سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا» ثبت شده است

هفتم: شیخ کفعمى در کتاب بلد الامین از حضرت زین العابدین علیه السّلام دعایى نقل کرده و فرموده: این دعا را مقاتل بن سلیمان از آن حضرت روایت کرده و گفته: هرکه این دعا را صد مرتبه بخواند و دعایت اجابت نشود پس مقاتل را لعنت کند.
و آن دعا این است:

إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ إِلَهِی إِذَا لَمْ أَسْأَلْکَ فَتُعْطِیَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِینِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَدْعُکَ [أَدْعُوکَ ] فَتَسْتَجِیبَ لِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَدْعُوهُ فَیَسْتَجِیبُ لِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَیْکَ فَتَرْحَمَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ فَیَرْحَمُنِی إِلَهِی فَکَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَى عَلَیْهِ السَّلامُ وَ نَجَّیْتَهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُنَجِّیَنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ وَ تُفَرِّجَ عَنِّی فَرَجاً عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

خدایا چگونه تو را بخوانم و حال آنکه من منم، و چگونه امیدم را از تو قطع کنم و حال آنکه تو تویى، خدایا! آنگاه که از تو نخواهم که به من عطا کنى پس کیست که از او درخواست عطا کنم؟ خدایا! آنگاه که تو را نخوانم تا مرا اجابت کنى، پس کیست که او را بخوانم تا اجابتم کند؟ ، خدایا! آنگاه که به سوى تو زارى نکنم تا به من مهرآورى، پس کیست که به جانب او زارى کنم تا به من مهر آورد، خدایا! چنان که دریا را براى موسى (درود خدا بر او) شکافتى و نجاتش دادى، از تو درخواست مى کنم بر محمّد و خاندانش درود فرستى و از آنچه در آن گرفتارم مرا رهایى بخشى، و بر من گشایش دهى گشایشى فورى نه دیر، به فضل و مهربانى ات، اى مهربان ترین مهربانان.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۸

پنج ذکر آرام بخش که در زندگی معجزه ها میکند:



1-حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ 

(برای وقتایی که ترس و اضطراب دارید)


🌹💜🌹💜🌹💜🌹💜🌹



2-لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

(وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)


🌻💙🌻💙🌻💙🌻💙🌻


3- أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ

(برای وقتی که میخواهی خدا مکر و حیله دیگران را در حق تو خنثی کند)....


🌺💚🌺💚🌺💚🌺💚🌺


4-مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ‏

(برای وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی)


🌷💛🌷💛🌷💛🌷💛🌷



 5-یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ(دعای غریق)

(برای حفظ دین در عصر غیبت امام زمان )


💐❤💐❤💐



توضیحات بیشتر در مرصاد سایبر http://mersadcyber.blog.ir/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۷


نام گذاری بیماری وبــا در سخن حضرت امیر(ع) و امام زین العابدین(ع)

 

بیماری وبا بیماری واگیر عفونی است... عامل بیماری باکتری به نام ویبروکلرا است

که با تولید سم در روده ی کوچک تکثیر می شود عامل بیماری تا مدت زیادی در اب زنده می ماند و در مناطقی

که سطح آبهای زیر زمینی آن بالاست بیشتر شایع است...

آشامیدن آبهای آلوده بویژه در فصل گرما برای رفع تشنگی و یا استفاده از آبهای آبیاری درختان برای شستو شوی میوه ها، خرید انواع خوراکی های خام توسط دست فروشان، بستنی و مصرف یخ آلوده آمکان انتقال میکروب بیماریهای روده ای و اسهالی را شدت می دهد

بیماری وبا در فصل مساعد سال و در ایران در اردیبهشت ماه امکان بروز و شیوع پیدا می کنددر بیماران مبتلا به وبا، اسهال آبکی با دفعات زیاد می‌تواند به کمبود آب و املاح بدن منجر شود و در صورتی که آب و املاح از دست رفته به سرعت جبران نشود، موجب مرگ بیمار خواهد شد.

 

 

 

 

 

بعد از آشنایی با بیماری وبــا سراغ سخن حضرت علی(ع) می رویم که در کتاب نهج البلاغه به تاریخ بشریت این بیماری را اعلام می کند.

 

 

 

جای شگفتی است که امام علی(ع) در 14 قرن پیش آب را محل تکثیر و رشد انگل

<< وبـــا >> مطرح می کنند . درحالی که لوئی پــاستور پس از کشف باکتری در تداوم تحقیقات خود با استفاده از نظر تجربی ثابت کرد

 

 

 

خطبه 174-نهج البلاغه **نکوهش غافلان**

 

 

اى بى خبرانى که آنى مورد غفلت نیستید، و اى ترک کنندگان فرامین الهى که از تمامى کارهایتان بازخواست مى شوید، شما را چه شده است که از خداى خود رویگردان و به غیر او گرایش دارید؟ چونان چارپایانى مانید که چوپان آنها را در *بیابانى وباخیز، و آبهایى بیمارى زا * رها کرده است. گوسفندان پروار را مى مانید که براى کارد قصاب آماده اند. ولى خودشان نمى دانند! چه آنکه هرگاه به گوسفندان با مقدارى علف نیکى کنند یک روز خود را یک عمر پندارند، و زندگى را در سیر شدن شکمها مى نگرند.

 

این اعجاز در خطبه دیگر هم به این شکل آمده:

 

 

 

 

خطبه 162 نهج البلاغه:

 

 

بیا و داستان پسران ابوسفیان را به یادآور، که روزگار مرا به خنده آورد از آن پس که مرا گریاند،

سوگند بخدا! که جاى شگفتى نیست، کار از بس عجیب است که شگفتى را مى زداید،

و کجى و انحراف مى افزاید، مردم کوشیدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند،

جوشش زلال حقیقت را از سرچشمه آن ببندند،

چرا که میان من و خود، << آب را وباآلود کردند >>، اگر محنت آزمایش از ما و این مردم برداشته شود،

آنان را به راهى مى برم که س راسر حق است و اگر به گونه دیگرى انجامید ..

