سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نماز» ثبت شده است

اگر نمازتان را محافظت نکنید 

حتی میلیاردها قطره اشک هم

برای اباعبدالله بریزید ،

در آخرت شما را نجات نمی‌دهد . . !

-آیت‌الله‌بهجت

 

#نماز‌سفارش‌یاران‌آسمانی

 

⛔️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۰۸

شاید دقت کردین هیچ موجودی در جهان قابلیت اینکه خود خودش رو ببینه نداره نه فقط بحث چشم و بلکه اگر عمیق تر هم دقت کنیم با آینه قضیه حل نمی شود و اندیشیدن به خود نیز جای بحث دارد چون خودمان داریم درباره خودمان فکر می کنیم در حقیقت برای شناخت خود و با مزه و طعم قرآن برای عدم فراموشی خود به خود آ -خدا- نیاز است در قرآن عامل موجودیت و منشا گرفته از خود زنان و فرزندان و نوه ها تعبیر شده آمد دقت کنید همسر شما از خود شماست و این باید فکر عمیق بشود در هستی نیز انسان کامل معرفت کامل حق الهی است که به جز ویژگی خالق بودن همه آینه جمال الهی اند و نور خدا تکمیل است.

 

اللهم عجل لولیک فرج و حفظ قاعدنا الخامنه ای

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۰۳

#داستـــــان هاے

                    پنــــــد آمــ👏ـوز 🍃🍂


🍃توبه سردسته دزدان و تشرف به حرم امام حسین(علیه السلام)🍃


عالمی می گوید: « من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر همیشه با من همراه بود ولذا کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت. به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا به درد شما نمی خورد ولی من برای نوشتن آن خیلی زحمت کشیده ام.»

آن شخص گفت: «ما بدون اجازه رئیس و سردسته مان نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم .»

گفتم: « رئیس شما کجا است ؟»

گفت: « پشت این کوه جایگاه او است .»

لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتم، وقتی وارد شدم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند! موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:

«این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم .»

من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟ »


گفت: «درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطه خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما همه اموال را برمی گردانیم.»

و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.

پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:

«مرا می شناسی؟»


گفتم: « آری!»

گفت: « چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داد و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق زیارت پیدا کرده‌ام....


✍رابطه من و شما با خدا نباید قطع بشه حتی در زمان گناه ...



۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۴۸

عرفان ناب

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۵۵

به نام خدا

ریا در لغت از کلمه رای به معنی نظر و نگاه گرفته شده و اصطلاحا به کاری گفته می شود که فقط جنبه نمایشی داشته باشد و خالی از معنی باشد اما پیرامون آن در اجتماع و بحث فقهی آن 

ریا در زمانی تعریف می شود که فرد قصد و نیتش به هیچ وجه اصل کار نباشد بدین معنی که اگر مثلا در بحث نماز فرد دوست داشته باشد بین افراد به عنوان فردی مومن شناخته شود این یک قصد تبعی محسوب می شود و اصلا ریا نیست چون اصل کار که خود خدا و نماز برای خداست را پذیرفته وقتی در مورد این فرد می گوییم ریا که اصلا نماز را قبول ندارد یا در خلوت نماز نمی خواند اینکه دردجمع هم نمازش را بهتر می خواند دلیل بر ریا نیست.در ضمن اگر به هدف یا جمله ریا باعث تضعیف صفوف اتحاد و پیوند میان برادران شویم این خود گناه است نکته دیگر اینکه حتی اگر فردی تظاهر به دین داری کند البته بدون قصد شر خواه ناخواه به اصل دین داران نیز دچار می شود و این تظاهر به تغییر درون می انجامد اما شرطش حضور فیزیکی است تا قلبش نیز تغییر یابد عیبی هم ندارد از اول خیلی اهل حضور نباشد. شاید بعضی بگویند من تا دلیل را ندانم انجام نمی دهم اما یک نکته شاید بتوان گفت تا حدی دین مثل یک اتومبیل است و جاده سعادت نیز پیش رو وقتی سوار شدنمان دست خودمان است اما پس از آن قرار نیست تحول اساسی در آن رخ دهد و مثلا اتوبوس دوچرخه شود این مورد در بحث قبول جزییات پس از قبول کلی دین است و قرار نیست هیچکس حتما علامه دهر در همه بخشهای دین باشد بدین سبب خیلی از مسایل را نیز باید اول باید به دلیل پذیرش دین قبول کرد سپس وارد جزییات آنها شد تا تغییرات مبتنی بر تحقیق یا شرایط و  تبصره بندهای قانون اولیه را دریابیم این تغییرات مثل تعمیر است و اصلش بازگشت به حقیقت و روح و هدف همان بخش است نه تبدیل چون دین براساس سنن الهی است و این سنتها تغییر ناپذیرند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۰


