تکیه
ابرها به اسمان تکیه میکنند، درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر.........
گاهی دلگرمی یک دوست چنان معجزه میکند که انگار خدا در زمین کنار توست.
جاودان باد سایه دوستانیکه شادی را علتند نه شریک،
و غم را شریکند نه دلیل..
ابرها به اسمان تکیه میکنند، درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر.........
گاهی دلگرمی یک دوست چنان معجزه میکند که انگار خدا در زمین کنار توست.
جاودان باد سایه دوستانیکه شادی را علتند نه شریک،
و غم را شریکند نه دلیل..
یک داستان واقعی. نوشته پل ویلارد ما یکی از نخستین خانوادههایی در شهرمان بودیم که صاحب تلفن شدیم. آن موقع من 9-8 ساله بودم. یادم میآید که قاب برّاقی داشت و به دیوار نصب شده بود و گوشیاش به پهلوی قاب آویزان بود. من قدّم به تلفن نمیرسید اما همیشه وقتی مادرم با تلفن صحبت میکرد با شیفتگی به حرفهایش گوش میکردم.
بعد من پی بردم که یک جایی در داخل آن دستگاه، یک آدم شگفتانگیزی زندگی میکند به نام «اطلاعات لطفاً» که همه چیز را در مورد همهکس میداند. او شماره تلفن و نشانی همه را بلد بود.
نخستین تجربۀ شخصی من با «اطلاعات لطفاً» روزی بود که مادرم به خانۀ همسایهمان رفته بود. من در زیرزمین خانه با ابزارهای جعبه ابزارمان بازی میکردم که ناگهان با چکش بر روی انگشتم زدم. درد وحشتناکی داشت اما گریه فایده نداشت چون کسی در خانه نبود که با من همدردی کند.
انگشتم را در دهانم میمکیدم و دور خانه راه میرفتم که ناگهان چشمم به تلفن افتاد. به سرعت یک چهارپایه از آشپزخانه آوردم و زیر تلفن گذاشتم و روی آن رفتم و گوشی را برداشتم و نزدیک گوشم بردم. و توی گوشی گفتم «اطلاعات لطفاً» چند ثانیه بعد صدایی در گوشم پیچید:
«اطلاعات بفرمائید»
من در حالی که اشک از چشمانم میآمد گفتم «انگشتم درد میکند»
«مادرت خانه نیست؟»
«هیچکس بجز من خانه نیست»
«آیا خونریزی داری؟»
«نه، با چکش روی انگشتم زدم و خیلی درد میکند»
«آیا میتوانی درِ جایخیِ یخچال را باز کنی؟»
«بله، میتوانم»
«پس از آنجا کمی یخ بردار و روی انگشتت نگهدار»
بعد از آن روز، من برای هر کاری به «اطلاعات لطفاً» مراجعه میکردم ... مثلاً موقع امتحانات در درسهای جغرافی و ریاضی به من کمک میکرد.
یکروز که قناریمان مرد و من خیلی ناراحت بودم دوباره سراغ «اطلاعات لطفاً» رفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم. او به حرفهایم گوش داد و با من همدردی کرد. به او گفتم: «چرا پرندهای که چنین زیبا میخواند و همۀ اهل خانه را شاد میکند باید گوشۀ قفس بیفتد و بمیرد؟»
او به من گفت «همیشه یادت باشد که دنیای دیگری هم برای آواز خواندن هست»
من کمی تسکین یافتم.
یک روز دیگر به او تلفن کردم و پرسیدم کلمۀ fix را چطور هجّی میکنند.
یکسال بعد از شهر کوچکمان (پاسیفیک نورث وست) به بوستن نقل مکان کردیم و من خیلی دلم برای دوستم تنگ شد.
«اطلاعات لطفاً» متعلّق به همان تلفن دیواری قدیمی بود و من هیچگاه با تلفن جدیدی که روی میز خانهمان در بوستن بود تجربۀ مشابهی نداشتم. من کمکم به سن نوجوانی رسیدم اما هرگز خاطرات آن مکالمات را فراموش نکردم.
غالباً در لحظات تردید و سرگشتگی به یاد حس امنیت و آرامشی که از وجود دوست تلفنی داشتم میافتادم. راستی چقدر مهربان و صبور بود و برای یک پسربچه چقدر وقت میگذاشت.