(با حسرت خوردن بر آنها جان خویش را مگذار، که خداوند بر آنچه مى کنند آگاه است)

 

 

بعد از سخنان حضرت امیر سراغ کتاب صحیفه سجادیه امام زین العابدین(ع) می رویم این کلمات در صورتی است که هنوز علم طب در آن دوران برای این بیماری نامی برنگزیده بود.

 

 

امام سجاد(ع) با مضامین عرفانی این بیماری را معرفی می کند والبته راههای انتقال آن را خوراک و آب آشامیدنی معرفی کرده و بشریت را در بهت علم خویش می گذارد..

 

 

ایشان در دعای 27 - پاراگراف 12 از طریق دعای خیر برای مرزداران ودعا برای دشمن

می فرمایند:

 

 

َللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِیاهَهُمْ بِالْوَبآءِ

 

وَ اَطْعِمَتَهُمْ بِالْاَدْوآءِ، وَ ارْمِ بِلادَهُمْ بِالْخُسُوفِ، وَ اَلِحَّ عَلَیْها

 

بِالْقُذُوفِ، وَ افْرَعْها بِالْمُحُولِ، وَاجْعَلْ مِیَرَهُمْ فى اَحَصِّ

 

اَرْضِکَ وَ اَبْعَدِها عَنْهُمْ، وَامْنَعْ حُصُونَها مِنْهُمْ، اَصِبْهُمْ بِالْجُوعِ الْمُقیمِ وَالسُّقْمِ الْاَلیمِ.

 

 

 

 

خدایا!آب آشامیدنی شان را به * میکروب وبــا * بیامیز,خوراکشان را به بیماری ها

بیالای,شهرشان را در دل زمین فرو بر و با فرو باریدن سنگهای آسمانی

آنها را ویران کن.

وبا تازیانه خشکسالی و قحطی بر سرشان بکوب و زادو توشه ی آنان را در بی برکت ترین و دورترین نقطه ی زمین قرار ده.

و سنگرهای زمین را به رویشان بربند و به گرسنگی دائم وبیماری دردناک دچارشان گردان!

 

 

والسلام

 برگرفته ازhttp://bargah.blog.ir/

 

 


 

80- آیا میدانید چرامتاع دنیا به بیماری وبا تشبیه شده است؟

موضوع :وجه تشابه متاع الدنیا به وبا

آیا میدانید چرامتاع دنیا به بیماری وبا تشبیه شده است؟

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه حکمت 359 جمله فوق الذکر را فرمودند.
وجه تشابه:

1-وبا انسان رادچار دل پیچه واسهال میکند ، متاع دنیا هم در وجود انسان حقیقی نمیماند وباید دفع شود.

2-وبا فرد رادچار حالت تهوع میکند ، متاع دنیاهم درظرفیت انسان قرار نمیگیرد وباید بالا اورده شود.

3-وبا فرد را سیاه میکند، متاع دنیاهم انسان را ظلمانی میکند.

4-وبا مسری است ، دنیا طلبی هم بیماری مسری است وحتما به سایرین سرایت میکند.

5-وبا یکباره حمله میکند وفرد را هلاک مینماید ،متاع دنیاهم یکباره انسانیت انسان را از بین میبرد.

6-وبا کشنده است ، متاع دنیا هم گاهی ظاهر وهمبشه باطن انسان را نابود میکند.

7-منشاءوبا آب آلوده است ، علم غیر نافع هم از مصادیق متاع دنیاست وانسان را دنیا طلب میکند (در روایات از آب تعبیربه علم شده است)

 

 

برگرفته ازhttp://emamraoof.ir

 

 

 

به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست

هو النور علی النور

حق با علی است و علی با حق است

این مقاله دوم می باشد

دعای امام حسن(ع):خدایا آبهای دشمنان ما را به وبا آلوده گردان.

به دلیل انتشار این مقاله برای عموم از ذکر نکات تخصصی و نامهای  خیلی خاص سعی شده استفاده نشود

مقالات قبلی از منابع دیگر در همین جا کپی شده و ذکر منبع نیز شده است

برای شروع از خود باکتری وبا شروع می کنیم این باکتری فلور طبیعی نیست اما در حالت عادی بیماری زا هم نیست بلکه باکتری مولد وبا باید با ویروس  آلوده شود تا به اصلاح خاصیت بیماری زایی داشته باشد و به این طریق جزو مباحث نسبتا پیشرفته در علم باکتری شناسی محسوب می شود و مشترک بین ویروس شناسی نیز می باشد

دقت کنید امام علی(ع) و امام سجاد(ع)هزار و چهار صد سال پیش زندگی می کرده است  نه الان و حالا به ذکر تاریخ عمومی باکتری شناسی واکر می پردازیم در سال 1677 هوک در مشاهدات ابتدایی با میکروسکوپ دستساز خویش وجود ارگانیسم هایی رابه انجمن سلطنتی لندن اعلام می کند اما به دلیل محرمانه نگه داشتن روش ساختن لنزها ادامه فعالیتهای تکنیکی شخص وی غیرممکن شد و ما بقی کارها با اصول دیگران پیش رفت آنهم توسط لینه البته بازهم بحث بیماری زایی باکتری مطرح نیست در ضمن بحث سرایت و انتقال بیماری در 1546 در کتاب سرایت فراگاسترو آمده که بحثهای کلی را ذکر کرده اما شناخت باکتری یا مولد بیماری زا یا میکروب در دسترس نیست .......از ذکر دیگر مسایل چشم پوشی می کنیم و وارد 1854 در لندن می شویم شهر دچار آلودگی با وبا شده است و شخصی به نام جان اسنو آب آلوده در یکی از چاهای شهر را به دلیل مشاهدات عینی عامل بیماری می داند و مسدود کردن آن را چاره رفع بیماری می داند و بدین گونه نام خود را به عنوان یکی از بنیانگذاران و به نوعی پدر علم اپیدمیولوژی وارد تاریخ می کند در نهایت رابرت کخ در 1876 بالاخره رمز باکتری سایه زخم و چرخه بیماری زایی و سبب شناسی اش کشف شد و به عنوان عامل بیماری شناسایی و معرفی گردید بحث ویروس نیز در 1900 در ارتش آمریکا و با ویروس تب زرد توسط والتر رید تکمیل شد البته قبل از آنها در 1890 ایوانوفسکی و مارتینیوس بجرنیک اولین ویروس  را شناسایی کرده بودند البته به طور جداگانه

