سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

📢ﺻﺮﻓﺎ ﺟﻬﺖ ﺍﻃﻼﻉ📢


💥نزدیک پانصد ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻧﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﯽ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺷﺪﻧﺪ

ﻭ ﻫﯿﭻ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺍﺯ " ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻋﺒﺎﺩﯼ " ﺩﺭ ﻧﯿﻮﻣﺪ ❗

ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ❗

ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻤﺪﺭﺩ ﻧﺸﺪﻧﺪ❗

ﮐﺎﺭﮔﺮﺩﺍﻧﻬﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﮑﺮﺩﻧﺪ❗

استاد شجریان کنسرتشو تعطیل نکرد ❗

ﺑﯽ ﺑﯽ ﺳﯽ ﻭﯾﮋﻩ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﻬﻤﺎﻧﻬﺎﯼ ﻭﯾﮋﻩ ﻧﺴﺎﺧﺖ❗

ﭘﺎﺋو لو ﮐﻮﺋﯿﻠﻮ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﯿﻦ ﻧﺸﺪ❗

ﺳﺮﺍﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻧﮕﻔﺘﻨﺪ

ﮐﻤﭙﯿﻨﻬﺎ ، ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﻫﺎ ﺑﺮﭘﺎ ﻧﺸﺪ ...

ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺭﮒ ﻏﯿﺮﺗﺸﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﻧﺰﺩ ❗

"ﺣﻘﻮﻕ به شر" و "سازمان ملل " و انجمنها سازمانهای مفت خور و بی خاصیت ﮐﮑشون ﻫﻢ ﻧﮕﺰﯾﺪ ❗


📢 📢 📢 مدتی پیش خبری درباره کشتن سگ های هار و ولگرد توسط شهرداری شیراز منتشر شد .

 جماعتی راه افتادند و کمپین درست کردند و قلاده گردنشان انداختند که همه ی ما سگ هستیم و این جنایت علیه سگیت است و رژیم جمهوری اسلامی جنایتکار است .گرچه کشتن " بی دلیل " حیوانات محکوم است ... ❗اما کشتار انسان چی ❓👇❗👇❓


💥 ده روز پیش در روز عید قربان بیش از پنج هزار " انسان " در یک حادثه تروریستی کشته شدند. 

حالا همان سگ پرست ها راه افتاده اند و به مقتولین مظلوم فحاشی میکنند❗ که اصلا چرا رفته اند مکه❓❗

میخواستن نرن ❗

حالا یک نفر پیدا شود به این احمقها بیاموزد که هر کس را آئینی است و هر آئینی را مناسکی .

اگر همین اتفاق در ازدحام گاوبازهای دهات های اسپانیا می افتاد همین ها پاپیون و رژ لب مشکی می زدند و می رفتند میدان محسنی و شمع روشن می کردند که 

 وای بر این مصیبت❗ 

یک مشت آدم هرزه مغز بلاتکلیف متوهم ، که نسبت آنها با جامعه مثل کرم کدو با بدن انسان است ، در این کشور زندگی می کنند

 اما نه در عزای این مردم همراهشان هستند و نه در شادیشان .  

 📢توجه 📢توجه 📢 


قابل توجه آقایون شیرازی

یه سؤال❗❓


❌جناب آقای شیرازی و دارو دسته اش چرا فاجعه ی منا رو محکوم نمی کنند ❓❗

چرا صداشون در نمیاد ❓❗

مگه نمیگفتند که راه بیت المقدس از عربستان میگذره و اول باید مکه و مدینه رو فتح کرد ❓❗ پس چرا سکوت مرگبار اختیار کردند❓❗

وقتش نیست که فتوای جهاد دهند و لباس جنگ بپوشند و مکه و مدینه

 رو فتح کنند❓❗

❓چرا این وهابی های کثیف و نجس سعودی رو لعن نمی کنند ❓❗

چرا تو شبکه های ماهواره ای شون و از جمله شبکه ی امام حسین (ع) هیچ خبری از محکوم کردن این فاجعه ی تروریستی نیست ❓❗


✅ این است نتیجه ی طرز تفکر اسلام آمریکایی و شیعه ی انگلیسی ❗

✅ این است کوروش پرستی القا شده از سوی صهیونیست ❗

✅ این است ملی گرایی القا شده توسط غرب  


شیعیان ❗ بصیرت ❗

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۶

💬 منتظران بدانند ...🐊


👈 اگر قرار است با آمدن آفتاب🌞 بیدار شویم ، نمازمان قضاست ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۲

چهره ی خود را به سوی خورشید بگردان

آنگاه تمام سایه ها پشت سر تو خواهند افتاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۶:۳۸

🔴 داستان فوق العاده زیبا حتما بخونید.


