ذکر یونسیه
:«لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»
با سلام
این ذکر یونسیه کاملا مشهود است و آثار و برکات آن و ثواب آن مشخص است اما بنا به نظر شخصی بنده محتوایی فکری نیز می توان در آن یافت . همه ما داستان حضرت یونس و نهنگ و اجتماع که از عذاب ترسید و برگشت و منتظر پیامبر شأن بودند اما او حضور نداشت و برگشت را شنیدیم اما کمی با رویکرد دیگری ببینیم رویکرد دیگر این است که یک حزب الهی یک فرد مثبت یا یک فرد جهادی یا یک فرد بسیجی فقط نباید اولا رویکرد حضور گونه داشته باشد و فقط بگوید جهاد بلکه باید مسوولیت پذیر باشد و چرا رشد نکند یعنی آدم خوب باید در جامعه بماند و برود دنبال جایگاه نه اینکه کنج عزلت بگیرد و در دل نهنگ قایم شود چونکه مسایل طبق نظرش نیست یا فرار کند بلکه اگر می تواند باید اصلاح کند و حداقل حرفش را بزند و طبق نظر علامهدما کاری هم مهمتر از خودسازی نداریم این شامل درجات علمی دانشگاهی نیز باید حساب بشود نکته دیگر اینکه بزرگترین ظلم ما انسانها ظلم به خودمان است و اینکه استعدادهای خود را نبینیم و پرورش ندهیم کما اینکه در حدیث است بزرگترین انتقام موفقیت است و زکات قدرت عفو است نیز از همین اندیشه سرچشمه می گیرد این مهم است یعنی بچه حزب الهی باید دنبال دانش برود و مسجد و دانشگاه منبع است و فقط حضور فیزیکی مهم نیست شیخ بهایی شدن جابر شدن خوارزمی شدن ابوریحان شدن هدف است و مثل شیخ نصیرالدین و شیخ بهایی و ابوعلی سینا قدرتمند شدن هم ملاک است فیزیک و متافیزیک و شیمی و ریاضی و الهیات و موسیقی جدا نبودند که جدا قلمدادشان کنیم نباید بگوییم چون فقط برای رضای خداست دنیا را واگذاشته ایم که هرکس هر کاری خواست بکند بلکه تجارت مهم است و اساسا مکاسب جزو مراحل آخر اصول فقه خارج است پس مهم است این کشف استعداد مهم است در این موقع هم هست که کلام قدرت و ارزش دارد مثلاً در باب حجاب و عفاف مثال کامل جهاد تبیین کتاب مسأله حجاب شهید مطهری است یا کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ایشان نکاتی ارایه می کند که حتی باستانی گرا ترین افراد را هم وادار به تعظیم در برابر اندیشه می کند