حالا برمی گردیم به بحث قبلی خودمان طبق بحث ها اگر حق جو باشیم حداقل علی الظاهر امام علی(ع) بر طبق حدیث با سند و مدرک باید به عنوان  پدر علم باکتری شناسی ویروس شناسی و اپیدمولوژی معرفی شود و این فقط بحث اول ماست اگر بخواهیم با کلمه به کلمه ی تقسیر جلو برویم در حدیث کلمه آلودگی آب با عامل بیماری زا مطرح شده و رابطه ی بین بیماری و آب نیز وجود دارد اما وارد بخشهایی اصلی می شویم اول بحث خدایا و دعا بودن این متن است دوم بحث کلمه ی دشمن شناسی وبا و اینکه عامل بیماری زنده است و می تواند بین دوست دار اهل بیت و دشمنان ایشان تفاوت قایل شود که حتی با علم امروزی نیز قابل فهم نیست

اول از بحث دعا شروع می کنیم و به ذکر تفاوت آن با خطبه می کنیم که دعا رابطه بین خدا و انسان(بنده ی خویش)است و بزرگترین نکته و برتری آن این است که در این سمت ماجرا خداوند بشر نیست که بخواهیم بر اساس قدر عقولش صحبتکرد بلکه خودش است که فیض دعا کردن را داده و خودش هم می شنود و اجابت می کند هدف امام از  عمومی کردن دعا به منظور آموزش است این موضوع دقیقا در مورد صحیفه سجادیه تطبیق می کند و هر دو اصل عمق خیلی خیلی فراوان و بحث آموزش غیر مستقیم در آن وجود دارد.دقت کنید اینها دعا هستند و در هر شرایطی نیز قابل استفاده اند حتی در نماز.بحث دیگر خود بحث رابطه توحید و خداشناسی و بحث بیماری است اینکه دقیقا چه رابطه ی مستقیمی وجود دارد رابطه کاملا مستقیم و عین فقر بودن موجودات. و در ادامه به جز بحث دعا بحث ذکر و علم تجوید و جایگاه انسان و میزان قدرت او نیز خواه ناخواه مطرح می شود و اینجا نه تنها علم لدنی امام تایید و مورد ستایش قرار می گیرد بحث امکان دستیابی به آن نیز مطرح می شود مثل الگوی ابن سینا در نماز خواندن.دقت شود که ما به آرامی وارد بحث و مقوله تحت عنوان روح شدیم چه روح القدس چه نفس.کتاب ولاها و ولایتهای شهید مطهری و شرح حدیث نافله که مشترک بین شیعه و اهل سنت است بیانگر امکان دستیابی صحیح به علم و منبع حقیقی علم و بحثهای پیشرفته تر و پیچیده تر مثل تصرف می شود.شاید خیلی مد نظر  نباشد اما از دید حدیث شناسی چه در قرآن چه در روایات آب به معنوان مبدا و منشا حیات الهی است بیماری وبا با دفع آب موجب مرگ می شود.که البته منشا بیماری آب آلوده است و درمانش نیز وصل شدن به آب پاک است به همین سادگی و بیماری کشنده ی حتمی محسوب نمی شود نکته بحث جنگ بیولوژی نیست بلکه شناخت یک حقیقت است و یک عذاب چون بیماری می تواند نتیجه گناه نیز باشد و فقط بلا نباشد یا نتیجه بدبینی باشد یا نتیجه بدخوری باشد و همه اینها در در احادیث آمده و شفا و درمان نیز ذکر شده است.اینجا رویکرد علمی شناخت مساله مطرح است مثل حقیقت شناخت زلزله یا طوفانها(طبس)یا یکی از عذابهای نه گانه فرعونیان که یکی از آنها خون شدن آب بود قبل از نوشیدن

