سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه
به نام حضرت دوست
که هرچه داریم از اوست


اگر بخونید ممنون می شم
اگر بخونید و نظر هم بدید خیلی بیشتر ممنون می شم

توضیحات بیستر در بخش های درباره من و تماس با من در نوار بالای وبلاگ قابل مشاهده است
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان
آخرین نظرات
  • ۶ آذر ۰۳، ۲۳:۱۹ - ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
    😂👌

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلابی» ثبت شده است

وَإِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِیَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاکُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَکَانَ الْإِنْسَانُ کَفُورًا ﴿۶۷﴾

انصاریان: و زمانی که در دریا سختی و آسیبی به شما رسد، هر که را جز او می خوانید ناپدید و گم می شود، و هنگامی که شما را [با سوق دادنتان] به سوی خشکی نجات دهد [از خدا] روی می گردانید. و انسان [با اینکه الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند] بسیار ناسپاس است.

خرمشاهی: و چون در دریا بلایى دامن‏گیرتان شود، هر چه به دعایش مى‏خوانید [و به ناحق مى‏پرستید] جز او ناپدید مى‏گردد آنگاه چون شما را برهاند و به خشکى برساند [از او] روى بر مى‏گردانید و انسان ناسپاس است‏

فولادوند: و چون در دریا به شما صدمه‏ اى برسد هر که را جز او مى‏ خوانید ناپدید [و فراموش] مى‏ گردد و چون [خدا] شما را به سوى خشکى رهانید رویگردان مى ‏شوید و انسان همواره ناسپاس است

قمشه‌ای: و چون در دریا به شما خوف و خطری رسد در آن حال به جز خدا همه آنهایی که به خدایی می‌خوانید از یاد شما بروند، و آن‌گاه که خدا شما را به ساحل سلامت رسانید باز از خدا روی می‌گردانید، و انسان بسیار کفر کیش و ناسپاس است.

مکارم شیرازی: و هنگامی که در دریا ناراحتی به شما برسد همه کس را جز او فراموش خواهید کرد، اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد روی می‏گردانید، و انسان کفران کننده است!

أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَکُمْ وَکِیلًا ﴿۶۸﴾انصاریان: آیا ایمن هستید از اینکه شما را در کنار خشکی [در زمین] فرو برد، یا بر شما توفانی از شن و سنگریزه فرستد، سپس برای خود حافظ و نگهبانی نیابید؟!

خرمشاهی: پس آیا ایمنید از اینکه شما را در گوشه‏اى از خشکى به زمین فرو برد، یا بر سر شما شن‏بادى بفرستد آنگاه براى خویش نگهبانى نیابید؟

فولادوند: مگر ایمن شدید از اینکه شما را در کنار خشکى در زمین فرو برد یا بر شما طوفانى از سنگریزه ‏ها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نیابید

قمشه‌ای: آیا مگر ایمنید از این که شما را در خشکی زمین فرو برد یا (تندباد غضبش) بر سرتان سنگ بارد، آن‌گاه بر خود پناه و نگهبانی نیابید؟!

مکارم شیرازی: آیا از این ایمن هستید که در خشکی (با یک زلزله شدید) شما را در زمین فرو ببرد یا طوفانی از سنگریزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان کند) سپس حافظ (و یاوری) برای خود نیابید؟!

أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَى فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُمْ بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا ﴿۶۹﴾

انصاریان: یا ایمن هستید از اینکه بار دیگر شما را به دریا برگرداند، پس توفانی سخت که با خود ریگ و سنگ می آورد بر شما فرستد و به سبب اینکه ناسپاسی کردید غرقتان کند؟ آن گاه در برابر کار ما برای خود پی گیر و دفاع کننده ای نخواهید یافت.

