سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقل» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


مشکل کجاست؟


امام على علیه السلام :


لا یَزکو مَعَ الجَهلِ مَذهَبٌ؛


هیچ آیینى، با نادانى رُشد نمى کند.


تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص74

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۲:۳۰

بسم الله الرحمن الرحیم


دانشی که عمل نمیشود فایده ای ندارد...


امام علی علیه السلام:


رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛


چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمی دهد.


(نهج البلاغه،ص755)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۲:۲۷

♻♻♻♻♻♻♻♻♻

🍃حضرت علی (ع)میفرمایند:🍃


✳✨زیبایی زمین به انسان,💫

❇✨زیبایی انسان به عقل,💫

✳✨زیبایی عقل به ایمان,💫

❇✨زیبایی ایمان به عمل,💫

✳✨زیبایی عمل به اخلاص,💫

❇✨زیبایی اخلاص به دعا,💫

✳✨وزیبایی دعابه صلوات,💫

❇✨برمحمد وال محمد صلوات ,💫 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۰

وقتی گریبان عدم، با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را، پیش از ازل می آفرید

وقــتی زمـــین ناز تـو را، در آسمانها می کشید

وقــتی عـــطش طعم تو را، با اشکهایم می چشید

مـــن عــــاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی

چــــیزی نـــمی دانــم از این، دیــــوانگی و عــــاقلی

یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود

آن دم کـــــه چـــــشمانت مــــرا، از عمق چشمانم ربود

وقــــتی که من عـــاشق شدم، شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمــــینی تــــر شــــد و، عـــــالم بـــه آدم سجده کرد

مــــــــــــن بـــودم و چــــشمان تـــو، نــــه آتشی و نــه گلی

چـــــــیزی نـــــــــمی دانم از ایـــــــن، دیـــــوانگی و عــاقلی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۵


فصل 6

اِتر،مادر عناصر

در بعضی مکاتب اتر را بعنوان حالت پنجم و مجزا از عناصر شناخته شده می دانند.اتر دریایی است از عناصر شکل نیافته که هنوز به اشکال مادی وارد نشده و تفکیک نگردیده اند که به زور کلی مجموعه ای از چهار عنصر قبلی است که هنوز شکل خاصی نیافته است و می تواند به هریک از چهار عنصر نیز تبدیل شود.بعبارت دیگر،اتر مادر عناصر است.

به طور کلی یک ارتباط تنگاتنگ بین کل عناصر سازنده ساختار هستی وجود دارد و ماده در حالت عادی دارای انؤزی بی تحرک است که انرژی پتانسیل نام دارد.ماده و انرژی خفته،در دل آگاهی نهفته اند.هنگامی که انرژی در دل آگاهی شروع به تحرک و ارتعاش می کند عنصر هوا(باد)را ایجاد می کند که در این صورت،ذرات در آزادترین حالتت ممکن خود غوطه ورند.به دلیل تحرک زیاد و تبدیل انرژی نهفته و ساکن به جنبش بیش از حد،گرما و حرارت تولید می شود و این همان عنصر آتش است و در نتیجه،میزان ارتعاش و حرکت نسبت به قبل کاهش می یابد.این کاهش حرکت سبب می گردد حرارت حاصله از جنب و جوش ذرات نیز کاهش یافته و متفرق شده و فاصله ذرات از هم کاسته شود و ذرات بصورت مایعی سیال در می آیند که سردتر از حالت قبلی است و منجر  به ایجاد عنصر آب می گردد.با کاهش فاصله ذرات و محدودشدن حرکت و دامنه ارتعاشات و محصور شدن آرادی در کمترین فضای متصور،عنصر خاک متولد می گردد.

همانطور که در فیزیک سه حالت برای ماده تعریف می شود که عبارت است از گاز،مایع،جامد و یک حالتکلی تر که پلاسما نامیده می شود که دریایی است از ذرات ریز مادی(یونهای مثبت)که می تواند سه حالت قبلی را ایجاد نماید.

از آنجا که در اتر هنوز غلظت ماده وارد نشده است سرعت ارتعاش بالاتر از سرعت نور است و هنوز قوانین شناخته شده فیزیکی پاسخگوی تحولات و مسایل در آن رده از خلقت نیست.