دقت کنید اصلا و به هیچ وجه هدف تبیین علم امام با علم امروز یا بحث تکمیل علم امروزی با علم امام نیست چون از ماهیت این سبک از علوم کاملا متفاوت است نگاه کنید فلسفه علم امروزی کاملا مادی گراست و این نگاه باعث می شود که حتی در علوم مثل روانشناسی کابردی و علوم تربیتی نیز حتی نتوان به این علوم اعتماد کرد چون مقوله به نام روح تعریف نمی شود و اساسا حتی کلمه روحانیت نیز دلیل بر بحث روح دارد مثلا نگاه دینی به مثلا نماز جماعت بحث امام و ماموم است اما با نگاه مادی بحث رهبر و نظم صفوف و از این جور چیزها مطرح می شود دقت کنید فلسفه علم غرب در علوم پزشکی بر روی تکامل سوار شده است به طور دینی و با توجه به نظریات شهید مطهری در عدم رد می توان نظریه حکمت و نظریه زمان خداوندی را مطرح کرد دقت شود نظریه تکامل اصلا نظریه نیست و فرضیه است و روح و موارد متافیزیکی جهان تعریف نمی شود و با قانون دوم ترمودینامیک فیزیک تناقض دارد و بحث موجود هوشمند خود ساز وخودبازیافت اولا در طی میلیونها میلیون سال قلمداد می شود و قابل آزمایش نیست و پیش فرض اول اول آن وجود موجودات فضایی و ورود حیات از کرات دیگر است؟!؟!در ضمن با موجودی به نام خفاش که نشانه ی جاودان حضرت عیسی نیز هست کنار نمی آید در غرب امروز نظریات مخالف و کاربردی مثل فرضیه اینتلجنت دیزاین همیشه مورد هجمه قرار می گیرد و بحث علمی نمی شوند نکته جالب اینکه پس از سوار شدن علم پزشکی بر روی قوانین فیزکی نیوتون و به تبع آن در شیمی پس از ورود هاینزبرگ و انیشتین حسابی و حتی استیون هاوکینگ ماتریالیست به علوم انتزاعی کاملا انتزاعی، علوم پزشکی را از این موضوع دور نگاه داشتند  با توجه به مسایل فوق می بینیم اساسا فلسفه و رویکرد علم غرب با ما متفاوت است و در حقیقت هم ما قرار نیست در این فلسفه غرب نفوذ کنیم و آن را تغییر دهیم بلکه با ارایه فلسفه  قوی تر و متصل به خداوند حتی می توان ساحران فرعون را به ایمان واداشت.و در اصل هدف هم همین است کاملا واضح و آشکار و بدون ترس از شیطان.

شاید بد نباشد بدانید زمل وایز به دلیل اینکه می  گفت بین دستان آلوده پرستاران و پزشکان و بیماری نوزاد تازه متولد شده رابطه مستقیم وجود دارد اما کسی حرف او را باور نکرد دیوانه شد –البته از نظر خودشون-و در بیمارستان روانی بستری شد-البته حق روانی شدن هم داشت.

اما

دیگر قرار نیست امام علی در چاه ناله کند .مسمانانان اعم از شیعه و سنی باید به دین برگردند و به قرآن و سه اصل اساسی در این رجعت علمی و رنسانس جدید این است که تمام علوم و تمام نکات به ریز ترین جزییات به هدف هدایت و حتی ضلالت بازهم در قرآن موجود است این قانون صفر بود و قانون مرجعیت قرآن قانون اول اینکه تمام مسایل حکمت خواهد بود نه دلیل و سیطره به علم شارع عملا و عقلا غیر ممکن است در ضمن رویرکرد با رویرکرد روش علمی نیز در حقیقت مخلوط شده و همین مبانی نیز تبعات و روش و سبکهای خود را دارد اما رجحان و اولیت بازهم با روش علمی با منطق اسلامی است و اصل سوم یا همان قانون دوم قانون سربریدن اسماعیل است یعنی شاید یک حکم را دلیلی نتوان بیان کرد ولی اطاعت از خداوند دستور عقل است و تمام

حکومت علوی در ایران(تمام مستضعفین جهان) باید مقدمه حکومت مهدوی در جهان باشد و به گفته مقام معظم امام خامنه ای هرکس در هرجایگاه از سازمان در نظام باید خود را مهمترین بخش در نظام بداند پس بر هرکسی علل الخصوص کسانی که نام سرباز امام زمان(عج)را بر خود ثبت کرده اند فریضه است که در این امر کوشش و یاری کنند و برادرانه و دلسوزانه دل کار ببندند و از قصور سردی و سرد کردن بپرهیزند و خود نیز نقشی ایفا کنند در ضمن دیکته نانوشته غلط املایی ندارد.




طیف بسیار بسیار زیادی از انسانها در طول قرنها به نام دین و به خیل زیادی به دلایل بیماری های روانی و یا میکروبیشان مجنون و جن زده خوانده شدند حتی کار به جایی می رسد که حتی نگارش با دست چپ جرم محسوب می شود و از شیطان که موجودی ضعیف و پست است که ابرقدرت ساخته می شود-اصالاتا خیلی از مشکلات به خاطر کوتاهی علمی و عملی خودمان و پیشبرد نفس اماره است_.طبق این احادیث که مفصل بحث و طیف های دیگر احادیث پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و تفکیک بیماری ها و جن زدگی، اثبات عدم گرایش به این موضوع می باشد و این یکی از راههای شناخت بخشهای انحراف در بخشهای مختلف دین می باشد امروزه بعضی عرفانهای نوظهور و یا سبکهای فکری که به شدت به دنبال ارتباط دادن اجنه به بیماری ها هستند خالا در هر لباسی و با هر سطح علمی خطرناک اند.آنچه در احادیث و روایات معتبر است بحث تاثیر گناه و بدبینی و شکم پرستی در بیماری است و بقیه بیماریها نیز نه در حکم عذاب بلکه بلا و آزمایش الهی اند امل قابل تفکیک اند و حتی در نهج البلاغه داریم تا زمان امکان درمان  اتفاق نیافتد و بدن خودش عمل کند که امروزه ما بحث مقاومت (نه فقط دارویی)بلکه در همه ی ابعاد را داریم و در میزان سطح سلامت مهم است.ما برای پیامبر و هم امامان بحث طبابت داریم و خودشان نیز این علم را گسترش می دانند آنهم از منشا و نفی نمی کردند و به دنبال سلامت مردم بوده اند  و نه ققط درمان مثل قضیه پزشکی که به شهر وارد شد اما دید بیماری وجود ندارد  پرس و جو کردند فهمیدند چون قبل از آنکه سیر شوند دست از غذا خوردن می کشند.و بحث مسواک خیلی مهم است.