خرمشاهی: یا آیا ایمنید از اینکه بار دیگر شما را به آن [دریا] بازگرداند و بر سر شما تندبادى کشتى شکن بفرستد و شما را به خاطر کفر و کفرانتان غرقه سازد، آنگاه در این امر براى خویش در برابر ما خونخواهى نیابید

فولادوند: یا [مگر] ایمن شدید از اینکه بار دیگر شما را در آن [دریا] باز گرداند و تندبادى شکننده بر شما بفرستد و به سزاى آنکه کفر ورزیدید غرقتان کند آنگاه براى خود در برابر ما کسى را نیابید که آن را دنبال کند

قمشه‌ای: یا مگر از آن ایمنید که بار دیگر خدا شما را به اراده خود به دریا برگرداند و تندبادی بفرستد تا همه را به کیفر کفر به دریا غرق سازد؟ آن‌گاه کسی را از (قهر) ما بدان غرقه کردن دادخواه و فریادرس خود نیابید؟!

مکارم شیرازی: یا اینکه ایمن هستید که بار دیگر شما را به دریا بازگرداند و تندباد کوبنده‏ ای بر شما بفرستد و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، حتی کسی که خونتان را مطالبه نماید پیدا نکنید.

وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا ﴿۷۰﴾

انصاریان: به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم، و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم] سوار کردیم، و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم، وآنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم.

خرمشاهی: و به راستى که فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکب مراد] روانه داشتیم و به ایشان از پاکیزه‏ها روزى دادیم و آنان را بر بسیارى از آنچه آفریده‏ایم، چنانکه باید و شاید برترى بخشیدیم‏

فولادوند: و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده ‏هاى خود برترى آشکار دادیم

قمشه‌ای: و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.

مکارم شیرازی: ما بنی آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم، و از انواع روزیهای پاکیزه به آنها روزی دادیم، و بر بسیاری از خلق خود برتری بخشیدیم.

یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿۷۱﴾

انصاریان: [یاد کن] روزی را که هر گروهی از مردم را با پیشوایشان می خوانیم؛ پس کسانی که نامه اعمالشان را به دست راستشان دهند، پس آنان نامه خود را [با شادی و خوشحالی] می خوانند و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.

خرمشاهی: روزى که هر گروه از مردم را با امامشان فراخوانیم، کسانى که کارنامه‏شان به دست راستشان داده شود، کارنامه خود را [شادمانه‏] مى‏خوانند و به آنان به اندازه ذره ناچیزى هم ستم نرود

فولادوند: [یاد کن] روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏ خوانیم پس هر کس کارنامه‏ اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مى‏ خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى ‏شود

قمشه‌ای: (به یاد آر) روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان (به پیشگاه حقیقت) می‌خوانیم، پس هر کس نامه عملش را به دست راست دهند آنها نامه خود را قرائت کنند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.

مکارم شیرازی: به یاد آورید روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‏خوانیم، آنها که نامه عملشان به دست راستشان است آنرا (با شادی و سرور) می‏خوانند و سر سوزنی به آنها ظلم و ستم نمی‏شود.

 

 

پی نوشت:شهید آوینی گفتند همیشه حزب اللهیا بیشتر زحمت کش ها هستند و بیشترین فحش را می خورند اما آنکس که تا آخر خط می ماند همین ها هستند همین مستضعفین و بسیجیان بی نشان 

پی نوشت دوم:این آرمان های انقلاب هستند که در راه امام و نام ایشان جان می دهند وقتی حقیقتا اصلاح جامعه را می خواهید حواسمان باشد آرمان دقیقا چیست و کجاست و نگذارید خونشان و شهدا از اول انقلاب تا به امروز پایمال شود 

پی نوشت سوم:جبهه دوست و دشمن را بشناسید و ببینید توپخانه دشمن کجا را گرفته آنجا برای دفاع مهمتر است

پی نوشت آخر:حرف اول و آخر حرف امام است و اگر امام نیست قرار نیست کاری انجام نشود و کسی که بوی امام می دهد و گوشش به حرف ایشان است نایب ایشان و حداقل حتی اگر وکیلشان هم باشند که فقط در خطه ایران وکیل نیستند بازهم حرفشان فصل الخطاب است در ضمن قرآن در جایی می فرماید اگر پیامبر فوت شد و نبود باید کلا به راه قبل برگشت که می گوید نه یعنی اگر فرض محال انسان کامل هم می گفتیم وجود ندارد باز هم اصول کاملا مشخص است و مثلا دروغ بد است حتی به ذات بدین معنی که اگر دزدی یا دروغ خوب فی نفسه خوب بود خود دزدان هم صنف نداشتند و از هم دزدی می‌کردند پس باید یاد بگیریم اصول را رعایت کنیم و خودساخته شویم که کاری هم مهمتر از این نداریم در ضمن در جمهوری اسلامی و مکتب و حتی در زندگی هر صندلی که روی آن هستیم مهمترین صندلی است و هر کاری مهمترین کار و زمان ارزشمند است و باید لذت توامان دنیا و آخرت را برد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۴۶
يكشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۲۰ ب.ظ

