سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۷۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چندی بود که در پی بحث نفس اماره بودم و در موتورهای جستجوگر ایرانی نیز مطالبی بسیار عالی از شهید مطهری پیدا کردم .یا بخثهای مثل عدم تفکیک نفس ها از یکدیگر و بدن مثالی یا همان جدا نبودن نفسها از اصل نفس یا سه نفس اصلی مطرح شده در قرآن شامل اماره و لوامه و مطمینه یا اینکه در قرآن علاوه در داستان موسی علاوه بر اینکه ما قضیه سه چهره ی شیطان در انسان را داریم یا بحث جادوگران ایمان آورده ی شهید یا بحث ازدواج و برادر و توحید و شناخت خدا را داریم بحث سامری هم داریم.  بحث انتهای داستان یوسف و زلیخا و تعداد دیگری از احادیث و روایت امام علی(ع) در مورد اینکه دشمن ترین دشمن انسان نفس انسان است که در بین دو سینه است و بحثهای دیگر در مورد خفاش و بحث شیر خوردن بچه در مورد بخش حکمت قابل بحث است اما چندی پیش یکی از اساتید دانشگاه تهران داستان جالبی از کلاس خودش را برایمان نقل کرد گفت یکبار یک داشنجو سر کلاس از وضعیت خیلی ناراحت بود و همش می گفت اروپا و آمریکا چنین و است و چنان است و مثرا اختلاس نیست و از این جور حرفا و ده مورد ردیف کرد من در جوابش گفتم تو ده مورد گفتی اما مورد یازدهم را نگفتی اینکه آنها خیانت ندارند همان خیانتی که کربلای پنج را درست کرد و اینکه هرجا در عملیاتی به اهداف نرسیدیم دلیلش خیانت بوده فقط و فقط خیانت.

بحث را از ابتدای انقلاب شروع می کنیم از اول انقلاب التقاطی بودند و سهمگین ضربات به نظام را فقط خیانت عاملش بوده است فقط و فقط خیانت .از ابتدا می بینیم هرچه ارزش اسلام و انقلاب است اینها به نام دین و اسلام هزار بار بدتر از داعش انجام می دهند مثلا اگر باب علم الهی و مکاشفه در این سرزمین و تمام جهان امام هشتم است و پایندگی اسلام به شریان خون امام حسین (ع) در آن است می بینیم در روز عاشورا در گنبد ایشان بمب گذاری کردند یا در بحث نفوذ ماجرای هاشمی در بیت آیت الله منتظری یا اینهمه شهید ترور و بحث شهدای دولت و شهادت بزرگان نظام در ترور دفتر ریاست جمهوری یا اگر در بین مردمان این کشور ازدواج برپایه ی ایمان ارزش است و باید دید درست نسبت به اصل فرهنگ حجاب داشت در این سازمان متحجرترین موجودات کره ی زمین دست به فاسدترین رفتارها به نام انقلاب ایدیولوژیک زدند و حتی با فطرت هم به مقابله برخواستند نقش این سازمان در جاسوسی و دروغ پردازی های آشکار در قضایای هسته ای و بحث شروع جلسات حقوق بشری اروپا و سازمان ملل و دفاع از حقوق بهاییان-شاید جزو تنها فرقه هایی که ازدواج محارم دارد- و همنجنسبازان به اوج خود می رسد این سازمان با همکاری واضح در ساختار شبکه های منو تو و استیج و مثال واضح ارمیا در بحث رواج فساد اقدام کرده است یا باید میزان حمایت آنها از شبکه های ماهواره ای مروج رسمی فساد و شوهای غیراخلاقی که حتی درونمایه های شعریشان و محتواییشان نیز برضد خانواده و صدبرابر بدتر از فرهنگ خود غرب است یا شبکه های جذب و به دام افکندن آنها به امید زندگی بهتر در خارج بحث کنیم. یادتان باشد اینها مثال کامل نفس اماره اند یعنی با وجود آشنایی با دین و خدا و پیغمبر دست به تاویل می زنند و فتنه به پا می کنند .گفتم فتنه دقیقا نقش این سازمان جاسوسی متصل به موساد و سیا در فتنه هشتاد و هشت پر رنگ است امروزه هم پیش بینی می شود دلیل غیبت مسعود رجوی از دوربین دلیلش بازی کردن در نقش منجی و نعوذ به الله امام زمان باشد این سازمان انقلاب مردم عراق در زمان صدام را نیز سرکوب کرد در بین مردمان اکر گناهی هم باشد از روی عناد با خدا نیست اما در این سازمان اگر حتی در ظاهر نماز بخوانند آخرش موذنش مرضیه-خواننده ی زن- است پس همه اش عناد با خداست 

کسانی که سرپرستشان خداوند است خدا ایشان را از ظلمات به نور و کسانی که ولی شان طاغوت است بازهم خداوند آنها را از نور به تاریکی ها رهنمون می شود .این در مورد تکوین و شدن است و بحث افعال بود.اما در بحث شخصیت ها فقط بحث بهشت و جهنمی نیست اعراف هم دارد که بازهم بهشتی اند و از چهره قابل شناسایی اند و حتی در بدترین انسانها از نظر عمومی بازهم نمی توان زیبایی ها و زیبایی دوستی را ندید.در روایات ها هم جهنمی های خالد خیلی نیستند ولی وجود دارند و دقیقا همانهایی هستند که هیچ راه حل غفرانی ندارند البته مشی قرآن واضح است و جهنم جا کم ندارد و حتی می گوید بازهم اگر هست بریزید و مشخصات خالدون هم مشخص اند و اینکه می گویند چند روز بیشتر جهنم نیست هم گفته ی یهودیان است این را قرآن اشاره کرده در ضمن یادتون باشه بزرگترین مشکل جهل از دست دادن گران قیمتها است و فقط بحث ضرر نیست-منظور جهنمی شدن یا نشدن-بلکه برای بهشت باید هزینه داد.امام علی(ع)-به مضمون-می فرمایند هرگز همچون بهشت ندیدم که طالبانش در خواب غفلت باشند.و اینکه رحمت خدا بر خشمش سبقت یافته یعنی حتی در زمان عذاب خدا خشمگین نیست بلکه به خاطر حبش است و امام(ره)چون ما صدام را دوست داریم و نمی خواهیم در آن دنیا بیشتر عذاب شود طالب مرگش هستیم چپن در زنده ماندنش خیری نیست و فقط به دنبال معصیت است.یک نکته ی کوچک دیگر اینکه در بحث سود و ضرر بحث وقت تلف کردن و در مسیر ایمان عمل صالح  توصیه به حق و توصیه به صبر نبودن  و پشت امام عصر نبودن نیز عین ضرر و خسران-ضرر بدون توان جبران- خواهد بود.



پاورقی:خیانت صفت مضموم است اما طبق نظر امام خیانت به خیانت عین وفاداری است.اینجا ذکر تعریف اصل امانت ضروری است.نظر آیت الله جوادی اختیار و نظر شهید مطهری تکلیف است و در خصوص نظر امام خمینی(ره) اینکه ایشان ولایت الهی، امانت الیه یا نفس الهی را امانت می دانند.

یک بحث هم در مورد خنثی سازی عملیاتهای این سازمان اینکه نظر امام رضوان الله علیه این است که هر فردی در هرکجای این کشور و جمهوری اسلامی باید خود را جزو وزارت اطلاعات بداند و مراقب باشد و چشم نظام باشد








فتنه:قرآن خیلی خیلی خیلی خیلی بیش از حد خودش همه چیز را گفته تاویلش نکنید گفته گردنه برده داری است این گردنه باید رد شود باید در جامعه برده داری به هر نحوی به هرنحوی نباشد حتی قلاده ای از جنس طلا بازهم قلاده است-یاید بین امنیت شغلی و تعهد شغلی و جایگاه شغلی و حساسیت آنها بحث کرد و در موارد سازمانی و شرکتی بحث مشارکت سازمانی نیز لحاظ شود تا فرد حداقل در مقداری ارزش کار خویش را به طور مستقیم ببیند اما در عین حال سرمایه داری بر اساس سرمایه های حقیقی باشد همه اینها مرزی اند و باید روی این لبه شرکتها و یا افراد با اختیاط حرکت نمود در ضمن در اسلام اصل فردی- اصالت فرد در سازمان و جایگاه خانوداه با رعایت امانت، مثال قوم لوط اثبات است-است چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید چه امروزه بشود اجرا کرد یا نتوان اجرا کرد.حتی حقوق کارگر باید قبل از خشک شدن عرقش با احترامی که حتی نشان از بی حرمتی در شکل دادن پول نباشد به وی پرداخت شود اینها حداقل به عنوان اساس ارزشهای اصلی باید در روح اجتماع باشد البته نه فقط اخلاقی بلکه قانونی و اینکه قانون هم اجرا شود و قدرت داشته باشد- در ضمن اختلاف افکنی بین زن و مرد و بحث تجاوز به امر زناشویی اصل فتنه شیطان است زیاد دوباره توضیح نمی دهیم اما تاریخچه ی منافیق از اول دانشگاه ها و اردوهای مختلط و کمپهای شستوی مغزی و بردن فرزندان و جداکردن شان از خانواده به منظور تروریست کردنشان و همچنین جدایی انداختن بین زن و شوهر و مستمسک قراردادن آیات قرآن برای پیش برد اهداف شیطانی خویش مصادیق جنایت حقوق بشر است قرآن همه را صریح گفته صریح صریح بدون پرده.البته ببینید این کمپها در کدام کشورهای اروپایی دایر است.همانهایی که ادعای حقوق بشر دارند.اصل تحجر واقعی نیز زاده ی اینهاست البته اینها در فساد هم کمکاری نکردند فساد و تحجر در اینها روی یک سکه است.اینها ادامه دهنده ی راه شیخ صباح ها هستند و ادامه دهنده ی راه یهودیان.و اینها نابودگر علوم حقیقی هم هستند و ترور علم و عالم کار اینهاست روشان نابودی علم و عالم است در قرون وسطی نیز مسیحیان دست به تفتیش عقاید نزدند اینها بوده اند و اگر نگویید توهم توطیه دارم شک ندارم یهودیان نیز یک پای قضیه بوده اند نه علوم غریبه که با تمام قوانین علمی مخالف اند و همینها برای بردگی بیشتر جامعه و نیروی کار ارزان فمنیسم را به نام حقوق بشر بر پیشانی بشریت زدند اینها بودند که برده داری کردند و می کنند.اینها تمام مشکل تاریخ بشریت اند. این یک اخطار جدی است.و یک اخطار جهانی و نه فقط نام و نشان ها بلکه تمام راه و روش و مسلک ایشان.اینها ادامه دهنده ی یزیدند شباهت دیوارهای کمپهای اینها عجیب شبیه دیوارهای اطراف رژیم غاصب صهیونیستی است اینها از داخل هیچی ندارند و در عین حال بیرون را نفی می کنند  اینها ترس از ارتباط دارند چون در همان جمعشان هیچ عنصری خودش نیست و از خودش هیچی ندارداین دیوار نه برای حفاظت بلکه برای اسارت بنا شده است و حفاظهای امنیتی آنها به سمت داخل است نه بیرون.انواع سندروم ها را نیز مبتلایند اما بدترینش جهل از روی آگاهی کامل به علم است.یاران شیطان شدند.البته اینها هماینهایی هستند که می گویند ما مصلح ایم اما به نام اصلاح فساد می کنند و خود عاملش اند در ضمن وقتی می گویند مانند اکثر مردم ایمان آورید مردم را احمق می دانند اما برعکس اینها امام خمینی مردم را و رایشان را میزان می داند این یعنی نحوه پیداکردن راه صحیح که سخت نیست البته امانت مشخص است و حتی یزدیان امام را می شناختند اما حرف حق در بینشان اثر نکرد شناختن امام زمان و حتی دیدن سخت نیست او داد می زند اما ما جلوی گوشهایمان را گرفته ایم نه به خاطر فقط گناه بلکه نمی خواهیم بشنویم خدا برای تک تک ما خدایی می کند و تک تکمان می توانیم خلیفه الله باشیم اما بستگی است به خودمان دارد فهم اینکه چه کسی از روی نفس اماره حرف می زند و کسی که صدایش از جنس خداست سخت نیست امانت ملاک است

یکی از اصلی ترین راهکارهای مبارزه با طبقاتی شدن جامعه کمک افراد به خودشان است و اینکه هرکس دلسوز خود خویشتن خانوداه و جامعه خویش باشد و نیازمند و فقیر به خدا باشند نه خلق خدا.در ضمن هرچه آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند البته به یک شرط با رعایت امانت.



