سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

سخن تازه ی عاشقانه

love is when you find yourself and spend every wishes on him

علامه مجلسی همیشه امر معروف میکرد

اعصاب قلدرها و اون عیاش ها ب هم ریخت

نقشه کشیدن

یکی از چهره‌های مومن صفت رو پیش فرستادن که بگن شب خانه خالیه دعوتش کنن ی دور همی و شام ساده

اما نقشه داشتن که اون خانمی بیاد و سرش لخت کنه و تنبک بزنه بخونه و برقصه

و یکی از اهل مسجد و مومن واقعی رو دعوت کنن

تا ببینه و بگن:

واعظان کین جلوه در محراب و منبر مى‏کنند

چون به خلوت مى‏روند آن کار دیگر مى‏کنند»

تا علامه دیگه کار ب این اکیپ نداشته باشه

نقشه پیش بردن

زن امد رقص تنبک و...

شعری میخوند و می رقصید

 

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند

 

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

 

علامه که فهمید چخبره

نگاهی به اسمان کرد و با سوز و اه و بغض

شعر رو میخوند

در کوی نیک‌نامی ما را گذر ندادند

 

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

ناگهان زن پاهاش لرزید

بدنش ب لرزه آمد

افتاد زمین و زار زار گریه می‌کرد

و می گفت العفو توبه اوبه۵

و کل مجلس متحول شد

همه گریه میکردن و توبه کردن

 

ای کاش برسد که ما تغییر بدیم قضا رو

 

#با_ولایت_تا_سعادت

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی