سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

 قبلاً بحث اسلام و برده داری مفصل انجام شد و موارد آن موجود است.به مدلهای ازدواج عجیب و قریب عرب جاهلی نیز نمی پردازیم که بحثش تمام شده است و بیشتر فقط پرداختن بیشتر به فساد است تا یک بحث علمی و تاریخی و فرهنگی . مسیار و صیغه در حقیقت در اصل موضوع بر یک اساس اند و بنا بر مطلقه بیوه یا معلوم الحال اهل حال یا سندیت بخشی به یک رابطه محرم ونامحرمی دوستی است چون دوستی پنهان و رابطه جنسی نیز باید اصول و قواعد خود را داشته باشد و نباید منجر به فتنه در خانواده ها و ایجاد مشکلات شود یعنی اصل به ندبت بخشی است و باید همان اصل قرآنی مکاتبه و سندبخشی به خودخری و همچنین عدم اجبار به گناه در آن باشد اما اساس ازدواج و فرزند آوری بر اساس فقط خانواده و تک همسری است مدل کنیزی در حقیقت مدل هندی و راجایی است که اساس انقلاب گاندی و مبارزه با استعمار کهن است اما دو مدلی که خارج از بحث است مدل زنان رضاعی و ازدواج حضرت یعقوب است و اساسا با توجه به تک همسری و بحث ازدواج درونی و پذیرش عرفان و حقیقت بهشت و جهنم مهم است که پیامدهای شرعی موضوع بحث شود لازم به ذکر است که ازدواج اول داستان فرزندان آدم و حوا از نظر شرعی قابل قبول است و تناقضی با حیثیت فطرت ندارد البته چند احتمال ازدواج با انسان های نسل قبل ازدواج با حوری ازدواج با اجنه و ازدواج با یک خلق جدید نیز مطرح است اما در کل از لحاظ فطری در قرآن اکتفا و دفع شهوت زن با زن و مرد با مرد خط قرمز و فتنه ایجاد اختلاف بین زن و مرد است که قوم ضالین و بلای آن ایجاد می شود. در ادامه بحث این نکته ضروری است که فرزند و فرزندان و همسر همگی حاصل زیباترین لحظات و عبادی ترین موقعیت های انسان هستند و نه ماه بارداری و دو سال شیردهی دقیقا بازمانده و نشانگر همان لحظات هستند و کاملا عرفانی محسوب می شوند و حتی ریزترین نکات فرزندان تا قبل از زمان بلوغ و ممیز شدنشان کاملا منطبق بر بازتاب رفتارهای زن و شوهر است این نکته علمی هم ذکر شود ه از نظر پزشکی نیز اثبات شده است که به هیچ وجه من الوجوه میلاد و تولد فرزند در هیچ بخشی اصلا و ابدا شانسی نیست.در ضمن در قرآن اینکه به سرپرستی گرفتن یتیم سفارش فوق العاده شده است و در عین حال این نکته نیز مبرهن است که فرزند خوانده عین فرزند شاید نشود در ضمن در بحث ازدواج چند گانه که قرآن به عدل سفارش کرده غیر ممکن است و خودش هم می گوید حداقل طوری رفتار نشود که نگویند همسر ندارد این مورد در بین فرزندان نیز قابل تعمیم است و خواه ناخواه بین فرزندان فرق وجود دارد و در ادامه و رشد هرکدام شایستگی های خود را بروز می دهند که بنا بر استعدادهای هرکدام باید اختلاف رفتاری نیز وجود داشته باشد اما اساس مهر و محبت نباید خیلی کمرنگ شود در ضمن حضرت یعقوب با اینکه از خود گرگ پرسید و گرگ به زبان آمد و گفت یوسف را ندریده و کار فرزندان خودش است بازهم از پدری کردن برای پسرانش استنکاف نکرد البته وی هم پدر نمونه بود و هم پیامبر اما اصل و بنا این بوده است

 در آخر یک نکته قابل ذکر است که در جایی قرآن می فرماید که مومن کنیز شرفش بیشتر از زن آزاد اما کافر است در حقیقت به زبان امروزی باید گفت کسی که وطن و خانواده و دین خود رو قبول دارد اما کمی شیطنت دارد هزار بار بهتر از منافقین وطن فروش است که به اسم دین هزار بار ضربه می زنند حال این نفاق در هر لباسی باشد و هر نژاد دین یا مذهب یا هر گروهک و کشور و حتی فرد یادتان باشد دشمن داخلی و نفسانی برچسب دشمن رویش ندارد در ضمن تمام اینها به سیاست داخلی و خارجی نیز مرتبط است و همپوشانی دارند درکش خیلی سخت نیست 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۲ ، ۱۳:۲۸

💠 مسئله محرم و نامحرم را جدی بگیرید


◀️ رهبر انقلاب: مسئله‌ی محرم و نامحرم در اسلام جدی است. البته بخش عمده‌ای از این قضیه‌ی محرم و نامحرم باز برمیگردد به خانواده. یعنی چشم پاک و دل بی‌وسوسه و ریب برای هر یک از زوجین موجب میشود که محیط خانواده از طرف او تقویت و گرم شود؛ مثل یک کانون گرمابخشی، محیط را گرم میکند.

✳️ اگر آن طرف مقابل هم همین چشم پاک و دل خالی از وسوسه را داشت، طبعاً این دوجانبه خواهد شد و محیط میشود محیط کانون خانوادگىِ گرم و بامحبت.

⚠️ اگر چنانچه نه، چشم خائن، دست خائن، زبان دو وجه، دل بی‌محبت و بی‌اعتقاد به همسر و همسری وجود داشت، ولو ظاهرسازیهائی هم باشد، محیط خانواده سرد میشود... اگر سوءظن پیدا شد، چه سوءظن، مستند درستی داشته باشد، چه نداشته باشد، اثر خودش را میبخشد؛

⭕️ مثل گلوله‌ای است که از این لوله بیرون می‌آید؛ اگر توی سینه‌ی کسی خورد، میکُشد؛ چه این شخص عامد باشد، چه اشتباهاً دستش رفته باشد روی ماشه. 90/10/14



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۲۱:۱۸

این خانمهای محجبه مسلمان نیستند!

پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ق.ظ

 

اشتباه نکنید این خانمهای محجبه مسلمان نیستند

اینها یهودیانِ «Lev Tahor» هستند

یهودیان «لو طاهور» فرقه‌ای از یهودیان ارتدوکس هستند که به دلیل عقایدشان در همه کشورهای دنیا از آزار و اذیت‌های صهیونیست‌ها در امان نیستند. یهودیانی که ده‌ها نفر از آنها قصد داشتند به ایران پناهنده شوند اما پیش از خروج از کانادا بازداشت شدند.

گروه گزارش ویژه مشرق، یهودیان «لِو طاهور» (Lev Tahor)، به معنای قلب مطهر ،یکی از فرقه‌های یهودیان ارتدوکس (یهودیان حریدی یا حاردی) هستند که بیش از سایر فرقه‌های یهودیان به آموزه‌ها و سنت‌های دین یهود و تورات وفادار مانده‌اند و به همین دلیل مورد آزار و اذیت صهیونیست‌ها و لابی‌هایشان قرار گرفته‌اند. از اردن تا کانادا و سرزمین‌های اشغالی با اجتماعات این یهودیان به شدت مقابله می‌شود و نهادهای اجتماعی تلاش می‌کنند با انتقال کودکان این گروه به مراکز نگه‌داری کودکان بی‌سرپرست، از انتقال اعتقادات این گروه به نسل جدید آن‌ها جلوگیری کنند.