باید از بحث نفس اماره و لوامه عبور کرد باید وارد نفس مطمینه شد باید مردم طبق نظر آقا همیشه منتخبشان اصولگرای اطلاح طلب و انقلابی باشد این یعنی جامعه ی آرمانی که سوره ی فجر نیز به آن رهنمونمان می کند.و دانشگاه دانشگاه باشد نه محل بازیهای سیاسی




تعصب:این مورد نیز همراه با بی بند و باری و شاید حتی بیشتر از آن به جامعه آسیب می زند چون تا زمان فاجعه بروزی ندارد این امر در بعضی از اقوام که اتفاقا هم اصیل و هم خیلی مذهبی اند اما به آفت سنتهای غلط گرفتار شده اند خیلی زیاد است علل الخصوص اگر این مذهبی بودن بدون شناخت باشد .اشاره ای به گروه خاص به طور مستقیم نمی کنیم اما ازدواجهای اجباری عامل دردسر و صورتگرایی صرف در ظاهر اعمال عبادی باعث تشدید این موضوع می شود آنهم زمانی که عشق از بین می رود و تیره و تبار از هر چیز مهمتر شود.میزان خودکشی آنهم به شیوه خودسوزی در زنان این قوم کمی نگران کننده است و باید تحول در رفتارها رخ دهد تا نماز و عبادت و حجاب در جایگاه خاص خودش باشد


یکبار اشاره شد بازهم هم تاکیید می کنیم اینکه اساسا برده داری در حیطه دنیا می تواند اتفاق بیافتد نه دین و آخرت زیرا کمترین امکان و نماد برده داری تعلق و وابستگی شخص به جهان است غل و زنجیر نماد حقیقی این برده داری اند اما این امکان که شما گردن بندی از جنس طلا و نقره یا خلخالی زیبا به پا بیاندازید یا مثل یک غلام حلقه به گوش گوشواره ای از نماد این موضوع را استفاده کنید هم بازهم همان اتفاق می افتد و در اصطلاح امروزی و مدرن بحث برده داری مدرن در بخشهای بعدی اتفاق می افتد و برای خود فرد هم لذت های دنیوی بر لذتهای اخروی ارجح می شود البته یادتان باشد این آخرت همانی است که امروز ساخته می شود و نقد است نه نسیه و در بحث شبهات بهشت و جهنم بحث کرده ایم و به همین مقدار بسنده می کنیم.در آخر اشاره می شود تعلق به دنیا آخرین مرحله است و علت اینکه ما نیز در بخشهای قبل به بحث امکان بیشتر ایمان جادوگر به ایمان و خدا و پیامبر و ولی و آخرت کردیم همین بحث خودبینی و خودشناسی جادوگر و از خود طلبکاری حتی در دنیا خواهی بوده و اینکه در صورت آشنایی با مسایل ایمانی زیباشناسی را درک کرده است مثال فردی که در تمام جهان جایگاه همه چیز را می دانست و هر تغییری را در هرجای جهان می یافت اما در مقابل امام علی سرتعطیم فرود آورد چون نتوانست شی داخل دستش را ببیند و فقط از اینکه چه چیزی در آن لحظه غیب شد حدس زد داخل دست امام تخم مرغی از یک سرزمین دور است به همین خاطر ایمان آورد به ولی هم ایمان آورد.قبلا نیز بحث اینکه چرا دنیا زندان مومن است و بعد از مرگ رهایی می یابد بحث کردیم و گفتیم که مرگ در هر صورت مصیبت است و این جا حدیث مبنای زجرکشیدن خواهی در دنیا ندارد بلکه ویژگی های روح انسان مومن آنقدر وسیع و آزادی خواه و جاه طلب  و خودخواه که حتی می توان گفت آنقدر ظلوماجهولا هم هست که با این کوچکی جانشینی خدا را هم می خواهد و البته خدا هم خپشش می آید و می دهد اما دنیا نمی دهد خدا می خواهد و ودیعه خدایی را در روحش می دمد و کسی که خدا را یاد داشته باشد خود را از یاد نخواهد برد..دقت شود دنیا خواهی می تواند در مقابل دین خواهی و آخرت قرار گیرد و این همان مرز است که امام خمینی(ره) فرمودن که   اگر دنیای آنها در مقابل دین ما قرار بگیرد دنیایشان را خراب می کنیم بازهم اشاره مجدد و تاکید می شود بحث شکستن و لغو برده داری را خودمان باید انجام دهیم و خدا نیز با ماست و نباید چشم امید به بیرون و سایر ملل نیز دوخت البته قوانین احکام نیز بیشتر همین مبنا را نیز تاکیید کرده است -مثل قضیه مکاتبه یا همان خودخری در همان برده داری در شکل رایج اولیه- در ادامه بحث اخلاقی قناعت نیز تاحدی کامل کننده است و بحث اعتکاف نیز در ایام بیض و زمان ولادت حضرت امام علی(ع) در مساجد از جمله اگوهای دیگر است.مساجد سنگر الهی و منبرهای محل تعالیم الهی است  علم به ما هو علم باعث زیادشدن انسان است زیادشدنی به معنای حقیقی و با توجه به روح و روحی.و خدایی.رب زدنی علما.و اینکه طمعکار به علم آخرت طلب است و خیلی خیلی خودخواه و اتفاق دنیا مجاز نیست بلکه نمود است .

پاورقی آزمایشی در مورد اعتکاف اینکه یکبار -البته با شرط عدم حضور در زمان کلاس درس و رعایت قوانین و احتیاطات کامل-در کلاس درس یک چرت بزنید و مدل عمق و میزان کیفیت خواب را و با توجه به عامل مکان بسنجید.

در موضوع ازدواج نیز گفتیم دنیا مجاز نیست نمود است و رجوع کنید به نحل هفتاد و دو و نور سی و سه و تمام آیات مربوط به ایمان و بهشت و جهنم و آخرت


ضمیمه حجاب:شاید دقت کرده باشید ما در این مقاله و چند مقاله دیگر در مورد اهمیت رویکرد اصلی به حجاب که اساسش برپایه ی ایمان باید باشد و البته کمبود آن نیز به معنی بی عفتی نیست و اساسا  حتی در صورت مشکل هم باید رویکرد ازدواج را درست کرد بحث کردیم یعنی بحث دوم حجاب اصل مراقبه از چشمان بیماردلان است.در بحث نفس اماره هم حجاب ظاهری بدون ایمان و به نام ایدولوژی و مظاهر دنیوی را خطرناک دیدیم و باید اصل خانواده حفظ شود-هرگونه اعمال سازمان مجاهدین خلق که واقعا منافقین اند را نفی کنید-سبک بدون عشق قومیت گرایی که در آمار ها نیز منجر به خودکشی بالای زنان و بالا رفتن میزان افسردگی در آنان شده است را نیز گفتیم و دوباره اشاره می کنیم حجاب به معنای جدایی نیست و باید حضور زن در اجتماع با حفظ امانت و خانواده و اصالت زن بودنش و اینکه مردواره نشود حفظ شود تاکید می کنیم حجاب  زن  نشان دهنده برای سه راه ارتباط و حرف زدن خدا با انسان است.حالا بحث را از دید رسالات عملیه دنبال می کنیم در دو جا مورد حجاب-اجباری- کلا نداریم اساسا یکی کافر ذمی یکی برده که با توجه به اینکه مقالات در مورد باب برده را اتمام کردیم پس زیاد بحث نمی کنیم.اینجا هم هدف بحثمان امکان وجود بحث شرعی در مورد حجاب است نه برده که بحثش را کردیم و نحل ۷۲ نور۳۳ و نور ۵۸ اتمام کننده کار است.اما مورد بعدی اصطلاحی در باب زنان روستایی است که بیشتر بر زنان در حال کار مزرعه دلالت دارد .باید اشاره شود اولا در روستا معمولا بیشتر افراد خویشاوند اند در ضمن اشاره می شود نقص حجاب یا حجاب به صورت نامتعارفی دارند که اصلا حجاب نیست اما باعث ریبه هم نیست ایرادی ندارد مثلا در لباسهای سنتی اقوام شاید مثل امروز خیلی هم همه نقاط حجاب پوشیده نیست اما اگر هدف جلب توجه جنسی و شهوت انگیزی نباشد خب ایراد ندارد.در ضمن اشاره هم کردیم که معمولا در زمان کار این اتفاق می افتد و نه لزوما همیشه مثلا زنی که در شالیزار کار می کند و یا مثلا نوع پوشش کلاقی که در اهالی کردستان مرسوم است و اقوام لر یا لک نیز دارند.منظورمان این است که در کل این بحث حجاب و عفاف در رساله نیز با عنوان زنان روستایی موجود بوده است و بحث خیلی جدیدی هم نیست.البته باید اشاره شود به طور کلی چه افراد و چه جامعه نیز نباید ترک اولی کنند اما در عین حال نیز باید اصل حجاب در جایگاه خودش به کار رود تا نتیجه بدهد مثلا به جای برخورد قهر آمیز با یک بدحجاب-البته بی عفتی علنی و یا توهین به حجاب با پوشش و آرایش غلیظ موضوعش باید بیشتر از منظر قانونی و یا درمانی و حتی مسایل ازدواج و خانواده نگاه کرد و نه البته قهر آمیز و خشن-چرا تا به امروز مثلا کتاب حجاب شهید مطهری را به وی اهدا نمی کنند؟!؟!






در آخر یک نکته:

جمله ای معروف از یوهان کرایف بازیکن و مربی معروف و عالی تیم آژاکس هلند و کاپیتان تیم ملی هلند که یک جمله فوق العاده زیبا به این مضمون در بازی مقابل ایتالیا برای هم تیمی هایش گفت:

ایتالیاییها نمی توانند شما را شکست بدهند اما شما می توانید از آنها شکست بخورید.

جمله بالا برداشت بد و خوب توسط افراد مختلف دارد اما باید بیان می شد.انسان باید به حق خلافتش برسد

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۴۵

🔔رابطه علم وایمان🔰



🔸علم به ما روشنایی و توانایی می‏بخشد و ایمانْ عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می‏سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می‏دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمانْ خوب خواستن؛ علم می‏نمایاند که چه هست و ایمان الهام می‏بخشد که چه باید کرد؛

 علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می‏کند و ایمان روان را روان آدمیت می‏سازد.


انسان وایمان،ص23

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۰۰


🌸 کاظم عبدالامیر کیست؟!!!


توی اردوگاه تکریت۵، مسیول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم عبدالامیر

یکی از برادران کاظم اسیر ایرانیها، و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت، و انگار ایرانیها را مقصر همه مشکلات خودش می دانست!

کاظم آقای ابوترابی را خیلی اذیت می کرد. او می دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، به همین خاطر ضربات کابلی که نثارش می کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسراء داشت، اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!

کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بویژه آقای ابوترابی استفاده می کرد

تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. خانواده کاظم به روحانیون و سادات احترام می گذاشتند. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر رو برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی

یکروز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت:بیا اینجا کارت دارم...

ما تعجب کردیم و گفتیم لابد شکنجه جدید و...

اما از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.

وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم ، گفت:

کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود. بارها بهم گفته بود مبادا ایرانی ها را اذیت کنی، اما دیشب خواب حضرت زینب(س) رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده.صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه ایرانی ها رو اذیت می کنی؟ ، حلالت نمی کنم...

حالا من اومدم که حلالیت بطلبم

کم کم محبت حاج اقا ابوترابی در دل کاظم جا باز کرد و شد مرید ایشون، بطوریکه وقتی قرار شد آقای ابوترابی رو به اردوگاه دیگری بفرستند کاظم گریان و بسیار دلگیر بود.

وقتی اسرای ایرانی آزاد شدند ، کاظم برا خداحافظی با اونا بخصوص اقای ابوترابی تا مرز ایران اومد.

او بعد از مدتی نتوانست دوری حاج اقا ابوترابی رو تحمل کنه و برای دیدن حاج آقا راهی تهران شد. وقتی فهمید حاج آقا توی سانحه تصادف مرحوم شدند به شدت متاثر شد و رفت مشهد سر مزارش و مدتها آنجا بود.

کاظم از خدا می خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذره. حتی رفت سراغ برخی از اسرای ایرانی که شکنجه شون کرده بود و حلالیت طلبید. او حتی تا روستاهای خراسان رفت.

تا اینکه کاظم داستان ما مدتی قبل رفت سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید.

منبع:کتاب مدافعان حرم، کاری از گروه شهید هادی ص۲۴


#نتیجه:

هرچقدر هم کج رفته باشیم، با یه توبه واقعی و مردونه و جبران خطاها و دیون،  میشه برگشت به دامن اهل بیت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۳۸

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۹


بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند،تیره بخت تر از آن ملتی است که علاقمند به دانستن تاریخ خود نباشد و شوربخت تر از همه ملتی است تاریخ خود را به ریشخند بگیرد


از تاریخ عبرت بگیرید تا از تکرارهای خطرناک جلوگیری شود....




وقتی پس از نماز این دعا را تکرار می کنید که ما به تمام پیامبران و کتب پیشین ایمان آوردیم دیگر حق ندارید بگویید پیامبر اسلام فقط یک شخص خاصی است که شریعت اسلام را آورده بلکه حتی خود قرآن را اگر مبنا قراردهیم و شریعتی قبول کنیم ابراهیم مسلمان است پس اصل داستان از زمان اولین پیامبر است و در اسلام باید تک تک تعالیم و داستان ها و تمام آموزه های پیامبران و تجربه های آنها و حداقل آنچه از ایشان در قرآن است باید آموخته شود تا بتوان مسایل و رخدادهای تاریخ را پیش بینی کرد و سرفراز از آنها بیرون آمد اگر مبنا را قرآن که به حق از تحریف دور مانده قرار دهیم می توانیم درون مایه ی دینی اصلی ادیان تحریف شده را نیز استنباط کرد و حقایق بیشتری را استفاده کرد مثال خاص ما فقط مثلا حضرت عیسی یا حضرت موسی که مهمترین مسایل قرآن به ایشان تعلق دارد نیست بلکه با شواهدی که در ادیان دیگر مثل صایبین یا زرتشتیان وجود دارد مثل مثال حضرت ادریس که تاریخ یونان هرودیس می خواندندش یا ارسطو را احتمالا پیامبر می خواندند دقت کنید تمام پیامبران الهی در یک خط اند و آموزه هایشان نیز در یک سیر است مثلا دلیل اینکه به احتمال قوی شاید زرتشت-نه آیین تحریف شده ای که موبدانش جیره خپر پادشاه شوند و نظام را طبقاتی کنند و شدید ترین احکام را تحت لوای ارتداد بر مومنین جاری کنند و همچنین ایشان یا پیامبران بوده اند یا حداقل پیابمران را درک کرده اند و آموخته اند یا به وسیله ای از ایشان درس گرفته اند مثل مالکی و شافعی-مسایلی وجود دارد مثل حجاب معاد موعود یکتاپرستی-شبه آتش قبلا بحث شد که در مورد توحید نیست در مورد ارزش توحید امانت و مسایل دیگر است تقریبا مثل یهود اما از یک بعد دیگر و ترکیب با بحث شیطان شناسی مثل ابتدای خلقت که بحث برتری انسان بر جهانیان پیش آمد-و یا جزای خیر و شر یا بحث خاص حلقه در مورد ازدواج یا نوروز که مورد نوروز نه تنها اسلام تایید بلکه تقویتش هم کرده است یا مسایل اصلی زناشویی و یا بحث طارق یا همان کی نژاد البته بدون بحث طارق .اینها تماما باید بحث شوند یک مسلمان واقعی نباید حداقل از نظر آموزه های تاریخی که تاریخ به او یاد می دهد فقط به ظواهر توجه کند مثلا اگر یاد نگیرد در زمان موسی چه بلایی سر ساحران ایمان آورده از روی علم آوردند یا فرعون چگونه سواستفاده ازشان می کرد نه تنها فرعون بلکه منتظر کیخسروهای دیگر باید باشیم که طغیان کردند و مثل فرعون که خدا را شناخت اما قبول نکرد می شوند مهمترین داستانهای قرآن که تمام حوادث بشری را در خود تفکیک کرده است داستان حضرت موسی است که باید جز به جز آموخته شود تا از خطر یهودی شدن اسلام جلوگیری شود. یا اگر ندانیم اصحاب اخدود چه کردند، باز هم  منصور حلاج ها را به آتش می کشند و قبر حافظها را چند باره زیر رو می کنند. اینها شوخی تاریخ نیست ما به تاریخ مسوولیت داریم که اگر در اینگونه امتحانات رد شویم مردودی تاریخ معولا در اینگونه موارد خاص خونین خواهد بود در امتحان تاریخ هیچگاه زمان به عقب برنمی گردد. مثلا هیچ گاه نباید بگذاریم سامری برگردد یا باید مراقب رفتارهای فرعون مآبانه بود یا یوسف ته زندان نماند یا زلیخای خواهان یوسف که پیر شده در حسرت زجر نکشد یا بهتر بگوییم اگر علی ما را صدا کرد تنهایش نگذاریم چون آنوقت خودمان زیر لگد دشمان بیدار می شویم یا اگر دست دست کنیم سر حسین را به نیزه می کشند و ما فقط نگاه می کنیم .این یعنی تاریخ
اگر امام خمینی فرمودند میزان رای ملت است بفهمیم وقتی ساسانیان خوارزشاهیان غزنویان و پهلوی ها شکست خودند دلیلش ضعف ظاهری حکومت و یا ارتش نبود بلکه عدم حمایت مردم بود یا اگر دیدید پیامبر به خسروپرویز نامه نوشت و او پاره کرد همان نامه را مثل آن را امام خمینی به کومونیستهای شوروری نوشت آخر عاقبت هر دو را ببینید اگر امروز امام خامنه ای به جوانان اروپا نامه می دهند و برای جوانان ایرانی نیز آینده ای درخشان پیش بینی می کنند بی شک حوادث درخشانی پیش رو است که این پیچ تاریخی جهانی روشن را ایجاد کرد شاید این افراد یعنی ولی فقیه معصوم نباشد ولی بدون شک با توجه به مسایل مشاهده شده قطعا حتی با این استنادات تاریخی و روشهای حکومتی می توان اقرار کرد اصل حکومت متعلق به معصوم است و ایشان ناظر اند حکومت علوی امروز دیگر سرکوب شدنی نیست و تاریخ حسینی ما را رهنمون به آینده ی مهدوی می کند




ضمیمه پیرامون بودا و آیین های هندو و آیین های اساطیری روم:
به طور کلی ما در قرآن در مورد اقوامی داریم که فرشتگان و حتی اجنه و شیاطین را می پرستیدند به طور واضح شاید اینکه در روایات است که اولین بت پرستی عالم ساختن بت خود آدم ابوالبشر به دست نوادگانش بود و کم کم از یک یادآور جد و آباد و نیاکان تغییر کاربری داد گویای این سبک انحرافات باشد که از روی جهل در توحید و عدم علم به علوم غریبه و سایر علوم با نگاه علمی می باشد.دقت کنید ابن موضوع انحراف حتی در زمان خود پیامبران نیز رخ داده یعنی در قرآن به صراحت حضرت عیسی خود را پیامبر خداوند خوانده و از اینکه سایرین او را خدا و فرزند خدا می خوانند برایت و تبری جسته است در زمان امامان و علل الخصوص این جریان غلات وجود داشتند و امروزه جریان علی اللهی خوانده نومی شوند طیف تفریطی نیز همان وهابی های سلفی اند یکی در دوستی اهل بیت غلو کردند و دیگری در دشمنی و سیات و بدخواهی کم نگذاشتند. پس این موضوع باید بحث شود که انحراف از اصل موضوع باعث لغو و حذف موضوع نمی شود و نباید هم بشود اما اصل حقیقت با همان شرایط یعنی توحید امنت خانواده ایمان و علوم غریبه و بحث شیطان شناسی و حتی نفس اماره قبل از همه.به قولی نمی توان از ترس طلاق ازدواج نکرد بلکه باید راه و رسم زندگی را آموخت و فهمید دیکته نانوشته غلط ندارد اما باید دانست روش انحرافی نه نمره ضعیف است نه تک و تجدیدی بلکه مثل خواندن یک تبلیغ اتومبیل سر درس ریاضی است.


شاید بپرسید چرا روی بحث جادو و رابطع اش با ایمان بحث کردیم و آیات و روایات را نیز در این مورد و بحثهای دیگر انجام دادیم خب نظر شما به یک نوشته از یک سایت تحلیلی جادو،البته علاقمند به جادو و فن فیکشن نویسی و فانتزی تخیلی جذب می کنم.متن کپی پیست است

جادوگر که باشی ...

محدودیتی در دنیایت وجود ندارد.
وارد دنیای شگفت انگیزی خواهی بود.
قدرت های ماوراطبیعی را خواهی داشت.
با دوستانت چیزهایی را خلق میکنی که جهان تا به الان قادر به خلق آن نبوده.
جادوگر که باشی معجزه میکنی.

و فراموشت نشود، هرچه که هستی،

تو خودت خودِ معجزه ای...


یا به این یکی توجه کنید


ایا میدانید❓

♦️♦️هری پاتر منجی است،در محفل ققنوس این نام برده است،مانند حضرت عیسی،ولی با این تفاوت که همش با سحر و جادو انجام می گیرد،و اسمی از خدا برده نشده است!♦️♦️




خب حالا اگر فرد با یهود آشنا نباشد و یا از اسلام مسیحیت بودا زرتشت و بحث تجزیه تحلیل ایمان و مسایل داستانها آشنا نباشد خدایی نمی شود بلکه بیشتر میل به صهیونیزم و افراطی گری خواهد داشت .در داستانها باید بین حسن فعلی و فاعلی نیز تفاوت قایل بود یعنی حتی آنجا که داستان زیبایی دارد حتی زیبایی دینی،بازهم اهداف و شکل ارایه باید شناخته شود-مثال رابطه ی هری و رون که ما می توانیم برادری تعبیر کنیم اما با توجه به اصالت جادوگری و نه ایمان,این رابطه به گفته خود رولینگ همجنس بازانه است- مثلا یکی از اصلی ترین و مهمترین مسایل در داستان هری پاتر بحث فضل تبلیغ و موگل-در مورد تبلیغ قبلا بحث کردیم اما در مورد موگل کلیدواژه گاو وجود دارد و نه چیز دیگر یعنی سطح زندگی مثل گاو و مورد زامبی در رابطه با شیطان و کفر و آنهم با کیفیتهای متفاوت و قابل درمان و متفاوت با الگوهای سینمایی بحث می شود-و چند مورد خاص دیگر یهودیان است که همگی تحریفی اند و از اصل دین جا به جا شده است و تحریف می باشند.پس ضروری است که اصل شناخته شود تا بتوان تحریف ها را شناخت نکات مثبت را درک کرد و ما بقی را اصلاح کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۸

✅ راز های موفقیت امام  خمینی (ره) از منظر رهبر انقلاب


⚡️ ارتباط ایشان با خدای یگانه : «امام خمینی بدین خاطر توانست این حرکت عظیم را در دنیا بوجود آورد، که با خدا ارتباط داشت و دراین راه ملاحظه هیچ چیزی را نمی کرد. 


