سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۳۸۷ مطلب با موضوع «مقالات مهم و جداگانه» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ق.ظ

یهود


در یهود دو اعتقاد خاص وجود دارد که درون مایه ی تمام تحریف های تورات و اصل نگارش کتب زحل و بحث خاص عدم خروج از بهشت و زامبی دانستن تمام جهان در تلمود است یکی بحث گرایش به یهود و عدم توانایی در تبلیغ دین در بین دیگران و فقط و فقط ارزش خون دیگری عدم امکان قدرت و ارزش خداوند اتفاقا در دین یهود این نگاه که خدا ناظر نیست و در حال حاضر نیست وجود ندارد بلکه نگاه این است که همین الان ناظر است و در آسمان ما را می بیند ولی قدرتی ندارد در قرآن دو نوع سبک جادوگری خاص وجود دارد یکی هری پاتری که سبک انگلیسی است و دیگری بارتیمیوسی در قرآن پس از اثبات توحید هردو مدل به ایمان رسیدند اما در زمان موسی طغیان گر خودش جادوگر نبود بلکه جادوگران را به خدمت گرفت و ایمان آورندگان خود جادوگران بودند در ضمن تمامی یا بیشتر پیامبران نیز عصا داشتند و این مورد باید تحقیق بیشتری شود اما در مورد اجنه آنها مایه ی طغیان مردانی از انسان می شدند یعنی طغیان برای خود جادوگران بود در این مورد نیز اجنه ایمان آوردند نه مردان از جن پادشاه یا ملکه انگلیس حکم همان فرعون را دارد و  آمریکای پلیس جهان در حکم این دسته از جادوگران اند نکته اینکه در مورد پیامبران ارتباط با موکلان و فرشتگان است نه به طور خاص اجنه و یا بدتر از آن شیاطین در بیانات رهبری نیز انگلیس خطر بالاقوه و بالفعل برای شیعه و آمریکا برای اهل تنسن معرفی شده و این اثبات خاص این موضوع است که باید بیشتر مورد توجه قرار داد

در کتاب هری پاتر اصول فراماسونری شیطان پرست و مخفی کار وجود دارد و درونمایه دینی بر اساس یهود است یعنی نمی توان جادوگر شد بلکه خونی انتقال می یابد در ضمن گرایش به این جادوگری یا جادوگر شدن فقط بر طبق اتفاقات خاص ناشناخته است در آخر نیز ابر چوبدستی می شکند و سنگ مرگ نیز گم می شود تا بحث ابر بودن فراموش شود و این همان موارد خاص داستان است که وجود موسی را لغو می کند مورد فراماسونری نیز در تعریف شیطان است آنهم بدون تعریف خداوند آنهم به طور کلی با اینکه در علوم غریبه افراد تشنه ترین حالت به خداوند محسوب می شوند در فراماسونری شیطان یک فرشته یا یک موجود مقدس تعریف و حتی هم رده پیامبران و نه حتی فرشتگان قرار می گیرد به طور مثال به صراحت کامل در قرآن مبحث خالص سازی جهانی در قرآن توسط شیطان مطرح شد و خداوند هم در پشت آن مبحث توبه را و باب توبه را مطرح کرد اما در فیلم نوح نوح حتی فرشتگان سنگی یا گولم-که در کلش آف کلنز هم هستند-برای جلوگیری از ورود انسانها استفاده می شوند در این فیلم نیز باز هم نقش یک بازیگر خاص با بقیه فرق دارد و مثل هری پاتر نقش خاص کلیدی قابلیت شکست دادن داستان است و در صورت ادامه قابلیت تغییر پذیری و عدم تعریف روایی حقیقت داستان نوح را مشخص می کند که در هری پاتر هرمیون بود و در اینجا نیز باز با بازی اما واتسون مورد موجود است و آنهم مورد توبه و بخشش و رحمت است که در یکجا شفا یافتن و توانایی بچه دار شدن و دیگری بخشش توسط نوح برای صرف نظر از کشتن کودک است که با مورد صرف نظر کردن ابراهیم از قربانی کردن اسماعیل کمی شباهت دارد و خط تحریف تورات را مشخص می کند در فیلم اگر پدر نوح در آخرین لحظه توت می خورد نشان از حب دنیاست اما در حدیث پیامبر اکرم داریم اگر دو درخت هم داشتید در دنیا بکارید تا قبل از اتمام دنیا این حدیث با این داستان شباهت و تفاوتهایی دارد که بازهم احتمالا خط تحریف را نشان می دهد در داستان نوح قرآنی حرف نوح بحث ایمان به خدا نبود بلکه فقط درخواست برای نجات آنها در آخرین لحظه بود یعنی درست است که عذاب به خاطر عدم ایمان بود اما شرط نجات ایمان نبود و هرکس بیاید نوح وظیفه داشت نجات دهد در داستان نوح دشمن نوح وارد کشتی شد و در داستان دینی اسلامی آخرین فرد وارد شونده شیطان بود آنهم به طور کاملا آشکار چون کشتی کشتی نجات بود

جدا از مباحث بالا مواردی مشاهده شد از جشنهای پوریم از معرفی و توضیح جشن پوریم می پرهیزیم و به شرح نکات خاص آن می پردازیم که شامل موارد زیر است اینکه به نوعی اولین و شاید تنها آیین دینی -چه الهی چه زمینی-باشد که به نوعی سواستفاده از قدرت منصب خیانت دروغ و این مسایل به صراحت کامل با همین ویژگی ها به عنوان یک جشن قبول دارند و حتی در حین جشن خود را شبه زامبی ها نیز می کنند و به طور نمادین خون می خورند نکته دیگر اینکه این داستان فقط در کتاب تحریف شده خودشان آمده و در هیچ گزارش دیگر سندی دال بر حقیقی دانستن آن نیامده و برای سیزده به در در آیین ایران زمین به جز این استدلال باطل استدلال های دیگر حتی اسلامی-البته احتمالا اشتباه که بعدا قابل بحث است- هم وجود دارد و هنوز تاریخچه به قطع دقیقی وجود ندارد و فقط ذکر چند داستان مبنی کار است در ضمن این داستان در یهود به این فرقه اجازه داده به طور کاملا مشخص با واژه ی شانتاژ دست به شکست عناصر دشمن بزنند در عرصه های نظامی بزنند که در تعدادی از موارد این گونه مسایل به صراحت با گذشت زمان و بروز اسناد خود را بروز می دهد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۷
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ق.ظ

شبه علم امام


سوال امامان که علم به غیب داشتند چرا بر اساس آن عمل نمی کردند

جواب علم امام علم کامل است اما به دلیل مقام امامت بر اساس تعریف قرآن در این سبک هدایت لزوم و وجوبی به عمل بر اساس علم غیب به جز در موارد خاص و بیشتر هم برای اثبات امامت نداشته. مثال قرآنی خضر است که اساس رفتارهایش فقط علم غیب بود وی حتی به موسی تا آخرین لحظه حکمت کارهایش را نگفت اساسا رفتار و عمل به علم غیب شخصی نیز هست حتی بعضی مبنی را گذاشته اند که در آن زمان خضر پیامبر نبوده شاید هم بعد پیامبر خاتم واین مثال فوق دلیل مبرهنی بر موضوع ماست در ضمن بعضی قضیه های اتفاق افتاده بین موسی و خضر را رابطه ی بین پیامبران تشریعی و پیامبران تکوینی می دانند

 یک مورد خاص مطرح است اینکه در زمان ظهور حضرت در جنگ ها بدون دلیل می کشند اولا این بحث دارد آیا اساسا بدون دلیل است یا نه و اینکه خود حاکم شرع اند اما دلایل مطرح کردن از ارکان حکومتی است مثل حکومت امام علی و قضیه سپر اما دو نکته اصلی اینکه کشتن بدون دلیل به معنی کشتار بالا نیست یعنی اگر به دقت نگاه کنیم یکی از دو نفر همراه حضرت در زمان و لحظه ظهور یکی شان خضر است مدل خضر در اینجا مطرح است که در قرآن مطرح است یعنی در جنگ و نزاع ها آنکه آتش افروز و وسوسه انگیز است باید مجازات شود و.از کارش جلوگیری شود یعنی سر فتنه از نظر شرعی هم هیچ دلیل برای قتل شیطان وجود ندارد چون قصاصی در کار نیست مگر با استدلال خضر در زمان کشتن کودک در آخر الزمان مخفی کاری ای در کار نیست و جبهه کفر و ایمان کاملا واضح و عیان در مقابل هم قرار می گیرند و علوم حداقل در بخث بیان و سطح شروع علمی مکفی است مثلا در مورد علوم غریبه یا بحث جادو یا مباحث دیگر پس دیگر جای اغماض به دلیل جهل علمی نیست اینجا بحث جهل مدرن و جهل مرکب عالم امروز پیش می آید ولی در کل جامعه جهانی برای قبول حضرت و مسیح و خضر و مباحث رجعت و سربازان امام آمادگی فکری و نیازی را خواهند داشت و به قولی تشنه اند 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۷
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ

سلام


موارد خاص سلام یکی در انتهای نماز بودنش است که در همه جا سلام آغاز سخن است اما در نماز پایان-دکتر شریعتی-و دیگر در حکم استحبابش در زمان ورود به اتاق خالی که با توجه به معنی کلمه سلام هم جنبه فرشته ها را می توان در نظر گرفت هم شیاطین از جن را چون سلام نام خداوند است و ورود به رابطه از در صلح و دوستی و صفاست همانطور که فرشتگان بهشتی این ذکر لبانش بر بهشتیان است مورد دیگر جمله خاص آیت الله بهجت در مورد بیدار شدن از خواب در شب است که می فرمایند وقتی از شب بیدار شدی بدان بیدارت کرده اند و بلند شو نمازی بخوان اگر حال نداری سلامی بگو-نکته از الان فکر نکنید هر بار که از خواب بیدارتان کردند حتما موکل و فرشته است همیشه مراقب باشید سلام بگویید اما همیشه جانب احتیاط را در ارتباط نگه دارید- و بخواب –نقل به مضمون-این مورد نشان دهنده اهمیت سلام نیز هست در ضمن ی اصل دیگر برای بیدار شدن برای نماز صبح خواندن سر وقت نمازهای دیگر یومیه است

سلام و اخلاق

علم اخلاق به طور کلی شاخه های نسبت با خدا(بندگی)نسیت به دیگران شامل انسانهای دیگر که اخلاق معاشرت و نسبت به محیط و سوم نسبت با خودمان یا انکسار نفس بحث می شود از نظر شیوه اخلاق کاربردی نیز در حیطه های پزشکی ورزش قضاوت فضای خانواده و اخلاق حرفه ای مشاغل قابل بحث است اما در نظری تمام اول و آخر اخلاق با یک تعریف و تفسیر یک کلمه قابل انجام است و آن کلمه سلام است دقت کنید در بحث اخلاق توحیدی پایه و محور بر اساس محبت است اخلاق اسلامی یعنی مامور به وظیفه بودن نه نتیجه گرایی محض در ضمن اخلاق اسلامی قرآن یعنی هرکس موجب نجات جان یک انسان شود حال چه جسمی و مطمینا روحی در مقامی بالا تر انگار به تمام بشریت حیات بخشیده خودتان قضاوت کنید اگر کسی راه و روش علمی ای را باز کند چه جایگاهی دارد اخلاق اسلامی یعنی دادن یک سیب به یک کودک زمینه دخول در بهشت را فراهم می کند نه عبادت صرف یا اخلاق اسلامی یعنی نگاه محبت آمیز به پدر و مادر محبت است یا ارزش کلمه دوستت دارم حتی نه فقط بین همسران بلکه دو مرد هم باید برای تحکیم روابط بین یکدیگر محبت خویش را ابراز کنند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۵
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ق.ظ

یک


و بحث دیگر بحث ماهیت عدد طبیعی نبودن یک است که تاحدی به موقعیت اثبات می رساند اعداد طبیعی در طبیعت از دو شروع می شوند یک حقیقی در جهان وجود خارجی ندارد بلکه تمام اعداد از یک تشکیل می شوند مثلا دو یعنی دو تا یک اما یک خودش تعریف ندارد و در اثبات خدا عدد یک جایگاه خاصی دارد یک حقیقی ندارد مورد دیگر جالب اینکه در بین اعداد قبل از سه دو وجود داشته و قبل از دو یک اما قبل از یک هیچ چیز وجود ندارد و این نوعی برهان ریاضی در باب اثبات وجود خدا قبل از همه چیز است

در ضمن در تعریف کلمه ای توحید خداوند احد و واحد است یعنی هم یکتاست و همتا ندارد و هم جزناپذیر است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۱
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۹ ق.ظ

نور الهی


نور 35 و 36 فهم هو نور علی نور

خداوند نور آسمانها و زمین است،مَثَل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی(پر فروغ) باشد،آن چراغ در حبابی قرار گیرد،حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان،این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی و نه غربی(آنچنان روغنش صاف و خالص است که)نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود،نوری است بر فراز نور و خدا هرکس را بخواهد به نور خود هدایت می کند و خداوند به هر چیزی آگاه است35 این چراغ پرفروغ در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا ببرند(تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)خانه هایی که نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبیح گویند.