یهودیان لو طاهور چه اعتقاداتی دارند؟

به گفته «مایر راسنر» که از جمله سرشناس‌ترین رهبران «لِو طاهور» در کاناداست، صهیونیست‌های افراطی به این گروه بدلیل اعتقادات خاصی که دارند - از جمله پوشش زنان - و پایبندی به سایر سنت‌ها و آموزه‌های تورات، لقب «طالبان یهودی» داده‌اند و به بهانه‌های مختلف اعضای این فرقه را بازداشت و یا از محل سکونتشان اخراج می‌کنند.

در فرقه لو طاهور، دختران و پسران در سنین نوجوانی بصورت مجزا تحت تعلیم و آموزش قرار می‌گیرند و رسم بر این است که دختران در همان دوره انتقال از نوجوانی به جوانی ازدواج می‌کنند. پوشیدن جوراب برای زنان لو طاهور اجباریست و حجاب مرسوم آنان نیز پوششی شبیه چادر است که تا روی پا را می‌پوشاند.

یهودیان لو طاهور خانواده‌های بسیار منسجم و روابط خانوادگی صمیمانه‌ای دارند و تعدد فرزندان در خانواده‌های این فرقه بسیار مشهود است.

اعضای این فرقه متهم به اجبار دختران به ازدواج زود هنگام هستند اما «خاخام شلومو هلبرانس» بنیانگذار این فرقه می‌گوید ما به تمام نزدیکانمان می‌گوییم اگر رضایت 100 درصدی ندارند از ما جدا شوند، دختران نیز به خواست و انتخاب خود در این سنین ازدواج می‌کنند و هیچ اجباری در کار نیست و هیچ دختری پیش از 16 سالگی ازدواج نمی‌کند و کاملا قانونی انجام می‌گیرد.

خاخام «یوریل گلدمن» از رهبران این فرقه معتقد است وقتی این گروه در اسراییل و از سوی دولتی که خود را یهودی می‌خواند مورد تعقیب و اذیت قرار می‌گیرند، نشان از نفرتی سیاسی دارد که حتی از اعطای حقوق شهروندی به این اعضای آن نیز ممانعت به عمل آورده است. مخالفت این گروه باصهیونیست‌ها و اشغالگریشان باعث شده است تا مورد غضب آن‌ها قرار بگیرند.

به اعتقاد این فرقه از یهودیان، استقرار دولت یهودی با اشغال و با زور اسلحه مخالف با آموزه‌های تورات است و مانع ظهور منجی (مسیحا) آخرالزمان خواهد شد.

اعضای این فرقه در اسرائیل به اتهام بدرفتاری با کودکان و تنبیه بدنی آن‌ها تحت تعقیب و بازداشت‌های مکرر از سوی پلیس این رژیم قرار گرفتند. فشارهای وارده به اعضای این فرقه باعث شد سال 2005 تعداد زیادی از آن‌ها به کانادا مهاجرت کنند. گروه‌های دیگری از این یهودیان در آمریکا و اردن نیز حضور دارند و با مشکلات مشابهی مواجه هستند.

«خاخام گلدمن» درباره این اتهام نیز می‌گوید: ما کودکانمان را حتی تنبیه‌های عادی که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند، نمی‌کنیم و سعی می‌کنیم از ابتدا همه‌چیز را به آن‌ها آموزش دهیم که چه چیز درست و چه چیزی اشتباه است و تنبیه بدنی بسیار بسیار به ندرت اتفاق میفتد.

گروهی 250 نفری از این یهودیان که پیش‌تر در استان کبک کانادا اقامت داشتند، بدلیل فشارهای مقامات محلی و قوانین سخت‌گیرانه و تحت تعقیب قرار گرفتن به علت عقایدشان، مجبور به مهاجرت به استان آنتاریو شدند. یهودیان لو طاهور فرزندان خود را بدلیل مغایرت نظام آموزشی کانادا با اعتقاداتشان، در مدارس خانگی مخصوص به خود تعلیم می‌دهند که این امر نیز با مخالفت مقامات محلی کانادا روبرو شده و دادگاه‌ حکم به نگه‌داری فرزندان آن‌ها در پرورشگاه داده است.

دادگاه کانادا حکم به نگه‌داری 14 کودک از دو خانواده «لِو طاهور» می‌دهد که والدین آن‌ها به بی‌توجهی در بزرگ کردن آن‌ها متهم شده‌اند.

«مایر راسنر» پدر یکی از این خانواده‌ها تأکید می‌کند که فرزاندنش به خوبی تحت مراقبت‌های بهداشتی، درمانی و آموزشی بوده‌اند.

«مایر راسنر» از رهبران فرقه «لِو طاهور» که معمولا عبایی بلند پوشیده و کلاه لبه‌پهن سیاهی بر سر دارد، همسر و پنج نفر از نه فرزندش همه با روسری‌های بلند و پوشیده‌اند. وی طی ماه‌های گذشته از خبرسازترین یهودیان «لِو طاهور» بوده است که در کانادا دادگاه‌های این کشور رأی به نگه‌داری فرزندان او در مراکز تربیتی دولتی داده‌اند.

«مایر راسنر» پدر یکی از خانواده‌های یهودیان لو طاهور در کانادا است که دادگاه حکم به سلب حضانت فرزندان وی داده بود.

خبرنگار نشریه «نشنال‌پست» در گزارشی از این خانواده می‌نویسد:

پنج دختر او که بزرگ‌ترین‌شان 17 و کوچک‌ترین‌شان 4 ساله است، یا به حرف‌های پدرشان گوش می‌دهند و یا خمیر بازی می‌کنند و مثل مادرشان که خمیر نان درست می‌کرد، لوله‌های رنگارنگ می‌سازند. وقتی هم از آن‌ها عکس می‌گیریم، می‌خندند و می‌خواهند عکس‌ها را روی دوربین ببینند و بگویند کدام را بیش‌تر دوست دارند.

از آقای راسنر 37 ساله که می‌پرسیم چهار پسرش کجا هستند، بسیار تعجب می‌کند و با لحنی که نشان می‌دهد جواب سؤال ما کاملاً واضح است، می‌گوید: «مدرسه!» یکی از بحث‌هایی که درباره این فرقه مطرح است، تفاوتی است که بین پسرها و دخترها قائل می‌شوند.

افسران - این خانم به نظر شما چه دینی دارد؟

«راسنر» در رابطه با رژیم اسرائیل می‌گوید: «تورات می‌گوید مردم یهودی در تبعید زندگی می‌کنند. ما نباید دولت یا ارتشی تشکیل دهیم تا زمانی که منجی بیاید. رژیم صهیونیستی از این متنفر است و دائماً تلاش می‌کند فرقه ما را از بین ببرد.»

سازمان خدمات محافظت از جوانان استان کِبِک درباره این فرقه شروع به تحقیقات کرد. آقای راسنر این اتهامات را رد کرده که اعضای فرقه‌اش کودکان را با ترکه کتک می‌زنند و دختران جوان را مجبور به ازدواج می‌کنند: «می‌گویند ما ازدواج اجباری داریم. این‌طور نیست؛ اما مثل بسیاری از فرقه‌های دینی سنتی، ازدواج سنتی داریم. یک نفر واسطه ازدواج دو خانواده را به هم معرفی می‌کند و اگر هر دو خانواده توافق کردند، فرزندانشان همدیگر را ملاقات می‌کنند. اگر هر کدام از خانواده‌ها مخالف بود، ازدواجی صورت نمی‌گیرد.»

وی ادامه می‌دهد: «پسران ما اجازه ندارند هر دختری را در خیابان می‌بینند، انتخاب کنند. ما ازدواج در سن 16 سالگی را مجاز می‌دانیم؛ برخی به این هم ایراد می‌گیرند. همه افراد حق انتخاب دارند.»