⚡️به اعتقاد من، اخلاص و توجه و اتصال به خدا مهمترین رمز موفقیت او بود. 


⚡️وقتی یک انسان، خود را به اقیانوس بی پایان وصل می کند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند بر او فائق آید


⚡️بر اساس یک حقیقت قرآنی هرکس خداوند را یاری کند خداوند در مقیاسی عظیم او را نصرت می کند و امام با ایمان کامل به این قانون الهی، با تلاش بی وقفه برای تحقق دین خدا یعنی آباد کردن دنیا و آخرت ملت ایران، به نصرت خدا برخاست


⚡️مردمی بودن ایشان : « امام وارد صحنه شد، وسط میدان آمد، میان مردم بود، با مردم حرف زد، اصول خود را براى مردم تبیین کرد و آنها را به ایمان روشن بینانه و آگاهانه اى مثل ایمان خود رساند؛ آنگاه ایمان و انگیزه مردم و تعالیم اسلام، معرکه را به سود حقّ و حقیقت تمام کرد. 


⚡️« محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در دو چیز خلاصه میشد: اسلام و مردم. 


⚡️نگاه بین المللی :مخاطب امام در سخن و ایده سیاسی اش فقط ملت ایران نبود، بلکه او بشریت را مخاطب پیام خود قرار می داد. 



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۱

هنر اسلامی با تکیه بر شناخت اصل دین و رسیدن به درک حقیقی از آن و شناخت عرفان اسلامی محقق است و با فلسفه نیز ارتباط تنگاتنگی دارد و نمادها هندسه  معناگرا و روانشاسی و ریاضی و در آخر خواه ناخواه علوم غریبه جایگاه خاصی در آن دارد و یک معمار یا شاعر فردی جامع به تمام اینها باید باشد مثلا شاید ندانید اما طرح گنبدی اماکن مقدس استدلالی بر بحث وحدت و کثرت است یا اشکال هندسی موسوم به اسلیمی با موارد تفکر انتزاعی در مراحل عرفان چه از نظر اشکال هندسی چه رنگهای به کار رفته تطابق دارد و فقط بحث آرامش صوری مطرح نیست در مورد میزان شباهت یا عدم شباهت هنر بین غرب و اسلام بحث هایی نیز باید مطرح شود مثلا هنر خطاشی یا خود خطاطی اصیل با وردپینتینگ غربی یک تفاوت اساسی دارد که در اصل معانی و حتی استقلال حروف است که در تجوید خود بیشتر را بروز می دهد یا بحث معنا گرایی بیشتر در اسلام و اینکه هنر باید در خدمت اسلام باشد و درعین حال مستقل هم باشد و اصالت زیبایی را داشته باشد.از نظر امام نیز هنر عبارتست از دمیدن روح تعهد در انسانها.دقت کنید کنید پشت این شعار شعور محض است.هنر نیز باید در راستای اهداف اسلام و امانت و خانواده باشد و به قول شهید بهشتی ما هنر س ک س ی غرب را نمی خواهیم و هنر نمی دانیم.حتی در بحث زنان باید بحث حرمت خانواده و عفاف خیلی خیلی خیلی بیشتر بحث بشود.و هنر باید در جامعه باشد و مصادیق آن نیز مشخص است و خیلی هم پیچیده نیست و از جمله آنها بدون شک نقاشی شعر و هنرهای نمایشی خواهد بود.که امام خامنه ای اینها را به تفضیل بیان نموده و کسی که قابلیت درک اینها را نداشته باشد و مثلا نتواند یک فیلم را درک کند راههای معرفت به رویش بسته است. مثالهای قابل دسترس امروزی برندسازی برای جا به جا کردن خیل زیادی از مفاهیم از طریق برند نیز امکان پذیر است در اینجا یک مثال می آوریم شاید برایتان جالب باشد مدل سازی خواب بیدار نحل ۷۲ و حدیث معروف امام علی(ع) در مورد تفسیر بسم الله است که البته شاید تماما صحیح نباشد و ایراداتی بتوان گرفت برای شروع کار ولی به نظر خوب استنماد و تجسم نمادین

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۳:۳۸

🔸زنان جهان همیشه احساساتی بودنشون رو پنهان می کنند.



🔸شما شنیدید که در تعریف حضرت زهرا (س)گفته میشه که مردانه سخن گفت!

شما اتفاقا می دونید که ایشان مردانه سخن نگفت.

ایشان اول سخنرانیشان مفصل گریه کردند،اشک همه را درآوردند.

کاملا احساساتی صحبت کردند.البته در ادامه شاهد استدلالت و دلایل مبرهن فراوان نیز هستیم.



🔸امتیاز مردها در برابر زنها،زور بدنیشون هست و امتیاز زنها در برابر مردها،احساساتشون هست.



🔸این بد نیست که یک زن نتونه جلوی احساساتش رو بگیره.

مگر حضرت زهرا(س) می تونست جلوی احساسات خودش رو بگیره؟

آدم اگر احساسات درستی داشته باشه،چرا باید جلوش رو بگیره؟

عالم رو به آتش کشید حضرت فاطه زهرا(س) با احساسات خودش.

او چون مادر این امت بود،نگران آحاد شیعیان خودش بود تا روز قیامت.جبرئیل امین می آمد،خبر زندگی،پیروزی ها و فتح،غصه ها و شکستهای بچه های او تاقیامت را به ایشان میداد و امیرالمؤمنین یادداشت می کرد.

او یک مادر هست،نمیخواد احساسات خودش رو کنترل کنه،او  میخواد خبردارشه  بچه هاش چی میشن.

جبرئیل امین تسلیم او بود.

صحرای محشر تسلیم احساسات ایشان هست.

او به هیچ وجه نتونست احساسات خودش رو کنترل کنه و خیلی هم عالی بود،عصمت کبری حق بود.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۳۱

به نام خدا

کمی با نگاه عمقی تر به مسایل دوست و دشمن در خاورمیانه بنگریم درست است که بدون تحریکات خارجی دشمنان در منطقه هیچ قدرتی به معنای واقعی کلمه ندارند اما این کینه توزی و دشمنی تاریخی به قدمت آدم و حوا و دشمنی قابیل با هابیل و دشمنی یهودا با یوسف دارد همان دشمنی ای که سر نوه ی پیامبر (ص) را روی نیزه می برد.بیایید کمی ویژه بنگریم و از زاویه دید دشمن به موضوع بنگریم از نظر داعش به ترتیب دشمنان شامل رافضی ها یا همان شیعه ها صفویون یا همان ایرانی ها بعد صلیبیون یا همان صلیبیها و سپس مرتدون یا عدم تمکین کنندگان از خلافت هستند جالب است که حداقل طبق نص قرآن دشمنی با کافر و یهود حداقل طبق نظر قرآن در اینجا وجود ندارد و اتفاقا دقیقا مثل حکومت اموی بارگاه حکومتی رابطه ی خوبی با کعب الاحبارها دارند.چندی پیش نتانیاهو در تلویزیون خودشون دشمنانشان در منطقه را به دودسته خلافت طلبها و منتظران تقسیم کرد و گفت فرقی هم ندارند.البته شروع بازی تفرقه ی کشتن بین گروهها از اسراییل شروع شد و آل سعود اما صداقت کلی خوبی وجود دارد که در آخر حتی طرفداران وابسته را نیز دشمن می دانند و فقط تا زمان انقضا حمایت خواهند کرد .نظر آقا نیز در مورد دشمن واضح و صریح و بی پرده است یهودی صهیونیست آمریکایی.اگر طبق قوانین حکومت اسلامی اصل یهود بودن را فی نفسه دشمن به عنوان موجود خطر جانی-و نه اعتقادی- در نظر بگیریم در صورت قبول عدم تبلیغ از سوی خودشان مشکلی نداریمدو حتی طبق قوانین اسلامی در ایران حتی مشارکت سیاسی هم باید داشته باشند و همچنین در دفاع از میهن.اما در مورد صهیون بودن که شاید به نوعی با توجه به اعتقاد به تحریف تورات و دور شدن از اصل آموزه های دینی این افراد کاملا افراطی و علب اظاهر معتقد هم هستند نمی شود اغماض کرد بزرگترین اشتباه هیتلر نیز همین بود بیایید به تاریخ جنگ جهانی برگردیم هیتلر در شناخت دشمن اصلی یعنی یهود کاملا درست اندیشید و در سخنرانی معروف خویش در خانه بودن آنها و لی نفوذ در همه جا را گوشزد کرد یا تاثیر آنها در انقلاب کمونیستی با وجود درصد خیلی خیلی کم جمعیتی اما در راس هرم قدرت بودن اتفاقا اشتباه تزار هم نادیده گرفتن جلسه پروتکل نویسی یهودیها و بسنده کردندبه زندان یادتوبیخ کردن آنها بود هیتلر درست فهمید که یهود از جان مایه نمی گذارد و در جنگها تماشاگرند و پولها را بلوکه کرده و عامل اصلی رباخواری هستند و موجب فساد آنهم انواع فساد در هرزمینه ای هستند در قضیه لهستان در شروع ماجرا در حقیقت مشکل آلمان متحد نازی نبود و شروع کننده جنگ هم نبود اما واقع بینانه بنگریم بعد از لهستان وارد بازی استعمار در مقابل استعمار شدیم اینجا هیتلر در قضیه هولوکاست اشتباه تاریخی کرد اشتباهش این بود که واقعا هولوکاستی رخ نداد.و همه را ول کرد و اجازه ی فرار داد حتی صهیونیستها شاید بد نباشد بدانید هیتلر و آلمان نازی حتی در صورت ضبط شرکتهای یهودی به آنها غرامت هم دادند اشتباه بعدی عدم پاکسازی فرانسه از فراماسونها و پاکسازی ارتش فرانسه بود که نفوذ اصلی یهودیان در حقیقت اینجا بود نکته تاریخی اینجاست که لابیهای صهیون بودند که دو قدرت شرق و غرب را بر علیه نازیها وارد جنگ کردند -البته بیشترین نقش را در ورود آمریکای فرصت طلب داشتند که از قبل هم برنامه داشت و منتظر تحریک بود-و این را تاریخ گواهی داده است پس اگر ما می گوییم دشمن اصلی صهیونیسم جهانی است و این نوع فکر حتی اگر در بین افراد به ظاهر مسلمان یا حتی مسیحی هم باشد خطرناک است و مصداق نفوذ جریانات فکری است مثل یزید.در ضمن هم پیمانان آلمان مثل ایتالیا و ژاپن در حد آلمان و با نظریات فکری نبودند در نتیجه در جنگها نیز حماقتهای تاریخی و فسادهای بزرگی دیده می شود البته هردو کشور جدا از اشتباهاتشان می توان گفت دارای رویکرد صحیحی در جنگ بودند علل الخصوص ژاپن در ضمن یکی از پیوندهای استعمار نفوذ و وجود نیروی نظامی در دو کشور آلمان و ژاپن و نفوذ در دانشکده ها و دانشگاههای این کشورهاست که خود این ممالک باید برای استقلال خویش فکری بکنند یک اشتباه اساسی دیگر بی سوادی و حماقت محض رضاشاه بود دقت شود ما در هیچ جنگی بی طرف واقعی نداریم یعنی حداقل حادثه یا مصالحه دادن بین طرفین یا کمک به مردم و نجات افراد  در نگاه مثبت مثل سوییس یا عمان و یا حتی فروش اسلحه مثل خیلی شرکتها است اما بدون شک حتی در صورت باطل بودن هر دو طرف حداقل باید بینشان بازی می کرد مثل صفویه و بازی بین پرتغال و انگلیس یا موارد دیگر رضا خان اولا خیلی دیر و زمانی که هیتلر در شرق اروپا قدرت گرفت فکر ورود به جنگ به سرش زد که البته نمیتوان خرده هم گرفت و شاید درست بود اما دو اشتباه اصلی یکی عدم کشتن جاسوسان یا زندانی کردن یا بازی اطلاعاتی با نفوذیان و جاسوسان انگلیسی بود و دیگری عدم حمایت مردم از حکومت برعکس حمایت مردم آلمان از هیتلر که رضاخان این مورد را نمی فهمید البته چوب حوادث را بیشتر مردم دیدند و قحطی و هولوکاست یازده میلیون ایرانی که این عدم حمایت از حکومت در تاریخ ایران ویژگی شکست است مثل حملات اعراب مغولها اسکندر و امثالهم اما در مورد جمهوری اسلامی دقیقا برعکسش صحیح بود یعنی با وجود عدم وجود ارتش منظم بعد از انقلاب و وجود اختلافات داخلی شدید در راس حکومت و اقدامات تروریستی گروهکها و اعلام خودمختاری های بی اساس اما حمایت مردم حتی یک وجب از خاک نرفت و سه روز فتح ایران هشت سال طول کشید و در آخر هم عراق به دلیل عدم رسیدن به نتایج دلخواه و قبول مرزهای الجزایر شکست خورد.شاید اگر شاه حداقل با امام حسین و خاندان اهل بیت درگیر نمی شد این بلا سرشان نمی آمد هردو شاه این اشتباه را کردند و خون امام حسین(ع)از همه بیشتر می گیرد در ضمن مابقی عمر نظام نیز به خون شهدا و حکومت مستقیم آقا و حضور نایبش به عنوان عصای دست ایشان است و فرو ریختنی نیست در ثانی باذیک رویکردی شاید اگر نفت ایران که بلای جان ایران بود نبود و انگلیس ایران را نمی گرفت یا حداقل به هر روشی کمی آتش سوزی رخ می داد تا نفت به انگلیسها نمی رسید الان انگلیس انقدر پررو نمی شد.البته این را برای جنگ می کوییم نه اصل نفت و همان ها یی هم که در ابتدا نفت را بدبو و سیاه و زشت می خواندند و آن را برای اجنبی می خواستند امروز درباره انرژی هسته ای و فردا درباره سایر علوم اظهار فضل خواهند کرد.از تاریخ باید درس گرفت وگرنه تکرار می شود و هر بار تجدید شدن فایده ای ندارد باید واحدها بالاخره پاس کرد چون شاید اخراج شویم. امام خمینی(ره) فرصت توبه و بازگشت را به شاه داد اما خودش نخواست.نظام اسلامی بزرگترین فرصت برای حضور واقعی مردم در صحنه بازی جهانی است.این نظام هدیه ای الهی است که حتی به سلیمان و ذوالقرنین هم با این ویژگی ها داده نشد و حفظ آن از هرچیز دیگری واجب تر است این نظام را نمرود و بخت النصر هم نمی توانند زمین بزنند اما خودمان می توانیم.و عدم مراقبت و عدم شکر نعمت همین می تواند باشد البته بزرگترین رکن اصل ولایت فقیه است و پشتیبانی از آن موجب حفظ نظام خواهد بود.