افراد دارای کشف و کرامت بیشتر در خطر اند کشف و کرامت با زیبایی یا زیبابینی همسر رابطه دارد و ایجاد محبت با سبک زندگی و درک توحید  بحث اصلی دیگر شفا است و ایمان و در مجموع زن مردی معنی می یابد.یعنی اصل طریقت کشف و کرمات نیست بلکه ایمان است و اجتماع سالم و امانت مند برای درک موضوع این را بفهمید اگر در مسایل علوم غریبه بدون توحید گام بردارید بدون شک در مسیر غلط قرار دارید یعنی اگر نمازتان را سر وقت نخوانید و با رشد خودتان در این علوم از نماز غافل شوید که برعکس حتی باید بیشتر به نماز علاقمند شده و حتی نماز شب نیز بخوانید اساس این است که شیاطین نتوانند شما را گمراه و تسخیر نمایند اگر چنین مشکلاتی پیش آمد یقینا در امور ذکر کوتاهی کرده اید برای شناخت یک عارف و صاحب کرامت فقط کافی است نماز خواندن فرد را مورد رصد قرار دهید حتما به این آیه توجه کنید زخرف آیه 36 هرکس از یاد خدا رویگردان شود شیطانی را به سراغ او می فرستیم و همواره قرین او باشد و آنها(شیاطین)این گروه را از یاد خدا باز می دارند،در حالی که گمان می کنند هدایت یافتگان حقیقی آنها هستند تا زمانی که نزد ما حاضر شود می گوید؛ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود،چه بد همنشنی هستی تو!

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۱


فصل 8

رعایت دستورات دینی

نماز،روزه،حج و زیارت و انفاق چهار ستون اصلی عبادت هر مسلمانی است و این دستورات در همه ادیان به اشکال خاص خود تاکید شده است.اما چرا اسلام خاتم ادیان است؟خاتم به معنای آخرین و پایان دهنده راه که صراط مستقیم و کوتاه ترین مسیر است و معنای دیگر آن،خاتم به معنای نگین و گوهر انگشتری می باشد.

خاتم ادیان

حلقه معرفت:همه پیامبران در همه اعصار و قرون از ابتدا تا انتها در مسیر دانایی،یک حلقه را تشکیل می دهند و نگین این حلقه که تابناکترین و خالص ترین وجه خلقت در این حلقه است خاتم(نگین و تمام دهنده)محمد مصطفی(ص) حبیب خداوند است که زیبا ترین و با شکوه ترین نامهای الهی را بر رهروان حقیقت معرفی و راه رسیدن به آرمانهای الهی را با کوتاه ترین مسیر هموار نموده است.درود خدا و فرشتگانش بر چنین روح عظیم و اولاد مطهر و اصحاب و انصار و امتش باد.

صراط مستقیم،راه کسانی است که خداوند به آنها نعمتی عطا کرده که مغضوبین و گمراهان از ادراک آن عاجزند.

ستون برپایی دین و رمز تقرب به خداوند

نماز همانند آب است که با شستشو در این چشمه سار نورانی،می توان غبار آلودگی های روزمره دنیای مادی و رخوت و سستی را از زوایای مختلف تن و جان زدود.

نماز،تعظیم و تکریم و احترام به الله و انرژی کیهانی و اتحاد با شعور کیهانی است.

یکی از مهمترین افعال در نماز،سجده است.در سجده پیشانی بر مهر قرار می گیرد،با توجه به اینکه کف دستها و زانوها و شست پاها کاملا بر زمین قرار گرفته و در این حالت قفل مانده و امکان خروج هیچ نوع انرژی از پایین بدن نیست(خروج انرژی از بدن باطل کننده وضو و نماز است) ،در اثر قرار گرفتن پیشانی بر مهر،فشاری به نواحی داخلی آن وارد شده و با سرازیر شدن انرژی از کانالهای پایین بدن به سمت سر،بخش عمده آن به سوی پیشانی متمرکز می شود و از همان مسیرِ جای مهر،به فضای بین دو چشم منتقل می شود.

اگر دقت و تحقیق کنید می بینید.رشته های عصب بینایی هر چشم مشخص شده است.نیمی از رشته های اعصاب چشم به نیمکره مقابل خود و نیمی دیگر به نیمکره مخالف می رسند.محل خاصی وجود دارد که از روی هم یا اخل هم عبور می کنند.

با فشار بر روی این نقاط مدار خاصی برقرار می گردد و انرژی زیادی به محل پیوندگاه اعصاب سرازیر می شود.در نتیجه در این نقطه گرما احساس می شود و نبض شروع به ضربان می کند.این مکان،پیوندگاه بدن فیزیکی با لایه های لطیف تر و خصوصا بدن ششم می باشد که به چشم سوم یا چشم روح معروف است.

ادراک و آگاهی توسط این چشم در فضای بالای سر رخ می  دهد.هنگامی که این چشم فعال شود،چشمان عادی ما در حالتی قرار می گیرد که انگار بر هیچ کجا متمرکز نیست و در حال ارتباط روحانی،مانند این است که ما در جسم خود نیستیم و در جای دیگری حضور داریم و با چشم سر یا عقل و منطق ارتباطی نداریم.

صحنه ها و تصاویری که با چشم روح نظاره می کنیم،حقایق و واقعیاتی هستند که مکاشفه یا مشاهده نام دارند.ولیکن این آگاهی هایی که به ما منتقل می شود از فیلترها و صافی های فکر و ذهن ما عبور کرده و با زبان قابل درک برای ما مطرح می شود.هرچه ما با زبانهای سمبلیک و استعارات و تعابیربیشتر آشنا باشیم،دریافت بینش ها بهتر صورت می پذیرد.(در تعبیر خواب و رویاهای صادقه آشنایی با این نمادها باعث فهم معنای آن حتی در زمان خود خواب دیدن می شود اصلی ترین نمادهای پایه در قرآن در تعبیر خواب های سوره یوسف موجودند و به عنوان پایه یادگیری قابل استفاده اند مثل گاو که نماد سال است البته این در مورد این نوع از خوابهاست که نمادین است ما موارد و اشکال دیگری هم از مکاشفات داریم که اینگونه نباشند و قابل بحث اند)

عرفا و اولیاءو انبیا بیشتر وقت خود را در نماز به سجده های طولانی می پردازند.الگوهای بارز ما حضرت امام سجاد،زین العبدین هستند که پس از حیله های اهریمنان در واقعه کربلا در جذبه های شدید الهی قرار گرفتند تا حجت حق در زمین برقرار بماند و تنها نماز و سجده و نیایش بود که می توانست چنین روح عظیمی را تسلی دهد.