برای خلق ماده و مراحل تغییر و تبدیل و تحول این عناصر می توان چنین مدلی را بررسی نمود که هر عنصر به دو قسمت مساوی تقسیم شده،نیمه اول به همان حالت اولیه باقی می ماند و نیمه دوم خود به 4 قسمت مساوی دیگر تقسیم می گردد.برای مثال اتر که شکل ناویژه و تفکیک نشده عناصر است نصف شده،نیمی به همان حالت اولیه اتر باقی می ماند و نیمه دیگر به 4 قسمت مساوی تقسیم می شود.هر یک از این عناصر ثانویه(که یک هشتم اتر اولیه است)باز هم همین چرخه را طی می کنند یعنی نصف شده و نیمه دوم آنها به 4 قسمت مساوی تقسیم می گردد و در این سیر ارتعاش و فرکانس عناصر تغییر یافته و در اثر ترکیبات متفاوت و در صد شرکت مختلف عناصر با هم ماده ناخالص خلق می گردد.ماده ناخالص،عنصر مادی است که بدن فیزیکی و کره خاکی ما و کهکشان و کل عالم کیهانی از آن شکل گرفته است.

عناصر در بدن فیزیکی به نسبتهای خاصی وجود دارد،عنصر خاک بیشترین بخش را به خود اختصاص داده است و به نسبت کمتر،آب و باز هم به نسبت کمتر از آب،آتش و بازهم این نسبت کمتر شده و به عنصر هوا (باد)و در آخر کمترین سهم به مجموعه عناصر یعنی اتر اختصاص یافته است.

موجودات ارگانیک و غیر ارگانیک،حاصل تغییر نسبتِ درجه خلوص عناصر در ترکیبات با هم هستند.با کم و زیاد شدن این نسبتها،موجودات دیگری نیز در جهان خلق می گردد که این رازی است که به دست مادر طبیعت سپرده شده و علوم و تکنولوژی امروز در صدد یافتن آن به هر آزمایشی دست یازیده است.

فرشتگان شعور محض اند آنها در تمام عمر ابدی خویش فقط به تسبیح خداوند می پردازند در بخشهای مختلف از جمله تدبیر در امور عالم و خلقت از طرف خداوند گمارده می شوند مثل محافطان آسمان و به حرکت در آورندگان ابرها و فرشتگان وحی و مرگ و حتی عذاب در جهنم و خادمین بهشت اینها قدرت سرپیچی از دستورات الهی را ندارند در طرف دیگر انسان و اجنه حضور دارند از علاوه بر شعور از عناصر چهارگانه در خلقت این دو ثقیل به کار رفت که به صورت پایه ای در انسان-عامل انس- آب و خاک عنصر اصلی است و در جن-به معنی پوشیده از نظر-آتش و باد برای این دو هدایت عام و خاص وجود دارد و سیر الی الله دارند در بحث اختیار و جبر مبنای لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین بر این دو جریان است اگر عقل بر شهوت حاکم شود از فرشتگان مقام بالاتر پیدا می کنند اگر شهوت بر عقل چیره شود از حیوان نیز پست تر می شوند و برای هرکدام از آن دو جنودی وجود دارد.برای آنها(انسان) جز تلاش شان هیچ چیز نیست و هدایت نیز در پرتو ایمان است و لا غیر.هرچه خوبی است از خداست هرچه موجود خدایی تر شود بهتر است وگرنه وقتی بدی به او می رسد که از خودش هم هست.حیوانات شهوت محض اند البته به معنی نسبی یعنی منظور ما در کل توانایی شعور حیات است اما حیات عالی که حیوانات از این مورد بی بهره اند اینها نیز به ذکر و تسبیح خداوند مشغول اند و کفر نمی گویند حتی صدای بلبل و پرندگان نیز تسبیح خداوند است و همگی تسلیم امر الهی اند و جزو لشگریان خداوند نیز هستند مثل پرندگان ابابیل درست است که سبک زندگی حیوان و روش برخورد با عوامل تعیین وجود امانت در آنها مغایر با مبانی امانت داری است ولی آنها تخطی از رفتار نمی کنند یعنی مطابق با رفتار حیوانی حیوان اند یعنی جایگاه مشخص دارند که با رفتار جنسی آنها مطابقت دارد پس گناهی نیست بحث مسخ شدن قومی از یهود به بوزینه و خوک بر همین مبنا بود که آنها روش زندگی این موجودات را پی گرفته بودند.در ضمن در مورد اصحاب شنبه این مورد که خدا را گول می زدند اما در حقیقت خود را گول می زدند جای بحث در اینجا نیست اما مسخ به دو صورت اتفاق می افتد یکی حیوانات و دیگری جامدات هردو در صورت نسبی بودن امکان بازگشت دارند از نظر حکم ازدواج مسخ نباتی در حکم شرع طلاق  و مسخ به جامدات مرگ محسوب می شود