چند سال بعد, بر سر راه رفتن به دانشگاه، هواپیمایم در سیاتل برای نیم ساعت توقف کرد. من 15 دقیقه با خواهرم که در آن شهر زندگی میکرد تلفنی حرف زدم و بعد از آن بدون آن که فکر کنم چکار دارم میکنم، تلفن اپراتور شهر کوچک دوران کودکی را گرفتم و گفتم «اطلاعات لطفاً».
به طرز معجزهآسایی همان صدای آشنا جواب داد.
«اطلاعات بفرمائید»
من بدون آن که از قبل فکرش را کرده باشم پرسیدم «کلمۀ fix را چطور هجّی میکنند؟»
مدتی سکوت برقرار شد و سپس او گفت «فکر میکنم انگشتت دیگر خوب شده باشد.»
من خیلی خندیدم و گفتم «خودت هستی؟» و ادامه دادم «نمیدانم میدانی که در آن دوران چقدر برایم با ارزش بودی یا نه؟»
او گفت «تو هم میدانی که تلفنهایت چقدر برایم با ارزش بودند؟»
من به او گفتم که در تمام این سالها بارها به یادش بودهام و از او اجازه خواستم که بار بعد که به ملاقات خواهرم آمدم دوباره با او تماس بگیرم.
او گفت «حتماً این کار را بکن. اسم من شارون است»
سه ماه بعد به سیاتل برگشتم. تلفن کردم اما صدای دیگری پاسخ داد.
«اطلاعات بفرمائید»
«میتوام با شارون صحبت کنم؟»
«آیا دوستش هستید؟»
«بله، دوست قدیمی»
«متأسفم که این مطلب را به شما میگویم. شارون این چند سال آخر به صورت نیمهوقت کار میکرد زیرا بیمار بود. او 5 هفته پیش در گذشت»
قبل از این که تلفن را قطع کنم گفت «شما گفتید دوست قدیمیاش هستید. آیا همان کسی هستید که با چکش روی انگشتتان زده بودید؟»
با تعجب گفتم «بله»
«شارون برای شما یک پیغام گذاشته است. او به من گفت اگر شما زنگ زدید آن را برایتان بخوانم»
سپس چند لحظه طول کشید تا درِ پاکتی را باز کرد و گفت:
«نوشته به او بگو دنیای دیگری هم برای آواز خواندن هست. خودش منظورم را میفهمد»
من از او تشکر کردم و گوشی را گذاشتم.
هرگز تأثیری که ممکن است بر دیگران بگذارید را دست کم نگیرید.
واژه های دارای ریشه فرانسوی که در زبان فارسی معمول شده اند ، به فراوان یافت می شوند. دلیل آن شاید به دوران قاجار برگردد که عمده ی روابط ایران و غرب، با فرانسویان بوده است. برخی از این کلمات و معادل فرانسوی آن در ادامه مطلب فهرست شده اند .
الف
ادکلن(eau de cologne)
اپل (épaule) به معنی شانه
اپیدمی (épidémie)
اتیکت (étiquette)
اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه
اکران (écran)
اکیپ (équipe)
املت (omelette)
اوٍرت (ouvert) به معنی باز (open).
اورژانس (urgence)
اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.
ایده (idée)
آباژور (abat-jour)
آژانس (agence)
آسانسور (ascenseur)
آلرژی (allergie)
آمپول (ampoule)
آناناس (ananas)
آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است.
آوانس (avance)
ب
بالکن (balcon)
بانداژ (bandage)
برس (brosse)
بروشور (brochure)
بلوز (blouse)
بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.
بوفه (buffet)
بولتن (bulletin)
بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!
بیگودی (bigoudis)
پ
پاپیون (papillon) به معنی پروانه
پاساژ (passage)
پاندول (pendule)
پانسمان (pansement)
پروژه (projet)
پروسه (process)
پلاک (plaque)
پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.
پماد (pommade)
پیژامه (pyjama)
پیست (piste)
ت
تابلو (tableau)
تن (ماهی) (thon)
توالت (toilette)
تومور (tumeur)
تیره یا خط تیره (tiret)
تیراژ (tirage)
ر
رادیاتور (radiateur)
رژیم (régime)
رفراندوم (référendum)
رفوزه (refusé)
روبان (ruban)
ژ
ژانر (genre)
ژست (geste)
ژله (gelée)
ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.
ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.
س
ساتن (satin)
سالن (salon)
سس (sauce)
سنکوپ (Syncope)
سوژه (sujet)
ش
شارلاتان (charlatan)
شاسی (châssis)
شال (châle)
شانس (chance)
شوفاژ (chauffage)
شوفر (Chauffeur)
شومینه (cheminée)
ص
صابون (savon)
صندل (sandale)
ط
طلق (talc)
ف
فلش (flèche)
فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.
ک
کاپوت (capot)
کاسکت (Casquette)
کافه (café)
کافه گلاسه (café glacé)
کامیون (camion)
کامیونت (camionnette)
کاناپه (canapé)
کراوات (cravate)
کریدور (corridor)
کمدی (comédie)
کنسرو (conserve)
کنکور (concours)
کودتا (Coup d’État)
کورس (course)
گ
گارسون (garçon)
گیشه (guichet)
ل
لوستر (lustre)
لیسانس (licence)
م
مانتو (manteau)
مانکن (mannequin)
مایو (maillot)
مبل (meuble)
مرسی (merci)
مزون (maison) به معنی خانه است
مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.
موزه (musée)
موکت (moquette)
ن
نایلون (nylon)
و
وانیل (vanille)
ویتامین (vitamine)
ویترین (vitrine)
ویراژ (virage)
ویلا (villa )
در انگلیسی کلماتی هست که به دلیل شباهت نزدیکشان ممکا است اشتباه گرفته شود. همانند موارد زیر:
بیابان desert
دسر dessert
------
به جز except
پذیرفتن accept
------
مردن die
رنگ کردن dye
------
تاثیر گذاشتن affect
اثر effect
------
اجازه گرفته allowed
با صدای بلند aloud
------
محراب altar
تغییر کردن، دادن alter
------
برهنه bare
تحمل کردن bear
------
نامطبوع coarse
دوره course
------
کشمش currant
کنونی current
------
شورا council
مشورت counsel
------
دوگانه dual
جنگ تن به تن duel
------
خودنمایی flaunt
تمسخر flout
------
رسماً formally
قبلاً formerly
------
آرام quiet
کاملاً quite
------
سبک lightening
روشن شدن lightning
------
شل loose
از دست دادن lose
------
بادبان sail
فروش sale
------
دوختن sew
بذرپاشی sow
------
درد pain
جام pane
------
آرامش peace
تکه piece
------
شخصی personal
کارکنان personnel
------
ساکن stationary
نوشت افزار stationery
------
کمر waist
تلف کردن waste
------
هوا weather
آیا whether
خدایا
تو هدفی، من دنبال توام
تو معبودی، من عبد توام
تو عشقی، من عاشق توام
تو نوری، من شب پره توام
تو بال باش ، من پرنده ام
تو ارباب باش ،من برده ام
تو همراه باش، من رونده ام
تو ناز باشی، من نیازم
تو آواز باشی، من یه سازم
خدایا فقط باش،که بی تو می بازم.
اینم یک انرژی مثبت از مولانا:
حقیقت
نه به رنگ است و نه بو
نه به هآی است ونه هو
نه به این است ُ نه او
نه به جام است و سبو
گر به این نقطه رسیدی ؛
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود
این راز گهر بار جهان را :
آنچه گفتند و سرودند
تو آنی !!
تو خودت جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عُمر
به دنبال خودت نعره زنانی!
تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی
همه اسرار نهانی!
روی دستش "پسرش"رفت ولی"قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش"رفت ولی "قولش نه"
این چه خورشید غریبیست که باحال نزار.
پای "نعش قمرش" رفت ولی"قولش نه"
شیرمردی که در آن واقعه "هفتاد ودوبار"
دست غم بر"کمرش"رفت ولی "قولش نه"
هرکجا مینگرم نام حسین است وحسین.
ای دمش گرم "سرش"رفت ولی"قولش نه"
مادرها همیشه دسته گل به آب می دهند...
مادر موسی به نیل
ام البنین به علقمه
۱۷۵ مادر به اروند
😭
😭
😭
شادی روح همه شهیدان
صلوات
آیت الله مجتهدی تهرانی :
اولین عملی که باعث خوب شدن کار و بار انسان می شود، "راضی نگه داشتن پدر و مادر" است.
