ماریو پوزو نویسنده کتاب و فیلنامه پدرخوانده، اصلا نمیدانست چطور باید فیلمنامه بنویسد! بعد از بردن ۲ اسکار بهترین فیلمنامه، تصمیم گرفت کتابی در این زمینه بخواند. در زمان خواندن در صفحه اول آن کتاب نوشته بود:
روزی عده ای کودکان بازی میکردند حضرت موسی از کنارشان گذشت. کودکی گفت:موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند. موسی گفت من میگویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت.
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبردهای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت.
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند. من خواهم آمد. مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .
سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد. او را راندند... و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید.
از خدا خبری نشد. خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند. موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد. خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت. من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
بر گرفته از کتاب مقدس تورات.
خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی. زیرا او از جانب ما با تو سخن میگوید.
✍امام صادق(ع)فـرمـودنـد: خداوند متعال فرمود: اى فرزند آدم! در درون خود به یاد من باش تا من نیز در جانم به یاد تو باشم. اى پسر آدم!در خلوت به یاد من باش تا در خلوت به یاد تو باشم . اى پسر آدم! در میان جمع مرا یاد کن تا تو را در میان جمعى بهتر از جمع تو یاد کنم.
میزان نوشت: شهید سرلشکر، ولی الله فلاحی رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی، در پاسداشت عملکرد عالی شهید شیرودی او را به عنوان ستاره غرب کشور معرفی کرد.
هشتم اردیبهشت سالروز آسمانی شدن سردار رشید اسلام شهید علیاکبر شیرودی است، او که دی ماه ۱۳۳۴ در روستای بالا شیرود تنکابن متولد شد، سال ۵۱ با ورود به ارتش جمهوری اسلامی ایران و استخدام در هوانیروز پس از طی دوران مقدماتی خلبانی در تهران و خلبانی با بالگرد کبری در اصفهان، سال برای ادامه خدمت خود به کرمانشاه منتقل شد، این انتقال فصل مبارزات انقلابی شهید شیرودی را در جریان پیروزی انقلاب اسلامی رقم زد.
شهید شیرودی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از تریبونهای انقلاب اسلامی، سخنرانیهایی در راستای معرفی ابعاد انقلاب و آرمانهای امام خمینی (ره) در افزایش اطلاعات مردم به عمق انقلاب و تقویت روحیه انقلابی آنها در مسیر مبارزه با رژیم طاغوت انجام داد، روحیه انقلابی و ولایتپذیری، چهره این شهید والامقام را به شکل ستارهای درخشان در کنار تمثال شهدا در آسمان انقلاب اسلامی ثبت کرد.
شهید شیرودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی این بار در جبهه مبارزه با منافقین و معاندین در دفاع نظام جمهوری اسلامی با لباس بسیجی خلبانی در سنگر حفظ امنیت مرزهای کشور به ویژه در شمال غرب، نام خود را به عنوان یکی از چهرههای مهم در ایجاد امنیت در این منطقه ثبت کرد، شهید شیرودی با نقش تعیین کننده در آزادسازی پاوه، نمره قبولی در امتحان مهم مبارزه با ضد انقلاب گرفت.
شهید سرلشکر، ولی الله فلاحی رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلام، در پاسداشت عملکرد عالی شهید شیرودی او را به عنوان ستاره غرب کشور معرفی کرد، سرلشکر فلاحی در توصیف جایگاه شهید شیرودی این سردار اسلام را ناجی غرب، ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر معرفی کرد، تبدیل غیر ممکنها به ممکن از جمله برجستهترین ابعاد شخصیتی شهید شیرودی بود.
شهید چمران یکی از سرداران رشید اسلام در دوران دفاع مقدس و حتی به ویژه جبهه مقاومت با خدمات ارزشمندی که در لبنان برای دفاع از اسلام و اُمت اسلامی در مسیر جبهه مبارزه با استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی در کارنامه خدمت خود ارائه کرد در توصیف جایگاه شهید شیرودی، این شهید بزرگوار را ستاره درخشان جنگ در کردستان معرفی کرد.
شهید شیرودی به ستارههای سردوشی به عنوان درجات تشویقی توجهی نداشت، دنبال داشتن ستاره در آسمان ولایت و دفاع از انقلاب اسلامی بود، احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی از اهداف بلند این سردار رشید اسلام بود، حضور در جبهه حق علیه باطل را وظیفه شرعی میدانست و با اطاعت از رهبر خود امام راحل، همانند عقابی تیزپرواز دشمن را با شجاعت کم نظیر خود کلافه کرده بود، شهید شیرودی در دوران دفاع مقدس از جمله رکوردداران بالاترین پروازهای جنگ با بالگرد در دنیا بود.
مصاحبه شهید شیرودی با مجله انقلاب
شهید شیرودی در مصاحبه با مجله پیام انقلاب، علت زنده ماندنش پس از انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ را، مشیت و عنایت الهی عنوان میکند. آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. عراق لشکری، برای بازپسگیری ارتفاعات بازی دراز به سوی سر پل ذهاب گسیل میکند.
خلبان یار احمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، در مورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین میگوید: بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیک کرده و آن را منهدم کرد و خود نیز به شهادت رسید، شهید شیرودی در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد.
شهید شیرودی، دانشآموخته مکتب مالک اشتر
امام خمینی (ره) در مورد شهادت شهید شیرودی گفت: او آمرزیده است، فرمانده معظم کل قوا در زمان شهادت شهید شیرودی این سردار رشید اسلام را شخصیتی مکتبی، مؤمن و مبارز در راه خدا توصیف کردند، بی شک شهید شیرودی در سنگر خدمت و دفاع از ولایت از دانشآموختگان مکتب مالک اشتر بود و علی زمان خود را تا نثار خون خود پای درخت انقلاب اسلامی تنها نگذاشت.
شهید شیرودی در وصیتنامه خود پرواز را پل عاشق برای رسیدن به معشوق توصیف میکند، این سردار رشید اسلام در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است «در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم، چون احساس میکنم، هنوز خالص نشدهام تا به سوی خداوند برگردم. اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم و به جبهه نمیرفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است.»
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته عباس رمضانی، در گفتگو با میزان، گفت: هوانیروز را باید با واژه قهرمان معرفی کرد، دفاع جانانه هوانیروز و شهدای خلبان ما فراموش نخواهد شد، خلبانان کبری هوانیروز امثال شهید شیرودی خوزستان را نجات دادند.
وی تصریح کرد: خلبانان شهید هوانیروز از جمله شهید بزرگوار شیرودی با بمباران مواضع دشمن در دوران دفاع مقدس ردپایی ماندگار در تاریخ انقلاب از خود برجا گذاشتند، نبرد کبریهای هوانیروز با تانکهای دشمن متجاوز آنطور که باید و شاید معرفی نشده است، عملیاتهای خطرناک و موفقیتآمیز این عزیزان در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شد.
خلبانان هوانیروز به ویژه در دوران دفاع مقدس مظلوم واقع شدند
مشاور فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر نقش اثرگذار شهید شیرودی در صحنههای مختلف دفاع از حریم جمهوری اسلامی ایران، آزادسازی پاوه را در منطقه بازی دراز از جمله رشادتهای ماندگار شهید شیرودی دانست و اضافه کرد: خلبانان هوانیروز به ویژه در دوران دفاع مقدس مظلوم واقع شدند، باید زحمات و قهرمانی این عزیزان بیشتر به تصویر کشیده شود.
رمضانی بر ولایتمداری، ایمان و شجاعت از شاخصهای شخصیت شهدایی همچون شهید شیرودی تأکید کرد و اظهار داشت: ولایی بودن نام این عزیزان ما را در تاریخ ماندگار کرده است.
اقتدای حضرت آیتالله خامنهای در نماز جماعت به امامت شهید شیرودی
حجت الاسلام والمسلمین حسن باقری نیز نیز در گفتگو با میزان، در سالروز شهادت شهید شیرودی با اشاره به ۳۰۰ شهید هوانیروز، شهیدان علی اکبرشیرودی و احمد کشوری را از شهدای شاخص هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران برشمرد و گفت: هوانیروز نقش مهمی در دفاع مقدس و رخدادهایی مانند عملیات مرصاد، بازی دراز و آزادسازی پاوه داشت و شهدایی همچون شیرودی در این صحنه نقشآفرینی کردند.
