سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۲۵۹۴ مطلب توسط «امیر حسین سوری» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۱ ق.ظ

در فواید روزه

◀ازم پرسید: 

رمضانِ امسال،توی اینهمه گرما، روزه میگیری؟؟؟

گفتم: آره حتما میگیرم...


◀گفت:ولی کدوم پزشک اینهمه سختی را برای بدن تایید میکنه؟؟؟

گفتم: همون پزشکی که وقتی همه پزشکان جوابت کردن، برات معجزه میکنه !!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۲۱
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۰ ق.ظ

داستانی از جان بلانکارد سیرت یا صورت

متنی فوق العاده زیبا:




"جان بلانکارد” از روی نیمکت برخاست

لباس ارتشی اش را مرتب کرد 

و به تماشای انبوه مردم 

که راه خود را از میان ا یستگاه قطار بزرگ مرکزی پیش می گرفتند 

مشغول شد.

او به دنبال دختری می گشت 

که چهره ی او را هرگز ندیده بود 

اما قلبش را می شناخت

دختری با یک گل سرخ.

از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود.

از یک کتابخانه ی مرکزی در فلوریدا, 

با برداشتن کتابی از قفسه 

ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود.

اما نه شیفته ی کلمات کتاب ..

بلکه شیفته ی یادداشتهایی با مداد, 

که در حاشیه ی صفحات آن به چشم می‌خورد.

دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین 

و باطنی ژرف داشت.

در صفحه ی اول ” جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد: 

“دوشیزه هالیس می نل"

با اندکی جست و جو و صرف وقت  

توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.

” جان ” برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود 

از او درخواست کرد که به نامه نگاری با او بپردازد. 

روز بعد جان سوار کشتی شد 

تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود.

در طول یکسال و یک ماه پس از آن , 

آن دو به تدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند.

هر نامه همچون دانه ای بود 

که بر خاک قلبی حاصلخیز فرو می افتاد 

و به تدریج عشق شروع به جوانه زدن کرد. 

 جان درخواست عکس کرد،

ولی با مخالفت ” میس هالیس ” روبه رو شد. 

به نظر هالیس اگر ” جان ” قلبا به او توجه داشت 

دیگر شکل ظاهری اش نمی توانست برای او چندان با اهمیت باشد. 

ولی سرانجام روز بازگشت ” جان ” فرا رسید 

آن ها قرار نخستین ملاقات خود را گذاشتند : 

۷ بعد الظهر در ایستگاه مرکزی نیویورک. 

هالیس نوشته بود : 

" تو مرا خواهی شناخت 

از روی گل سرخی که بر کلاهم خواهم گذاشت ." 

بنابراین راس ساعت ۷ بعدالظهر ” جان ” به دنبال دختری می گشت 

کهقلبش را سخت دوست می داشت 

اما چهره اش را هرگز ندیده بود.

ادامه ی ماجرا را از زبان خود " جان " بشنوید: 

 زن جوانی داشت به سمت من می‌آمد, 

بلند قامت و خوش اندام

موهای طلایی‌اش در حلقه‌های زیبا ، 

کنار گوش‌های ظریفش جمع شده بود.

چشمان آبی رنگش به رنگ آبی گل ها بود

و در لباس سبز روشنش به بهاری می مانست 

که جان گرفته باشد

من بی اراده به سمت او قدم برداشتم , 

کاملا بدون توجه به این که او آن نشان گل سرخ را 

بر روی کلاهش ندارد. 

اندکی به او نزدیک شدم . 

لب هایش با لبخند پرشوری از هم گشوده شد

اما به آهستگی گفت ” ممکن است اجازه دهید عبور کنم ؟" 

بی‌اختیار یک قدم دیگر به او نزدیک شدم و

در این حال میس هالیس را دیدم. 

تقریبا پشت سر آن دختر ایستاده بود 

زنی حدودا 50 ساله ..

با موهای خاکستری رنگ که در زیر کلاهش جمع شده بود. 

اندکی چاق بود و 

مچ پای نسبتا کلفتش توی کفش های بدون پاشنه جا گرفته بودند.

دختر سبز پوش از من دور می شد و 

من احساس کردم که بر سر یک دوراهی قرارگرفته ام.

از طرفی شوق و تمنایی عجیب 

مرا به سمت آن دختر سبز پوش فرا میخواندو

از سویی علاقه ای عمیق به زنی 

که روحش مرا به معنای واقعی کلمه مسحور کرده بود 

به ماندن دعوتم می کرد. 

او آن جا ایستاده بود با صورت رنگ پریده و چروکیده اش 

که بسیار آرام و موقر به نظر می رسید.

و چشمانی خاکستری و گرم که از مهربانی می درخشید.

دیگر به خود تردید راه ندادم. 

با کتاب جلد چرمی آبی رنگی که در دست داشتم 

و در واقع نشان معرفی من به حساب می آمد جلو رفتم.

از همان لحظه فهمیدم که دیگر عشقی در کار نخواهد بود.

اما چیزی به دست آورده بودم که ارزشش حتی از عشق بیشتر بود.

دوستی گرانبهایی که می توانستم همیشه به آن افتخار کنم. 

به نشانه ی احترام و سلام خم شدم 

و کتاب را برای معرفی خود به سوی او دراز کردم. 

با این وجود وقتی شروع به صحبت کردم 

از تلخی ناشی از تاثری که در کلامم بود متحیر شدم.

من ” جان بلانکارد” هستم و شما هم باید دوشیزه می نل باشید. 