آقای راسنر درباره وجود مدارس خانگی در این فرقه و مخالفت با نظام آموزشی کانادا می‌گوید: «ما به برخی از این آموزش‌ها مثل تاریخ تکامل انسان، آموزش‌های جنسی و بحث درباره همجنس‌گرایی اعتراض داریم. برخی موضوعات آموزشی با دین ما در تضاد است. نمی‌توانیم در این‌باره کوتاه بیاییم.»

 

تلاش برای پناهنده شدن به ایران

روزنامه‌های اسرائیلی همچنین گزارش داده‌اند که دست‌کم دویست نفر از یهودیان این فرقه درنظر داشتند به طرقی که هنوز چندان مشخص نیست به ایران بروند.

به اعتقاد اعضای این فرقه، آزادی مذهبی موجود در ایران برای یهودیان شرایط عادلانه زندگی را برای این گروه فراهم می‌کند و شرایط اعطای پناهندگی در ایران بسیار راحت‌تر از کانادا و سایر کشورهایی است که صهیونیست‌ها در آن نفوذ دارند.

بر اساس گزارش روزنامه‌های اسرائیلی، پلیس کانادا با رهگیری این افراد که حدود چهل خانواده ارزیابی شده‌اند، آنها را بازداشت کرده است.

جروزالم پست در این‌باره نوشته است: "اکثر این خانواده‌ها، یهودیانی از اسرائیل بوده‌اند که به‌دلیل مخالفت با صهیونیسم، از اسرائیل به کانادا رفته بودند."

رسانه‌های اسرائیلی مدعی هستند " اقامت برخی از اعضای این فرقه در کانادا نیز قانونی نبوده" و به دلایلی که هنوز مشخص نیست این گروه با اتهام کودک آزاری و احتمال از دست دادن حضانت فرزندانش در کانادا روبرو بوده‌اند.

«لِو طاهور» تنها یکی از گروه‌های یهودی ضد صهیونیسم است که به دلیل مخالفت با اشغالگری و پایبندی به سنت‌ها و آموزه‌های تورات در تمام نقاط جهان مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند و بنیانگذار این گروه نیز تأکید کرده است مقامات اسرائیل تا نابودی این فرقه، دست از تلاش‌های خود برنخواهند داشت.

منابع و مأخذ:

http://www.cbc.ca/news/canada/montreal/judge-orders-14-lev-tahor-children-placed-in-foster-care-1.2442435

http://www.israelnationalnews.com/News/News.aspx/175033#.Uqg21ic5h3s

http://www.theloop.ca/news/all/article/-/a/2941865/Quebec-court-orders-14-Lev-Tahor-children-into-foster-care

http://www.zlalu.besaba.com/lev-tahor-two-children-seized-by-childrens-aid-from-radical-jewish-sect/

http://globetribune.info/2012/03/09/a-look-at-the-lev-tahor-community-in-st-agathe/

http://www.trtpersian.com/trtworld/fa/newsDetail.aspx?HaberKodu=1363b2ce-127a-45cc-b1c9-b57dfd4cd566

http://www.haaretz.com/weekend/magazine/when-you-re-on-the-path-of-truth-you-don-t-care-what-others-say-1.419078

http://failedmessiah.typepad.com/failed_messiahcom/2014/01/haredi-lev-tahor-cult-back-in-court-this-time-in-rurual-ontario-canada-789.html

http://worldcultwatch.org/what-is-the-lev-tahor-cult/



برگرفته شده از: ojeparvaz.blog.ir

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۶


🌹🌹🌹🌹🌹


⛔خودنمایی ممنوع⛔

                   

⬅ برخی از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند...!➡️

                   

❌ آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد! ❌

                

⛔️بی تقواترین مرد جامعه برای ازدواج خود به دنبال عفیف ترین دختر می رود. همه جوانان دوست دارند دختری را برای همسری خود گزینش کنند که طرح دوستی و خوشگذرانی با جوان دیگری نداشته است و اسرار و زیبایی های جسمانی خود را تابلوی نامحرمان نکرده باشد.⛔️

                    

🚫جوانان بی تقوا از دختران خودنما برای لذت های موقتی و تفریحات زودگذر خود استقبال می کنند. اما هیچ گاه آنها را به عنوان همسری شرعی و قانونی خود نمی پذیرند و به تعبیری دیگر، دختران خودنما در چشم ها جا دارند و زنان پوشیده در دل ها جا میگیرند.🚫

                   

✅رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.✅


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۴ ، ۱۴:۱۸

در مقالات گذشته در باب اسلام و برده داری نظر گذراندیم اما می خواهیم در روند بحث ازدواج به ازدواج موقت یا همان عقد موقت یا مشهور در بین مردم اصطلاح رایج صیغه بپردازیم و با توجه به رویکرد قرآن و هدف اهل بیت ببینیم این آیا باعث فساد است یا جلوگیرنده فساد و دلیل و رویکرد دین و فقه نسبت به آن چیست در قدم اول چند قانون خاص را در رابطه با این نوع ازدواج بیان می داریم اینکه در این نوع ازدواج از نظر تعریف فقهی امکان ازدواج مرد مسلمان با زنی از اهل کتاب یا کفار و مشرکین با دادن اجرتشان یا همان مهرشان قابل انجام است و مشکلی در ایجاد سبیل نیست و حرمتی ندارد به انفاق نظر بیشتر علما در این ازدواج اجازه پدر یا در صورت عدم امکان یا عدم رضایت بی مورد پدر یا ولی نیازی به اجازه حاکم شرع نیست البته بعضی بحث اینکه دختر بکارت نداشته باشد را مطرح می کنند البته بعضی نیز این را برای بحث ازدواج دوم و به بعد در مورد دایم می دانند بگذریم مورد قانون شرعی خاص بعدی تعیین زمان ازدواج و محرمیت است مثلا حتی تا نود و نه سال ذکر این نکته ضروری است که ما چیزی به نام صیغه محرمیت نداریم بلکه همان عقد موقت با تعیین شروط است که این شروط جزو موارد خاص در ازدواج موقت است در ازدواج دایم دو شرط بدون امکان نقض داریم و اگر لحاظ نشود عقد باطل است یکی بحث تمکین یعنی همان مقاربه یا دخول برای همسر و دیگری خروج همسر بدون اذن شوهر امکان ندارد که قوانین شرعی خاص خود را دارد اما در ازدواج موقت زن می تواند این شرط را با شرایطی در ذیل عقد بیاورد که نمی خواهد قبول کند و اتفاقا عقد صحیح است یعنی زن می تواند در شرایط قبل عقد ذکر کند که به جز تمکین از راههای دیگر مثل معاشقه شوهرش بهره ببرد البته اگر در ادامه زن راضی شود هیچ ایرادی برای مقاربت نیست دقت کنید کلا در ازدواج وجود شاهد لزومی ندارد اما در طلاق باید باشد در ضمن ازدواج موقت پایان زمان بدون تمدید از طرف زن و درخواست مرد در حکم جدایی است البته شامل احکام طلاق نمی شود و این ازدواج نیز طلاق معنی دارد در ضمن در ضیغه ذکر مدت زمان و میزان بهره و تعیین مهریه و به نوعب مبلغ ضروری است و وجود عاقد یا گفتن خطبه به عربی واجب دین نیست ولی باید معانی واژگان به دقت منتقل و از طرف هردو مورد قبول واقع شود در این ازدواج ما بحث نفقه نیز نداریم