در آیات اگر دقت شود شباهت تعریفی اساس برهان طرف و وسط بوعلی و قضیه عین هم بودن صفات و ذات اما وجود یک حجاب بدون تاثیر

قابل مشاهده و پیگیری است

یک مورد دیگر شناخت خدا که توسط معصوم به ما رسیده است بحث آیینه است

آیینه یعنی نشانگر اگر آیینه را دیدی یعنی حقیقت عملکرد آیینه شناخته شنده آیینه فقط نشانگر است این یک نکته نکته دیگر در مورد خود خداست که ما و تمام جهان تصویریم و در عین حال احسن تقویم این جهان اصغر نیست بلکه ما یعنی نوع انسان است هر دو مورد قابل بحث است

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۹
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ

سطح تسلیم و ایمان در اسلام


سطح تسلیم و ایمان در اسلام

جدایی سطح تسلیم و ایمان به صراحت در قرآن آمده چرا که اعرابی ایمان نیاورده بود بلکه تسلیم شده بود سطوح اصلی عبارتند از اسلام(تسلیم)،ایمان،تقوا،اخلاص آیات مربوط به هر سطح نیز کاملا مشخص است جالب اینکه قرآن به صراحت این موضوع که مومن چه مسلمان چه مسیحی چه صائبی باشد نه ناراحتی دارند و نه ترسی و اینکه در قیامت به آنها امتیاز داده می شود صراحت دارد جالب اینکه بهترین دوست مومنان مسیحیان اعلام شده اند چراکه پایه کاری آنها سطح اسلام است و در صورت اضافه شدن هر مرحله ایمان ویژگی آن را بروز می دهند نه ریا اگر اسلام بر مبنای عملکرد ایمان باشد اما دارای این درونمایه نباشد ریا و تظاهر ایجاد می شود و در موارد خطرناک ماندن در ظاهر دین را در پی دارد که می شود همان جمله معروف اسد آبادی که در غرب اسلام ندیدم اما مسلمان دیدم اما اینجا اسلام دیدم اما مسلمان ندیدم مواردی مثل حجاب بر اساس ایمان درک می شود بدین معنی که یک بی حجاب بد نیست و حتما دنبال فساد نیست اما اگر یک خانم حجابی ظاهری داشته باشد و به دلیل عدم فهم دین به شدت آرایش کند و به دلیل اینکه ایمان را نفهمیده و فکر کند به جز ایمان تسلیمی وجود ندارد دست به آرایش غلیظ می زند و رفتار سطح شرک و کفر را شروع به انجام می دهد و حتی دشمن سطح ایمان می شود  البته این هم اشاره شود حتما بدحجابی مخالفت با ایمان نیست گاهی عمان تقید نسبی به سطح ایمان باعث امیدواری یا تعهد جدا نسبت به بحث ایمان است و شاید دلایل دیگری مثل عدم توجه به نیازهای بنیادین مثل ازدواج بازهم اشاره شود که در اینجا مخالفتی با ایمان نیست و بیشتر و تقریبا همیشه در اثر بی توجهی والدین به بحث ازدواج فرزندان اتفاق می افتد و این کم شدن ها دلیل بر بی ایمانی نیس و همین تقید درونی به ایمان حجاب و نماز اصل ذات را مشخص می کند و باید زودتر برای حل مشکل به طور بنیادین اقدام کرد و نمی توان صورت مساله و نیاز را با نادیده گرفتن حل کرد بلکه بدتر می شود  یادمان نرود درست نیست به این گونه اشاره شود اما حجاب و نماز بدون بحث خانواده امانت و ولایت مداری یکی از مدلهای منافقین یعنی همان مجاهدین خلق می شود که حتی زن با حجاب کامل خواننده هم می شود .نماز در سطح ایمان تعریف می شود نه اسلام حجاب بر مبانی موارد ارتباطی با خداوند معنی می یابد همان سه طریق حرف زدن بنده ی خدا با خدا .نماز نیز اثبات این موضوع است که حجاب در نماز واجب است در هر شرایطی حتی تنهایی سه مورد نیز قابل توجیه است زن بخشی از نعمت الله است دقت کنید بعد اول حجاب ایمان است و بخش دوم آن در تقوا و مراقبه بحث می شود 

سطح ایمان عقاید خودش را بر اساس اصول دین می طلبد

آفرینش و کلید واژه ها

عالم شهود و عالم غیب

ماهیت خلقت انسان براساس وجه شهود داروین DNA و غیب شامل ذرع الست و نفخ روح

ماهیت رشد کودک و مراحل رشد که شامل روح هم می شود قوانین سقط جنین و قتل

زنده بودن براساس باز بودن چشم دل نه ظاهر: شهدا زنده اند و روزیشان نزد خداست همه بعد مرگ معنی زندگی را می فهمند

 

 

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه

و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربّهم یرزقون

من به نماز عشق می ورزم دنیای ایمان دنیای نمازه نماز جامع تمام حقایق ایمان است پس با خدا حرف بزن تا خدا هم باهات حرف بزنه تمام راز توی نماز ظهره که امام حسین حاضر نشد ترکش کنه

کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند آنها را در پرتو ایمانشان هدایت می کند،از زیر قصر آنها نهرها،در باغهای بهشتی جریان دارد.

سوره مومنون

مومنان رستگار شدند1آنها که در نمازشان خشوع دارند2و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند3و آنها که زکات را انجام می دهند  4و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ می کنند5تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنها ملامت نمی شوند6و هر کس غیر این طریق را طلب کند تجاوز گر است7و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات می کنند8و آنها که از نمازها مواظبت می نمایند9( آری)آنها وارثانند10که بهشت برین را به ارث می برند،و جاودانه در آن خواهند ماند.11ما انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم12سپس آن را نطفه ای در قرارگاه مطمئن(رحم) قرار دادیم13 سپس نطفه را به صورت علقه(خون بسته) و علقه را به صورت مضغه(چیزی شبیه گوشت جویده) و مضغه را به صورت استخوانهایی در آوردیم،از آن پس آن را آفرینش تازه ای ایجاد کردیم،بزرگ خدایی که بهترین حلق کننندگان است!14....ما بر بالای سر شما هفت راه(طبقه)قرار دادیم،و ما از خلق (خود)غافل نبوده و نیستیم.17

سکینة

توبه 26 سپس خداوند سکینه خود را بر رسولش و بر مومنان نازل کرد،و لشکرهایی فرستاد که شما نمی دید و کافران را مجازات کرد و این است جزای کافران!-همسر می تواند به راحتی مایه سکینه شود آرامش و آسایش نیز با هم متفاوت اند

توبه 40

فتح  4 او کسی است که سکینه و آرامش را در دلهای مومنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان افزوده شود،لشکر آسمانها و زمین از آن خداست،و خداوند دانا و حکیم است

 

آثار ایمان

ایمان به خدا عبارتست از باور قلبی نسبت به خدا.در قرآن کریم غالبا ایمان به همراه عمل صالح آمده است.برخی از آیات قرآن نیز نتایج و آثار ایمان را بیان می کنند.به مواردی از آثار و ثمرات ایمان می پردازیم:

-ثبات و پایداری در راه حق1

2-هدایت به راه راست

3-یاری خداوند

4-آمرزش و پاداش خداوند

5-روزی ارزشمند

6-پذیرفته شدن در میان صالحان

ویژگی های مومنان

1-صدق و راستی 2-اقامه نماز و انفاق3-توکل4-آرامش در پرتو یاد خدا5-تبعیت از حق6-جهاد در راه خدا7- تحت ولایت خدا

وظایف فردی مومنان

1-خودسازی2-ایمان راستین-تقویت ایمان و شاخه های ایمان3-بندگی خدا4-روزه5-پاسخ به دعوت خدا و رسول برای پذیرش زندگی حقیقی6-دوستی نکردن با دشمنان خدا7-تقوا8-عمل به وعده های خود

وظایف اجتماعی مومنان

1-قیام برای عدالت اجتماعی2-انفاق3-امر به معروف و نهی از منکر4-پرهیز از حرام خواری5-پرهیز از سوء ظن

 

درون مایه ی ایمان

و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده ورزقکم من الطیبات افبالباطال یؤمنون و بنعمت الله هم یکفرون نحل 72

آناتومی روحانی

شامل هفت لایه بر روی بدن است که هر کدام نظامی از بدن را نیز تحت کنترل دارند.از اماره تا مرضیه اعتقاد به آفرینش بر اساس آفرینش الهی از ابتدا یعنی نطفه علقه مضغه استخوان و سپس آفرینش تازه یعنی دمیدن روح نکته روح همه جا منظور روح من امر الله نیست بلکه لایه های لطیف بدن انسان است لایه های اطراف بدن انسان از اماره تا مرضیه بعد مراحل بعدی روحانی و ازدواج درونی مطرح می شود تا مرحله هفت لایه سطح تسلیم است اما با تولد نوزاد نورانی ورود به لایه های بعدی و همچنین عوالم دیگر شروع می شود و سطح ایمان از نظر عرفانی در این سطح تعریف می شود یعنی رسیدن به حقیقت لایه هفتم و فهم مرضیه

 

نماز

در نماز مسایل علمی و اصول را طلب کنید تا بفهمید نماز سطح ایمان را دارد و سوره های خوانده شده بعد از حمد یعنی خدایا کمکم کن تا این آیات در من تجلی یابد و من خدایی شوم و من آیات را درک کنم این روش کلی ابن سینا نیز بوده است در کل در دو حالت انسان باید بیدار باشد و روشن بینی و خواستن را تجربه کند یکی نماز دیگری خواب همان خواب بیدار

خانه

در سطح ایمان خانه ی زندگی بشر مسجد است جایی که ذکر خداوند در آن انجام می شود.

 

دلایل دستورات دینی

در انجام دستورات دینی دلایلی هست که با گذشت زمان بیشتر به استدلالهای علمی آن پی می بریم اما حال وقت آن نیز رسیده است که علوم دین پایه خود راهکاری برای رسیدن هرچه سریعتر به اهداف شود

دلایل نجاسات با توجه به تنعمت الله و نماز خواندن بحث می شود

حجاب با توجه به نماز و حرف زدن با خدا معنی می یابد و در سطح مستقر ایمان است حجاب مصونیت نیز به فرد می دهد حجاب زن مایه ی آرامش اوست و دقیقا یک دفاع در برابر مریضان قلبی است چراکه یک فرد با ایمان خیلی بیشتر مورد حسد عنودان بدگهر قرار می گیرد

سلام فرستادن بر حسین هنگام آب خوردن بر آب و حتی شکل بلور تاثیر دارد در انتقال پرانا نیز آب یکی از بهترین اشکال حفط و انتقال انرژی است

روزه در استفاده و پاکسازی بدن از انرژی ها و مواد قدیمی اهمیت دارد

نکته در طبع های گوناگون نیز میزان نیاز به انجاک اعمال عبادی متفاوت است در حالت کلی بیشترین وابستگی طبع به جنس و سن است و فعالیت فرد چه کمی و چه کیفی همچنین محیط زیست او

سطح

 

ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید و سخن حق و درست بگویید70 تا خدا اعمال شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد،و هرکس اطاعت خدا و رسولش کند به رستگاری(و پیروزی)عظیمی نایل شده است.71ما امانت(تعهد،تکلیف،مسوولیت و ولایه الهیه)را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند،اما انسان آنرا بر دوش کشید!،او بسیار ظالم و جاهل بود(قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد).72هدف این بود که مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک(صفوفشان از مومنان مشخص گردد و آنها)را عذاب کند و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستد خداوند همواره غفور و رحیم است73 احزاب

کلیت بحث از ابتدا بر اساس دفع شهوت است اگر عقل شهوت را بگیرد و یا شهوت اختیار عقل را.در نظام کفر نظام کودکانه حاکم است بحث مبانی جنسی همان روش خود ارضایی است اما این بار یا با همسر یا با همجنس در انتها نیز لواط است در شبکه منفی ارتباط با نامحرم نامحدود و لباس برهنگی  و نشاندهنده ی بدن در نواحی خاص پوشیده می شود ملاک به طور کلی افزایش شهوت است حتی اگر برای دغع شهوت زن مرد دیگری در کار باشد یا بخواهیم برای دفع شهوت از روشهای شیمیایی و غیر طبیعی استفاده کنیم مثل لارجرباکس در نفاق قلب مریض است حتی نوع آرایش ها نیز شیطانی خواهد بود نه بر اساس اصول زیبایی شناختی در ظاهر تمایل به ایمان ولی در باطن دورویی و ریا حاکم است خانواده را تهی می کند در شرک ظاهر و رفتار آمیخته می شود با عمل کفر آمیز در شرک رابطه ی با همسر علی رغم رفتار های صحیح در مسیرهای غلط نیز جریان می یابد یعنی هم خر هم خرما مثلا بگوید برای افزایش میل جنسی برای رابطه با همسر فیلم مستهجن ببینیم یا برای ازدواج درون بخواهد از عکس های پورنو استفاده کند دو سطح نفاق و شرک کاملا کفر نیستند در حقیقت کفر وقتی است که واقعا امکان رفتار صحیح نیز نباشد پس به طور کلی همجنس بازان در این سطح قرار می گیرند در سطح ایمان راهکار رضایت جلب محبت است و حتی انجام اعمال جنسی با رضایت همسر و اختیار او با نماز و روزه می توان از فحشا و منکر دوری نمود نماز تعهد به تمام ایمان هاست نباید در یک بخش ایمان سکون کرد بلکه باید در شاخه های دیگر ایمان نیز فعالیت نمود در ضمن در عرفان چه قدرت چه عرفانهای دیگر بالاخره بروز می دهد پس چه بهتر که با روش صحیح پیش برویم

تبصره   اصلاحیه برای تعریف سطح مشرک به دو طریق یک اینکه عین ازدواج اوپن شاید شرک محسوب نشود اما با توجه به مسایل درکی عین فساد باشد دقت کنید منظورمان هم زمان و نوع ازدواج بدون لباس یا لارج سکس است البته اگر نظر آیه تفاوت بین زیبای مشرک با معمولی مومن را بپذیریم و ترکیب با نور 58 کنیم این حالت عین شرک است یعنی حتی شاید عشق و لذت کاملا واقعی باشد اما نتیجه ای ندارد دقیقا مثل زلیخا از نظر کلی بازیگران آنهم آنهایی که پورنو بازی می کنند حالا در هر سطحی این عین شرک است جنبه بعدی اینکه جامعه زمان پیامبر مشرک بوده نه کافر و همچنین بت پرست شاید اینکه انسان با وجود انسان بودن از روش ازدواج سایر حیوانات مثل شیر یا سگ بهره ببرد یا موارد ملعون آمده مثل خودارضایی یا لوازم امروزی بت شده مثل همسر برقی مصادیق شرک باشد گفتیم دو آیه اصلی در سوره نور همه چیز را در روابط زناشویی مشخص کرده سخت ترین کار در این مثال کار یوسف بود کلیدواژه ها در اختیارتان هست خودتان قضاوت کنید

 

مجاز

دنیا از نظر عرفا مجاز است این به معنی غیر واقعی بودن نیست بلکه یعنی این عالم انعکاس حقیقت است در برابر حقیقت یا تسلیمی یا به آن ایمان می آوری این یعنی زنده ای.روح انسان بر جسم انسان سوار است عناصر اربعه ظرفی برای زمان و مکان اند-عصر و اتر و در حالت کلی تر نور-پس هر بحث روان تنی یک اصل روحانی دارد.اصل بدن انساس و کالبد او کالبد امانتی است و اگر لازم باشد ماهیت افراد دقیقا با بدنشان مطابقت پیدا کند حتی می شود یک قوم را به بوزینه و خوک تبدیل کرد.وقتی از مجاز حرف می زنیم یعنی این جهان و عالم شهود بازتاب عالم غیب است اگر از وجود خودمان حرف می زنیم به امانت هم توجه کنید خانه ی شما فقط خانه نیست کمی هم به مسجد و محل راز و نیاز نیز بیاندیشید اگر آناتومی پاس می کنید درباره هفت لایه روح و ترتیب و شکل و چیدمان آن نیز تحقیق کنید اگر می گویند بیوشیمی کمی هم درباره ی ماهیت نور  و انرژی اطلاعات کسب کنید اگر گفتند فیزیولوژی بروید بپرسید در سطح آلفا چه می گذرد علت خواب دیدن چیست اگر فرزندی به دنیا آمد معنی آزمایش بودن آن را درک کنید طارق اصل است افرادی هستند بدون فرزند حتی همسر اما طارق دارند اما بعضی همسر هم دارند اما طارق ندارند میزان رضایت حقیقی در انسان مربوط به کدام است همین حالا میل به علوم غریبه و معرفت و دین و ایمان در جوامع به اصطلاح پیشرفته بیشتر شده است چرا که آنها فهمیده اند رضایت حقیقی انسان فقط در طعام نیست در مقابل طعام شعور است رزق است  اینکه شهید زنده است واقعا یعنی چه؟چرا تحقیق نمی کنیم

امانت

حقیقت وجودی انسان است و همان روح خدایی خمیرمایه ی آن است انسانیت ملاک است و با توجه به رابطه ی با همسر و درک خدایی بودن ازدواج است نه نفس انجام ازدواج بلکه اهداف متعالی ازدواج انسان در بهترین تقویم آفریده شده و شایسته جانشینی خالق است اگر انسان باشد.بر اساس عدم درک امانت و رعایت آن فرد می تواند حیوان و پست تر از حیوان باشد.تمامی حیوانات حرام گوشت و گوشتخوار دارای مشکلات امانتی اند و خوردن آنها و تجزیه ی روح آنها همان تاثیر را در انسان دارد یک خروس ساده با خوردن گوشت جنگی می شود انسان نه نکته اینجاست که خوردن حرام گوشتها مشکل دارد نه حلال گوشتها بحث وجود عقل در انسان همراه با شهوت مطرح است.