در علم نجوم،چشم سوم با سیاره مشتری در ارتباط است و رمز پیر یا مراد یا آموزگار معنوی است.در حالت بیداریِ چشم سوم، سالک با نیرویی در ارتباط قرار می گیرد که همه سوالات و ندانسته های او را پاسخ می گوید و هیچ چیز در برابر این چشم پوشیده و پنهان نمی ماند.

به همین دلیل پیامبر بزرگ اسلام فرموده اند:نماز نور چشم من است و به اقامه نماز تاکید بسیار داشته اند.در اینجا ذکر این نکته اهمیت دارد که نماز خواندنی نیست بلکه اقامه کردنی است.برپا داشتن نماز با قیام کردن همراه است و قیام بر هرچه نادانی و جهل و گمراهی.بدیهی است که حضرت حق،هیچ نیازی به نماز ما ندارد و این ما هستیم که برای تقرب به او باید چنین موهبتی را پاس بداریم.

 با رعایت نمودن این عبادات،چهار عنصر در بدن بتدریج پالایش می یابد و راه برای ورود و عبور انرژیهای ناب تر باز می گردد.

 در مکانی که برای نماز و عبادت در نظر گرفته می شود،وقتی یک نفر مشغول عبادت باشد فضای خاصی ایجاد می شود پر از نورانیت و درخشش.هرچه با اخلاص بیشتر و رهاتر از وابستگی های دنیوی و شهوات باشد،نیروها و خواص الهی تشدید و تقویت می شود و ستونی از نور تا آسمانها شکل می گیرد که به چشم اولیاء الهی کاملا مشهود است.به همین علت،مکان برگزاری نماز و عبادت،توسط این انرژیها پاکسازی شده و به محض ورود به چنین مکانهایی،احساس روحانیت،امنیت و آرامش به انسان دست می دهد.

اگر دو نفر با هم به نماز قیام کنند،نیرو و انرژی ایجاد و ساطع شده فقط از دو نفر نیست بلکه منبع عظیمی ایجاد می شود که دهها برابر حالت انفرادی است.در این موقعیت اگر شخصی در مسیر الهی پیشرو باشد و نفردوم نوپا و مبتدی،میدان انرژی و حالت عرفانی و روحانیت یکی،چشمه ای از نور می شود برای شستشوی دیگری از تاریکی ها.

اگر تعداد نمازگزاران بیشتر باشد،چنانچه همه آنها بحث درونی دنیای خود را تعطیل کنند و با جماعت با خلوص نیت همگام شوند،چنان میدانی از انرژی های پاک ایجاد می شود که تاثیر آن تا زمانهای متمادی برقرار می ماند.به همان نسبت اگر اشخاص تاریک و بدون اخلاص در جمع نمازگزاران حضور داشته باشند،احساس فشار و خستگی و تاریکی برای افراد قوی ایجاد می شود.

فرد سالک مقتر،اگر بتواند بار سنگین گناهان و جهل دیگر نمازگزاران را بدوش کشد و تاریکی آنان را بدل به نور و روشنایی نماید،در پیشگاه خداوند بسیار عزیز و محترم است.چنانچه امام جماعت باید دارای چنین کرتبت و منزلتی باشد.

با این تفاسیر،سالک بصیر می تواند بین هزاران نفر نمازگزار،امام جماعت حقیقی را تشخیص دهد.

روزه

مانند آتش است که چون شعله کشد خواهش های نفس و تمنیات حیوانی و شهوات را می سوزاند و نفس اماره را در کوره اراده و همت تنبیه ساخته و از چاه ظلمت به وادی اطمیننان رهنمون می گردد.

در هنگام روزه،انرژی بدن که صرف امور روزمره مانند گوارش و زناشوییو .... می شود،فعال مانده و در عوضِ مسیر اتلاف و خروج از سمتپایین بدن،با هم همسو شده و به سمت بالا جهش می کند.

حرارت و گرما،اخلاط و چربیها و مواد راکد و فاسد  جسم را سوزانده و از تجمع آنها جلوگیری کرده و کانالهای  مسدود شده انرژی را پاکسازی می کند و مستقیما بر مرکز ناف که محل اراده و چاکرای سوم است،تاثیر می گذارد.در این حالت انرژی مونث"یین"که سرد و تاریک بوده و با ماه در ارتباط است با حرارت،تحریک شده و با انرژی مذکر"یانگ"که با خورشید در ارتباط است پیوند خورده و تبدیل به انرژی عالی تری می گردد که به ادراک آگاهی می انجامد.

همه رهروان طریقت الله در همه مکاتب الهی،به این آداب تمسک می جویند و محترم می شمرند.