همچنین لازم به ذکر است که برای این چهار عنصر و اتر حالتها و کیفیته ایی مطرح می شوند که بتوان توسط این حالات و کیفیات قابل درک باشند و عبارتند از:

اتر با حس سامعه یا شنیدن مربوط است و وسیله صدا درک می گردد.

هوا با حس لامسه ارتباط دارد و با لمس کردن به ادراک در می آید.

آتش با حس باصره یا دیدن که شکل و دید و رنگ سر و کار دارد.

آب با حس ذائقه یا چشیدن که با مزه ادراک می گردد.

خاک با حس شامه یا بوییدن که با بو به ادراک در می آید.

بدین ترتیب آگاهی در ادامه مسیر خود،خود به خود به صورت عناصر مختلفی بروز نموده و هریک از عناصر،خود به صورت موجود مستقلی فردیت یافته است که ظاهرا شباهت  و ارتباطی با هم ندارند.

ارتباط و تاثیر عناصر چهارگانه بر سطوح آگاهی بسیار قابل اهمیت می باشد.لایه ها یا غلاف روح یا پوششها یا بدنهای تو در تو وسیله هفت حوزه از سطوح مختلف آگاهی به هم مرتبط شده اند.این هفت حوزه،جایگاه یا سطحی از وجود است که آگاهی از درون آن فوران می کند و از ماده ای که در آن غلاف یا بدن است به آرامی آزاد شده و در جهان اطراف جاری می گردد.هرچه سطح آگاهی بالاتر رود،عناصر مربوط به لایه های زیرین پالایش بیشتری یافته و تصفیه می گردد.

یک عنصر دیگر که می توان درباره آن بحث جدا نمود عنصر زمان و بحث ماهیت آن است که جدا از این مقاله به آن اشاره شده است کلیدواژه آن والعصر و آیات آخر سوره کهف برای شروع است.موارد دیگر در این مورد تونل زمان و چین خوردگی های زمانی و نقاط اتصال زمانی و نقاط مشترک زمانی است که این موارد دستمایه تعداد زیادی از فیلمهای سینمایی علمی تخیلی نیز قرار گرفته است.

در بعضی مکاتب خصوصا مکتب یوگا نیز این هفت سطح آگاهی چنین طبقه بندی شده است:

1-سطح فیزکی که تحت تاثیر عنصر خاک است.

2-سطح روحی-روانی که تحت تاثیرات آب می باشد.

3-سطح خدایی یا الهی که تحت سیطره عنصر آتش است.

4-سطح مقدس که در تسلط هوا است.

5-سطح عرفا و اساتید معنوی که زیر تسلط اتر که خود مجموعه ای از چهار عنصر است قرار دارد.

6-سطح نفس مطمئنه که در تسلط روشنایی نور و چشم سوم قرار دارد.

7-سطح حقیقت مطلق که مافوق تاثیرا این عناصر است.