سه برادر، مردی را نزد حضرت علی علیه السلام آوردند و گفتند این مرد پدرمان را کشته است.


امام علی (علیه السلام) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟


آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از باغ پدر اینها کرد پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من هم همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان زدم و او مرد.


امام علی (علیه السلام)فرمودند: حد را بر تو اجرا می کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت بدهید.

پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی به جا گذاشته پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه می شود، و برادرم هم بعد از من تباه می شود.


امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را می کند؟


آن مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد.


امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: ای ابوذر آیا ضمانت این مرد را می کنی؟


ابوذر عرض کرد: بله امیرالمومنین


فرمود: تو او را نمی شناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا می کنم!


ابوذر عرض کرد: من ضمانتش می کنم یا امیرالمومنین.


آن مرد رفت . و روز اول و دوم و سوم سپری شد...و همه مردم نگران ابوذر بودند که بر او حد اجرا نشود...سرانجام آن مرد اندکی قبل از اذان مغرب آمد و در حالیکه خیلی خسته بود، به نزد امیرالمومنین (علیه السلام) آمد وعرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون تسلیم فرمان شما هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (علیه السلام) فرمودند: چه چیزی باعث شد تا برگردی درحالیکه می توانستی فرار کنی؟


آن مرد گفت: ترسیدم که "وفای به عهد" از بین مردم برود.


امیرالمومنین(علیه السلام) از ابوذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟


ابوذر گفت: ترسیدم که "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم برود.


پسران مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از قصاص او گذشتیم... امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: چرا؟


گفتند: می ترسیم که "بخشش و گذشت" از بین مردم برود.


و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا "دعوت به خیر" از میان مردم نرود.


حالا نوبت شماست که بعد از خواندن این داستان آن را برای دیگران نقل کنید و در صورت امکان برای دوستانتان ارسال کنید تا "نشر و پخش فضایل مولا" از میان ما نرود.

🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۵:۲۸

به به، میدونید این شعر رو کی سرودند؟!



حسین جان!!!


روزی که شود " اِذَا السَّمٰاء ُانْفَطَرَت "


وانگه که شود " اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَت "


من دامن تو بگیرم اندر " سُئِلَتْ "


گویم صَنَما " بِاَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت "


عشق تو مرا " اَلَسْتُ مِنْکُمْ بِبَعید "


هجر تو مرا " اِنَّ عَذٰابی لَشَدید "


بر کنج لبت نوشته " یُحیِی و َیُمِیت "


مَنْ مٰاتَ مِنَ الْعِشقِ فَقَد مٰاتَ شَهید


شاعر:

 سیّد علی خامنه ای

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۵:۲۲

روز مباهله

داستان مباهله پیامبر اکرم (ص) با مسیحیان


مباهله نقطه عطفی در تاریخ اسلام است. در آن روز بار دیگر نور اسلام در آفاق هستی درخشیدن گرفت و عالمیان در سال نهم هجرت، حقانیت نبوت پیامبر (ص) و اهل بیت آن حضرت را برای چندمین بار به نظاره نشستند و روز مباهله، به عنوان یکی دیگر از روزهای دعا وشکرگزاری در تاریخ اسلام ثبت شد.

داستان مباهله پیامبر اکرم (ص)  با مسیحیان

"فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسکُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلی الْکذِبِینَ" (سوره آل عمران/ آیه 61)

نجران یکی از شهرهای منطقه حجاز است که در مرز یمن قرار دارد . در صدر اسلام، اهالی آنجا طبق آئین مسیحیت می ‏زیستند، تا اینکه در سال دهم هجرت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله توسط خالد بن ولید اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت فرمود و گروه بسیاری مسلمان شدند، ولی عده‏ ای نیز در کیش نصرانیت باقی ماندند.

به دنبال این حادثه، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نامه ‏ای به بزرگان نصارای نجران نوشت. آنان بعد از رسیدن نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به هراس افتادند و بعد از مشورت با هیئتی مرکب از چهارده نفر و به سرپرستی سه کشیش به نامهای اهتم، عاقب و سید به مدینه آمدند هیئت روحانیون اعزامی از نجران، وارد مدینه شدند و مستقیما در مسجد، به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند . آنها وقتی احساس کردند که زمان عبادتشان فرا رسیده است، ناقوس را برای اعلام نماز به صدا درآوردند . یاران پیامبر صلی الله علیه و آله با مشاهده این وضع ناراحت‏ شده و گفتند: یا رسول الله! در مسجد شما صدای ناقوس؟! فرمود: بگذارید عبادتشان تمام شود، آنگاه آنها را به اینجا دعوت کنید.