رفتن به معابد و اماکن متبرکه و زیارت مرقد اولیاءو انبیاء و عبرت گرفتن از اقوام و گذشتگان،چون باد در حال جابجا شدن و یکجا نماندن و رفتن و هجرت کردن است از جایگاه تاریک خود بینی و خود محوری و سکون.

انفاق یعنی پرساختن چاله ها و فاصله های طبقاتی  و رفع نیازهای مالی و دست کمک و یاری دراز کردن به سوی ناتوانان و بازکردن و شکافتنِ قبر درون برای بخشش و گذشتن از آزمندی و خساسات و جاری شدن اندوخته هاست که از خصوصیات عنصر خاک است.قربانی کردن و سفره نذر کردن و نیاز دادن از همین مقوله است.قربانی کردن یکی از راههای خاص برای ابراز ارادت به مقام خداوندی است.هنگامی که حیوانی زنده به اذن و اجازه خداوند ذبح می شود و بین جماعتی به هر شکل تقسیم شده و تناول می گردد،همه دانسته یا ندانساته،آن نفس را که برای انتقال از جامه حیوانی یا نباتی به درجات بالاتر انتخاب شده به صورت غذا مورد استفاده قرار می دهند.معمولا مراسم قربانی کردن با رعایت آداب و رسوم خاصی برگزار می گردد و با دعا و سلام و صلوات توام می باشد.این خوراک،چه حیوانی باشد و چه گیاهی فرق نمی کند،بدون آنکه وارد چرخه طبیعت شده و درجات کمال را مرحله به مرحله بپیماید،به یکباره وارد بدن انسانها شده و جزئی از وجود انسان می شود و در نتیجه با نور و اندیشه عالی تری پیوند خورده و به فرکانسهای برتر اتصال و ارتقاء می یابد.خصوصا وقتی نفوس بیشتری برای برآورده شدن آرزو و نیاز صاحب قربانی هم نفس شوند،میدان انرژی قوی تری ایجاد می گردد و فرکانسها و ارتعاشات عالی تر،جهت وقوع آن نیاز با هم همنوا و یکصدا می گردد.

ارتباط چهار عنصر با فطرت افراد

با رعایت دستورات ساده قرآن کریم-این موهبت الهی-می توان به بصیرتی دست یافت تا دشوارترین موانع را شناخته و از سر راه       برداشت.

-کسانی که دارای فطرت آبی هستند برای تقویت نیروی دورنی خود با اقامه نماز و سجده های طولانی به راحتی می توانند چشم باطن خود را باز نمایند.متولدین تیر و آبا ن و اسفند دارای فطرت آبی هستند.

-افرادی که دارای فطرت آتشی هستند با روزه داشتن و کنترل قوای شهوت و نیروی خشم خود می توانند درون خود را پالایش نمایندو قدرت آتش را درون خود تقویت کرده لیکن مهار کنند.

روزه داری فقط نخوردن غذا و ننوشیدن آب نیست.مهمترین بخش آن به بند کشیدن نفس اماره است که دایما فرمان به بدی می دهد و از آنجاییکه آتش سرکش است باید با آب نماز،تمرد و سرکشی آن را خاموش نمود.کسانیکه روزه می گیرند ولی نماز به پا نمی دارند،شاید بتوانند آتش و قوای شهوت خود را کنترل نمایند ولی همین نیرو در درون  به خشم تبدیل می گردد و ممکن است با کوچکترین برخورد با دیگران،اختیار خود را از دست داده و حرکات خشونت بار انجام دهند و پس از فرونشستن آتش خشم،جز پشیمانی و ندامت هیچ ندارد.

متولیدن فردوردین و مرداد و آذر  فطرتهای آتشی هستند.

-کسانیکه درای فطرت باد هستند و چون باد نیرویی است که مهار آن بسیار دشوار است و از آن افرادی دمدمی و تنوع طلب می سازد،برای تقویت نیروی درونی خود باید انرژی های پاک ماکن متبرکه و معابد و عبادتگاهها را در سرزمینهای مختلف جستجو و دریافت نمایند.

متولدین خرداد و مهر و بهمن فطرتهای بادی هستند.

-افرادی که دارای فطرت خاکی هستند میل به اندوختن و پنهان کردن و کنز اندوزی و اشتن کلکسیونهای اشیاء مختلف در آنان بسیار است و تنها راه مقابله با آزمندی و خست،بخشیدن و صدقه دادن و رها کردن دلبستکی ها است زیرا خاک میل به بلعیدن و پوشاندن و نگهداشتن دارد پس باید قبر وجود  را شکافت و آنچه را که زاید است و دست و پاگیر و مانع حرکت و رشد می گردد از خود دور نمود و جاری شد.پرداختن خمس و زکات و صدقات و دادن هدایا و بخشیدن وسایل غیرضروری،بسیار به روشن شدن درون این افراد کمک می کند.

متولدین اردیبهشت و شهریور و دی فطرتهای خاکی هستند.

لازم به تذکر است که چهار عنصر یاد شده در همه افراد و موجودا تعالم وجود دارد ولی گاهی یک عنصر بر سایر عناصر غلبه یافته و خصلتها و خصوصیات خود را تحمیل می نماید و صفات بارز خود را نشان می دهد.