در مورد چشم زخم هم همین بحث فوق مطرح است و شهید مطهری در کتابشان گفته اند که شاید در یک شهر بزرگ یک نفر این توانایی ر ا داشته باشد و خیلی همگانی نیست.منظور اینکه به هر قسمی این شخص و آن شخص را دارای چشم زخم نخوانید و طرد نکنید تازه اگر هم اثبات شود خب آیه قرآن راه حل را ارایه داده و خیلی در جامعه مشکلی ندارد.

دقت شود آنچه در مورد شیطان آمده فقط قدرت وسوسه کردن و تاثیر بر نفس اماره است و اگر اولیای کسی شود او را فریب می دهد و به شراب و قمار و دنیازدگی و فریفتن گناه و زیبانشان دادنش دچار می شود استثنا رباخواری در حکم مس شیطان و هم رده با جن زدگی است اکر هم بعضی امکان اینکه شیطان در مکاشفات هم تصرف می کند را علم می کنند بعد از بحث امانت مشکل حل می شود چون شیطان نمی تواند خود را شبیه معصوم و اولیای به حق کند البته این موضوع و بحثهای امانت و خانواده بازهم جای بحث دارد اما شیطان شناسی باید در جایگاه علمی باشد و بازهم تاکید می شود شیطان بعد از امام عصر(عج)،دقت شود بعد از او عالم ترین موجود است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۹

💥🌹👌بوسیدن پای مادر:


👈پیامبر(ص) فرمودند:

«کسیکه پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».

(گنجینه جواهر)


👈ونیز فرمودند:

«هرکس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهدماند».(نهج الفصاحة)


👈درحدیث دیگرفرمودند:

«کسیکه قبر والدین خود را در هرجمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده میشودو ازنیکوکاران نوشته شود.

(مستدرک الوسائل، ج 2)


👈حکایت جالب:

روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:من تمام گناهان را انجام داده ام،ایا راه توبه برای من هست؟

حضرت فرمودند:آیا پدر و مادرت زنده اند؟

گفت:تنها پدرم زنده است.

فرمود:به پدرت احترام ونیکی کن؛تاخداوند تو راببخشد.

وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمودند:

«ایکاش مادرش زنده بود».

(بحارالانوار، ج 71)


👈رسول خدا(ص)فرمودند:

«دعاء الوالد لولده کدعاء النبی لأمتّة؛

همانگونه که دعای پیامبران در مورد امتشان مستجاب است، دعای پدران نیزدرحق فرزندان مستجاب است».

(نهج الفصاحه)


💥🌹جهت سلامتی وعاقبت به خیرشدن همه مادران و پدرانی که در قید حیات هستند و همچنین جهت آمرزش و مغفرت پدران و مادرانی که اسیرخاکند…صلوات..

💠💠💠💠💠💠💠💠


◀داستانهای آموزنده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۲۳:۰۲

شب سردى بود... پیرزن بیرون میوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى که میوه مى‌خریدند. شاگرد میوه‌فروش، تُند تُند پاکت‌هکاى میوه را داخل ماشین مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت.


پیرزن با خودش فکر مى‌کرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست میوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزدیک‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بیرون مغازه که میوه‌هاى خراب و گندیده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب میوه‌ها را جدا کند و بقیه را به بچه‌هایش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هایش شاد مى‌شدند.

 برق خوشحالى در چشمانش دوید... دیگر سردش نبود!

پیرزن رفت جلو، نشست پاى جعبه میوه. تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد میوه‌فروش گفت: «دست نزن ننه! بلند شو و برو دنبال کارت!» پیرزن زود بلند شد، خجالت کشید. چند تا از مشترى‌ها نگاهش کردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را کشید و رفت.


چند قدم بیشتر دور نشده بود که خانمى صدایش زد : «مادرجان، مادرجان!» پیرزن ایستاد، برگشت و به آن زن نگاه کرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اینارو براى شما گرفتم.» سه تا پلاستیک دستش بود، پُر از میوه؛ موز، پرتقال و انار.


پیرزن گفت: «دستت درد نکنه، اما من مستحق نیستم.»


زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه کردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هیچ توقعى. اگه اینارو نگیرى، دلمو شکستى.

 جون بچه‌هات بگیر.» زن منتظر جواب پیرزن نماند، میوه‌ها را داد دست پیرزن و سریع دور شد... پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌کرد. قطره اشکى که در چشمش جمع شده بود، غلتید روى صورتش.

 دوباره گرمش شده بود... با صدایى لرزان گفت: «پیرشى ننه، پیرشى!... خیر ببینى...»


هیچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۷

♻♻♻♻♻♻♻♻♻

🍃حضرت علی (ع)میفرمایند:🍃


✳✨زیبایی زمین به انسان,💫

❇✨زیبایی انسان به عقل,💫

✳✨زیبایی عقل به ایمان,💫

❇✨زیبایی ایمان به عمل,💫

✳✨زیبایی عمل به اخلاص,💫

❇✨زیبایی اخلاص به دعا,💫

✳✨وزیبایی دعابه صلوات,💫

❇✨برمحمد وال محمد صلوات ,💫 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۰

از نوشته های زیبای شهید مرتضی آوینی؛




سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.

اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم

اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!

نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!

اما خبری از پول نبود… 

به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!

گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!


گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت

و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .



خدای من!

من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم

اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالی خالی ام …

فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …


خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟


الهی و ربی  من لی غیرک ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۴ ، ۲۲:۳۰

گویند "حر بن یزید ریاحی" اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.


"عمر سعد" هم اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!


 کی می‌داند آخر کارش به کجا می‌رسد؟


دنیا دار ابتلاست.


 با هر امتحانی چهره‌ای از ما آشکار می‌شود، چهره‌ای که گاهی خودمان را شگفت‌زده می‌کند. 

چطور می‌شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟


 می‌گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمی‌شود به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی. 


 خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.


شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می‌خواهی دعا کنی، یادت نرود "عافیت" و "عاقبت به خیری‌ات" را بطلبی.

 

...

‌ مرحوم دولابی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۲

گویند "حر بن یزید ریاحی" اولین کسی بود که آب را به روی امام بست و اولین کسی شد که خونش را برای او داد.


"عمر سعد" هم اولین کسی بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد برای آنکه رهبرشان شود و اولین کسی شد که تیر را به سمت او پرتاب کرد!


 کی می‌داند آخر کارش به کجا می‌رسد؟


دنیا دار ابتلاست.


 با هر امتحانی چهره‌ای از ما آشکار می‌شود، چهره‌ای که گاهی خودمان را شگفت‌زده می‌کند. 

چطور می‌شود در این دنیا بر کسی خرده گرفت و خود را ندید؟


 می‌گویند خداوند داستان ابلیس را تعریف کرد تا بدانی که نمی‌شود به عبادتت، به تقربت، به جایگاهت اطمینان کنی. 


 خدا هیچ تعهدی برای آنکه تو همان که هستی بمانی، نداده است.


شاید به همین دلیل است که سفارش شده، وقتی حال خوبی داری و می‌خواهی دعا کنی، یادت نرود "عافیت" و "عاقبت به خیری‌ات" را بطلبی.

 

...

‌ مرحوم دولابی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۴ ، ۲۳:۳۲

مادرش الزایمر داشت...
















بهش گفت مادر یه بیماری داری،باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاه سالمندان...

مادر گفت:چه بیماریی؟

گفت :الزایمر...

گفت:چی هست...

گفت:"یعنی همه چیو فراموش میکنی..."

گفت انگار خودتم همین بیماریو داری...

گفت: چطور؟

گفت:انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم،چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..

پسر رفت توی فکر...

...

برگشت به مادرش گفت: مادر منو ببخش...

گفت:برای چی؟

گفت:به خاطر کاری که میخواستم بکنم...

مادر گفت:

"من که چیزی یادم نمیاد...."


سلامتی همه مادرها..: اگر مادر تون لیاقت این دعا را داشت این دعا را پخش کن.

.

.

.

.

.

.


.

 ❤خدایا اگه مادرم گناه داشت او را ببخش ❤

❤و اگر غمگین دیدی قلب او را خوشحال کن.❤

❤واگر خوشحال دیدی خوشحالی او را تمام نکن ❤

❤و اگر او مریض است خدایا او را شفا ده.❤

❤و اگر او را مدیون دیدی دین او را پرداخت کن.❤

❤تا او را نبخشیدی از این دنیا نبر و به او رحم کن❤ 

❤و او را وارد بهشت کن...❤

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۲۸


اخطار در مورد اینکه بدون توجه به جدایی جسم و روح و بدون علم به ماورا الطبیعه دست به توجیهاتی در مورد علل احکام گفته می شود مثل زمان مرگ سلولهای گوش یا خوابیدن سمت قبله و ارتباط دادن با امواج که اگر فردی به مقدار خیلی خیلی کم هم از فیزیولوژی یا گردش زمین یا مواردی از این دست سر در بیاورد و آن را ابطال نماید ابطال دلیل را ابطال حکم نیز قلمداد می کند که این موضوع به نفع اعتقادات نیست بالاخره بخشی از موضوع نیز بر اساس تعبد صرف خواهد بود و شاید هرگز نیز دلیلی پیدا نکنیم اما اگر خدا بخواهد باید اسماعیل قربانی شود و اگر نخواهد خودش نمی خواهد که قربانی شود این اشتباه در موارد زیادی تکرار شده بحث تفاوت حکمت و فواید بحث مهمی است این مورد در مورد مبانی تطبیق نشانه های ظهور نیز با افراد و حوادث دینی مطرح است که علما بیشتر'این کار را درست نمی دانند حتی خیلی از این توجیهات بر اساس مسایل غیر دینی و فقط به هدف ضربه به دین از طرف دشمنان القا می شود و ناخواسته در بین افراد نیز رواج پیدا می کند شاید برای شما جالب باشد که چندی پیش در شبکه های اجتماعی در یک شبکه کاملا دینی بحث علمی طارق را پیش آورده بودند که دانشمندان غربی ستارگانی را کشف کرده اند که کوبنده اند و اشاره شده این همان ستاره است اما قرآن مبین است و آیات بعدی به صراحت کامل و نه با هیچ حاشیه ای ستاره را بخشی از دنیای انسان می داند که زاده شده است و روشنگر راه است و دنیای بزرگ زیر مجموعه بشر است نه برعکس آن یا در یک شبکه دیگر تحت عنوان نظریات استیون هاوگینگ به رد مساله خدا پرداخته شده با اینکه همین قرآن نور علی نور یا حقیقت وجود زمان یا قضیه بیگ بنگ را خودش به همه اعلام کرده و اینها را نشانه تایید خدا می داند نه رد آن  موارد دیگر که خیلی مهم است عدم پیشگویی و نشانه یابی آخر الزمان است منتظر باید هر لحظه را لحظه فرج بداند و برای آمدن حضرت تلاش کند یعنی مثل فرمان امام علی زندگی کند یعنی با توجه به دنیا طوری برنامه ریزی کند که فردا می می میرد و طوری از زندگی و مال دنیا بخواهد گویی تا ابد زنده است یعنی بفهمد که تمام دنیا بدردش نمی خورد یعنی طوری برنامه ریزی کند که گویی تا ابد زنده است و طوری زندگی کند که گویی فردا می میرد.در برنامه ریزی اساس قیامت و آخرت فقط به معنی آینده نیست بلکه همین روح ما بهشت و جهنم را در فنا فی الله و قیامت می سازد.و لحظه لحظه این دقایق زندگی مهم است و بهشت و جهنم همین حالا شروع شده فقط چشمانمان را بسته ایم.