✌دومین عمل "نماز اول وقت" است. نماز اول وقت در اینکه کارتان خوب شود موثر است. کسانی که به هر دری می زنند ولی کارشان درست نمی شود برای اینست که نماز اول وقت نمی خوانند.
✅جوانها به شما توصیه می کنم اگر می خواهید هم دنیا داشته باشید و هم آخرت، نماز اول وقت بخوانید.
زغالهای خاموش را،
کنار زغالهای روشن میگذارند تا روشن شود...
همنشینی اثر دارد.
ما هم اگر کنار کسانی بشینیم،
که روشنند و نورانیت و حرارتی دارند،
ما هم نورانیت و حرارتی میگیریم...
ماهم مثل زغال خاموشیم.
یکی از حرفهای جانسوز اهل جهنم این است:
"یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا"
وای برمن...
ای کاش با فلانی رفیق نبودم و با او نمی نشستم،
او تاریک بود و مرا مثل خود تاریک کرد.
قران کریم سوره فرقان آیه28
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
🔴 ««بهترین زیبایی های خلقت»»
🔺 زیباترین کلام:بسم الله...
🔺زیباترین تکیه گاه:خدا
🔺زیباترین دین:اسلام
🔺زیباترین خانه:کعبه
🔺زیباترین بانگ:تکبیر
🔺زیباترین آواز:اذان
🔺زیباترین ستون:نماز
🔺زیباترین معجزه:قرآن
🔺زیباترین سوره:حمد
🔺زیباترین قلب:یاسین
🔺زیباترین عروس:الرحمن
🔺زیباترین محافظ:آیةالکرسی
🔺زیباترین عمل:عبادت
🔺زیباترین زیارت:خانه خدا
🔺زیباترین منزل:بهشت
🔺زیباترین مهاجر:هاجر
🔺زیباترین صابر:ایوب(ع)
🔺زیباترین معمار:ابراهیم(ع)
🔺زیباترین قربانی:اسماعیل(ع)
🔺زیباترین مولود:عیسی(ع)
🔺زیباترین جوان:یوسف(ع)
🔺زیباترین انسان:پیامبراسلام
🔺زیباترین پارسا:علی(ع)
🔺زیباترین مادر:زهرا(س)
🔺زیباترین مظلوم:امام حسن مجتبی(ع)
🔺زیباترین شهید:امام حسین(ع)
🔺زیباترین ساجد:امام سجاد(ع)
🔺زیباترین عالم:امام محمدباقر(ع)
🔺زیباترین استاد:امام صادق(ع)
🔺زیباترین زندانی:امام کاظم(ع)
🔺زیباترین غریب:امام رضا(ع)
🔺زیباترین فرزند:امام جواد(ع)
🔺زیباترین راهنما:امام هادی(ع)
🔺زیباترین اسیر:امام حسن عسکری(ع)
🔺زیباترین منتقم:امام زمان(عج)
🔺زیباترین عمو:حضرت عباس(ع)
🔺زیباترین عمه:حضرت زینب(ع)
🔺زیباترین سرباز:علی اکبر(ع)
🔺زیباترین غنچه:علی اصغر(ع)
🔺زیباترین شب سال:شب قدر
🔺زیباترین سفر: حج
🔺زیباترین محل تولد:کعبه
🔺زیباترین لباس: احرام
🔺زیباترین ندا: فطرت
🔺زیباترین سرانجام: شهادت
🔺زیباترین جنگ: نفس عماره
🔺زیباترین ناله: نیایش
🔺زیباترین اشک: اشک از توبه
🔺زیباترین حرف: حق
🔺زیباترین حق: گذشت
🔺زیباترین نیکی: به پدرومادر
🔺زیباترین آغوش: آغوش مادر
🔺زیباترین رحمت: باران
🔺زیباترین سرمایه: زمان
🔺زیباترین لحظه: پیروزی
🔺زیباترین کلمه: محبت
🔺زیباترین یادگاری: نیکی
🔺زیباترین عهد: وفا
🔺زیباترین دوست: کتاب
🔺زیباترین کتاب: قرآن
🔺زیباترین زینت: ادب
🔺زیباترین روزهفته: جمعه
🔺زیباترین خاک: تربت کربلا
🔺زیباترین ابزار: قلم
🔺زیباترین روزسال: مبعث
🔺 زیباترین بیابان: عرفات
🔺 زیباترین مزار: شش گوشه
🔺زیباترین شعار: صلوات
🔺زیباترین قبرستان: بقیع
🔺زیباترین زمین: کربلا
🔺زیباترین آرزو: فرج مهدی
🔺🌹 زیباترین پایان: التماس دعا
🌸🌸🌸🌸
فوقالعاده زیبا و مفهومی!