در مورد کسانی که شعور و معرفت در آنان رشد نیافته،شخصیت و رفتار آنان تابع غلبه این عناصر است و چون کنترل این نیروها برای چنین افرادی بسختی امکان پذیر است به مانند این است که بر اسب سرکش و وحشی سوار شده اند و نمی توانند افسار نفس را در اختیار گیرند و این اسب وحشی هردم آنان را به پرتگاه های انحطاط و گمراهی نزدیک می کند،رفتار و کردار متعادل و متناسبی بروز نخواهند داد.

در مورد شناسایی طبع فرد-سردی و تری و گرمی و خشکی-دانستن چند مورد ضروری است اول اینکه کلا موارد نسبی است و حفط سلامتی بسته به حفظ مزاج و درمان بیماری با ضدیت مزاج است مورد دیگر ثبات طبع است یعنی در تمام زندگی تغییر نمی کند –اصالتا-و بعد ایجاد آن در نطفه پایدار است مورد کلی دیگر اینکه مزاج کلی مورد نظر است و مزاج بدن برآیند مزاج تمام قسمتهای بدن است و برای تشخیص مزاج با توجه به زندگی امروز نمی توان فقط یک عامله قضاوت کرد اما از نظر کلی مزاج بسته به و دوران زندگی از طفولیت و شباب تا کهولت و شیخوخیت روش برخورد با آن با توجه به تغییرات نسبی مطمئنا متفاوت می شود بحث دیگر بحث جنسیت است که در حالت کلی جنس زن مزاج آبی-سرد و تر-و مرد مزاج آتشی-گرم و خشک-پایه دارد بدیهی است که به طور تیپیک معمولا افراد دیده نمی شوند و منظور از مزاج جنسی اصول جنسی است مثلا در بحث جنسی صفت سرد و تر در  سلول های چربی ها بروز می کند و این مورد در زنان در ناحیه باسن و سینه است و صفت جنسی ساز است در مردان نیز سلول چربی داریم اما اگر خیلی زیاد شود در شکم نه در نواحی زنانه وجود دارد و اصطلاحا چربی دور شکمی یا مردانه تلقی می شود معلوم است که این صفت زیاد برازنده ی یک مرد نباشد این افراد مستعد چاقی اند اما صفت گرمی در ماهیچه ها بیشتر بروز می کند گرم و تر ماهیچه های عضلانی اما گرم و خشک لاغر اندام است در کل تری حجم نیز می دهد  از نظر زندگی بخشی نیز گرمی و تری معمولا حیات افزا تلقی می شود یعنی غذای اصلی همین هایند مثل انگور مثل نان.

مورد دیگر حکمت نجاسات است که با کثیفی نیز متفاوت است در مورد نجاسات با توجه به بحث نعمت الله و و بحث نتیجه خدایی شدن می شود نظر داد بدین ترتیب که هرگونه ارتباط با نجاسات و ساختن زندگی براساس آن اشکال و باعث عدم فهم نعمت الله می شود

کافر:با اصل اینکه توحیدی بودن نعمت الله و توحید صفاتی مواجه می شود

مشروبات الکلی و هرگونه مسکرات:با توجه به آیات قرآن برخورد با این ماده برخورد سیاه و سفید نیست بلکه هم منافعی برای مردم دارد و هم مضراتی که مضرات آن بر منافعش بیشتر است مشروبی نیز که در بهشت مصرف می گردد مضراتی هم ندارد بحث اصلی پس در کل مستی است که می تواند از طریق مشروب و آهنگهای غنایی ایجاد شود در بهشت سطح زندگی راضیه است و مشروب نیز باعث زوال عقل نمی شود در ضمن شیطاطین نیز وجود ندارند و فقط سلام به ما می رسد به سادگی از موارد قرآن دلایل نهی مشروب مشخص می شود یکی عدم فهم دنیای مرضیه است دیگر اینکه به سادگی امکان وسوسه پذیری و ایجاد منفذ برای رخنه شیاطین فراهم می شود و در زمان توهم به سادگی می توانند موجبات گناه را در انسان فراهم کنند

در مورد سگ و خوک فقط چند مورد را اعلام می کنیم که رجوع کنید به تاثیر مواد غذایی در بدن و تاثیر روانی و روحی هر غذا بر عملکرد روان و روح انسان که حتی در مورد خود حیوانات نیز موثر است لطفا شیوه زندگی و سبک عملکردی جنسی این دو حیوان در طبیعت را تحقیق کنید.خوک نجاست خوار است و اساسا برای بیماری های انگلی مستعدترین حیوان است نکته اینکه بحث وجود انگل غیر قابل نابودی در خوک فقط یک شایعه است و از نظر بیماری انگلی حتی گاو را در طبیعت با توجه به میزان نزدیکی با انسان و میزان بهره وری و دلایلی خیلی زیاد دیگر دارای انگلهای خطرناکتری نسبت به خوک است در مورد ارتباط با این حیوانات و نجاست باید مراقب بود و درست استفاده کرد

نکته ای که بعدا به آن اشاره خواهد شد بیماری هاری است که با موارد زامبی یا لمس شیطان یک تفاوت دارد اینکه از انسان به انسان غیر قابل انتقال است و بیماری کشنده است نه ممتد حیات در رسانه های دجال ,شیطان شرارت یا موارد دیگر غیر قابل شکست یا حتی به نوعی مقدس معرفی می شوند این بیماری واکسن هم دارد اما در مورد درمان هنوز درمان خیلی قطعی  و کامل نداشته است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۱