رفتار

 

مومن از گذشته ناراحت نیست بلکه عبرت می گیرد و از آینده نمی هراسد بلکه به آن امید دارد چون در آن آینده ی خدایی را می بیند مومن ظوری برنامه ریزی می کند گویی تا ابد زنده است طوری زندگی می کند گویی فردا می میرد در خال زندگی کردن و درک موقیت حال خیلی مهم است یکی از مشکلات سینما ایجاد تشتت افکار است و همچنین وارد آوردن اضطرابهای تحمیلی

مومنون رستگاران اند نماز و زکات-زکات همه جانبه چه روزه چه مال و چه دانش-عفت حفظ امانت آمیزش جنسی محدود تنها  با محرم و نه طلب ماورای آن

نون والقلم و ما یسطرون

خداوند آیا بیکار بود اینهمه درباره بهشت و جهنم و حتی ریز جزییات آن بحث کند آیا خدا بی هدف نوشته ها را آورده یا داستانهای قرآنی را اینکه اینهمه از موسی حرف زده بی خود و بی جهت بوده است اصلا ما در قرآن معجزه داریم هیچ جا معجزه نیامده بلکه آیه به معنی نشانه آمده آیا ما نباید پیامران و روش زندگی آنان را الگو قرار دهیم چرا من موسی ای دیگر نباش نباید درس بگیریم استنباط کنیم و خود را ببینیم آن گونه که هستیم هدف خداوند از اینکه اینهمه داستان آورده چه بوده آیا تجسم خلاق آیا معنی ندارد آیا نمی توان پیامبر شد و بهشت را خلق کرد آدمای بهشتی توی بهشت زندگی می کنند  سطح زندگی بهشت راضیه است در این دنیا مرضیه عمل می شود پس بهشت رو بساز به هر قیمتی که شد بزرگترین بخش بهشت هم اول خودتی که باید بهشتی بشه اونوقت که واقعا تو هم یک ملت می شی برای ملتهای دیگه باید ذهن را ساخت در حالت کلی وقتی درون مایه داستانی بر اساس پیامبر شدن باشد و خود را نعمت اللهی حقیقی کرد-نحل 72 و طارق و نور 33 و توحید-قصه ها به واقعیت می رسند قصه های خدایی را دنبال کنید و خودتان را بیابید شخصیتهای داستان و حقایق آنها در فرد بروز خواهد کرد قصه های قرآنی را تا زمان رسیدن به بهشت برای خودتان دنبال کنید و خودتان را دست کم نگیرید نکته زندکانی بهشت در سطح راضیه است نه مرضیه پس در اینجا باید بهشتی شد اصول مرضیه در این جهان است که معنی پیدا می کند

فن برنامه ریزی شخصیتی و روحی بر اساس ساخته شدن روح انسان بر اساس اندیشه هایش است زندگی شما محصول اندیشه وبرنامه ریزی ذهن شماست اساسا رضایت نیز یک امر درونی است شما باید بر اساس دلایل و برنامه ریزی دقیق عمل کنید در مورد طارق وقتی شما با سبک بهشت عمل می کنید و بحث تجسم خلاق با علم به اینکه در روح شما چه اتفاقاتی خواهد افتاد به نوعی خود را برنامه ریزی کرده اید در اینجا جهان نیز تحت امر شما اطاعت خواهد کرد اراده ی خداوند نافذتر است و شما نیز خلیفه الله هستید در مبانی پیامبر شدن منظور مقام و جایگاه و روشهای مختلف نیز همین طور است اما به طور کلی ایجاد نوزاد نورانی یا همان طارق شما با جهانهای برتر ارتباط خواهید داشت اندیشه تان رشد خواهد کرد بزرگترین بحث ما ارتباط با خداوند است که به سه طریق با انسان صحبت می کند اینگونه بهترین روش ها و اندیشه ها پیش روی شماست

ذهن

قلب و گوش و چشم توانایی های ذهن اند در بعد جسمانی مغز را می سازند اما در حقیقت روح اندیشه است انسان روحش را وجودش را جسمش را و دنیای پیرامون خویش را بر اساس اندیشه ی خویش می سازد ازدواج درونی بلوغ فکری است و تبعات روحی مربوط به خود را دارد اینکه روح با جهانهای برتر ارتباط دارد فن برنامه ریزی مغزی عدم تلاش کردن نیست بلکه برنام ریزی برای تلاش است دو برنامه جهانی هری پاتر و جاذبه بروز مسایل بدون خداوند مطرح کردند دقیقا مثل خود داستان قرآنی  مرز ولایت و طاغوت باریک است داستان های خدایی و قصص قرآن است که حقیقت می یابند از نظر روحی عالی ترین نور خداوند است انسان برای هرچه خدایی تر شدن تلاش می کند انسان خلیفه الله است و جهان در اختیار اندیشه و روح اوست نحل 72 حقیقت دارد مریم حقیقت داشت مسیح زنده است یحیی به دنیا آمد خداوند با انسان حرف می زند و موکل و ذهن زیبا یعنی همین ها واقعیت رضایت از ذهن است و ذهنیت انسانها .شیطان قبل از آرماگدون توسط دجال ذهن انسانها را تسخیر و اول آنها را در ذهن شکست می خواهد بدهد این جادویی آشکار است انسان بهشتی بهشت می رود زندگی مسیح وارانه حیات بخش است از نطر کلی دیدن روح را دستور نیست  بلکه در عمل نیز واقعیات روح نیز بر مبنای امانت بینی و روح نه به عنوان امر الله است روح اشاره شده در عرفان در حقیقت نفس را می سازد و نور ملاک است در عمل نیز انسان بر اساس امانت زندگی می کند و حتی سطح زندگی مرضیه نیز بروز زندگی در امانت دارد و سطح راضیه نیز این گونه تعریف می شدچشم بصیرت نیز در همین حیطه خواهد بود درایت مرحله بالاتر نیز همین است پرداختن به این مسایل روحانی نیز در راستای رویکرد علمی به امور انتزاعی است که معنی می یابد چرا که اندیشه در  روح تاثیراتی دارد که باید شناخته شود همچنین هر پدیده ی دیگر.

راضیه مرضیه

از کلی انسان هفت لایه اصلی روح دارد اگر ورود او به دنیای متافیزیک فقط بر همین اساس باشد سطح تسلیم است اما با فهم ازدواج درونی ایمان رنگ پیدا می کنذ دنیای ایمان در سطح مرضیه است زندگی برای خداوند است عمل برای خداوند است در اینجاست که خلیفه بودن معنی می یابد تمام افعال نیز در گروی ایمان معنی می یابد اگر در دنیای ساحران جاذبه تعریف می شود اگر تسخیر موجودات غیرارگانیک مطرح می شود دلایل اصلی را ندارند اما در ایمان بزرگترین توانایی رسیدن به فهم اسمای الهی است وقتی تجلی باید وقتی اسم اعظم را بفهمد نور الهی را بفهمد در اینجاست که مثلا در بحث تسخیر مرید شکل می گیرد انسان در اینجا سجده ی موجودات دیگر را می خواهد خدایش معلوم است البته در سطح تسلیم نیز معلوم است اما ایمان پر رنگ تر است خیلی خیلی پر رنگ تر  گفتیم ایمان با قبول یک مواردی تجلی می یابد اما سطح زندگی می تواند در سطح ماده باشد اما خود به خود سطح ارتقا می یابد و خواسته ها به اصل نزدیکتر می شود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۶
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۲ ق.ظ

موارد مربوط به ازدواج


 

مبانی و اصول ازدواج

بلوغ

گفتیم دوران بلوغ دوران بحران نیست بلکه باید جشن و شادی گرفت چرا که زمان ورود رسمی جوان به معنویات این زمان است که دین او را رسمی اعلام می کند نماز واجب می شود نباید از بلوغ جنسی تا بلوغ فکری فاصله بیافتد نباید فرد در سنین کم با مسایل جنسی مواجه شود و دچار بلوغ زودرس شود نباید به استمنا روی آورد و بزرگترین سرمایه ها را از دست داد

ازدواج

  هم کفوی مهمترین اصل پایداری زندگی مشترک است در سطوح توحیدی در هر سطح اگر هم کفوی رعایت شود افراد با هم هم فاز شوند و سطح توقعات را از همدیگر بدانند بزرگترین موفقیت را دست خواهند یافت در ازدواج اخلاق و دین مداری مهمترین شرط است،تعیین سطح قبل از ازدواج مهمترین کار است و اینکه دو طرف بدانند در جه سطحی می خواهند عمل کنند مثلا یک فرد نماز خوان باید تمام شرایط مربوط به ایمان را بپذیرد مثلا حجاب در سطح ایمان تعریف می شود نه در سطح تسلیم یعنی یک فرد بی حجاب حتما آدم بدی نیست البته به شرط اینکه ترک اولی نکرده باشد و قصد و نیت ارتباط با نامحرم نباشد ارتباط نامشروع در تمام ادیان ناپسند است همچنین در مسیحیت نکته عمل ناقص به هر سطح پیامدهای تحجر گرایی و احتمال اشتباه یافتن مسیر را دارد مثلا در سطح ایمان مسایلی همچون عرفان و علوم غریبه بحث می شود اما اگر به انسان تشنه به جای آب شیرین آب دریا بدهند چه می شود البته فهم ناقص نیز موجبات را فراهم می آورد اینکه افراد با کمی دانش فکر می کنند علامه دهر شدند و به سادگی در عرفانهای دروغین به دام می افتند البته از بحث دور نشویم،لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم یکی از کاربردهای این آیه در جلب محبت است البته باید معنی فهمیده شود بدین معنی که فرد باید همسر خویش را زیباترین انسان در جهان ببیند دیدن با فقط مشاهده کردن فرق دارد دیدنی که همسر را موهبتی از خدا بداند مورد نظر ماست-شناسایی هدف دجال یعنی اینکه هدف آنها از هم پاشیدن بنیان خانواده است و اختلاف افکندن بین زن و شوهر با جادو-در بحث نعمته الله و رشد و تعالی نگاه دو طرف به هم مهم است اینکه هدف خوب خواستن برای همدگیر وارد همسر از خود فرد است این باید در سطح ایمان درک شود تا بدانند در این جهان زودگذر باید برای بهشت ساختن در این جهان اقدام کرد افراد بهشتی لایق بهشت اند کسی که در این جهان رضایتی نداشته در آن جهان نیز رضایت نخواهد داشت رضایت مندی از ازدواج از زندگی و همسر با ایمان بدین معنی است که اگر زندگی فقط در یک سطح تسلیم ادامه یابد موفقتی حاصل نشده و رضایتمندی از بین خواهد رفت باید رشد داد ازدواج در سطح تسلیم و به دنیا آمدن فرزندان آزمایش است و ملاک نزد خدا نیست ملاک نزد خدا ایمان و عمل صالح است در ضمن افراد متاهل می توانند از خداوند طلب سکینه کنند که بر قلب نازل می شود وبرای ازدیاد ایمان است نماز این افراد با کیفیت بهتری انجام می شودسکینه با وقت متفاوت است

یک فرضیه عملی بیان می دارد که تنها راه حل رسیدن به هم فازی و رضایت جنسی دو طرفه ابراز محبت و میل قلبی زن به مرد است در ضمن یادتان باشد ازدواج یک نتیجه است بدین معنی که قرار نیست بعد ازدواج چیزی تغییر کند و کسی عامل تغییر دیگری باشد هرچه هست و خواهد بود دو نفری خواهد بود و اساسا هدف نیز بی نیازی به هدف طغیان است نه تغییر اصل و بنا در ازدواج هم کفوی است و یادتان باشد بعد ازدواج مثلا اگر فردی قبل ازدواج معتاد است و ترک نکرده اما قول ترک بعد ازدواج را می دهد امکان ندارد حداقل در این موارد خیلی سخت است ازدواج اهداف بنیادین ر فطری خویش را دارد و قرار نیست حلال همه ی مشکلات جانبی نیز باشد بلکه اساسا خود مستقل محسوب باید بشود

بنیادین-طارق

از نظر کلی شرط زندگی گرمی و تری است برای صفت مردانه گرمی و خشکی و زن سردی و تری لحاظ می گردد اما در حالت روحانی نور و ترکیب اتر مشخص کننده است و تلفیق نیروی یین و یانگ.در حالت بدنی سلولهای بنیادین در تمامی بدن وجود دارند اما پس از پر کاری فراوان در دوران جنینی تا زمان بلوغ به شدت توانشان کاهش و عملکرد تمایز آنها نیز خیلی تخصصی و تکراری می شود در بحث طارق و ازدواج درون عملا فرد از نظر بروز شهودی بر این بخش از حیطه ی وجودی خویش خود را چیره ساخته و بهره برده است در ماهیت اصلی روحانی ارتباط کالبد اختری نیز ایجاد و نیروی اذکار نیز فعال شده است و فرد به بلوغ فکری رسیده و به اساسی ترین سوال دوران بلوغ جواب داده است و می تواند وارد مراحل جدیدی از ایمان شود در حالت رسیدن به شرایط مطلوب جوان شدن ناگهانی و زیباتر شدن و روند جوان شدن حقیقی را نیز داریم فشار جنسی پیر می کند. از نظر شهودی اراده ی بر سیستم خودمختار است همچنین بر تنظیمات هورمونی.اهمیت بحث طارق در بچه داری مناسب جلوگیری از افسردگی رضایتمندی از زندگی فرزند دار شدن و ایجاد نطفه صحیح و سالم-اسلام حتی برای زمان مقاربت نیز احکام خود را ارایه کرده- و جوان شدن و سلامتی حقیقی است گفتیم طارق همان نوزاد نورانی حاصل از ازدواج درونی و فهم رندی-راضیه مرضیه- است طی روند بوجود آمدن این نوزاد در درون همچون یک فرزند عادی است از چاکرای یکم تا هفتم بالا می رود در مراحل مختلف خود را شکل کامل می دهد پس از به دنیا آمدن بند ناف آن به چشم سوم باز می شود خود نوزاد در  فازی نورانی تر و لطیف تر عمل می کند و برای ارتزاق کیهانی به کار می رود ارتباط با جهانهای عالی تر و شعور بالاتر و تسهیل روند رشد و تعالی روحانی را فراهم می آورد خیلی باید مراقب بود به دام شبکه منفی و انگلهای انرژیایی نیفتاد

 

 

نطفه

انسان قبل از تولد نطفه ای که باید از آن به دنیا بیاید انتخاب می کند این موضوع مثل تعیین خط در مسابقات ماشین سواری است انسان قبل از خلقت تعهد داده که از شیطان تبعیت نکند به دنیا آمدن یحیی وجود نور پنج تن و خانوادگی بودن آنها و وجود سلسله پیامبری بر اساس خانواده-چه خونی چه غیر خونی-به دنیا آمدن عیسی کشتن بچه توسط خضر و اطمینان دادن به عیسی که فرزند بعدی مایه ی افزایش ایمان خواهد بود موارد خاص کاربردی برای والدین قبل از آمیزش رعایت حرمت ازدواج و بحث رعایت حدود شرعی و قوانین ازدواج طبیعی و فطری و بر اساس همان گونه که قرآن گفته است و همچنین مسایل مستحب و مکروهات هم است که رعایتش بهتر است در ادامه در دوران حاملگی علاوه بر مراقبتهای پزشکی مواردی مثل قرآن خواندن تاثیر بسزایی در تشکیل صحیح روح نوزاد خواهد داشت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۲
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ

سخنی با علما


بسم الله الرحمن الرحیم

.

