حکم پیشگویی
⚜حکم پیشبینی آینده از طریق ستاره ها و اجرام آسمانی از زبان مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام
(به هنگام حرکت براى نبرد با خوارج، در ماه صفر سال 38 هجرى، شخصى با پیشگویى از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمى شوید و من از راه علم ستاره شناسى این محاسبه را کردم، امام فرمود):
گمان مى کنى تو از آن ساعتى آگاهى که اگر کسى حرکت کند زیان نخواهید دید و مى ترسانى از ساعتى که اگر کسى حرکت کند ضررى دامنگیر او خواهد شد؟ کسى که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است، و از یارى طلبیدن خدا در رسیدن به هدف هاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواریها، بى نیاز شده است.
گویا مى خواهى به جاى خداوند، تو را ستایش کنند، چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا کردى که منافعشان را به دست مى آورند و از ضرر و زیان در امان مى مانند.
اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پیشگویى هاى دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردى و صحرا نوردى به آن نیاز دارید، چه اینکه ستاره شناسى شما را به غیب گویى و غیب گویى به جادوگرى مى کشاند، و ستاره شناس چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا حرکت کنید.
📚خطبه ۷۹ نهجالبلاغه
پی نوشت:پس بحث سعد و نحس ایام و اینکه در قرآن فرعونیان میلاد حضرت موسی علیه السلام را با ستارگان پیش بینی کردند یا ارتباط بدنهای کیهانی و اتصال و ارتباط جهانی در علوم نوین چه می شود جواب را امام علی علیه السلام کامل داده اند و ساده و واضح است اینکه انسان که خلیفه الهی است و با همراستا کردن اراده خویش با اراده الهی این انسان است که باید در شرایط تغییرات ایجاد کند و روش الهی و دین اسلام کاملا مشخص است و هیچ بدعتی ندارد یادآور می شویم که خود حضرت علم رمل را به عنوان علم معرفی کرده اند و ریاضیات با علم غریبه گره خورده است اما یادآور می شویم که اینها اگر با علم و اراده الهی و ایمان هم راستا باشند اساسا مایه ی پیشرفت بشری هستند وگرنه می شویم بشر متوحش اما با سلاحهای پیشرفته تر برای نابود کردن همدیگر در ضمن مواردی که حتی قدر الهی را نیز تغییر می دهند مثال دعای پدر و مادر نیز تعریف جایگاه خود را دارند دقت شود همان علمی که حکومت سلیمان بر آن استوار شد پس از مرگ ایشان و بحث حضور هاروت و ماروت به یک ورطه دیگر کشیده شد پس اتصال مهم است در ضمن پیشگویی نباید باعث ایجاد پیشفرضهای ذهنی غیرقابل تغییر و ایجاد خرافه شود و این نیز یکی از دلایل رد آن به این شیوه است چرا که اگر باعث شود فرد از انجام امور خیر یا تلاش برای بهبود شرایط منصرف شود ارزش خود را از دست می دهد و حتی این موضوع که می گویند در کار خیر استخاره هم نشود دلایل خود را دارد که منطقی است