در اسلام سطوح از نفس اماره و لوامه و ناطقه شروع و تا نفس مطمئنه راضیه و مرضیه به عنوان هفتمین نفس پایان می یابد تعریف اسلام از سطوح و لایه ها دقیقتر است  و بر اساس رفتار اجتماعی در هر سطح گزارش می دهد و این بحث مهم اجتماعی بودن و اهمیت رفتار اجتماعی را گوشزد می کند در قرآن موارد لایه های فوق و تعاریف و نوع رفتار ها کاملا تبیین شده و در احادیث قابل ردیابی است در ضمن علاوه بر مورد عناصر چهارگانه و اتر با توجه به ماهیت زمان – مکان امروزه بحث عنصر زمان نیز مطرح می شود جالب تر اینکه مواردی علمی و دینی نیز وجود دارد مثلا در بحث اینکه چرا اگر آیه ی آخر سوره کهف را قبل خواب بخوانیم و بخواهیم در زمانی خاص بیدار شویم واقعا بیدار می شویم این مورد کاملا قابل آزمایش است در قرآن همانطور که به مواردی بدیهی مثل خورشید قسم یاد شده به عصر به معنی زمان نیز قسم یاد شده است و تمام این موارد قابلیت آزمایشات تجربی را نیز دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۸

وقتی با عقل نیاز و اهمیت استفاده از وحی و.نقل اثبات شد در رویکرد قرآن و اهل بیت جایگاه عقل نه تنها کم.نمی شود بلکه بسیار توجه بیشتر شده و نه تنها خط می دهد بلکه دارای بطون هم هست و تدبر بالایی را می طلبند اعتقادمقدس بودن این دو منبع با توجه به عدم تحریف قرآن و معصومیت پیامبر اکرم(ص)و اهل بیت ایشان  نه تنها عالم انحطاط نیست بلکه باعث می شود منبع قابل اعتمادی برای رشد داشته باشیم و این اصل الگو قراردادن ایشان با عقل تطبیق دارد این موضوع و بحث تحدی قرآن و اینکه اهل بیت نیز گفته اند هر حدیثی که با قرآن و عقل مطابقت نداشت به ما منصوب نیست بیانگر این موضوع است دقت کنید که دو اصل علم و اجتماعی -این اجتماعی بودن براساس عشق و محبت است و شناخت نه نیاز و ترس- بودن دو مبنای حقیقی در تبلیغ است حتی در علوم غریبه و مومن از ابراز اندیشه خود و نقد اندیشه خویش ابایی ندارد چون.می داند حق با اوست دقیقا در ادیان توحیدی تحریف شده علل الخصوص یهود این موضوع عدم تطابق و موازنه ی منفی عقل و وحی و قانون عدم تبلیغ و شرع گرایی محض و میل به جادوگری و رد طریقت و منهاج دقیقا بیانگر این موضوع است یکی از قوانین علوم غریبه تبلیغ است البته شرایط تبلیغ هم داریم اما محدود کردن علم نداریم و این از قوانین اخلاقی است

یک نکته درباره ادیان علل الخصوص ادیان توحیدی نصارا و یهود ما در قرآن هم بحث این را داریم که آنها تا تو را به آیین خویش درنیاورند از تو راضی نمی شوند هم بحث بهترین دوست مومنان مسیحی اند چون قسیسین و رهبانیون دارند که هرکدام را توضیخ نیز دادیم یا در بحث دشمن ترین دشمنان مومنان کافر و یهود خوانده شده که البته اینجا بحث ما دین یهودیت و آیین مذهبی نیز بلکه نوع بحث فکری توحیدی و نگاه به دنیا و علل الخصوص امانت است که در مقالاتی بحث شد در زمان پیامبر نیز ما در مورد مسیحیت هم داستان نجرانی مسیحی را داریم که مایه حفظ جان پیامبر هم شد و هم داستان مباهله که تمام کفر در مقابل تمام ایمان قرار گرفت اینجا نکته حکومتی بودن بحث مسیحیان نیز قابل توجه است که علت عدم اسلام آوردنشان شد البته اینکه حکومت مورد نظر طاغوت بوده نه دینی اثبات همین اهمیت ولایت الهی است که موجب گسترش حق می شود نه حکومت طاغوتی مورد دیگر نیز جوان مسیحیدر رکاب ابا عبدالله الحسین است که  در دوران عروسی خویش و تازه داماد بودن در رکاب حضرت شهید شد قضیه سر وهب و رفتار مادر ایشان در مقابل یزدیان مشهور است  اینجا این نکته حایز اهمیت است در رابطه ی بین ادیان و مکاتب هیچ کس قرار نیست عقایدش را تحمیل کند در ضمن وحدت نیز به معنی قبول عقاید همدیگر نیست بلکه احترام و بحث منطقی و عقلانی بین افراد است و بر اساس کلمه مشترک توحید و در پرتو آن بحث  انسانیت و حریت و آزادگی حسینی و این حقیقت کشتی نجات و سفینه نجات است طبیعی است این تز فکری عدم عقل گرایی چه در فرهنگ شیعه به نامهای گوناگون و چه.در شیعه و چه در اهل تسنن چه.در یهود و چه در مسیحیت به.نام تحجر رخ.دهد مایه ی انحراف خواهد بود و ظلم ظالمان و تحریفات رخ خواهد داد