 

مقدمه جهاد با نفس

سخنی چند با برادران دینی

مقصود من از روحانی کسی است که در علوم دینی تحصیل کرده و به یکی از شغلهای روحانیین اشتغال دارد.یا طلبه است و درس می خواند،یا به تدریس ادبیات صرف و نحو و منطق و معانی بیان مشغول است،یا به تدریس فقه و اصول و حاشیه زدن و رساله نویسی اشتغال دارد،یا مرجع تقلید شده و به اخذ وجوهات و تقسیم شهریه بین طلاب و پاسخ به مسایل دینی و اداره ی حوزه های علمیه مشغول می باشد،یا منطق و فلسفه و عرفان تدریس می کند،یا درس اخلاق می دهد،یا به وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه خوانی می پردازد،یا امام جمعه و جماعت است و یا به کتاب نویسی و مقاله نویسی اشتغال دارد.

بعضی از طلاب هم تا آخر عمر همچنان طلبه باقی می مانند و بدون اینکه شغلی را بپذیرند تا پایان عمر در درسها حاضر می شوند و گوش می دهند و به این ترتیب به زندگی ادامه می دهند و از سهم امام و وجوهات برّیه ارتزاق می نمایند.

این افراد روحانی و اهل علم و خدمتگزار و مبلغ دین محسوب می شوند.غالبا از همین راهها و از وجوهات بریه و سهم مبارک امام (ع) ارتزاق می کنند.چون به امور دینی اشتغال دارند از احترام و امتیاز مخصوصی برخوردارند و مردم به آنها اظهار ارادت می نمایند برایشان نذر و نیاز می کنند،التماس دعا می گویند،از آنها انتظار شفاعت دارند و به آنها تبرّک و توسل می جویند.

متاسفانه خوشبینی و اظهار ارادت مردم و همچنین احادیثی که در فضیلت علم و علما وارد شده،موجب غفلت و غرور ما گشته است،خودمان را افرادی ممتاز می پنداریم و از تزکیه و تهذیب نفس و خودسازی و پرورش و تکمیل روح غافل گشته ایم. گویا برات آزادی از دوزخ و کلید درهای بهشت در دست ما قرار گرفته و نیازی به عمل نداریم.چون سر و کارمان با قرآن و احادیث و علوم دینی است همه را در خودمان تحقق یافته می پنداریم.

البته علم از دیدگاه اسلام ارزش دارد،احادیث فراوانی در فضیلت علم و علما وارد شده است و خود علم می تواند در مسیر تکامل نفس و تقرب الی الله قرار گیرد،لیکن مشروط به اینکه اولا به قصد قربت باشد و ثانیا با عمل همراه باشد.اگر در تعریف علم و علما احادیثی داریم در مذمت عالم فاسق و بدون عمل نیز احادیث فراوانی وارد شده است.  

چنانکه می بینید، در احادیث به چند مطلب بسیار مهم اشاره شده است:

1-هرکس بر طبق علم خویش عمل نکند،در اصطلاح ائمه (ع)،اصلا عالم محسوب نمی شود و از مصادیق علمایی که در قرآن و احادیث مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند نیست،گرچه در زیّ علما زندگی کند و مردم او را عالم دینی بدانند.

2-هر عالمی که به علم خویش عمل نکند در دوزخ معذب خواهد شد.

3-هر عالمی که مطابق علمش عمل نکند مانند جاهل است،بلکه چون عالم بوده و به علمش عمل نکرده مسوولیت بیشتری دارد و در قیامت شدیدتر مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.

 4-عذاب عالم فاسق و بدون عمل از سایر دوزخیان سخت تر خواهد بود،به حدی که از بوی تعفن او در عذاب و ناراحتی خواهند بود.

5-هرکس به قصد منافع دنیوی علم دین را طلب کند،در قیامت از این علم سودی نخواهد برد.

6-هرکس که بدین منظور طلب علم کند که بر دیگر علما بوسیله ی علم و دانش فخر و مباهات نماید،یا با سفیهان جدال کند، یا بوسیله علم،مردم را به سوی خویش جلب نماید جایگاهش دوزخ خواهد بود.

7-هرکس که می خواهد عالم دین باشد و یکی از مناصب دین را بپذیرد و پیشوا و مقتدای مردم باشد باید ابتدا خودش را اصلاح و تهذیب کند و اخلاق و رفتار و گفتارش را اسلامی کند و بوسیله عمل،مردم را به سوی دین دعوت نماید.

8-عالمانی که مانند سایر اهل دنیا،شیفته و دلبسته به دنیا باشند،قطاع طریق حق هستند که بوسیله ی کردار و اخلاق و گفتار باطلشان مردم را از محبت خدا منصرف می سازند و زخارف دنیا دلبسته می گردانند.-مردم نباید فریب چنین عالم نمایانی را بخورند-

بقیه را در کتاب خودسازی ابراهیم امینی بخوانید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۱
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ق.ظ

روش علمی کلاسیک


روش علمی (کلاسیک)

جمع آوری اطلاعات

فرضیه سازی

آزمایش فرضیه

ثبت یافته ها

نتیجه گیری و تفسیر

نظریه سازی

انتشار گزارش

نکته جانبی اینکه علوم غریبه براساس کشف و شهود و آزمایشات علمی درونی در خود فرد است و به نوعی کرامت بروز آن است و تجلی ایمان در روح و عملیاتی شدن اول ایمان و بعد موارد دیگر در عمل،هدف می باشد

یک بحث کلی وجود دارد اینکه مبنای علوم و نگاه به علم با دو دید کاملا متفاوت وجود دارد نگاه به علم از زاویه دین و نگاه فلسفی کمی با نگاه آن به صورت امروزی متفاوت است و ماهیت خاصی قایل است جدا از بحث اینکه علم باید باعث زیادی خود نفس بشود و نه اطلاعات علم در جایگاه دینی تسخیری است دقت کنید این تسخیر با تسخیر فقهی که حرام شمرده می شود فرق دارد و منظور ما آن نیست تسخیر در ماهیت است و مبنای درک دارد و از تسخیر ماهیت اشیا را شامل می شود تا تسخیر در افکار و اراده ها و حتی نوع غیرمجاز که هکان تسخیر لفظی بین فقهاست اما اسلام به ماهیت علم اعتقاد دارد تسخیر با بحث علم مورد نظر مادی گراها با دو شیوه تجربی گرایی و حس گرایی تقریبا نگاه کاملا متفاوتی دارد نگاه کنید اگر ما با نگاه مادی گرایی صرف پیش برویم در طبیعت خواه ناخواه در هر شرایط علم به دست آمده حقیقت اصلی نیست بلکه تجزیه تحلیل ما از شرایط است و در ضمن اگر تمام حواس درست کار کرده باشد که اگر ما با این الگو هم پیش برویم هیچ گاه نظریات انیشتین هاینزبرگ و استیون هاوکینگ و کتابهایی مثل تارخچه زمانش اساسا نباید نوشته می شد در ضمن گفتیم این علم درکی تز دنیای بیرون است اما تجزیه تحلیل درون ماست نه حقیقت بیرون حتی اگر عینی کامل باشد حتی توصیف عینی مثل عکس پس در هر صورت بازهم اصل علم درونی است نه بیرونی در ضمن آن تسخیری که هرچه آنچه در آسمانها و در زمین است با رسیدن به حقیقت درونی بدست می آید نه محیط بیرون و اینجا وارد اصطلاح و مقوله مکاشفه می شویم و در مبانی عرفانی بحث مجاز مطرح می شود اساسا نکته جالب اینجاست که اگر تاریخچه روش علمی مورد بررسی قرار گیرد متعلق به اسلام و مبانی اولیه کاملا اسلامی بوده و امثال بوعلی با رویکرد عرفانی و الهی به نماز و ارتباط با خدا و عرفان و دید فلسفی به علوم و نگاه علمی به علوم غریبه پیش برده اند اما امروزه در روش علمی تمام مبانی از جمله اخلاق نگاه فقهی دینی و پیش فرضهای قرآنی را حداقل به عنوان یک پیش فرض ساده هم رد می کنند و این جای تعجب دارد این موارد خاص در ادامه تفاوتهای شدیدی را با رویکرد دینی بوجود آورده تا حدی که با توجه به منابع رسمی آموزشی بعضی مسایل غیرقابل درک است مثلا تعریف توهم را اگر با دید پزشکی بسنجیم اگر قبول کنیم نود و نه درصد توهمات اساسا ماهیت کاملا مادی دارند و مثلا به خاطر ضعف و یا بیماری یا مواد مخدر و افیونی ایجاد می شود اما آن یک درصد که اصلا توهم نیست و شاید مثلا نه به خاطر فرشته بلکه مثلا یک جن بوده باشد چی این مورد چه می شود یا با نگاه فلسفی در خود هرم مازلو بین روانشناسان و جامعه شناسان و نگاه اسلامی که محبت و عرفان را اصل آفرینش می داند تفاوت است یا در مورد ماهیت تصور ،پزشکی جوابی نمی دهد و حداکثر با توجیه هورمونی و مادی و روانشناسی دست  به کار می شود اما دیدگاه دینی متفاوت است مثلا در دیدگاه دینی بیماری حاصل بدبینی است و اینجا هر بیماری ای تعریف می شود نه فقط بیماری های روانی یا عصبی حتی این بدبینی بین افراد هم امکان دارد و و به طور خاص اثر چشم یا چشم زخم نامیده می شود و راهکارهای جلوگیری خودش را دارد.دقت کنید در مورد ساختار اندیشه هیچ گاه بحث نمی شود ما مقصودمان چشم سوم یا ورود حواس انتزاعی به ماجرا نیست بلکه خود ساختار اندیشه و تعریف منطقی از عقل سلیم است که ما مسوول آن هستیم و در قرآن به چشمها و گوش و قلب همراه با هم اشاره شده است و برای آن موضوعات و دریچه های زیادی در قرآن باز شده است اینجا حتی تعاریف اصلی مثل وحی خدا فرشته پیامبر یا مسایل دیگر نیز بعد از این تعریف جایگاه مشخص تر و هدف دار تری می یابند ما حتی هنوز صحبت از اینکه دادن حقی براساس شناخت حقیقت آن چیز است و یا رابطه ی علوم عقلانی و علوم وحیانی با هم هنوز هم بحث نکردیم



یک مثال بارز برای رویکردها در مورد کیمیاگری است در مدل اصلی موارد اصلی مثل علم اسما و حروف و تجوید و علم تسخیر اشیا وجود دارد اما روش شیمی امروزی مبنای دیگری دارد مدل اول حتی ما اثبات خدا اثبات قدرت خدا و قدرت بشر و مبانی دیگر را هم داریم اما مدل امروزی بیشتر بر کشف قوانین جهان است نه سنتهای الهی و با تعریف خدا به نوعی هم می توان گفت دیدن نظم بدون اهمیت ناظم باعث تغییر کامل این رویکرد می شود باز اگر برگردیم به اول ماجرا علت در تعریف روح نفس ماهیت عقل و بحث چشم و گوش و قلب خواهیم یافت این بخشی از ماجراست

نکته ی دیگر بازهم در مورد داستان هری پاتر اینکه در یکی از داستانها تحت عنوان درس تغییر به نوعی به سبک فوق و کیمیا گری اشاره شده البته سبک داستان کمی به مسخ هم شباهت دارد و به نوعی بیشتر یحث تغییر موقت است مثل موش به لیوان و برگشت آن .استفاده از این موارد با رویکرد انگلیسی در خرافی ترین کشور دنیا باعث جهت گیری و خوراک فکری خاصی است بی دلیل و هدف نیست 



نکته برداشتی از آیات قرآن که الگوست

هرکس دنیا را بخواهد به بخشی از آن می رسد و ما همه ی خواسته اش را به او نمی دهیم اما اگر کسی آخرت را بخواهد نه تنها تمام بلکه مضاعف و دو برابر و ده برابر و همچنین بدون حساب پاداشش می دهیم و از نظر سطحی کمی و کیفی به او پاداش دنیا و آخرت بیشتری می دهیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۰
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

روزه


به نام خدا و با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما بندگان خدا در محضر حق

می خواستم بحثی را در مورد #حکمت روزه داری و اهمیت و درک وجوب آن مطرح کنم و خواهشمندم از دوستان گرامی تا نظرات خویش را بیان کنند

 .روزه زکات سلامتی بدن است زکات بر موارد قوت مردم و نیازهای اساسی مردم واجب شده است سایل و فقیر زکات نمی دهند و در روزه بیمار و پیر و ناتوان و مسافر روزه نمی گیرند عامل هر بیماری پرخوری در احادیث آمده و کم خوری سفارش اکید شده است اگر از دید کای بنگریم و خمس و زکات و صدقه را در حالت کلی در یک طیف ببینیم چون علم ماهیت ذاتی افراد است و اضافه نیست خمس هم ندارد در روزه ما از جسم کم می کنیم ولی از آن طرف بر معنویات و اندیشه متعالی و پاکسازی هم زمان و کامل روح جسم زبان اندیشه و فکر و قلب می پردازیم و در عین حال با اعمال مختلف مثل ختم قرآن نماز اول وقت اینها را تقویت و در کل این یک ماه نیز مثل یک آموزشی و سرلوحه عملکردی برای مابقی ماههای سال است ....یکبار کسی پرسید آیا روزه می گیری فرد در جوابش گفت آری سوال کننده پرسید کدام پزشکی است که اینهمه سختی و رنج را برای فرد تجویز می کند گفتش همان پزشکی که وقتی همه جوابت کردند تو از او انتظار معجزه داری