موارد خاص سلام یکی در انتهای نماز بودنش است که در همه جا سلام آغاز سخن است اما در نماز پایان-دکتر شریعتی-و دیگر در حکم استحبابش در زمان ورود به اتاق خالی که با توجه به معنی کلمه سلام هم جنبه فرشته ها را می توان در نظر گرفت هم شیاطین از جن را چون سلام نام خداوند است و ورود به رابطه از در صلح و دوستی و صفاست همانطور که فرشتگان بهشتی این ذکر لبانش بر بهشتیان است مورد دیگر جمله خاص آیت الله بهجت در مورد بیدار شدن از خواب در شب است که می فرمایند وقتی از شب بیدار شدی بدان بیدارت کرده اند و بلند شو نمازی بخوان اگر حال نداری سلامی بگو-نکته از الان فکر نکنید هر بار که از خواب بیدارتان کردند حتما موکل و فرشته است همیشه مراقب باشید سلام بگویید اما همیشه جانب احتیاط را در ارتباط نگه دارید- و بخواب –نقل به مضمون-این مورد نشان دهنده اهمیت سلام نیز هست در ضمن ی اصل دیگر برای بیدار شدن برای نماز صبح خواندن سر وقت نمازهای دیگر یومیه است

سلام و اخلاق

علم اخلاق به طور کلی شاخه های نسبت با خدا(بندگی)نسیت به دیگران شامل انسانهای دیگر که اخلاق معاشرت و نسبت به محیط و سوم نسبت با خودمان یا انکسار نفس بحث می شود از نظر شیوه اخلاق کاربردی نیز در حیطه های پزشکی ورزش قضاوت فضای خانواده و اخلاق حرفه ای مشاغل قابل بحث است اما در نظری تمام اول و آخر اخلاق با یک تعریف و تفسیر یک کلمه قابل انجام است و آن کلمه سلام است دقت کنید در بحث اخلاق توحیدی پایه و محور بر اساس محبت است اخلاق اسلامی یعنی مامور به وظیفه بودن نه نتیجه گرایی محض در ضمن اخلاق اسلامی قرآن یعنی هرکس موجب نجات جان یک انسان شود حال چه جسمی و مطمینا روحی در مقامی بالا تر انگار به تمام بشریت حیات بخشیده خودتان قضاوت کنید اگر کسی راه و روش علمی ای را باز کند چه جایگاهی دارد اخلاق اسلامی یعنی دادن یک سیب به یک کودک زمینه دخول در بهشت را فراهم می کند نه عبادت صرف یا اخلاق اسلامی یعنی نگاه محبت آمیز به پدر و مادر محبت است یا ارزش کلمه دوستت دارم حتی نه فقط بین همسران بلکه دو مرد هم باید برای تحکیم روابط بین یکدیگر محبت خویش را ابراز کنند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۵


 

ماهی یا ماهی گیری

با خدا میشه حرف زد با خدا حرف بزن تا خدا باهات حرف بزنه نماز حرف زدن با خداوند است و تمام تعهدات به ایمان و شاخه های آن را در خود جای داده است نماز ظهر مهمترین نماز است و باید به معشوق عاشق عشق ورزید-ثارة الله-سلام آخر نماز شروعی بزرگ است باید سلام در وجود تجلی یابد سلام رمز ورود و شروع صحبت است سلام نام خداوند است و معنی بر سلامت خواهی دارد یعنی شروعی با قصد و نیت سلامتی در نماز باید قلب را نگه داشت نماز باید اقامه شود نه اینکه فقط خوانده شود در ضمن چشم بستن هم مکروه پس بهتر است نداشته باشیم  این مورد در ادامه بحث می شود چون تغییر فاز می دهد.در ادامه قرآن حرفهای رسمی خداوند است استخاره قواعد خود را دارد و در آن قرآن بر اساس حقیقت زنده انگاشته می شود فال حافظ هم چون بر مبنای قرآن است معتبر است و از نظر فهمیدن راحتتر است.تمام جهان آیت الهی است و هیچ چیز اتفاقی نیست این موارد لحاظ می شود در آخر حرف زدن با خداوند که مورد نظر است موارد ارتباط مستقیم خداوند با انسان حرف زدن

وحی-فرشته-از ورای حجاب

حم عسق شوری 51شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید،مگر از طریق وحی،یا از وراء حجاب،یا رسولی می فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی می کند،چرا که او بلند مقام و حکیم است

