طرح کلی راهبردی در حوادث و وقایع و احوالات
یه سوال کلی در صورت عدم دسترسی به امام یا یک رهنمای رهنمون یافته در مسایل دینی مثل سیاسی و عرفانی و علمی یا بروز مشکلات چگونه می توان راه حل یافت؟
جواب در دو حیطه مشخص است بحث اول اینکه شاید به خودشان دسترسی نباشد اما به سخنان و نایبان ایشان و وکلایشان و وکلای وکلایشان امکان دسترسی هست اما اگر به طور خاص مثال افراد را بزنیم و راه حل فقط ممکن از طریق خاص مد نظر باشد مثلا در مساله ای عرفانی الان به طور عادی دسترسی به آیت الله بهجت نباشد یا مسایلی را نتوان جوابشان را پیدا کرد یا مکاتبه با مراجع و یا شخص رهبری طول بکشد یا فرد به فرد ممکن نباشد جواب را خود آقا در تعریف یک فرد بصیر و شباهت ایشان با مالک اشتر بیان فرمودند یعنی بدانند امر رهبری چه خواهد بود این تعریف برای جوان انقلابی بصیر همیشه حاضر در صحنه هم صادق بود در احادیث بحث عالم بودن هر نفس به مشکلات و سطح خویش مطرح است و بهترین طبیب نفس خود فرد است که به خود آگاه است و درمانش هم می داند یک اصل پزشکی و نظامی هم وجود دارد که مهمترین فرد در سلامت خود پزشک و در امنیت خود ناظم امنیت است و اینکه فرد باید پزشک خود و مراقب خود باشد و اساسا ما کاری مهمتر از خودسازی هم نداریم در قرآن هم مسایل به عنوان یادآوری ذکر شده پس فرد با فطرت خویش و حتی غرایز متوجه راه می شود حتی نماز نیز ذکر است و قرآن نیز ذکر است و هدایت نیز در پرتو ایمان است و مباحث آن انجام شده یعنی اگر هدف مشخص شده باشد خداوند در پرتو آن هدف هدایت می کند و جز به تلاش نیز چیزی حاصل نمی شود و فرد باید دنبالش هم برود و عمل هم بکند