دوکوهه

"اینجا دوکوهه است
معبری روبه آسمان

ودرانتهای این بهشت بچه های تخریب

آماده میشوند تامعبری بزنندازنور
اینجا دوکوهه است
میعادگاه عاشقان

وحبیب ـ مسلم ـ کمیل

همه آماده میشویم تا دردل تاریخ

حماسه بسازیم

قلبهارافتح کنیم

گلها به آسمان هدیه کنیم

موسوی پناه ـ دین شعاری ـ نریمان

چه هم همه ایست

بیاتاپیشانی بندت را ببندم

بیافانسقه ات رامحکم کنم

بیا کلاه خودت رابرسرت بگذارم

راستی خشابت راپرکرده ای

قراراست ماتاریخ را رقم بزنیم

ودوکوهه جاودان می شود

کربلای۵ ـکربلای۸ ـ بیت المقدس۲

اینجا دوکوهه است
جایگاه فاتحان

ومادرپیچ وخم زندگی روزمره
گم شده ایم در سال۶۵"
 
شاعر محمد هادی مهرانی

 

 

ضمیمه:

 

ما بدان قامت و بالا نگرانیم هنوز  

 

در غمت خون دل از دیده روانیم هنوز 

 

 

 

جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت  

 

بر همان عهد که بودیم، بر آنیم هنوز 

 

 

 

به امید تو شب خویش به پایان آریم  

 

آن جفا دیده که بودیم، همانیم هنوز 

 

 

 

ای دریغا که پس از آن همه جان بازی ها  

 

بر سر کوی تو بی نام و نشانیم هنوز 

 

 

 

دیگران وادی عشق تو به پایان بردند  

 

ما به یاد تو در این دشت روانیم هنوز 

 

 

 

آرمیدند همه در حرم حرمت و ما  

 

ساکن کوی خرابات و مغانیم هنوز 

 

 

 

نو بهار آمد و بگذشت ولیکن من و دل  

 

همچنان در تف آسیب خزانیم هنوز 

 

 

 

بس شگفت است که با این همه تابش 

 

چو نخست در پس پرده پندار نهانیم هنوز 

 

 

 

ما از این چرخ کهن گرچه بسی پیرتریم  

 

همچنان از مدد عشق جوانیم هنوز 

 

 

 

اوستاد همه فن بوده و هستیم ادیب  

 

با همان نام همان شوکت و شأنیم هنوز.

 

 

 

"ادیب نیشابوری"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۰۱ ، ۲۲:۲۰

ترجمه باید تحت تلفظی باشد و دقیقا منظور و کلمات را برساند و تا حد ممکن از هرگونه داخل پرانتزی که ذهن مخاطب را جهت دهی می کند باید پرهیز کرد چون خود خدا می داند چه بگوید تفسیر به هر روشی باشد عملا القای ذهنیت است و مجاز نیست بلکه فقط و فقط تعبیر اصل است یعنی بگوییم با توجه به خود آیات و اسناد موثق از پیامبر و امامان می توان این استنباط را بکنم و شخصی است . در حقیقت تفسیر فقط و فقط برای خود امام عصر و زمان است و حتی در مورد وکیل و فرد مشخص شده از سوی ایشان هم باید احتیاط نمود در ضمن این نکته ضروری است که اصل دین مهمتر از فرع است و اصول دین کاملا مشخص هستند و کاملا کاملا عقلانی است و اینکه در قروه هم تقلید کرد آنهم زمانی است که فرد خود نتواند به احتیاط برسد ذکر مجدد این مورد ضروری است که تمام پیامبران و امامان در یک خط هستند و هزاران دین ندارم و همه ادیان اسلام اند و نام دیگر قرآن فرقان است یعنی حتی باید تورات و انجیل هم خوانده شود و با تطبیق با قرآن به موارد عقلایی و اعتقادی آن عمل شود شریعت و دستورات دینی حتی در طول زمان نزول هم به روز شده اند و نباید علت اختلاف فرض شوند نباید نادیده گرفته شود که بیشترین داستان های قرآن در مورد حضرت موسی علیه السلام است پس باید تعریف شود این یعنی پیشرفت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۱ ، ۱۹:۳۸
چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۱۰ ق.ظ