طارق به منظور فعالسازی اذکار مهم است

خداوند با انسان از سه طریق ارتباط مستقیم برقرار می کند حجاب مومنه نیز در این مرحله معنا می یابد مگرنه عدم جلوه گری برای غریبه حتی در فرهنگ غیر مسلمان مثل مسیحی نیز مذموم و نابسند است و از نظر مراحل تعالی روحانی سطح تسلیم است.سه مورد عبارت از وحی از طریق فرشتگان و از ورای حجاب معمولا دادن اخبار علم الهی هشدار و موارد این چنین را شامل می شود برای این موضوع حضور قلب ضروری است و اهتمام به خواندن نماز علل الخصوص نماز ظهر.در کل حتی با فتوای استنادی که توسط مراجع نیز تایید و اعلام شده ارتباط با فرشتگان و وحی فقط مختص پیامبران نیست-البته ما در قرآن اشاره به دشمنی با فرشتگان هم داریم یعنی اگر هم دیدند مایه ی خیر و برکت نیست مثل شمر که امام زمان خویش را دید و حتی حرف زد و شناخت اما چه نفعی داشت آنهم بدون ایمان؟و قبول حق- اما فرد مورد وحی در صورت ادعا قابل بحث و پیگیری است معمولا هم این افراد با ادعاهای پلکانی اقدام به جذب نیروها-مریدان-می کنند دقت کنید بیان ادعای ایمان داشتن خود دال بر عدم ایمان حقیقی است البته منظور عمل نکردن و بروز تظاهرات ایمانی نیست بلکه هرگونه داشتن ادعا در این زمینه اشتباه محض و خلاف سیر حقیقی است تاکید می شود معمولا مدعیان پلکانی عمل می کنند حتی برای شما خواننده محترم این مقالات فقط و فقط به منظور انتقال دانش و تجربیات به منظور رشد و رفع مشکلات و پیشرفت جامعه است و به هیچ وجه این علوم به فرد خاصی نیز نباید اختصاص یابد و یکی از اصلی ترین اهداف نیز این تابو شکنی بوده است چرا که هدف تثبیت و محکم تر کردن پایه های دین به کمک دانش است البته دانش حقیقی مثل دانش پیامبران ،دانشی که سعادت به دنبال آورد و انسان را زیاد کند و به مقام خلافت اللهی برساند.

دقت کنید در ادعای پلکانی معمولا از ارتباط سطح پایین شروع می شود مثلا ارتباط با یکی از نایبان امام زمان بعد خودش نایب معرفی می کند بعد امام زمان یا قطب یا باب معرفی می کند و حتی در ادامه خود خدا هم معرفی می کنند معمولا اینان دارای کراماتی نیز  هستند تا مورد قبول واقع شوندکه البته طیف بسیار زیادی از اینها فقط و فقط شیاد اند و از شعبده بازی و یا روشهای غیرقانونی و سرقت کسب اطلاعات می کنند اما به هر حال این طرح کلی است

یکی از موارد ارتباط مستقیم خداوند با انسان از طریق فرشتگان است گفتیم برای ارتباط نماز مهم است علل الخصوص نماز حال این نماز به جماعت باشد و معارف آن نیز درک شده باشد بیشترین بازده را خواهد داشت برای ارتباط با فرشتگان آیات و احادیث و اذکار موجود اند که تاحد امکان در جزوه آمده است در این جا موارد و نکات جمع آوری شده جدیدی را عرضه می نماییم در قرآن به تعداد جفتهای بالهای فرشتگان اشاره شده اما این در حالت روحانی آنهاست آنها درحالت ارتباط مستقیم آنها مانند انسان اند و معمولا در هر حالتی حتی ارتباط با مونث بازهم در هیبت مردانه حلول می کنند-مریم- و معمولا در کالبد فردی که از نظر شخص بسیار خوب است و در حقیقت نیز با خداوند ارتباطات قوی دارد و فرد مورد نظر را نیز قبول دارد در ارتباط خبر دادن تذکر دادن بیدار کردن برای نماز و حتی خبر دادن برای موارد شخصی را نیز شامل می شود ارتباط گفتیم نماز است حرف زدن خدا با انسان و دادن نعمات گوناگون فقط برای پیامبران نبوده حکومت ذوالقرنین و حکمت لقمان مثالهایی از این دست اند مگر نه این است که روح القدس بر مریم فرود آمد در ضمن تمام وحهای پیامبر نیز قرآن نبوده بخشهایی هم حدیث قدسی است مواردی مثل انسانهای نیکوکار و ابدال مثل نخودکی بهجت و 0000نیز گواههای دیگری از این باب اند در مورد حلقه نیز باید بگویم که خود فرد باید توانایی این را داشته باشد که خودش از طریق اذکار حلقه ایجاد کند و خودش ارتباط داشته باشد این گونه بهتر است فهم خواستن از خداوند در نماز مهم است نگاه کنید حتی شیطان برای گمراه کردن بشر که خود گناهی علاوه بر گناه عدم سجده بر انسان است چون دستور خداوند را لغو کرده از خداوند می خواهد تا رستاخیز فرصت گمراهی انسان را داشته باشد که البته خداوند تا وقت معین به او مهلت می دهد یا دعای موسی که خداوند او را در خانواده یعقوب وارد می نماید یا موارد دیگر اینها شروع ارتباط است و فهم مسایل بعد شروع ارتباط اولین مورد ارتباط فهم اسم سلام است

ذهن زیبا داشتن هدف است و اندیشه قوی اینجا اژدها در مقابل مارها اعتبار می یابد باید بدانیم چه می خواهیم بحث فهم زندگی ایمانی درونسازی و خودسازی بر اساس آن و خوابهای بیدار برای به نتیجه رساندن است اول ذهن باید ساخته شود.و توانایی های فرد افزایش یابد بحث ارتباط با خداوند دقیقا یادگرفتن ماهی گیری است خداوند انسان را براساس ایمانش هدایت می کند بر اساس کلیات اول ارتباط است و روند خواب بیدار بهترین شیوه است تا قبل رسیدن به بیداری و روشن بینی کامل و درون سازی تمام و کمال درک ایمان و اعتماد به خداوند و درک آیات است