برگردیم به خودمان در خاورمیانه و این واقعیت که فرهنگ انتظار فرهنگ مشترم بین شیعه سنی و مسیحی و حتی یهودی است و در بین منتظران حقیقی اسلام و دین خدا جریان دارد.در اینجا سر مار همان اسراییل غاصب است آل سعود همان مثل همانها رفتار می کنند و هردو فقط و فقط بر پول سوارند و خود خر شیطان اند و مشکل آنها اساسا فلسفه مقاومت است و بازگشت به دوران جاهلیت و برده داری و حکومت طاغوت است اصل بحث انتظار و حکومت اسلامی از واضحات دین اسلام و تمام ادیان توحیدی است و بیان اختلاف در اصل موضوع نوعی انحراف است و اساسا تفکیر و تز فکری داعشی متعلق به هیچ دیدگاه توحیدی نمی باشد و حکومت اسلامی با پایه ی جمهوری اسلامی ایران زمینه ساز حکومت جهانی اسلام است اسلام به معنی اسلام و آزادی تمامی آزادگان حکومت تمامی مستضعفیان جهان.بازی بازی شیعه سنی و یا مسلمان و مسیحیت نیست بازی بازی با اصل تفرقه و نفاق و عامل آن یعنی اسراییل است هم اسراییل هم تمام صهیونیزم جهانی آن و تمام شعبات حمایت آن.این شجره خبیث باید از ریشه و گل و دانه و همه چیز خشکانده شود و نماد حکومتی و اصل آن رژیم غاصب صهیونیستی است و فلسطین متعلق به فقط فلسطینیان ساکن در آن نیست که بخواهند تصمیم بر خرید و فروشش بگیرند فلسطین معراجگاه تمام پیامبران بوده است و اصل سازمان ملل به معنی واقعی حکومت بر حق الهی باید یکی از شعبات اصلی است در خود قدس باشد و این دور از ذهن نیست و عملی است.البته دقت شود با توجه به مساله و قضیه لهستان و روسپی های یهودی و یا تحریک به کشتن یهودیان برای مهاجرت به اسراییل و یا استقلال آمریکا و قضیه پشتوانه های دلار و پوند و رویکردهای همسوی کلی فرانسه انگلیس و آمریکا صهیونیزم که با پیوند با فراماسونری قدرت جدیدی گرفت پیوند علمی و عملی خود با سرمنشا اصلی طاغوت یعنی شخص ابلیس و خلق دجال به عنوان دستنشانده ی خود برای بردگی و کنترل تمام تفکرات سرمایه ها و حتی سرمایه دارها و بشریت اقدام کرده دقت کنید حتی اسراییل و آل سعود و حتی بزرگترین سرمایه داران جهان نیز بازی خورده ی اصل طاغوت یعنی ابلیس اند.ابلیس و یهودی صهیونیست آمریکایی دجال اصلی ترین مبانی دشمن شناسی می باشند که فقط مربوط به آخرالزمان نیست و اثبات شد که از ابتدای خلقت و حتی حماسه کربلا این رویکرد وجود داشته است 

دقت شود هر دو دیدگاه اشتباه است چون بحث خلافت و انتظار نیست بحث ولایت و عصای موسی است و بدنه ی دین و نه فقط اسلام به معنی ظاهری می باشد در ضمن هدف ما مسضعفین جهان است و ملاک هم امانت است و دشمنی و دوستی براساس اصل توحیدی امانت مداری بنا شده است و دشمن اصلی در یک کلام یهودی صهیونیست آمریکایی است 

در مدلهای انقلاب نیز الگو انقلاب نور است نه مدل انقلاب کبیر که از اساس متفاوت اند و موضوع قابل بحث است انقلاب نور متعلق به هیچ حزبی نیست و مردم و تمام مردم بدون اهمیت هیچ فرد خاصی اصل ماجرایند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۴ ، ۰۰:۲۵

همه ی ما بیداریم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۱:۲۰

**چرا پیامبر و امامان کنیز و غلام داشتند؟ آیا این برده‌داری نیست؟**


*پاسخ تفصیلی

برای روشن شدن پاسخ لازم است اندکی به بحث بردگى در اسلام پرداخته شود.


گر چه مساله برده‏گیرى و برده‏دارى به عنوان یک دستور حتمى در مورد اسیران جنگى، در قرآن مجید نیامده است ولى انکار نمى‏توان کرد مطالبی که در قرآن براى بردگان ذکر شده است، اصل وجود بردگى را حتى در زمان پیامبر (ص) و صدر اسلام اثبات مى‏کند[1]، مانند جواز اسیر گرفتن در جنگها و از آنان به عنوان برده استفاده کردن، احکام ازدواج با بردگان، احکام محرمیت با بردگان یا مساله مکاتبه ( قرارداد براى آزادى بردگان ) که در آیات متعددى از قرآن در سوره نساء - نحل - مؤمنون - نور - روم و احزاب آمده است .


اینجا است که بعضى بر اسلام خرده مى‏گیرند که چرا این آئین الهى با آن همه محتوا و ارزشهاى والاى انسانى مساله بردگى را به کلى الغاء نکرده، و طى یک حکم قطعى و عمومى آزادى همه بردگان را اعلام ننموده است ؟ !


درست است که اسلام سفارش زیادى در مورد بردگان کرده، اما آنچه مهم است آزادى بى‏قید و شرط آنها است، چرا انسانى مملوک انسان دیگرى باشد و آزادى را که بزرگترین عطیه الهى است از دست دهد؟ !


پاسخ : در یک جمله کوتاه باید گفت که اسلام برنامه دقیق و زمانبندى شده براى آزادى بردگان دارد که بالمال همه آنها تدریجا آزاد مى‏شوند، بى‏آنکه این آزادى عکس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد .


ولى پیش از آنکه به توضیح این طرح دقیق اسلامى بپردازیم ذکر چند نکته را مقدمتا لازم مى‏دانیم:


1 - اسلام هرگز ابداع کننده بردگى نبوده است، بلکه در حالى ظهور کرد که مساله بردگى سراسر جهان را فرا گرفته و با تار و پود جوامع بشرى آمیخته بود.


2 – بردگان در طول تاریخ سرنوشت بسیار دردناکى داشته‏اند، به عنوان نمونه بردگان اسپارتها را که به اصطلاح قومى متمدن بودند در نظر مى‏گیریم ، به قول نویسنده روح القوانین غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند که تنها غلام یک نفر نبودند، بلکه غلام تمام جامعه محسوب مى‏شدند، و هر کس بدون ترس از قانون مى‏توانست هر قدر بخواهد غلام خود یا دیگرى را آزار و شکنجه دهد، و در حقیقت زندگانى آنها از حیوانات نیز بدتر بود .


از زمانى که بردگان را از کشورهاى عقب‏افتاده صید مى‏کردند تا هنگامى که در بازارهاى فروش عرضه مى‏شد بسیارى از آنها مى‏مردند، و باقیمانده وسیله‏اى بودند براى بهره‏گیرى برده‏فروشان طماع و اندک غذائى که به آنها مى‏دادند براى زنده ماندن و کار کردن بود، و به هنگام پیرى و بیماریهاى صعب العلاج آنها را به حال خود رها مى‏کردند تا به شکل دردناکى جان دهند! لذا نام بردگى در طول تاریخ با انبوهى از جنایات هولناک همراه است . اسلام به عنوان دینی که برای آزادی و سعادت همه بشریت آمده بود همواره از سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی رنج می برده است. به همین دلیل هرگز در برابر این مسأله مهم سکوت نکرده است و راه حلی بسیار حکیمانه و دقیق برای ریشه کن کردن این معضل ارائه نموده است.