آیت الله مجتهدی تهرانی:
وضو میگیری، اما در همین حال اسراف میکنی
نماز میخوانی اما با برادرت قطع رابطه میکنی
روزه میگیری اما غیبت هم میکنی
صدقه میدهی اما منت میگذاری
بر پیامبر و آلش صلوات می فرستی اما بدخلقی می کنی
دست نگه دار بابا جان!
ثوابهایت را در کیسهٔ سوراخ نریز.....
چه تعبیرزیبایی...
بهترین روش برای خودسازی
اول مشارطه است
یعنى ، صبح انسان با خودش شرط کند که آن روز، وظایف دینی اش را به خوبى انجام دهد و از گناهان نیز بپرهیزد.
دوم مراقبه است
یعنى ، در طول روز مراقب خود و اعمالش باشد تا از آنچه با خود عهد کرده تخطى نکند.
سوم محاسبه است
که در آخر شب، به حساب کارهاى خود برسد ؛ بررسى کند که چــه مـقـدار بــه وظایف خویش عمل کــرده و چــه مقدار کوتاهى داشته است.
چهارم معاتبه است
(برخى از علماى اخلاق این مرحله را براى محاسبه ذکر کرده اند.) یعنى ، اگر انسان در محاسبه مـتـوجــه اشـتباهاتى در رفتارش شـــد ، خــود را تنبیه کند تا لغزش هایش جبران شود مثلا، خود را ملزم کند که روز بعد را روزه بگیرد یا مبلغى انفاق کند یا قدرى قرآن تلاوت نماید یا کار خیر دیگرى انجام دهد تا مافات جبران شود.
اما در مساله محاسبه، آنچه بیش از همه اهمیت دارد ، نقش حساب کشیدن از خویش است ؛ اگر کار خوبى انجام داده بودیم ، خــدا را شکر کنیم و توفیق ادامه آن را بخواهیم و اگر قصور ورزیده بودیم،استغفار کنیم و به فکر ترک آن بیفتیم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى ابوذر! پیش از آنکه به حسابت برسند، خودت به حساب خود برس، که این کار، حساب فرداى تو را آسان تر مى کند. و پیش از آنکه تو (و عمل تو) را وزن کنند، خودت را وزن کن و آماده عرضه بزرگ باش، آن روز که تو را عرضه مى کنند و آن روز، هیچ کار پنهانى بر خداوند پوشیده نمى ماند.
وسائل الشیعه جلد 117 ص 379
امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: هر کس که هر روز از خودش حساب رسى نکند از ما نیست. پس اگر کار نیک انجام داده باشد، از خداوند بخواهد که افزون ترش کند، و اگر بد کرده باشد، از خدا آمرزش بطلبد و به سوى او توبه کند.
وسائل الشیعه جلد11 ص 377
چهار حکایت کوتاه
👌از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه ی پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته ی مرگش
مرا در هر مکانی که باشم پیدا میکند
چگونه فرشته ی روزیش مرا گم میکند
👌پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری می رود
پدر دختر می گوید:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد پس من به تو دختر نمیدهم
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر می گوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند
دختر میگوید:
پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
👌از حاتم پرسیدند بخشنده تر از خود دیده ای
گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
از طعم جگرش تعریف کردم
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم
کباب کرد
گفتند تو چه کردی؟
گفت:
پانصد گوسفند به او هدیه دادم
گفتند پس تو بخشنده تری
گفت نه چون او هر چه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او
دادم
👌عارفی را گفتند :
خداوند را چگونه میبینی؟!
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم رامیگیرد...✋
یادخدارافراموش نکنیم...
روزی دختری به کلاس ما آمد که صورتی زشت، موهایی کم پشت و صورتی سبزه داشت. دندان های او هم تناسبی با گونه هایش نداشت.