دقت کنید چیزی که از اهداف اسلامی و قرآنی این نوع ازدواج مورد نظر است اتفاقا تقویت زندگی زناشویی و عدم فساد و همچنین میل به تبدیل این نوع ازدواج به دایم است و این ازدواج جایگزین ازدواج دایم نیست بلکه زمینه برای آن است اما باید مسایلی در این ازدواج لحاظ شود دقت کنید هدف ازدواج است دقیقا مثل یک ازدواج دایم با کمی شرایط متفاوت هدف مشروعیت دادن به الگوی دوست دختر دوست پسری نیست بلکه باید غیرت و حیا وجود داشته باشد و قوانین اخلاقی در ازدواج و رابطه باشد باید مسوولیتی وجود داشته باشد و با احساسات نیز بازی نشود در  این ازدواج نیز واژه و مفهومی تحت عنوان خانه معنی دارد و به هیچ عنوان خیابانی نیست.در قرآن حتی ازدواج مشروع پنهانی نیز نهی شده این در مورد این ازدواج صادق است قرار نیست جار زد اما پنهان کاری جایز نیست دقت شود در مسایلی مثل بحث فرزند و ارث قوانین مشخص شرعی وجود دارد در ضمن طبق بعضی مسایل اگر حتی ما دلیل فقهی فرزند آوری را دلیل بر عده بدانیم  که اتفاقا قرآن دلیلش را به صراحت مثلا در بحث عده طلاق امکان رجعت قرار داده و در بحث دوم و نه به عنوان دلیل وجود فرزند را  اما هنوز هم با حتی بدون بحث تعریف طارق و بحث ایمان و ازدواج درونی اگر ما امکان بچه دار شدن همسر زکریا یا تولد عیسی را بپذیریم و با توجه یه اینکه شرط عده و ایجاد آن مقاربت و دخول است نه حتما انزال یا عدم انزال یا عدم توانایی بچه دار شدن البته بازهم قوانین  فرق می کند اما به هیچ عنوان هدف این ازدواج روسپی گری شرعی نیست و این یک تهمت است دقت کنید اگر همان روح آیات نور سی و سه و نور پنجاه و هشت رعایت نشود مورد خطرناک تری امکان پذیر است و آن برده داری نوین است دقت کنید حتی اگر بحث پول و مادیات هم باشد برای زن است و زن نباید مجبور باشد حال به هر نحو باکه باید بالاخره محبت و رضایت قلبی باشد وگرنه با برده داری فرقی ندارد دقت کنید ازدواج بحث نفس و امانت است نه کالا و خرید و فروش و هدف اصلی آن ایمان و مبانی نحل ۷۲ است در ادامه ذکر این مورد ضروری است که دقت کنید حقیقت شرع و اسلام ضروری اجتماع است نه عرف جامعه رسم و رسوماتی که در راستای شرع نباشند و حتی مخل آن شوند به هیچ وجه جایی در دین ندارند و اتفاقا یکی از اهداف اصلی دین نابودی رسومات غلط و پایدار کردن رسومات صحیح در اجتماع است و فقط رسومات در طول دین و کمک کننده و همراه آن نه تنها باقی می مانند و انجام آن اشکال ندارد بلکه دین آن را تقویت هم می کند و اساسا هویت بخشی هم می کنند 

در رابطه با تاریخچه صیغه و مقایسه آن با بحث غلام و کنیز خودتان تحقیق کنید فقط در داستان کربلا هر دفعه به اسارت زینب رسیدید یا هروقت داستان شهربانو را خواندید و اشک ریختید به حرمت سید و سالار شهیدان ما را هم دعا کنید ان شا الله اسلام از شر یزیدیان و تکفیریها و سلفی ها و وهابی ها راحت شود و منتقم زهرا ظهور کند و عدل و داد را در جهان گسترش دهد و تمام اسلام و تمام ادیان توحیدی با هم به وحدت الهی و حکومت برسند و جهان بشری پیشرفت همه جانبه خود را در همه ی زمینه ها شاهد باشد و همه با هم برادر باشند و جهان از شر طاغوت ها خلاص شود و اسلام و مسلمین جهان دینشان برهمه ی ادیان چیره شود حتی اگر کافران را خوش نیاید و مسلمان و موحدان و تمام آزادی خواهان جهان گرد هم جمع شوند و زندگی در پرتو عدالت را تجربه کنند

در ضمن اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۵


قضیه حاجی مسکو در تاریخ سه شنبه ۱۱شهریور ۹۳ در مجله همشهری ضمیمه رو  نام حمزه امامی متولد ۱۳۶۰مشهد

نوع و روش ازدواج و پیداکردن همسرش خاص است و قابل تامل

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۳


 

مبانی و اصول ازدواج

بلوغ

گفتیم دوران بلوغ دوران بحران نیست بلکه باید جشن و شادی گرفت چرا که زمان ورود رسمی جوان به معنویات این زمان است که دین او را رسمی اعلام می کند نماز واجب می شود نباید از بلوغ جنسی تا بلوغ فکری فاصله بیافتد نباید فرد در سنین کم با مسایل جنسی مواجه شود و دچار بلوغ زودرس شود نباید به استمنا روی آورد و بزرگترین سرمایه ها را از دست داد

ازدواج

  هم کفوی مهمترین اصل پایداری زندگی مشترک است در سطوح توحیدی در هر سطح اگر هم کفوی رعایت شود افراد با هم هم فاز شوند و سطح توقعات را از همدیگر بدانند بزرگترین موفقیت را دست خواهند یافت در ازدواج اخلاق و دین مداری مهمترین شرط است،تعیین سطح قبل از ازدواج مهمترین کار است و اینکه دو طرف بدانند در جه سطحی می خواهند عمل کنند مثلا یک فرد نماز خوان باید تمام شرایط مربوط به ایمان را بپذیرد مثلا حجاب در سطح ایمان تعریف می شود نه در سطح تسلیم یعنی یک فرد بی حجاب حتما آدم بدی نیست البته به شرط اینکه ترک اولی نکرده باشد و قصد و نیت ارتباط با نامحرم نباشد ارتباط نامشروع در تمام ادیان ناپسند است همچنین در مسیحیت نکته عمل ناقص به هر سطح پیامدهای تحجر گرایی و احتمال اشتباه یافتن مسیر را دارد مثلا در سطح ایمان مسایلی همچون عرفان و علوم غریبه بحث می شود اما اگر به انسان تشنه به جای آب شیرین آب دریا بدهند چه می شود البته فهم ناقص نیز موجبات را فراهم می آورد اینکه افراد با کمی دانش فکر می کنند علامه دهر شدند و به سادگی در عرفانهای دروغین به دام می افتند البته از بحث دور نشویم،لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم یکی از کاربردهای این آیه در جلب محبت است البته باید معنی فهمیده شود بدین معنی که فرد باید همسر خویش را زیباترین انسان در جهان ببیند دیدن با فقط مشاهده کردن فرق دارد دیدنی که همسر را موهبتی از خدا بداند مورد نظر ماست-شناسایی هدف دجال یعنی اینکه هدف آنها از هم پاشیدن بنیان خانواده است و اختلاف افکندن بین زن و شوهر با جادو-در بحث نعمته الله و رشد و تعالی نگاه دو طرف به هم مهم است اینکه هدف خوب خواستن برای همدگیر وارد همسر از خود فرد است این باید در سطح ایمان درک شود تا بدانند در این جهان زودگذر باید برای بهشت ساختن در این جهان اقدام کرد افراد بهشتی لایق بهشت اند کسی که در این جهان رضایتی نداشته در آن جهان نیز رضایت نخواهد داشت رضایت مندی از ازدواج از زندگی و همسر با ایمان بدین معنی است که اگر زندگی فقط در یک سطح تسلیم ادامه یابد موفقتی حاصل نشده و رضایتمندی از بین خواهد رفت باید رشد داد ازدواج در سطح تسلیم و به دنیا آمدن فرزندان آزمایش است و ملاک نزد خدا نیست ملاک نزد خدا ایمان و عمل صالح است در ضمن افراد متاهل می توانند از خداوند طلب سکینه کنند که بر قلب نازل می شود وبرای ازدیاد ایمان است نماز این افراد با کیفیت بهتری انجام می شودسکینه با وقت متفاوت است