آنان بعد از ادای مراسم عبادت، به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند وبه رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: شما چه ادعائی دارید؟ فرمود: من مردم را به آئین توحید دعوت می‏کنم و از آنان می‏خواهم که: شهادت بدهند خدائی جز خدای یگانه وجود ندارد ومن پیامبر خدا هستم . از منظر دین من عیسی بن مریم بنده و مخلوق خداوند عالمیان است . غذا می‏خورد و آب می‏نوشد وسخن می‏گوید ....   پیامبر اکرم به هیات اعزامی فرمود: پدر آدم که بود؟ آنان در جواب عاجز شدند و با حالتی حیرت زده به همدیگر نگاه کردند. وقتی آنان از جواب فروماندند، پیامبر صلی الله علیه و آله بار دیگر آنان را به اسلام دعوت کرد و آنها برای رهایی خویش تظاهر به اسلام کرده و گفتند: «ما مسلمان شدیم .» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نه! دروغ می‏گویید و شما را علاقه به صلیب موهوم عیسی علیه السلام و شراب خواری و خوردن گوشت‏ خوک مانع می‏شود که قلبا دین حق را بپذیرید!

چون آنها از پذیرش حق سرباز زدند، در همان لحظه آیه مباهله نازل شد که «هرگاه بعد از دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، کسانی با تو به مجادله و ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نمائیم، شما هم زنان خود را، ما از جانهای خود دعوت می‏کنیم شما هم از جانهای خود; آنگاه مباهله کنیم و لعنت‏ خدا را بر دروغگویان قرار دهیم .»

نصارای نجران بعد از شنیدن این آیه، گفتند: این کاری منصفانه است و بعد از قرار گذاشتن وقت مباهله، برای کسب آمادگی به منازلشان رفتند . در جلسه ‏ای که مسیحیان نجران تشکیل دادند، بزرگ آنان به سایرین گفت: اگر محمد، فردا با عده ‏ای از یاران و اصحابش برای مباهله آمد، ما هم با او مباهله می‏کنیم و او قطعا پیامبر خدا نیست; اما اگر با خاندانش برای مباهله حضور یافت، ما نباید به این کار دست‏ بزنیم; زیرا اگر او خاندان نزدیکش را برای این کار انتخاب کند و حاضر شود آنها را فدا نماید، حتما او پیامبر است و در ادعایش راستگو است .

صبح روز بعد، نصارای نجران آمدند و در محل مقرر ایستادند و منتظر ورود پیامبر صلی الله علیه و آله بودند . ناگهان مشاهده کردند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله کودکی را در آغوش گرفته و دست کودکی دیگر را در دست دارد و زن و مردی پشت ‏سر او قدم برمی‏دارند و با شکوه و جلال و هیبت معنوی خاصی به پیش می ‏آیند .

در آن حال پیامبر به همراهانش توصیه فرمود که من هرگاه نفرین کردم، آمین بگویید .

روحانیون نجران از گروه زیادی از انصار و مهاجرین که برای تماشای مباهله آمده بودند، سؤال کردند: اینها چه نسبتی با محمد صلی الله علیه و آله دارند؟ آنان پاسخ دادند: آن مرد علی بن ابی طالب، داماد اوست و آن زن فاطمه، دخترش می ‏باشد و آن دو کودک حسن و حسین، فرزندان فاطمه و علی هستند .

روحانیون نصارا با دیدن این منظره خود را باخته و نگران شدند; به طوری که رئیس آنان گفت: من عذاب را در چند قدمی خود احساس می‏کنم; زیرا او به راه خود ایمان راسخ دارد، وگرنه هیچ گاه فردی که در کار خود تردید داشته باشد، عزیزان و نور چشمان خود را در معرض عذاب الهی قرار نمی‏دهد . اگر با این وضع دست ‏به نفرین برداریم، تمام ما نابود خواهیم شد و تا روز قیامت‏ یک نفر نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند و نام کلیسا از حافظه تاریخ محو خواهد شد .»