روز اول در مدرسه، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند.
نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت.
او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:
می دونی زشت ترین دختر این کلاسی؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید.
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند.
اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش گفت:
اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.
همین جمله موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند. او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند.
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و...
یکی از دبیران را خوش خلق ترین معلم دنیا صدا می زد و مستخدم مدرسه را هم محبوب ترین همیار دانش آموزان.
واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد.
مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا! و حق هم داشت.
آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود.
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم.
پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحرآمیزش می دانستم.
و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟
همسرم جواب داد:
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم.
و به خاطر محبت او، روز بعد، مادرم نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید.
" ارنستو چه گوارا"
لبهای تو لب نیست !
عذابی ست الهی !!!!
باید که عذابی بِچِشم گاه به گاهی !!!!
در لحظهی دیدار تو !!! گفتم که بعید است
چشمان تو من را نکشاند
به تباهی !!!!
لبهای تو نایابتر از آب حیات است !!!!
تو سوزن پنهان شده در
خرمن کاهی !!!!
اینکار خدا بوده که یکباره
بیفتد
در تُنگ بلور شب من مثل تو
ماهی !!!!
ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز !!!!
وای وای وای معشوقهی
مایی،،،،چه بخواهی چه نخواهی !!!!
درسهای مهم زندگی
١_ چیزی که سرنوشت انسان را می سازد “استعدادهایش” نیست ، “انتخابهایش” است …
٢_ برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم...
٣_ هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن ...
۴_ بر آنچه گذشت، آنچه شکست آنچه نشد، آنچه ریخت، حسرت نخور، زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد...
۵_ تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است...
۶_ موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر میداریم به نظرمان میرسند!
٧_ اگر میخواهی دروغی نشنوی، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن...
٨_ به خاطر داشته باش هرگاه به قله رسیدی همزمان در کنار دره ای عمیق ایستاده اى...
٩_ هرگز با یک آدم نادان مجادله نکنید، تماشاگران ممکن است نتوانند تفاوت بین شما را تشخیص دهند...
شاد باشید...
انتظاری که از آن سخن گفته اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست،
انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی_امام_زمان آماده کنیم.
سربازی_امام_زمان کار آسانی نیست.
سربازی منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد مبارزه کند،
احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن_بینی دارد.
مقام_معظم_رهبری
دکتر امیرعلی بابایی در کتاب تجسم خلاق میگوید:به خود بگویید عالی هستید تا عالی شوید.
وبه خاطر داشته باشید که هرچه بگویید همان می شود .
ضمیر شما بدن شمارا می سازد وبدن شما ضمیر شما را.
"یک اندیشه ی زیبا ومثبت ،یک بهشت را در زندگی می سازد….
ویک اندیشه منفی ویاس آور جهنمی را در دنیای انسان خلق می کند… .
انسانها آنچه را بیندیشند خلق می کنند."
شاد باشید ، مثبت باشید والبته عالی.
ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﮑﺴﻮﻝ؛
ﺗﺠﺮﺑﯿﺎﺕ 40 ﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ
ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ :
"ﻫﺮﮔﺰ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﻃﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻧﮑﻨﯿﺪ "
جملاتی ناب از موفقترین انسانها.....
بیل گیتس:
اگر فقیر به دنیا آمدهاید
این اشتباه شما نیست
اما اگر فقیر بمیرید
این اشتباه شما است
سوآمی ویوکاناندن:
در یک روز اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمیشوید
می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت میکنید
ویلیام شکسپیر:
سه جمله برای کسب موفقیت
بیشتر از دیگران بدانید
بیشتر از دیگران کار کنید
کمتر انتظار داشته باشید
آلن استرایک:
در این دنیا خود را با کسی مقایسه نکنید
در این صورت به خودتان توهین کردهاید
توماس ادیسون:
من نمیگویم که ١٠٠٠ شکست خوردهام
من میگویم فهمیدهام ١٠٠٠ راه وجود دارد که میتواند باعث شکست شود
لئو تولستوی:
هر کس به فکر تغییر جهان است
اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست
آبراهام لینکلن:
همه را باور کردن خطرناک است
اما هیچکس را باور نکردن خیلی خطرناکتر است.