از ملاقات شما بسیار خوشحالم 

ممکن است دعوت مرا به شام بپذیرید؟

چهره ی آن زن با تبسمی شکیبا از هم گشوده شد

و به آرامی گفت: فرزندم من اصلا متوجه نمی‌شوم!

ولی آن خانم جوان که لباس سبز به تن داشت 

و هم اکنون از کنار ما گذشت..

از من خواست که این گل سرخ را روی کلاهم بگذارم 

و گفت اگر شما مرا به شام دعوت کردید باید به شما بگویم که

او در رستوران بزرگ آن طرف خیابان منتظر شماست.

او گفت که این فقط یک امتحان است!f

ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺷﻌﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻬﻮﺕ،

ﺑﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺷﻬﻮﺕ ﺩﺍﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻌﻮﺭ،

ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ....

ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﻌﻮﺭﺵ ﺑﻪ ﺷﻬﻮﺗﺶ ﻏﻠﺒﻪ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ،

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﻮﺗﺶ ﺑﺮ ﺷﻌﻮﺭﺵ ﻏﻠﺒﻪ ﮐﻨﺪ ﺍﺯ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﭘﺴﺖ ﺗﺮ

ﭘﺲ ﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ؛ ﺩﺭﯾﺎﺏ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ؟ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۲۰
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۸ ق.ظ

یه روز

چند تا جوک خواندنی?

👇👇👇


جک های فوق العاده جالب

حتما تا اخر بخونید :


- یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره

> عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه ی کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره


- ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه : صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست

- مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من

- بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم

- اینها را هم میشود خورد

> این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی ره 

...........................


- یه روز یه ترکـــه میره جبهه

 بعد از یه مدت فرمانده میشه

 یه روز بهش می گن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش

جواب میده کدوم داداشم؟

 اینجا همه داداش من هستن

- اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد

- اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکری

 ..........................


- به یه ترکه گفتند کتابی بنویس

- ترکه برای تالیف آن کتاب حدود چهل سال تحقیق و مطالعه کرد و بیش از ده

- هزار کتاب را تمام خواند و به حدود صد هزار کتاب، مراجعه مکرر داشت

- او برای یافتن منابع و کاوش در کتاب خانه های هند، ترکیه، ایران، عراق و ... سفرهای متعدد انجام داد و بالاخره یک کتاب یازده جلدی نوشت

- این ترکه کسی نبود جز علامه امینی و آن کتاب نیز همان الغدیر بود

 .........................

- یه روز یه ترکه داشته ذکر میگفته

- در وسط ذکر هنوز تمام نشده بود که یک حوری بهشتی با جامی در دست از سمت

- راست او می آید و جام شراب بهشتی را تعارف میکند

 اما چون ذکر هنوز تمام نشده بود ترکه به حوری اعتنا نمیکنه

حوری از سمت چپ میآید ولی بازهم ترکه اعتنا نمیکنه و حواسش را جمع ذکر حقتعالی میکند

- تا اینکه حوری از نظر ناپدید میشه و ترکه بالاخره ذکر خدا را همانگونه که

 استادش گفته بود کامل میکنه

 این ترکه کسی نبود جز علامه طباطبایی...

.

.

پس از این به بعد قبل از جک تعریف کردن حواسمون باشه چه کسانی رو به سخره می گیریم

یه روز یه لره،،،،

،

،

،

،


یه لره میشه شهید بهنام محمدی .اولین نوجوان 13 ساله شهید راه وطن


یه لره میشه اریوبرزن فرمانده ارتش داریوش


یه لره میشه سردار بی بی مریم بختیاری فرمانده سپاه بختیاری


یه لره میشه دکتر عبدالحسین زرین کوب


یه لره هم میشه دکتر ملک حسینی تنها پزشک پیوند کبد در آسیا


یه لره میشه بانو قدم خیر رهبر مبارزان عشایر در مقابل انگلیس


یه لره میشه مهرداد اوستا نویسنده و شاعر


یه لره میشه محسن رضایی از فرمانده سپاه در هشت سال دفاع مقدس 


یه لر ه میشه کریم خان زند......


یه لره میشه حسین پناهی که یادش در خاطره ایرانیان زنده می مونه


یه لره میشه باباطاهر


یه لره میشه علی مردان خان که به ارتش رضا خان میگه هر عقابی بخواهد از آسمان این کشور عبور کند باید پرهایش را باج بدهد


یه لره میشه پرفسور موسیوند و قلب مصنوعی رو اختراع میکنه


یه لره میشه قیصر امین پور


یه لره میشه سردار اسعد بختیاری فاتح تهران


یه لره میشه آیت الله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعیان


یه لره میشه پرفسور کرم زاده استاد جهانی ریاضی


یه لره میشه احسان کامرانی استاد دانشگاه هاروارد و مخترع قرنیه مصنوعی چشم


یه لره میشه پرفسور باهر مغز سوم فیزیک جهان


یه لره میشه پرفسور جعفر شهیدی،،،


و،،،،،


 یه روزی یه ترکه...

یه روزی یه عربه...

یه روزی یه قزوینیه...

یه روزی یه آبادانیه...

یه روزی یه اصفهانیه...

یه روزی یه دزفولیه...

یه روزی یه شمالیه...

یه روزی یه شیرازیه...

.

.

.

.

.

.

.

.

.