آنان عاجزانه عرضه داشتند: ای ابوالقاسم! ما مباهله نمی ‏کنیم، تو دین خود را داشته باش و اجازه بده ما هم به دین خود باقی بمانیم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نه . اگر حاضر به مباهله نیستید، مسلمان شوید . اسقف گفت: نه! مسلمان نمی ‏شویم و چون توانائی جنگ نداریم، مانند سایر اهل کتاب جزیه می ‏دهیم . پیامبر صلی الله علیه و آله پذیرفت و مصالحه نمود....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۵:۱۳

چهل ﭘﻨﺪ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯼ ﻣﺘﻘﯿﺎﻥ



1 ‏) ﺗﻮﮐﻞ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ

2 ‏) ﺍﺩﺏ ﺩ ﺭ ﮐﻼﻡ

3 ‏) ﻗﺼﻮﺭ ﺩﺭ ﺷﻬﻮﺕ

4 ‏)ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻏﯿﺒﺖ

5 ‏) ﻣﻼﯾﻤﺖ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻝ

6 ‏) ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺩﺭ ﭘﻮﺷﺶ

7 ‏) ﺗﻘﺪﻡ ﺑﺮ ﺳﻼﻡ

8 ‏) ﺍﻣﺪﺍﺩ ﺑﺮ ﻣﻈﻠﻮﻡ

9 ‏) ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﺩﺙ

10 ‏) ﻭﻓﺎ ﺑﺮ ﻋﻬﺪ

11 ‏) ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﻧﻔﺲ

12 ‏) ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻣﻐﻠﻮﺏ

13 ‏)ﺳﻌﯽ ﺩﺭ ﺍﺧﻼﺹ

14 ‏) ﮐﻨﺎﺭﻩ ﺟﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﺑﺨﻞ

15 ‏) ﺍﮐﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ

16 ‏)ﻣﺼﺎﺣﺒﺖ ﺑﺎ ﻧﯿﮑﺎﻥ

17 ‏) ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺩﺭ ﻣﻌﺎﺵ

18 ‏)ﺩﻟﺠﻮﯾﯽ ﺍﺯ ﻏﺮﯾﺒﺎﻥ

19 ‏) ﺷﮑﺮ ﺑﺮ ﻧﻌﻤﺖ

20 ‏) ﺗﻔﮑﺮ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ

21 ‏) ﻋﻔﻮ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ

22 ‏) ﭘﺮﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ

23 ‏) ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﺒﺮ

24 ‏) ﻋﯿﺎﺩﺕ ﻣﺮﯾﺾ

25 ‏) ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ

26 ‏) ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ

27 ‏) ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ

28 ‏) ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺭ ﺧﯿﺮ

29 ‏) ﺧﻮﺵ ﺭﻭﯾﯽ ﺑﺎ ﻋﯿﺎﻝ

30 ‏) ﻧﺼﺮﺕ ﺑﺮ ﺟﻬﺎﺩ

31 ‏) ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ

32 ‏) ﻧﻮﺍﺯﺵ ﺑﺮ ﺍﯾﺘﺎﻡ

33 ‏) ﻋﻄﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ

34 ‏) ﺍﯾﺜﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﺴﺎﮐﯿﻦ

35 ‏) ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ

36 ‏) ﺗﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ

37 ‏) ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﺭ ﻃﺎﻋﺖ

38 ‏) ﺻﺒﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﺎﺋﺐ

39 ‏) ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﺩﺭ ﻗﻀﺎ

40 ‏) ﺷﻔﻘﺖ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۰۵:۰۶

🔮🍥 🍥 🍥 🍥🔮

ﻣـﺮﺩﯼ ﺑـﻪ همسرش ﮔـﻔـﺖ: "ﻧـﻤـﯿـﺪﺍﻧـﻢ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﭼـﻪ ﻛـﺎﺭ ﺧـﻮﺑـﯽ ﺍﻧـﺠـﺎﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﻛـﻪ ﯾـﻚ فرشته ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩﻡ ﺁﻣـﺪ ﻭ ﮔـﻔـﺖ ﻛـﻪ ﯾـﻚ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﺗـﺎ ﻣـﻦ ﻓـﺮﺩﺍ ﺑـﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺵ ﻛـﻨـﻢ"!

همسرش ﺑـﻪ ﺍﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﺎ ﻛـﻪ 16 ﺳـﺎﻝ ﺑـﭽـﻪ ﺍﯼ ﻧـﺪﺍﺭﯾـﻢ، ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﺑـﭽـﻪ ﺩﺍﺭ ﺷـﻮﯾـﻢ.

