در مورد برهه حکومت پهلوی اول این مورد همیشه مطرح است که اعمال و کارهای خوبی انجام شد مثلا امنیت راه ها راهسازی یکپارچه سازی حکومت ایجاد دانشگاه لغو قانون برده داری که توسط حاجیان انجام می گرفت و ادامه می دادند بحث دموکراسی نوین ورود تکنولوژی های جدید . بله اینها همگی درست است اما مورد استقلال فکری و عملی و بحث نیت هم مهم است یعنی مثلاً ایجاد راه آهن اگر نیت کمک به بیگانه نبود شاید مسیرش عوض می شد یا اگر استقلال وجود داشت و ریاکاری هم از حکومت رخت برمی بست و پشتوانه مردمی نگه داشته می شد و با امام حسین علیهالسلام مخالفت نمی شد پایداری آن ضمانت می شد اما در عین حال نباید چون مخالف با عقاید هست هر کار خوبی نیز نباید به دست فراموشی سپرده شود چون این موضوع برای انجام کار خیر در آینده نیز مهم است و باید متوجه بود تاریخ ناقص باعث می شود نسل آینده وقتی از این موضوعات مطلع شود فکر کند نگاه مغرضانه باعث می شود همیشه بد بگوییم بلکه مثل آیات قرآن که درباره نجاست شراب می گوید هم خیر دارد هم ضرر اما در کل ضرر است باید متوجه شود در مورد اعمال خیر و شر بعد از دوران صحابی پیغمبر ص هم همین رویه باید حاکم باشد حتی اگر فرض محال اگر فردی با کسی دشمن هم باشد نباید باعث شود کل مجموعه دیده نشود و در عین حال این گونه می شود فهمید ایراد کار کجاست مثلا اگر رضا شاه واقعا می خواست ایران پیشرفت کند چرا فکر نکرد ایران به جای اینکه انگلیسی یا آلمانی شود خودش انگلیس یا آلمان شود اصلا چرا باید وابسته بود اینها درس تاریخ است اما وقتی قابل درک است که تمام تاریخ کامل درک شود به قول حضرت آقا بعضی اوقات گفتن حرف حق در یک جایی حتی می تواند یک ایراد باشد و پازل دشمن را کامل کند حتی اگر حق باشد باید سکوت کرد . وقتی افراد علم به تاریخ و فلسفه و اندیشه داشته باشند این برهه های حقیقی را درک خواهند کرد و به این بینش می رسند که اگر شیطان به یکی از پیامبران گفت بگو با اله الا الله گفت نمی گویم گفت چرا گفت چون تو می گویی بگو یعنی دلیل و نیت در یک حرف متفاوت است