لره...........شهید محمد بروجردی بود

ترکه.......... شهید مهدی باکری بود

عربه......... شهید علی هاشمی بود

قزوینیه...... شهید عباس بابایی بود

آبادانیه...... شهید طاهری بود

اصفهانیه.... شهید ابراهیم همت بود

دزفولیه......شهیدبابایی بود

شمالیه...... شهید شیرودی بود

شیرازیه...... شهید عباس دوران بود

"شادی روح همه مردای بی ادعای وطنمون 


🌼🌼🌼🌸🌼🌼🌼🌼 


🌿🌼 به امید روزی که یادبگیریم به همدیگردرهرپوشش وقومیت احترام بگذاریم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۸
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ

در مورد جک سازی علیه آیت الله مکارم شیرازی

بازی کردن فوتبال حرام است!

هدیه دادن گل به دیگران حرام است!

بستن کمربند ایمنی حرام است!

شستن گوشت قبل از پختن آن حرام است!

خلوت کردن پدر با دخترش حرام است!

.

.

.

.

.

.

.

.

.


⚠ دوست عزیز! این فتاوا متعلق به آیت الله مکارم شیرازی نیستند!! 


⚠ این فتاوا همگی از سوی مفتی های وهابی صادر شده اند و هیچ کدام جوک نیستند. این ها عین واقعیت اند.


❓اما چرا با ما کاری کردند که با دیدن این فتاوای عجیب و مسخره، به یاد یک مرجع تقلید شیعه بیفتیم؟!

 دلیل این همه جوک که برای آیت الله مکارم می سازند چیست؟!


🔴 حواسمان را از اصل ماجرا پرت کردند... دشمنان اهل بیت چقدر لذت می برند با دیدن این کارهای ما... ما که به جای خندیدن به این فتاوای واقعی و مضحک وهابیت پلید، به جوک های ساختگی علیه یک عالم بزرگوار شیعه می خندیم.


⁉ و اما چرا آیت آلله مکارم شیرازی به عنوان سوژه ی این بازی خطرناک انتخاب شد؟!


🔵 چون ایشان در طول عمر پر برکتش بارها و بارها در مباحث مفصلی به نقد وهابیت پرداخته اند و با دلایل روشن و محکم مبانی وهابیت را رد کردند.


🔵 در سخنرانی های مختلف مکررا درباره خطر تفکر وهابیت به جوانان هشدار داده اند و در این باره روشنگری کرده اند.


🔵 در باره پدیده شوم وهابیت کتاب نوشته اند.


 

🔵 بارها به صورت رسمی علمای وهابی را به مناظره در یکی از شبکه های بین المللی - با پخش زنده - دعوت کرده اند.

و طرف مقابل که مطمئن بود توان مقابله علمی با این دانشمند فرهیخته را ندارد حاضر به مناظره نشد تا رسوا نشود...


✅ دلیل این همه دشمنی را فهمیدید؟! ما به جوک هایی می خندیم که در آن یک مرجع عظیم الشان شیعه مورد تمسخر قرار می گیرد ... آن هم با فتواهای خنده دار و حرام کردن همه چیز... در حالی که این وهابیت است که همه چیز را حرام می کند... و این شخصیتی همچون آیت الله مکارم است که دربرابر این همه بدعت و جهالت می ایستد.


⚠⚠⚠ شان مرجعیت شیعه را کم می کنند که اگر یک روز فتوایی شبیه به تحریم تنباکو صادر شد همه به آن بخندیم.


🔴 و طراح این نقشه های پلید همان کسانی هستند که زیارت قبر پیامبران و امامان را حرام می دانند. 

همان هایی که کشتار شیعیان علی علیه السلام را راه رسیدن به بهشت می دانند...


همان هایی که آیت الله العظمی مکارم شیرازی فرمود تعالیمشان منشا ایجاد گروه های تکفیری و جنایتکاری هم چون داعش است.


همان هایی که دستشان به خون مردم مظلوم یمن آلوده است...


✅ بیایید قبل از خندیدن هایمان کمی به ریشه ی ماجرا فکر کنیم...