یک فرضیه عملی بیان می دارد که تنها راه حل رسیدن به هم فازی و رضایت جنسی دو طرفه ابراز محبت و میل قلبی زن به مرد است در ضمن یادتان باشد ازدواج یک نتیجه است بدین معنی که قرار نیست بعد ازدواج چیزی تغییر کند و کسی عامل تغییر دیگری باشد هرچه هست و خواهد بود دو نفری خواهد بود و اساسا هدف نیز بی نیازی به هدف طغیان است نه تغییر اصل و بنا در ازدواج هم کفوی است و یادتان باشد بعد ازدواج مثلا اگر فردی قبل ازدواج معتاد است و ترک نکرده اما قول ترک بعد ازدواج را می دهد امکان ندارد حداقل در این موارد خیلی سخت است ازدواج اهداف بنیادین ر فطری خویش را دارد و قرار نیست حلال همه ی مشکلات جانبی نیز باشد بلکه اساسا خود مستقل محسوب باید بشود

بنیادین-طارق

از نظر کلی شرط زندگی گرمی و تری است برای صفت مردانه گرمی و خشکی و زن سردی و تری لحاظ می گردد اما در حالت روحانی نور و ترکیب اتر مشخص کننده است و تلفیق نیروی یین و یانگ.در حالت بدنی سلولهای بنیادین در تمامی بدن وجود دارند اما پس از پر کاری فراوان در دوران جنینی تا زمان بلوغ به شدت توانشان کاهش و عملکرد تمایز آنها نیز خیلی تخصصی و تکراری می شود در بحث طارق و ازدواج درون عملا فرد از نظر بروز شهودی بر این بخش از حیطه ی وجودی خویش خود را چیره ساخته و بهره برده است در ماهیت اصلی روحانی ارتباط کالبد اختری نیز ایجاد و نیروی اذکار نیز فعال شده است و فرد به بلوغ فکری رسیده و به اساسی ترین سوال دوران بلوغ جواب داده است و می تواند وارد مراحل جدیدی از ایمان شود در حالت رسیدن به شرایط مطلوب جوان شدن ناگهانی و زیباتر شدن و روند جوان شدن حقیقی را نیز داریم فشار جنسی پیر می کند. از نظر شهودی اراده ی بر سیستم خودمختار است همچنین بر تنظیمات هورمونی.اهمیت بحث طارق در بچه داری مناسب جلوگیری از افسردگی رضایتمندی از زندگی فرزند دار شدن و ایجاد نطفه صحیح و سالم-اسلام حتی برای زمان مقاربت نیز احکام خود را ارایه کرده- و جوان شدن و سلامتی حقیقی است گفتیم طارق همان نوزاد نورانی حاصل از ازدواج درونی و فهم رندی-راضیه مرضیه- است طی روند بوجود آمدن این نوزاد در درون همچون یک فرزند عادی است از چاکرای یکم تا هفتم بالا می رود در مراحل مختلف خود را شکل کامل می دهد پس از به دنیا آمدن بند ناف آن به چشم سوم باز می شود خود نوزاد در  فازی نورانی تر و لطیف تر عمل می کند و برای ارتزاق کیهانی به کار می رود ارتباط با جهانهای عالی تر و شعور بالاتر و تسهیل روند رشد و تعالی روحانی را فراهم می آورد خیلی باید مراقب بود به دام شبکه منفی و انگلهای انرژیایی نیفتاد

 

 

نطفه

انسان قبل از تولد نطفه ای که باید از آن به دنیا بیاید انتخاب می کند این موضوع مثل تعیین خط در مسابقات ماشین سواری است انسان قبل از خلقت تعهد داده که از شیطان تبعیت نکند به دنیا آمدن یحیی وجود نور پنج تن و خانوادگی بودن آنها و وجود سلسله پیامبری بر اساس خانواده-چه خونی چه غیر خونی-به دنیا آمدن عیسی کشتن بچه توسط خضر و اطمینان دادن به عیسی که فرزند بعدی مایه ی افزایش ایمان خواهد بود موارد خاص کاربردی برای والدین قبل از آمیزش رعایت حرمت ازدواج و بحث رعایت حدود شرعی و قوانین ازدواج طبیعی و فطری و بر اساس همان گونه که قرآن گفته است و همچنین مسایل مستحب و مکروهات هم است که رعایتش بهتر است در ادامه در دوران حاملگی علاوه بر مراقبتهای پزشکی مواردی مثل قرآن خواندن تاثیر بسزایی در تشکیل صحیح روح نوزاد خواهد داشت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۲

الگوی هوش با داستان کودک باهوش پیدا و قابل دستیافتن است که کودک باهوشی را نزد پیامبر آوردند که توانایی های شگرفی در سوال و جواب و حل مسایل و حفظیات و از این قبیل داشت پیامبر که جواب و علت را می دانست برای روشن شدن موضوع برای سایرین از کودک دلیل را جویا شد گفت علتش عشق و محبت به شماست سپس از وی درباره خداوند و عشق به او سوال پرسید کود گفت من شما را نیز به خاطر خداوند دوست دارم.اینگونه پیامبر قایت توحید و نتایج آن را به همگان توضیح دادند

الگوی فتنه در این است که اگر جوانی مومن و با اخلاق خواستار ازدواج با دختری-هم کفو و مومنه-شود اما به دلایل کمی مال و بر اساس  دیگر دلایلدنیا دوستی مثل نسب پرستی به وی ندهندفتنه برقرار خواهد شد-یک الگوی خاص نیز داریم و براساس مکر زنان است آنهم بحث عشق یوسف و زلیخاست که اگر یوسف کوتاهی می کرد اتفاق می افتاد مقاومت و بحث اصرار عشق در زلیخا تا تغییر پایانی مصداق عملکرد روش شناسی و نوع مقابله است ابتدا و انتهای داستان و تمام جزییات در قرآن و روایات موجود است و الگوی امانت و عدم شرک در آن وجود دارد عشق یوسف و زلیخا مقدس است و به هیچ عنوان این عشق را مورد تمسخر قرار ندهید در آخر نیز عشق اثر خود را گذاشت- در رابطه با حکم ازدواج که تقریبا در تمامی رسالات علمیه تمام مراجع یکسان است شبه ای وجود ندارد ازدواج مستحب است اما اگر خوف آن رود که فرد به گناه بیافتد واجب است دقت کنید حتی ترس از به گناه افتادن یعنی این که مثلا بترسد یک فیلم آلوده ببیند حتی اینکه تغییر کند یا نه منظور نیست بلکه فقط ترس از هر گناهی به دلیل مجرد بودن آن را مثل نماز جزو واجبات دین قرار می دهد وقتی بحث النکاح سنتی پیامبر(ص)و بحث بالا.بردن ارزش نماز برای فرد متاهل  مطرح می شود اهمیت موضوع چندین برابر می شود و به نوعی جهاد محسوب می شود که آقا نیز ازدواج رابرای جوانان جهاد خواندند

و در آخر دقت شود که

به نام خدا

همسرت که"حسینی"باشد،تو را زهیر خواهد کرد؛

وگرنه عشق زمینی،زمینت می زند.....!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۰۷:۵۲