این نظر که هدف روزه فقط# سوزاندن باقی مانده غذاهاباشد مردود است چون ما حتی شاهد چاق شدن افراد در این ماه البته در صورت بدخوری و عدم میانه روی شاهد هستیم در ضمن وعدهدهای غذای جابه جا شده و حذف شدن وعده ی غذایی نداریم البته اینکه نباید نهار را جایگزبن کرد درست است اما# سحری نیز همان صبحانه ی معمولی نیست بحث فقط درک فقرا هم نیست چون اگر جامعه ای بدون فقر بود پس #روزه باید برداشته می شد یا می گفتند فقرا روزه نگیرند یا حتی فقط ریاضت به منظور تضعیف جسم آنهم به طور موقت و در بازه زمانی مشخص و تقویت روح به وسیله نماز و قرآن خوانی و موارد دیگر نیست حتی شاید بحث فهم#مجاز و بازی بودن دنیا هم نباشد شاید جمله ی مرا اغراق آمیز برداشت کنید ولی جمله ی معروف اینکه اگر دنیایشان با دین ما تقابل کند دنیایشان را خراب می کنیم از امام مصداق این حق انتخاب است از نظر دین #اسلام و از نظر فقهی سطح اسلام فقط و فقط با قبول توحیدی و وحدانیت خداوند و قبول پیامبری حضرت خاتم حاصل می شود حتی کیفیت درک توحیدی و یا موارد اختلافی مثل بحث جانشینان #پیامبر اهمیتی در بحث قبول مسلمان بودن فرد ندارد حتی بسیاری از اعمال دینی و وجوب آن را نیز انجام ندهد باز رد مسلمانیت فرد نیست حتی در طبق تعریفی بعضی مسایل دین ایمان پایه و ایمان محورند و حتی در سطح اسلام مطرح نمی شوند بگذریم از بحث دور نشویم اینکه اتفاقا بر خلاف تصور دنیا در نزد مومن بسیار بسیار بسیار شیرین تر از حتی یک مسلمان است که البته مومن حتی می تواند مسلمان هم نباشد بازهم بر خلاف تصور بیشتر افراد و بازهم در نظر قرآن مرگ برای مومنین مصیبت است چون آنها لذت دار ترین و حلوترین نعمات الهی را درک کرده اند و دنیا در نظرشان به مثابه پایه برای ساختن مهمترین بخش زندگی یعنی آخرت است دقت کنید گفتم ساختن نه رفتن یا فقط سیر.از نظر کلی دین داری منافاتی با دنیا داری ندارد اما دین دوستی با دنیا دوستی امری متفاوت است و خودخواه ترین افراد به معنی حقیقی دین دوست ترین نیز خواهند بود چون در درک حقیقی فقط خود را با خدا معامله می کنند حتی سبک زندگی این دنیا حتی در#علوم و فنون و درک کلی اگر با ایمان همراه باشد با سبک مسلمان بودن صرف و خشک و بدون شک با کفر کاملا متفاوت است از نظر کلی نیز مسلمانان و مومنان و آزادگان جهان نیز ضعیفان نیستند بلکه مستضعفین جهان اند درک #مومن از خود به عنوان پایه شناخت ایمان مطرح است و در سوره مومنون کاملا مطرح است و به کمک آیات و سوره های دیگر مثل توحید و نور و طارق قابل تبیین بیشتر است

شاید نباید دنیا اینگونه باشد اما مومنین بیشتر در خطر بلایا هستند مثل بحث مومن کشی اصحاب اخدود به نام جادوگر خواندنشان یا ایمان آوردن جادوگران زمان موسی چون آنها تشنه ترین افراد نسبت به درک ایمان بودند و سریع هم قبول کردند و# شهید شدند دقت کنید بازهم می گویم مومنین ضعیف نیستند بلکه مستضعفند و در تعریف کلی نیز اگر در پرتو ولایت باشند گزندی از#فتنه آنها را نمی گیرد یکی از اصول روزه داری در قرآن بحث طالوت است که گفت از آبشخور آب نخورید مگر به قدر نیاز.همانها که کم خوردند با وجود قلت عامل#پیروزی در نبرد  بودند بر کثرت

 

با تشکر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۸
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۶ ق.ظ

مکاشفه


مکاشفه و دفاع در برابر شیطان

قال امام رضا(ع): کلمة لا اله الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی بشروطها و انا من شروطها

موارد دیگر شامل قرآن و حدیث زیر

قل رب زدنی علما یعنی همان را گفتن در ضمن در ترجمه علم مرا زیاد کن صحیح نیست بلکه مرا با علم_و یا به نوعی علمی_زیاد کن صحیح است

قال رسول الله(ص):انا مدینه علم و علی بابها-در طرح کلی

دقت کنید ۱۴معصوم نور واحد اند اما در مسایلی برای درخواست و واسطه قراردادن آنها نکاتی وجود دارد مثلا در مسایل زناشویی ازدواج و فرزندداری مادر مومنان حضرت فاطمه(س) هستند یا برای بازگشایی در رحمت و رفع مشکلات از امام حسن (ع) خواستن گره گشایی است

به نظر می رسد تمام موارد فوق به نوعی فقط یک شیوه یا الگوی مکاشفه نیستند بلکه در حقیقت لازمه ی بازکردن دریچه یا حداقل یکی از اصلی ترین پایه های آن  است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۶
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ

رابطه عرفان و علوم غریبه


رابطه عرفان و علوم غریبه

بین علوم غریبه و آرایش همسر و زیبایی رابطه مستقیم وجود دارد اما اصل نیست چون شاید از نظر زیبایی زنی نظر شما را جلب کند اما در مقام توحید نباشد یا مشرک فقهی یا صفاتی بدین معنی در عمل نوع آرایش و زاویه دید در سطوح مختلف نیز فرق دارد پس فقط بحث اینکه ما مشرک مرتاض و ساحر داریم ولی مومن چون ارتباط دارد قوی تر است نیست بلکه از نظر رفتاری و عملکردی نیز در ادامه ما شاهد تفاوتهایی خواهیم بود اما با توجه به مسیله ذکر شده بدیهی است که اول عرفان اسلامی باید در فرد تجلی یابد و سبک زندگی سالم سپس موارد دیگر. در زناشویی نیز اصل همسر یافتن نیز بر اساس هم کفو بودن است معیار نیز اخلاق و دین است نه جمال و مال و نسب اساس اعتقادات است و اینکه بحث رفع تشنگی نیازمندان نیز باید بحث شود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۰
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

دو مورد خاص تجسمی


شاید کارتون کودکی به نام ای کیو سان را دیده باشید که سر خود را با انگشت می مالاند و به قطرات آب گوش می کرد که اینگونه اندیشه اش رشد و قدرت می یافت این دقیقا یک متد عرفانی در شرق است حتی صدای زبان در آوردن نیز جز آن است اما الگوی صحیح آن الگوی ذهنی زمین مرده است که خداوند ابرها را به سمت آن می فرستد و امید باران داریم و رعد و برقش هم مایه ی خوف و امید است این باران زمین را پس از مرگش حیات می بخشد تقریبا  الگوی نزول سکینه در مورد نعمت الله است بر مومن که براساس تاهل است نیز شبیه همین است پس این روش فکر باران الگوی فکری خوبی است و ذهن را می تواند آماده کند مورد دیگر که خاص است مربوط به کلیساهای مار در آمریکا و کانادا است که در آن مار مقدس شده و اگر با شما دوست شوند باعث قدرت دادن می شوند اصل ماجرا نیز در اینجا کاربرد ذهنی دارد و همان الگوی ذهنی و تجسم خلاق در مورد موسی و عصا و قضایای شکل گرفته کاربرد اجرایی دارد اما نکته اصلی تعریف خداوند به عنوان مایه ی همه چیز است در اینجا مدل قرآنی تشبیه نور خدا به چراغدان کمک شایانی به حل مسایل می کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۵۵
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۳ ق.ظ

مدیریت و جنگ هوشمند


 

 

مدیریت و جنگ هوشمند

اساسا در مدیریت هوشمند و جنگ هوشمند موارد اصلی و تعریفی داریم اول مغز است و روشهای فکری آن که شامل چشم گوشها و قلب می شود و این دارایی های انسان است در حالت طبیعی در بحث جنسی خانه وجود دارد و هیچ موردی خارج از خانه و جز با همسر اتفاق نمی افتد و سبک رابطه و انواع بر اساس وجود مراحل قبل از بلوغ فرزند و طارق به سادگی قابل فهم و ردیابی است و می توان درک کرد از نظر عرفانی با ورود به مرحله بلوغ درونی و ارتباطات برتر جایگاه نماز به شدت مهمتر از قبل می شود خیلی مهمتر در تمام مراحل فکر بهشتی و وجود صحت و امنیت حتی در فکر و وجود خانه و بروز افکار و رفتار جنسی از درون خود خیلی مهم است موارد جنسی بروز توحید است در هر سطحی.ارتباط با سه شیوه فرشته وحی و ورای حجاب انجام می گیرد راهکارهای فهم تمایز بین شهود شیطانی و الهی خیلی سخت نیست اول اینکه فرد در رابطه با برخورد امانت کاملا توحیدی عمل کند و با توجه به ذکر امنیت خود را ارتقا بخشد و همیشه امانت را فراموش نکند در ضمن شیطان به بدی امر و از خوبی ها باز می دارند 

اساسا جنگ هوشمند یعنی بحث امانت و تظاهر در روش زندگی در مورد شیطان مبارزه با اندیشه و ذهن و اینکه چیزی را فکر کنی که خودشان می خواهند توسط رسانه انجام می شود در بروز سه چهره در سطح انتظام و چهره ی آخر در سطح نظام

متشکل مغز شامل چشم گوش قلب و در مومن منافق کافر و مشرک

تفاوت شعبده با کرامت و سحر با معجزه و ضریب قدرت ایمان بحث اینکه ایمان تعریف دارد خارق العاده بودن حتما معنی ایمان نیست ایمان تعریف حقیقی دارد و موضوعات آن و شعبه های مختلف کاملا مشخص اند از نظر امانتی و بحث جنسی با میزان زیبایی تطابق دارد یعنی زیبایی تنها عامل صحت و درستی ازدواج نیست بلکه اخلاق و دین مهم است

رسانه و تاثیر آن و اثر مستی موسیقی غنایی مشروبات الکلی

نماز و ارتباط با خدا و رسیدن به شهود در مقابل رسانه و بازی های تحمیلی که حتی وارد بعد اراده می شوند

سلامتی در مقابل بیماری

خانه و مسجد در مقابل بار و مستی

در فانتزی س ک س ی معرفی شده از سوی غرب هدف بالا بردن شهوت از طریق ذهن است به هر قیمتی نکته جالب اینجاست که این مورد آرامش زا نیست و بدون همسر فقط ذهن در حالت منفی برانگیخته می شود و وجود بیماری در قلب

محبت وی و زنانه را برانگیخت در اینجا شهوت ابزار است نه هدف اینکه شهوت زن بیشتر است در این حیطه است

در نماز قلب را نکه دارید نماز برنامه ریزی برای عملکرد فرد است هر نماز برای اصلاح فرد است نه عادت با حضور قلب به تمام نکات و ظواهر نماز می توان قلب را نگه داشت همسر را نیز به نماز بیاورید حتی خانوادگی نماز بخوانید.

ذهن بارور با جهاد ذهنی یکی زیبایی شناختی جنسی در محیط بسته و اینکه هر طرف روی کنیم معشوق را بتوانیم بنگریم دیگری علوم غریبه اینها صفات و قدرتهای میل دهنده علوم غریبه اینها همگی قدرت محسوب می شوند می تواند برای مشرک باشد چه زمینه بروز با قدرت کم چه در معشوقه های بیگانه اما طبیعی است که اصل نیست یعنی فقط زیبایی زن باعث نمی شود شایسته ازدواج باشد یا اینکه در علوم غریبه و جادو بداند اصل ایمان است

اساس سینما بر پایه فیلم و سریال و تفریح و سرگرمی بنا شده است در زمان مشاهده ی تلویزیون و پخش یک فیلم به هیچ وجه ذهن فعال نیست رسانه بر اساس سبک اندیشه ذهنی یعنی صدا و تصویر عمل می کند یعنی به جای فرد می اندیشد در نتیجه نیازهای فرد نه بر اساس درون خودش بلکه بیرونی تامین می شود کاملا غیر فعال در طی این روش سلولهای مغزی روز به روز فعالیتشان کمتر می شود بازیهای رایانه ای بدترین حالت این اتفاق اند و این عمل به شدت باور نکردنی قوی تر اتفاق می افتد نکته بعدی تشتت افکار است و تنوع بیش از حد و بدون مرز-نه از نظر مثبت بلکه جنبه منفی که باعث ایجاد نیاز کاذب و بی ربط به موقعیت بیننده دارد و فقط ذهن او را درگیر می کند همچنین به دلیل ایجاد تاثیر کاذب در مغز که به دلیل مقاومت سلولها به خاموشی است باعث بد خوابی و پریشانی های روحی نیز می شود با پیشرفته تر شدن گرافیک بازی ها و بالا رفتن کیفیت تصویری بازی ها خطرات بیشتری متوجه ما می شود حال که ورود رسانه های چند بعدی را نیز شاهد هستیم .مشکل دیگر فساد انگیز بودن رسانه و خواه ناخواه میل به فساد است زود قضاوت نکنید و جبهه نگیرید کمی منصفانه به قضیه نگاه کنید آیا امکان اینکه یک صحنه و رابطه ی صحیح در حیطه زناشویی امکان دارد در رسانه اتفاق بیافتد وقتی دو بازیگر می خواهند مسایل زنا شویی را به تصویر بکشند حضور فیلم بردار صدا بردار کارگردان و نویسندگان موجود است مگر آنها آدم نیستند هر آدمی شهوت دارد خب به راحتی این مسیئله چه در جنبه های جنسی چه غیر جنسی و حتی درون مایه های پنهان داستان رخنه می کند حقیقت این است که حتی خود بازیگران از پیامدهای این حوادث دور نیستند و حتی نقش بازی کردنهای مختلف باعث افسردگی آنها نیز می شود بازی در نقشهای مختلف به معنی تجربه کسب کردن در روابط اجتماعی نیست بلکه خوردن هر چیز دم دستی است اساس مبارزه روشهای موسی است مبارزه بر اساس توحید است.دشمن بدترین گناه را انجام می دهد آنها هدفشان تفرقه بین زن و شوهر است.روش دجال به سه طریق است که در سطح انتظام و و نتیجه آن که لواط و شرک و کفر است همان شرکت صفاتی در سطح نظام بروز می کند.روش دجال استفاده از رسانه و بازیهای رایانه ای است در این موارد ذهن منفعل است و تحمیل اندیشه صورت می گیرد ذهن در زمان فیلم دیدن حتی از زمان خواب بودن کم کارتر است خواه ناخواه ارتباط بین بازیگران با توجه به نوع نمایش که دروغ پردازی است به فساد کشیده می شود و این میل وجود دارد اما به هیچ وجه سینما و تاثیر مثبت آن و انسانهای شایسته ی آن زیر سوال نمی بریم بلکه کلیاتی بحث می کنیم و نتیجه را می خواهیم و روش صحیح رسیدن را و اینکه هدفمان اصلاح و رسیدن به نتیجه بهتر است و این امر در میان مجموعه هنری رسانه امکان پذیر و بالاخص مهمتر است.

