سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میوه» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ق.ظ

پیرزن مستحق

شب سردى بود... پیرزن بیرون میوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى که میوه مى‌خریدند. شاگرد میوه‌فروش، تُند تُند پاکت‌هکاى میوه را داخل ماشین مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت.


پیرزن با خودش فکر مى‌کرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست میوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزدیک‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بیرون مغازه که میوه‌هاى خراب و گندیده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب میوه‌ها را جدا کند و بقیه را به بچه‌هایش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هایش شاد مى‌شدند.

 برق خوشحالى در چشمانش دوید... دیگر سردش نبود!

پیرزن رفت جلو، نشست پاى جعبه میوه. تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد میوه‌فروش گفت: «دست نزن ننه! بلند شو و برو دنبال کارت!» پیرزن زود بلند شد، خجالت کشید. چند تا از مشترى‌ها نگاهش کردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را کشید و رفت.


چند قدم بیشتر دور نشده بود که خانمى صدایش زد : «مادرجان، مادرجان!» پیرزن ایستاد، برگشت و به آن زن نگاه کرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اینارو براى شما گرفتم.» سه تا پلاستیک دستش بود، پُر از میوه؛ موز، پرتقال و انار.


پیرزن گفت: «دستت درد نکنه، اما من مستحق نیستم.»


زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه کردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هیچ توقعى. اگه اینارو نگیرى، دلمو شکستى.

 جون بچه‌هات بگیر.» زن منتظر جواب پیرزن نماند، میوه‌ها را داد دست پیرزن و سریع دور شد... پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌کرد. قطره اشکى که در چشمش جمع شده بود، غلتید روى صورتش.

 دوباره گرمش شده بود... با صدایى لرزان گفت: «پیرشى ننه، پیرشى!... خیر ببینى...»


هیچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۰:۲۷