اسلام ناب محمدی چیست؟وقتی شما به دین و به طور خاص و کلیدی قرآن می نگرید مسایل خاصی پیش می آید که باید کمی محطاتانه تر نگریست اول اینکه قرآن هم هدایت می کند و هم ضلالت این جمله مبین و آشکار قرآن است حتی اگر ضلالت را عدم هدایت بگیریم باز بار معنایی و هدف جمله فرقی نمی کند بدین معنی که قرآن حتی برای شرور ترین افراد نیز راهکار ارایه می دهد و به گفته خود قرآن هدایت فقط در پرتو ایمان حاصل می شود اگر ما این موضوع را بپذیریم و با توجه به قسمت اول آیه آل عمران موضوعات دیگری را نیز مورد توجه قرار دهیم مثل اینکه اساسا از نظر فقهی و لغوی ما چیزی به نام تفسیر به منظور شفاف سازی قرآن نداریم چون قرآن مبین است و اگر هدف کنکاش بطون قرآن است اصل این وظیفه نیز به دست معصوم است پس باید اول این موضوع فهمیده شود چیزی که ما از قرآن می نویسیم اساسا تاویل به معنای نوعی برداشت است خواه نا خواه باید درک کنیم که ما باید تدبیر کنیم نه تفسیر طبق خود آیه عدم توجه به این موضوع و فهم روح و منطق قرآن و عدم تمسک به کل قرآن که شامل تمام روندها و تمام دستورها با هم است دقت کنید تمام دستور ها با هم است منجر به ایجاد فتنه خواهد شد بدین معنی که اسلام دو رو ندارد بلکه عدم فهم اسلام منجر به فتنه است نه نوع دیگری از اسلام مثلا در قوانین شرع به طور خاص برده داری را مد نظر قرار دهیم اینکه اسلام از جایی شروع شد که تکثیر از طریق پرچم سفیدها انجام می شد و کودکان دختر فقط به منظور بهره جنسی و کتثیر نسل زنده باقی می ماندند و زن جزو اموال مرد بود و بعد مرگ شوهر به فرزند ارث می رسید حال از بیان دیگر اشکال ازدواج معذوریم و هدف مقاله نیست این امر و برده داری حال به صورت قانونی و غیر قانونی شرعی یا غیر شرعی در دو ابر قدرت زمان یعنی ایران و روم جاری بوده و به طور خاص در ایران موارد بدتری و قوانین خاص تری موجود بوده است اما کلی در نظر می گیریم دقت کنید اسلام خود را از این نقطه شروع کرده است این یک بحث بحث دیگر اینکه آیا اسلام به معنی واقعی کلمه اسلام در زمان خود پیامبر و بعد حضرت آیا پیاده شد؟در مورد برده داری آیه نور 33 کامل تمام موارد را پوشش می دهد و طبق روایات و داستانهای باقی مانده از اهل بیت یعنی دو مورد اصلی شهربانو و حرمت نگاه به زن برده و قوانینی مثل اولویت آزاد کردن بردگان در شرع موضوع روشن می شود که جریان اصلی در اسلام نیست بعضی می گویند که اصلا برده داری در آن موقع رسم بوده و عیبی هم نداشته و هدف اسلام هم برداشتن آن نبوده اما ما می گوییم اتفاقا هدف اسلام تغییر فرهنگ است دقیقا به همان شیوه که در مقابل خمر و میسر پیش رفت یا همانطور که با فرهنگ شرک مبارزه کرد پس این استدلال مورد قبول نیست با این فهم حتی بعضی رفتارها در صیغه و متعه نیز صحیح نیست و می تواند شکل و نوع دیگری از برده داری شود و نباید استدلال در احکام را به هدف توجیح مفاسد در اسلام تلقی کرد این در مورد متعه با توجه به نحل 72 و نور 33 قابل تفسیر است که ملاک عده دخول است نه بچه دار شدن یا نشدن کسی هم نباید در قبل این ازدواج به جز خود فرد پول بگیرد و همچنین در انتخاب افراد این زن است که قبل از مرد باید آزاد باشد نه برعکس  شاید بگویید این موضوع غلو باشد ولی برای شناخت جریان منحرف می توان این طور استنباط کرد که جریانی است تجمل گرا که فساد را می خواهد با شرع توجیح کند و حکومت بر مردم را نوعی بازی تلقی می کند در مورد دوست و دشمن نیز اگر بخواهیم با قرآن پیش برویم مایده 82 طرح کلی دوست و دشمنان مومنان است و در خود آیه دلیل و برهان نیز آمده و ضمیمه دیگری نمی خواهد دو دلیل انتهای آیه جواب خیلی از مسایل خواهد بود در ضمن در مورد طرحها و شیوه های ازدواج نیز دو شیوه درون منجر به فحشا با پایه فساد در نور 58 آمده و دیگر موارد  در بقره 221 222  آمده ساختارهای انحراف در شیعه و سنی قابل مشاهده است و در هر سطحی اتفاق افتاده مثال اینکه چند وقت پیش در یک نرم افزار یک حوزه علمیه تعدادی زیادی از این موارد متشابه یکجا با ذکر متشابه بودن و حتی آوردن موارد کاملا متضاد در یک صفحه و ذکر تضاد آمده بود و این خطرناک است مثلا در آیه 221 آمده هر طریقی ازدواج صحیح نیست و حتی طبق روایات و احادیث مکروهات و واجبات و حرمات خیلی خیلی زیاد در ازدواج موجود است و اینکه قرآن در مورد ازدواج گفته در زمان خونروش از زن لطفا دور شوید متن صریح است و کلا از امر جنسی پرهیز شود البته طبیعی آیه است که بحث شامل روابط اجتماعی نشده و برعکس الویت پس از رفع مسایل جنسی در این برهه ایجاد فضای آرامش برای زن است تا بعد از تطهیر خیلی خیلی ساده.نکته جالب اینجاست که اگر خیلی از موارد و طرحهای کلی آیات را نبینیم با بعضی استدلالهای خیلی غلط حافظ کافر می شود سعدی انحراف دار جنسی می شود حلاج جادوگر قلمداد می شود و خیلی از موارد دیگر که کم نیستند و امروزه نیز در مورد برخی افراد به دلیل اعتقاد و دانش در مورد علومی مثل فلسفه و علوم غریبه و نوع نگرش به موسیقی وارد می شود .خط بال اسلام ناب محمدی و شیعه همان گذشته سرخ است و آینده سبز و تغییر ناپذیر است

یک بازی دیگر در واژه اسلام رحمانی در تفسیر الرحمن الرحیم است که رحمن نسبت به تمام موجودات حتی کافر و شیطان است اما رحیم فقط به مومنان است اتفاقا در اینجا اگر قصدمان خیر باشد باید اسلام رحیم معرفی می شد که قبل از آن رحمن بودن را نیز داشت