علاج کار کشور

❓علاج کار کشور چیست؟


📝 رهبر انقلاب: علاج کار کشور عبارت است از بیداری مردم، حفظ انگیزه‌های ایمانی مردم، به‌کار گرفتن جوانان پُرانگیزه و مؤمن، و تقویت درونی کشور؛ این تنها راه است. ملّت ایران باید از درون قوی بشود؛ اقتصادش قوی بشود، علمش قوی بشود، دستگاه‌های مدیریّتی‌اش قوی بشود و بالاتر از همه، ایمانش روزبه‌روز قوی‌تر بشود. این راه علاج است؛ این همان راهی است که تا امروز ملّت ایران رفته است. ۱۳۹۴/۱۱/۲۸


❣ #جوان_مومن_انقلابی 


☑️اخبارومطالب درباره رهبرانقلاب👇

http://telegram.me/joinchat/BVJQOTudY71xuff_eM03yg

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۰
جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ

راهیان نور

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۲
يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۵ ب.ظ

نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان اروپایی

🔴🔴متن کامل نامه دوم امام خامنه ای به عموم جوانان در کشورهای غربی‌🔴🔴


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم


به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.


درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.


چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.


لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.


جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.


متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟


از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.


به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خوا

ه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.


سیّدعلی خامنه‌ای

۸ آذر ۹۴ 

#دردمشترک #CommonWorry 

‏#Letter4U 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۸:۱۵
سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ب.ظ

قضاوت کنید

❗️قضاوت با شما❗️


✅اگر میلیون ها تومان خرج مسافرتم به ترکیه شود همه میگویند:

ایول چه آدم لارج و با کلاسی!


اگر یک میلیون تومان خرج سفرم به کربلا یا مکه شود همان جماعت میگویند:

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!



✅اگر خرج یک شب عروسی من به همراه مشروب و تجملات ۲۵ میلیون تومان شود همه میگویند:

عجب عروسی باحال و خفنی ایول!


اگر یک عدس پلوی ساده نذری بدهم به ۱۰۰ عزادار همان جماعت میگویند:

چرا با این پول شکم ۱۰۰ گرسنه را سیر نکردی ریاکار؟



✅اگر برای یک شب میهمانی خود یک گوسفند سر ببرم همه میگویند:

ایول چه مهمانی با کیفیت و بزرگی!


اگر برای عید قربان یک گوسفند سر ببرم (حتی برای فقرا ) همان جماعت میگوید:

گوسفند بیچاره چه گناهی داشت که سر بریدین؟



✅اگر در یک جمع به اعراب اعم از شیعه و سنی فحاشی و اهانت کنم میگویند:

چه روشنفکر و نژاد دوست و حق شناس!


اما اگر در راهپیمایی اعلام برائت از قاتلان صهیونیست و کودک کش شرکت کنم همان جماعت میگویند:

چه شده چرا با دنیا سر جنگ دارید؟ساندیس هم دادن؟



✅اگر پولهای خود را خرج یک پارتی در باغ میلیاردی در خارج از شهر کنم میگویند:

چقدر ادم باحال و پایه خوشگذرانی ای 



✅اگر امریکا و اسرائیل هم عقیده هایم را بکشد در دنیا میگویند:

حقشان است این ها تروریست هستند!


اگر داعش هم عقیده هایم را سر ببرد همان جماعت میگویند:

داعشی های وحشی همان اسلام ناب محمدی هستند.



✅اگر کریسمس را تبریک بگویم میگویند:

ایول چقدر محدوده فکری بزرگی داره!