ﻣـﺮﺩ ﺭﻓـﺖ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﻣـﺎﺟـﺮﺍ ﺭﺍ ﺑـﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺗـﻌـﺮﯾـﻒ‌ ﻛـﺮﺩ، ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺳـﺎﻟـﻬـﺎﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻧـﺎﺑـﯿـﻨـﺎ ﻫـﺴـﺘـﻢ، ﭘـﺲ ﺁﺭﺯﻭ ﻛـﻦ ﻛـﻪ ﭼـﺸـﻤـﺎﻥ ﻣـﻦ ﺷـﻔـﺎ ﯾـﺎﺑـﺪ".

ﻣـﺮﺩ ﺍﺯ ﭘـﯿـﺶ ﻣـﺎﺩﺭﺵ ﺑـﻪ ﻧـﺰﺩ ﭘـﺪﺭ ﺭﻓـﺖ، ﭘـﺪﺭﺵ ﺑـﻪ ﺍو ﮔـﻔـﺖ: "ﻣـﻦ ﺧـﯿـﻠـﯽ ﺑـﺪﻫـﻜـﺎﺭﻡ ﻭ ﻗـﺮﺽ ﺯﯾـﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻓـﺮﺷـﺘـﻪ ﺗـﻘـﺎﺿـﺎﯼ ﭘـﻮﻝ ﺯﯾـﺎﺩﯼ ﻛـﻦ".

ﻣـﺮﺩ ﻫـﺮﭼـﻪ ﻓـﻜﺮ ﻛـﺮﺩ, ﻫـﻮﺍﯼ ﻛـﺪﺍﻣـﺸـﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺷـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻛـﺪﺍﻡ ﯾـﻚ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ ﺍﻓـﺮﺍﺩ ﺗـﻘـﺪﻡ ﺩﺍﺭﻧـﺪ، همسرم؟ ﻣـﺎﺩﺭﻡ؟ ﭘـﺪﺭﻡ؟

ﺗـﺎ ﻓـﺮﺩﺍ ﺭﺍﻩ ﭼـﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﭘـﯿـﺪﺍ ﻛـﺮﺩ ﻭ ﺑـﺎ ﺧـﻮﺷـﺤـﺎﻟـﯽ ﺑـﻪ ﭘـﯿـﺶ فرشته ﺭﻓـﺖ ﻭ ﮔـﻔـﺖ: "ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛـﻪ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺑـﭽـﻪ‌ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔـﻬـﻮﺍﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﻃـﻼ ﺑـﺒـﯿـﻨـﺪ“! 


(ﭘﺎﺋﻮﻟﻮ ﮐﻮﺋﯿﻠﻮ)


برای همدیگر آرزوهای قشنگ کنیم

🔮🍥 🍥 🍥 🍥🔮

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۵

دقت کنید اعیاد و جشنهای سعید بر اساس رابطه ای بین خداوند و بنده ایجاد شده است نه طبیعت مثل عید قربان و عید غدیر همگی همین گونه اند پیرامون عید جمعه نیز بحث اجتماعی فریضه نمازجمعه مطرح است و در ضمن هر روزی نیز که در آن گناه انجام نشود آن روز عید است دقت کنید در مسایلی مثل شب قدر نیز همین موارد مطرح اند اما فقط این موضوعات بر اساس تقویم قمری نیست بلکه خورشیدی نیز مهم است مثل قضیه پوشاندن خود از بادهای پاییزی که البته باید هم بحث شود در گذشته فصلها دقیقا از چه ماههایی شروع می شده است و دقیقا همین مدل امروزی جریان ندارد یعنی طبق نظراتی فصل ها از یک ماه دیر تر را شامل می شده است مثلا مهر ماه دوم پاییزبوده است اما فروردین به عنوان ماه دوم بهار شروع سال بوده البته موارد چهله های کوچک و بزرگ هم داریم

  یا برای دعای شرف الشمس زمان خاصی در تقویم شمسی داریم یا مثلا ایام البیض در مورد تمام ماههای قمری صادق است اما در بعضی ماههای قمری ارزش بیشتری برای آن تصور شده است اینها زمانهای بهتر برای ساماندهی دعا و همچنین تاثیر بیشتر و بهتر آنهاست.