3 - طرح اسلام براى آزادى بردگان


آنچه غالبا مورد توجه قرار نمى‏گیرد این است که اگر نظام غلطى در بافت جامعه‏اى وارد شود ریشه‏کن کردن آن احتیاج به زمان دارد، و هر حرکت حساب نشده نتیجه معکوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى که به یک بیمارى خطرناک مبتلا شده و بیماریش کاملا پیشرفت نموده است، و یا شخص معتادى که دهها سال به اعتیاد زشت خود خو گرفته، در اینگونه موارد حتما باید از برنامه‏هاى زمان بندى شده استفاده کرد .


صریحتر بگوئیم : اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور مى‏داد همه بردگان موجود در آن را آزاد کنند ، چه بسا بیشتر آنها تلف مى‏شدند، زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مى‏دادند، آنها نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه خانه و لانه و وسیله‏اى براى ادامه زندگى .


اگر در یک روز و یک ساعت معین همه آزاد مى‏شدند یک جمعیت عظیم بیکار ظاهر مى‏گشت که هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممکن بود نظم جامعه را مختل کند، و به هنگامى که محرومیت به او فشار مى‏آورد به همه جا حمله‏ور شود و درگیرى و خونریزى به راه افتد .


اینجا است که باید تدریجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند ، نه جان خودشان به خطر بیفتد ، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه حساب شده را تعقیب کرد .


این برنامه مواد زیادى دارد که رؤس مسائل آن به طور فشرده و فهرست‏وار در اینجا مطرح مى‏شود:


ماده اول - بستن سرچشمه‏هاى بردگى


بردگى در طول تاریخ اسباب فراوانى داشته ، نه تنها اسیران جنگى و بدهکارانى که قدرت بر پرداخت بدهى خود نداشتند به صورت برده درمى‏آمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده گرفتن و برده‏دارى بود اما اسلام جلو تمام این مسائل را گرفت، تنها در یک مورد اجازه برده‏گیرى داد و آن در مورد اسیران جنگى بود . این مسلم است که در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی مانده از دشمن را کشت و یا بجاى کشتن آنها را اسیر کرد چرا که اگر دشمن رها شود باز ممکن است نیروهاى خود را تجدید سازمان کرده و حمله مجددى را آغاز نماید. اسلا م راه حل دوم را بر گزیده است اما فرموده است که بعد از اسارت صحنه دگرگون مى‏شود، و اسیر با تمام جنایاتى که مرتکب شده است به صورت یک امانت الهى در دست مسلمین در مى‏آید که باید حقوق بسیارى را در باره او رعایت کرد [2].


اما حکم اسیر بعد از خاتمه جنگ یکى از سه چیز است : آزاد کردن بى‏قید و شرط ، آزاد کردن مشروط به پرداخت فدیه ( غرامت ) و برده ساختن او ، و البته انتخاب یکى از این سه امر منوط به نظر امام و پیشواى مسلمین است و او هم با در نظر گرفتن شرائط اسیران و مصالح اسلام و مسلمین از نظر داخل و خارج آنچه را شایسته‏تر باشد برمى‏گزیند و دستور اجرا مى‏دهد .


اما در شرایطی که نظر امام و پیشواى مسلمین بر این قرار می گرفت که اسیران آزاد نشوند از آنجا در آن روز امکانات و زندانهائى نبود که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگه داشت ، راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانواده‏ها و نگهدارى به صورت برده نداشت .


بدیهى است هنگامى که چنین شرائطى تغییر یابد هیچ دلیلى ندارد که امام مسلمین حکم بردگى را در باره اسیران بپذیرد مى‏تواند آنها را از طریق پرداخت غرامت آزاد سازد ، زیرا اسلام پیشواى مسلمین را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند ، و به این ترتیب تقریبا سرچشمه‏هاى بردگى جدید در اسلام بسته شده است .


ماده دوم - گشودن دریچه آزادى


اسلام برنامه وسیعى براى آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن را عمل مى‏کردند در مدتى نه چندان زیاد همه بردگان تدریجا آزاد و جذب جامعه اسلامى مى‏شدند .


رؤوس این برنامه چنین است :


الف - یکى از مصارف هشتگانه زکات در اسلام خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است[3] و به این ترتیب یک بودجه دائمى و مستمر براى این امر در بیت المال اسلامى در نظر گرفته شده که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت .


ب - مقرراتى در اسلام وضع شده که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود مى‏بندند بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند ( در فقه اسلامى فصلى در این زمینه تحت عنوان مکاتبه آمده است ) .


ج - آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است ، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند ، تا آنچه که در حالات على (ع) نوشته‏اند: هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردند [4]!


د - پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانه‏اى آزاد مى‏کردند تا سرمشقى براى دیگران باشد ، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر (ع) کار نیکى انجام داد امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم .[5]


در حالات امام سجاد على بن الحسین (ع) آمده است : خدمتکارش آب بر سر حضرت مى‏ریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد ، امام (ع) سر را بلند کرد ، خدمتکار گفت : و الکاظمین الغیظ حضرت فرمود : خشمم را فرو بردم عرض کرد : و العافین عن الناس فرمود : خدا تو را ببخشد عرض کرد : و الله یحب المحسنین فرمود : برو براى خدا آزادى .


ه- در بعضى از روایات اسلامى آمده است : بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مى‏شوند ، چنانکه از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال آزاد مى‏شود صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست .[6]


در همین باب حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده که فرمود: پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من مى‏کرد تا آنجا که گمان کردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها مى‏شود که به هنگام رسیدن آن آزاد شوند .[7]


و - کسى که برده مشترکى را نسبت به سهم خود آزاد کند موظف است بقیه را نیز بخرد و آزاد کند .


ز- هر گاه بخشى از برده‏اى را که مالک تمام آن است آزاد کند این آزادى سرایت کرده و خود بخود همه آزاد خواهد شد !


ح - هر گاه کسى پدر یا مادر و یا اجداد و یا فرزندان یا عمو یا عمه یا دائى یا خاله ، یا برادر یا خواهر و یا برادرزاده و یا خواهرزاده خود را مالک شود فورا آزاد مى‏شوند .


ط - هر گاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود فروختن آن کنیز جائز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود .


این امر وسیله آزادى بسیارى از بردگان مى‏شد ، زیرا بسیارى از کنیزان به منزله همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند .


ی - کفاره بسیارى از تخلفات در اسلام آزاد کردن بردگان قرار داده شده ( کفاره قتل خطا - کفاره ترک عمدى روزه - و کفاره قسم را به عنوان نمونه در اینجا مى‏توان نام برد ) .


ک - آزادی برده بواسطه پاره‏اى از مجازاتهاى سخت که صاحب برده‏نسبت به او انجام می داد.


قبل از اسلام صاحبان بردگان خود را به انجام هر گونه تنبیه و مجازات شکنجه ای در مورد بردگان مجاز می دانستند و بدون هیچ مانعی هر گونه جنایتی را آزادانه در حق آنان روا می داشتند. اما اسلا م پاره ای از مجازات ها (مثل بریدن گوش، زبان ،بینی و...)را ممنوع کرد، و اعلام نمود برده ای که چنین جنایتی از طرف صاحب او در حق او صورت گیرد آزاد خواهد شد.[8]


ماده سوم - احیاى شخصیت بردگان


در دورانی که بردگان مسیر خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوى آزادى مى‏ پیمایند اسلام براى احیاى حقوق آنها اقدامات وسیعى کرده است ، و شخصیت انسانى آنان را احیاء نموده ، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانى هیچ تفاوتى میان بردگان و افراد آزاد نمى‏گذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار مى‏دهد ، لذا به بردگان اجازه مى‏دهد همه گونه پستهاى مهم اجتماعى را عهده‏دار شوند ، تا آنجا که بردگان مى‏توانند مقام مهم قضاوت را عهده‏دار شوند . در عصر پیامبر (ص) نیز مقامات برجسته‏اى از فرماندهى لشکر گرفته تا پستهاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده سپرده شد .


بسیارى از یاران بزرگ پیامبر (ص) بردگان بودند و یا بردگان آزاد شده ، و در حقیقت بسیارى از آنها به صورت معاون براى بزرگان اسلام انجام وظیفه مى‏کردند. سلمان و بلال و عمار یاسر و قنبر را در این گروه مى‏توان نام برد ، بعد از غزوه بنى المصطلق پیامبر (ص) با یکى از کنیزان آزاد شده این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانه‏اى آزادى تمام اسراى قبیله شد .


ماده چهارم - رفتار انسانى با بردگان


در اسلام دستورات زیادى در باره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا که آنها را در زندگى صاحبان خود شریک و سهیم کرده است .


پیغمبر اسلام (ص) مى‏فرمود : کسى که برادرش زیر دست او است باید ، از آنچه مى‏خورد به او بخوراند و از آنچه مى‏پوشد به او بپوشاند ، و زیادتر از توانائى به او تکلیف نکند .


على (ع) به غلام خود قنبر مى‏فرمود : من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم ، زیرا رسول خدا (ص) مى‏فرمود : از آنچه خودتان مى‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود مى‏خورید به آنها غذا دهید .


امام صادق (ع) مى‏فرماید : هنگامى که پدرم به غلامى دستور انجام کارى مى‏داد ملاحظه مى‏کرد اگر کار سنگینى بود بسم الله مى‏گفت و خودش وارد عمل مى‏شد و به آنها کمک مى‏کرد .


خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه‏اى است که حتى بیگانگان از اسلام نیز روى آن تاکید و تمجید کرده‏اند .


به عنوان نمونه جرجى زیدان در تاریخ تمدن خود چنین مى‏گوید : اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پیغمبر اسلام (ص) در باره بردگان سفارش بسیار نموده ، از آن جمله مى‏فرماید : کارى که برده تاب آن را ندارد به او واگذار نکنید ، و هر چه خودتان مى‏خورید به او بدهید .


در جاى دیگر مى‏فرماید : به بندگان خود کنیز و غلام نگوئید ، بلکه آنها را پسرم و دخترم خطاب کنید ! قرآن نیز در باره بردگان سفارش جالبى کرده و مى‏گوید : خدا را بپرستید ، براى او شریک مگیرید ، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان ، و آوارگان ، و بردگان جز نیکوکارى رفتارى نداشته باشید ، خداوند از خودپسندى بیزار است .


ماده پنجم - بدترین کار انسان‏فروشى است !


اصولا در اسلام خرید و فروش بردگان یکى از منفورترین معاملات است تا آنجا که در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) آمده است! بدترین مردم کسى است که انسانها را بفروشد .[9]


همین تعبیر کافى است که نظر نهائى اسلام را در مورد بردگان روشن سازد و نشان دهد جهت‏گیرى برنامه‏هاى اسلامى به کدام سو است .


و از این جالبتر این که یکى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حریت از انسانها و تبدیل آنها به یک متاع است ، چنانکه در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (ص) آمده است: خداوند هر گناهى را مى‏بخشد جز ( سه گناه ) : کسى که مهر همسرش را انکار کند ، یا حق کارگرى را غصب نماید ، و یا انسان آزادى را بفروشد [10]! طبق این حدیث غصب حقوق زنان ، و حق کارگران ، و سلب آزادى از انسانها سه گناه نابخشودنى است .


همانگونه که در بالا آوردیم اسلام تنها در یک مورد اجازه برده‏گیرى مى‏دهد و آن در مورد اسیران جنگى است ، آن هم هرگز جنبه الزامى ندارد در حالى که در عصر ظهور اسلام ، و قرنها بعد از آن برده‏گیرى از طریق زور و حمله به کشورهاى سیاه‏پوستان و دستگیر کردن انسانهاى آزاد ، و تبدیل آنها به بردگان ، بسیار زیاد بود ، و گاهى در مقیاسهاى وحشتناک روى آن معامله مى‏شد ، بطورى که در اواخر قرن 18 میلادى دولت انگلستان هر سال دویست هزار برده را معامله مى‏کرد ، و هر سال یکصد هزار نفر را از آفریقا گرفته و به صورت بردگان به آمریکا مى‏بردند .


