چند حرف
مشکلی که من با لغت "معلولیت" دارم این است که
به محض شنیدن معلولیت، همه به یاد کسانی می افتند که نمی بینندیا نمی شنوند یا نمیتوانند راه بروند.
.
.
در حالی که اینها اگر هم معلولیت باشد، ساده ترین شکل آن است.
.
.
آنها که احساس در وجودشان مرده است را معلول نمیدانیم.
آنها که نمیتوانند یا نمیخواهندیا نیاموخته اند که صادقانه در مورد احساسشان حرف بزنند را معلول نمیدانیم.
آنها که نمیتوانند دوستی های خوب و بلندمدت بسازند را معلول نمیدانیم.
آنها که نمیتوانند بفهمند که در زندگی چه میخواهند را معلول نمیدانیم.
آنها که چشمشان جز خودشان نمی بیند را معلول نمیدانیم.
آنها که دستشان به امید نمیرسد.
و در انتظارند که دیگران امید و انگیزه را پیش پایشان قرار دهند را معلول نمیدانیم.
این "معلولیت های واقعی"
را نمی بینیم.
و از اینکه دست و پا و چشم و گوش داریم، احساس سلامت میکنیم !
"جامعه شناس ..
فرد راجرز
: ﺳﮓ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ:
ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡِ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺪﻩ, ﻧﺎﺯﻡ ﻣﯿﮑﻨﻪ , ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﻩ , ﺣﺘﻤﺎّ ﺧﺪﺍﺳﺖ!
اما.....
یه گربه اینجوری فکر میکنه:
این آدمه به من غذا میده؛ نازم میکنه ؛ دوستم داره ؛ حتما من خدام!
به این میگن
" گربه صفتی "....!
حکایت بعضی آدماس . . .
: شش گروه انسانی که باید از زندگی خود حذف کنید تا روحتان سالم بماند:
۱-شخصی که شما را دوست ندارد.۲-شخصی که از چشمتان افتاده است.۳-شخصی که به شما استرس میدهد.۴-شخصی که همیشه با شما جر و بحث میکند.۵-شخصی که از شما سوء استفاده میکند.۶-شخصی که بر شما تاثیرات مخرب می گذارد.
”دکتر هری ریس دانشگاه روچستر”