در شناخت روشهای سه گانه چهره پردازی شیطانی موارد زیر به طور کلی قابل بحث است:

سه مدل نمایش شامل خشونت تصویری و فیلمی است و شامل کشتی کج هم می شود بعدی نشان دادن رابطه ی هم زمان یک زن با چند نفر است و دیگر روش بحث پول پرستی و استفاده از زن برای پول است و شامل مدل کردن زن برای تبلیغات و مذل نقاشی و امثالهم می شود در تمام موارد رابطه ی با زن رابطه ی غیر مشروع تعریف و تمام موارد مشکل دارد در تمام موارد مشکلات جنسی وجود دارد و گرمی روابط از مسایل جنسی بیرون می رود خشونت جنسی گرمی با چند نفر و سردی جنسی برای بروز در حیطه های دیگر سه چهره ی فرعون باعورا و قارون بروز عملی این حوادث اند در کل مبارزه با این چهره ها نیز در سطح انتظام است اما بروز آخر لواط است لواط حتی بین زن و شوهر پایه این رفتار تاکیید بر رفتار کودکانه است و افراد بالغ فرض نمی شوند بروز آخر این چهره سامری است و بروز جنگ و رفتار در سطح نظامی را می طلبد در اینجا گوساله سامری رسانه های تحت سلطه دجال بوده است دجال شخصیتی حقیقی است بروز امانتی وی گاو است شبکه های اصلی شامل موارد فاکس ازجمله فاکس نیوز و فاکس موویز است و تعدادی شبکه های برزگ دیگر او صاحب اصلی شبکه های ماهواره ای و از جمله بزرگترین سرمایه داران است .شرکت سونی نیز در فریم گذاری بین تصاویر برای تبلیغ در رسانه ها عمل می کند اینکه در کارتون شیر شاه کلمه س ک س به صورت یک خاک برخاسته نقش می بندد یا اینکه طرح برند فولکس واگن در چرخش علامت حزب نازی را می سازد یا در بین تصاویر فیلمها تبلیغات شرکتهایی وجود دارد که حتی در صدا و سیما متاسفانه چند مورد مشاهده شد که به دلیل بد کیفیتی ضبط و پخش تصاویر در بخشهایی بروز کرد فیلمهای فروخته شده و استعمالی توسط صدا و سیما برای دوبلاژ آلوده بوده است شرکت سونی مسوول این کار بود تبلیغات مربوط به این شرکت بود این تنها یکی از هزاران مورد بود که توسط این شرکت و هزاران مورد دیگر انجام می شود.سانسور خبری مثلا در مورد قتل عام مردم بحرین از جمله دیگر جانب داری های شبکه های ماهواره ای است که حتی اطلاعات بروز یافته نیز در رسانه ها و اینترنت و شبکه های اجتماعی حذف و اصطلاحا مورد شتتشوی خبری واقع می شود.یا سانسور خبری درباره جنبش تسخیر وال استریت یا حوادث لندن بخش دیگر و عظیم این سانسور هاست. تقریبا تنها کشوری که همجنسبازان رسما در ارتشش حصور دارند و بیشترین فعالیت صهیونیزم در آن جریان دارد آمریکاست.واقعا آمریکا شیطان بزرگ است.در یک روند زندگی مشترک بحث شهوت صرف ملاک نیست بلکه اصل همسر است و زیبایی های او حتی در حیطه جنسی اما حتی در روند بوجود آوردن و طراحی لباس همانطور که گفته شده شیطان می خواهد زشتیها را نشان بدهد نوع لباس فقط پوشاننده ی بخشهای جنسی که چسبان هم هست تجاوز به اطمینان و آرامش قلبی و محدود کننده اعمال جنسی خواهد بود حتی نوع آرایش ها نیز آرامش بخش نیست در روند شیطانی هدف از مستی و مطربی عدم تفکر درست است یعنی دفع شهوت و هوسرانی مهم است آنهم در شرایطی غیر اخلاقی حال به هر طریقی در ضمن هیچ وقت هم فیلمهای غربی علل الخصوص موارد صهیونی روابط صحیح را نیز ترویج نمی دهند و اندیشه را آلوده و میل به پوچگرایی می دهد یادتان باشد آمریکا اگر بخواهد هر کشوری را شکست دهد باید اول آنها در سینما شکست دهد و ذهن آنها را تسخیر نماید در جنگ نرم قربانی هزینه نیز می پردازد اشاره کردیم جنگ سخت بر اساس تعرضات امانتی است و بین حق و باطل و باطل با باطل بروز می کند جنگ نباید بین مومنان اتفاق بیافتد اگر چنین شد باید میانجی گری کرد و نباید اختلافات طوری باشد و یا طوری بروز کند که دشمنان سو استفاده کنند

نکته در مبحث ازدواج درونی این مورد خیلی اهمیت دارد که ازدواج بر مبنای راضیه است تمام و کمال پس اگر در این حیطه فراهم نشود و آموزش های غلط وارد شود به هیچ عنوان منتظر رضایت درونی و حقیقی نباشید برای افرادی که مجرد اند وضعیت خیلی سخت تر و مهمتر است و خیلی بیشتر باید به عمق مبانی توحیدی بپردازند تنها راه حقیقی همین است

در سبک داستان کتاب هری پاتر واقعا بهترین نگارش را داشته است و اصولی خاص در آن رعایت شده است حال در شبکه ی منفی اصول خودشان وارد شده بحث وجود پیر برادر یک دختر از نظر وجودی در عملکرد زنانه بحث برتری و جدایی سبک زندگی عالم غیب برای نگارش جدا و برتری آن و پیراستن مطالب شهود از غیب بحث قدرت های جادویی وجود خانواده در داستان و جریان داشتن زندگی دخیل کردن و استفاده کردن از تمام اتفاقات و به اوج رساندن آنها برای دخالت دادن در داستان اصل ماجرای هری پاتر بر اساس درون های یهود بود برای موسی شدن اما سامری شدن را رهنمون شد اگر هری پاتر هفت لو رفت و ویرایش دوم با کیفیت پایین جای آن را گرفت هدف ایجاد جنبش فن فیکشن نویسی عظیم با هدف میل دادن به سامری بود به جرات می توان گفت تا حداقل جلد فهت قدیم تمام مبانی بر اساس موسی بوده و دلایل کافی نیز می توان آورد خودتان تشابهات را ببینید در قرآن نیز بیشتر موضوعات داستانی پیرامون قوم بنی اسراییل و بیشترین داستان در مورد حضرت موسی ذکر شده است  اما وقتی کار به دست جدال رسید بازیگران آن بزرگترین نقش را پیدا می کنند دجال امپراطور ماهواره هاست فیلمهای هری پاتر متناسب با سن همراه با نگارش کتابهای هری پاتر پیش رفت

          در ابرباب حلقه ها حلقه نابود نشدنی است و نوشته های مرموزی دارد حلقه باعث قدرت و فتنه انگیزی صاحبش است و باید نابود شود وجود اجنه و هزاران موجود دیگر با اسامی مختلف اینها با شباهت به شیطانی جلوه دادن حکومت سلیمان و انگشتر اسم اعظم نیست انگشتر در صندوق عهد باقی مانده است

          در بازی بحران crisis دشمن در حیطه آخر الزمان که اجنه به بشر نزدیک می شوند کاملا پوشش می دهد اما لباس بر اساس لیاقت فردی نیست و جدا است

          در ماتریکس روش دوستی کاملا درست و قدرت ها مورد نظر است اما پوچ گرایی زیادی مشاهده می شود بحث اسارت و پوچی دنیا و حتی دنیای بعد بیداری

          در بازی شیطان مستقر resident evil 5  یا نام دیگر برای خود ژاپنbiohazard جمله معروف I want to be a god دقیقا بحث خلافت اللهی را زیر سوال می برد چرا که شیطانی است جالب اینکه در شماره 5 مردم قرآن خوان بومیان آفریقایی و سیاهان مورد تهاجم قرار گرفته و آنها مستعد ترند و حتی به زور سفیدان علل الخصوص زنان را آلوده می کنند دقت کنید بحث خدا بودن و خلیفه الله بودن دو بحث کاملا جداست در یکی بشر تنها موجود یکه تاز جهان است و خدا اما در دیگری اشرف مخلوقات است و خلیفه و جانشین خدا و احتمال اسفل سافلین هم دارد نه فقط اعلی العلیین بودن را

          نیروهای مورد نظر با توجه به چشمان مار گونه آلبرت وسکر در اینجا همچون سالازار و لرد ولدمورت مار نماد پلیدی است در کل نماد شیطان و جادوگری مار مطرح می شود در بحث شیطان شناسی شیطانی ها از نور خوششان نمی آید و حتی باعث مرگشان نیز می شود معمولا خون خوار اما مرده اند مثل خون آشام ها اما در عین حال توانایی های قدرت و تکامل فقط در این روش بروز می کند یعنی شیطان قوی است چشمان مارگونه داشتن از دیگر ویژگی هاست که باید به آن اشاره کرد شیطان شاید شکست بخورد اما هزاران نفر و شهرها را ویران می کند گاها بر اساس قانون تعادل که مسیحیت تحریف شده بیان می دارد اساسا شیطان باید در توازن باشد در مسیحیت شیطان شهوت است و برای تکامل باید از شهوت دوری جست و به عقل وابسته بود در اسلام گفته می شود عقل سوار بر شهوت نه شهوت سوار بر عقل.در ضمن گاها شیطان هیچ وقت شکست واقعی نمی خورد همیشه قوی تر زرنگتر و باهوشتر است گاها برای شکست او باید خود نیز شیطان شد یا مثل او رفتار وی را تقلید کرد مثل هالک که اساسا قدرت را در خشم و خشونت می بیند گاها در فیلمها طوری رواج داده می شود که بد بودن امری طبیعی است و اساسا بد بودن بد تلقی نمی شود یک وظیفه است در برابر شیطان نیروی خاص و قدرتمندی وجود ندارد اگر هم باشد فقط بر اساس تکنولوژی و یا حتی نیروهای خاص این عالم است نه عالم غیب در کل ضد مسیح دقیقا ضد مسیح است یعنی اگر ما نگاهی به آیات حضرت مسیح بیاندازیم شامل شفاعت و سلام و زنده شدن مردنگان و در کل در حیطه سلامتی است اما در ضد مسیح دقیقا معکوس این موارد حاکم است. همیشه قدرت نفی می شود و اساسا علت جنگ انسان با برتر هاست یا رشد فناوری برتر یا قدرتهای برتر مثل ترمیناتور البته گاها مجبوریم از قدرت به نفسه بد هم استفاده کرد؟!همیشه نیز انسان باید در جنگ باشد  

          تام و جری موش همان یهودی های مال جمع کن اند سگ نماد زور و قدرت زور حاکمه در اختیار بخش اندک است و گربه که همیشه باید بد باشد اما بیشتر مشکلات از موش است و آزارهای او

          در فیلم چهار شگفت انگیز چهار نفر نماد چهار عنصر است و قدرتهای آن

          در فیلم هنگ اوور مورد غیبی پرش که مبنای جادو و تسخیر دارد درون مایه ی فیلم است

فرد مهاجم از فضا برای رضایت اربابش و رسیدن به معشوق جهان را نابود می کند توانایی فرد تطابق با کی نژادی دارد

          در حالت ضربه دیدن از دجال و شیطان چشمان زرد خواهد شد

          نماد آنتی کریس یا ضد مسیح صلیب وارونه است

          زامبی فرد مرده کور و کر و بی رحم است از نظر بهبود معمولا بدون بهبودی معرفی شده است موارد بیماری با هاری و جزام و ایدز تطابق دارد و همراه با شوک روانی در علوم غریبه دقیقا با فرد جن زده یکسان است در روش شناسی قدرت بیماری بدون پیش بینی و هیچ گونه پیشگیری در مراحل سه گانه است و بدون درمان و راه حل یعنی شیطان قدرت محض است درمانش یا بهتر بگویم پیشگیری از زامبی شدن نیز بیمار شدن است یعنی افراد با بیماری مهلک باقی خواهند ماند فیلم جنگ جهانی زامبی تقریبا برآیند تمام بازیها و فیلمهای قبل از خودش را دارد اما واقعیت به غیر از اینهاست و دقیقا برعکس بیماری نیز همه گیر نیست افراد مستعد با روح مطابقش این مشکل را خواهند گرفت

          در طرح کلی فیلم ها امنیت و سلامت مورد هجوم است و خانواده را نابود می کنند این مورد ذهن را خیلی درگیر می کند

          در مورد داستان بحث کمی فرق می کند داستان پایه همه موارد است در داستان لازم نیست سند ارایه شود اما خود داستان توسط افراد آشنا به مسایل مطرح می شوند مثل رمانهای بارتمیوس در زمینه جن و مثل همان چیزی که در روش کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی مرتد مشاهده شد در روش غرب امروزه برای گروه سنی نوجوان و جوان فانتزی تخیلی و فانتزی س ک س ی مطرح شده است در در نگارش ها معمولا هر دو با هم اند در اولی موارد علوم غریبه بدون ایمان و حتی شیطانی مطرح می شود و حتی درون مایه اشاره به ادیان نیز به صراحت مطرح می شود در دومی اساسا فکر آمیزش باز و فقط شهوت انگیز مطرح می شود اساسا با فکر صحیح جنب شدن اتفاق نمی افتد و فشار جنسی نباید باشد آنها چه در کتاب داستان و چه رمان چه فیلمنامه و چه تبعات آنها در سینما و موارد دیگر سحر می کنند نه کرامت اژدهای عصای موسی می تواند مارهای آنها را ببلعد اگر بیافکنیم