دقت کنید این موضوع که در جمهوری اسلامی ایران مثلا در بحث دیه دیه یک مرد مسلمان با یک مرد مسیحی و یک مرد یهودی برابر است دقیقا بر اساس رویکرد فقه پویا و فهم دینی و رابطه عالی و سطح عالی گفتمان است و این حتی در برابر ادیان زمینی مورد قبول نیز صادق است و این یعنی حقوق بشر حقیقی اسلامی که غرب از بیان آن در رسانه ها عاجز است یا این موضوع داشتن نمایندگان اقلیت در محلس یکی از دیگر موضوعات است همگی بیانگر آزادی ادیان در اعمال دینی و حضور اجتماعی ایشان در حتی ساختار حکومت است یا در مورد حقوق زنان همین بس که در مجلس می توانند منتخب شوند و با حفظ زن بودن خویش و نه مرد شدن در جامعه حضور فعال داشته باشند همگی اینها از اصول بنیادین تبلیغ است اینکه امثال مجتده امینی داشته باشیم اینها یعنی فقه پویا یا دداشتن پزشک متخصص زن این یعنی فقه پویا و نتیجه جامعه اسلامی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۶



طبق بعضی نظرات دیگر ما پنج عالَم داریم ذات ال.. ،فعل ال..،عقول(مکان فرشتگان)،مثال(برزخ)و ماده علوم غریبه در عالم عقول است اما استفاده صِرف باعث درویشی می شود علوم رزق اند علم ریاضی علم عالم مثال است و طبیعیات علم عالم ماده در عالم ماده زمان و مکان تعریف می شود نه در عوالم دیگر


طبق بعضی نظرات اگر عالم را به عالم طبیعی مثال و عقل تقسیم کنیم رویای صادقهجدا از عالم طبیعی اتفاق می افتد در ضمن در حالت کلی سه نوع خواب دیدن شیطانی براساس فقط مشغله فکری و بعضی اضغاث احلام که به دلیل بدخوری نیز حادث می شود مورد سوم رویای صادقه است که تعبیر هم دارد البته در اصل کلی خواب حکم شخصی دارد البته در مواردی مثل خواب حاکم مسایلی نیز وجود داررد



انواع علم شامل علم حضوری و حصولی است



نکته:سحر و کرامت اصلاً هدف اصلی علوم غریبه نیست ایمان اصل است



انواع روشهای دستیابی علوم



حسی و تجربی که در موارد مادی است



عقل که مجرد است



کشف ،شهود ،وحی،الهام،کشف و شهود.   وحی و الهام بالا به پایین است مخصوص پیامبر امام یا ولی است اما کشف و شهود از پایین به بالا است در علوم غریبه 150 علم داریم که یادگیری 100 مورد حرام و 50 مورد حلال شمرده شده است اما بزرگترین مشکل این روش دستیابی به علوم شخصی بودن آن است یعنی خواب یا کشف یا موارد دیگر فقط برای خود فرد حجت است نه دیگران مگر اثبات و دستیابی به علم یا هدف از روشهای دیگر نه استناد مستقیم در مورد پیامبران نیز آیات(همان لغت مرسوم معجزات)اثبات وحی و الهامشان بوده است



نقل که برای تاریخ به کار می رود



 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۱