سلام مدتهاست که در بین پیامکهای شوخی و خنده در گروه هایی مثل لاین و سایر شبکه های مجازی که اغلب بی در و پیکر هستند و مدیریت خاصی هم ندارند مثل لاین و وایبر(این شبکه ها گروه بدون مدیر اداره می شوند)و حتی شبکه های اجتماعی دیگر طنزهایی تحت عنوان توهین به مراجع رواج پیدا کرده است که بیشترین آنها متوجه چند چهره ی سرشناس است شاخص ترین آنها از نظر مرجعیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی است که بیشترین توهین به ایشان در مورد حرام کردن لذت ها می باشد این نکته برای خود من هم جالب شد تا ببینم چرا اینقدر به ایشان که مرجع تقلید من هم هستند توهین می کنند در متنی جالب دلایل خوبی را متوجه شدم نکات اصلی اینجاست که اتفاقا ایشان در مورد احکام رویکرد خیلی هوشمندانه ی فقه پویا را دارند و در مسایلی علل الخصوص در حکم موسیقی از جمله ی کامل ترین نظرات را دارند و حکم ایشان در این مورد و احکام دیگر تا حدی مثل حکم عدم حرمت شطرنج امام خمینی یا حکم عدم ایراد نصب مجسمه یا نقاشی است ایشان با نگارش کتاب جوانان را دریابیم نشان دادند که فهم و علاقه ی زیادی به جوان و دوران جوانی دارند و مشکلات آنها بالاخص ازدواج را درک می کنند حضور پررنگ ایشان در رسانه ها علل الخصوص شبکه دو یعنی شبکه کودک و نوجوان و مجله رشد از خصوصیات شاخص این روحانی مبارز و انقلابی است ایشان کتابهایی نیز حتی در زمینه علوم نوین دارند که اغلب آنها را نخوانده ایم و اطلاعی نداریم همچنین کتابهای مسایل روز دیگر مثل اسلام و برده داری و مسایل -مشکلات-جنسی این ویژگی ها باعث شد تا ایشان جزو محبوب ترین مراجع تقلید برای انتخاب شدن برای جوانان ده بیست سال اخیر بشوند ایشان حضور پررنگی را نیز در شبکه های اجتماعی و صدا و سیما در داخل و خارج دارند مهمترین نکته ای که ایشان را در خط هجمه ترور فرهنگی دشمنان نظام و ولایت قرار داده است دفاع ایشان و حمایت از نظام و ولایت مطلقه فقیه است و اینکه در تمامی انتخابات نه تنها شرکت بلکه بر مقلدین نیز رای دادن را واجب دانسته اند و رنگ شفاف ایشان در زمان فتنه در ضمن جهت گیری های ایشان به طور کاملا صریح در مقابل تکفیری ها و زیر سوال بردن خط مشی آنها و فتاوای مسخره حرمت های کلی آنها نیز عامل عناد و ایجاد این نوع سبک دشمنی با ایشان گردیده است بیایید دشمنان نظام را بشناسیم که چرا اینگونه جوک ها می سازند تا توجه نسل جوان را از ایشان دور سازند نکته جالب تر رسانه های اجتماعی مثل اینترنت و ماهواره ها این است که چرا این هجمه ها به جریاناتی مثل جریان شیرازیها وارد نمی شود و مثلا قمه زنی یا نفاق افکنی آنها مورد تمسخر یا ریزبینی قرار نمی گیرد یا آنها هستند که اسلام راستین توسط نظام سلطه علل الخصوص انگلیس معرفی می شوند از موارد خاص دیگر که قابل اشاره است اینکه اولین و قاطع ترین جهت گیری در مساله حوادث فرودگاه جده توسط ایشان بیان شد و از مسوولین تقاضای پیگیری کردند و از نظر فقهی و احکام نیز ایشان مصرف دخانیات را حرام اعلام کرده اند که خیلی ها خوششان نمی آید.در ضمن شاید طرح این مساله درست نباشد و در هر صورت ملاک انتخاب مرجع اعلمیت آن مرجع است ولی اگر میزان سختگیری در احکام را هم بسنجیم ایشان اتفاقا جزو سهل گیر ترین مراجع هستند.



newlovelyvoice.blog.ir

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۶
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۳ ق.ظ

بهترین

بسم الله الرحمن الرحیم‌


از دانایی پرسیدم 

نظر شما در مورد مولا علی (ع) چیه؟


ایشان پرسید : بهترین مکان کجاست ؟

گفتم : مسجد


پرسید : بهترین جای مسجد کجاست ؟

گفتم : محراب


پرسید : بهترین عمل چیه؟

گفتم : نماز


پرسید : بهترین نماز ؟

 گفتم نماز صبح 


پرسید : بهترین قسمت نماز؟

 گفتم: سجده


پرسید : بهترین قسمت بدن ؟ 

گفتم : سر


پرسید : بهترین قسمت سر ؟ 

گفتم پیشانی


پرسید : بهترین ماه؟

 گفتم رمضان


پرسید : بهترین شب؟ 

گفتم شب قدر


پرسید : بهترین نحوه مردن ؟

 گفتم شهادت


آنوقت به من گفت :

 مولا علی در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد ودر حال نماز ، 

نماز صبح در سجده نماز فرق مبارکش شکافت !


یعنی هنوز مات و مبهوت این نتیجه گیری بسیار زیبا هستم‌


هدیه کنید به پیشگاه مقدس امیرالمؤمنین حضرت علی ابن ابیطالب (ع) صلواتی بر محمد و آل محمد‌.

 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلےٰ مُحَمَّد

ٍ وَّ آلِ مُحَمَّد

ٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۳
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۲ ق.ظ

اعمال شب قدر

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان .

بسم الله الرحمن الرحیم

ﺍَﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﻧَﺒِّﻬْﻨِﻲ ﻓِﻴﻪِ ﻟِﺒَﺮَﻛَﺎﺕِ ﺃﺳْﺤ َﺎﺭِﻩِ

ﻭَ ﻧَﻮِّﺭْ ﻓِﻴﻪِ ﻗَﻠْﺒِﻲ ﺑِﻀِﻴَﺎءِ ﺃَﻧْﻮَﺍﺭِﻩِ ﻭَ ﺧُﺬْ ﺑِﻜُﻞِّ ﺃَﻋْﻀَﺎﺋِﻲ ﺇِﻟَﻰ ﺍﺗِّﺒَﺎﻉِ ﺁﺛَﺎﺭِﻩِ ﺑ.ِﻨُﻮﺭِﻙَ ﻳَﺎ ﻣُﻨَﻮِّﺭَ ﻗُﻠُﻮﺏِ ﺍﻟْﻌَﺎﺭِﻓِﻴﻦَ


ﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺳﺤﺮﻫﺎ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﺘﻨﺒّﻪ ﺳﺎﺯ

ﻭ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺷﻨﻰ ﺍﻧﻮﺍﺭ ﺳﺤﺮ ﻣﻨﻮّﺭ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﻤﺎم ﺍﻋﻀﺎء ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺴﺨّﺮ ﻓﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﻯ ﺭﻭﺷﻨﻰ ﺑﺨﺶ ﺩﻟﻬﺎﻯ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ.

التماس دعا

🙏🌺🙏🌺🙏🌺🙏

اعمال شبهای قدر


شب قدر،  شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. در این شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد. در شب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.

اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است:

اعمالی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است.

 

اعمال مشترک شبهای قدر

1- غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.

2- خواندن 2 رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره‌ توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.

3- قرآن به سر گرفتن و خدا را به چهارده معصوم سوگند دادن .

4- زیارت امام حسین علیه السلام .

 

5- احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و معصومین(علیهم السلام) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.

6- فضیلت و پاداش بسیار دارد که صد رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ی مبارک حمد، ده مرتبه سوره‌ی توحید خوانده شود.

7- دعایی از امام زین العابدین علیه السلام که در مفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...

8- قرائت دعای جوشن کبیر.

9- طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

در این شب‌های مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:

1) خواندن 2 رکعت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت

2) خواندن 2 رکعت نماز برای شادی روح همه‌ی درگذشتگان و اسیران خاک و 25 بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"

3) خواندن 2 رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خواندن دعای توسل

4) خواندن 2 رکعت نماز حضرت زهرا(سلام الله علیها): در رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید

5) خواندن سوره‌های مبارک دخان و قدر

 

اعمال مخصوص شب نوزدهم

1- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".

2- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...

 

اعمال مخصوص شب بیست و یکم

1- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .

2- لعن بر قاتل امیرالمومنین. صد بار ذکر "اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- زیارت امام علی علیه السلام .

 

اعمال مخصوص شب بیست و سوم

1- تلاوت سوره های عنکبوت و روم که امام صادق علیه السلام فرمود: تلاوت کننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.

2- قرائت سوره‌های مبارک عنکبوت، روم و دخان .

3- قرائت هزار مرتبه سوره قدر .

4- خواندن و تکرار دعای سلامتی امام زمان(عج) اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .

5- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .

6- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی .

7- خواندن دعای "یا باطنا  فی ظهوره و یا ظاهراً فی بطونه ... .

                                                                         

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۲
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ق.ظ

علم بهتر است یا ثروت؟

👏👏👏

شاهکار امیرالمومنین در پاسخ به " یک سوال "


 جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع) حلقه زده بودند .. 


مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:


- یا علی ! سؤالی دارم .

 علم بهتر است یا ثروت؟


حضرت علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است ؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.


 در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟

 امام در پاسخ آن مرد فرمود : بپرس !


 مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید : علم بهتر است یا ثروت ؟


حضرت علی فرمود: علم بهتر است؛

 زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی . نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.


 در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ، و امام در پاسخش فرمود: 

علم بهتر است ؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است ، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !


هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست ، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید :


- یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟


حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است ؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود ؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.


 نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد . 


حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.


 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت : حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت !


 کسانی که صدایش را شنیده بودند ، پوزخندی زدند . مرد ، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد : یا علی ! علم بهتر است یا ثروت؟


 امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.


همهمه‌ای در میان مردم افتاد ؛ چه خبر است امروز ! 


چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ 


نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌ واردها دوخته می‌شد..


در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود ، پرسید :


- یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 امام فرمودند : علم بهتر است ؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.


 در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است ؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند ، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است .


سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت ..


همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌ زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

یا علی ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 امام در حالی که تبسمی بر لب داشت ، فرمود : علم بهتر است ؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند ، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود .


نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود ، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به رو به‌ رو چشم دوخت ..


مردم که فکر نمی‌ کردند دیگر کسی چیزی بپرسد ، سرهایشان را برگرداندند ، که در این هنگام مرد پرسید :


- یا ابالحسن ! علم بهتر است یا ثروت ؟


 نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای حضرت علی مردم به خود آمدند :

علم بهتر است ؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند ، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند ، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌ اند . فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.

سؤال کنندگان ، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. 


هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند ، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم .


 کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص142.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۱
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۲ ق.ظ

remmember

When you want to give up 

Remmember why you started

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۲
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۰ ق.ظ

دیالوگ جالب باب اسفنجی

دیالوگهای شاهکار باب اسفنجی شلوار مکعبی : 

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ : ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ ﺻﺪﺍﻡ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ؟

ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﻧﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺎﺭﯾﮑﻪ

........

ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﯾﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻃﻼ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﻨﯽ : ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻃﻼ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﻪ

ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﺭﻭ ﻣﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ

.......

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ ﺑﻪ ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﻣﻦ ﺯﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﺭﺩﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !

.

.

ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﭼﺮﺍ ﺑﺪﺭﺩ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ، ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ

ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺣﺲ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ 

........

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ : ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭼﯽ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟؟؟

ﭘﺎﺗﺮﯾﮏ : ﺻﺒﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﯼ

......

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﻰ : ﺩﺭ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﻫﺴﺘﯿﻢ؟

ﭘﺎﺗﺮﯾﻚ : ﺍﻣﺮﻭﺯ

ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ : ﺍﻭﻩ ... ﺭﻭﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ😃

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۸:۰۰
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ق.ظ

ترسناک ترین داستانهای چند خطی

ترسناکترین داستان های چندخطی


 


با صدای چند ضربه به شیشه از خواب بیدار شدم، اول فکر کردم صدا از پنجره میاد، تا اینکه صدا رو از آینه شنیدم...

-------------------------------------------


زنم که کنارم روی تخت خوابیده بود ازم پرسید که چرا اینقدر سنگین نفس می کشم؟ من سنگین نفس نمی کشیدم...

-------------------------------------------


زنم دیشب منو از خواب بیدار کرد که بهم بگه یه دزد وارد خونمون شده. دو سال پیش یه دزد وارد خونمون شد و زنم رو کشت...