در مورد روز شب نیز موارد زیادی داریم در قرآن شب بیشتر مایه ی آرامش است و نه فقط خواب و خواب چه در روزو چه در شب ممکن و خوب است البته خواب روز قیلوله است و طبق نظر ابن سینا شرایطی بر آن می باشد

در قرآن حتی زمانهای بهتر برای آمیزش جنسی نیز بیان شده که سه گانه است در مورد خواب بعد از نماز و وقت نماز یا لحظه اذان نیز موارد خاص و قابل بحث زیاد داریم مثلا به بیداری تا طلوع آفتاب مثل اینکه توصیه داریم یا ارزش خواب بعد از وقت نماز صبح نیز به طور تجربی بالاست دقت کنید اینجا رابطه کاملی با طبیعت نیز برقرار است و ساعت قراردادی نداریم در ضمن دقت کنید که تقریبا بیشتر و حتی تمام موارد سعد و نحس از نظر فقهی و شرعی تماما احکام مستحبات و مکروهات را به خود می گیرند به جز در مواردی خاص مثل حکم حرمت روزه در بعضی اعیاد در نتیجه نباید در حد واجبات و محرمات مهم شوند و جایگاه ها جابه جا شود فقط تا حدی مهم اند همین و بس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۱۹



طبق بعضی نظرات دیگر ما پنج عالَم داریم ذات ال.. ،فعل ال..،عقول(مکان فرشتگان)،مثال(برزخ)و ماده علوم غریبه در عالم عقول است اما استفاده صِرف باعث درویشی می شود علوم رزق اند علم ریاضی علم عالم مثال است و طبیعیات علم عالم ماده در عالم ماده زمان و مکان تعریف می شود نه در عوالم دیگر


طبق بعضی نظرات اگر عالم را به عالم طبیعی مثال و عقل تقسیم کنیم رویای صادقهجدا از عالم طبیعی اتفاق می افتد در ضمن در حالت کلی سه نوع خواب دیدن شیطانی براساس فقط مشغله فکری و بعضی اضغاث احلام که به دلیل بدخوری نیز حادث می شود مورد سوم رویای صادقه است که تعبیر هم دارد البته در اصل کلی خواب حکم شخصی دارد البته در مواردی مثل خواب حاکم مسایلی نیز وجود داررد



انواع علم شامل علم حضوری و حصولی است



نکته:سحر و کرامت اصلاً هدف اصلی علوم غریبه نیست ایمان اصل است



انواع روشهای دستیابی علوم



حسی و تجربی که در موارد مادی است



عقل که مجرد است



کشف ،شهود ،وحی،الهام،کشف و شهود.   وحی و الهام بالا به پایین است مخصوص پیامبر امام یا ولی است اما کشف و شهود از پایین به بالا است در علوم غریبه 150 علم داریم که یادگیری 100 مورد حرام و 50 مورد حلال شمرده شده است اما بزرگترین مشکل این روش دستیابی به علوم شخصی بودن آن است یعنی خواب یا کشف یا موارد دیگر فقط برای خود فرد حجت است نه دیگران مگر اثبات و دستیابی به علم یا هدف از روشهای دیگر نه استناد مستقیم در مورد پیامبران نیز آیات(همان لغت مرسوم معجزات)اثبات وحی و الهامشان بوده است



نقل که برای تاریخ به کار می رود



 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۱

کل آب اقیانوس هم نمی تواند یک قایق را غرق کند،مگر اینکه در آن رخنه کند.همین گونه انسانهای منفی دنیا قادر نیستند شما را تحقیر کنند مگر اینکه بگذارید به درونتان وارد شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۸:۱۵

داستان خریدن معجزه فقط پنج دلار

وقتی سارا دخترک هشت ساله‌ای بود، شنید که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می‌کنند. فهمید که برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می‌تواند پسرمان را نجات دهد.سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را در آورد. قلک را شکست، سکه‌ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط پنج دلار!بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ‌تر از آن بودکه متوجه بچه‌ای هشت ساله شود.دخترک پاهایش را به هم می‌زد و سرفه می‌کرد ولی داروساز توجهی نمی‌کرد. بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه‌ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.....داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می‌خواهی؟



دخترک جواب داد:‌ برادرم خیلی مریض است، میخواهم معجزه بخرم.داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!دخترک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سرش چیزی رفته و بابایم می‌گوید که فقط معجزه می تواند او را نجات دهد. من میخواهم معجزه بخرم، قیمتش چند است؟!داروساز گفت: متأسفم دختر جان، ولی ما اینجا معجزه نمی‌فروشیم.چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می‌توانم معجزه بخرم؟مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید چقدر پول داری؟دخترک پولها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب، فکر می‌کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت:‌ من میخواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می‌کنم معجزه برادرت پیش من باشد.آن مرد دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بودفردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.پس از جراحی، پدر نزد دکتر رفت و گفت: از شما متشکرم، نجات پسرم یک معجزه واقعی بود. می‌خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟دکتر لبخندی زد و گفت:‌فقط پنج دلار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۱۸

ﺁﺑﺮﯾﺰﺵ ﺑﯿﻨﻰ ﺩﺍﺭﻡ،

ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﺿﺪﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ،