نمونه های بارز موارد فوق از همان اول انقلاب مشهود شد یکی قضیه کتاب و سخنرانی مهندس بازرگان در مورد نماز و خاصیت نرمشی ورزشی نماز تاکید کرد که با نامه های جمعی از پزشکان و ارتوپیدیستهای کشور اعتراض شد و حتی نوع دو زانو نشستن در نماز از بدترین حالتها قلمداد و رکوع به هیچ.وجه مورد توصیه نیست و مورد دیگر که غرض ورزانه بود مورد دیدن روی امام.در ماه و افتادن مو در لای قرآن بود به منظور خرافه گرایی مورد امروزی و مرسوم نیز پیامک های معنوی دعا و در انتها درخواست است که به چند نفر بفرستید اما اگر جواب نگرفتید پس دعا باطل است پس باید مراقب حربه های دشمن بود

 دقت کنید رویکرد اصلی در مورد استوار کردن دین با دانش در اساس قرار دادن حرف خود قرآن است با توجه به اینکه قرآن مبین است لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین و اینکه علوم در قرآن به تفضیل شرح داده شده اند پس نباید قرآن محجور بماند در ضمن معلم قرآن هم خود خداست و چیزی را یاد می دهد که علم بشری به آن راهی ندارد و قرآن تبعیت از آنچه را نیز که به آن علم نداریم رد کرده است-البته دقت شود مواردی مثل حجتین خود بر اساس علم اثبات و با هم کمک بر درک وحی می کنند و مسایلی مثل تقلید در ادامه همین قانون اند البته بقیه قوانین علمی گرایی در این موارد هم هست مثلا شاید بگویید مثل پزشک درست است و قبول هم می کنیم ولی بیمار هم حق دارد و هم باید از پزشک اطلاعات اساسی و پایه ای لازم در مورد بدن خویش و احتمالا مکانیسم بیماری و بهترین روشهای درمانی را از پزشک بپرسد البته پر واضح است که همه مسایل با این رویکرد قابل رفع و توجیه نیست و بحث مرجعیت به عنوان امری کاملا مستقل و مورد رجوع تعریف می شود و در کل دین اصل منبع رضایت حال بدون مصداق یا با مصداق امر الهی است نه مردم البته هر دو با هم اند و اما اصالت الهی است و بحث مردم نیز بحث فطرت است و اصل حقوق و وظایف مثال در پزشکی بدون خدا شاید استمنا مشکل نباشد یا اتونازی غیرقانونی نباشد اما در پزشکی فقط در همین حیطه های اخلاقی و احکام اولیه تفاوت وجود دارد چه برسد  به مباحث فلسفی علم پزشکی و یا رویکرد علم دین در حیطه پزشکی و دید شمول آن و مباحث خاص و بحث روح در ضمن شاید ما از چیزی خوشمان بیاید اما خیرمان در آن نباشد و شر باشد و شاید از چیزی کراهت داشته باشیم اما خداوند خیرمان را در آن قرار داده است این آیات در مورد جهاد و الگوی ازدواج مصداق آیه اند اما در تمام حیطه ها عملا الگو می باشند بحث بیشتر را بعدا ادامه خواهیم داد. برعکس این رویکرد همان تفسیر مغرضانه یا به نوعی تفسیر به رای است حال به هر شکلی که می خواهد باشد باشد حتی سهل انگارانه آن و با نیت خیر آن نیز ثمره و نتیجه ی صحیحی خیلی به دنبال نخواهد داشت و ما را از اصل موضوعات مورد هدف قرآن دور می کند .الگو قراردادن قرآن نیز مصادیقی دارد مثلا اگر امام علی (ع) پیرامون باد پاییزی یا باد بهاری و بحث دوری و نزدیکی نقلی دارند با علم به اینکه ما دنبال حکمتیم و هرآنچه هم برسیم اصل نیست و دلیل نیست آن را الگو قرار می دهیم در این مورد با نظریات ابن سینا الگوی مزاج و طبع فصلها و تناسب و کیفیت آن با افراد بحث می شود با در مورد تعبیر خواب هم تعبیرات الگو در قرآن داریم هم احادیث 

به طور کلی اساسا دین قالب و یا ترمز و یا سرعت گیر خطر جاده ی زندگی است یا نه دین خود راه نشان دهنده و موتور حرکت و علم دهنده و زمینه ساز تحقیقات است.اساسا کلمه ی فقه پویا همین منظور است

چند نکته ی اساسی به عنوان جمع بندی یک ورود علمی به امور انتزاعی مثل روح(نفس) و یادگیری صحیح و عدم ورود خرافات و امور بیهوده و طبقه بندی اهداف و اولویت بخشی به مسایل اصلی مثل ایمان و شاخه ها و مسایل خواب و خواب بیدار یا دید الهی به خواب و مسایل کلی تر و پایه ای مثل نماز و ازدواج و بحث ایمان و دید علمی به علوم غریبه دو تمام موارد حکمت اند نه علت و دلیل سه بالاخره اگر دستور باشد سر اسماعیل باید بریده شود اما مورد صفر اینکه اسلام قرآن و روایات صحیح السند مطابق با قرآن و سنت و عقل سلیم اسلامی الگو است و برعکس آن درست نیست

دقت کنید در جهان پر ادعای مثلا علمی امروز این بشر پیشقراولان علم محسوب می شوند اما در قرآن ما از مواردی نام برده می شود که عجیب است و قرآن به اقوامی برتر اشاره می کند مثلا اقوامی که با فرشتگان دشمن بوده اند و حتی با جبرییل و اینکه عذاب الهی دچار شدند ما امروزه با علم موجود حتی مفهوم رویای صادقه را درک نمی کنیم چه برسد به تعبیر  آن یا در مورد حتی وجود اجنه .حال در احوال اقوام گذشته دشمنی با فرشتگان آنهم خود جبرییل بوده پس یعنی خیلی هم پیش رفته بودند اما ما امروزه حتی با خواست دوستی همچین علمی نداریم پس این یعنی در عمل ما علمی به نام علم نداریم چون حتی دریچه و زمینه این نوع نگرش در هیچ کتاب درسی الگوی از مهد کودک تا دانشگاه وجود ندارد  پس ما خیلی خیلی خیلی عقبیم و زیاد به دانش امروزی مغرور نشوید.