یک بحث دیگر نیز که شاید سنگین باشد این است که قرآن هدایتگر است اما کتاب هدایت نیست یعنی قرآن کتاب ذکر است و یادآوری و به راه پایدارتر هدایت می کند دقت کنید پایدارتر یعنی اقوم و در قاعده کلی نیز هدایت در پرتو ایمان است حال ایمان در وجود هر نوع و هر مسلکی که می خواهد باشد حتی ستاره پرستان که از آیین الهی پیامبر خویش تا شرک و بت پرستی کامل وارد شده اند یک نظریه هم در این مورد وجود دارد که اسلام برده داری را شرعی کرد و بعد با آن مبارزه کرد  در اسلام بنیانی ترین سازمان خانواده است و تنها سازمان رسمی نیز پیوند خویشاوندی و به نوعی قبیله-پدر بزرگ پدر پسر-است و مبارزه نیز باید در این سازمان انجام شود اساسا در شیطان شناسی اصلی ترین چهره چهره رحمانی بدون رحیم بودن شیطان که خود حارث و نگهبان کتاب بوده است است اهمیت دارد یادمان نرود اسلام حقیقی با برده داری مبارزه کرد نه اینکه با مشروعیت بخشی به آن هدفش گسترش آن باشد این موضوع دقیقا یک نقطه عطف و تیغ دولبه و پرتگاه فتنه است نکته دیگر در مورد فتنه که بازهم به آن اشاره می کنیم این است که تفسیر بطون آیات قرآن فقط و فقط و فقط متعلق به معصوم است و لاغیر در زندگی اجتماعی بشر حتی برای تفسیر کتابی مثل قانون اساسی کشورها مرجع در نظر می گیرند آن وقت قرآن همینگونه رها شده باشد؟اما حقیقتی دیگر در مورد فتنه اینکه بدون غرض شخصی اینکه اولین آیات قرآن در مورد خواندن و نوشتن بوده و عملا اهمیت سواد و اینکه اگر پیامبر مفسر قرآن بوده اند تفاسیر و صحبتهای ایشان در جامعه سوزانده شد و ایشان شروع کننده تغییر در نقطه صفر بی سوادی و جاهلیت محض بوده اند فتنه نه بعد از مرگ ایشان بلکه حتی در حیات ایشان حضور پررنگ داشته است تنها خط سیر منطقی فقط و فقط ولایت مداری براساس قرآن و خواست پیامبر است همین و بس در ضمن در موارد دیگر قرآن مثل بحث گروگانگیری و یا کتک زدن زن دقیقا همان جوابها کافی می باشد در قرآت اولین داستان از لحاظ زمان داستان شروعش با شیطان است و سپس اگر روند داستان ها در قرآن و پیشگویی های پیامبر و امامان را ادامه دهیم تا زمان گردن زدن شیطان ادامه پیدا می کند پس  ماجرا اصلا شوخی نیست و شاید از نظر معرفتشناسی توحیدی شناخت جایگاه و روش عملکرد شیطان جزو مهمترین بخشهای دین باشد در رابطه با فتنه مهمترین اصل انتقال هدایت است و سعی در به راه آوردن مگر زمان دست به شمشیر شدن که دیگر فقط قتال راهکار است در ضمن اولویت نیز اول سران فتنه است نه یک مشت مردم خام

یک پاورقی مهم اسلام دارای بدنه ی زنده است یعنی نمی توان بخش بخش نمود و جداگانه استفاده کرد اتفاقا اگر هر زمان این کار انجام شده بیشتر در محکمات نیز افتاده نه موارد متشابهات هرحکم اسلام جزیی از بدن است اگر این اشتباه تفکیک را دچار شویم نفاق ایجاد می شود البته این به معنی عدم استفاده از مطالعات و دانشهای دیگر ادیان مذاهب دانشمندان و سایر علوم نیست بلکه خود دین میزان و روش برخورد را نیز مشخص کرده و در آیات و احادیث کاملا مشخص است مثل کسب دانش از چین که دور بود کافر بود ولی پیشرفته یا مبین که می گوید ببین چه می گوید نمونه قرآنی نیز بحث جدایی ایمان از اسلام در داخل خود دین اسلام و وجود شرع و منهاج در آیات قرآن و اینکه بهترین دوست مومنان با دلایلی نصارا هستند که آنهم بحث پذیرش حق آنهاست و اینکه اگر کسی مسلمان مسیحی یا حتی ستاره پرست باشد ولی مومن ترس و ناراحتی ندارد  قرآن بزرگترین دوستان و دشمنان مومنان را معرفی کرده و در ضمن در قرآن از اصحاب اعراف یاد شده است و این نکته ی خیلی مهمی است در مساله عاشورا نیز جمله معروف اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید ناظر بر این بخش معرفت دینی است براین اساس اگر اسم خیابانی به نام گاندی یا چگوارا یا هر آزادمرد مبارز دیگری شد باید به این موضوع افتخار کرد نه اینکه با آوردن بعضی تعصبات و عصبیت های دینی بحث اصلی را منحرف کرد این مسایل در دیگر مسایل نیز وارد است مثل تلاشها و اختراعات  واتسون یا علوم دیگر مثل فیزیک نوین هاینزبرگ و انیشتین و حسابی یا علوم پزشکی پاستور و مثالهای فراوان دیگر دقت کنید اگر ما فکرمان را بخواهیم با فکر امام خامنه ای دامت برکاته حداقل نزدیک و واقع بینانه کنیم باید با حتی ویکتورهوگو را به عنوان یک حکیم بپذیریم و کتابی مثل بینوایان و سایر کتب ایشان را به عنوان حکمت بپذیریم دقیقا ایشان همین خط مشی را نسبت به فردوسی طوسی نیز دارند.و ما نیز باید با همین خط مشی پیش برویم و دنبال اصالت و اصل برویم و ایمان را مد مظر خود قرار دهیم و حق جو و حنیف باشیم و ارزشهای نفسانی و روحانی را ببینیم.


دقت کنید به عنوان کلیدواژه در حالت کلی فقه پویا یعنی عقل سلیم در پرتوعلوم وحیانی این گونه است که عقل و قرآن و سنت و اجماع با هم باعث دستیابی به اجتهاد می شوند و امانت در آن لحاظ می شود.کلماتی مانند فقه سنتی پ فقه بشری بیشتر بازی با کلمات اند و اصالت هم ندارند و البته خوشانید آمریکایی ها هم هست و هردو مصداق تحجر و بدعت اند و از طرف امثال اللهیاری  ها و شیرازی ها و مصدق ها کارآیی و ماهیت خود را نشان داده اند.دقت کنید مسایل بالا راه صحیح را از ناصحیح به طور سبکی کاملا مشخص می کند.و به هر میزان از این سبکها جدا شد و راه خودمان یعنی فقط عقل در پرتو وحی را دنبال می کنیم.با هم.نمی دانم چه ربطی دارد اما این دو نوع فقه با وجود ناسازگاری ظاهری-سنتی و بشری-با هم سازگازند اما با فقه پویا مشکل دارند.با اینکه علی الظاهر فقه پویا حد وسط این دو نوع فکر است اما در حقیقت با توجه به اصول فکری کاملا از آنها جدا و بیگانه است.

فقه پویا همان اصالت فقه جعفری را دارد.همان خط شیخ مفید و شیخ بهایی و امام محمد غزالی و امثالهم است و بحث اسلام هم هست و نه شیعه و سنی و با دید واقع بینانه و قرآنی خط تمام پیامبران الهی و میراثی گرانبها است



ضمیمه:جدیدا و بیشتر در سمت عراق و شام با کلمه اسلام مکی و اسلام مدنی مواجه شده ایم که از زبان بعضی روحانی نماهای حتی شیعه بر زبان رانده می شود بیایید کمی به این موضوع این بنگریم تا ببینیم واقعیت ماجرا کجاست بیایید اول یک واقعیت تاریخی که مربوط به شیعه و حتی اسلام نیست را بیاوریم و ارتباطش را بحث کنیم

در دو کشور ایتالیا و آمریکا برای مبارزه با مشروبات الکی اقدام ملی و قانونی شد اما در ایتالیا به خاطر ضعف و فساد سیستم پلیسی و قضایی و مافیایی این عدم قانونی بودن نه تنها باعث کاهش بلکه باعث گرانتر شدن بازار شد اما در آمریکا این قانون با تصویبش جنگ الکلی را راه انداخت چون سیستم به نسبت و نه کاملا قوی تر بود و بحث عمومی جامعه نیز مخالفتر. اما اینجا هم شکست خورد