ﺗﻮ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺟﺎﻧﺒﯿﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﺳﺮ ﺩﺭﺩ، ﺳﺮ ﮔﯿﺠﻪ، ﺣﺎﻟﺖ ﺗﮭﻮﻉ، ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ، ﻧﺎﺭﺳﺎﯾﻰ ﮐﺒﺪ، ﺳﮑﺘﻪ ﻗﺒﻠﻰ، ﺳﮑﺘﻪ ﻯ ﻣﻐﺰﻯ، ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﮭﺎﻧﻰ 

ﮪﯿﭽﻰ ﺩﯾﮕﻪ … ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ، با آستینم پاکش میکنم, ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۱۶


فقط لحظه ای تفکر:


شب عاشورا

امام حسین به یارانش فرمود:هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود ....


او به جهانیان فهماند که حتی 

کشته شدن در کربلا هم 

از بین برنده حق الناس نیست....


درعجبم از کسانی که 

هزاران گناه میکنند و معتقدند

یک قطره اشک بر حسین

 ضامن بهشت انهاست....


(شهید دکتر چمران)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۹

حتمأ تو پیامها این سخن کوروش رو شنیدید'

از کوروش کبیر پرسیدند زندگی خود را بر چند اصل بنا نمودی؟


فرمود ۴ اصل:

۱-دانستم کار مرا کسی انجام نمیدهد پس تلاش کردم. 

۲-دانستم خدا مرا میبیند پس حیا کردم

۳-دانستم رزق مرا به دیگری نمیدهند پس آرام شدم 

۴-دانستم پایان کارم مرگ است پس اماده شدم.....

حالا ببنید 

اصل حدیث و منبع:


قِیلَ لِلصَّادِقِ (ع) عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ.

به حضرت صادق (ع) عرض کردند کار خود را بر چه چیز بنا کردهاى؟ فرمود بر چهار چیز: 1- فهمیدم که عمل مرا دیگرى انجام نمی دهد. پس به کوشش پرداختم. 2- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد خجالت کشیدم. 3- فهمیدم روزى مرا دیگرى نخواهد خورد آرامش یافتم. 4- و دانستم بالاخره بسوى مرگ می روم به همین جهت آماده آن شدم. ۱


البته این اولین و آخرین باری نیست که طرفداران افراطی زرتشت و کورش این کار را می کنند. بارها شاهد این بوده ایم که روایات ائمه ما و جملات نهج البلاغه را به نام آنها ترویج می کنند.

امام باقر(ع) فرمود: شرق عالم و غرب عالم بروید قسم به یکتایی خداوند هیچ علم صحیحی نیست. مگر این که از ما اهل بیت صادر شده است.(2)


منبع:

۱. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.

۲. وسائلالشیعة، ج 21، ص477، باب استحباب تعلیم الأولاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۷

این متن قشنگ کمی آرامش میده 

================


آیا هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم

قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند

و خدا نخواهد ،

" نمی توانند "

پس

به " تدبیرش " اعتماد کن

به " حکمتش " دل بسپار

به او " توکل " کن

و به سمت او ”قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟

دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...

 میرسد روزی ک هرگز در دسترس نخواهیم بود ...!

ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ

ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ

ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ

ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟

ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ

ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ 

ﻋﻤﯿﻖ 

ﻋﺸﻖ ﺭﺍ 

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ 

بودن را 

ﺑﭽﺶ 

ﺑﺒﯿﻦ 

ﻟﻤﺲ ﮐﻦ

ﻭﺑﺎﺗﮏ ﺗﮏ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۴

تو یادت نیست......

 ولی من خوب به یاد دارم .....

که برای داشتنت 

دلی را به دریا زدم که از 

""آب ""

میترسید......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

اخطار اخطار اخطار اخطار اخطار اخطار   

خداییش اول بخون لایک مهم نیست

متاسفانه با دید زدن پیج های مختلف رسمی در لاین مسایل زیادی قابل توجه است که شبکه های زیادی در لاین فعالیت های خاص و مغرضانه ای دنبال می کنند در این راستا دو نوع سبک خاص قیفی شکل و عنکبوتی موجودیت و توجه بیشتری را جلب می کند که اساس آن تبادل لینک است اولین دسته پیج های مستقیما جنسی است 