-------------------------------------------


با صدای بیسیمی که تو اتاق بچم هست بیدار شدم و شنیدم زنم داره براش لالایی می خونه، روی تخت جابجا شدم و دستم خورد به زنم که کنار من خوابیده بود...

-------------------------------------------


من همیشه فکر می کردم گربه من یه مشکلی داره، آخه همیشه بهم ذل می زد تا اینکه یه بار که دقت کردم فهمیدم همیشه به پشت سر من ذل میزده...

-------------------------------------------


هیچ چیز مثل خنده یه نوزاد زیبا نیست مگر اینکه ساعت 1 شب باشه و خونه تنها باشی...

-------------------------------------------


بچم رو بغل کردم و توی تختش گذاشتم که بهم گفت: "بابایی زیر تخت رو نگاه کن هیولا نباشه" منم واسه اینکه آرومش کنم زیر تخت رو نگاه کردم. زیر تخت بچم رو دیدم که بهم گفت: "بابایی یکی رو تخت منه"...

-------------------------------------------


یک عکس از خودم که روی تختم خوابیدم تو گوشیم بود، من تنها زندگی می کنم...

-------------------------------------------


یه دختر صدای مامانش رو شنید که از طبقه پایین داد میزد و صداش می کرد، واسه همین بلند شکه که بره پایین، وقتی به پله ها رسید و خواست که بره پایین، مامانش به داخل اتاق کشیدش و گفت: "منم شنیدم!"....

-------------------------------------------


آخرین چیزی که دیدم، ساعت رومیزیم بود که 12:07 دقیقه رو نشون می داد و این زمانی بود که یه زن ناخون های بلند و پوسیده اش رو تو سینم فرو کرد و با دست دیگش جلوی دهنم رو گرفته بود که صدام در نیاد. یهو از خواب پریدم و روی تخت نشستم و خیالم راحت شد که خواب می دیدم، که چشمم به ساعت رومیزیم افتاد... 12:06.... در کمد دیواریم با یه صدای آروم باز شد...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۷:۵۶
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۴ ق.ظ

زیارت نامه امام صادق(ع)

🙏 زیارة الإمام جعفر الصادق علیه السلام


بسم الله الرحمن الرحیم


✋ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِقُ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِقُ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّنَامُ الأَعْظَمُ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّرَاطُ الأَقْوَمُ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مِفْتَاحَ الخَیْرَاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَعْدِنَ البَرَکَاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ البَرَاهِینِ الوَاضِحَاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاشِرَ حُکْمِ اللَّهِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا فَاصِلَ الخِطَابَاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَاشِفَ الکُرُبَاتِ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمِیدَ الصَّادِقِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا لِسَانَ النَّاطِقِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَلَفَ الخَائِفِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا زَعِیمَ الصَّالِحِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ المُسْلِمِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَهْفَ المُؤْمِنِینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا هَادِیَ المُضِلِّینَ.

✋ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَکَنَ الطَّائِعِینَ.

👋 أَشْهَدُ یَا مَوْلایَ أَنَّکَ عَلَمُ الهُدَى،

👋 وَالعُرْوَةُ الوُثْقَى، وَشَمْسُ الضُّحَى،

👋 وَبَحْرُ النَّدَى، وَکَهْفُ الوَرَى، وَالمَثَلُ الأَعْلَى،

🙏 وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ.

✋ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى العَبَّاسِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُه.اسألکم الدعاء اخوتی واحبتی عندی حاجه اریدهه تنگضی

التماس دعا- آئین نور


🌹🔺▪🔺▪🔺▪🔺▪🌹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۷:۵۴
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۳ ق.ظ

زندگی نامه امام صادق(ع)

 


امام صادق ( ع)



حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر می باشد. کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .



 پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۷:۵۳
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۵ ب.ظ

داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه

داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه



نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمدباقرشفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که ازمجتهدین برازنده و پرهیزکاربود،اوبسال 1175ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشودوبسال 1260درسن 85سالگی دراصفهان ازدنیارفت ومرقدشریفش درکنارمسجدسید اصفهان ،معروف ومزارعلاقمندان است .


وی درموردنتیجه ترحم ،وفرازونشیب زندگی خود،حکایتی شیرین داردکه دراینجامی آوریم :حجه السلام شفتی درایام تحصیل خوددرنجف واصفهان به قدری فقیروبودکه غالبالباس اواززیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد،گاهی ازشدت گرسنگی وضعف ،غش می کرد،ولی فقرخودراکتمان می نمودوبه کسی نمی گفت:روزی درمدرسه علمیه اصفهان ،پول نمازوحشتی بین طلاب تقسیم می کردندوجه مختصری ازاین ناحیه به اورسید،چون مدتی بودگوشت نخورده بود،به بازاررفت وباآن پول جگرگوسفندی راخریدو به مدرسه بازگشت ،درمسیرراه ناگاه درکنارکوچه ای چشمش به سگی افتادکه بچه های اوبه روی سینه اوافتاده وشیرمی خوردند،ولی ازسگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بودوازضعف ،قدرت حرکت نداشت .


حجه الاسلام به خودخطاب کرده وگفت :اگرازروی انصاف داوری کنی ،این سگ برای خوردن جگر،ازتوسزاوار تراست ،زیراهم خودش وهم بچه هایش گرسنه اند،ازاین روجگرراقطعه قطعه کردوجلوآن سگ انداخت .


خودحجه السلام شفتی نقل می کند:وقتی که پاره های جگر رانزدسگ انداختم گوئی اوراطوری یافتم که سربه آسمان بلندکردوصدائی نمود ،من دریافتم که اودرحق من دعامی کند .


ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان ،اززادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستادوپیام دادکه من راضی نیستم ازعین این پول مصرف کنی ،بلکه آن رانزدتاجری بگذارتاباآن تجارت کندوازسود تجارت ،ازاوبگیرومصرف کن .


من به همین سفارش عمل کردم ،به قدری وضع مالی من خوب شدکه ازسودتجارتی آن پول ،مبلغ هنگفتی بدستم آمدوباآن حدودهزاردکان وکاروانسراخریدم ویک روستارادراطراف محلمان بنام گروند،به طوردربست خریداری نمودم ،که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصدخرواربرنج می شد،دارای اهل وفرزندان شدم وقریب صدنفرازدرخانه من نان می خوردند،تمام این ثروت ومکنت براثرترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم ،واورابرخودم ترجیح دادم .


منبع: اقتباس ازکتاب صدویک حکایت ص 158 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۵
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۳ ب.ظ

عزم

عزم آن دارم که امشب مستِ مست

پاى کوبان کوزه دُردى به دست


سر به بازار قلندر برنهم

پس به یک‏ساعت ببازم هرچه هست


تا کى از تزویر باشم ره نماى؟

تا کى از پندار باشم خودپرست


پرده پندار می‏باید درید

توبه تزویر می‏باید شکست


وقت آن آمد که: دستى بر زنم

چند خواهم بود آخر پاى بست؟


ساقیا، در ده شرابى دلگشاى

هین! که دل برخاست، مى بر سر نشست


تو مگردان دور، تا ما مرد وار

دور گردون زیر پا آریم پست


مشترى را خرقه از بر برکشیم

زهره را تا حشر گردانیم مست


همچو عطار از جهت بیرون شویم

بی ‏جهت در رقص آییم از الست


 

عطار نیشابوری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۳
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۳ ب.ظ

دوران عشق

خوشتر از دوران عشق ایام نیست


بامداد عاشقان را شام نیست


مطربان رفتند و صوفی در سماع


عشق را آغاز هست انجام نیست


کام هر جوینده‌ای را آخریست


عارفان را منتهای کام نیست


از هزاران در یکی گیرد سماع


زانکه هر کس محرم پیغام نیست


آشنایان ره بدین معنی برند


در سرای خاص، بار عام نیست


تا نسوزد برنیاید بوی عود


پخته داند کاین سخن با خام نیست


هر کسی را نام معشوقی که هست


می‌برد، معشوق ما را نام نیست


سرو را با جمله زیبایی که هست


پیش اندام تو هیچ اندام نیست


مستی از من پرس و شور عاشقی


و آن کجا داند که درد آشام نیست


باد صبح و خاک شیراز آتشیست


هر که را در وی گرفت آرام نیست


خواب بی‌هنگامت از ره می‌برد


ورنه بانگ صبح بی هنگام نیست


سعدیا چون بت شکستی خود مباش


خود پرستی کمتر از اصنام نیست


شیخ اجل سعدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۳
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ

گاهی اوقات

گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد،

نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی...

گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود 

تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...

گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند،

تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی...

گاهی از خار گل سرخ برنجی بد نیست،

باعث مرگ گل سرخ مبادا بشوی...

گاهی ازچاه قرارست به زندان بروی،

"آخرقصه هم آغوش زلیخا بشوی..

   " فروغ فرخزاد "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۲
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

تاریخ جنگ

ایالات متحده آمریکا کشوری است که تنها 239 سال از تاریخ حیاتش می گذرد و 93 درصد از این عمر خود یعنی 222 سال آنرا در جنگ و تجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده!

جنایات و جنگهای این کشور جنگ طلب را در لیست زیر میخوانید: 

البته خیلی بیشتر از اینهاست ولی لیست زیر موارد مهم هست:


1901 — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا

1902 — حمله به پاناما

1904 — ورود به کره و مغرب

1905 — ورود به هندوراس علیه انقلاب این کشور

1905 — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دمازبرای سرکوب قیام مردمی این کشور)

1907 — حمله به نیکاراگوئه

1907 — ورود به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری

1907 — مشارکت در جنگ میان هندوراس و نیکارگوئه

1908 — مداخله در انتخابات پاناما

1910 — برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوئه

1911 — ورود به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا

1911 — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین

1911 — مداخله در چین

1912 — حمله و اشغال کوبا

1912 — حمله به پاناما

1912 — حمله به هندوراس

1912 — 1933 — اشغال نیکاراگوئه . از این زمان نیکاانگلیس

ه مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد. 

1914 — 1934 — هائیتی. نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور کرد و به مدت 19 سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد

1916 — 1924- اشغال جمهوری دومینکن به مدت 8 سال

1917 — 1933 — اشغال کوبا.

1917 — 1918 — مشارکت در جنگ جهانی اول

1918 — 1922 — مداخله در روسیه

1918 — 1920 — ورود نظامی به پاناما

1919 — ورود نظامی به کاستاریکا

1919 — حمله به هندوراس

1920 — حمله به گواتمالا

1921 — حمایت آمریکا از گروههای مسلح علیه کارلوس گیریرو

1922 — مداخله در ترکیه

1922 — 1927 — ورود نظامی به چین

1924 — 1925 — حمله به هندوراس

1925 — حمله به پاناما

1926 — حمله به نیکاراگوا

1927 — 1934 — آمریکا چین را به اشغال درآورد.