اگر عید غدیر را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:

بیچاره مگه ایرانی نیستی به عید اعراب چکار داری



✅اگر روز تولد کوروش(به ادعای برخی)را تبریک بگویم میگویند:

خیلی انسان روشنفکر و شریفی هست


اگر روز تولد پیامبرم را تبریک بگویم همان جماعت میگویند:

بیچاره ی عرب پرست عقده اعراب را داره!



✅اگر به قبر کوروش که یک شاه بوده سجده کنم میگویند:

عجب انسان بزرگ فکر و فهمیده ای!


اگر ضریح امام خود را بوسم همان جماعت میگویند:

ای مرده پرست مغز خالی،ای قبر پرست.

به راستی که چقدر جالب است این یک بام و دوهوایی برخی.


✅✅✅ به قول شهید آوینی انقلابی بودن را با همه تراژدیهایش دوست دارم



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۹
چهارشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ب.ظ

پیامهای سخنان رهبر انقلاب در دیدار با دانشگاهیان

رهبر انقلاب: احساس حقارت خیلی خطرناک است/ همه‌ی دنیا می‌گویند ایران کشور عزیز و مقتدری است و دشمنان از نفوذ جمهوری اسلامی ناراحتند/ آن‌وقت برخی در دانشگاه یا در روزنامه با "خودکم‌بینی" می‌گویند ما چیزی نیستیم و منزوی هستیم/ حالا خودتان را کم می‌بینید، چرا دیگر ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی را کم می‌بینید؟

رهبر انقلاب: امروز دانشگاه و دانشجو آماج بزرگترین توطئه‌ها است/ سلطه با شکل استعمار کهنه و نو دیگر عملی نیست، اکنون به‌دنبال این هستند که تفکرات در درون عناصر فعال، هوشمند و نخبه‌ی یک کشور جوری شود که اهداف آنها را برآورده کند.

رهبر انقلاب: دانشگاه باید سهم و نقش خود را در اقتصاد مقاومتی پیدا و به آن عمل کند؛ در این خصوص حرف زیاد زده شده اما هنوز با آن‌چه که در عمل باید اتفاق بیفتد فاصله داریم/ تازه چند روز است که گزارش مسئولان دولتی برای برنامه‌های اجرایی اقتصاد مقاومتی به دست بنده رسیده.

رهبر انقلاب: کار فرهنگی را در دانشگاه بعضی با کنسرت و اردوی مختلط اشتباه گرفته‌اند؛ غربی‌ها چه بهره‌ای بردند از اختلاط؟ اسلام، انسان را شناخته که حکم حجاب و عدم اختلاط را داده است/ کار فرهنگی باید دانشجو را متخلق، انقلابی، معتقد به آرمان‌ها، دوستدار کشور و نظام، دارای بصیرت، با اعتماد به نفس و سرشار از امید و با فهم درست از موقعیت کشور تربیت کند؛ به جوان‌های مؤمن و انقلابی میدان دهید.

رهبر انقلاب، امروز: آمار داده‌اند که سرعت پیشرفت علمی ما در دنیا دو رتبه کم شده؛ این بد است؛ با این سرعت پیشرفت خیلی عقبیم. ما را سال‌های سال عقب نگه داشته‌اند/ آمریکا پیشرفت علمی را ۱۴۰ سال از ما زودتر شروع کرده است/ آن چیزی که چشم دنیا را خیره کرد، سرعت پیشرفت ما بود؛ گفتند سرعت رشد علمی جمهوری اسلامی ۱۳ برابر سرعت رشد دنیا است.

رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها: در تحقیقات علمی باید برای آینده نیازسنجی و محاسبه کرد/ برخی می‌گفتند نفت داریم، چه نیازی به انرژی هسته‌ای است؟/ در قضیه‌ی فروش سوخت ۲۰ درصد، غربی‌ها شروط خفت‌باری گذاشتند/ البته به نفع ما تمام شد و جوانان ما با زحمت خودشان آن را تولید کردند/ زحمت عمده در غنی‌سازی،مربوط به تبدیل اورانیوم خام تا سطح ۲۰ درصد است/ همین آنها را دستپاچه کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۴ ، ۲۰:۴۷