда ты оказываешься и тратить каждые пожелания на него


η αγάπη είναι όταν μπορείτε να βρείτε τον εαυτό σας και να περάσετε κάθε ευχές για τον



۲۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۰۰