الف:دقت کنید وقتی در جکوزی آب گرم می خواهید وارد شوید اول از اطراف و مرحله مرحله وارد می شوید سپس وارد عمق آن می شوید مرحله صفر پیج های تقریبا بدون ارتباط با مسایل جنسی و عموما دانلود یا پیج های متفرقه هستند که نمی توان ارتباط عمدی آنها را نیز اثبات کرد مرحله اول این دسته پستهای سبک مدلینگ گزاری و تصاویر عاشقانه دو نفره و پستهای نشان دهنده و عادی سازی ازدواج سفید است که پس از شکستن قبح آن با روش تبادل لینک وارد مرحله دوم یعنی پستهای جوکهای بالای هیجده سال عکسها و فیلمهای پورنو و شیرهای فک و قلابی برای ترویج بیشتر است نکات ویژه اینکه حتی اگر تماما مذهب و شریعت و هر دین را کنار بگزاریم بازهم مسایلی خاص در این پیج ها وجود دارد که آنها را خاص می کند مثلا در نگارش داستان سکسی بیشتر اسامی مذهبی مثل امامان و حتی پیامبران وجود دارد اما اسامی باستانی تقریبا استفاده نمی شود کلیدواژه این این پیج ها نیز با عنوان های خاله عمو دایی و مشابه اینهاست معمولا پیج های پر ریپورتشان را نیز هر چند وقت یک بار دوباره بارگذاری یا لینک می کنند یادتان باشد حتی اگر غیر مذهبی ترین دیدگاه را نیز حتی در مورد دیدن فیلمهای سوپر یا موارد آموزشی جنسی بپذیریم بازهم بدون شک هیچ کدام از فیلمها درست نیست که البته طی قوانین مغزی و حتی سکسولوژی این مسایل نیز صحیح نیست و ما فیلم سوپر درست عملا نداریم بگذریم در مورد نوشته و کمیک مغز دارای فعالیت بیشتری است و خود پردازنده ی حقیقی است در بیشتر این کمیک ها ارتباط جنسی با محارم و خانواده تریج داده می شود که در تمام جهان نه فقط و فقط فرقه ضاله بهاییت که کاملا متصل به صهیونیسم جهانی است این اعتقاد را دارد در مورد عکس داستان و فیلم نیز اشاره شد

ب:دسته دوم پیج های عنکبوتی است یعنی درست است که با تبادل و شیر منتشر می شوند اما عملکرد متفاوتی دارند اینکه عناوین این پیج ها مذهبی تر و حتی انقلابی و اسلامی است و عناوینی همچون انتظار ظهور سرباز جهاد دفاع و یا نامهای امامان معصوم را دارند و در پستهای روزانه نیز هیچ مسایل سیاسی دسته ای نیز نمی گذارند حتی ابراز علاقه به رهبری نیز می کنند این دسته خطر مخصوص خود را دارند چرا که مشاهده شده پس از جذب کمی و کیفی اففراد و آماده سازی ذهن ایشان نظر شاید کاملا کاملا متضاد نسبت به روح پستهای قبلی بگذارند مثل ترویج شبهات بدون جواب یا اتهام زنی های بی مورد یا حتی جهت دهی های فکری کلان و موج سواری بر روی حوادث و بازی با احساسات جوانان پر اشتیاق که این مسایل کاملا با مخالفینی مثل سلطنت طلبها و انجمن حجیه یا طرفداران شیرازی کاملا منطبق می باشد نکته جالب اینکه دسته سومی از پیج ها نیز موجود است که بیشتر به سبک فراماسون ها فعالیت دارد و حتی تحلیلهای بسیار بسیار زیبایی ارایه می دهند و به نوعی حتی روشنگرند اما آنها نیز تقریبا مثل جریان دوم اند اما دارای چهره مبارز اند ویژگی کلی دنیای مجازی عدم شناخت حقیقی افراد است اما نگارشات و افکار خواه ناخواه در اعتقادات و اندیشه تاثیر خواهد گذاشت پس باید مراقب بود که به خاطر تشنه بودن از هر لجن زاری آب نخوریم

نکته طبق تحلیل نگارش شده شما حتی باید به خود من نیز باید با شک روبرو شوید نه اینکه تایید یا لایک کنید یا شیر بلکه فقط محض اطلاع رسانی بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۴

دکتر علی شریعتی


در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد ، رنگ آبی آسمان که می بینم و میدانم نیست و خدایی که نمی بینم و میدانم هست.


دکتر علی شریعتی


درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است..

ولی در نماز پایان است، شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است


دکتر علی شریعتی


خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده!!!

خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد..


دکتر علی شریعتی


ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ..

آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ

ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ..

ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ..

ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ..

ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.

ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : "ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ".


دکتر علی شریعتی


بر آنچه گذشت, آنچه شکست, آنچه نشد... حسرت نخور ؛زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ...


دکتر علی شریعتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۰