یک مورد دیگر نیز در بحث متافیزیک است یا همان ماورا الطبیعه یا خیلی خیلی خوشبینانه تا خیلی شبیه همان علوم غریبه شاید با متد علمی، که البته ما نیز زیاد به آن اشاره و اهمیت دادیم شایان ذکر است امام(ره)نیز در صحیفه نورشان کلمه یا کلیدواژه دکترین ماوراالطبیعه نیز وجود دارد اما باید اعلام شود بحث مستقیم کتابهایی تحت عنوان کلی عرفان و متافیزیک نیز صحیح نیست زیرا بیشتر این افراد نه براساس دین و یا هر عرفان دیگری بلکه بیشتر به نام علم یا در حالت خوشبینانه تحت لوای مکاتب زمینی دست به تحقیقاتی زده اند که بیشتر به سحر می ماند تا علم البته بازهم اشاره شود دید قرآنی حتی نسبت به انواع سحر حتی با وجود همین واژه متفاوت است اما باید اشاره شود علی رقم نکات خیلی خیلی مثبت غیرمادی گرایانه و حتی با وجود عدم دخالت دادن پیش فرضهای دینی و رسیدن به این پیش فرضها مثل بحث ژنتیک و یا بحث کلی نمود ابدان از کالبدها بازهم بحثها نه از طرف یکسری عالم دینی بلکه بیشتر به عنوان محقیق حنیف می تواند مطرح شود که شاید با دین اصیل نیز آشنا نشده اند در ضمن اهداف دین نیز و بحث ایمان و اصل آن و شبعات آن کاملا گویا است و هدف ما رسیدن به آنهاست و این هدف هم ازنظر برنامه کلی جامع که همان دین است نسبی نیست یعنی به طور کلی ما باید فعال تر حاضر شویم و نیاز جامعه ی تشنه را برآورد کنیم و دقت شود اصالت زیبایی وجود دارد و حتی درانحراف از امانت و حتی عناد با آن بازهم امانت تعریف می شود و اصل آن غیر قابل حذف و انکار است  و از این جهت مشکلی خاص وجود ندارد و بیشتر در این مواقع مقاومت بر حق کارساز است و از خدا باید کمک خواست.این گونه در راه هدایت باقی می مانیم و هدایت هم می کنیم که البته اصل هدایت برای خداست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۴۰

بخوانید و عبرت بگیرید


  زنی زیبا و نازا پیش پیامیر زمانش میرود و میگوید 

 از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.

پیامبر وقت دعا میکند و 

 وحی میرسد او را نازا خلق کردم.

زن میگویدخدا رحیم است و میرود.


سال بعد باز تکرار میشود 

 و باز وحی می آید نازا 

و عقیم است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و 

میرود.

 سال سوم پیامبر وقت زن را  با کودکی در آغوش میبیند.کودک از آن زن ....!!!


با تعجب از خدا میپرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد 

او که نازا خلق شده بود!!!؟

وحی میرسد:هر بار گفتم عقیم است ،او باور نکرد 

و مرا رحیم خواند. رحمتم  بر سرنوشتش پیشی گرفت



 چه خوب بود اگر غم ها 

را در  برابر رحمت الهی 

 باور نمی کردیم.....


توکلت علی الله

با دعا سرنوشت تغییر میکند...


از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی 

بزنید تا در باز شود... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۱:۲۷

با سلام به دوستان گرامی راهکار اجابت دعا چیست

خدا به موسی عرض کرد چه کنم تا دعایم مستجاب شود ندا آمد با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی موسی گفت چگونه خداوند فرمودند به دیگری بگو برایت دعا کند چون تو با زبان او گناه نکردی این گزاره اول بود حالا گزاره دوم در مورد این است که عدد استغفار حتما مستجاب برای بنده از طرف پیامبر هفتاد مرتبه اعلام شد که البته برای گروهی غیر قابل قبول بود تا توبه و سپس اصلاح کنند سپس خدا قبول کندگزاره بعدی این است که هرچه آنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند و گزاره بعد این است که پیامبر طبق نظر قرآن الگو است 

نتیجه اینکه از تمامی دوستان خواهشمند است برای مغفرت همدیگر حداقل هفتاد بار از خداوند خواهش کنیم شاید رستگار شویم برای آنها که دوستشان داریم برای مومنین و مومنان برای موحدان و آزادگان و حتی برای هدایت گمراهان گاها مانع اجابت دعا گناهان است بیاید از خدا برای همدیگر قدرت عدم انجام گناه را دعا کنیم که عدم گناه از توبه آسان تر است

دقت کنید نکات دیگری نیز وجود دارد مثلا ارزش دعا در زمانها و مکانهای خاص مثل حین نماز مثلا در قنوت حتی به زبان خودمانی و هر زبان دلخواه یا دعا و درخواست در شبهای خاص مثلا ارزش قرآن خواندن در شب قدر یک مورد دیگر توسل به پنج تن آل عبا و استعانت از ایشان است و کمک خواستن از ایشان در امور .در حالت کلی بهترین ادعیه و اذکار همان آیات قرآن هستند که به صورت کامل یا الگوبرداری یا وارد کردن در متن قابل استفاده اند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۰