رئیس عقیدتی سیاسی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان خاطرهای از امام خمینی (ره) در زمان دریافت خبر شهادت شهید شیرودی، تصریح کرد: امام راحل با شنیدن خبر شهادت رزمندگان و فرماندهان میفرمودند؛ خدا بیامرزد این عزیزان ما را، اما وقتی خبر شهادت شهید شیرودی به امام راحل رسید، ایشان فرمودند؛ او آمرزیده است.
باقری با بیان جملهای ماندگار از فرمانده معظم کل قوا در زمان دریافت خبر شهادت شهید شیرودی، اظهار داشت: مقام معظم رهبری هم در مورد جایگاه شهید کشوری فرمودند: «ایشان تنها نظامی بودند که من در نماز جماعت به او اقتدا کردم.»
خبرگزاری تسنیم: مشاور نظامی فرمانده کل قوا به روایت خاطرهای جالب از نحوه برخورد امامخامنهای با شعار انحلال ارتش در اوایل انقلاب پرداخت.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، سرلشکر محمد سلیمی مشاور نظامی فرمانده کل قوا صبح امروز طی سخنانی در مراسم بزرگداشت شهید سرلشکر ولیالله فلاحی با بیان اینکه امروز دشمنان و حریفانمان پیشرفتمان را تحسین میکنند، به اذعان برخی از تاریخنویسان و سیاسیون بر صلحامیز بودن فعالیتهای هستهای ایران اشاره کرد و گفت: آنها معتقدند که ابرقدرتی آمریکا با وجود ایران در منطقه زیر سوال رفته است و حقیقتا همینگونه است.
وی افزود: امروز جمهوری اسلامی ایران تعیینکننده سیاستها در منطقه است و این اقتدار به خاطر ایثار و فداکاریهای رشیدانی چون شهید فلاحیها است و اگر دشمنان اینچنین از قدرت جمهوری اسلامی ایران تعریف میکنند، ما نیز باید قدرشناس عزیزانی چون شهید فلاحی باشیم و هنرهای آنها را بیاموزیم و اگر یافتیم که این هنرها حق بوده است، حقگرا باشیم و دنبالهرو آنها.
مشاور نظامی فرمانده معظم کل قوا با اشاره به خاطراتی از سرلشکر فلاحی در مدیریت برنامهریزیهای صورت گرفته در ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: این تعریف و تمجیدها غلو نیست، بلکه باور و اعتقاد من است. هر وقت پای صحبتهای ایشان مینشستیم 2 چیز را خوب یاد میگرفتیم، یکی اعتقاد و ایمان روزافزون به خدا و دوم ترس از خداوند در عدم انجام ماموریت و این راه را عزیزمان سرلشکر فلاحی پیمود.
سرلشکر سلیمی در ادامه با اشاره به حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در یکی از جلسات هیئت دولت با ارتش گفت: در آن جلسه شخصیت ایشان مرا به فکر فرو برد. اینکه یک روحانی از ساعت مچی استفاده میکرد، برایم جالب بود و از همین جلسه بود که تاثیر و مرام ایشان را یافتم.
وی ادامه داد: یک روز که به ستاد مشترک میآمدم یک عده که جمعیت آن بیشتر دختران بودند در مقابل در ستاد شعار انحلال ارتش را سر میدادند و میگفتند این ارتش طاغوتی منحل شود و ارتش توحیدی ایجاد شود. البته اینها همان مارکسیستها و کمونیستهایی بودند که میخواستند بازوی قوی نظام را منحل کنند. آنها دلشان برای تصاحب ایران پر زده بود، نه توحید. اصلا نمیدانستند توحید چیست و طاغوت چیست.