کوتاه سخن اینکه کسانى که به برنامه اسلام در مورد بردگان خرده‏گیرى مى‏کنند از دور سخنى شنیده‏اند ، و از اصول این برنامه و جهت‏گیرى آن که همان آزادى تدریجى و بدون ضایعات بردگان است اطلاع دقیقى ندارند ، و یا تحت تاثیر افراد مغرضى قرار گرفته‏اند که به گمان خود این را نقطه ضعف مهمى براى اسلام شمرده و روى آن تبلیغات دامنه‏دارى به راه انداخته‏اند .[11]


از آنچه بیان شد روشن گردید که اگر پیشوایان اسلام برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب برنامه حساب شده و حکیمانه اسلام در بر خورد با مسأله بردگی بوده است و معاشرت آنان با بردگان به گونه ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده ای را آزاد می کردند آن برده حاضر نمی شد منزل امام (ع) را ترک کند و با اصرار از امام(ع) می خواستند که اجازه بدهد او همچنان در خدمت ایشان باشد ولی امام(ع) نمی پذیرفتند. از طرفی بر خورد و معاشرت آنان با بردگان یک الگوی عملی و به نوعی آموزش جامعه بشری مخصوصا مسلمانان در بر خورد با این مسأله بسیار مهم و مورد ابتلاء جامعه بوده است.


 


[1] تفسیر نمونه ج : 21 صص 413 و 417 .


[2] وسائل ‏الشیعة ج : 15 ص : 92: على (ع): اطعام الاسیر و الاحسان الیه حق واجب و ان قتلته من الغد : غذا دادن به اسیر و نیکى نسبت به او حق واجبى است هر چند بنا باشد که فردا او را اعدام کنى .- ْالکافی ج : 5 ص : 35امام على بن الحسین (ع) آمده است که فرمود : اذا اخذت اسیرا فعجز عن المشى و لیس معک محمل فارسله ، و لا تقتله ،فانک لا تدرى ما حکم الامام فیه : هنگامى که اسیرى گرفتى و او را با خود مى‏آورى اگر از راه رفتن ناتوان شد و مرکبى براى حمل او ندارى او را رها کن ، و به قتل مرسان ، چرا که نمى‏دانى هنگامى که او را نزد امام آوردى چه حکمى در باره او خواهد کرد .‏


[3] توبه ، 60 .


[4] : الکافی ج : 5 ص : 74 :اعتق الفا من کد یده.


[5] : من‏ لایحضره ‏الفقیه ج : 1 ص : 27: اذهب فانت حر فانى اکره ان استخدم رجلا من اهل الجنة.


[6] الکافی ج : 6 ص : 196: من کان مؤمنا فقد عتق بعد سبع سنین ، اعتقه صاحبه ام لم یعتقه ، و لا یحل خدمة من کان مؤمنا بعد سبعة سنین.


[7] - من ‏لایحضره ‏الفقیه ج : 1 ص : 52- وسائل‏ الشیعة ج : 2 ص : 7-مستدرک‏ الوسائل ج : 13 ص : 379: ما زال جبرئیل یوصینى بالمملوک حتى ظننت انه سیضرب له اجلا یعتق فیه.


[8] شرح اللمعة الدمشقیة،ج6،ص280.


[9] : الکافی ج : 5 ص : 114: شر الناس من باع الناس.


[10] : مستدرک ‏الوسائل ج : 13 ص : 378 ان الله تعالى غافر کل ذنب الا من جحد مهرا ، او اغتصب اجیرا اجره ، او باع رجلا حرا .


[11]-ر.ک تفسیر نمونه ج : 21 صص : 423 -410.



کپی مطالب مجاز می باشد فقط ذکر منبع اصلی لازم است.اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۹:۲۹
برده داری در اسلام مورد تایید بوده است یا نه؟ 
اگر تایید نشده چرا خود پیغمبر و ائمه معصومین علیهم السلام برده داشته اند؟ 
  
  
  
در ابتدا باید اشاره شود که برده‌داری  قبل از اسلام وجود داشته و اسلام برای آن راه‌کار حل تدریجی ارائه داده است. 
  
 پذیرش واقعیت و سنت حاکم بر جوامع بشری آن زمان و بیان احکام فقهی در این امر، جای اشکال و خرده‌گیری بر اسلام ندارد. آنچه در ترازوی داوری و قضاوت خردورزان نقش دارد، محتوا و کیفیت جهت‌گیری احکام فقهی  است که آیا جهت‌گیری  احکام به سمت‌وسوی تقویت بردگی است، یا در جهت رهایی تدریجی آنان. 
  
 پاسخ دوم درست است که در این صورت نه‌تنها نقطه‌ضعفی برای اسلام نیست، بلکه نقطه قوّت است. 
  
  توجه به این نکته در قضاوت نهایی به ما کمک می‌کند و آن این‌که اسلام بردگی را ابداع نکرده است، بلکه در  عصری که مسئله بردگی با تاروپود جوامع بشر آمیخته بود، به‌عنوان  امری که وجود دارد، پذیرفته؛ بابیان  دستورها در جهت رهایی بردگان قدم برداشت. 
  
اسلام درراه آزادی بردگان پیش‌قدم شد. 
  
  حال چرا یک‌باره و به‌صورت انقلابی در جهت رهایی بردگان گام برنداشت، بلکه در جهت رهایی تدریجی آنان کوشید، پاسخ این است که رهایی دفعی، مشکلاتی را به دنبال داشت.  اگر نظام غلطی در بافت جامعه‌ای وارد شود، ریشه‌کن نمودن آن به زمان و برنامه حساب‌شده‌ای نیاز دارد. در غیر این صورت نمی‌توان آن را ریشه‌کن نمود. درست مانند انسانی که به بیماری خطرناکی مثل اعتیاد مبتلا شده و بیماری‌اش کاملاً پیشرفت نموده است. آزادی دفعی بردگان ممکن بود مفاسدی را در پی داشته باشد: 
  
۱ ـ اگر اسلام یک‌باره و به‌طورکلی بردگی را لغو می‌کرد، نظام اقتصادی و اجتماعی مردم به ناگاه از هم می‌پاشید؛ در این صورت بردگان‌ که فاقد کار وزندگی و خانه و مسکن بودند، ممکن بود از جهت معیشتی و اقتصادی جامعه را به بحران سوق دهند. این هم به ضرر بردگان بود و هم به ضرر دیگران. 
  
۲ ـ اگر بردگان به‌یک‌باره آزاد می‌شدند، با توجه به ظلم و ستمی که در طول سالیانی دراز متحمل شده بودند، به انتقام‌جویی روی می‌آوردند و سرانجام امنیت عمومی، وضع سیاسی جامعه و شرف انسانی متحمل خسارات فراوانی می‌شد. 
  
۳ ـ اسلام در مسیر حرکت تکاملی خویش خواه‌ناخواه با جنگ‌هایی روبه‌رو می‌شد و اسیر می‌گرفت. حال اگر  اسیران را یک‌باره آزاد می‌کرد، ممکن بود بار دیگر توطئه نمایند و با مسلمانان دیگربار بجنگند. اسلام راه بهتری را انتخاب نمود؛ اوّل اسیران جنگی را به‌صورت غلامان و کنیزان وارد خانه مسلمانان نمود و به مسلمانان سفارش نمود که با آنان خوش‌رفتاری نمایند تا از نزدیک خوبی‌های مسلمانان را بنگرند و تدریجاً بافرهنگ و اخلاق اسلامی آشنا شوند و از دشمنی با اسلام دست‌بردارند و به‌تدریج آزاد شوند. در این صورت نه‌تنها با اسلام و مسلمانان دشمنی نمی‌ورزند، بلکه به یاوران و سربازان اسلام تبدیل می‌شوند. 
  
علامه طباطبایی در این خصوص می‌گوید: "اسلام تا می‌توانست از جامعه‌های غیر اسلامی (= کافران حربی) گروهی را به شکل اسیر جنگی می‌گرفت و در جامعه حق و عدالت وارد می‌ساخت و به تعلیم و تربیتشان می‌پرداخت، سپس از راه‌های مختلف به‌تدریج آنان را آزاد ساخته و جزء جامعه اسلامی می‌نمود. (۱) 
  
  برنامه‌های اسلام برای زدودن بردگی: 
  
  اسلام برای از بین بردن پدیده بردگی برنامه‌هایی را ارائه داده است. اینک به بیان برخی  می‌پردازیم: 
  
   الف) لغو همه راه‌های بردگی جز یک‌راه: 
  
  در عصر بعثت رسول  برای بردگی راه‌های متعددی وجود داشت.  یعنی از راه‌های مختلف، انسان آزاد تبدیل به برده می‌شود مانند اسارت در جنگ،  حکم و خواست حاکمان وقت برای برده گرفتن افراد آزاد. طفلی که از مادر کنیز به دنیا می‌آمد، هرچند پدرش آزاد  بود. کسی که از رفتن به جنگ امتناع می‌کرد یا از جنگ فرار می‌کرد، تبدیل به برده می‌شد. کسانی که از کشور فرار می‌کردند و به کشور و قلمرو حکومت حاکم دیگر پناهنده می‌شد، حاکمان آن سرزمین آن‌ها را برده قرار می‌دادند. کسی که مرتکب جرائمی مانند قتل و دزدی  می‌شد، یا به‌واسطه فقر گاهی انسان آزاد خودش  یا فرزندش را در معرض فروش قرار می‌داد. یا همسرش را به‌عنوان کنیز به فروش می‌رسانید. یا از طریق آدم‌ربایی و دزدیدن فرد آزاد او را برده قرار می‌داد  یا اگر کسی در قمار می‌باخت و خود را گرو  قمار می‌داد، بعد از باخت در قمار برده دیگری می‌شد. 
  
اسلام تمام این راه‌ها را ملغی نمود و فقط بردگی را از طریق اسارت در جنگ قبول نمود. 
  
  ب) زشت شمردن انسان فروشی: 
  
  حال که یک سرچشمه بردگی آن‌هم به‌ناچار موردپذیرش قرار گرفت، ممکن است از همین راه مردم سوءاستفاده کنند و سایه‌ شوم بردگی را بر جامعه اسلامی چیره گردانند. برای این‌که چنین اتفاقی نیفتد، اسلام آمد و خریدوفروش بردگی را بدترین و منفورترین معاملات اعلام کرد. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرمود: 
  
 "شرّ النّاس مَن باع النّاس؛ (۲) بدترین مردم کسی است که انسان‌ها را بفروشد ". 
  