تئاتر نیز یکی از زمینه های محدود کننده ی فرد نمایش دهنده و انحصار کننده ی ذهن است گفتیم بازی شیطان یک بازی باخت باخت است که هم خودش و هم پیروانش را می سوزاند دقت کنید ما به هیچ وجه من الوجوه هدفمان شیطانی نشان دادن رسانه و تئاتر و سایر جنبه های هنری نیست ولی ما مشکلات این روش ها را نیز بیان می داریم تا علت مورد توجه قرار گرفتن آنها توسط دجال را بررسی کرده باشیم وگرنه هرکس قیلم محمد(ص)رسول الله را دیده باشد یا شب دهم یا مختارنامه یا هنر تعزیه به آنها می بالد ما بازیگران سرشناسی مثل شهاب حسینی داریم مستند سازانی مثل آوینی داشته ایم فیلم آژانس شیشه ای یا اخراجی ها پس باید رویکرد دینی الهی در سینما وارد شود تا جواب بگیریم

—  کلید واژه ها: سینما هزار رنگ ابزار دست دجال است

—        شبکه ی فاکس موویز

—        شرکت سونی و فریم گذاری در تلویزیون ایران

—        فهم سانسور خبری و نفوذهای افراد مختلف در رسانه

—        بازده فکری زمان فیلم دیدن از زمان خواب معمولی کمتر است

—        تشتط افکار و اتلاف وقت

—        میل بازیگران به فساد

—        اژدها در برابر مارها ارتباط با خدا از سه طریق-وحی-با رعایت جنبه ی فردی حتی پیامبر هم حدیث قدسی داشت

شیطانی نمایاندن خوبیها و برعکس

در روند مدیریت هوشمند نیز که عملا بر اساس داستان شکل می گیرد و قصه،ما بحث صحت و امان را داریم که سلامتی را می سازند عملا دقیقا شاید بتوان تعریف سازمان بهداشت جهانی را در مورد سلامتی قبول کرد سلامتی کامل جسمی و روانی و اجتماعی فرد و عملکرد صحیح و تلاش برای ارتقا آن مهم است و بهبود هرچه بیشتر سطح سلامت زندگی اساسا امنیت و سلامت فردی با هم تعریف می شوند و عملا سلامت اجتماعی همان امنیت مورد بحث است اگر نظریه مدیریت ذهن را هم قبول کنیم و ذهنیت سازی بهشت را از طریق قرآن بپذیرم به این نتیجه می رسیم که حتی فکر یک پزشک و افسر باید در این باشد که از مشکل پیشگیری شود و ارتقا سطح سلامت مد نظر باشد و نان در گروی سلامت باشد با این طرح هرگونه مشکل اجتماعی در اجتماع باید مشکل فرد تلقی شود و سلامتی روحی فرد از اجتماع جدا نیست به نوعی درک توحید نیز در گرو همین اجتماعی بودن است و اساسا نزول پیامبران و سطح بندی مردم و روش برخورد نیز از همین جا تبیین می شود فرد باید به ایجاد جامعه ای سالم فکر کند که البته این نوع فکر بیشتر مورد حمله شیاطین و ایجاد وسوسه و حتی میل به تسخیر خواهد داشت که فقط با ایمان و توکل و توسل می توان از حملات شیطان پناه برد یعنی به خدا پناه ببرید

اساس جنگ هوشمند کنترل ذهن و دادن خوراک به آن است  عملا به اشتباه بخشی از جنگ نرم را  شامل آن در نظر می گیرند که مشمول بودن آن درست است

 یک نکته کلی را به خاطر داشته باشید اساسا لیبرالیسم حرفهای قشنگی می زند اما اساسش آزادی نفس اماره و بردگی عقل و نفس مطمینه است دقیقا برعکس اسلام دقت کنید دقیقا برعکس اسلام این یک نکته کلی و کامل در باب تمام ایسم های زیرمجموعه ایدیولوژی لیبرالیسم شامل جهانبینی اومانیسم قانون مکتب اصالت عقلی راسیونالیسم و مکتب اخلاقی علی الظاهر هرچه بر خود می پسندی بر دیگران بپسندی راسلی نیز هست که امانتی و اخلاق اجتماعی حقیقی نیز تعریف ندارد و اگر ما اصول اخلاقی خودشان را نیز بپذیریم همیشه جلوبرندگان اجتماع یعنی نیوتون ها و اصلاح گران جامعه را قربانی می کنند امانت وجود تعریف نمی شود و اخلاق نسبی است یعنی مرگ میلیون ها آدم یک آمار است اما مرگ یک سگ را هزاران پوشش خبری می دهند چون منافعشان ایجاب می کنند دوست و دشمنشان را اینگونه عمل کنند در ضمن اخلاق نسبی نیست شاید در مسایل شرعی بین ازدواج در طول تاریخ مسایلی فقهی با توجه به شرایط تغییر کند مثل ازدواج اول تاریخ یا ازدواج با دو خواهر  یا خاله اما همیشه ازدواج با محارم مثل مادر یا همسر پدر همیشه ی همیشه حرام بوده و حرام خواهد ماند و همیشه همیشه همجنس بازی گناه خواهد بود دقت کنید در غرب مسیحیتی حاکم نیست بلکه مردم مسیحی حضور دارند که در حکومت دین تعریف و جایگاه ندارد البته چه مسیحیت تحریف شده چه اسلام عباسی و اموی و امروز اسلام آمریکایی و مسیحیت خنثی هیچ کدام پیش برنده جامعه علمی نبوده اند در اسلام دلیل پیشرفت جایگاه علمی و حتی مشاوره ای امامان معصوم و بحث ولایت بوده و در مسیحیت نیز طبق نظر قرآن قسیسین و رهبانیون(مدل قرآنی) که حرف مومنان در دلشان اثر می کرده عامل پیشرفت بوده اند و اسلام و مسیحیت حقیقی تا زمان ظهور منجی و آمادگی مستضعفین برای سربازی حضرت و ساختن جامعه جهانی محقق نخواهد شد این روند جهانی باید شکل بگیرد و بدون شک شکل گرفته است و رشد خواهد کرد و نظم نوین جهانی شیطانی را نابود کدخدا و پولدار زورگو را بی اعتبار خواهد کرد حقیقت استکبار رو به نابودی است و همین الان هم صدای شکستن استخوانهایش می آید هرچه قدر هم صدای سانسور و موزیک را بالا ببرند بازهم صدای میزان مشکلات جنسی و خانوادگی افسردگی پوچ گرایی و تبعیض جنسی و نژادی آنها غیرقابل کتمان است و حتی به قول خودشان جزوی از ژنتیکشان است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۵۳
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۱ ق.ظ

طرح درخت


طرح درخت

مبانی وجودی انسان همچون درخت است که ریشه هایش در زمین بدنه آن از زمین می روید و شاخه هایش در آسمان این درخت ثمره خواهد داد و خودش از آن بهره مند خواهد شد رشد این درخت برمبنای توحید است و تجلی اصلی حقیقی و سمبلیک برای انسان همان درخت خواهد بود و ارتزاق کامل او را بیان می دارد که فقط از زمین نیست علم و دانش حقیقی نیز همچون باران این درخت را سیراب می کند  -حرف نوح و قضیه طور و سبک زندگی بهشتی-در مورد  طرح آلبوم شاهین نجفی دقیقا درخت  و بحث ازدواج و موارد دیگر به نابودی کشیده شده که بر اساس فرقه  و اندیشه کابالاست این مورد و ارتباطات این فرد قابل تحقیق است

یک مورد خاص حدیثی نیز وجود دارد که جالب است اینکه پیامبر اکرم (ص)فرمودند انا و علی من شجره واحده در ضمن در اعتقادات دینی معصومین مصداق نور کامل و همگی نور واحد هستند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۵۱
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۵ ق.ظ

خواب بیدار


خواب بیدار وکلیدواژه ها

اساسا خواب بیدار متدی براساس مرگ فعال است بدین معنی که شما با سفر و زندگی در حقیقت روح خودتان آنهم با توانایی های اندیشه اصیل و توانایی های ذهنی وجودی تمام موارد ذهنی و کنترل وجود خود را بدست گرفته و خود را مدیریت می کند در این سطح اگر موارد مراقبتی صورت گرفته باشد براحتی می توان آن را به مکاشفه و ارتباط با عوالم برتر سوق داد چون در اینجا در محدوده ی این جهان و تاثیرات آن نیستیم فرد براحتی حقایق را درک می کند

اصول کلی خواب بیدار و مراحل ورود به خواب بیدار و توفی  برای خواب بیدار فقط بخوابید تا زمان بستن چشم بیدار باشید

عدم ورود به موارد جنسی در زمان بستن چشم ها و ورود به خواب البته منظور از بحث جنسی دقیقا یاد کردن همسر نیست بلکه تداخلات زمانی و نامفهوم جنسیتی و پرشهای فکری جنسی منظور ماست و علل الخصوص فکر مقاربتی این فکر در اوایل خواب بیدار صورت نمی گیرد بلکهاول باید عمیق شد و خود را کامل دریابیم.اتفاقا دیدن چهره همسر برای فهم عشق و یافتن خود از جمله موارد اصلی محسوب می شود. راهکار اصلی برای جلوگیری از احتلام برای خواب بیدار باید انرژی زیادی فراهم کرد

مراحل و موارد مختلف خواب –بحث فیزیولوژی و عرفانی-

زمان و مکان مناسب خواب و حالات خواب و لزوم فراهم آوردن شرایط خواب مناسب مزاج

مستحبات و مکروهات خواب

تعبیر خواب مکاشفه زمان و مکان خواب تاثیر وضو

تعبیر خواب اساسش تعبیر خواب چهارگانه ی آورده شده در قرآن اساس است که پایه تعبیر خواب است و همچنین موارد دیگر تعبیر خواب موجود در روایات که باید مورد تحقیق بحث و بررسی قرار گیرد

فیلم خبر مستند کارتون نماهنگ تفسیر و تحلیل خلاقیت همگی را خودتان خواهید دید حتی بالا بردن سطح یادگیری و آینده بینی و پیشبینی اتفاق بر اساس عملکرد فعلی در اینجا و حتی عمل کردن مواردی خاص. فیلمی در کار نیست شیطنتهای دجال هم نیست خودتانید به خودتان ایمان بیاورید در خواب بیدار مهم نیست دقیقا چه متدهایی را می روید فقط یک نکته اصلی و اساسی دارد که برای جلوگیری از احتلام هم به کار می رود که این است با ذهن فعال به خواب بروید ولی به هیچ وجه من الوجوه در حین تغییر فاز به مسایل جنسی فکر نکنید قرار نیست کمبودهای فکری خود در بیداری را در خواب جستجو کنید خواب یک مرحله مجزا از زندگی است نه یک ضمیمه.در ضمن پس از یک فکر تحمیلی مثل دیدن فیلم نخوابید در حالت عادی هم کمی صبر کنید تا فعالیت ذهنی کمی آرامش یابد و کم شود  بیشتر درد متعالی یافتن و با آرامش خوابیدن مهم است اینکه با ذهن باز بخوابید نه با دلمشغولی یعنی  فکر حقیقی خودتان. این امر با توجه به مرگ موقت بودن خواب اهمیت می یابد پس از مرگ هم همین شرایط حاکم است یعنی اگر فرد نتواند روش تعالی خویش را بیابد در برزخ نیز نمی تواند شرایط را درک نماید.اصل خواب و رویابینی در سطح آلفا مغز اتفاق می افتد و از نظر فیزیکی در زمانی که چشم ها بسته است.در مورد زمان نیز یکی از بهترین زمانها بعد از طلوع آفتاب و بین هفت تا نه صبح است موارد دیگری هم هستند

 


یک نکته علت توانایی بیشتر افرادی که بازی های رایانه ای علل الخصوص گرافیک بالا انجام می دهند به نوعی تلاش برای موازنه منفی و زنده نگه داشتن فعالیتهای مغزی است وگرنه در زمان بازی-البته بیشتر فیلم و سریال نه بازی-مغز فعالیتش کاهش شدید می یابد در کل بازی هرچه ساده تر و نیاز کمتری به اینترنت داشته باشد بهتر است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۵
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ق.ظ

مدل آصف


مدل آصف چیزی فراتر از مدل شرقی و مدل هندی است این مدل براساس نون و القلم  و مایسطرون استوار است و اذکار در آن با فعل و زبان و قلب در ارتباط است و تجسم خلاق بهشت و جهنم و فهم توحید اساس آن است و پایه و ستون و جلوه تام و کامل آن نماز است

 نمونه های این الگو فراوان است مثل ون یکاد در خانه ها هرز و دعای شرف الشمس بر روی انگشتر دعا نویسی در آب برای امام زمان یا رسیدن به فرد دیگر در کل با مدل سه گانه نمونه ( جاذبه  جبران و مزرعه)  در غرب شباهتهایی دارد ولی مدل شیعه ی ایرانی کامل تر است این مدل همراهی ذکر زبان مستولی شدن در قلب ایجاد عمل و نوشتن و خواندن و قیام را همراه با هم دارد بهترین منبع اذکار و افکار در علوم غریبه قرآن است مدل هری پاتر و بارتیمیوس همگی زیرمجموعه محسوب می شوند و اصل مدل آصف و مدل خضر است مدل  مدلی خضر مدلی مبهم است و عمل کامل به طریقت است و اگر بخواهیم با روش این فرد عمل کنیم سبک زندگی خاص خود را می طلبد .مبرهن است که اجرای کامل این مدل خیلی اجرایی نیست ولی الگوها و روشهای خیلی خوبی را معرفی می کند و آموزشهای اصلی کاملی نیز دارد

دقت کنید مثلا در مدل آصف که اصلش مدل ذکر و علم تجوید و ورود تفکر به سطح بهشتی است موارد مستحبی هم داریم مثل تسبیح یا انگشتر که باید فرق اینها با آلات جادو مثل چوبدستی و غیره مشخص شود اول اینکه تمام موارد فوق براساس استحباب و فقط به عنوان یادآور مطرح اند و اصل خود فرد است مثلا تسبیح فقط به عنوان اینکه انسان تعداد دقیق ذکر از یادش نرود مطرح است نه چیز دیگر و بازهم الگوی اصلی به درون فرد بر می گردد در مورد انگشتر تفاوت آن با حلقه مد نظر است اینکه حلقه مهمولا بدون شکل و طرح خاصی است و نگینی به طرح سنگ هم ندارد در ضمن انگشتر می تواند حاوی نوشته یا دعا و به نوعی هرز باشد اما در مورد حلقه این مسایل صادق نیست اصل حلقه بنا بر مشاهدات و پرس و جو از خود موبدان دقیقا مربوط به زرتشتیان است و وقتی بین زن و شوهر رد و بدل می شود نشان از تعلق دایمی و شکست ناپذیر به یکدیگر دارد و  مثل لباس ابن سینا که الان در تمام جهان به عنوان لباس فارغ التحصیلی به کار می رود این مورد نیز از فرهنگ ایرانیان ولی این بار در منظر یک آیین دیگر برخاسته است لازم به ذکر است در اصل فرهنگ ایرانی در اقوام و مذاهب دیگر و در آیین های سنتی ما حتما حلقه نداریم بلکه اساسا نشان کردن مطرح بوده است که هرچیزی به عنوان هدیه ممکن است