حالا برمی گردیم به اسلام و اینکه در دین از ابتدا حلال محمد(ص) حلال بوده و حرامش هم حرام دقیقا در مورد مشروبات این سیر وجود دارد یعنی حلال حرام نشده بلکه در سیری منطقی و با توجه به فرهنگ هدف شارع اجرا شده این در مبانی توحیدی نیز ملاک است و اساسا خدا در ابتدا و انتهای قرآن در سیر نزولی هیچ تغییری ندارد و از اول تا آخر قرآن ما تضادی هم نداریم.این یک بحث بود بحث دیگر پیرامون این است که بعضی ادله می آوردند بعد حضور حضرت در مدینه جنگها شروع شد و قبل از آن جنگی در کار نبود و خونی هم ریخته نمی شد.یک سوال اساسی اینکه بیشترین تعداد شهدای شکنجه ی صدر اسلام چه زمانی بودند؟!؟برای مثال شهادتهایی از جنس سمیه و یاسر در چه زمانی بود در ضمن پیامبر نوعی تقیه انجام ندادند بلکه نوع تبلیغ نسبتا مخفی را در ابتدا و آرام آرام و با تغییر سطح اقدام کردند و کمی با تقیه متفاوت است که جای بحث دارد 

از دید دیگر هم یک بحث اساسی وجود دارد که اینها دسته ای هستند که حکومت اسلامی را مشکل و عامل دردسر می دانند دلیلش این است که دوست دارد آیات را بیشتر اخلاقی ببینند تا احکامی چون در اخلاقی ما یک معذرت خواهی داریم اما در احکامی، قصاص و دیه و از این جور چیزها مطرح می شود و این سیر تبدیل اخلاق به احکام در مدینه النبی کامل تر شد دقت کنید از اول هم بود بلکه نظام مند تر شد و اساس آن هم پیدایش مسجد بود .اگر اینها را ول کنیم به محل ذکر نام خدا هم گیر می دهند.که البته واقعا هم داده اندو البته قرآن نیز می فرماید که ظالم تر از اینها که نمی خواهند صدای ذکر خدا بیاید کسی نیست.البته در همان ابتدا هم مسجد ضرار را پیامبر خراب کردند و از همان ابتدا بحث نفاق به دلیل وجود قدرت در اسلام وجود داشت اما این موجب نفی قدرت نیست و اساسا قدرت محض ناشی از قدرت الهی است و فقط آن واقعی است که حتی اگر کسی یاریش نکند بازهم خداوند ابابیل را دارد و اگر هم کسی کمکش کند به خودش کمک کرده و درعین حال توانایی نبرد ده برابر را پیدا می کند.باید مراقب بود اسلام از گردنه ها درست عبور کند و مراقب باشیم سر امام حسین (ع) را سر نیزه نکنند و علی (ع)نیز تنها نماند.حقیقتا کسی هم که واقعا دنبال آبادانی دنیا و آخرت و قدرت طلب و جاه طلب و از همه مهمتر زیباشناس و محب باشد دنبال این خاندان باید برود.مورد دیگر بحث اسلام حسنی و اسلام حسینی است که باید بگوییم اینها اختلاف در اصل اسلام نیست بلکه تفاوت در راهبرد و روش است و در ضمن خود امامان معصوم نیز دلیل این تفاوت را گفته اند اول اینکه دلیل صلح مشروط حفظ جان بوده و دیگر اینکه دلیل قیام نیز حفظ اسلام و شریعت جد و اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر بوده پس مابقی تفاسیری که با این اصول خود امامان معصوم تضاد داشته باشد دروغ محض و تفسیر نابجا و تاویل و سو استفاده است نظر تفاوت عمل کرد آیت الله بروجردی و امام خمینی نیز نشان از تفاوت عملکرد است و دلایل خود را دارد یکی حفظ حوزه را در برنامه داشت و دیگری که محصول حوزه است وظیفه انقلاب و ایجاد ساختارهای اولیه حکومت اسلامی یکی سید حسنی است و دیکری سید حسینی و امروزه نیز ما باید پشتیبان علم و عملی حکومت علوی برای رسیدن به آرمان مهدوی باشیم و پشتیبان ولایت. و راه حل اهداف بلند مرتبه نیز در جهان از همین رویه شکل می کیرد.یک مثال دیگر قرآنی یوسف پیامبر است در اینجا یوسف (ع) تا آخرین لحظات به امانت پایبند وبودند و خیانت نکردند حتی ازدواج ایشان با زلیخا در ادامه بازهم براساس امانت خواهی است و یوسف تغییر نکرد.

اگر هم بحث امکان ایجاد نفاق را بدهند خب می توان بحث ریا تقیه و بحثهای مبنای خداشناسی توحیدی و امانت خواهی را مطرح کرد و اساسا پیرو قرآن باشیم نه تاویل کننده ی آن و احادیث را نقل کنیم و نه کتاب سوزی.

پدران امت مشخص اند.خانواده پاک بدون رجس مشخص است.خانواده ای که باید به ایشان محبت شود مشخص است.راکعون مشخص است.اینکه چه کسانی مفتاح علم غیب اند مشخص اند.اینکه حتی ولی به معنی دوست هم باشد پس دوست پیامبر هم مشخص است دوستی ای که به خاطرش همه ی کاروانها باید بایستند و همه بیاند این دوستی را به شخصش تبریم بگویند و برایش شعر بگویند.اینها با هم صبر و صلاه اند و اگر از ولایت دور شویم از هیچ گردنه ای عبور نمی کنیم.همین قرآن خط مشی است و اگر گفت زنان پیامبر ام المومنین بدون شک حضرت عایشه(ع) را نیز که قضیه افک و رد ناپاکی ایشان از زبان قرآن مطرح شده است از جمله ی مادران مومنین هستند و رفتار حضرت علی(ع) در انتهای جنگ جمل الگوی رفتاری ما با ایشان است.این یعنی شیعه و محب اهل بیت بودن. البته در مورد دختری که مادر پدرش است و همسر امیر المومنین و دو نگین سبز و قرمز به گوشش آویخته چه بگویم.

یک نکته اساسی در خطبه فدکیه که خواندم و به نظرم جالب بود اینکه ایشان اعلام کردند شما هرکاری از دستتان برمی آید بکنید ما هم هر ماری از دستمان بر بیاید دریغ نخواهیم کرد و این یعنی حضرت زهرا(س) هنوز هم حتی همین حالا مادرمان اند و مادری می کنند و امامان معصوم جایگاه دارند واقعیت هم همین است اکر کسی کرامات را انکار می کند برود طبس و همه چیز را ببیند در ضمن ایشان در ادامه تاکید کردند که رحنت در خاندان ایشان است.دیگر بقیه اش و انتخاب با خودتان.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۸

Love is when you find yourself and spend every wishes on him


l'amour est quand vous vous trouvez et de passer tous les souhaits sur lui


el amor es cuando usted se encuentra y pasa todos los deseos de él


l'amore è quando ti ritrovi e spendere ogni volontà su di lui


Liebe ist, wenn Sie sich selbst zu finden und alle Wünsche auf ihn verbringen


Liefde is wanneer jy jouself en spandeer elke wense oor hom


愛就是當你發現自己花的每祝福他



الحب هو عندما تجد نفسک وتنفق کل رغبات علیه


אהבה היא כאשר אתה מוצא את עצמך ולבלות כל משאלות עליו


любовь это когда ты оказываешься и тратить каждые пожелания на него


η αγάπη είναι όταν μπορείτε να βρείτε τον εαυτό σας και να περάσετε κάθε ευχές για τον



۲۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۰۰