«شورای انقلاب در آن زمان آقای هاشمی را مسئول وزارت کشور و آقا را مسئول وزارت دفاع کرده بود. بنده پس از مشاهده آن جمعیت نزد آقا رفتم و به ایشان گفتم که این جمعیت چنین شعارهایی میدهند. آیا شما هم طرفدار این جمعیت هستید و میخواهید ارتش منحل شود؟ آقا در پاسخ به من فرمودند "من اگر این لباس (لباس روحانیت) در تنم نبود، قطعا لباس ارتش را میپوشیدم و آن جمله شنیدنی را به من گفتند که ارتش یک خوار ستبر برندهای است در کنار گل جمهوری اسلامی ایران که اجازه دسترسی هیچ متجاوزی را به آن نخواهد داد. این جمله خیلی جالب بود. آقا کلمه به کلمه حرفشان حسابشده است و کلمهای را مفت خرج کسی نمیکنند و از همانجا ارادت من به ایشان دوچندان شد.»
وی همچنین به ذکر خاطرهای از بازدید خود و سرلشکر فلاحی از مناطق جنگی خرمشهر در دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: ما به همراه ایشان بازدیدی را از منطقه جلالیه سوسنگرد داشتیم. آن منطقه پر از آتش بود و زدوخوردها بالا بود. دیدم که سرلشکر فلاحی در جایی نشسته و سرش به پایین و زیر لب زمزمه میکند. بنده جرأت نمیکردم بگویم که چه شده است. به یکباره دیدم شهید فلاحی برگشت گفت سلیمی میدانی به چه فکر میکنم، خیلی سخت است که آدم نتواند در خانه خود سرش را بالا ببرد. این حرف خیلی سخت بود و احساس گریه به من دست داد.
سرلشکر سلیمی با بیان اینکه حضرت آقا، سرلشکر فلاحی را خیلی قبول داشت، گفت: امروز دنیا با ادبیات ما آشنا نیست، چون آنها به جز شرق و غرب چیزی نمیدانند و از توحید چیزی سرشان نمیشود و امروز نیز باید با همین صلابت و اقتدار راه انقلاب و آرمانهای امام را ادامه دهیم و همانگونه که حضرت آقا فرموده اند نباید دل به مذاکرات شرق و غرب بست، شماها سربازید و همیشه آماده جبهه رفتن باشید.
به گزارش تسنیم، در پایان این مراسم با اهدای لوح یادبودی از خانواده شهید سرلشکر فلاحی تقدیر شد.
حاج حسین یکتا به نقل از امام خامنه ای اگر رهبر نبودم رئیس فضای مجازی میشدم مقام معظم رهبری فرموده است اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور میشدم که این اهمیت فضای مجازی را برای مقام معظم رهبری نشان میدهد.
این جمله از ایلان ماسک آدم رو به فکر فرو می بره که ازش پرسیدن بزرگترین اشتباه زندگیت چی بوده و اون جواب میده که بیشترین ارزش و بها رو فقط به استعداد افراد داده و نه شخصیت اونها و سعی کرده برای موفقیت بیشتر این روند رو اصلاح کنه و خوش قلبی افراد رو نیز در نظر بگیره یعنی ارزش آدما فقط به عقلشون نیست قلبشون هم مهمه و خیلی هم مهمه
گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدنِ گردو مشغول شد که ناگهان گردبادِ سختی درگرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد، شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. در حال مستاصل شد. از دور، بقعه ی امامزاده ای را دید و گفت: " ای امام زاده! گلّه ام نذر تو، از درخت، سالم پایین بیایم."
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه ی قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت: " ای امام زاده! خدا راضی نمی شود که زن و بچه ی منِ بیچاره، از تنگدستی و خواری بمیرند و تو، همه ی گلّه را صاحب شوی. نصفِ گلّه را به تو می دهم و نصف هم برای خودم.."
قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیکِ تنه ی درخت رسید، گفت: "ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها را خودم نگهداری می کنم در عوض، کشک و پشمِ نصفِ گله را به تو می دهم."
وقتی کمی پایین تر آمد گفت: " بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود، کشکش مالِ تو، پشمش مالِ من به عنوان دستمزد. "
وقتی باقیِ تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به گنبدِ امامزاده انداخت و گفت: چه کشکی چه پشمی، حالا ما یک غلطی کردیم. غلطِ زیادی که جریمه ندارد!!