1932 — حمله به السالوادور

1937 — حمله به نیکاراگوا

1945 — درحالیکه جنگ جهانی تمام شده بود!! بمباران هیروشیما و ناکازاکی ژاپن. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند .بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

1947 — 1949 — حمله به یونان

1948 — 1953 — حمله به فیلیپین

1950 — حمله به پورتریکو

1950 — 1953 — حمله به کره

1958 — لبنان

1958 — جنگ با پاناما

1959 — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدند.

1959 — حمله به هائیتی

1960 — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور

1960 — حمله به پاناما

1965 — 1973 — تجاوز خونین به ویتنام

1966 — حمله به گواتمالا

1966 — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین

1971 — 1973 — بمباران لائوس

1972 — حمله به نیکاراگوا

1980 — عملیات نظامی علیه ایران در طبس

1983 — دخالت نظامی در گرینادا

1986 — حمله به لیبی و بمباران لیبی

1988 — حمله آمریکا به هندوراس

1988 — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی 290 نفر سرنشین این هواپیما

1989 — سرکوب ناآرامی ها در جزایر ویرجین

1991 — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)

1992 — 1994 — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور

1998 — حمله به سودان.

1999 — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور 78 روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید.

2001 — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده که بعدها ثابت شد القاعده را خود آمریکاییها تجهیز کرده اند!!!

2003 — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل

2011 — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی قذافی

2011 — حمایت رسمی از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه

2011 — اعلام حمایت رسمی از رژیم آل خلیفه در سرکوب قیام مردمی این کشور

2015 — اعلام پشتیبانی رسمی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن


منبع آمار:

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940414000970


حالا نکته جالب و وقاهت آمیز این قضیه اینجاست که این آمریکا خود را کدخدای دنیا می داند و امثال ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکند!

مرگ بر آمریکا

مرگ بر اسراییل

مرگ بر انگلیس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۳۱
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ

ایرانی با فرهنگ

ایرانی جماعت بی فرهنگه

تابه حال چند باراین جمله رو به زبون آوردیم یا از ذهن گذروندیم

یه ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯿﻪ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ😒

تو ﮊﺍﭘﻦ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﻭ ﻫﺸﺖ ﭘﺎ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺁﺑﺰﯼ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﻬﺎ ﭘﻮﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ😖


، ﺗﻮ ﭼﯿﻦ ﺳﮓ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ . 😖


ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻥ ﺗﻮ ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ.😧


 2000 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻦ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻦ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺑﯽ ﺣﯿﺎﯾﯽ 2 ﺑﻪ 2 رابطه ی جنسی برقرار ﻣﯿﮑﻨﻦ😐



ﺗﻮ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺁﺳﯿﺎ ﺗﻮ ﺑﻌﻀﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ😲



 ﺗﻮ ﻫﻨﺪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﻘﺪﺳﻪ ﺑﻠﮑﻪ ﭘﻬﻦ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ😖 


 ﮐﺮﻩ ﺍﯼ ﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﮕﻦ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﻫﯽ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺎﺯﻥ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻦ ﺑﻄﺮﯼ ﻭ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺳﻤﺖ ﺗﯿﻢ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ😐



ﺗﻮ ﺑﺮﺯﯾﻞ ﺳﺮ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻭﺳﻂ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻥ🔪😣


 ﺗﻮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ 20 ﺗﺎ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﻪ🔫😵


 ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ 2 ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﺎﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻦ😷



 ﺗﻮ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺯﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻥ😒


 ﻭ 1000 ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺩﯾﮕﻪ...😐😕😑



ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﻦ، ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺗﯿﺮﯾﭗ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ.😐



ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﺘﻦ ﻫﻢ ﻣﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻤﻮﻥ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯿﺸﺪ !!⛔ 


ﺍﮔﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ!!!!⛔


 ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﺑﺨﺪﺍ💚


 ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﮕﺮﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ،❤



ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻧﮋﺍﺩﻣﻮﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯿﻪ💛


و مسلمان هستیم..


و عاشق امام حسین (ع) و کربلا هستیم🎪🎪


ما امام زمان رو دوست داریم...🌸🌸


 ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻓﺮﻫﻨگ 7500 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ💙


فرهنگ ایثار و شهادت داریم💜


آﺭﻩ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺍﻭﻧﺎ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻥ ﻭ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻥ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﻮﻧﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺑﺸﯿﻢ. ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭﺯﯼ 1000 ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ.


 ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ با فرهنگ💓💓 ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۰
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۶ ب.ظ

دل شکسته

ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘــﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

ﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻣﻲ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

ﺳﻴــﻞ ﺑــﺎﺭﺍﻥ ﮔــــﺮ ﺑﺒــــﺎﺭﺩ ﺍﺯ ﻧﺴﻴـــــﻢ ﺻﻮﺭﺗﻲ

ﻏــﻢ ﻣﺨـــﻮﺭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

ﻣﺨﺘﺼــــﺮ ﮔــﻮﻳﻢ ﺍﮔـــﺮ ﻭﻳــﺮﺍﻥ ﺷـﻮﺩ ﮐﺎﺷﺎﻧﻪ ﺍﻱ

ﺟــﺎﻱ ﻫــﺮ ﻭﻳــﺮﺍﻧﻪ ﺍﻱ ﮐﺎﺧــﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

ﺍﻱ ﺧــﺪﺍ ﻫــﺮﮔﺰ ﻧﺒﻴﻨـــﻢ ﺑﺸــﮑﻨﺪ ﻗﻠـــﺐ ﮐﺴﻲ

ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎطﻨﺶ ﺍﺯ ﺭﻳﺸـﻪ ﻭﻳـــﺮﺍﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۶