موکل از جنس فرشته باشد یا اجنه به نوعی برادر است و سلام دادن به او اهمیت دارد ارتباط و رشد دو طرفه است اگر جن باشد بر اساس قاعده جدایی دنیاها هیچ وقت دنیای شما را خراب نمی کند ولی معمولا با روشهایی علل الخصوص در تنهایی اگر سمت خلاف بروید مانع خلاف شما شده آنهم به روش تذکر جالب اینکه هیچ وقت هم بحث ترس و ناراحتی هم نیست واقعا رابطه برادرانه است و سلام گونه

فیلم خبر مستند کارتون نماهنگ تفسیر و تحلیل خلاقیت همگی را خودتان خواهید دید حتی بالا بردن سطح یادگیری و آینده بینی و پیشبینی اتفاق بر اساس عملکرد فعلی در اینجا فیلمی در کار نیست شیطنتهای دجال هم نیست خودتانید به خودتان ایمان بیاوریدو همچنین زندگی کنید و فعالیت داشته باشید و تکامل خود را ادامه دهید در خواب بیدار مهم نیست دقیقا چه متد(منظور الگوی شخصی)هایی را می روید فقط یک نکته اصلی و اساسی دارد که برای جلوگیری از احتلام هم به کار می رود که این است با ذهن فعال به خواب بروید ولی به هیچ وجه من الوجوه در حین تغییر فاز به مسایل جنسی فکر نکنید قرار نیست کمبودهای فکری خود در بیداری را در خواب جستجو کنید خواب یک مرحله مجزا از زندگی است نه یک ضمیمه.در ضمن پس از یک فکر تحمیلی مثل دیدن فیلم نخوابید در حالت عادی هم کمی صبر کنید تا فعالیت ذهنی کمی آرامش یابد بیشتر درد متعالی یافتن و با آرامش خوابیدن مهم است اینکه با ذهن باز بخوابید نه با دلمشغولی یعنی  فکر حقیقی خودتان. این امر با توجه به مرگ موقت بودن خواب اهمیت می یابد پس از مرگ هم همین شرایط حاکم است یعنی اگر فرد نتواند روش تعالی خویش را بیابد در برزخ نیز نمی تواند شرایط را درک نماید.اصل خواب و رویابینی در سطح آلفا مغز اتفاق می افتد و از نظر فیزیکی در زمانی که چشم ها بسته است.

احتمالا به طور تاریخی با دید حکومتی و گسترده اولین موکل گیری از زمان ساسانیان شروع شد و بحث کی نژادی نیز به صورت علمی مورد توجه قرار گرفت چه در ارتباط مستقیم با خدا چه موکل سلام جایگاه ویژه ای دارد در ارتباط مستقیم با خداوند نماز ظهر مهمترین بخش کار است بحث ارتباط با موجودات غیر ارگانیک اصل نیست در حالت کلی چه جن چه انس هیچ کدام بر دنیای دیگری تاثیر ندارند و هیچ تسلطی نیز بر انسان ندارند شیاطین هیچ تسلی ندارند و از عالم غیب هم هیچ اطلاعی ندارند،بعد وارد شدن آنها از نظر جهان موازی امکان تاثیر مستقیم دارند روش بابازارها در عمل شیطان پرستی است و خودشان برده ی شیطان خواهند شد اما در کی نژادی رابطه متفاوت است امکان اینکه موکل ظاهر شود در صورت درخواست امکان دارد اما بر اساس سلام خواهد بود و نه سلطه خواهی افراد عادی هیچ گاه دست به احضار نزنند حتی برای سالکان نیز خطراتی وجود دارد در ارتباط با جن مسلمان یا کافر با توجه به شخصیت حساس اجنه هر گونه خطری محتمل است وجود حلقه های دفاعی قبل از هر گونه عملی مهم است یادتان باشد اجنه دیگر ثقلین این جهان اند شاید فهمیده باشید دلیل اینکه در زمان ورود به یک خانه خالی نیز مستحب است سلام بدهید چیست روش کلی آینده بینی از طریق موکل رسیدن به کتاب تقدیر است قضا و بلا بر اساس رفتار حال تغییر می کنند و آینده بر اساس حال است تقدیر ثابت است و به ندرت قابل تغییر است تقدیر مستقیما از سوی خداوند اعمال می شود مثال زمان و مکان مرگ شماست این موضوعی مشخص است می توانید از بس بخورید سکته کنید مرگ طبیعی داشته باید یا شهید شوید یا به عنوان یک خلافکار بد توسط پلیس بمیرید در ضمن بدون شک هیچ جنی برتری به انسان ندارد و قدرت آینده بینی هم ندارند اگر داشتند شیاطین از جنس جن خود را از عذاب خوارکننده رها می کردند.دقت کنید دلیل انجام کارهای محیر العقول در اجنه به دلیل خود جنس و امکانات وجودی آنهاست که اکتسابی هم نیست فقط خودشان آن را تقویت یا تضعیف می کنند سرعت و قدرت بالا و امکان نامریی بودن از چشم سایر موجودات خاکی-البته منظور انسان و نه همه ی حیوانت-و عمر طولانی باعث می شود در موارد مثل کسب اطلاعات از مکان یا افراد مختلف و یا حتی اطلاع از زمان ها و حوادث خیلی خیلی قدیمی مفید باشند اما در کل اعتماد به آنها سخت است حال از هر فرقه ای می خواهند باشند مهم نیست بحث در اینجا نوع رابطه است

 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۸:۳۶





ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ !

ﺁﻥ ﻧﻤﺎﺯﻯ ﮐﻪ

ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺗﻮ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ..






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۰:۴۷