  ج) رفتار انسانی با بردگان: 
  
  اسلام در مورد رفتار انسانی با بردگان بسیار سفارش نموده است. پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرمود: "کسی که برادرش زیردست او است، باید ازآنچه می‌خورد، به او بخوراند. ازآنچه می‌پوشد، به او بپوشاند. زیادتر از توانایی به او تکلیف نکند. (۳) امام علی (علیه‌السلام) به غلامش، قنبر گفت: "  از خدا شرم دارم که لباسی بهتر از تو بپوشم ".(۴) 
  
هم‌چنین اسلام برای بردگان شخصیت انسانی بیان کرد تا آنجا که ازنظر شخصیت انسانی، هیچ تفاوتی میان بردگان و افراد آزاد نمی‌گذارد و معیار ارزش را تقوا قرار می‌دهد.(۵) 
  
نیز اسلام راه‌های فراوانی را برای آزادی بردگان در نظر گرفته است که با توجه به این راه‌ها خواه‌ناخواه بردگی از جامعه بشری زدوده می‌شود.  راه‌ها به دودسته تقسیم می‌شود: 
  
راه استحبابی و سفارش‌های اخلاقی: 
  
درباره پسندیده بودن آزاد نمودن بردگان، در سخنان رسول گرامی  و امامان معصوم (علیه‌السلام) بسیار سفارش و تأکید شده است. پیامبر فرمود: "هر که برده مسلمانی را آزاد کند،‌خداوند او را از آتش جهنم آزاد می‌سازد ".(۶) 
  
 راه وجوبی و دستورهای قانونی: 
  
  اسلام افزون بر سفارش‌های اخلاقی و ارزش نهادن به آزاد نمودن بردگان، در موارد متعددی با دستورهای الزامی، مسلمانان را به آن وادار نموده است. 
  
  اینک نگاهی اجمالی به راه‌های قانونی برای آزادی بردگان: 
  
  ۱- آزادی بردگان از راه معاهده و مکاتبه (مکاتبه مشروط یا مطلق)؛ 
  
 ۲- عتق تدبیر؛ 
  
 ۳- تبعیت اشرف ابوین؛ 
  
 ۴- عتق برای تملک انثی بر احد العمودین؛ 
  
 ۵- عتق برای تملک ذکر بر احد العمودین یا محارمی از زنان؛ 
  
 ۶- عتق سرایت؛ 
  
 ۷- عتق استیلاد (ام ولد)؛ 
  
 ۸- عتق مرضی، همانند کوری، جذام، لنگ و زمین‌گیر؛ 
  
  ۹- مسلمان شدن عبد قبل از این‌که مولایش در محیط کفر مسلمان شود؛ 
  
۱۰- هرگاه مولا گوش، بینی و یا عضو دیگری از اعضای بدن برده را جدا کند؛ 
  
 ۱۱- اگر مولا وارث نداشته باشد، برده با مال میت آزاد می‌شود؛ 
  
 ۱۲- برده مؤمن پس از هفت سال آزاد می‌شود؛ (۷) 
  
  
  
۱۳- یکی از مصارف هشتگانه زکات، آزاد کردن بردگان است.  در زمان خلاف عمر بن عبدالعزیز فقیری یافت نمی‌شد که زکات به آنان بدهند. زکات را برای آزاد کردن بردگان مصرف کردند و شمار زیادی از آنان آزاد شدند. 
  
۱۴- آزادی به‌واسطه عهد و نذر و قسم. 
  
 ۱۵- آزادی به‌واسطه‌ کفاره در موارد مختلف مانند کفاره روزه، قتل خطایی. (۸) 
  
  
  
 اسلام به جهت رعایت مصلحت و پذیرش شرایط اجتماعی زمان به‌ناچار پدیده بردگی را پذیرفت. برای آن احکامی در نظر گرفت تا برای رهایی تدریجی و معقول بردگان برنامه‌ریزی نماید. سرانجام اسلام درحرکت رهایی‌بخش بردگان پیشگام شد. با توجه به راهکارهای اسلام مبنی بر رهایی بردگان عملاً بردگی در جوامع اسلامی به‌صورت کامل زدوده شده است. 
  
  
  
پی نوشت ها: 
  
۱- ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۲۲، ‌ص ۱۳. 
  
۲- کلینی، کافی، ج ۵، ص ۱۱۴. 
  
۳- مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۴۱ و ۱۴۲. 
  
۴- همان، ص ۱۴۴. 
  
۵- حجرات (۴۹) آیة ۱۳. 
  
۶- کافی، ج ۴، ص ۱۳۴. 
  
۷- وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۶. 
  
۸- تفسیر نمونه، ج ۲۱، ص ۴۱۲ _ ۴۲۳؛ 
  
 شرایع الاسلام، کتاب العتق؛ شرح لمعه، کتاب العتق
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۹:۱۵
یادداشتی درباره‌ی جایگاه و فرصت‌های پیاده روی اربعین

«یا لیتنا کنا معکم»

 سرمقاله‌ی نشریه‌ی خط حزب‌الله (شماره‌ی دهم)
بیش از ۱۳۰۰سال از بازگشت حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) و کاروان اسرا به کربلا و حضور جابربن عبدالله انصاری و جمعی از بنی هاشم در اربعین شهادت حضرت اباعبدالله(علیه‌السلام) می‌گذرد. «مرحوم سید بن طاووس-و بزرگان- نوشته‌اند که وقتی کاروان اسرا، یعنی جناب زینب(سلام‌الله‌علیها) و بقیه در اربعین وارد کربلا شدند، در آنجا فقط جابر بن عبدالله انصاری و عطیه‌ی عوفی نبودند، «رجال من بنی هاشم»؛ عده‌ای از بنی هاشم، عده‌ای از یاران بر گرد تربت سیدالشهداء جمع شده بودند و به استقبال زینب کبری آمدند.» (۷۸/۱۱/۲۸) از آن روز «جاذبه مغناطیس حسینی» شروع شده و هرسال میلیون‌ها مشتاق را از مذاهب، ادیان، ملل و اقوام مختلف جهان در چنین روزی گرد هم می آورد. اما «اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(صلوات‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایه‌گذاری گردید... درسی که اربعین به ما می‌دهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطره‌ی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.» (۶۸/۶/۲۹)
 
* گستردگی و جامعیت بی نظیر راهپیمایی اربعین
هرچند که «پدیده‌ی بی‌نظیر و حرکت عظیم و پرمعنای راه‌پیمایی اربعین حسینی» در سالهای اخیر توسط رسانه‌های دشمن پوشش چندانی نیافته است، اما عظمت و رشد فزاینده حضور اقشار مردم در این حرکت به گونه‌ای شده است که روزنامه هافینگتون پست آن را «بزرگترین اجتماع دینی جهان» می‌خواند و می‌افزاید: شمار زائران اربعین حسینی پنج برابر شمار حجاج بیت‌الله الحرام و به مراتب مهمتر از جشنواره بزرگ"کوم میلا"هندوها است که سه سال یکبار برگزار می شود. سازمان یونسکو نیز این اجتماع پرشکوه را به عنوان میراث معنوی به ثبت جهانی میرساند. علاوه بر «گستردگی» این سنت حسنه، «جامعیت» آن نیز در نوع خود کم نظیر است. به گونه ای که نه تنها شیعیان و حتی مسلمانان بلکه پیروان سایر ادیان، قومیتها و نژادها   را نیز در بر میگیرد و برای مسلمانان عظمت و عزت ایجاد میکند. اما بی شک در کنار اثرات معنوی، اخلاقی و تربیتی این تجمع عظیم برای حاضران که در نوع خود نیز بسیار مهم است این اجتماع بزرگ برای ملتهای مسلمان نیز حاوی پیامهایی است که باید از آن درس آموخت.
 
* فرصت اربعین برای تعمیق اخوت، برادری و دشمن شناسی
اربعین تبلور یک فرهنگ است برای تقویت، تمرین و تعمیق اخوت و برادری در میان مسلمانان تا مکتب اهل‌بیت و مسیر امام حسین(علیه‌السلام)را با کنار گذاشتن اختلافات بپیمایند. حضور میلیون‌ها انسان در اربعین حسینی «وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این‌جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان - سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع - با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد»(۹۳/۱۰/۱۹)اربعین فرصتی است برای یکی شدن در مسیر«سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم» و به تعبیر شهید مطهری شناخت شمر دوران امروز؛ فهمیدن این مطلب که نقشه دشمنان امت اسلامی (بخصوص امریکا و انگلیس) ایجاد درگیری و اختلاف، داشتن بهانه حضور و دخالت در کشورهای اسلامی است تا با ناامن کردن کشورهای منطقه، امنیت رژیم صهیونیستی را تأمین کنند و سعی کنند «اولویت اصلی» جهان اسلام را تغییر دهند.
 
* راهپیمایی اربعین نمونه دوستی ملتها با یکدیگر
این اجتماع، نماد همکاری و همراهی صمیمانه ملتها با یکدیگر نیز می باشد. پذیرایی از بیش از بیست میلیون زائر در طول مدت حضور در این اجتماع عظیم بدون داشتن هیچ چشم داشت و توقعی، نمونه ای از همدلی میان مسلمانان است. «راه‌پیمایی مراسم روز اربعین یک نمونه از این ارتباط دوستانه است به‌گونه‌ای که مردم عراق در پذیرایی از زائران ایرانی، از انفاق و محبت و ارادت چیزی کم نمی‌گذارند»(۹۴/۹/۳)
 
* فرهنگ اربعین، تمرینی برای حضور در رکاب ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)
شاید بتوان گفت راهپیمایی بی نظیر و پرمعنای اربعین که «بدون تردید از جمله شعائر الهی است» و در آن هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج می‌زند و هم «عشق و محبت»، فرصت مغتنمی است برای اعلام آمادگی و تمرینی برای حضور در رکاب امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف). «ما با خودمان عهد کرده‌ایم و عهد میکنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگی خودمان جدا نکنیم.» (۸۵/۱/۱) پس «ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه می‌خوریم» و آرزو می‌کنیم ای کاش همراه شما بودیم... «یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما» (۹۴/۹/۹)
http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=31595
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۹

مسوولیت پذیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۵۷


🌹🌹🌹🌹🌹


بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود. 

صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشود !


بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»


خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ بور و چشمان آبی او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطن من است…شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!


🌹🌹🌹🌹🌹


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۹


🌹🌹🌹🌹🌹


*ذبح «عفاف» با چشمانی بسته


رعایت حیا به منزله روح پوشش است و پوشش بدون حیا کالبد بدون روحی است که زن را از دست یابی به کمالی که قرار است با رعایت حجاب اسلامی به آن برسد وامی‌دارد.


کمپین‌های مدعی ترویج حجاب با برچسب «#اسلام»، «#زن مسلمان» و «#حجاب زیبا» اقدام به جذب و تشویق دختران محجبه برای انتشار تصاویر خود در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند؛ تصاویری که قرار است برای ترویج اسلام و پوشش زن مسلمان در مقابل نگاه نامحرمان قرار گیرد. اما دیدگاه اسلام در این زمینه چیست؟!


قرآن کریم، زن و مرد مومن را به کم نگریستن مأمور ساخته است: «قل للمومنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى‏ لهم ان الله خبیر بما یصنعون؛ به مردان با ایمان بگو: دیده فرونهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ زیرا خدا به آنچه می‌کنند، آگاه است». (سوره نور-آیه 30)


بدون شک گذر زمان و ورود تکنولوژی‌های جدید که دستور استفاده از آنها نیز وارداتی است موجب تغییر ذائقه افراد می‌شود اما با پیروی از اصول دین مبین اسلام و تمسک جستن به قرآن کریم، احادیث و روایات می‌توان اسلام ناب محمدی(ص) را به راحتی از سایر اسلام‌های وارداتی آمریکایی و انگلیسی بازشناخت و به الگویی مناسب برای زندگی با شرایط نوین رسید.



اسلام دین تمام زمان‌هاست و احکام ناب آن با گذشت زمان منقضی نخواهد شد، با تأکید بر این نکته این پرسش را می‌توان مطرح کرد که آیا صرف انتشار تصاویر زنان باحجاب در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند گامی در جهت تبلیغ حجاب زن مسلمان و دیندار باشد یا بیشتر شبیه نوعی تبرج (خودنمایی) است؟ تشخیص این مهم با توجه به تصاویر منتشر شده از سوی یک کمپین مدعی ترویج حجاب به عهده مخاطبان گذاشته می‌شود.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۲۶