توبه
به نام خدا
پیرامون اسم اعظم و خط سیر آن صحبت کردیم مثال ها زیاد است.اینبار می خواهیم کمی هم در بخش اخلاقی آن وارد شویم.
در ابتدای خلقت اسم اعظم به جز بازی دادن شیطان، در بخش توبه حضرت آدم و حوا مطرح است بازهم تاکید می شود که توبه با عذر خواهی فرق دارد و همچنین از زمین تا آسمان هم با اقرار به گناه متفاوت است همانطور که کبر و غرور با عزت نفس فرق دارد.اصل و درونمایه توبه اصلاح است مثل توبه قوم حضرت یونس (ع) و یا در مورد کاربردی مثل توبه دو فرد در رابطه ی نامشروع مثل دوست دختر دوست پسری که بخواهند از این سبک بیرون آیند و زن و شوهر باشند.
بحث توبه و کبر هردو اساسا متعلق به قلب است و یکی از خط سیرهای یهودا به جز بحثهای مربوط به حیله ها و شخصیتهای افراد مثل گوساله و سامری و چیزهای دیگر و یا سه شخصیت شیطانی مرتبط با بنی اسراییل و وقایع پیرامون آن بحث در مورد طغیان است دقت شود قلب اینها سنگدل است و غرور دارد و حتی به نص صریح قرآن از سنگ هم سخت تر است چون سنگ هم در شرایطی از این سختی کوتاه می آید و دچار دگرگونی هایی می شود.دقت شود در بحث طغیان نیاز به خدا تعریف می شود اما خدایی که خودش حاکم است نه محکوم این همان خدایی است که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و فراموشی اش باعث خودفراموشی می شود یعنی اگر فراموشش کنیم باعث می شود تا خودمان-یعنی خود حقیقی مان-را فراموش کنیم،خدایی که می توانیم خلیفه اش باشیم و ما به این خدا نیازمندیم و ما عین فقر الی الله هستیم.
توبه خدا بعد از توبه بنده است مثال زلیخا واضح است.نمی خواهم بگویم مقام زلیخا از حضرت یوسف(ع)بالاتر است ولی بعد از توبه اینبار زلیخا بود که برای یوسف کلاس می گذاشت.
اساسا توبه با سبک زندگی و نوع نگرش گره خورده است و با عاقبت به خیری توامان است مثل حر بن یزید ریاحی و یا طیب خان