در کتب فانتزی مطالعه شده آنچه به طور مسلم دیده شد در کتاب داستان سابریل بود که یک روش تسخیر انداختن حلقه به دور گردن موجود مورد نظر-در اینجا نوعی از شیاطین-بوده است

 

*به جز قانون جاذبه که حواشی زیادی داشته قانون جبران به نوعی موازنه گری در طبیعت حساب می شود و نوعی معامله و داد و ستد قانون مزرعه نیز تقریبا با فرهنگ دینی تطابق داشته  و بر زندگی در حال و صبر برای نتیجه گیری استوار است تا حاصل یابیم و در خود مراقبه را نیز تعریف می کند صبر نیز با رضایت معنی می شود نه فقط تحمل در ضمن عجله هم نداریم

یک نکته پیرامون بحث تسخیر

این موضوع که خداوند هرچه آنچه در آسمانها و زمین است را در تسخیر انسان درآورده صحیح است اما در همین اول اشاره شد که خداوند این امکان را برای انسان قرار داده است.الکوی تسخیر مد نظر قرآن تسخیر با الگوی ارادت به شیطان و یا برده داری و بردگی نیست و باید تفاوتهای آن لحاظ شود مثل رابطه ی احضار جن با بحث موکل.رابطه ی تسخیر بر اساس علم و میزان آگاهی رخ می دهد و علم جزیی از وجود هر فردی است و جدا نیست و هرچه هم خدایی تر باشد اراده ی الهی قوی تری را پشتوانه خود دارد و واقعی تر هم هست مثل جمله امام علی ع که می فرمایند خدا را از گسستن اراده ها شناختم پس اصالت متعلق به خداست و اراده و خواست خدا.وقتی مساله علم را می آوریم مثال ها و موارد دینی زیادی در اثبات این قضایا وجود دارد مثل بحث جسم مثالی و یا اینکه چرا بعضی از ظن ها گناه است دقت شود ظن با نیت متفاوت است.مساله ی بعدی کن فیکون بودن ماجراست که خب در بحث تسخیر واضح و مبرهن است.دقت شود الگوی اصلی تسخیر بر پایه ی شناخت استوار است یعنی هر آنچه که بتوان شناخت قابل تسخیر هم هست،بازهم موکدا تاکید می کنیم منظورمان از تسخیر برده داری نیست.مثلا ما در کتب شهید مطهری از بحث تسخیر و تسخیر افکار اشاراتی داریم که مظنورشان اثبات ادله است.دقت کنید که خداوند نیز غیرقابل شناخت است جز آن میزانی که خودش خودش را به ما بشناساند.

در مقابل موارد فوق که ذکر کردیم مدل ارایه شده توسط شیطان اساسا توهم است و موارد امتداد آن بیشتر سحر و جادو است و این لفظ چشم بندی بر هر دو حالت -چشم ظاهر و چشم باطن-دلالت دارد اما منطق قرآنی بیشتر بر همان چشم است یعنی همان ظاهر و هیچ قدرت مستقلی برای آن قایل نیست. برای توهم یا جادو قابل ذکر است که این در حالت ضعف فرد صورت می گیرد یعنی در عمل ما نباید شیطان را شریک بگیریم شیطان ضعیف می خواهد یعنی نباید در هیچ کاری شریکش کنیم و بدانیم راه حل اصلی جلوگیری از این نفوذ پرداختن به امانت است نمونه رفتار خود آصف ع در برابر عفریت بیانگر حرف ماست

به طور حاشیه ای و برای تحقیق بیشتر می توانید در مورد مسواک و حمام و همچنین سرویس بهداشتی و تارخچه آن و چگونگی ورود این موارد به اروپای قرون وسطا تحقیق کنید نتایج جالبی دارد و می فهمید چرا مثلا فرانسه به اجبار بهترین ادکلن ها می زد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۴
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۱ ق.ظ

خلق الساعه


یک نظریه دیگر در مورد مبنای روح و خلقت در با توجه به جدایی نفس و روح و جسم و حکمت است که با مثالهای خلقت آدم و حوا و مراحل خلقت جنین در رحم قابل استدلال است  و از نظر احکام حکم قصاص جنین در این رابطه است این نظریه براساس حکمت الهی مطرح است و نظریه دیگر نظریه زمان است که اگر خداوند خالق زمان باشد و ابتدا و انتها در نزد خداوند یکی باشد از نظر خلقت روح توسط خداوند در یک زمان است ولی از نظر زمانی ما نظریه تکامل را برای یک چند لحظه ی خلق الساعه مطرح می کنیم  برای تایید این نظریه استدلال وجود  زمان  و همچنین زمان گذرای الهی  سوال اگر زمان تحت سلطه قرار بگیرد خدا می شود جواب نه چون خداوند نور علی نور است و این نور نیز درخانه ی مومنین وارد می شود 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۱
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۱ ق.ظ

مجموعه تعدادی ادعیه و اذکار کاربردی


 

مجموعه ادعیه و اذکار کاربردی

مقاومت

ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله ... نور 33

البته در ادامه آیه بحث مکاتبه نیز آمده

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد    وانچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است   طلب از گمشدگان لب دریا می کرد

ان شاالله با خواندن این دعا از بلا دور بوده حاجت روا شوید نیت کنید.

(سبحان الله یا فارج الهّم و یا کاشف الغم فرّج همی و یسّر امری و ارحم ضعفی و قلة حیلتی و ارزقنی من حیث لااحتسب یا رب العالمین)

مورد اصلی نماز است که از فساد جلوگیری می کند از نماز کمک بگیرید یادتان باشد اولا حق خدا از حق ناس برگتر است هیچوقت رشته ارتباط خدا قطع نکنید

عصر

زمان ماهیت دارد و مربوط به لایه ششم است لایه هفتم در حالت رندی است عنصری خاص به آن مربوط نیست لایه پنجم هم که اتر را بیشتر در خود داشت یک کاربرد عملی خیلی ساده آیه آخر سوره کهف است قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجو لقاء ربّه فلیعمل عملا صالحا و لایشرک بعباده ربّه احدا

 

دعای تقویت حافظه و مطالعه

اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و اکرمنی بنورالفهم اللهم افتح علینا ابواب رحمتک و انشر علینا خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین

سبحان من لایعتدی علی اهل مملکته سبحان من لایأخذ اهل الارض بالوان العذاب سبحان الرئوف الرحیم اللهم اجعل فی قلبی نورا و بصرا و فهما و علما انک علی کل شی قدیر

دعای جلوگیری از احتلام و خوابهای بد

هرکه بترسد در خواب جنب شود یا خوابهای پریشان ببیند وقتی که به بستر رفت بخواند:اللهّم انّی اعوذ بک من الاحتلام و من سوء الاحلام و من ان یتلاعب بی الشیطان فی القیظة و المنام.

دفع دشمن

آیه ی «کتب الله لاغلبنّ انا و رسلی انّ الله قوی عزیز»را در چهره ی ستمگر بخوان بدون اینکه متوجه باشد،مجرب است همچنین آیه «صم بکم عمی فهم لارجعون»خصوصا برای جلب احترام تفتیش گران.

برای برخورد با ظالم این ذکر «کهیعص حمعسق» را بر انگشتان دست بخواند و بعد دست را ببندد و در حالت گفتن این جمله«عنب الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلما»دست ها را جلوی صورت او باز کنید

زیادی نور چشم

الهم رب الکعبه و باَنیها و فاطمة  و ابیها و  بعلها و بنیها،نوّر بصری و بصیرتی و سرّی و سریرتی

تقویت حافظه

اللهم ارزقنی فهم النبیین و حفظ المرسلین و الهام الملائکة المقرّبیین،آمین یا رب العالمین

رویت فرشتگان

یا طاطائیل یا دریائیل   قدر  نور   صلوات

اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب امیر المومنین

درک مفهوم کلمه سلام نیز مهم است

تعبیر خواب

پس از تعیین سطح ارتباط رویای صادقه حرف زدن مکاشفه اگر سطح رویای صادقه تایید شد و اضقاث احلام نبود روش فوق العاده ساده ایی وجود دارد و آن استفاده از تعبیرهای قرآن است و درک مساله امانت و هومچنین خووابهای تعبیر شده ی معتبر در روایات برای مثال گاو نماد سال است گاو پر بار یعنی سال پر بازده حاکم مسایل مربوط به زیر دستان را نیز خواب می بیند یا خواب جانوری معادل نباتی نیز دارد تا تایید کامل شود گاو با سن کمتر می تواند نماد پاره ای از سال باشد یک دوره

دعایی برای دفع هول و غم

اَعدَدتُ لکلّ عظیمه لا اله الا الله و لکل هم و غم لا حول و لا قوه الا بالله محمد النور الاول و علی النور الثانی و الائمه الابرار عُدّت للقآء الله و حجاب من اعدآء الله ذل کل شیء لعظمه الله و اسئل الله عزوجل الکفایه

الله ربی لا اشرک به شیئا توکلت علی الحی الذی لا یموت

دعا برای تنها ماندن در خانه یا بیابان

اللهم اِنس وحشتی و أمِن روعتیو اعنّی علی وحدتی

دعاهای دیگر زیادی نیز وجود دارند که ما به آنها اشاره نکردیم می توانید آنها را در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی بیابید

علت بیماری

سطح غیر انسانی و ترک اولی،گناه،شکم پرستی،بد بینی از نظر طب سنتی هرگونه بهم خوردن مزاج اصلی عامل و علت بیماری محسوب می شود  

تعدادی از بیماریهای غیر قابل قبول از نظر پزشکی غربی؟!

در قرآن به چشم زخم اشاره شده و معمولا در خانه ها آیات آخر سوره قلم را نصب می کنند یعنی آیات 51 و 52

نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است در حالیکه این(قرآن)جز مایه بیداری برای جهانیان نیست.

کسی ترسید که چشم او در کسی یا چشم کسی در او تاثیر کند،سه مرتبه بگوید:«ماشاء ال..لا قوة الّا باال...العلی العظیم»

هرکس با هیات نیکو خواهد که از خانه بیرون رود سوره ناس و فلق بخواند،و بیرون برود تا چشم بد در او اثر نگذارد.

هرکس را اثر چشم به او رسیده باشد دستها را برابر رو بلند کند و سوره های حمد،توحید،فلق و ناس بخواند و دست بر پیش سر بکشد.

در مورد این آیه مورد جالب دیگر اینکه کافران مومنان را مجنون می نامند و روش ایمان آوردن آنها را ایمان آوردن سفها و مبانی ایمان را با شعر و جادو هم ردیف می کنند حتی نظریه کوییر تیوری نیز که نزدیک ترین مورد است بیانگر همین مطلب است

مورد دیگر جن زدگی است که رباخواران در قیامت همچون آنان بر می خیزند

 

دیگر مورد جادو است که مواردی در قرآن مثل آیه ی ماجئتم به السحر ان الله سیبطله و تعدادی آیه ی دیگر برای ابطلال سحر به کار می رود

ذکر کرامت نیز ذکر حولقیه   یا همان لا حول و لا قوه الا باالله-علی العظیم-است برای برادر روش فرزند رضاعی کاربرد دارد البته کیفیت این نوع برادر از برادر معمولی دینی بیشتر و هردو به طور یقینی از برادر خونی بالاترند ولی خوانواده خونی به هیچ وجه انکارناپذیرند

برای شلیک گلوله و تیراندازی قبل از اجرا و ما رمیت اذرمیت و الله رمی

 تسبیحات اربعه به منظور برکت زمان و فعل است شان نزولش نیز در همین باب بوده است مفهوم برکت خاص است و قابل بحث

 

دعای عهد در چهل صباح نیز برای زنده شدن در زمان قیام ولی عصر(عج) به کار می رود

دعای یا نار کونی بردا برای جلوگیری از اثر آتش

و دعای قدرت یافتن جوارحی و جوانحی که در سخنرانیهای امام علی(ع)نیز استفاده می شد برای قدرت یافتن صحیح و هدفمند بدن

بحث والعصر و کنترل زمان

و دید مدرسه گونه به این مسایل و علمی تر همراه با درک توحید و ایمان




🔸دعا براى برطرف ‏شدن سحر وجادو🔸


محمّد بن عیسى گوید: از حضرت علىّ بن موسى الرضا علیه السلام در مورد سحر سؤال‏ کردم، فرمود:


چنین چیزى هست، و آن‏ها ضرر و زیان مى ‏رسانند به اذن خداوند تبارک وتعالى، هنگامى که دچار شدى


دستت را در برابر صورتت بالا ببر و این دعا رابخوان:


بِسْمِ اللَّهِ الْعَظیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الْعَظیمِ، رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ، إِلّا ذَهَبْتَ ‏وَانْقَرَضْتَ


بنام خداوند بزرگ‏ مرتبه، بنام خداوند بزرگ‏ مرتبه، پروردگار و صاحب عرش عظیم، که از بین روى و نابود شوى.


منبع : مکارم الأخلاق: 286/2، بحار الأنوار ج 95 

___________________________


🔸ادعیة السِّر برای رفع ترس اجنه و شیاطین🔸


ای محمد هر کس از اجنه و شیاطین می ترسد زمانیکه ترس دارد بگوید :


یَا مُمَکِّنَ هَذَا مِمَّا فِی یَدَیْهِ وَ مُسَلِّطَهُ عَلَى‏ کُلِ‏ مَنْ‏ دُونَهُ‏ وَ مُعَرِّضَهُ‏ فِی ذَلِکَ لِامْتِحَانِ دِینِهِ عَلَى کُلِّ مَنْ دُونَهُ إِنَّهُ یَسْطُو بِمَرَحِهِ فِیمَا آتَیْتَهُ مِنَ الْمُلْکِ وَ یَجُورُ فِینَا وَ یَتَجَبَّرُ بِافْتِخَارِهِ‏ بِالَّذِی ابْتَلَیْتَهُ بِهِ مِنَ التَّعْظِیمِ عِنْدَعِبَادِکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تَسْلُبَهُ مَا هُوَ فِیهِ أَنْتَ بِقُوَّةٍ لَا امْتِنَاعَ لَهُ مِنْهَا عِنْدَ إِرَادَتِکَ‏ فِیهَا إِنِّی أَمْتَنِعُ مِنْ شَرِّ هَذَا بِخَیْرِکَ وَ أَعُوذُ مِنْ قُوَّتِهِ بِقُدْرَتِکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ادْفَعْهُ عَنِّی وَ آمِنِّی مِنْ حِذَارِی مِنْهُ بِحَقِّ وَجْهِکَ وَ عَظَمَتِکَ یَا عَظِیم‏


هر گاه چنین کرد هیچ بدی و گزندی از اجنه و شیاطین به او نخواهدرسید


_____________________________


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۴۱